مخدر مواد جرائم با مبارزه ابزار با
كرد برخورد مطبوعات با نبايد
اينترنت دنياي تحولات تازهترين
و پيگيري سالانه سومينهمايش رئيسجمهوردر
و لازم مراقبت با :اساسي قانون بر نظارت
لوازم از "قدرت" نقد تخريب از پرهيز
است مطبوعاتي و سياسي فعاليت
به مطبوعات مسئول مديران از احضاربرخي
مسلح نيروهاي قضايي سازمان
مخدر مواد جرائم با مبارزه ابزار با
كرد برخورد مطبوعات با نبايد
و رسيدگي بر موخر بايد صرفا كه را قانوني بتوان اگر
منجمله بايد آن اجراي و گيرد قرار عمل مورد حكم صدور
متوجه دهد ، قرار شمول تحت را ولگرد و بيكار معتاد ، اشخاص
امر اين نمود ، اطلاعات آزاد جريان متوليان و نويسندگان
نميآيد دست به تهور نوعي پناه در جز
مواد با مبارزه ستاد در جمهور رئيس دو نماينده پيش چندي
را مخدر مواد اشاعه با مبارزه رسيدن بنبست به مخدر ،
مخدر مواد با مبارزه ستاد دبير آن متعاقب.نمود اعلام
شيوههايي تمام كه ميگويم جرات به من":نمود اعلام نيز
كار به مخدر مواد با مبارزه براي امروز به تا كه
آبان شنبه 30 - رسالت) ".است رسيده بنبست به بستهايم
را نفر هزار گذشته 307 سال در":افزود نامبرده (79
تمام از كه داشتهايم كشفيات هم تن كردهايم ، 263 دستگير
نفر هزار از 3 بيش سالها اين در.است بوده بيشتر دنيا
ما...":نمود اظهار انتها در ايشان "دادهايم شهيد
دانشگاهها روساي تمام براي من.نميدانيم اجرائي مسئولين
تبيين را وضعيت اين بايد روشنفكرها نوشتهام نامه درد
".كنند
نماينده توسط شده اعلام مطالب همچنين و فوق عبارات مفهوم
كه اقداماتي كه است اين الذكر فوق ستاد در جمهور رئيس دو
و موادمخدر با مرتبط جرائم وقوع از پيشگيري براي بحال تا
كارايي شده گرفته بكار مجرمين ، قبيل اين اصلاح همچنين
كه معني اين بهاست نبوده مناسب و نداشته
جرم اين وقوع از پيشگيري براي ديگري مناسب روشهاي بايد
جمهور رئيس نماينده.بست بكار و يافت آن مجرمين اصلاح و
از ترياك توزيع ستاد ، اين در خود ديرينه تجربيات پايه بر
با مبارزه تمركز و شرايط واجد افراد به داروخانهها طريق
تخريب كه نمود ، پيشنهاد را موادمخدر مخربتر انواع
.دارند بحرانيتري مراتب به اجتماعي
چه كه ميكند مطرح را پرسش اين رعبانگيز اعلامات اين
وقوع از پيشگيري براي مناسب اقدام ارائه عهدهدار نهادي
جهت متخذه اقدامات چرا و است؟ مجرمين اصلاح و جرم
مخدر مواد مصرف و باتوزيع مرتبط جرائم وقوع از پيشگيري
است؟ رسيده بنبست به
.نمود دنبال ديگري پرسش طرح با بايد را پرسشها اين پاسخ
عهدهدار قضايي مراجع اصلي مستند كه است اين بعدي پرسش
مطبوعات يكباره بستن جهت مطبوعات !موقت؟ توقيف قرار صدور
هنوز چون.ندارد صعوبتي پرسش اين به پاسخ بود؟ قانوني چه
اقدام مستند.نيامده سر به مطبوعات موقت توقيف دوران
اساسي قانون اصل 156 بند 5 مربوطه قضائي مراجع متهورانه
اصل 156 بند 5 متن.است تاميني اقدامات قانون ماده 13 و
:است اين
:است زير وظايف عهدهدار..قضائيه قوه"
.مجرمين اصلاح و جرم وقوع از پيشگيري براي مناسب اقدام -5
ادوات و ابزار بر ناظر نيز تاميني اقدامات قانون ماده 13
معني اين به.است آنان كردن معدوم يا ضبط و جرم ارتكاب
و جرم كشف از پس چنانچه يا و حكم صدور و رسيدگي از پس كه
يا و او حجر يا متهم فوت قبيل از عللي به رسيدگي شروع
منتهي امر پرونده عمومي ، حيثيت فاقد دعاوي در شاكي گذشت
.شود روشن جرم ارتكاب اسباب تكليف نگردد ، حكم صدور به
دارند اخلاقي دافعه كه جرائمي با ماهيتا قانون اين
سالب تاميني اقدامات مصاديق آن ماده 3 در.است مرتبط
استعمال به معتاد مجرمين نگاهداري قبيل از مواردي آزادي
.است شده شمرده ولگرد و بيكار مجرمين و موادمخدره و الكل
اخلاقي خصوصيات كه را خطرناك مجرمين كرارا آن ماده 1
موضوع مينمايد ، تقويت را جرم مجدد ارتكاب احتمال آنان
.است برشمرده قانون
گرفته قرار مطبوعات انبوه توقيف مستند فوقالذكر قوانين
كار به ترتيب اين به قوانين اين كه بار اولين و است
را كشور حقوقي جامعه حيرت و بهت از موجي شد گرفته
ارزيابي متهورانه اقدامي بايد لحاظ اين به و فراگرفت
صرفا كه را قانوني عريان اينچنين بتوان اگر كه گردد
و گيرد قرار عمل مورد حكم صدور و رسيدگي بر موخر بايد
تحت را ولگرد و بيكار معتاد ، اشخاص منجمله بايد آن اجراي
آزاد جريان متوليان و نويسندگان متوجه دهد ، قرار شمول
دست به تهور نوعي پناه در جز امر اين نمود ، اطلاعات
.نميآيد
اين نخستين پرسش.بازگشت پيشين پرسشهاي به ميتوان حال
جهت مناسب روشهاي يافتن مسئوليت نهادي چه كه بود
مجرمين اصلاح و موادمخدر با مرتبط جرائم وقوع از پيشگيري
بند 5.دارد عهده بر را توزيعكننده يا و معتاد از اعم
.است برشمرده مسئوليت اين عهدهدار را قضائيه قوه اصل 158
از ناشي مسئوليت اجراي در بايد قضائيه قوه عليالاصول
با و پرداخته جرمخيز محيطهاي مطالعه به قانون اين
آنها به كيفري جامعهشناسي كه مناسب علمي روشهاي
را جرائم نوع اين ارتكاب انگيزههاي و علل ميپردازد ،
جرائم با علمي مبارزه به علل اين كشف با و نموده بررسي
مبارزه ستاد در جمهور رئيس نماينده.آورد روي موادمخدر
از ناشي سود كثرت خود تجربيات پايه بر مخدر مواد با
نمود معرفي جرم اين اشاعه علل از يكي را موادمخدر قاچاق
ارزيابي موثر جرم اين نرخ كاهش در را سود اين از كاستن و
پديده علمي مطالعه به توجه نشاندهنده پيشنهاد اين.نمود
ميتواند كه ميباشد موادمخدر با مبارزه رسيدن بنبست به
اين با مبارزه نوع همچنين نامبرده.نباشد يا باشد صحيح
كه داشت اظهار و برشمرد ديگر علل از را مخرب پديده
به منتهي اروپا به موادمخدر ترافيك اصلي باندهاي نابودي
سه خون ثمره كه معني اين به شده ، كشور داخل در آن توزيع
به منتج انتظامي نيروي در مردم فرزندان از شهيد هزار
.است شده كشور داخل در موادمخدر توزيع و مقصد دول مصونيت
بند از ناشي وظيفه اجراي در بايد قضائيه قوه عليالاصول
قضائيه قوهبپردازد نابهنجاري اين بررسي به اصل 158 5
روشهاي بررسي به تاميني اقدامات قانون اجراي در بايد
روي اعتياد عفريت برابر در جامعه نمودن مصون جهت مناسب
تقويت طريق از اطلاعات آزاد جريان تقويت با و آورد
مورد در عمومي افكار تنوير سوي به را آنان مستقل مطبوعات
با و دهد سوق مخدر مواد به اعتياد از ناشي اجتماعي مصائب
.نهد ارج راستا اين در را آنها تلاش معنوي و مادي ابزار
نامرئي و مرئي قطبهاي به وابسته مطبوعات و رسانهها
مردم و ميباشند زمينه اين در كارايي حداقل فاقد قدرت
وضعيتي در.نكنند توجه آنها اخبار به كه كردهاند عادت
...و ولگرد معتاد ، مجرمين با مبارزه قانوني مستند كه
ميتوان حد چه تا ميگيرد ، قرار مطبوعات توقيف مستند
اجتماعي قبح شكست؟ را مخدر مواد با مبارزه رسيدن بنبست
رژيم در آن خفيف نوع كه دوراني در مخدر مواد استعمال
شرايط واجد اشخاص اختيار در داروخانهها طريق از سابق
جهت شهيد هزاران كه فعلي وضعيت از بيشتر ميگرفت ، قرار
برخورد روش.بود شتافتهاند ، باقي ديار به آن با مبارزه
مناسب روش يافتن يعني آن واقعي جريان به را مطبوعات با
هدايت مخدر مواد با مرتبط جرائم وقوع از پيشگيري جهت
كنيد آزاد را آنها نويسندگان و شده توقيف مطبوعات.كنيد
از را اندوه و خمودگي آنها فعاليت از حاصله نشاط تا
جهت در را نشاط اين زمينه ايجاد با و بزدايد جامعه رخسار
مخدر مواد به توسل و تخدير از پرهيز و حيات شوق ايجاد
اصل 158 بند 5 موضوع وظيفه به اينكه نهايت و گيريد بكار
جهت صحيح مبنايي و كنيد عمل آن وجودي فلسفه راستاي در
.كنيد فراهم را موادمخدر با مبارزه بنبست از خروج
شريف محمد
اينترنت دنياي تحولات تازهترين
تكنولوژيست هزار استخدام 600
كمسابقه ، اقدام يك در آمريكا كنگره:اكتبر دهم -نيويورك
اين "پيشرفته تكنولوژي" شركتهاي به قانون يك وضع با
دويست تا سال هر آينده سال سه ظرف كه داد اجازه كشور
در خارجي ماهر بسيار كارشناس هزار ششصد جمعا و هزار
اين.بياورند آمريكا به و كنند استخدام پيشرفته فناوري
از پس نشود تصويب آساني به بود شده پيشبيني كه قانون
برنده بكر گري دكتر آمريكايي ، اقتصاددان كه نطقي انتشار
در راي اكثريت 96 با كرد ايراد اقتصاد در نوبل جايزه
.رسيد كشور اين سناي تصويب به مخالف راي يك فقط برابر
مانند ديگر ، :است كرده تاكيد ديگر بار يك بكر ، دكتر
به تنها كشور يك پيشرفت دوم ، جهاني جنگ از پس سالهاي
عمده عامل و نيست وابسته (زمين و پول آلات ، ماشين)سرمايه
بيشتر چه هر وجود "پيشرفته اطلاعرساني" درعصر پيشرفت
از برهه اين در و است ماهر بسيار و تحصيلكرده انسانهاي
بهترين و آن ماهر اتباع كشور يك سرمايه مهمترين زمان
ماهر ، تحصيلكرده ، انسان روي سرمايهگذاري سرمايهگذاري ،
ارائه با بكر دكتر.است مجرب و (خلاق)مبتكر و علاقهمند
.است شده نوبل جايزه برنده فرضيه همين
ارتكاب عدم و شدن واقع مفيد صورت در شدگانبعدا استخدام
نسبتا مراحل طي از پس و سبز كارت نخست ميتوانند جرم ،
قوانين و تاريخ انگليسي ، زبان امتحان گذراندن و طولاني
گواهي داشتن و كشور اين اساسي قانون جمله از آمريكا
عمدتا درآيند آمريكا "خواندگي تبعه" به كامل سلامتي
تكنولوژي در كه هستند هنديان و اكراينيها روسها ،
اين در دادهاند ، نشان فراوان استعداد و مهارت پيشرفته
تحت كتابي روسيه امور آمريكائي كارشناس ريچاردپو ، زمينه ،
در 305 "ببريم سود ميآيند كه روسهايي از چگونه" عنوان
راهنما دفترچه يك صورت به اينك كه است كرده منتشر صفحه
در پواست گرفته قرار آمريكايي شركتهاي مديران دست در
-هاي"تكامل و ساخت مركز)سليكان دره:است نوشته خود كتاب
كه بسازد دستگاهي تلاش سال از 20 پس نتوانست (آمريكا "تك
-خرچنگ" كه چند هر را دستخط و بگيرد جاي دست كف در
ولي كند ، كتابي حروف به تبديل رايانه در باشد "قورباغه
آمريكا به كه "پاچيكوف استپان" نام به روس يك را كار اين
به آمريكا ترتيب اين به دادو انجام بود شده دعوت
"پو".است برده سود دلار ميلياردها و يافته دست تكنولوژي
-هاي"پايه كه را شيمي و فيزيك رياضي ، روسها كه است نوشته
كه ميدانند ديگر كشورهاي تحصيلكردههاي از بهتر است "تك
هستند همينها "روسيه ناپيداي سرمايه" و است موفقيت كليد
.شد خواهد آشكار بعدا آنها مهارت نتيجه كه
ثبت به بينالمللي استاندارد شماره طي "پو" دكتر كتاب
.نيست فايده از خالي خواندنش و است رسيده
پسوندها
ساخته ترتيب اين به پسوندها اينترنت ، شدن عمومي آغاز در
موسسات براي Edu دولتي ، سازمانهاي براي GOV كه شده
ديگر براي Com و غيرانتفاعي سازمانهاي براي Org آموزشي ،
بعضي در استفاده ، كثرت علت به اينك كه امور و افراد
از فرعي استفاده جز نيست راهي و ميشود ديده كمبود موارد
.شود مي داده تازه پسوند اساس اين بر ديگر پسوندهاي
بررسي...و كار و كسب براي Biz شركتها ، براي Inc مثلا
اعلام آن نتيجه زودي به و است جريان در زمينه اين در
.شد خواهد
الكترونيك كتابهاي
Wizeupdigital موسسه و است روزافزون كتاب الكترونيكي نشر
اين تا دانشگاهها جاري ترم براي Text books
دانشجو.است داده قرار اينترنت در درسي كتاب لحظه 75
و منتقل خود (دستي كامپيوتر) بوك نت به را آن ميتواند
و كند استفاده و بگيرد پرينت آن از كه اين يا و بخواند
آمريكا در معمولي نتبوكهاي بهاي.بپردازد دلار يك فقط
.ميشوند فروخته يكساله اقساط به كه است دلار ششصد
فروش و كهنه كامپيوترهاي معمولا رايانه سازنده شركتهاي
دانشجويان به رايگان به كشي قرعه طريق از را خود نرفته
اينترنتي كتاب.ميگذارند خود ماليات حساب وبه ميدهند
دربرگرفته ، را سوژهها انواع است معروف E.bookبه كه
هر علاوه ، به.است هزينه بدون تقريبا آن انتشار زيرا
به و كرد تازه را مطالب و كرد تصحيح را آن ميتوان لحظه
داستاننويس "كينگ استيفن" حتي پيش ، هفته دو.درآورد روز
و كرد منتشر اينترنت در را خود تازه داستان دو معروف ،
دلار يك فقط آن ، كردن پرينت يا كتاب همه خواندن براي فرد
شر از ترتيب اين به كه است گفته كينگ.بپردازد بايد
.است شده راحت چاپي ناشران با چانهزني
بها كاهش
در نفر دو آنها طريق از كه طرفه دو جيبي پيجرهاي بهاي
مبادله (كردن تايپ)نوشته صورت به ميتوانند دنيا گوشه دو
و خود "سايت وب" در را نوشته كه اين يا و كنند اطلاعات
پايان در دهند قرار روزنامه سردبير يك نامه صفحه در يا
(مرداد) اوت در دستگاه اين.يافت كاهش دلار به 99 سپتامبر
دلار به 99 سپس و دلار به 149 نخست كه بود دلار 300
كاهش شديدا آمريكا در هم تلويزيون بهاي.است يافته كاهش
به مجهز.اي.سي.آر و اينچآدميرال تلويزيون 19 و يافته
دستگاه 74 هر دور ، راه از كنترل و (ويديو)VCRدستگاه
آمريكا در كه واكي -تاكي دستگاههاي فروش.است شده دلار
كيلومتر سه فاصله تا و ميشوند خوانده خانوادگي بيسيم
از كوتاه مسافت و خانه اطراف در شوهر و زن و دارند برد
را همراه تلفن هزينه و ميشوند خبر با بچهها از و هم
هر و داشته افزايش درصد گذشته 26 ماه ميكنند صرفهجويي
ماهسپتامبر در ضمنا.ميرسد بهفروش دلار دستگاه 49 دو
آمده بازار به (فوري عكس)پولارويد نوع از جيبي دوربين يك
پس بلافاصله ميخواهند كه است كساني و خبرنگاران ويژه كه
يا روزنامه در چاپ براي مثلا آن از عكس برداشتن از
فيلم يك و قوه دو با آن بهاي.كنند استفاده..و پاسپورت
.است دلار شانزده تايي شش
نگاري روزنامه
ويژه HTML رايانهاي زبان تدريس تحصيلي ، جديد ترم از
دانشكدههاي در اينترنت در (روزنامه) پيج هوم نوشتن
سه و شده اجباري صنعتي كشورهاي و آمريكا روزنامهنگاري
از پس آمريكا روزنامههاي.ميآيد حساب به درسي واحد
حروف تغيير صدد در پزشكان چشم با مشورت و مردم نظر سنجش
برآمدهاند ضخيمتر و سفيدتر كاهي كاغذ بردن بكار و خود
كم اينچ دو -يكي روزنامه عرض از كه دارند نظر در نيز و
از كار اين.نزند صدمه خواننده بازوان به تا كنند
حروف و است شده شروع محلي روزنامههاي از هماكنوم
كه سالخوردگان مخصوصا افراد ، و ميآيند چشم به عموديتر
آن خواندن از ميدهند تشكيل را روزنامهخوانها بيشتر
.نميشوند خسته
كيهانيزاده كاوه
و پيگيري سالانه سومينهمايش رئيسجمهوردر
و لازم مراقبت با :اساسي قانون بر نظارت
لوازم از "قدرت" نقد تخريب از پرهيز
است مطبوعاتي و سياسي فعاليت
ض
نق روند متوقفكردن به قادر عمل مقام در جمهور رئيس *
نيست اساسي قانون اجراي به واداركردن يا
موارد جامعه در آرامش حفظ خاطر به كه ميكنم اعتراف *
ندادهام گزارش مردم به را اساسي قانون اجراي عدم يا نقض
به را اساسي قانون اجراي عدم و نقض موارد گزارشهاي
كردهام ارائه مجلس و رهبري
در اساسي قانون اجراي بر نظارت و پيگيري هيات :مهرپور *
بودن مصون دادگاهها ، صلاحيت اصول كرد اعلام خود گزارش
آزادي عقايد تفتيش ممنوعيت مردم ، حيثيت و مال ، جان
دستگيريها ، و محاكمات روند ، قانونگذاري اعمال شغل ،
مطبوعات آزادي و شدگان بازداشت شكنجه ممنوعيت
است شده نقض
حضور با و علني دادگاه در بايد سياسي جرايم به رسيدگي *
باشد منصفه هيات
نه باشد جامعه عمومي وجدان نماينده بايد منصفه هيات *
خاص گرايش يا جريان و سليقه يك نماينده
محوريترين رئيسجمهور محمدخاتمي سيد آقاي :اجتماعي گروه
اجراي و اهتمام را ايران اسلامي جمهوري هدفدولت و شعار
قانون مبناي بر جامعه و كردننظام نهادينه و اساسي قانون
.دانست اساسي
پيگيري هيات سالانه همايش سومين در ديروز كه رئيسجمهوري
سخن سران اجلاس محل در اساسي اجرايقانون بر نظارت و
.است متجلي قانوناساسي در اسلامي نظام:افزود ميگفت ،
به يا اساسي قانون به اهتمام عدم:كرد تاكيد رئيسجمهور
پديده دو اين و ميانجامد استبداد ويابه مرج و هرج
.ميدارد توسعهباز و پيشرفت از را جامعه ويرانگر
مستلزم را جامعه امنيت و قوام و ثبات ايجاد رئيسجمهور
مختلف برداشتهاي و نظر اختلاف تا فصلالخطابدانست يك
.يابند ظهور و بروز اجازه
اسلامي نظام فصلالخطاب عنوان به اساسي قانون از پس وي
اين:افزود و كرد ياد جامعه پيشرفت سامانو براي
را نظرها اختلاف كهوجود است موثر صورتي در فصلالخطاب
.بشناسند رسميت به
شهر همه براي اساسي قانون اينكه بيان با رئيسجمهور
در و عمل مقام در بايد:كرد تصريح وجدياست مهم وندان
به شهروندي و مدني چارچوبوظايف در آن ، استقرار از دفاع
.دهند تن لوازم
به نيز رئيسجمهوري براينكه تاكيد با حال عين در خاتمي
اضافه است اساسي قانون به متعهد و ملتزم يكشهروند عنوان
صحيح رئيسجمهوراجراي واختصاصي سنگينتر وظيفه كه كرد
.است اساسي قانون
كه سوگندي بهخاطر رئيسجمهور:افزود مجريه رئيسقوه
پاسداري در ملي و الهي تعهد شرعي ، دارايوظيفه يادكرده
نگهداري و آزادي و استقلال حفظ كنار در اساسي قانون از
.است كشور مرزهاي
اخطارهاي و مطالعات ، اقدامات به اشاره با رئيسجمهور
و سال سه از بعد كنم اعلام بايد:داشت اساسياظهار قانون
وظيفه اين انجام براي اختياركافي هنوز رئيسجمهور نيم
.ندارد را مهم
مدت در رهبري معظم مقام همت و تلاشها به اشاره با خاتمي
اختيارات مورد در قانوني تصويب به كه ايشان رياستجمهوري
عمل مقام در رئيسجمهور:كرد منجرشدتصريح جمهوري رياست
به كردن وادار نقضيا روند كردن متوقف به قادر اجمالا
.نيست اساسي قانون اجراي
بايد كه اساسي و مهم كارهاي جمله از:افزود رئيسجمهور
تا است ابهامات شدن برطرف و نقيصه اين بگيردرفع صورت
خود وظايف به قانوني قدرت اقتدارو با بتواند رئيسجمهور
.كند عمل
گزارش در ميكنم اعتراف اينجا من:كرد نشان خاطر خاتمي
بهمردم اساسي قانون عدماجراي يا و نقض ازموارد ملت به
شوراي مجلس و رهبري به ندادهاماما جامع و كافي گزارش
.است شده ارائه گزارشهايي اسلامي
حفظ را ملت به جامع گزارش ارائه عدم علت رئيسجمهوري
پيش و تقابل و تنش از جلوگيري و درجامعه موجود آرامش
از بسياري:گفت دانستو تر آرام فضاي در مسايل بردن
نيست نيتها سوء بهخاطر نميشود اجرا نقض كه مواردي
.ميشود ناشي متفاوت برداشتهاي بلكهاز
چهارساله مسئوليت دوره پايان در:گفت حال عين در خاتمي
از و فرهنگي و سياسي ، اقتصادي ، اجتماعي همهعرصههاي در
گرفته صورت اساسي قانون براياجراي كه تلاشهايي جمله
.خواهدشد ارائه ملت پيشگاه به مبسوطي گزارش
و سياسي جرم خود سخنان از ديگري بخش در مجريه رئيسقوه
شيوه كه كرد وتصريح خواند مبهم عناوين را مطبوعاتي
دولت جامعه ، حق كه ايباشد گونه به بايد آنها با برخورد
.نرود بين از فرد و
عمومي اذهان تشويش كه شود معلوم بايد:داد ادامه خاتمي
چيست؟ نظام ياتضعيف
رسيدگي:گفت سياسي ، جرم تعريف بر تاكيد با رئيسجمهوري
منصفه هيات حضور با و علني دادگاه در جرايمبايد اين به
صورت اساسي قانون نص امريخلاف شرط دو اين بدون و باشد
.است گرفته
وجدان نماينده بايد منصفه هيات:كرد خاطرنشان خاتمي
تعيين از پيش جرم وقوع ابهام بتواند جامعهباشدتا عمومي
.كند برطرف قاضي توسط مجازات
خاص گرايش و جريان سليقه ، يك نماينده نبايد منصفه هيات
.باشد
علني بر قانونگذار اينكه به اشاره با مجريه رئيسقوه
اظهار است ، كرده تاكيد سياسي و دادگاههايمطبوعاتي بودن
امور جريان در مستقيم حقدارند جامعه افراد تكتك:داشت
مظهر مطبوعاتيكه و سياسي فعاليتهاي به راجع باشندو
آن از است ممكن گاه و است خويش سرنوشت بر مردم حاكميت
.شود ، بدانند سرنوشتشان بر مردم حاكميت عليه سوءاستفاده
مطبوعاتي و سياسي فعاليتهاي ديگر ويژگي رئيسجمهوري
از قدرت اينكه بيان با و دانست باقدرت آنها راتقابل
در ديگر پديدهاي ازهر بيش و برخوردار فراواني امكانات
ضمانتها از نصابي حد بايد:گفت است ، فساد معرض
او به تا كرد فراهم قدرت مقابل طرف براي را وحمايتها
.نشود اجحاف
اساسي قانون در مطبوعاتي جرم و سياسي جرم تصريح خاتمي
از قدرت نقد:افزود و دانست سياسي فعاليتهاي امتيازويژه
مراقب بايد اما است مطبوعاتي و فعاليتهايسياسي لوازم
.است خودجرم اين كه نگيرد صورت تخريب تا بود
مانده معطل اصول از را سياسي جرم تعريف رئيسجمهوري
نگهبان شوراي تفسير چه اگر گفت و كرد اساسياعلام قانون
.است گرفته را قضايي دربارهامور دولت نظر اظهار حق
و روشنبيني و تيزبيني با مجلس كردكه اميدواري ابراز وي
اصل اين اجراي شاهد و كند عمل جامعه و مصالحنظام رعايت
.باشيم اسلامي درجمهوري اساسي قانون از معطلمانده
و فضلا و علما از خود سخنان پايان در رئيسجمهوري
اساسي قانون اجراي بر نظارت پيگيري درهيات كه حقوقداناني
.قدردانيكرد كردند ، همكاري وي با
روز نيز اساسي قانون براجراي نظارت و پيگيري هيات رئيس
و حدود تعيين قانون از ابهام ضرورترفع بر يكشنبه
شوراي مجلس ازسوي جمهوري رئيس مسئوليتهاي و اختيارات
.كرد تاكيد نگهبان شوراي و اسلامي
سالانه همايش سومين گشايش مراسم در كه مهرپور محسن دكتر
ازسخنان پيش و اساسي قانون اجراي بر ونظارت پيگيري هيات
شوند ، برطرف ابهامات اگر:افزود ميگفت ، سخن رئيسجمهوري
جمهوريقرار رئيس اختيار در لازم قانوني و بهتر ابزار
جمهوري رئيس مسئوليت و اساسي قانون اجراي و ميگيرد
.خواهد پيدا بيشتري زمينهتضمين دراين
است لازم الان كه چيزي:كرد تصريح جمهوري رئيس مشاور
رئيس كه مقتضي و لازم اقدامات كهحق است اين شود روشن
جلوگيري قانوناساسي ، اجراي بر آنها با ميتواند جمهور
قانون شده نقض موارد جبران يا آن اجراي عدم از
.چيست كند ، اساسياقدام
و وظايف حدود تعيين قانون ماده 13 براساس:افزود وي
مصوب اسلاميايران رياستجمهوري ومسئوليتهاي اختيارات
قانون از پاسداري بهمنظور جمهور رئيس مجلس ، سال 1365
طريقنظارت ، از اساسي ، قانون اصل 113 دراجراي و اساسي
مسئول لازم اقدامات و بررسي پيگيري ، بازرسي ، اطلاع ، كسب
.است اساسي اجرايقانون
هيات قانون ، تشكيل اين و 18 ماده 17 به اشاره با مهرپور
جديد ، قانون تصويب بدون را اساسي قانون نظارتبر و پيگيري
قانون ، همين براساسماده 15:داد وادامه دانست قانوني
اساسي ، قانون دقيق و صحيح اجراي بهمنظور جمهور رئيس
.دارد را كشور سهگانه قواي به تذكر و حقاخطار
لحاظ از:گفت اساسي قانون بر نظارت و پيگيري هيات رئيس
شوراي تلقي دارند ، وجود سوابق در موجودكه رويههاي
رئيس به كه بود اساسياين قانون مفسر بهعنوان نگهبان
بهنظر كه را قانوني كردند اعلام سال 1361 در وقت جمهور
صادر را اجرايش توقيف دستور است ، اساسي قانون خلاف آنان
از كه خواست قضايي عالي شوراي از نامهاي نيزطي وي و كند
.كند خودداري آن اجراي
با رفتار درباره هم گزارشي:كرد اضافه جمهوري رئيس مشاور
شوراي به سال 1361 در بازداشتشدگان و اززندانيها برخي
قانون چون كه بود اين آناننظرشان جمله و رسيد نگهبان
است رئيسجمهوري اختيارات حدود در است شده نقض اساسي
رئيسان حضور در جلسهاي اساس اين بر و كند وبايداقدام
رئيس به را معنا اين آنان و شد تشكيل وقت ومجلس جمهوري
.دادند انتقال جمهوري
درباره سال 1365 مصوب قانون كه هم زماني:داشت اظهار وي
شوراي شد ، تصويب مجلس در جمهوري اختياراترئيس حدود
در را جمهوري رئيس نميشوداختيارات كه داشت اصرار نگهبان
.كرد محدود قانون اين مواد در مذكور موارد
هيات عملكرد از گزارشي خود سخنان از ديگري بخش در مهرپور
گذشته سال يك در اساسي قانون براجراي ونظارت پيگيري
خصوص در را متعددي هياتگزارشهاي اين:گفت و كرد اشاره
آنان ، واموال اساسي بهحقوق تعدي ازجمله افراد تظلمات
نظر به كه مصوباتي و نامهها تصميمات ، آئين به نسبت
به كه نهادهايي همچنين و هستند اساسي قانون ميرسيدخلاف
و بررسي است ، اساسي قانون آنهاخلاف تاسيس ميرسيد نظر
.است كرده اقدام
:افزود اساسي قانون اجراي بر نظارت و پيگيري هيات رئيس
و رسيده ثمر مثمر نتايج به مواردي هياتدر پيگيريهاي
است بررسي دست در بسيارزيادي موارد اما است شده حق احقاق
.اجراييدارد و قضايي دستگاههاي بيشتر همكاري نيازبه كه
اولين براي گذشته سال در:داد ادامه جمهوري رئيس مشاور
جمهوري رئيس اختيارات قانون اجرايماده 16 در هيات بار
شد ايشان تقديم و اساسيتهيه قانون اجراي عدم نقض ، موارد
اسلامي شوراي مجلس به را آن هم جمهوري رئيس و
.ارائهكردند
جرم (168) گزارش ، اصل اين اول بخش در هيات:كرد تصريح وي
منكر ، از نهي و معروف امربه كردن قانونمند (8)اصل سياسي ،
اصل متوسطه ، تاسطح پرورش آموزشو بودن رايگان (30)اصل
و تاميناجتماعي (29) اصل محلي ، زبانهاي تدريس (15)
شش را استانها عالي شوراي تشكيل (101) اصل و همگاني بيمه
.است كرده اعلام اساسي قانون مانده اصلمعطل
موارد گزارش اين دوم بخش اساس بر كه گفت همچنين مهرپور
صلاحيت (159) اصل:است ذيل شرح به قانوناساسي نقض
مصون (22) اصل اعمالقانونگذاري ، (58) اصل دادگاهها ،
تفتيش ممنوعيت(23) اصل مردم ، حيثيت و مال جان ، بودن
محاكماتو روند (32) اصل شغل ، آزادي (28) اصل عقايد ،
بازداشتشدگان شكنجه ممنوعيت (و 39 38) اصول دستگيريها ،
.آن مطبوعاتي بخش درخصوص(168) اصل و
به سپس اساسي قانون اجراي بر نظارت و پيگيري هيات رئيس
و قضايي دستور اساس بر آنها جمعي دسته مطبوعات ، توقيف بحث
از پس جمهوري رئيس:گفت و اشارهكرد آنها به برخورد نوع
به را آنها اينباره ، در زيادي شكايات و تظلمات دريافت
.دهد انجام را لازم بررسي هيات كه خواستند و دادند هيات
به هيات خرداد 79 دوم مورخ پاسخ از فرازي ادامه در وي
طور به صورت هر در:كرد قرائت شرح اين رابه جمهوري رئيس
اصل 24 در اساسي كهقانون تاكيدي با ميرسد بهنظر خلاصه
عنايتيكه و نموده مطالب بيان در نشريات بودن آزاد بر
به مطبوعاتي جرايم محاكمه لزوم بر راستا همين در اصل 168
خاص قانون اينكه و دانسته منصفه هيات حضور وبا علني صورت
و آنها به رسيدگي وچگونگي مطبوعاتي جرائم به مربوط
دستورتعطيلي صدور دارد وجود آنها مورد در تصميمگيري
سوي از قضايي دستور بهعنوان نشريات از معتنابهي تعداد
از خارج و منصفه هيات نظر واظهار محاكمه قبلاز دادگاه
استناد اينكه به توجه مطبوعاتوبا قانون در مقرر موارد
قانوناقدامات ماده 13 و اساسي قانون اصل 156 بند 5 به
.ميرسد نظر به اساسي قانون مغاير نيست ، صحيح تاميني
و كرد اشاره سياسي جرم به خود سخنان آخر بخش در مهرپور
گرفته صورت اقداماتي مطبوعاتي جرايم اگرچهدرخصوص:گفت
.است مانده معطل قانوناساسي سياسي جرم مورد در اما
سوي از شده تنظيم لايحه به اشاره با جمهوري رئيس مشاور
چه مهم اين كه اميدواريم:افزود مجلس به ارسالآن و دولت
.سرانجامرسد به يالايحه طرح بهصورت
و اساسي قانون" همايش در سخناني طي نيز بجنوردي آيتالله
منظر از سياسي جرم تشريح به "مطبوعاتي سياسي جرايم
.پرداخت اسلامي قوانين
اينكه بيان با بجنوردي موسوي ايسنا ، خبرنگار گزارش به
دولت:گفت نيست ، شدني اعطا مقوله آزادي
بخواهد اينكه نه بردارد ، راه سر از را آزادي موانع بايد
انسان در آزادي چراكه كند ، اهدا انسان به را آزادي
.است تكويني
حقوق موازين با سياسي جرم آيا كه ببينيم بايد:گفت وي
ميتوانيم اصلا آنكه يا نه ، يا هست جمع قابل اسلامي
دارد؟ وجود سياسي جرم اسلام در بگوييم
واژه دقيق مفهوم شدن روشن لزوم بر تاكيد با بجنوري موسوي
تركيب يك را سياسي جرم بخواهيم اگر:گفت سياسي ، جرم
جرم شده ، محسوب جرم كه مواردي از بسياري بدانيم ، اضافه
و نظريه برخلاف كه ببينيم را كسي است ممكننيست سياسي
از مسئله اين كه ببينيم بايد ميكند ، صحبت ما مديريت يا
.سوءنيت يا ميشود ناشي ادراك سوء
او براي نبايد دارد ، ادراك سوء كسي اگر:داد ادامه وي
.دارد تفاوت سوءنيت با ادراك سوء چراكه شد ، قائل كيفري
نميتواند تفكر ، و انديشه صرف:كرد تاكيد بجنوردي موسوي
خود انديشههاي در انسان اينكه به باتوجه.باشد جرم
نميتواند انديشه و است غيرممكن انديشه تحميل است ، آزاد
.باشد تحميلي
لايحه به اشاره با همچنين بجنوردي ، موسوي آيتالله
لايحهاي را آن سياسي جرم درباره مجلس به دولت تقديمي
مطابقت شرعي موازين با لايحه اين:گفت و دانست "جامع"
.است شده داده
جرم لايحه ، در كه چيزهايي از بسياري:گفت حال عين در وي
محسوب جرم معتقدم من اساسا و است خلاف شد ، شناخته
.نميشود
بر نظارت و پيگيري هيات عضو افتخارجهرمي ، گودرز دكتر
جرايم و اساسي قانون" همايش در نيز اساسي قانون اجراي
محاكم در منصفه هيات تاريخي جايگاه "مطبوعاتي و سياسي
.كرد تشريح را قضايي
اينكه بر مبني اساسي قانون اصل 168 به اشاره با وي
منصفه هيات حضور با و علني محاكم در بايد سياسي جرايم
جرايم درباره بحثي زمان هر:گفت بگيرد ، قرار رسيدگي مورد
پيش هم منصفه هيات بحث ميشود ، مطرح مطبوعاتي و سياسي
يادآور منصفه ، هيات گزينش چگونگي به اشاره با وي.ميآيد
كنند احساس مردم كه است اين منصفه هيات وجود فلسفه:شد
بيشتر درحاليكه هستند شريك آن در و دارند حضور محاكم در
تعيين را منصفه هيات ميتوانند ما قانون طبق كه كساني
.دارند نقش حكومت در خودشان كنند ،
و انجمنها ميان از منصفه هيات است ، بهتر:كرد تصريح وي
قرعه قيد به آنها ميان از و شوند تعيين مدني نهادهاي
.شوند برگزيده افرادي
سياسي جرم اساسي ، قانون" عنوان با كه يكروزه همايش اين
شد ، برگزار تهران در سران اجلاس محل در "مطبوعاتي و
از تعدادي دادگستري ، كشور ، اسلامي ، ارشاد و فرهنگ وزيران
اصحاب مجلس ، نمايندگان وكلا ، حقوقدانان ، انديشمندان ،
.داشتند حضور قلم و انديشه
به مطبوعات مسئول مديران از احضاربرخي
مسلح نيروهاي قضايي سازمان
اطلاعيهاي در مسلح نيروهاي قضايي سازمان :اجتماعي گروه
پرونده به رسيدگي آرام فضاي به خواست كشور مطبوعات از
قضايي سازمان اطلاعيه متن.كنند كمك زنجيرهاي قتلهاي
:است زير شرح به مسلح نيروهاي
قضايي سازمان به قضائيه قوه رئيس دستور به عنايت با
عنوان تحت كه كساني با قاطع برخورد بر مبني مسلح نيروهاي
انتشار به اقدام زنجيرهاي قتلهاي پيرامون نظريهپردازي
و ميكنند تهديد را ملي امنيت و نموده اطلاعات افشاي و
را عمومي اذهان تشويش موجبات افترا و تهمت پخش با يا
نظامي دادسراي در ويژهاي شعبه سوي از مينمايند ، فراهم
چنين به مبادرت كه جرائد مسئول مديران و اشخاص از برخي
احضار و واقع قانوني پيگرد تحت كردهاند اقداماتي
.شد خواهد اعلام بعدا آن بيشتر جزئيات كه شدهاند
مسئول مديران و صاحبنظر اشخاص از ديگر بار پايان در
ملي مصالح گرفتن نظر در با ميشود درخواست مطبوعات محترم
تشويش باعث نحوي به كه مطالبي عنوان و انتشار از كشور
ورزند خودداري ميگردد پرونده اين مورد در عمومي اذهان
سريعتر چه هر را موضوع به قضايي رسيدگي بتواند دادگاه تا
.رساند انجام به آرام فضايي در
|