لرزاند را تهران تا عشقآباد زلزله ،
صلاحيت رد درباره ميردامادي اظهارنظر
بر نظارت هيات :نشريه انتشار متقاضيان
است نهايي گيرنده تصميم مطبوعات
ناتمام پروندههاي
تربيت و اصلاح كانون بچههاي با
حجاريان سعيد از تجليل شد برگزار ديروز
تهران دانشگاه در
به تبريز دانشگاههاي دانشجويان نامه
با ميخواهند عدهاي :قضائيه قوه رئيس
دانشجويان زبان منتقد مطبوعات بستهشدن
شود بسته
برجا كشته ياسوج 6 در قبيلهاي درگيري
نهاد
متقابل شكايت از تحقيقات جلسه نخستين
ميشود برگزار زندانها سازمان و گنجي
بهنود مسعود اتهامات به رسيدگي دادگاه
ميشود برگزار آذر 20
هيچ با روز جامعه شركت مديرعامل
است نكرده مصاحبه روزنامهاي
لرزاند را تهران تا عشقآباد زلزله ،
بود تركمنستان ديشب زلزله مركز
مينودشت ، گنبد ، شب چهارشنبه دقيقه ساعت 41/20 زلزلهاي
زلزلهنگاري پايگاه .لرزاند را مشهد و كرج تهران ، ساري ،
در ريشتر مقياس در درجه را 5/6 زلزله اين بزرگي مشهد
.كرد اعلام گنبدكاووس شمال كيلومتري تركمنستان ، 200 كشور
خفيف زلزله يك وقوع مذكور ساعت در تهراني شهروندان اغلب
هيچ (30/23) خبر اين تنظيم ساعت تا .كردند حس را
كشورمان شهرهاي در زلزله احتمالي خسارات بر مبني گزارشي
عشقآباد شهروندان رسيد خبر عشقآباد از اما نشد دريافت
ريخته خيابانها به زمين تكانهاي نخستين با كه تركمنستان
محوطههاي و خيابانها در همچنان ساعت 30/23 تا بودند
.ميبردند سر به روباز
صلاحيت رد درباره ميردامادي اظهارنظر
بر نظارت هيات :نشريه انتشار متقاضيان
است نهايي گيرنده تصميم مطبوعات
خارجي ، سياست و ملي امنيت كميسيون رئيس :اجتماعي گروه
وظايف حدود در را نشريه انتشار براي افراد صلاحيت تعيين
.دانست مطبوعات بر نظارت هيات اختيارات و
ردصلاحيت مورد در گذشته روز وي همشهري خبرنگار گزارش به
:گفت نشريه انتشار براي تهران استان دادگستري سوي از خود
دستگاههاي ميشود ، نشريات براي كه استعلامي با رابطه در
اگر و دهند جواب خود ذاتي صلاحيت به توجه با بايد ذيربط
شده تشكيل وي عليه پروندهاي يا و داشت محكوميتي فردي
.شود اعلام هياتنظارت به آن موارد بايد بود
ارائه مدارك و دلايل به توجه با نظارت هيات:افزود وي
تشخيص بايد تهران دادگستري جمله از مراجع اين سوي از شده
.خير يا دارد را نشريه انتشار صلاحيت فردي كه دهد
دادگستري ، نه است نهايي تصميمگيرنده نظارت هيات بنابراين
پرونده اگر ميشود خوشحال اينكه به اشاره با ميردامادي
اين ميدهم احتمال:گفت شود مطلع آن از دارد محكوميتي
انتشار از پس بعدي برخوردهاي براي زمينهسازي اقدام
من خود جمله از شده ردصلاحيت افراد نوع زيرا باشد نشريه
كه نداشتهايم قضائيه قوه در تاكنون پروندهاي هيچ
.بدهند منفي گزارش آن براساس
ناتمام پروندههاي
فرشاد اعترافات و دانشگاه كوي نوري ، عبدالله حكم
رهامي محسن دكتر با وگو گفت در ابراهيمي
عزت شهيد قاتل شناسايي درخصوص ما بررسيهاي *
كه اسلحهاي با ضاربان يا ضارب كه داد نشان ابراهيمنژاد
را ديگر نفر چند كردهاند ، شليك ابراهيمنژاد مرحوم به
كردهاند مجروح
و حقوقي ابراهيميمبناي فرشاد اعترافات دادگاه راي *
است شده صادر قانوني موازين طي بدون و ندارد قانوني
:اشاره
تاثيرگذاري دامنه كه پروندههايي وكيل رهامي محسن دكتر
وكيل جايگاه در او. ميگيرد بر در را كشور گستره آن
تكيه و مدارانه قانون منطقي ، دفاع با است توانسته مدافع
دنبال را پروندهها ماجراي جسورانه خود ، تخصص و دانش بر
دانشگاه كوي پرونده خصوص در اما برساند ، سرانجام به و
كند دادگاه تقديم را دفاعيه لايحه شود موفق آنكه از پيش
روانه ابراهيمي فرشاد اعترافات پرونده متهم عنوان به
.شد زندان
خبر بودم انفرادي سلول در كه زماني:ميگويد خود او
.شنيدم را دانشگاه كوي به حمله متهمان اغلب تبرئه
مجلس دوره دو نمايندگي سابقه بر علاوه رهامي محسن دكتر
اكنون هم علوم ، وزارت پارلماني معاونت و اسلامي شوراي
تهران دانشگاه سياسي علوم و حقوق دانشكده علمي هيات عضو
.است قم قضايي عالي مجتمع رئيس و
كوي حادثه نوري ، عبدالله پرونده خصوص در همشهري خبرنگار
گونه اين پيگيري سير و ابراهيمي فرشاد اعترافات دانشگاه ،
پرسش متن است ، نشسته گفتوگو به رهامي دكتر با پروندهها
.ميآيد پي در رهامي دكتر و همشهري پاسخ و
عزت شهيد پرونده مدافع وكيل عنوان به شما دكتر آقاي *
بوديد ، آشنا پرونده اين مسائل با نزديك از نژاد ابراهيم
.كنيد صحبت پرونده اين مورد در بحث شروع عنوان به نيست بد
به دانشگاه كوي پرونده با همزمان پرونده اين وكالت -
از ابراهيمنژاد عزت آقاي خانواده و شد محول بنده
شد موجب همين و هستند شهدا عزيز و محترم خانوادههاي
.قبولكنم را وكالت بر مبني اصرارآنها
كه همانگونه و رفت نظامي دادسراي به مرحوم اين پرونده
در ما و گرفت قرار بررسي مورد نوبت چند در هستيد مستحضر
از يكي جمله از شاهدان از نفر چند حتي ماجرا كشف پي
.كرديم معرفي دادگاه به نيز را خبرنگاران
شناسايي قاتل و رسيديد سرانجام به پرونده اين در آيا *
شد؟
عوامل از يكي ردپاي به پرونده اين پيگيري در بله -
قضيه اگر كه ميكنم فكر و برخورديم نوارسازان پرونده
به موجود قوانين و مدارك برطبق شود پيگيري جدي بصورت
.كرد شناسايي را مرحوم آن قاتلان يا قاتل ميتوان راحتي
كه شد معلوم مختلف آزمايشات انجام و بررسي از پس حتي
مرحوم كه اسلحهاي توسط تاكنون ضاربين يا ضارب
نيز را ديگر نفر چند دادهاند قرار هدف را ابراهيمنژاد
.كردهاند مجروح
ابراهيمنژاد آقاي خانواده به كمكي دولت ، طرف از آيا *
از اكنون هم ايشان خانواده كه ميشود شنيده چون است؟ شده
هستند؟ مضيقه در شديدا مالي لحاظ
دولتي خيريه نهادهاي برخي دارم اطلاع بنده كه آنجا تا -
دادهاند ، قرار محترم خانواده اين اختيار در را كمكهايي
بيشتري توجه به نياز خانواده اين ميرسد نظر به اما
.باشند داشته
برعهده را آن وكالت شما كه پروندههايي از ديگر يكي *
.است نوري عبدالله آقاي پرونده داشتهايد
دادگاه راي داشتم صادره حكم به بنده كه اعتراضي از پس -
تمام نيز بنده و شد ارجاع ويژه دادگاه تجديدنظر هيات به
قرار محترم دادگاه آن اختيار در را موجود شواهد و مدارك
و اميدوار همچنان ماه چند گذشت با نيز هنوز اما دادم ،
كه ادلهاي براساس و شود نقض صادره راي كه چشمانتظارم
اين شوند ، با آزاد زندان از ايشان بايد كردهام ارائه
.ندارم تجديدنظر دادگاه بررسي نتيجه از اطلاعي وجود
از كداميك داشتهايد تاكنون كه پروندههايي ميان از *
است؟ داشته بيشتري اهميت شما براي آنها
.است اهميت حايز جهتي از پروندهها اين از هركدام -
كه شرايط آن در اينكه حيث از خاتمي آقاي ستاد پرونده
با و بود ديگر جريان يك دست در تبليغات و امكانات عمده
ميشد خاتمي آقاي طرفداران به نسبت كه مضاعفي فشار
دفاع پرونده اين از دفاع بود ، مشكل ازآنان دفاع واقعا
اهميت برايم خاطر همين به و بود عموم اراده و خواست از
از نوريهم عبدالله آقاي پرونده مورد در.داشت شاياني
كه مطبوعات حقه حقوق و عقيده و بيان آزادي از اينكه حيث
ميكردم ، دفاع گرفتهاند نام مشروطه چهارم ركن حقيقتا
زيرا بود مهم بسيار برايم و ميكردم دين اداي واقع در
و اجتماعي و سياسي توسعه مستقل و آزاد مطبوعات بدون
از دفاع واقع در.نميرسد سرانجام به اصلاحات اجراي
.خاص روزنامهاي از دفاع صرفا نه است بيان و عقيده آزادي
خودم چون اينجانب هم دانشگاه كوي پرونده مورد در
هيات عنوان به هماكنون و بودهام دانشگاه اين دانشجوي
دفاع واقع در دانشجو از من دفاع ميكنم وظيفه انجام علمي
دفاع در هرپدري كه است طبيعي و فرزندشميباشد از پدر
.ميخرد جان به را ناملايماتي نوع هر خود خانه فرزندان از
است خوب شد دانشگاه كوي پرونده از صحبت كه حالا *
اينكه و پرونده اين سرنوشت به باشيد داشته اشارهاي
است؟ مرحلهاي چه در هماكنون
عنوان به بنده داريد اطلاع كه همانگونه مورد اين در -
و كردهام اعتراض صادره راي به نسبت دانشجويان وكيل
صادر نظر تجديد دادگاه نهايي راي تا منتظريم شما مانند
گرفتن نظر در با قضايي مسئولين اميدوارم البته گردد ،
نقض را راي دانشجويان مطالبات تامين ضرورت و نظام مصالح
به تهران دانشگاه دانشجويان تا شود فراهم شرايطي و كنند
سوگوار قشر اين اين ، از بيش و شوند نائل خود واقعي حقوق
گرچه.نشوند مايوس قضايي تشكيلات از آيندهساز و
در بايد كه افتاد اتفاق شرايطي در درست دستگيرياينجانب
لايحه آخرين و ميشدم حاضر كوي حادثه نظامي دادگاه
بهانههاي به زمان همان در درست اما ميدادم را دفاعيه
را كوي به حمله عاملان تبرئه حكم و افتادم زندان به واهي
به توجه با اميدواريم ما وجود اين با شنيدم ، زندان در
به نسبت كشور برافكارعمومي اقدامات گونه اين آثارزيانبار
درايت و تدبير با بار اين قانوني ، مراجع و قضايي مسئولين
.كنند عمل بيشتري
پرونده درمورد دادگاه ، از صادره راي به نسبت همواره شما*
داشتهايد؟ انتقاد و اعتراض ابراهيمي ، فرشاد اعترافات
.دهيد توضيح پرونده اين مورد در كمي است ممكن اگر چرا؟
و قانوني اساس و پشتوانه هيچگونه راي اين من نظر به -
رعايت بدون و قانوني توجيه بدون راي اين ندارد ، علمي
دنيا كشورهاي تمام در.است گرديده صادر قانوني موازين
در امر اين و دارد قضايي مصونيت وكالت انجام در وكيل
تشخيص مصوبهمجمع جمله از شده پذيرفته نيز ما قوانين
دارد تاكيد مساله اين بر صراحتا سال 70 در نظام مصلحت
شغل احترامات و تامينات كليه از وكالت مقام در وكلا" كه
به را اينجانب مصوبه اين رغم به "هستند برخوردار قضايي
انفرادي سلول در روز كه 20 كردند بازداشت روز مدت 25
قرار محاكمه مورد غيرعلني دردادگاه هم آن از پس و بودم
وكلا ، ساير و خود قانوني منطقي استدلالهاي رغم به. گرفتم
بيانيه يك به بيشتر صادره راي كه شد ملاحظه تعجب كمال با
خانم و من حكم اين در.قضايي حكم يك تا است شبيه سياسي
سال و 5 سال چهار مدت به تعليقي حبس ماه عبادي 15
راي اين بر جدي اشكالات كه شديم محكوم وكالت از محروميت
مورد در اجمالا كرد ، اما خواهم بيان موقع به كه است وارد
در ونه تهيه در نه اينكه به توجه با حبس ، و محكوميت
اظهارات ضبط آن بر علاوه و داشتهام دخالت نوار آن تكثير
در شركت اتهام نبوده قانون خلاف وكيل توسط اعترافات و
ندارد قانوني وجهه هيچ و است غيرموجه واقعا اكاذيب نشر
در دانشگاه نظران صاحب و حقوقدانان كليه نظر طبق نيز و
عنصر اجراي در شخص كه ميكند صدق وقتي جرايم ارتكاب مورد
جرم ارتكاب در شركت والا باشد داشته دخالت جرم ماده
ماده به پرونده قاضي استدلال آن بر علاوه.است بيمعني
وكالت از بامحروميت ارتباط در اسلامي مجازات قانون 19
مورد در كه مرجعي وكلا ، تنها قانون طبق زيرا است بيمعني
انتظامي دادگاه بگيرد تصميم ميتواند وكالت از محروميت
.وكلاست كانون
بودهايد؟ سابق پروندههاي پيگير آزادي ، از پس آيا*
قضايا پيگير نتوانستم وشايد بايد كه چندان متاسفانه-
قانوني لحاظ از هستيد مطلع كه همانگونه كه چرا باشم
.است شده سلب وكيل عنوان به بنده اختيار
طرف از و كرده اعتراض صادره راي به نيز وكلا كانون لذا و
جهت مرا اعتراض قضائيه قوه رئيس شاهرودي هاشمي آقاي ديگر
ازطرف.است داده ارجاع قضات نظامي دادسراي به رسيدگي
مرتكب كسي اگر اسلامي مجازات قانون ماده 62 طبق ديگر
از پس خمر شرب مانند است شلاق حد مشمول كه شود جرمي
ميشود محروم اجتماعي حقوق از يكسال مدت به قطعي محكوميت
پس است سال از 3 بيش آن مدت كه باشد تعزيري محكوميت واگر
چگونه آنوقت ميشود محروم سال دو مدت به حكم قطعيت از
يعني غيرقطعي محكوميت ماه كه 15 عبادي خانم و من به نسبت
محروم اجتماعي مسلم حق از سال مدت 5 به دادهاند ، تعليقي
آشكار تناقض اين كردهاند؟ صادر حكمي چنين و كردهاند
و حقوقي حكمموازين صدور و رسيدگي در كه ميدهد نشان
حقوق الفباي با كه كسي و نشده واقع توجه مورد درست قضايي
و حقوقي توجيه صادرههيچ راي ميشود متوجه باشد آشنا
قويا و كردم اعتراض صادره راي به من البته.ندارد منطقي
حكم صدور با قضائيه قوه اميدوارم و كرد خواهم پيگيري
در.كند جبران را خود گذشته اشتباه حيثيت اعاده و برائت
كه شدهاند مرتكب تخلف چند قضايي تشكيلات حكم اين مورد
عمومي روابط طريق از قانون خلاف اطلاعيه صدور مورد يك
صدا جمله از گروهي رسانههاي و تهران استان دادگستري
بودم انفرادي سلول در اينجانب كه حالي در بودهاست وسيما
و بودم نشده هم محكوم هنوز و نداشتم را پاسخگويي امكان و
بود اخبار سراسري شبكه در عليزاده آقاي مصاحبه ديگر مورد
بيطرفي از را قضايي مسئولين حركت اقدامات نوع اين كه
قانون حافظ بايد كه تشكيلاتي كه ميدهد نشان و كرده خارج
.ميگذارد پا زير را قانون سياسي حساب تسويه براي باشد
براي كردم سعي شدم ، آزاد زندان از اينكه محض به من البته
لذا ببرم كار به را تلاشهايم آخرين موكلينم حقوق احقاق
ازطرفي و رفتم نظامي دادگاه به صادره راي براي طرف يك از
نظر ، تجديد ويژه دادگاه به دانشگاه كوي راي پيگيري براي
آن معاون و قضائيه قوه رئيس به شكايتي هم ديگر طرف از و
رئيس و اسلامي شوراي مجلس رئيس به همچنين و كردم قوه
تخلفهاي بيان با و كردم اعتراض مجلس اصل 90 كميسيون
هم آنها و شدم پيگيري خواستار دادگستري مسئولين متعدد
مجلس تفحص و تحقيق هيات كه شد قرار و دادند مساعد قول
.كنند پيگيري را موضوع
ناتمام پروندههاي همه اين از پس آيا رهامي آقاي *
به يا كنيد تدريس ميدهيد ترجيح اصلا نشدهايد؟ نااميد
بپردازيد؟ وكالت
انتخاب مورد در اما.شدهام دلسرد اما نه كه نااميد -
به وكالت به اينجانب اصولا بگويم بايد وكالت يا تدريس
درجهت كار اين از بلكه نكردهام نگاه شغلي حرفه يك عنوان
كه كردم استفاده دانشجويان خصوصا هموطنانم حقوق احقاق
دوم انتخابات در خاتمي آقاي جناب وكالت آن عمده مورد در
بودم ايشان مركزي ستاد حقوق كميته مسئول عنوان به خرداد
پرونده بعد و ميكردم پيگيري را ستاد به مربوط دعاوي و
هم اخير مورد و است جريان در هماكنون كه نوري آقاي
با متاسفانه كه بود تهران دانشگاه كوي ملي پرونده
مورد كه ملي پروندههاي اينگونه من وكالت از جلوگيري
.شد خواهد اخلال دچار است ملت توجه
اخير سالهاي در چرا كاركجاست؟ اشكال ميكنيد فكر *
خصوصا رسيده بست بن به اينچنيني پروندههاي از بسياري
عهده به را آن وكالت شما كه پروندههايي مورد در
داشتهايد؟
نرسيده بنبست به نوري عبدالله آقاي پرونده مورد در -
.است شده توقف دچار نظر تجديد در بلكه
اين كه است اين اول دليل:دارد وجود دليل دو البته
همين به و قضايي تا دارند سياسيقويتري جنبه پروندهها
دوم. ميگذارد تاثير پروندهها در سياسي ملاحظات دليل
ملي پرونده پشتيبان بايد كه ملي و قوي اراده يك اينكه
براي قضائيه قوه و بالا سطح مسئولين بين متاسفانه باشد
و دانشگاه كوي مثل قضايايي در كه عواملي ريشهكني
.ندارد وجود اند داشته دخالت زنجيرهاي قتلهاي
بيات معصومه:گفتوگو
تربيت و اصلاح كانون بچههاي با
است جوانان قاتل عمويم
سالته؟ چند -
وقتي.سفيد لكههاي با تند سبزه.است ابلق صورتش رنگ
.است ساله چند نميداند.است زردرنگ دندانهايش ميخندد
.است بيشتر سال ده از ميدانم:ميگويد
چندان زندگي ولي بود آبي هنوز آسمان ، مرد وقتي پدرش
شغلش كه عمويي.كنند زندگي عمو با كه رفتند.نشد زيبا
.آورد روي ولگردي به ناچاري از و است فروختن هرويين
نكردي؟ زندگي مادرت با چرا -
از هم مرا عمويت گفت ملاقات بود آمده مادرم كه بار اين -
شريك عمو خلاف كارهاي در نميخواستمكرده بيرون خانه
.باشم
ميكند؟ كار چه مادرت -
دست به پولي و ميكند جارو را جوبها.است زحمتكش مادرم -
.ميآورد
چون.است قاتل او:ميگويد.ميكند معرفي قاتل را عمويش
هم بچهاش و زن.ميفروشد ترياك.ميفروشد هرويين
.هرويين با.ترياك با.كشت را آنها عمويم.معتادند
انساني ، هر ذهن در كه كودكانهاي روياهاي تو ميرود و
:ميكنم فكر من و است زنده
ببري سعادتي تا بنما ارادتي /پري و آدمي عشقند هستي طفيل
مهدوي مرضيه
حجاريان سعيد از تجليل شد برگزار ديروز
تهران دانشگاه در
برگزاري با ديروز تهران دانشگاه دانشجويان :اجتماعي گروه
رئيسجمهوري سياسي مشاور حجاريان ازسعيد ويژه ، مراسمي
حجاريان ، سعيد" شعارميدادند يكصدا آنان كردند ، تجليل
."جوان نسل اميد
به كه حجاريان ،"ايرنا" فرهنگي گروه خبرنگار گزارش به
دست دانشجويان براي ويلچرش روي از گفت سخنمي سختي
جريان در سال 78 ماه سوماسفند و بيست او.ميداد تكان
قدرت وهماكنون شد مضروب سر ناحيه از شديدا سوءقصد ، يك
.است داده دست از را راهرفتن
خالي فضاي هيچ تقريبا فني دانشكده چمران شهيد تالار
تا بودند شده مامور دانشجو چندين و ايستادننداشت براي
مراسم ، در حضور مشتاق صدهادانشجوي ورود از درها ، بستن با
.كنند جلوگيري فضا محدوديت بدليل
از پيش تهران شهر شوراي عضو و رئيسجمهوري سياسي مشاور
پرده مراسم در چمران ، تالارشهيد در حضور
.كرد شركت آذر شهداي 16 بود ياد لوح از برداري
كه گفت دانشجويان به بريده و كوتاه جملاتي در حجاريان
صداي با نيست قادر و ديده آسيب درجريانسوءقصد حنجرهاش
.بزند حرف رسا
دانشجويان از مصرا آذر ، تحولات 16 مرورگذراي با وي
او كه آنچه براي را دانشجويي تاريخچهجنبش تا خواست
به تجربيات درست وانتقال يكسويه نگاري تاريخ از جلوگيري
.كنند ضبط و ثبت خواند ، "آينده نسلهاي
پس روز تقريبا 110 آذر گفت16 رئيسجمهوري سياسي مشاور
دارها بود ، تاريك فضا افتاد ، اتفاق مرداد كودتاي28 از
يك برگزاري براي چيز همه و شدهبود شسته خونها برچيده ،
.بود آماده رئيسجمهوريآمريكا معاون نيكسون حضور با جشن
بر مصدق سرنگوني با ميكرد فكر شاه:افزود حجاريان
است گرفته دست به كاملا را قدرت و شده مسلط كشور اركان
.شد زده مقاومت جرقهادامه دانشجو ، جوان سه شهادت با اما
انقلاب و خرداد ملي ، 15 نهضت تحليل:داشت اظهار وي
ناقص دانشجويي ، جنبش شاخص نقش گرفتن درنظر بدون اسلامي
.است
از پيش نيز اسلامي ايران مشاركت جبهه عضو عبدي ، عباس
.پرداخت اسلامي انقلاب رويدادهاي تحليل حجاريانبه سخنان
پيروزي به ايران مردم انقلاب سال 57 در وقتي:گفت وي
كه منطقه رژيمهاي اغلب كه بود همگانبراين تصور رسيد
ايران سياسي زلزله با نداشتند ، مردمي پايگاه و مشروعيت
سئوال نيفتاد ، اتفاق اين:افزود عبدي.كرد خواهند سقوط
.روينداد اقدامي چنين چرا كه است اين
از منطقه رژيمهاي همه:داشت اظهار مشاركت جبهه عضو
متوجه حكومتها اين.گرفتند درس اسلاميايران انقلاب
ممكن آنها با ارتباط بدون برمردم حكومتكردن دوره شدند
در را مردم كه دارند عجيبي قدرت بعضيها:گفت عبدي.نيست
.قراردهند خودشان مقابل
آن محكومان ديد حكومتي اگر:افزود مشاركت جبهه عضو
در و دهد جهت تغيير بسرعت ميشوندبايد اجتماع مقبول
.كند ايجاد تغيير شيوهاش
تهديد را ما جامعه كه است خطري موضوع اين:گفت وي
درسهاي و كنند بازنگري قدرت اميدواريمصاحبان و ميكند
.نمايند مرور ديگر يكبار را انقلاب
با نشود نقد كه قدرتي:كرد تصريح مشاركت جبهه عضو
بوجود خودش را نقدش امكان بايد ميشودو مواجه فروپاشي
مواجه واضمحلال بافروپاشي شك بدون صورت اين غير در آورد ،
.شد خواهد
به تبريز دانشگاههاي دانشجويان نامه
با ميخواهند عدهاي :قضائيه قوه رئيس
دانشجويان زبان منتقد مطبوعات بستهشدن
شود بسته
در قضائي توسعه طرح علاقمند دانشجويان :اجتماعي گروه
به خطاب سرگشادهاي نامه انتشار با تبريز دانشگاههاي
عدهاي كردند ، اعلام قضائيه قوه رئيس شاهرودي آيتالله
زبان منتقد ، و مستقل مطبوعات بستهشدن با ميخواهند
.شود بسته دانشجويان
دادگاه به اشاره با نامه اين از بخشي در ايسنا گزارش به
آن مديرمسئول از نظامي نهادهاي شكايت و احرار هفتهنامه
مطبوعاتي متهم دو غش و بيغل قلب و پاك نيت:است آمده
مدعي نيز خود دفاعيههاي در زيرا است مبرهن ما مذكور
عمومي اذهان تشويش يا اهانت قصد وجه هيچ به كه بودند
فرماندهان چرا كه است مطرح سئوال اين ولي نداشتهاند
از تاريخ" و "نظاميان مجلس يا ششم مجلس" مقالات نظامي
به اقدام و دانستهاند خود مصداق را "ميترسد نظاميان
به كه بسياري دانشجويان و افراد كردند ، شكوائيه تنظيم
آن محتواي از قبلا هستند مقالات اين اصلي متن دنبال
مطبوعات ، دادگاه به مربوط اخبار پخش ولي نداشتند اطلاعي
.برانگيخت را آنان حساسيت
جمهوري رياست انتخابات به اشاره با نامه از ديگر بخشي در
مطبوعاتي جمهوري ، رياست انتخابات به نزديكي با:است آمده
ميكردند حركت جمهوري رياست سياستهاي موازات به گاه كه
قرار حملات آماج مينمودند عمل مستقل خود نوع در ولي
قضائيه قوه به متاسفانه حذفي حركتهاي چنين با و گرفته
.ميجويند تمسك
غلط دادههاي كساني چه كنيد مشخص ميخواهيم عالي جناب از
مطبوعات چون حساسي دادگاههاي اختيار در غيركارشناسي و
خود سياسي ناكاميهاي عطش تا دارند سعي و ميدهند قرار
.فرونشانند قضائي دستگاه در را
خميني امام كه همچنان:كرد خاطرنشان پايان در نامه اين
عنوان به را خاتمي آقاي و انقلاب معمار عنوان به (ره)
با خوشحاليم ميشناسيم مدنيت و قانونگرايي معمار
براي و ميگوئيم ، سخن عدالت معمار عنوان به جنابعالي
باران دادگستران جامعه بر ميخواهيم پروردگار از بارها
.ريزد فرو مدارا و مروت رحمت ،
برجا كشته ياسوج 6 در قبيلهاي درگيري
نهاد
طايفه دو ميان مسلحانه درگيري :همشهري خبرنگار -ياسوج
جا به زخمي و 16 كشته كهكيلويه 6 بهمئي در سهو و قيطاسي
در بويراحمد و كهكيلويه انتظامي ناحيه فرمانده.گذاشت
قتل بهوقوع درگيري اين ريشه:همشهريافزود با گفتوگو
از پس كه ميگردد بر مذكور دوطايفه ميان گذشته پنجسال
خونبس بهعنوان دختري طرفين ، ميان مصالحه بهمنظور قتل
زن پيش ماه شش و درآمد مقتول طايفه افراد از يكي عقد به
.مرد و شد خفه (برم) تالاب يك در خونبس
و نپذيرفتند آب در را او خفهشدن متوفي نزديكان:گفت وي
يا نزديكان و بستگان سوي از خونبس زن كشتهشدن مدعي
ماه شش در را طايفه دو رابطه بدگماني اين كه شدند شوهرش
پاسگاه محل ، شوراي دخالت با ولي كرد تيره دوباره گذشته
ناحيه فرمانده.شدند ساكت طرفين بخشداري و انتظامي
خصومت و كينه:داد ادامه بويراحمد و كهكيلويه انتظامي
شود كشته بچهاي پسر گذشته يكماه كه شد باعث طرفين ميان
و كرد ملتهب را منطقه اجتماع اوضاع پسربچه اين قتل كه
كرده پادرمياني محل بزرگان و ريشسفيدان بار چندمين براي
نامه ، صلح مفاد طبق كه كردند برقرار صلح طايفه دو ميان و
طرفين و شد مبادله آنها ميان زراعتي زمين و سفته چك ،
ادعايي هيچگونه كه كردند ياد سوگند امامزاده يك در درگير
باران اولين بارش از پس ولي باشند نداشته يكديگر به نسبت
زمين كه شخصي ميشود ، شروع پائيز كشت كه بهمئي در پائيزي
كه كرد زمين شخمزدن به اقدام بود ، داده تحويل را زراعتي
از 5 درگيري و روبروشد مقابل طايفه افراد مخالفت با
به مجروح و 16 كشته تاكنون 6 و شروع دوطايفه ميان آذرماه
در مجروحان:افزود توكلي سرهنگ.است گذاشته جا
بعنوان بهبودي از پس كه هستند بستري بهبهان بيمارستانهاي
:گفت وي.شد خواهند دستگير انتظامي نيروي سوي از متهم
دخالت و زده درگيريدامن به كه محلي افراد از نفر 144
آلات غيرمجاز ، اسلحه قبضه و 7 شده دستگير داشتهاند
و پوكه و فشنگ دوچشم ، دوربين سرنيزه و قمه:نظير قتاله
كار درگير نيروهاي انتقال براي كه خودرو دستگاه دو نيز
.است شده ضبط و توقيف ميكردند ،
اسامي بويراحمد ، و كهكيلويه انتظامي ناحيه فرماندهي
راضي ، خداداد بهار ، خداخواست پاك ، خداداد را كشتهشدگان
:افزود و كرد ذكر افشين نادعلي و بس خداداد پابس ، نادر
كه شد شروع زالو چاه و پير بونه روستاي دو از درگيري اين
پيدا ادامه شدت اين با طرفين بستگان كشي غيرت و تعصب با
كنترل انتظامي نيروي هماكنون:گفت خاتمه در وي.كرد
.دارد دست در را منطقه شديد
متقابل شكايت از تحقيقات جلسه نخستين
ميشود برگزار زندانها سازمان و گنجي
:گفت تهران استان مطلعدردادگستري منبع يك :اجتماعي گروه
مسئولان عليه اكبرگنجي شكايت درباره تحقيقات نخستينجلسه
شنبه روزپنج عليهگنجي زندانها سازمان وشكايت اوين زندان
(ره)خميني امام قضايي مجتمع عمومي دادگاه درشعبه 28
.ميشود برگزار
خبرنگار با تلفني گفتوگوي دريك چهارشنبه روز منبع اين
تحقيقات درمرحله پرونده اينكه ، كردن عنوان ايرنابا قضايي
ونظريه دوطرف شكايتهاي عنوان ازجمله آن جزئيات از است ،
گنجي اكبر.كرد دوطرفخودداري اتهامات ونوع قانوني پزشكي
دركنفرانس شركت اتهام به خود محاكمه جلسه اولين در
به ورود هنگام به تهران انقلاب دادگاه سوم برليندرشعبه
اوين زندان چهارمامور بودكه اعلامكرده بلند باصداي جلسه
به اعزام بههنگام زندان لباس نپوشيدن خاطر به را وي
.زدهاند كتك دادگاه ،
.بود كرده تكذيب را گنجي اظهارات نيز زندانها سازمان
گنجي اكبر:گفت تهران استان دادگستري در مطلع منبع اين
و اوين زندان مسئولان از كاري وكتك ضرب اتهامايراد به
قصد به نشراكاذيب اتهام نيزبه زندانها سازمان همچنين
.كردهاست شكايت گنجي اكبر از عمومي اذهان تشويش
بهنود مسعود اتهامات به رسيدگي دادگاه
ميشود برگزار آذر 20
بهنود مسعود اتهامات به رسيدگي دادگاه :اجتماعي گروه
و آزادگان عصر نشاط ، توس ، جامعه ، روزنامههاي نويسنده
.ميشود برگزار آذر بيست يكشنبه گوناگون
مسئول و تهران عمومي دادگاه شعبه 1410 رئيس مرتضوي قاضي
مركزي واحد خبرنگار با مصاحبه در بهنود پرونده به رسيدگي
بهنود اتهامات به رسيدگي جلسه بود قرار:گفت خبر
آمادهنبودن علت به كه شود برگزار علني بصورت چهارشنبه
ساعت 9 يكشنبه 20/9/79 روز به دادگاه جلسه متهم ، مدافعات
.شد موكول صبح
وارده اتهامات نوع و شكايات تعداد و نوع ذكر از مرتضوي
افراد از زيادي تعداد:گفت ولي كرد خودداري بهنود به
شكايت بهنود از مدعيالعموم نماينده و حقوقي و حقيقي
شد خواهد اعلام موقع به كه كردهاند
هيچ با روز جامعه شركت مديرعامل
است نكرده مصاحبه روزنامهاي
شركت مديره هيات رئيس جلائيپور حميدرضا :اجتماعي گروه
گذشته روز مصاحبه به اشاره با نامهاي طي جامعهروز
شركت:است سازگارانوشته محسن با كيهان روزنامه
سياسي حزب يك و است انتشارات چاپ فني موسسه يك جامعهروز
.كند مصاحبه عنوانش موضع از بخواهد آن مديرعامل كه نيست
شركت مديرعامل:است نوشته همچنين جلائيپور
با مصاحبهاي هيچ اساسا و است بيك ولي جامعهروزباقر
مديرعامل اين از گذشته.است نداده انجام روزنامهاي هيچ
در ميتواند چگونه و است خاتمي دوستداران از جامعهروز
.كند صحبت خودش عليه مصاحبه
اختلاف القاي را كذبي اخبار چنين انتشار هدف جلائيپور
خدماتي شركت كردن "سيبل" نيز و خرداد دوم جبهه در
.است دانسته اصلاحات افراطي مخالفان براي جامعهروز
شده يادآور كيهان مديرمسئول به پايان در جلائيپور
اداره مردم بودجه محل از كه روزنامهاي نيست شايسته
.كند چاپ دروغ اخبار ميشود
|