كبدي و كليوي بيماران از حمايت انجمنهاي
"اعضا پيوند طرح" تصويب خواستار ايران
شدند
درباره دادگستري وكلاي كانون بيانيه
آمريكا كنگره قانون خلاف اقدام
نجات فرشته وكلا كانون" مقاله بر نقدي
"دادگستري
اجتناب نادرست اظهارنظرهاي از چگونه
كنيم؟
در شتم و ضرب ادعاي بررسي براي
قانوني پزشكي به روز از 24 پس زندانگنجي
شد اعزام
دارد اساسي ايراد نوارسازان پرونده
گرفت را بيسرپرست كودك جان 2 آتش
حقوق دانشكده دانشجويان و اساتيد نامه
آيتالله به تهران سياسيدانشگاه علوم و
زيدآبادي احمد شاهروديدرباره
در خاني رستم مدافع وكلاي دفاعيات
برلين دادگاهكنفرانس
عادي بيكاران برابر معلولاندو بيكاري نرخ
است
كبدي و كليوي بيماران از حمايت انجمنهاي
"اعضا پيوند طرح" تصويب خواستار ايران
شدند
و كليوي بيماران از حمايت خيريه انجمنهاي :اجتماعي گروه
نگهبان شوراي از جداگانه اطلاعيهاي صدور با ايران كبدي
را "مغزي مرگ دچار بيماران اعضاي پيوند" طرح خواستند
.كند تصويب
اعضاي پيوند طرح:است آمده كليوي انجمن اطلاعيه در
امام معظم ، مراجع سوي از مغزيقبلا مرگ دچار بيماران
طرح و بود تاييدرسيده به خامنهاي آيتالله و (ره)راحل
خلا پركردن منظور به صرفا اسلامي ، شوراي مجلس در آن
.گرفت صورت آن قانوني
مرگ دچار افراد اعضاي پيوند طرح:كرد تصريح انجمن اين
داشت جا و شد تصويب پنجم مجلس فعاليت آخرينسال در مغزي ،
.ميرسيد نيز محترمنگهبان شوراي نهايي تصويب به
سوي از اينطرح نهايي تصويب با:كرد تاكيد انجمن اين
و پيوندي اعضاي بانك ايجاد متعاقبا و نگهبان شوراي
بيماران ، از بسياري اعضا ، پيوند در منظم بكارگيريشيوهاي
در كه كبدي و قلبي ،(دياليزي)كليوي بيماران جمله از
رهايي رنجبيماري از هستند ، پيوندي عضو دريافت انتظار
.مييابد كاهش نيز آنان درماني هزينههاي و مييابند
درباره دادگستري وكلاي كانون بيانيه
آمريكا كنگره قانون خلاف اقدام
دعاوي پيرامون مركز دادگستري وكلاي كانون :اجتماعي گروه
اسلامي جمهوري عليه حكم صدور به نسبت آمريكايي اتباع
را حركت اين وكلا كانون.كرد صادر بيانيهاي ايران
و دانسته صهيونيست به وابسته فشار گروههاي از برگرفته
مغاير آمريكا مجلس دو اخير مصوبه كه است باور اين بر
دولت تعهدات مخالف و بينالملل حقوق موازين و اصول
طراحي را آمريكا حاكم هيات حركت وكلا كانون.است آمريكا
تصويب كردن محكوم ضمن و كرده تلقي كشور اين قضايي دستگاه
غير مصاديق جزو را آمريكا كنگره تازه اقدام قانون ، اين
.است دانسته بينالملل حقوق ناقض و متعارف
نجات فرشته وكلا كانون" مقاله بر نقدي
"دادگستري
با نبودن آشنا لحاظ به مراجعين اكثريت حاضر حال در *
اثبات يا خود از دفاع به قادر موضوعه مقررات و قوانين
نيستند خود حقانيت
در و پيدرپي شماره دو طي همشهري روزنامه گرامي در
عنوانهاي زير مقالهاي جاري ماه آذر دوم و يكم تاريخهاي
اصلاح يا تضعيف وكلا كانون و "نجات فرشته وكلا كانون"
توجه با را نويسنده اضطراب و تشويش عمدتا كه گرديد چاپ
سرگذشت بالاخص و وكالت پيدايش از تاريخچهاي بيان به
اين و ميداد نشان ايران ، سپس و فرانسه كشور در وكالت
محترم نويسنده كه ميرسيد اوج به آنگاه نگراني و اضطراب
توسعه ، سوم برنامه قانون ماده 187 اجراي با ارتباط در
شدن غرق حال در كشتي سان به را دادگستري وكلاي كانون
سوي از نيز كاريكاتور فقره دو كمااينكه.بود كرده تصور
گرداب دستخوش را عدالت ميزان يكي كه همشهري شريفه جريده
داشت ، حكايت عدالت فرشته خداحافظي از ديگري و طوفان و
.بود گرديده مقاله آن چاشني
در فرانسه دادگستري وكلاي كانون انحلال مساله اينكه اما
كه گرفت صورت او دستور بنابه و بناپارت ناپلئون زمان
دستگاههاي در مرج و هرج و بينظمي حاكمشدن آن پيآمد
قرار نويسنده دستاويز داشت ، دنبال به را كشور آن قضايي
وكلاي بجاي" نظير مطالبي بيان از كه آنجا تا گرفته
بيشماري گروه شرافتمند ، و منضبط و كرده تحصيل دادگستري
كرم همچون بار ، و بيبند و بيسواد و پا و بيسر مردمان
هجوم دادگاهها به و افتاده دعوي اصحاب جان به لاشخور
قانوني ماده اجراي با را جريان اين و نكرده ابا ،"آوردند
ربط حقوق ليسانسيههاي حق در و ايران كشورمان در مذكور
.است معالفارق قياسي است ، داده
:ميگويد بحث مورد قانوني ماده اينكه ملاحظه با حال
دستيابي تسهيل و حقوقي لازم حمايتهاي اعمال بهمنظور
قضاييه قوه به عامه ، حقوق حفظ و قضايي خدمات به مردم
صلاحيت تاييد به نسبت تا ميشود داده اجازه
موسسات تاسيس مجوز صدور جهت حقوق رشته فارغالتحصيلان
مذكور مشاوران حضور;نمايد اقدام آنان براي حقوقي مشاور
و دولتي سازمانهاي و ادارات و دادگستري محاكم در
.بود خواهد مجاز متقاضيان وكالت امور انجام براي غيردولتي
فوق طرق به نيز دادگستري رسمي كارشناسان صلاحيت تاييد
تعيين و ماده اين اجرايي آييننامه.است امكانپذير
قضاييه قوه رئيس تصويب به مذكور افراد كارشناسي تعرفه
.رسيد خواهد
قانونگذار كه ميشود ملاحظه فوق ماده مفاد به عنايت با
حقوق ليسانسيههاي ضمنا كه عامه حقوق حفظ به نظر صرفا
هدف اينكه مهمتر و داشته هستند ، عنايت اين مشمول خود نيز
دعاوي و پروندهها كثرت به توجه با قانونگذار نهايي
دادگستري ، محاكم در دادرسي زمان بودن طولاني و مطروحه
افراد و دعوي اصحاب ازدحام از دادگاهها كردن خلوت ملخصا
دقيق و صحيح رسيدگي جهت آرام محيطي به نيل براي و متفرقه
مستداعييني مشاوران يا وكلا شركت با منازعات ، و دعاوي به
در و قانون با منطبق قطعي و متقن صدوراحكام نهايت در و
حال در كه زيرا.است بوده نظر مورد رسيدگي زمان حداقل
و قوانين با نبودن آشنا لحاظ به مراجعين اكثريت حاضر
خود حقانيت اثبات يا خود از دفاع به قادر موضوعه مقررات
به مراجعه امكان اكثرا نيز مالي لحاظ از چون و نيستند
يكصد ميزان به او ساعته يك حقالمشاوره تنها كه را وكيل
ندارند ، (محترم وكلاي رسمي نرخ) است ريال هزار پنجاه و
افتاده كارچاقكنها واصطلاحا دلالان دام در يا نتيجتا
و قضايي مراكز به ورود بين اينكه گرفتن نظر در با يا و
بسا چه و خستهكننده و طولاني زماني آن ، از خروج
شده منصرف پيگيري ادامه از كنند ، طي بايستي را بينتيجه
ناامني موجبات خود حق ، احقاق براي امكان ، عدم تصور اين و
را دعاوي و مخاصمات و منازعات بيشتر هرچه رشد مضافا و
.ميآورد فراهم جامعه در
يعني قانونگذار صادقانه و خير نيت به توجه با بنابراين
علت به ولكن گذشته آن تصويب از سال دو كه قانوني همان
و نشده فراهم آن اجراي امكان مربوط ، آييننامه تهيه عدم
شد ، اشاره آنها از برخي به كه دادرسي مشكلات و معضلات نيز
ولي ميشود عريضتر همواره قضايي تشكيلات كه وجودي با
و مطلوب شيوهاي به رسيدن و دادرسي نحوه و كيفيت جهت در
در و است نگرفته صورت چشمگيري اقدام انور شرع نظر مورد
پي در توفيقي نيز عام دادگاههاي قانون اجراي زمينه اين
در گامي مسلما بحث مورد قانون تصويب و طرح لذا نداشت ،
.است آن مطلوب شيوه و مشروع دادرسي به نيل جهت
امور در مشاوره حق دادن:اولا فوق امر تحقق صورت در لذا
اين به كه است بهايي كمترين حقوق ليسانسيههاي به قضايي
براي مالي بار هيچگونه تنها نه امر اين و شده داده قشر
از دعوي اصحاب استفاده امكان بل ندارد دولتي دستگاههاي
كمترين به و دارند آشنايي حقوق مبادي با كه افرادي
فراهم را هستند راضي حقالمشاوره يا حقالزحمه دريافت
افراد وجود از دادگستريها فضاي ميرود انتظار و كرده
.گردد پاك و خالي دلال و كارچاقكن و طفيلي
با دادگستري وكلاي اكثريت كه است اين نه مگر ثانيا
با تنها وكالت سابق قانون يا 5 و ماده 4 از استفاده
گذراندن بدون و آن از كمتر و حقوق ليسانس مدرك داشتن
وضمنا درآمده دادگستري وكالت كسوت به كارآموزي دوره
وكلاي كانون حتي ويا وكلا ناحيه از است شده شنيده كمتر
رفع جهت در ملاحظهاي قابل وابتكار اقدام دادگستري
آن مزمن بيماريهاي درمان و دادگستري كردن وخلوت مشكلات
گروه اين عقيده به كه است چگونه حال.باشد گرفته صورت
دادگستري وكالت قلمرو از بخشي به حقوق ليسانسيههاي ورود
.است "شرطه باد" درحكم
به دادگستري وكالت اجازه قانون كه وجودي با ثالثا
مصوب 18/4/1351 مسلح نيروهاي بازنشسته قضايي افسران
بودهاند حقوق ليسانس داراي كه (انقلاب از قبل)
اعضاي تمامي به قانون اين ودر ميشود اعمال كماكان
اجازه داديار و بازپرس معاون از اعم نظامي دادگاههاي
اشتغال زمان در آنان واحكام شده داده دادگستري وكالت
زمان آن دادگستري و شده صادر نظامي مقامات طرف از صرفا
به اعتراضي هيچگونه معالوصف است نداشته نظارتي هيچگونه
اسلامي شكوهمند انقلاب از بعد كه قوانيني يا و قانون اين
طرف از است معتبر هم وهنوز تصويب موقت بصورت و ضرورتا
اكنون.است نيامده عمل به باريكبين وكلاي يا وكلا كانون
ليسانس داراي منشيان و دفتران مدير به اگر دهيد انصاف
مختلف پروندههاي مطالعه در را عمري كه قضاييه قوه قضايي
اجرا ومراحل احكام صدور و قانوني ومواد لوايح تبادل و
عريضه نوشتن يا دادخواست تقديم و تهيه حق گذراندهاند ،
ودرزمان قبل قانون مطابق سوم يا دوم درجه وكلاي سطح در
كشتي شدن شكسته فرياد جاي چه شود داده آنان به بازنشستگي
.است هنر ارباب
بزرگ معضل يك بيكاري مساله كه كنوني وضعيت در رابعا
رشته فارغالتحصيلان به اشتغال ايجاد براي است ، اجتماعي
و است محدود قضايي دستگاه غير در آنان جذب امكان كه حقوق
به را قاضي استخدام اولويت نيز قضاييه خودقوه
داده خود زيرمجموعه قضايي علوم دانشكده فارغالتحصيلان
برنامه قانون ماده 187 اجراي از مناسبتر راهكاري آيا است
دارد؟ وجود بحث مورد توسعه سوم
كانون با هماهنگي با بحث مورد مقاله مطالب اگر خامسا
وكلاي محترم كانون درنتيجه و شده تهيه دادگستري وكلاي
ماده همين با دررابطه جديد اعضاي پذيرش از دادگستري
با پايگاه و جايگاه كه بهتر همان دارد اكراه قانوني
در آينده مشاورين وقشر كرده حفظ را خويش اقتدار و اعتبار
در اما.نمايد محروم دركانون عضويت مزاياي از را دعاوي
كشتي شدن غرق يعني واساس بيپايه تخيل اين به راستا همين
مرقوم ماده 187 اجراي صورت در عدالت فرشته ومرگ وكالت
تلقي نيك گفتاري يا پندار را پندار واين نداده بها نيز
و مستضعفين از حمايت قالب در را نيك كردار بل.نفرمايد
ياد قانوني ماده اجراي در وبدبيني انحصار ديوار شكستن
اين ومرتبه شان كه است صورت اين در فرمايد ، اظهار شده
تداعي سعدي زيباي بيت اين و شده حفظ عدالتپرور كانون
:كه شد نخواهد
كسان بخير مردمان بود اميدوار
!مرسان شر نيست اميد تو بخير مرا
قضايي مشاوران واينكه وكالت امر اعتلاي براي خاتمه در
تقوي زيور به مشاوره دركسوت كه باشند كساني آينده در
صاحب حرفه دراين كه اين فكر از و آراسته وعدالتجويي
به آوردن وضمناروي باشند پيراسته گردند ، الوف و آلاف
بالاخص مردم مشكلات حل منظور به اول درجه در را شغل اين
و قوانين خم و پيچ در كه كمبضاعت يا بيبضاعت افراد
و شده گرفتار پاگير و دست يا موازي بعضا و پيچيده ضوابط
و منفعتطلبي مساله و كرده انتخاب هستند ، راهنما نيازمند
به باشند ، طالب ومقررات ضوابط قالب در حداكثر را مال جمع
در ميشود پيشنهاد جسارتا قضائيه قوه رياست محترم مقام
فرمايند مقرر فيه مانحن ماده 187 آئيننامه تنظيم خصوص
هر انقضاء از قبل كه دارند را پروانه تجديد حق كساني
يا قالب در لااقل 30مورددعاوي ساله ، سه محتملا دوره
حق صاحبان بهسود مسير اين در و پذيرفته را تسخيري درحكم
زمينه در را محترم قضات و زده گام ياكمبضاعت بيبضاعت
حكمتم اذا شريفه آيه بهحكم استوار احكام وصدور حق احقاق
قبول چه تا باشند كرده ياري تحكموابالعدل ان بينالناس
.آيد نظر در چه و افتد
الهي حكيم اسماعيل
اجتناب نادرست اظهارنظرهاي از چگونه
كنيم؟
لازم زيادي كوشش نادرست ، عقايد اظهار از جلوگيري براي
خطاهاي و اشتباهات از را شما ساده دستور چند و نيست
.ميكند حفظ معمول
ميشود ، معلوم آن درستي مشاهده ، با كه هست مطلبي اگر
دندان تعداد كه ميگفت ارسطو.بكنيد را كار اين خودتان
اشتباه اين از ميتوانست او.است كمتر آقايان از خانمها
كند باز را دهانش كه ميخواست خانمش از اگر كند ، جلوگيري
چون نكرد ، را كار اين او بشمارد ، را خانم دندانهاي او و
در ميدانيم كه اين كردن فكر.ميداند كه ميكرد فكر
آن معرض در همه كه است بزرگي اشتباه نميدانيم كه موقعي
وسطي قرون و باستاني نويسندگان بيشتر.ميگيريم قرار
مطلب سمندر و شاخ تك افسانهاي ، جانوران درباره
نظر اظهار كه نميكرد فكر هم آنها از يكي حتي نوشتهاند ،
در مردم بيشترنيست درست است نديده كه چيزي مورد در
وبه اطمينان با كرد ، تجربه آساني به نميشود كه موضوعاتي
شما كه دارد وجود راههايي.ميكنند نظر اظهار قطعي طور
نظر خلاف عقيدهاي اگر.شويد آگاه خود تعصب از بتوانيد
ناخودآگاه كه است آن نشانه ميشود ، شما عصبانيت باعث شما
.نداريد ميكنيد كه فكري براي درستي دليل كه ميدانيد
در كه ميآيد پيش موضوعاتي مورد وستيزدر جدال بدترين
مورد در بينتيجه بحثهاي.ندارد وجود متقني شواهد آنها
رياضي در چون رياضيات ، در نه ميآيد ، پيش اخلاقي امور
.است باور فقط اخلاقي درامور اما هست وقوف و آگاهي
و دليل بدون عقايد انواع از خودتان كردن رها درست راه
اطلاع خودتان عقيده از متفاوت عقايد از كه است تعصباين
در خودم كشور از دور بيشتر بودم جوان وقتي من.كنيد پيدا
متوجه و ميكردم زندگي امريكا و آلمان ، ايتاليا فرانسه ،
كوتهفكرانهام تعصب شدت كردن كم در وضعيت اين كه شدم
اشخاصي دنبال كنيد مسافرت نميتوانيد اگر.بوده مفيد
كه بخوانيد روزنامهاي نيستند ، موافق شما با كه بگرديد
گروه اگردارد تعلق شما جمعيت از غير گروهي يا حزب به
به ميرسند ، گمراه و منحرف شما نظر به روزنامهاي يا
گونه همان آنها نظر در هم شما كه كنيد گوشزد خودتان
.هستيد
بحث و خبر يك تصور باشند ، داشته قوي تصور كه كساني براي
كار اين مزيت.است خوبي طرح دارد ديگري عقيده كه كسي با
وفضا زمان به كه است اين واقعي بحث و جر با مقايسه در
بخار كشتي آهن ، راه از مهاتماگاندي.نميشود محدود
انقلاب تمام نتيجه داشت دوست و نميآمد خوشش آلات وماشين
را كسي نميتوان هرگز حاضر حال دركند بياثر را صنعتي
مزاياي از مردم چون باشد ، موافق او باور با كه كرد پيدا
كه بدانيد ميخواهيد اگر اما.هستند بهرهمند مدرن تكنيك
شما اگر كنيد تصور كه بود خواهد خوبي طرح هستند محق مردم
در مواقع بعضي من.ميگفتيد چه ميكرديد بحث گاندي با
عقيدهام كه رسيدهام جايي به خيالي بحثهاي چنين نتيچه
خيالي مخالف احتمالي معقوليت درك با اغلب و كرده عوض را
.شدهام مطمئنتر و شده كاسته تصميمم از خودم
نظريه احترام و ارزش بردن بالا باعث كه عقايدي درباره
جنس مردان و زنها درصد باشيد ، 90 محتاط بسيار ميشود شما
دلائل طرف دو هر و ميدانند مخالف جنس از بالاتر خودرا
ميتوانيد هستيد مرد اگر.دارند مورد اين در فراواني
مردان از قهرمانان و دانشمندان شاعران ، بيشتر بگوييد
بيشتر كه بدهيد جواب ميتوانيد هستيد زن اگر هستند ،
حل قابل غير مسائل اين هستند ، مرد هم وتبهكاران قاتلين
مخفي مردم بيشتر از را حقيقت اين خود به احترام هستنداما
ترغيب هستيم دنيا كشور هر اهل ما تمامميدارد نگه
وقتي و بدانيم ملل ديگر از برتر را خود ملت كه شدهايم
دارد را خود شايستگي عدم و شايستگي ملتي هر كه ميبينيم
نكات كه ميدهيم سازش ارزشهايي استاندارد با را خود ما
.بنماياند جزيي را آن شايستگي عدم و بسيار را ما ملت مثبت
چون است مشكلتر موضوع بشر مقام در شخص اعتبار درباره
را راهي من كنيم ، بحث غيربشري ذهن يك با نميتوانيم ما
به كه است اين ميدانم بشر غرور و خودبيني طرد درباره كه
زندگي در است مختصري پديده يك بشر كه بدهيم تذكر خودمان
داريم ، كه معلوماتي با و جهان درگوشه كوچكي سياره
استموجوداتي ممكن كائنات ديگر درقسمتهاي كه نميدانيم
از برتر ما كه همانطور باشند داشته وجود ما از برتر
.هستيم دريايي ستاره
راسل برتراند:نوشته
مجتهدي علي:ترجمه
در شتم و ضرب ادعاي بررسي براي
قانوني پزشكي به روز از 24 پس زندانگنجي
شد اعزام
به يكشنبه روز گنجي اكبر :اجتماعي گروه
(ره)خميني امام قضايي مجتمع شعبه 28 دستورقاضي
مبني تهران دادگستري رئيس عليه شكايتش پيگيري براي و
تهران قانوني پزشكي به مسئولانزندان ، توسط شتم و برضرب
.شد منتقل
جلسه درپنجمين آبانماه نوزدهم پنجشنبه روز اكبرگنجي
چهارنفر كه بود گفته برلين كنفرانس متهمانپرونده محاكمه
به آمدن از قبل لباسزندان ، نپوشيدن خاطر به را وي
.زدهاند كتك دادگاه
با درگفتوگو قانوني درپزشكي ازمعاينه پس اكبرگنجي
وشتم ضرب از روز گذشت 24 از پس قاضي:گفت ايرنا خبرنگار
همان بايد حاليكه استدر كرده معرفي قانوني پزشكي به مرا
.ميشدم منتقل قانوني بهپزشكي ماه آبان روز 19
از پس وشتم ضرب آثار معمولا:گفت پزشك يك از بهنقل وي
اين است گفته قاضي:گفت وي.ميرود بين روزاز تا 18 سه
كه چرا شود ، رسيدگي روحانيت ويژه دادگاه در بايد پرونده
صالح را روحانيت ويژه دادگاه من اما است روحاني عليزاده
.نميدانم رسيدگي اين به
فلاحيان ، بادعوت همزمان خواست اسلامي شوراي ازمجلس گنجي
مجلس به زنجيرهاي قتلهاي درخصوص نيز را نجفآبادي دري
.كند دعوت
قتلهاي درخصوص را خود اصلي مطالب تمامي:افزود وي
من:گفت وي.گفت خواهم مطبوعات دردادگاه زنجيرهاي
كردهام معرفي را عاليجنابان و كليد شاه تاكنون
دارم گفتن براي زيادي حرفهاي زنجيرهاي ودرخصوصقتلهاي
دادگاه در دارم قصد و ميكنم مطبوعاتمطرح دادگاه در كه
همه اميدوارم و كنم معرفي را ديگري عاليجنابان مطبوعات
.كنند پخش ميشود دريافت علني دادگاه از كه را آن بتوانند
چه شود غيرعلني دادگاه اگر كه پرسشي به پاسخ در گنجي
نخواهم شركت غيرعلني دادگاه در من:گفت پاسخ كرد ، خواهيد
.باشد علني دادگاه است بهتر ;نيست نيز آنان نفع به و كرد
كه كردهاند شكايت ازمن قتلها درخصوص آنها:افزود وي
من كه ميخواهند اما پرداختهام نشراكاذيب به نظام عليه
.زدهام را حرفها اين چرا ميگويندكه و نكنم دفاع خود از
اعمال درمقابل هرگز و آخرايستادهام تا من:گفت گنجي
بايد همه:افزود وي.آمد نخواهم محفل ، كوتاه اين خلاف
ومخالفان است بازگشتناپذير مسير اصلاحات ، كه بدانند
.بپردازند زيادي هزينه بايد
از بخواهند كساني اگر:گفت ديگر پرسشي به پاسخ در گنجي
امثال كنند ، سوءاستفاده خاتمي صداقت و خويشتنداري متانت ،
.كرد خواهند جبران را آن واقعيتها بيان با گنجي
از دفاع انجمن مركزي شوراي عضو بهعنوان من:گفت گنجي
جان تاپاي مطبوعات و نويسندگان روزنامهنگاران ،
اما سنگينيپرداختهام هزينه تاكنون و ايستادهام
.پرداخت خواهند را تري سنگين هزينه اصلاحات ، مخالفان
پوشش عدم دليل به داخلي رسانههاي از انتقاد با گنجي
دوست اقتدارگرايان:گفت دادگاهانقلاب دفاعياتشدر مناسب
واگر دهند سوق رسانههايخارجي سوي به را مردم دارند
شودداوري منعكس صداوسيماومطبوعات در من دفاعيات بگذارند
.ديد خواهيد را عمومي
با را برلين كنفرانس در شركتكنندگان صداوسيما ، :گفت وي
.كرد محكوم سويه مطالبيك پخش
نشانه به دست كردن بلند با اظهاراتش پايان در گنجي اكبر
.ميدانم اصلاحات موتور سوخت را خود بنده:گفت پيروزي
و بيشتر تحرك اصلاحطلبان شدن زنداني با اصلاحات پروژه
كار همان ادامه زندان در مبارزه.يافت خواهد جديدي شكل
.است بيرون
دارد اساسي ايراد نوارسازان پرونده
اعتقاد :گفت نوارسازان پرونده متهمان وكيل :اجتماعي گروه
از دور به مستقل ، شعبهاي در پرونده اگر مطمئنيم و داريم
برائت حكم ترديد بدون شود ، بررسي جناحي و سياسي مسائل
.ميشود صادر من موكل
پرونده متهمان از عبادي ، شيرين وكيل سيفزاده محمد
اين به اشاره با ايسنا خبرنگار با گو و گفت در نوارسازان
:گفت دارد ، قرار نظر تجديد مرحله در پرونده اين كه
گرفت ، صورت دادگاه طرف از بدوي مرحله در اشتباهي البته
از رهامي آقاي و عبادي خانم مسئوليت سلب از قبل حتي زيرا
.كند احضار را آنها نميتوانست قضات انتظامي دادسراي سوي
اميرفرشاد اظهارات كه ميشد ثابت بايد ابتدا:افزود وي
در ميشدند ، احضار ما موكلان سپس و است دروغ ابراهيمي
.است نشده ثابت وي اظهارات كذببودن تاكنون كه حالي
پرونده به وارد ايرادهاي اساسيخواندن با سيفزاده
ما با بايد دادگاه ميكنم فكر:داشت اظهار نوارسازان ،
بيان مشخص كاملا صورت به مسائل تا كند برگزار را جلساتي
.شود
گرفت را بيسرپرست كودك جان 2 آتش
بدليل كه بيسرپرست كودك 2:همشهري خبرنگار - زنجان
طعمه بودند كرده روشن آتش خود كاشانه داخل در هوا سرماي
كه ساله نازيلا 8 و ساله شهرام 3.باختند جان و شده حريق
در و بوده سرپرست بدون مادرشان و پدر جدايي و طلاق بخاطر
در ميكردند زنجانزندگي آهكپزي كوره در واقع آلونك يك
در كه كردند روشن خود محقر منزل درون در سردآتش شب يك
اكسيژن كمبود و آلونك داخل اثاثيه به آتش سرايت نهايت
.شد كودك دو اين مرگ باعث
حقوق دانشكده دانشجويان و اساتيد نامه
آيتالله به تهران سياسيدانشگاه علوم و
زيدآبادي احمد شاهروديدرباره
فارغالتحصيلان و دانشجويان اساتيد ، از جمعي
به نامهاي طي تهران دانشگاه سياسي علوم و دانشكدهحقوق
به اعتراض ضمن قضائيه قوه رئيس شاهرودي آيتالله
درخواست ايشان از انديشه و علم اهل با اخير برخوردهاي
دكتراي دانشجوي زيدآبادي احمد از مضايق رفع با كردهاند
هرچه را وي عادلانه محاكمه برگزاري زمينه دانشكده ، اين
.كند فراهم زودتر
:است شرح اين به نامه متن
تعالي بسمه
شاهرودي هاشمي آقاي جناب
قضائيه قوه محترم رئيس
زيدآبادي احمد آقاي كه است ماه سه از بيش هماينك
كشور ، متعهد روزنامهنگار و سياسي علوم محقق و پژوهشگر
احمد.ميبرد بهسر بازداشت در دادگاه تصميم به بنا
و حقوق دانشكده سياسي علوم دكتري دوره دانشجوي زيدآبادي
اساتيد و دانشجويان ميان در تهران ، دانشگاه سياسي علوم
خود توان همه كه پرتلاش پژوهشگري بهعنوان دانشكده اين
را خويش علمي اندوختههاي و كرده جامعه اعتلاي مصروف را
شده شناخته ميبندد ، بكار عمومي افكار آگاهسازي جهت در
و تاسف مايه ايشان ، مبرز شخصيت بهرغم و حال اين بااست
شرايطي در اينك او ميشود مشاهده كه است حيرت البته
.ميبرد بسر بازداشت در نامناسب
شاهرودي هاشمي آقاي جناب
ارج اسلامي جامعه و اسلام شان كه ميفرمائيد تصديق
و است علم اهل به دادن منزلت و دانشپژوهان به نهادن
متفقالقول و راي هم ما با نيز جنابعالي كه نداريم ترديد
در عالمپروري و علمدوستي ارزشهاي فروهشتن كه هستيد
قلم صاحبان حبس به منتهي كه روشي برگزيدن و اسلامي اخلاق
آن به اسلامي جمهوري نظام كه نيست چيزي شود انديشه و
اذهان به چنين رويهها برخي متاسفانه اما.كند مباهات
جنابعالي مديريت تحت سازمان در گويي كه ميكند متبادر
.است معمول قلم اهل عليه محبس رواداري و مطلوب دوم روش
در را خويش زندگي كه زيدآبادي احمد مانند جواناني آيا
مدارج عاليترين سمت به پيشرفت و نهاده علم اهل به خدمت
استفاده حسن خود دانش از و ساختهاند ، خود پيشه را علمي
از بايد اينگونه كردهاند ، خود ملي و ديني اهداف جهت در
كساني چنين با اگر شوند؟ محروم حيات امكانات سادهترين
و علمدوستي ميتوان چگونه ديگر شود ، رفتار اينگونه
براي سرمشقي بهعنوان را اجتماعي و ديني تعهد و علمجويي
مثابه به دارند آينده به چشم كه جواناني و نوجوانان
جستجوي در كه خواست آنان از و كرد معرفي متعالي ارزشي
.باشند جامعه به خدمت و علم
قضائيه قوه محترم رئيس
مضايقي اعمال و انفرادي بازداشت در مدت اين طول در آنچه
رفته زيدآبادي احمد بر نيست اسلامي نظام يك شايسته كه
و دانشجويان اساتيد ، ما نگراني موجبات است ،
آورده فراهم را تهران دانشگاه سياسي علوم فارغالتحصيلان
به كه ميزند دامن ما اذهان در را جدي پرسش اين و است
اقدامات ميتواند قانوني حكم يا اخلاقي دستور كدام راستي
در كند؟ توجيه را زيدآبادي بازداشت به راجع قضائيه قوه
و وضعيت به توجه با ميكنيم درخواست جنابعالي از پايان
و بازداشت از وي فوري آزادي موجبات زيدآبادي پرونده
فراهم را ايشان از اتهام رفع و عادلانه محاكمه تمهيد
.آوريد
اتبعالهدي من علي والسلام
سال 1379 آذرماه
:اساتيد
شاهنده ، بهزاد دكتر زنجاني ، اخوان دكتر ساعي ، احمد دكتر
حميد دكتر طوسي ، رئيسي رضا دكتر افتخاري ، قاسم دكتر
دكتر شعلهسعدي ، قاسم دكتر نقيبزاده ، احمد دكتر احمدي ،
كولايي ، الهه دكتر سيفزاده ، حسن دكتر زيباكلام ، صادق
.رمضانزاده عبدالله دكتر و مولايي يوسف دكتر
:فارغالتحصيلان و دانشجويان
سعيد ايماني ، مصطفي اطهري ، سيدحسين اميناسماعيلي ، حميد
احمد رجايي ، عليرضا كاشي ، غلامرضا محمدجواد حجاريان ،
محسن سينايي ، وحيد رزاقي ، سهراب حجازي ، نصرالله خالقي ،
كشاورز ، عباس كسرايي ، محمدسالار قريشي ، ميرفردين خليلي ،
نورمحمد جمشيدي ، محمدحسين انصاري ، منصور مرشدزاد ، علي
گودرزي ، مريم راوش ، آتوسا مطلق ، عابديني سوري نوروزي ،
فرهنگ ، عمادالدين شاهيني ، خسرو تيموري ، محمد عليپور ، تقي
.حميدزاده رضا خانمحمدي ، حسين عبدالملكي ، ابوالفضل
در خاني رستم مدافع وكلاي دفاعيات
برلين دادگاهكنفرانس
از يكي خاني رستم خليل علني محاكمه :اجتماعي گروه
دادگاه سوم شعبه در ديروز برلين كنفرانس پرونده متهمان
.شد آغاز مقدس حسن قاضي رياست به
درسازمان وفعاليت عضويت به پروندهمتهم دراين خاني رستم
گروهكهاي پيشبرداهداف درجهت وتلاش كمونيستيوفعاليت وحدت
و آنان اعلاميه كشورازطريقدريافت خارج معاندوبرانداز
(اسلامي مجازات قانون ماده186 موضوع) آنها توزيع و تبليغ
امنيت زدن برهم باهدف برلين كنفرانس درتشكيل ومعاونت
مجازات قانون ماده 43 موضوع) عليهنظام وتبليغ كشور
.است (اسلامي
دفاع وكالت مشهدي حاجي رمضان و ملكي حاجيان عبدالكريم
.دارند برعهده پرونده دراين را خاني اتهاماترستم از
تهران استان دادگستري رئيس قضايي معاون شريفي عبدالله
اين شاكي عنوان به العموم مدعي مقاميازسوي قائم به
.است پرونده
به توجه با خواست سپسازرستمخاني مقدس حسن قاضي
كرده ، دفاع گذشته درجلسات خود نخست اولاتهام ازبند اينكه
وتشكيل درتدارك معاونت مبنيبر اتهام اين دوم بند از
.كند دفاع برلين كنفرانس
به دواتهام العموم مدعي محترم نماينده:گفت خاني رستم
.ميدهم آنهاپاسخ به ترتيب به كه است اينجانبواردكرده
درمتن اشاره مورد دليل تنها اول اتهام درباره ، :گفت وي
و نوشته اعلاميه ، مقاديري آمدن دست به شدهايشان ، قرائت
اينجانب ازكشوردرمنزل محاربوبراندازخارج گروههاي نشريات
من به متعلق نشريات اين:افزود خاني رستم.است بوده
.تعلقدارد همسرم وبه نيست
را نامهاي آبان 1379 درتاريخ 21 ( داريوش روشنك) همسرمن
من اختيار رانيزدر ازآن ونسخهاي كرده دادگاهارسال به
ازاين بسياري كه است نوشته همسرم:گفت وي.است قرارداده
كردن برپنهان وسعي ميشده آرشيونگهداري صورت به مطالب
.آنهانبودهاست
پيشبرداهداف "از العموم مدعي نماينده:گفت خاني رستم
است ، گفته سخن "ازكشور خارج برانداز و گروهكهايمعاند
آشنايي كوچكترين كه ديگري هيچشخص بلكه من تنها طبعانه
گروهها نميتواندبااهداف باشد ، داشته سياسي باالفباي
كند همراهي شده ذكر ايشان درمتن كه متنوعي واشخاص
توده تاحزب گرفته صدر بني ابوالحسن از ببرد ، وآنهاراپيش
بشربرلين ازحقوق دفاع وجامعه نويسندگاندرتبعيد وكانون
هيچ واهداف بانظريات هم درگذشته من:اظهارداشت ويوغيره
برسد چه نداشتهام نزديكي شده ياد واشخاص گروهها از يك
بر دال دليلي هيچ هم مدعيالعموم نماينده و حاضر زمان به
.نكردهاست ارائه آنان واهداف بانظريات من همراهي
كوچكترين:كردوگفت رد را صدر سعيد از نشريات دريافت وي
"را نشريات اين من كند ثابت كه است ارائهنشده شواهدي
.كردهام " دريافت
درمنزل اعلاميه و نشريه چند يافتن صرف:افزود خاني رستم
.نميكند راثابت ادعايي چنين من ، سابقهقبلي ويا من
فعاليت درسال 1371 اززندان ازآزادي پس كردكه تصريح وي
از استعلام به را ادعا اين سقم يا نداشتهوصحت سياسي
براين:گفت وي.موكولكرد وقضايي اطلاعاتي دستگاههاي
اتهامرانيز اصل اتهام ، دليل بودن مردود به وباتوجه اساس
.دارم برائت راي صدور وتقاضاي ميكنم رد
مسائل به ورود بدون خواست خود مدافع ازوكلاي خاني رستم
.كنند دفاع وي از حقوقي دربخش وفقط سياسي
:گفت وي مدافع ازوكلاي يكي ملكي حاجيان عبدالكريم
واقتداري درجه ازچنان ايران اسلامي امنيتيجمهوري جايگاه
محال فرض من موكل افراديهمچون كه است برخوردار درجهان
رابرهم آن ويا كنند ايجاد خللي درآن بتوانند كه است
اهداف پيشبرد براي تلاش اتهام:افزود وي.بزنند
عنصر ومصداق ندارد وجهصحت هيچ به نيز معاند گروهكهاي
.است نشده محقق جرم ومعنوي مادي
به وي و بوده هارتمن توماس مترجم من موكل:گفت حاجيان
سفر واهداف سوابق از امر ومتصديان ومسئولان آمده ايران
گروهكها اهداف اقداميدرپيشبرد واگروي داشتند اطلاع وي
ومصاحبهبا كشور به ورود اجازه وي به چرا است ، كرده
وي مقاصد از هم اگر:افزود وي.است شده داده افراد
اطلاع مقاصدي نيزازچنين من موكل پس نداشتند ، اطلاعي
.است نداشته
مدافع وكيل ديگر مشهدي حاجي رمضان حاجيان ، از پس
به مربوط اعلاميهها:وگفت دفاعپرداخت به رستمخاني
و گيرنده خودوي و بوده من موكل همسر داريوش ، روشنك
اين اثبات براي وي.است بوده اعلاميه اين خواننده
بهدادگاه ميشود گفته كه داريوش خانم نامه به اظهاراتش
.كرد اشاره است ، نوشته
نفرشركتكننده از 16 يك هيچ من موكل:افزود مشهدي حاجي
كنفرانس دراين شركت به تشويق و ترغيب را دركنفرانسبرلين
وي.شود مجازات كه است فريبنداده را آنان و نكرده
اصل 186 براساس:وگفت دانست سياسي را خود موكل اتهام
هيات بايدباحضور اتهامات اينگونه به رسيدگي قانوناساسي
.باشد منصفه
.نيست سياسي شما موكل اتهام:گفت نيز دادگاه رئيس
درتشكيل خود موكل معاونت اتهام رستمخاني مدافع وكيل
ماده براساس مجازات مصداق را وآن كرد رارد كنفرانس اين
.ندانست اسلامي مجازات قانون 186
عادي بيكاران برابر معلولاندو بيكاري نرخ
است
:گفت كشور بهزيستي سازمان توانبخشي معاون :اجتماعي گروه
عادي بيكاران برابر دو كشور ، معلولان بين در بيكاري نرخ
.است
بيماري و معلوليت بين اينكه بيان با كمالي محمد دكتر
از نيازهايي تامين در معلولان:دارد ، افزود وجود تفاوت
افراد با تفاوتي وازدواج اشتغال فراغت ، اوقات مسكن ، قبيل
جامعهبا طرف از مسايل اين وليپذيرش ندارند ، عادي
مبني مجلس مصوبه وجود با:گفت وي.است مواجه دشواريهايي
معلولان ، بين كشوراز استخدامي نيروهاي درصد سه جذب بر
تمايلي غيردولتي و دولتي نهادهاي از زيادي تعداد هنوز
اضافه كمالي.نميدهند نشان خود از معلولان بهاستخدام
از بيش كه كارگاههايي از دسته آن قانون اين طبق:كرد
از را خود كاركنان درصد پنج تا دو بايد دارند 50كارگر
و كارگاهها صورتيكه در:گفت وي.كنند انتخاب معلولان
كنند ، جذب را سازمانبهزيستي پوشش تحت معلولان كارخانهها
با كمالي.كرد خواهد پرداخت سازمان اين را آنان بيمه حق
كارفرماياني از دسته آن به بهزيستي سازمان اينكه بيان
ميدهد ، وام تومان ميليون كنند 5/1 استخدام را كهمعلولان
بايد وام اين دريافت قبال در نيز كارفرمايان:داشت اظهار
.برسانند اشتغالپايدار يك به را معلول
|