اروپا در مذهب سير
جهان اديان مركز مدير اسميت كانتول ويلفرد :جستارگشايي
در معتبري و مهم كتابهاي اواست هاروارد دانشگاه در
كه است نوشته اسلامي مسائل درباب اخص بطور و اديان زمينه
:از عبارتند آنها معروفترين
دين وغايت معني -ديني 3 تنوع -جديد 2 عصر در اسلام -1
هدف با كه است "دين وغايت معني" كتاب از بخشي حاضر ، مطلب
اديان تطبيقي علوم و جديد كلام مباحث و مفاهيم با آشنايي
اسميت ، كانتول كتاب از فصل اين مترجم.ميگردد منتشر
پايان به را تيليش پل اثر "ايمان پويايي" كتاب قبلا
آن از بخشي كه مذكور تحليلي اثر انتشار با اينك و رسانده
فكري تعامل راه در ديگري گام ميرسد ، چاپ به صفحه اين در
و توجه مورد اميدواريم كه است جديد كلام مباحث تكامل و
قرار ديني انديشه تحول و فكري تجدد به علاقهمندان عنايت
.گيرد
معارف گروه
اسميت ويلفردكانتول :نوشته
ثقفي محمد سيد دكتر :ترجمه
و زندگي در كه است مفروض چنين معمول ، طور به امروز ،
كه دارد وجود برجستهاي و مشخص موضوع يك بشري ، اجتماع
حال در زمين ، روي در پديده ، اينميشود ناميده "مذهب"
در خصوص به كوچك متنوع مذاهب و مختلف شكلهاي در حاضر ،
فرهنگهاي شكل در و افتاده دور و ابتدايي مردمان ميان
پوشانده را زمين مناطق از بسياري كه بزرگ مذاهب و مختلف
نامي به بزرگ مذاهب اين از يك هر.ميشود ديده است ،
مسيحيت ، :مانند به دارد نامي يكي هر و ميشوند خوانده
...و هندوييسم ، بوداييسم ،
بررسي را خود روش احتمالا ، ما ، كه ميكنم پيشنهاد من ،
مذاهب اين نامگذاري در را خود راه و كنيم تحقيق و كرده
چنان (غربيان) ما ذهنيت در مساله اين لذا ، .سازيم مشخص
و سوال مورد را آن بتوان مشكل شايد كه است افتاده جا
.قرارداد پرسش
را آن ارزش مساله ، اين كه باشد داشته باور كسي است ، ممكن
ما كه انديشهاي و آرا و كرده درنگ مقداري ، كه دارد
محك و بيازماييم را آن ميكنيم ، فكر چنين آنها درباره
.بزنيم
از نقطهاي چه در و چگونه كه ببينيم كه دهيد اجازه مثلا
و مذاهب خلال از چنين ، اين بشر ، زندگي راه مطالعه جهان ،
توسعه و يافته گسترش چگونه و است كرده ظهور اديان ،
!است؟ پذيرفته
راه و بيانديشيم مذاهب ، اين مفهوم در مقداري دهيد ، اجازه
ممكن موقع آن در.بياوريم دست به را ، آن بررسي و اكتشافي
روش اين مقدار چه و چگونه كه بگيريم قرار وضعي در است
اين راههايي ، چه از يا و است؟ ارزشمند "مذاهب" مطالعه
شايد راههايي چه در و ميشود شفاف بشري ، زندگي از تحليل
!ميگردد؟ انحرافي و ابهامآميز
ما ، است ، ممكن تاريخي ، متد و روش به محافظت و تاكيد با
.نماييم تاكيد پراگماتيكي ، و عملي طور به سوال ، آخرين بر
اين روي ما ، كه مطالعه روش و مسير زمينهسازي از بعد
وضع با كسي است ، ممكن كرديم ، يقين "مذاهب" پديدهها
اكتشافات و نو مطالب به و كرده دنبال را موضوع بهتري ،
يابد؟ دست جديدي ،
زياد ما ، طرح كه ميرسد نظر به تاريخي ، ديدگاه با لذا ،
به ابتدا در چنانچه) گيسخته درهم يا راديكال و تندروانه
تحريف را شخصي موضع بيآنكه.بود نخواهد (ميرسد نظر
(مذاهب) مذهب تاريخي مطالعه روش اين.سازيم واژگون و كرده
اين اگر ، و ;باشد داشته همراه نيز را توسعهاي يك شايد
تنها اين برسد ، نظر به ناگهاني تغيير يك نخست ، جديد ، روش
به تنگنا ، يك از مطالعه ، توسعه ساختن رها در است راهي
باز شناسان ، دين و دانشمندان ميان در اخيرا كه راهي سوي
يك حاضر ، حال در آنچه ;گرفتهاند پيش در را آن و است شده
به كه است آن از بهتر ميرسد ، نظر به انقلابي ، بازگشت
.بگيريم پيش در و برگرديم كلاسيك و سنتي روشهاي
مذاهب علمي مطالعه
و عقلاني و علمي تحقيق با مذهبي ، ايمان اخير برخورد
طور به مذهبي ، سنتهاي و اديان در علمي ديدگاههاي توسعه
آورده پديد موضوعات و اصطلاحات در ابهامي موقت ، و محدود
را ، اديان مطالعه جديد موضوع علمي ديدگاههاي اين.است
ما اهداف ديگر ، طرف از اما كرده ، مشخص و دست يك مقداري
.است ساخته تيره اديان ، مطالعه از را
اتفاق ما ، تفكر در آنچه مورد در شفاف و عميق مطالعه با
چنگ از عقلاني ، طور به را خود بتوانيم بايد ما ميافتد ،
يك هر است ممكن لذا ، -برهانيم حاضر ، وضع در مختلف عناصر
عنصر عنوان به را خود آسان ، و ساده طور به عناصر ، اين از
.سازد مطرح حياتي و جديد
لفظي تحقيق با ساده ، طور به اديان ، مطالعه در ما ، روش
ميبريم ، كار به را واژهها ما ، كه راهي لذا ميشود ، شروع
كه ميدهند نشان كه است الفاظ از فهرستي و جدول تقريبا
اين دقيقا و عملي طور به و ميكنيم فكر چگونه ما ،
از فهرستي و جدول تقريبا ميبريم ، كار به را واژهها
و ميكنيم فكر چگونه ما ، كه ميدهند نشان كه است الفاظ
كه هستند مهمي عامل واژهها اين دقيقا و عملي طور به
و جهان فهميدن براي.ميكنيم فكر چگونه ما دهند ، نشان
مابايد ، با كه مينمايد ضروري روش ، اين خود ، دنياي
نقادانه طور به ميبريم ، كار به كه مفاهيمي و اصطلاحات
ديگر مذهب و فرهنگ فهميدن براي علاوه ، به.نماييم برخورد
غير طور به نبايد ، ما ، كه است ضروري نسلها ، و ملتها
از آنها معاني و مفاهيم كه كنيم تصور چنين ناقدانه ،
.است ما مفاهيم همان و واژهها
از كامل تحقيق يك در بايستي انديشهها ، از كامل تاريخ يك
مفاهيم در جديد فهم و توسعه از همچنين و جديد الفاظ
كه ميكنم تاكيد ديگر ، بار يك.شود ميسور قديم الفاظ
.است ما دنياي از واقعي فهم در راه ، تنها جديد ، روش اين
مختلف سطح سه
:ميباشد بحث مورد مورد ، اين در مختلف ، سطح سه
رايج عمومي محاوره و زبان در حال به تا كه واژههايي -1
.است استعمال مورد و بوده
.ميشود متبادر ذهن به واژهها اين از كه مفاهيمي -2
آن از چهرههايي احيانا كه خارج در موجود واقعي جهان -3
مفاهيم و است توجه قابل و نمايان بيش ، و كم مفاهيمي در
.دارند حكايت واقعي ، جهان آن از مزبور ،
عدم يا بيتفاوتي از بيرون و باشيم هوشيار بايد ما ،
كه بداريم اعلام ميكنيم قصور ما كه تاريخي ادراك
كاملا كه پذيرفت صورت واژهها ، استعمال در تغييراتي
.است بسنده و خودكفا
و چيست ما نوآوري كه كنيم ملاحظه و برگرديم عقب به لذا
!ميشود؟ واقع كجا در
كه باشيم داشته توجه زياد هوشياري با بايد همچنين ما ،
در واژهها ، همان پشت در حتي افكار ، و انديشهها چگونه
و دارند تفاوت هم با عميق ، و ژرف راههاي و ظرافتها
.مختلفند
از ديگر ، قرن تا قرني از ديگر ، متفكري تا متفكري از
ديگر انديشههاي و افكار ما لذا.ديگر جامعه تا جامعهاي
را (غربيان) خودمان انديشههاي و افكار از بيرون مردمان
بسيار بايد ما سرانجام ، و(1) بفهميم و بخوانيم بايد
خودمان ذهن در آنها ، يا ما كه مفاهيمي باشيم هوشيار
ما لذا ، شود ، تلقي ارزشمند و بديهي بسيار داريم ،
كنيم ، مي ارزيابي جهاني و عمومي سطح در را خود انديشههاي
مطالعه خود ، محيط تنگناي و محدوده در آنچه از بيش
.نماييم
مورد را فردي اديان مشخصات و نام ما بعدي ، فصل دو در
نوعي به كه انديشههايي و آرا و داد خواهيم قرار مطالعه
تجسم و تبلور خاصي عنوان زير در و دارند وجود و واقعيت
.كرد خواهيم مطالعه يافتهاند ،
مذهب مفهوم و معني
مقداري را مذهب مفهوم و واژه كه دهيد اجازه حاضر ، حال در
.دهيم توضيح
.شود تعريف كه است مشكل مقداري مذهب اصطلاح متاسفانه ،
در گوناگون تعريفهاي از تنوعي اخير دهههاي در لااقل
طور به (انساني علوم دانشمندان طرف از) مذهب مورد
اين از يك هيچ.است شده اظهار كننده گيج و ابهامآميز
مورد متفكران ، طرف از گسترده و وسيع طور به تعريفها ،
نوعي نظرها ، اظهار نوع اين شايد و است نشده واقع پذيرش
شده فراهم مذهب ، درباره مشخصي تعريف به توافق در شكست
دست زمينه ، اين در روشني پاسخ به ميتوان مشكل و است
پيش به گامي و كرد توافق واحدي تعريف به بتوان تا يافت
سوال انسانها ، كه ميرود تصور چنين گاهي شايد و نهاد
.ميكنند پرسش را غلطي
اين كه كند برداشت چنين كسي است ممكن موجود ، وضع در
"مذهب" واژه كه مساله ، اين كردن روشن در مضاعف ناتواني
خود ، خودي به است ، معني چه به و ميكند دلالت چيز چه به
چشمپوشي را مذهب واژه معني فعلا ما كه ميكند پيشنهاد
مفهوم يك واژه اين (معاصر متفكران نظر به) زيرا.كنيم
جهان در معين و مشخص موضوع يك به هرگز و دارد ابهامآميز
پديده" را آن ما كه پديدهاي اما.ندارد دلالت عيني ،
و دارد وجود خارج در ترديد ، بدون ميخوانيم ، "مذهبي
شايد ، ميخورد چشم به آن جهان ، از در متنوعي عيني نمودهاي
را شخصي و واقعي مذهبي ، پديدههاي نمودهاي كه تصور اين
.باشد توجيه غيرقابل تحليل يك ميدهند ، تشكيل
داوري به و بزنيم پا و دست عجولانه نيست لازم لذا ،
به ما كه است كلان و فشرده خيلي نتيجه زيرا بنشينيم ،
.نماييم پيريزي را اساسي و پايه يك ظرافت
رو و توافق عدم كه باشد اين است ممكن ديگر ، پيشنهاد يك
جامع و روشن تعريف يك نبود در بنبست با شدن رو در
ناشي (مذهب)موضوع چگونگي و كيفيت از شايد "مذهب" درباره
فكر چگونه مذهب ، مورد در بشر آيا كه سوال اين لذا ، .شود
چگونه بشر:كه ميزند دور پرسش اين محور بر ميكند
!ميانديشد؟ كل ، در جهان ، و زندگي درباره
ميدهد اسناد "مذهب" اصطلاح اين بر شخص يك كه معنايي
دريافت و ميفهمد هستي درمورد شخص كه است مفهومي كليد
مورد در كلي توافق يك به كه اين به بستن اميد.ميكند
كل درباره را آن پاسخ شايد آييم ، نايل "مذهب تعريف"
!كرد؟ جستجو سرنوشت و حقيقت انسان ، :درباره پرسشها
و خام بسيار فيلسوفان ، همينطور و جامعهشناس دانشمندان
قابل آساني ، به پرسشها ، اين كه كنند تصور اگر سادهاند
لاي لابه در را آرا اتفاق و اجماع يا و هستند پاسخ
چنين به رسيدن نتيجه ، در و كنند جستجو ما ، تحقيقات
.بود خواهد ناممكن نيز اجتماعي
كه دارد بستگي ميانديشد؟ مذهب درباره چگونه بشر بالاخره
مهم موضوع اين و !دارد؟ نظري چه "زندگي" كل درباره او ،
."انسان انديشه و تفكر كل براي است اصلي كليد"
ديدگاههاي از و باشيم آگاه خود ، بودن محدود" از ما اگر
را ، خود درك و فهم افق قطعا شويم ، خبر با ديگران ، ويژه
".بخشيد خواهيم توسعه
:مهم نكته چند
"مذهب" را آن ما كه چيزي كه باشيم داشته توجه بايد ما ، -1
در طولاني پديدهاي و وسيع گسترده ، بسيار ميناميم ،
لااقل يا را اصطلاح اين سادگي به آنچه از است بشر تاريخ
آن ميخواهيم و ميبريم كار به ديگر ، اصطلاحات كنار در
.نماييم تعريف و ساخته مشخص را
وجود پديدهاي زمين ، روي در امروزه ، جامعهاي ، هر در
"مذهب" را آن تيزهوش ، مراقبان ادعاي با ما ، كه دارد
(2).بناميم "مذهب" يا كنيم اصطلاح
در موضوع ، جديدترين عنوان به را مذهب ميتوانيم ما ،
نماييم رديابي و كنيم مطالعه را آن بشري ، فرهنگ ريشههاي
:كه كنيم پافشاري نكته اين بر ميتوانيم ما و
بوده او ، پابهپاي نيز مذهب همواره بوده ، كه كجا هر بشر"
دور سالهاي در همچنين و امروز كه ميكنيم ادعا ما.است
ما ، كه است داشته وجود زبان و لغت تا چند بشري ، تاريخ
قطعا و كنيم ترجمه "مذاهب" يا "مذهب" را آن ميتوانيم
در و زمينيان مغرب فرهنگ از بيرون مذاهب ، يا مذهب اين
".است بوده دست دور جهانهاي
در آيا:بپرسيم واقع در كه شود وسوسه كسي است ممكن
مذهب ، با نزديكي معادل و مترادف مفهوم ديگر ، فرهنگهاي
!باشد؟ شده متاثر غربي معاصر فرهنگ از كه نداشته وجود
.است منفي قطعا پاسخ ،
هيچ در اسلام ، جز به زيرا اسلام ، مشخص موضع استثناي به
انسان بودن مذهبي حالت براي معيني اصطلاح ديگري ، مذهب
اين بر را "دين" واژه كه است اسلام تنها و ندارد وجود
مساله اين آينده ، فصول در ما.است كرده وضع انسان ، صفت
.كرد خواهيم اثبات را
تاريخ طول در بشر كه است قطعي و واضح بسيار نكته اين -2
كه بيآن است ، بوده مذهبي موجود يك جهان ، پهنه طول در و
عقلاني تحليل يك كه بيآن و بگيرد كمك معيني اصطلاح از
.باشد داشته ميكند ، ايفاد را آن مذهب اصطلاح كه
و واضح بسيار موضوع ، اين كه ميكنم احساس كاملا من ،
مفهوم كه اين بدون باشد مذهبي ميتواند بشر كه است روشن
ديني ، ادراك كه اين و باشد داشته آن براي اصطلاحي يا
.باشد پرسش حالت از غير است ممكن
با مذهبي انسان گرايش همواره كه بگويد كسي است ممكن
خدا به اعتقاد يعني.است بوده همراه "خدا" نام به وجودي
و طعنآميز خيلي سخن اين اما.است ديني گرايش ملزومات از
لذا ، نيست پوچ و بيمعنا هرگز اما ، است ريشخندكننده
ممكن رشد كم يا سفسطهانگيز جامعههاي در مذهبي ، انسان
به و كند تعويض ديگر ، چيزهاي با را "مطلق" و خدا است
دارد ارتباط خدا با انساني چنين اين.شود شركآلوده نوعي
چيز هر يا دكترين نوعي پرستش ، نوعي بت ، يك واسطه به اما
جايگزين "خدا" جاي به شخص يك سنتها ، بعضي در ياديگر
.است شده
مذهب ، نوعي با است كرده زندگي كه كجا هر انسان حال ، هر به
سر كه كنيم ادعا نباشد احمقانه شايد و است بوده همراه
خود عملي انحطاط با نوعي به مذهبي مفهوم برخاستن و زدن
بيآن بود مذهبي بشر ديگر ، عبارت به.دارد ارتباط مذهب ،
مفهوم كردن پيدا براي تلاشكند پيدا عبارتي آن براي كه
عملي انحطاط با نوعي به "بودن مذهبي" خصلت براي واژه و
بسيار كلام ، ابتداي در اين ، البته ، .است بوده توام مذهب ،
حالا ، .ميطلبد بيشتري تحقيق كه است عظيمي و بزرگ ادعاي
.نماييم بررسي عميقتر و ژرفتر را موضوع كه دارد تناسب
دارد ادامه
:پانوشتها
چيز يك كه كس آن":ميگويد لاتين ضربالمثل يك -1
".نميداند چيزي ميداند ،
جمله يك اين.دارد وجود بشري جامعههاي همه در مذهب ، -2
انسان همه ديدگاه در كلي طور به كه است گستردهاي و عام
.دارد وجود حاضر ، قرن شناسان
|