آريد ياد مهرباني به ما از
پيشينيان آثار در هنر و عرفان نمايش
آريد ياد مهرباني به ما از
مصدق حميد درگذشت سالگرد دومين ماه آذر مناسبت 7 به
زباني از "كاويان درفش" منظومهاش ، اولين در مصدق حميد
آبي ، " بعدي ، دفترهاي در پس آن از ولي است ، برخوردار حماسي
زباني به "جداييها از" و "باد رهگذار" ،"سياه خاكستري ،
-سياسي گرايش ديگر عبارت بهميآورد روي ليريك
چنان ميشود ، تبديل اجتماعي عاشقانه گرايش به اجتماعياش
عاشقانهاي ماجراي سال 1342 در..":ميگويد خود كه
حال عين در وليكشانيد "ليريك" شعر طرف به مرا كه داشتم
دور نظر از را اجتماعي مسائل هم شعرهايم عاشقانهترين در
تحولي.بود من زندگي جزء و بودم آن درگير كه چرا نداشتم
كاملا آمد وجود كارهايم در "كاويان درفش" از بعد كه
بيان اين تاثيرپذيري كه رسيدم نتيجه اين به.است مشهود
ليريك زبان در را اجتماعي مسائل تاثير من است ، بيشتر
".حماسي خشك بيان در تا ميبينم بيشتر
تامل قابل بسيار جنبه دو از مصدق حميد جملات اين بيگمان
به توجه با او روحي خصايص ساختن روشن حيث از يكي است ،
يكي تشريح در ديگري و كرده ذكر خود كه عاشقانهاي ماجراي
مسائل بيان يعني شعرياش ، ويژگيهاي ممتازترين از
.ليريك زبان در اجتماعي
و غمانگيز است حكايتي خود شاعر نافرجام عشق داستان
.دلافروز
سرچشمه خود براي رويايي و پاك عشقي از جواني در مصدق
:ساخت جوشان الهامي
يابد خوب
ساختهاي مرا تو
مرا تو
و كرده صيقلي-
پرداختهاي
(من 346 رهايي ، تا)
با و نبرد ياد از را آن زندگي مراحل آخرين تا همواره و
گونهاش رويا نافرجام عشق صميمياش و ساده اشعار سرودن
.ساخت افسانه را
خودخواهي از شاعر عشق كه جاست اين در هم جالب بسيار نكته
چون حسرت وادي در را او معشوق وقتي رو اين از.است تهي
قرار كينه و طعن مورد تنها نه ميسازد رها حرمان خاكستر
شعر صدف در همچنان درخشان مرواريدي چون بلكه نميگيرد
تا احساس اين از كه آن شگفتانگيزتر و ميماند باقي شاعر
نام به شعري در كه چنان.ميشود محافظت هم بعد سال بيست
:ميسرايد سالگي چهل
سالها و سال آن پس از رفت چه ما بر...
حالها و شور سفر مسافر آن تو
ملالها و رنج دل در نشسته اين من ،
*
را نقشها چه باران
شست پنجرهها شيشههاي بر
اما ،
سينهام لوح بر
آينه چو سينه اين
كينهام بيهيچ -
تو عشق نقش بنشسته
زدل كس ناشسته
پيكرم تاك چون شده خم كه زمان اين تا
روزگار برف و
سرم بر بنشسته كه
منم اينك
پيري عنفوان در
زمينگيري روزگار آغاز
هم هنوز اما
جاودانهاي و يگانهاي من چشم در
هم هنوز آري
وجاهت ز تازهاي معيار
عاشقانهاي خوش شعرهاي خورد در
حافظ ناب شعر چون
ترانهاي روح
(ص 406 رهايي ، تا)
بلندش منظومههاي خصوص به مصدق ، حميد عاشقانه اشعار
همان ليريك ، زبان در اجتماعي مسائل بيان و است چندبعدي
شعر ويژگيهاي ممتازترين از يكي كرده ، اشاره خودش كه طور
.اوست
موضوع اين از جالبي نمونه "سياه خاكستري ، آبي ، " منظومه
آن انقلابي و آرمانخواه جوانان كه عاشقانهاي شعر ;است
تعبير اين و كردند سياسي تعبير آن از قسمتهايي از زمان ،
:درآمد شعار صورت به كه شد رايج و فراگير چنان
برخيزم اگر من
برخيزي اگر تو
برميخيزند همه
بنشينم اگر من
بنشيني اگر تو
برخيزد؟ كسي چه
بستيزد؟ دشمن با كسي چه
كسي چه
دون دشمن هر پنجه در پنجه
آويزد
(ص 67 رهايي ، تا)
،"سياه خاكستري ، آبي ، " منظومههاي از پس حال هر به
اجتماعي مسائل نقش "جداييها از" حدي تا و "باد رهگذار"
زبان نقش و گرفت بيشتري قوت تدريج به مصدق شعر در
.شد كمرنگتر كمي شعرش در عاشقانه
خويش درون متوجه بيشتر جواني در مصدق گفت ، بتوان شايد
درحالي داشت ، جامعه به گذرا و كلي نگاهي كه اين يا و بود
.داشت نظر بيشتر پيرامون جهان به شاعري پختگي هنگام به كه
شير" شعرش مجموعه آخرين به نگاهي رو ازاين
حساسيتي و توجه نشانگر -شد منتشر سال 1376 در كه -"سرخ
.دارد جهاني رخدادهاي و حوادث به شاعر كه است
است سروده متنوعي اشعار مجموعه ، اين در شاعر اين بنابر
تا افغاني بيگناه دوشيزگان براي "آتش رقص" شعر از كه
مابه از" شعر يا و بوسني مظلوم مردم به "بره گرگ" شعر
فرداي اميد را آنان كه -دانشجويانش به "آريد ياد مهرباني
سرد و دردمند است شاعري حال زبان همگي -است خوانده كشور
:چشيده روزگار گرم و
شايد و بايد كه چنان ما از
است نرفته كاري
نيست رفتنمان پاي كه اينك
بيتوان و بيتاب
نيست ، تاب كه يعني
نيست توان -
نزديك گذشتنمان بر هنگام
نيست ماندنمان زمان ديگر
تنها
است مانده شما به ما اميد چشم
جوان سبز سرودهاي اي
...قد سرو جوانان بزرگ جنگل اي
(ص 72 سرخ ، شير)
عطايي شهاب
پيشينيان آثار در هنر و عرفان نمايش
از خوشنويسي برجسته آثار نمايشگاه برگزاري مناسبت به
قاجار تا تيموري دوره
تا تيموري دوران از خوشنويسي برجسته آثار از نمايشگاهي
تهران خوشنويسان انجمن نگارخانه گشايش با همزمان قاجار ،
.است شده برگزار (خط نگارستان)
نقاشيخط ، خوشنويسي ، شامل اثر از 80 بيش نمايشگاه اين در
همراه به نفيس قرآن جلد يك جمله از و كتاب جلد تعدادي
به گذشته قرون خوشنويسي به مربوط ادوات و ابزار مقداري
.گرفتهاند قرار عموم ديد معرض
مختلف دورههاي به مربوط درآمده نمايش به آثار از هركدام
مجموعههاي به متعلق و قاجار و تيموري صفويه ، افشاريه ،
.است مجموعهداران خصوصي
مورد مذكور ، نمايشگاه در خوشنويسي قدماي از كه آثاري
موضوعاتي گرفتهاند ، قرار رشته اين دوستداران بازديد
دستور شعرا ، ديوان و اشعار دعا ، قرآني ، مضامين همچون
دوره فرمان تحرير خط قطعه و خوشنويسي هنر تعليمات
نستعليق ، خطوط انواع با و دارند قاجار مظفرالدينشاه
تحرير...و ثلث نسخ ، خطوط مشق ، سياه چليپا ، شكسته ،
.شدهاند
خوشنويسان انجمن نگارخانه نخستين عنوان به خط نگارستان
شروع خطاطي و خوشنويسي رشته قدماي آثار نمايش با و تهران
و فرهنگي بخش مسئول متيننژاد ، آرش.است كرده فعاليت به
حال در يا و شده انجام اقدامات مورد در انجمن اين هنري
پنجاه از ايران خوشنويسان انجمن:ميگويد مركز اين انجام
چون استاداني توسط آموزشي مجموعه يك صورت به پيش سال
و شده تاسيس ديگر هنرمندان از تن چند و بوذري و كاوه
كه آنجا از نيز ، انجمن نام.است كرده فعاليت به شروع
ايران خوشنويسان انجمن عنوان ميشده ، ايران كل به مربوط
را
مباحث به كه زماني انجمن اين اما.است گرفته خود به
همكاري به دعوت انقلاب از بعد استادان از رسيد ، ساختاري
كه آنجا از.كند كسب موفقيت آموزش ، لحاظ از توانست و كرد
تشكيل آن فارغالتحصيلان را انجمن اعضاي اساسنامه ، طبق
با هستند ، تصميمگيري به قادر زمينهها همه در و ميدهند
و رشد همين ادامه و كردند برقرار مكاتباتي شهرستانها
در كه برنامههايي همان براساس خوشنويسي انجمنهاي توسعه
.گرفت پا نيز شهرستانها در بود ، شده پيشبيني اساسنامه
انجمن مديريت توانستند شهرستان هر اعضاي ترتيب اين به
دليل به تهران شعبه انجمن البته.بگيرند دست به را خود
متمركز بهطور نميتوانست مديريت زمينه در آن خاص ساختار
يكديگر با درآمد و هزينه مراكز كه چرا.باشد توجه مورد
سيستماتيك ساختار يك در كه حالي درنداشتند هماهنگي
برنامههاي در تا شود نظرگرفته در يك به يك تناسب بايد
مجمع تصميم از پس هرحال ، به.نگردد وارد خدشه آموزشي ،
انجمن براي عطفي نقطه اين و شد مستقل تهران شعبه عمومي ،
نيز سال يك گذشت از بعد.گرفت صورت خرداد 78 در كه بود
شعبه در موجود وضعيت بررسي به همكارانمان ، و دوستان
اطلاعات از دستهاي پيشبيني واقع در.پرداختند تهران
انجمن توسعه براي برنامههايي و هنرجويي و زيربنايي
در بتوانيم تا پذيرفت صورت اقداماتي بنابراين.شد انجام
آموزش كه چرا.دهيم ارتقاء را كيفيت آموزش ، و فرهنگ بعد
".است مرده و تحرك غيرقابل فرهنگ بدون
شد موجب فرهنگ زمينه در موجود خلا":ميگويد ادامه در وي
.كنيم ايجاد ميدهد ، محتوا هنر به كه را جانبي فعاليتهاي
.اجرايي مسائل زمينه در چه و تحقيقات زمينه در چه يعني
كلاسهاي تشكيل شدند ، انجام مدت دراين كه كارهايي جمله از
هنر با مرتبط هنرهاي با را هنرجو كه است قطعهبندي
.است موثر هنر براي تحرك ايجاد ودر ميكند آشنا خوشنويسي
محسوب فردي هنر يك خوشنويسي ، مانند عملي فعاليت يك ايجاد
بايد پشتكار و حوصله به هنرجويان دعوت بنابراين.ميشود
به جوانان كه چراشود گرفته نظر در اصل يك عنوان به
.نميپسندند را سكون و هيجانند دنبال
و نقد به برنامههايي طي كه است اين بر تصميم همچنين
هنرجويان آگاهي براي كنوني وهنرمندان قدما خطوط بررسي
نماينده هنرجويان ، از يك هر ميكنيم فكر چون.بپردازيم
اقدامات ، اين طريق از وميتوان هستند خانواده يك فرهنگ
اين به و كنيم درگير مفاهيم اين با نيز را خانوادهها
.دهيم پاسخ (فرهنگي فعاليت) جامعه نياز
واحداث شكلگيري علت خود ، سخنان ادامه در نژاد متين
رسالت نگارخانه اين":ميدهد توضيح چنين را خط نگارستان
.دارد عهده بر وظايفي و
درنگارخانههاي خوشنويسان آثار از بسياري اكنون هم
آثار مانند و ميشوند گذاشته نمايش به شهر سطح در مختلف
چنانچه.ميگذرانند را رايج مراحل ديگر خوشنويسي از غير
بخشيم ، توسعه و دهيم تمركز را خود فعاليتهاي بخواهيم ما
زمان نظر از بخصوص حيث ، هر از كه داشتيم مكاني به نياز
.باشيم نداشته محدوديتي و باشد خودمان اختيار در
شد گرفته نظر در منظوري چنين براي خط ، نگارستان بنابراين
.كرد شروع قدما برجسته آثار نمايش با را خود فعاليت و
تهران شعبه انجمن در كه بسياري فعاليتهاي دليل به شايد
دعوت شنيدن از پس مجموعهداران و هنردوستان و شده انجام
اين در مساعدت به خود و شدند آثار ارائه به تشويق ما ،
".پرداختند امر
قدما خطوط روي بر ونقد بررسي كه اين به اشاره با وي ،
باشد ، داشته دنبال به را فرهنگي عميق ميتواندمسائل
اين مشاهده از پس خوشنويسي استادان و هنرمندان":ميگويد
داشت وجود اثر هر وراي در كه قلمي اقتدار و روح از آثار ،
ما حال هر به بودند ، آگاه آن از و ميكردند صحبت ،
مذكور آثار تا يافتيم را توفيق اين كه اين از خوشحاليم
".دهيم نشان علاقهمندان به را
زمينه در خوشنويسان انجمن وفرهنگي هنري بخش مسئول
در تحقيقات":ميگويد نيز انجمن اين تحقيقاتي فعاليتهاي
ولي.است شده انجام فردي صورت به همواره زمينه اين
كاربردي و اجتماعي جنبههاي ميتواند زماني تحقيقات
شودو گذاشته بحث به مقطع يك در صاحبنظران ، آراء كه بيابد
يكي بنابراين.گيرد شكل تحقيقاتي مركز يك در بايد حتما
.بالاست كيفيت با آموزش هدف ، اين به وصول براي روشها از
انجمن چون است ، اقتصادي پيامدهاي به توجه كه ، اين ديگر
خوشنويسان ، انجمن واقع در.نميشود مالي حمايت جايي از
زمينه اين در چه هر يعني.است فرهنگي خيريه يك عنوان به
ميكندو هزينه هنر اين اشاعه راه در ميآورد ، دست به
".است استوار آن افراد نيت خلوص براساس
داخلي نشريه انتشار درصدد اكنون":ميگويد خاتمه در وي
وهمچنين انجمن مشكلات بتوانيم طريق اين از تا هستيم
".سازيم دارند ، منعكس ارتباط ما با كه را كساني نظريات
|