اجتماعي نظم
جامعهشناسي واقعي نمايندگان از يكي سر ، اسمل :اشاره *
معتقد اواست پارسونزي باگرايش آنهم فونكسيوناليستي ،
تمايزات آن كهدر ميشود محسوب پيشرفته جامعهاي است
كامل طور به ساختي ، عناصر كاركردي تفكيك همراه به ساختي
.باشد گرفته صورت
تمايزهاي بحث ادامه از قبل نويسنده زير مقاله در
بررسي اجتماعي ساختار درباره را سر اسمل نگاه اجتماعي ،
وار نظام دگرگوني اجتماعي ساختار چارچوب در سپس ميكند ،
از يكي همچنين.ميدهد سئوالقرار مورد را انساني رفتار
اين و است اجتماعي نظام بررسي كه سر اسمل تحليل اوج نقاط
دارند همپوشي و ارتباط يكديگر با چگونه نظامها خرده كه
فرايند بحرانهاي و تنشها ميدهد ، قرار توجه مورد را
فرايند تغيير ، انواع نيز ميكند ، مطالعه را نوسازي
به را انقلابي شرايط پيدايش فرايند توسعهو ناموزوني
.مينشيند بررسي
انديشه گروه *
در خصوص به پارسونز بحث كه است جامعهشناساني از سر اسمل
محور و ميدهد بسط را اجتماعي تمايزهاي تزايد زمينه
.ميسازد استوار "ساختي تمايزات" مفهوم بر را خود انديشه
با ساختي ، تمايزات پيشرفته ، جامعه يك در او نظر به
.است گرفته صورت كامل طور به ساختي عناصر كاركردي تفكيك
.هستند تفكيكي چنين فاقد توسعهنيافته جوامع كه حالي در
كه است فرايندي آن و است شده متمركز تفكيك روي تغيير پس
واحدهاي جاي به شده تخصصي و مستقل اجتماعي واحدهاي آن طي
(1)".مييابند استقرار سنتي
اجتماعي تمايزهاي درباره سر اسمل ديدگاه ادامه از پيش
.كنيم مطالعه را ساختاراجتماعي مورد در او نگاه است بهتر
راطرح سئوال اين اقتصادي جامعهشناسي خود كتاب در او
يا كدامند؟ اجتماعي ساختارهاي عمده انواع كه ميكند
اجتماعي نظام كاركرد ادامه براي ميبايست كه ضروري موارد
:مينويسد پاسخ در كدامند؟ درآيند نظم و ترتيب به
جهتدار اصلي گرايشهاي شناسايي براي كه تحليلگراني"
كاركردي ضرورتهاي از ميكنند تلاش اجتماعي نظامهاي
-از1 عبارتند متعارف ضرورتهاي.ميآورند ميان به صحبت
-نظام 2 يك فرهنگي ارزشهاي صيانت و ايجاد شيوههاي
-كمياب 3 خدمات و كالاها مصرف و توزيع توليد ، شيوههاي
حاكم هنجارهاي شدن كارگرفته به و صيانت ايجاد ، شيوههاي
نظارت و هماهنگي -نظام 4 واحدهاي ميان متقابل رفتار بر
(2)"نظام درون جمع يا نظام جمعي دسته اعمال بر
صحبت آن از بسيار كه اجتماعي ساختار تعريف در سر اسمل
اوصاف بيان منظور به كه است مفهومي":مينويسد ميكند
بيشتر يا شخص دو ميان نظم ، تابع تكرارپذير متقابل رفتار
اشخاص نه و اجتماعي ساختار اصلي واحدهاي.رود مي كار به
نقشها مانند اشخاص ميان متقابل رفتار انتخابي وجوه بلكه
سازمان و كليسا عضو شوهر ، وكار ، كسب مرد مثلا)هستند
يا و دارد نقشها ساختاري خوشههاي به اشاره كه اجتماعي
سازمان (خانواده يك يا باند يك بوروكراسي ، يك مانند
مانند) هدفدار جمعهاي رفتار از بيش چيزي به اجتماعي
(دولت نمايندگيهاي بيمارستانها ، اقتصادي ، بنگاههاي
ساختار دهنده توضيح مهم جنبههاي...ميكند اشاره
و قاعده با متقابل گزينشي ، متقابل ، رفتار اجتماعي
نظارتهاي وسيله به كه گونهاي به است ، آن بودن نظمدار
(3)".مهاراست قابل گوناگون
دگرگوني اجتماعي ، ساختار چارچوب در آنگاه سر اسمل
چند":قرارميدهد سئوال مورد را انساني رفتار نظاموار
انتظار ميتوان موقع چه بگيريد ، نظر در را ساختار
ساختارهاي براي سازگاري پيامدهاي داشت؟ را آنها سازگاري
رفتار از انحراف انتظار ميتوان موقع چه كدامند؟ اجتماعي
چرا كدامند؟ انحراف مختلف انواع داشت؟ را بافته ساخت
انواع ميشود؟ واقع ديگر انحراف از بيشتر انحراف از نوعي
دربردارد؟ اجتماعي ساختار براي پيامدهايي چه انحراف مختلف
(4)"
نظر در را متغيرهايي سئوالات اين به پاسخ براي سر اسمل
:مينويسد او بگويد ، پاسخ آنها به ميكند سعي و ميگيرد
فشار ، مفاهيم به ميتوان متغيرها اين مهمترين ميان از"
واكنشهاي مهار منظور به كوششها و فشار برابر در واكنش
از نوعي كه مفهومي يا) فشار(1)كرد اشاره فشار از ناشي
در كه فشار انواع ميان در:(ميسازد مشخص را تعادل عدم
-هستند1 مشترك زير موارد ميشوند ، توليد اجتماعي ما نظام
تفاوت -نقشها 3 ميان ستيز -نقش 2 از انتظارات در ابهام
تضادهاي -اجتماعي 4 واقعي موقعيتهاي و انتظارات ميان
فشار به واكنش:واكنش(2) نظام يك ارزشهاي در موجود
به گرايش فشار ، موقعيت به نسبت نخستين واكنشهاي
(هميشه نه البته) پيوسته كه كننده مختل مختلف واكنشهاي
ادغامي بد حالت داراي و منحرف اجتماعي ، نظام نظر نقطه از
كامل بهطور هرگز انحراف انواع و تعداد اگرچه.هستند
خاص مسايل از گونههايي وجود اين با است نشده فهرست
خودكشي ، ولگردي ، الكل ، به اعتياد جنايت ، مانند اجتماعي
اعتراضهاي رواني ، اختلالات يا مخدر مواد به اعتياد
.ميشوند ناشي انحراف از اجتماعي ، جنبشهاي و خشونتآميز
روانشناختي متغيرهاي عملكرد اينها از هركدام كه اين گو
عملكرد و ساختار به كه آنجايي تا ولي ميشوند ، شامل را
اجتماعي متغيرهاي جزو ميگذارند ، تاثير اجتماعي نظامهاي
:فشار به نسبت واكنشهاي مهار براي كوشش (3)ميشوند محسوب
به را فشار كه گونهاي به اجتماعي موقعيت ساختن -1
براي برنامه تنظيم كردن نهادي شامل برساند ، حداقل
انجام صورت در كه تقاضاهايي كه نحوي به) فعاليتها
(شود انجام متوالي بصورت مينمايد برخورد ايجاد همزمان
و غيرمجاز رفتار كه بصورتي) طفرهآميز فعاليت از حمايت
به را انحراف انواع از پارهاي كه ايدئولوژيهايي رشد
مسلط هنجارهاي حال عين در و نمايد توجيه استثنائات عنوان
مجدد تاييد مورد ممكن اقدامات با ممكن حد در را موقعيت
به نسبت واكنشها مهار و نظارت در سعي -دهد20 قرار
مجازاتها اعمال امر اين ميكنند بروز كه موقع هر فشار ،
پليس ، مانند اجتماعي ، مختلف نمايندگيهاي طريق از را
(5).ميشود غيرشامل و دادگاه
و است اجتماعي نظام بررسي سر اسمل تحليل اوج نقاط از يكي
همپوشي و ارتباط يكديگر با چگونه نظامها خرده كه اين
الگوبندي به مفهوم اين":مينويسد باره اين در.دارند
در تغييرات كه گونهاي به.ميكند اشاره ساختاري واحدهاي
انواع يا) سازگاري جهت فشار بروز موجب واحد چند يا يك
نظر طبق.ميشود واحدها از ديگر بخشي برروي (تغيير ديگر
كه چون ميشود ، تشكيل نظام نوع يك از جامعه ماركس
توليد شيوه كردن وارد مثلا) اقتصادي ساختار در تغييرات
پيش سياسي ساختار در اصلاحاتي و تغيير (سرمايهداري
طبقاتي روابط سياسي ، نمايندگيهاي كه حدي تا ميآورد
"ميكنند حمايت را اقتصادي نظمهاي گونه اين از برخاسته
محور خود كتاب سراسر در پيوسته را بحث اين سر اسمل (6)
فرايند چگونگي آن از استفاده با و ميدهد قرار تحليل
ميدهد قرار مطالعه مورد را گذار درحال كشورهاي در توسعه
از كاركردها تخصيص با ميتوان چگونه كه ميكند استدلال و
.كرد جلوگيري بحران
در تغييراتي شاهد نوظهور ملت يك ميان در" سر اسمل نظر از
اقتدار نظامهاي سياست ، قلمرو درهستيم زير قلمروهاي
آراي اخذ نظامهاي به را خود جاي دهكدهاي و قبيلهاي
كشور اداري دستگاههاي و نمايندگي سياسي احزاب عمومي
كاهش براي جامعه تربيت ، و تعليم قلمرو در.ميدهند
اقتصادي نظر از كه را مهارتهايي و ميكند تلاش بيسوادي
نظامهاي جانشيني دين قلمرو در.ميكند بيشتر هستند مولد
در.ميشود آغاز قديمي دينهاي جاي به دنيوي معتقدات
را خود گستردگي خويشاوندي وسيع واحدهاي خانواده ، قلمرو
اجتماعي ، و جغرافيايي ترك طبقاتي ، نظر از.ميدهند دست از
(7)".ميكند سست را مراتب سلسله ثابت نظامهاي
به او كه است اين سر اسمل درنظريه توجه شايان نكته"
كشورهاي در نوسازي فرايند طي در كه تنشهايي و بحرانها
جريان و دارد توجه نيز ميآيد ، بوجود توسعه حال در
اجتماعي نظم زننده برهم جريان يك عنوان به را نوسازي
فرايند تحقق با سر اسمل نظر به...ميدهد قرار توجه مورد
و تغيير شاهد جامعهشناسي ، و اجتماعي لحاظ از نوسازي
روابط و خانوادگي روابط كار ، روابط حوزههاي در تحول
جريان در جوامع تمامي او نظر به.هستيم جمعي و اجتماعي
يافتگي توسعه مرحله به نيافتگي توسعه مرحله از گذارشان
تمايزات اولا:سازند محقق خود در را زير تحول دو بايد
هماهنگي نوع يك ثانيا.شود محقق آنها در بايد ساختي
را شده متمايز ساختهاي آن واسطه به كه نيز را كاركردي
(8)".كنند تجربه بايد بخشد ، وحدت
از بايد را (موجود نظم در) تغيير نوع سه سر اسمل آراي در
.كرد تفكيك يكديگر
فرايندي تغييرات -1
بخشي و مقطعي تغييرات -2
ساختاري تغييرات -3
و) ميشود حاصل موجود ساختار درون در كه تغييراتي
.ميشوند ناميده فرايندي (است نيز تغيير نوع سادهترين
در اشخاص جابهجايي به بيشتر ، كه اجتماعي تحرك مثلا"
تغيير موجب الزاما ولي ميكند اشاره منزلت مراتب سلسله
بيشتر سياسي انتخابات.نميشود مراتب سلسله ساختاريخود
سياسي افراد جابهجايي و سياسي قدرت دوباره توزيع موجب
از ناشي سياسي نظام در تغيير موجب الزاما ولي ميشود
خصلت رو اين از.نميگردد حقوقي يا اساسي قانون تغييرات
موجود ساختار درون در تغيير كه است اين فرايند اساسي
.ميگيرد صورت
و اجتماعي فرايندهاي ميان واسط حد كه تغيير از ديگري نوع
بخشي و مقطعي نوع از تغيير است ، اجتماعي ساختار در تغيير
.است
كه ساختاري افزودني برهم واحدهاي تكثير به مقطع ، ساختار
اشاره ندارد تفاوت موجود واحدهاي با كيفيت لحاظ از
مجموعه ظهور متضمن كامل ، ساختاري تغيير اما...ميكند
(9)"است جديد كيفي سازمانهاي و نقشها
تغييرات كه بود نخواهد اين نيز سر اسمل منظور بيترديد
هم او خود است ، غيرتاريخي و ناگهاني تغيير ساختاري ،
نشان فرايندي ، تغييرات كنار در "الزاما" لفظ باآوردن
بحران به تبديل قابل نيز تغييرات اين از هريك كه ميدهد
جابهجايي با كه فرايندي تغييرات كه معني اين به.هستند
ناكامي با است ممكن هستند ، همراه اجتماعي تحرك و اشخاص
عكس به.آورند فراهم را جنبش يك زمينه و شوند روبهرو
شدن نهادينه باعث است ممكن فرايندي تغيير موفقيت حتي
را تغيير آمادگي كه شود سختي قواعد شكستن و جابهجاييها
ساختاري روش از استفاده با ميتوان.ميبرد عقب به مدتي
تغييرات كمك با فرايندي تغييرات كه كرد استدلال سر اسمل
.شوند منجر ساختاري تغييرات به است ممكن بخشي و مقطعي
.نظام ساختار به فرايند از تغيير استعداد انتقال يعني
مفهوم اين تعريف در سر اسمل.گرديم باز ساختاري تمايز به
...سازمان يا اجتماعي نقش يك درآن كه فرايندي":مينويسد
موثرتر كاركردهاي كه متمايز سازمان يا نقش چند يا دو به
واحدهاي.ميشوند تبديل دارند جديد تاريخي درموقعيتهاي
با اگر ولي مجزا يكديگر از ساختار لحاظ از جديد اجتماعي
اصلي واحد معادل كاركرد ازلحاظ شوند ، گرفته نظر در هم
ساختارنقش ازيك تحول به تمايز بگوييم سادهتر..هستند
(10)".ميكند اشاره تخصصيتر ساختار چندين به چندكاركردي
يگانگي و ادغام به ساختاري ، تمايز كنار در سر اسمل البته
توجه نيز تمايز از حاصل تنش و ناآراميها كاستن براي
ميتوان آيا كه دارد وجود همچنان ابهام اين اما ميكند ،
و بود اميدوار تنش اندك با تغيير و توسعه طرح شروع بر
انتقال تغيير و ديگرگوني ساختاري بحران چگونه كه اين
مييابد؟
و نميكند پنهان را مورد اين در خود نگراني سر اسمل
اجتماعي مختلف حوزههاي در تغييرات كه ميكند تاكيد
در تقدم و تاخير نوعي و نيست هماهنگ و همزمان لزوما
است دليل همين به" و ميشود محقق توسعه و نوسازي جريان
و بحران نوعي دچار هميشه گذار حال در جوامع كه
(11)".نابسامانيهستند
فرايند از بخشي است نگران آن از سر اسمل كه آنچه
ميشود تقسيم دسته سه به فرايند اين.است توسعه ناموزوني
چشم به گذار حال در و پيراموني كشورهاي در نيز اغلب كه
.ميخورد
نامتوازن توسعه -1
ناموزون توسعه -2
ناهمزمان توسعه -3
درون در كه است نيافتگي توسعه از شكلي نامتوازن توسعه
عامه پديدهاي.درونزاست پديدهاي و ميافتد اتفاق جوامع
و ميشود پيراموني و متروپل كشورهاي شامل كه فراگير و
جامعه قديم و جديد صورتهاي به قطببندي نوعي آن حاصل
.است
وجود تضاد روستايي و شهري زندگي بين اغلب مثال عنوان به
يعني ناهمزمان توسعه جديد و قديم اقتصادي ساخت يا.دارد
اين كه ديگر وضع پسافتادگي مقابل در وضع يك پيشافتادگي
توسعه.است نيافته توسعه كشورهاي در بحران شكل رايجترين
افتادگي ، ريخت از.ميشود ظاهر صورت سه به خود ناموزون
بخش يك يعني افتادگي ، ريخت از.نابرابري و ازهمگسيختگي
نتيجهاش كه نمييابد توسعه ديگر بخش و ميكند رشد خوب
.است طبقاتي فاصله
كيايي منصور نادر
دارد ادامه
:پانوشتها
،"اجتماعي تحولات و اخلاق" رفيع ، محمد محموديان ، -1
صفحه 32 ،(اقتصادي 9493 سياسي اطلاعات
صفحه كلمه ، نشر ،"توسعه جامعهشناسي" مصطفي ، كيا ، از -2
100
قلي ، عليرضا ،"اقتصادي جامعهشناسي" جي ، نيل سر ، اسمل -3
صفحه 118 كوير ، انتشارات
صفحه 115 منبع ، همان -4
صفحه 118117 منبع ، همان -5
صفحه 121120 منبع ، همان -6
صفحه 142 منبع ، همان -7
صفحه 101 ،"توسعه جامعهشناسي" مصطفي ، كيا ، از -8
صفحه 101 منبع ، همان -9
-صفحه 307 ،"اقتصادي جامعهشناسي" جي ، نيل سر ، اسمل -10
306
صفحه 232 منبع ، همان -11
|