شناخت توليد جديد گونه هاي ويژگي
پاياني بخش - شناخت توليد گونه دو
پوياست فرايندي شناخت توليد جديد نوع در مساله حل فرايند
.ميكند طلب را گوناگوني تجارب و افراد وجود لذا و
احتمالي تحولات برخي ، حاضر مطلب گذشته شماره در :اشاره
تبيين در و گرفت قرار مداقه مورد شناخت توليد امر در
در.شد پرداخته تقاضا بستر در شناخت ، به ويژگيها از برخي
فرآيند و شناخت توليد جديد نوع هاي ويژگي به حاضر شماره
.گذرد مي نظرتان از كه است شده اشاره آن در مساله حل
انديشه گروه
(transdisciplinary) بودن تخصصي -2
گوناگوني تعداد جمعآوري با صرفا شناخت توليد جديد نوع
نوع اين بلكه نميآيد ، پديد متفاوت رشتههاي از متخصصان
است افرادي موقتي اجماع و همكاري و همگرايي مستلزم جديد
رشته هر از فراتر آمده پديد نهايي راهحل آن ، دل از كه
خصيصه واجد بنابراين و ميگيرد قرار فرد به منحصر
طيف هوا ، آلودگي مساله مورد در مثال براي.است فراتخصصي
و اجتماعي علوم دانشمندان حتي و متخصصان از گوناگوني
ميكنند ، ارزيابي را مساله متفاوت ، زاويههاي از فلسفه ،
به متفاوت پاسخهاي ادغام و همگرايي حاصل نهايي ، راهحل
هستند پرسش اين دنبال به كدام هر كه پاسخهايي.است مساله
هم پيشنهادي راهحلهاي لذا "چيست؟ هوا آلودگي علت" كه
با.بود خواهد تجربي مولفههاي هم و نظري مولفههاي واجد
طرح فرايند خود حتي و پيشنهادي راهحلهاي كليه حال اين
.ميگيرند شكل تقاضا بستر در شد ، عنوان همچنانكه مساله
خود با بودن فراتخصصي اين كه ديگري مهم بسيار خصيصه
كردن حركت حين در مشكل حل توانايي از است عبارت ميآورد ،
كردن حركت با شناخت ، توليد جديد نوع در.بودن پويا و
گوناگوني زواياي از مساله و ميشود گشوده جديدي افقهاي
را جديد متخصصان وجود به نياز است ممكن كه ميشود مشاهده
مشخص ابتدا از كه شوند مطرح جديدي مسائل و كرده ضروري
كه است پويا فرايندي مساله حل فرايند بنابراين.نبودند
تابع و ميگيرد صورت تقاضا بستر و مقتضيات به توجه با
ممكن هوا آلودگي مساله.بود خواهد مكاني و زماني شرايط
ديگر ، جاي در باشد زيستمحيطي كاملا مساله جا يك در است
در مساله داشتن قرار صرف بنابراين.اجتماعي مسالهاي
كه افرادي نوع تعيينكننده ابتدا از اكولوژيكي چارچوبي
جديد ، نوع اين در.نيست بينديشند آن حل براي بايستي
رشتههاي وجود كه است فراواني ابعاد داراي همواره مساله
بنابراين و ميكند ايجاب راهحل فرايند در را متنوع
.دارد فراتخصصي خصيصهاي
جديد نوع در مساله حل فرايند شد ، ذكر كه همانگونه -3
تجارب و افراد وجود لذا و پوياست فرايندي شناخت توليد
ميخواهند كه افرادي تركيب.ميكند طلب را گوناگوني
توجه با است ممكن مساله حل روند در كنند ، حل را مسالهاي
شناخت توليد سوم خصيصه همان اين و كند تغيير مقتضيات به
تنوع و heterogeneity ناهمگوني را آن كه است جديد
براي كاملي برنامهريزي هيچ بنابراين.ميناميم ارگانيكي
مساله حل روند اين زيرا نميگيرد ، صورت قبل از مساله حل
بدان اينميكند تعيين را نياز مورد تاكتيكهاي كه است
را طلبانه مرج و هرج رويهاي مساله حل براي كه نيست معنا
دقيق برنامهريزي يك وجود امكان عدم بلكه گيريم ، پيش در
كهن شيوه به شناخت توليد در آن وجود كه است جامع و
اين مشخصات از برخي.ميرسيد نظر به ضروري كاملا
:از عبارتند ناهمگوني
در.ميشود توليد آنها در شناخت كه مكانهايي افزايش -1
توليد كالجها يا دانشگاهها در همواره شناخت سنتي ، مدل
حل فرايند به توجه با جديد ، گونه در كه حالي در ميشد
تحقيقاتي ، مراكز غيردانشگاهي ، متعدد مراكز وجود مساله ،
و فكري گروههاي صنعتي ، آزمايشگاههاي دولتي ، آژانسهاي
با ارگانيك تعاملي در همگي كه ميكند پيدا ضرورت مشاورين
.ميبرند سر به يكديگر
با متخصصان از گروهي مساله ، حل فرايند در ترتيب بدين -2
ممكن ارتباط اين اما ميآيند ، گرد لازم زمينه به توجه
ناهمگوني لحاظ بدين.باشد نداشته دوام پايان به تا است
كه است انعطافپذيري ويژگي برگيرنده در شناخت توليد در
...و شكلدهي و مجدد تركيب و شكلدهي تركيب ، از است عبارت
.شدهاند تشكيل مساله پيگيري براي كه حلقههايي به
كنار در كه است هم ديگري ويژگي بردارنده در ناهمگوني -3
زمان از است عبارت آن و ميكند پيدا ضرورت انعطافپذيري ،
آنها ، به پاسخگويي ضرورت و جديد مسائل طرح مساله به پاسخ
گرفتن نظر در بنابراين.ميآورد پيش را پاسخ زمان مساله
راهحليابي فرايند در مهمي بسيار عامل زماني ، مقتضيات
.ميآيند حساب به
مسالهاي به پاسخ براي كه افرادي تركيب در ناهمگوني -4
بوجود است ممكن نيز را همكاري بودن موقتي ميآيند ، گرد
گروههاي در افراد مساله ، شدن برطرف محض به اما.بياورد
لذا.ميدهند را همكاري جديد تيمهاي تشكيل جديدي
و هستند بالايي تنوع واجد نهادها و سازماندهيها
ثبوت و دوام و ماندگاري معناي به كهن شيوه نهادينهگري
حساسيت برعكس ندارد معنايي اساسا جديد گونه اين در
كه ميكند ايجاب مسائل به پاسخگويي ضرورت و موضوعات
.باشند برخوردار بالايي تنوع و انعطاف از نهادها
در تغيير از است عبارت شناخت جديد نوع ويژگي ديگر -4
:كيفيت ارزيابي
وجود علمي ، اثر يك ارزيابي براي شناخت ، توليد كهن نوع در
اين در.داشت ضرورت تخصص همان دانشمندان ديگر همكاران
شده انتخاب دقيق گونهاي به كه قضاتي شناخت ، توليد نوع
علمي اثري همكاران ، و مسلكان هم از بودند عبارت و بودند
قبلا نيز قضات اين خود.ميدادند قرار ارزيابي مورد را
و بودند گرفته قرار ارزيابي مورد خود فرقهايهاي هم توسط
همچنان علمي اثر يك قضاوت توليدي باز روند بنابراين
ارزيابي اثر يك كيفيت هم روند اين در و مييافت ادامه
بودند ، ارزيابي قاضي كه كساني اقتدار و قدرت هم و ميشد
شناختگونهاي توليد روند در ترتيب بدين ميرفت ، بالا
ورود اجازه جديدي رويه هيچ به كه ميگرفت شكل انحصار
در موجود معيارهاي اعتبار قبل از كه آن مگر نميداد ،
مناسباتي انحصار اين درون.بپذيرد را گرفته شكل انحصار
هم و بود Cognitive شناختي ابعاد واجد هم كه ميگرفت شكل
تعيين انحصار اين حافظان بنابراين اجتماعي ابعاد
مساله كدام و است شدن طرح قابل مسالهاي چه كه ميكردند
دقيقا نيز راهحل يافتن برفرايند.شود مطرح نبايستي
همچون نيز علم اينان ، ديدگاه از.بود حاكم مكانيسم همين
حيطهاي تجارت و اقتصاد قدرت ، نظير مولفههايي ساير
صلاحيت عدهاي تنها كه است فرد به منحصر و انحصاري
زماني تا بقيه و دارند را آن در مسالهيابي و نظرپردازي
گردن موجود قواعد به و نداده تن موجود روندهاي به كه
مانند روند اين بيبهرهاند علمي صلاحيت از نگذاردهاند ،
واقع در شاگرد آنجا در كه است فئودال سنتي جامعه رويه
در تمامي به را خود بايستي بنابراين و است استاد بنده
چنين شناخت توليد جديد گونه در. بگذارد استاد اختيار
شكسته علمي انحصارطلبي و هستند خارج دور از گرايشهايي
نيستند متخصصان و دانشمندان تنها اين بنابراين ، .ميشود
و داوري مورد كيفي لحاظ به را علمي اثر يك ميتوانند كه
آيا" اينكه از عبارتند جديد معيارهاي.دهند قرار ارزيابي
آيا" ،"است؟ اجتماعي مسالهاي اساسا شده ، عنوان مساله
بازار در رقابت قابل آيا" ،"است؟ پذيرش قابل جامعه براي
فقط نه اين و "ندارد؟ اخلاقي پيامدهاي آيا" ،"هست؟
اجتماعي متنوع و مختلف طيفهاي بلكه دانشمندان و متخصصان
شيوههاي يا علمي اثر يك ارزيابي به كه هستند
علت شناخت ، توليد جديد گونه در.ميپردازند راهحليابي
علايق وجود كيفيت ، ارزيابي روند در معيارها تعدد و تنوع
و است اخلاقي و اقتصادي اجتماعي ، فكري ، متنوع منافع و
كهن ، گونه برعكس.ندارد وجود داوران ميان يكپارچگياي لذا
صلاحيت كه نيستند مسلكان هم و همشانان و فكران هم تنها
اجتماعي گروههاي بلكه.هستند دارا را كيفيت ارزيابي
مورد در نمونه براي.برخوردارند صلاحيت اين از نيز متعدد
اظهارنظر صلاحيت رشته اين دانشمندان تنها بيوتكنولوژي ،
دانش تكامل روند اجتماعي گروههاي از بسياري بلكه ندارند ،
از بسياري اخلاقي ، لحاظ به و ميكنند ارزيابي را ژنها
واجد داوري بنابراين.ميبرند سوال زير را آن دستاوردهاي
مثبت ارزيابي صرف و است گوناگون معيارهاي و متنوع ابعاد
بودن مثبت و بودن مفيد بر دال علمي ، كارهاي در فكران هم
نظام اجتماعي تركيب شدن متنوعتر دليل به.نيست آنها
بودن ، نوآور بودن ، خوب مورد در قضاوت كيفيت ، ارزيابي
مراتب به علمي دستاورد يك بودن مفيد و بودن علمي
ارزيابي و داوري شدن بعدي چند اين.است شده پيچيدهتر
در جامعه تمامي فعالتر حضور امكانات علمي دستاوردهاي
.ميكند فراهم را علمي دستاوردهاي ارزيابي و توليد فرايند
براي پيش در كه خصوصياتي تمامي جهت به نيز و لحاظ بدين
واجد جديد نوع اين.شمرديم بر شناخت توليد جديد گونه
مردم بيشتر هرچه مشاركت همراه به و است دموكراتيك خصايصي
در آنها بيشتر هرچه حضور و اجتماعي فعاليتهاي در
را آنها حضور امكان اجتماعي ، و سياسي اقتصادي ، نهادهاي
لحاظ بدين و ميكند فراهم نيز شناخت توليد نظامهاي در
گونه اين در شناختپردازان علمي اشرافيت و انحصارطلبي
ارگانيك همكاري به نياز مهم اين.ندارد جايي ديگر جديد
.نيست ميسر شناخت دانش پيشرفت آن بدون كه دارد سازندهاي
و جهان نقاط اكثر در پژوهشي و علمي مراكز وجود تعدد
دارد اين از نشان يكديگر ، با مراكز اين ارگانيك همكاري
نيازهاي جهت به خود شناخت ، توليد جديد گونه پيدايش كه
به پاسخگويي و انعطافپذيري بالاي درصد علمي ، و اجتماعي
اين و است آمده پديد جوامع علمي و اجتماعي مشكلات
پاسخگوي شناخت توليد كهن شيوههاي كه است آن نشاندهنده
.نبودهاند بشري جوامع پيچيده و گوناگون مسائل
وجود اجتماعي ، سطح در شده توزيع شناخت بودن شبكهاي
اثرات ديگر از.ميكند برجسته بسيار آن در را ارتباطات
با را دولتها كه است آن شناخت توليد جديد نوع اين برجسته
و ملي نهادهاي زيرا.است ساخته روبهرو جديدي چالشهاي
.باشند داشته كارايي تا شوند تمركززدايي بايستي كهن
صورت داوطلبانه صورت به همواره تحول و تغيير اين البته
صحنههاي در بيشتر هرچه حضور براي رقابت بلكه.نميگيرد
سنتي نهادهاي در تحول ايجاد به وادار را دولتها جهاني ،
با متناسب بتوانند كه گونهاي به ميكند ، شناخت توليد
و انعطاف از و كرده عمل بينالمللي و اجتماعي نيازهاي
بينالمللي صحنه در حتي شوند ، برخوردار بالايي كارايي
منجربه كارايي ، بردن بالا براي كشورها ، ميان رقابت نيز
كه است آن كليدي پرسش.است شده فراملي اتحاديههاي تشكيل
توليد در تحول فرايند به ميتوانند چگونه فراملي نهادهاي
اين با را خود ميتوانند چگونه ملتها و كنند؟ كمك شناخت
و وجود ميرسد نظر به گرچه سازند؟ هماهنگ بزرگتر نظامهاي
ميزان به بستگي كاملا بينالمللي صحنه در دولتها حضور
قطعيت بنابراين و دارد ملي شناخت توليد نهادهاي كارايي
سياستهاي كه گونهاي به.است ملي مراكز با تعيينكننده
و سياست از تابعي بينالمللي عرصه در دولت يك
.ميشود كشور يك درون در علمي مراكز استراتژيهاي
يكسو از شناخت ، توليد در كهن گرايشهاي وجود ما ، كشور در
سوي از و است كرده تنگ بينالمللي حضور براي را عرصه
پاسخگوي مساله حل و طرح فرايندهاي آن ، از مهمتر و ديگر
مراكز در علمي اشرافيت وجود.نيست مخاطبان علمي نيازهاي
كه شناختي كه است شده موجب دانشگاهي و پژوهشي تحقيقي ،
و نداشته اجتماعي نيازهاي با تناسبي هيچ ميشود ، توليد
نيازهاي به پاسخگويي از داخلي عرصه در تنها نه لذا
حرفي نيز بينالمللي عرصه در بلكه است ، عاجز مخاطبان
پشتوانه از كه است طبيعي بنابراين و ندارد گفتن براي
وجود با كه ميرسد نظر به لذانباشد برخوردار مردمي
علمي مراكز كيفي سطح ارتقاء جهت در كه بسياري تلاشهاي
.نرسند ثمر به و بمانند عقيم تلاشها اين ميگيرد ، صورت
و متعدد قشرهاي ميان فاصله شدن بيشتر مساله اين پيامد
در مثال براي.است دانش و شناخت توليد مراكز و اجتماعي
و كشور در پژوهشي و علمي مراكز ميان صنعت ، بخش
مراكز و ندارد وجود هماهنگياي هيچ صنايع توليدكنندگان
مراجعه علمي مراكز به خود ، نيازهاي رفع براي صنعتي توليد
ميان ارگانيك ارتباط و هماهنگي وجود عدم.نميكنند
اتلاف باعث مصرفكنندگان ، و شناخت توليد گوناگون بخشهاي
با است هنگفت عايدات و منابع صرف و گزاف هزينه و وقت
توليد مورد در است همچنين.بيحاصل اغلب و اندك نتايجي
و انساني علوم در.اجتماعي و انساني علوم مسائل در شناخت
و علمي مراكز در شده توليد شناخت ميان نيز اجتماعي
گوناگون قشرهاي براي كه مسائلي و دانشگاهها و پژوهشي
علوم اين در دارد ، وجود كمي هماهنگي است ، مطرح اجتماعي
دغدغههاي و است گونه يك از شناختپردازان دغدغههاي
.ديگر گونهاي از مخاطبين
مجتبيصدريا دكتر: نوشته
صادقي فاطمه تلخيص و ترجمه
|