شهري جامع طرح مكمل ;سازي فرهنگ
اگه شهر پرتلاش رفتگران از تجليل در
؟...بزنن صدا بشكه باباتو
نامهها ميان از
شهري جامع طرح مكمل ;سازي فرهنگ
نيست كافي ساختمانسازي و بزرگراه احداث
كودكان ميتوانيم طلايي فرصتي داشتن اختيار در با امروزه
تبديل آينده شهري جامعه در موفق شهرونداني به را شهري
جامع طرح ارائه به شهرسازي دستاندركاران كه حال.كنيم
فضاهاي متعدد ، بزرگراههاي شهري ، حريم توسعه شامل شهري
بجاست گماشتهاند ، همت آينده سال براي 25...و كافي سبز
مدينه اين در آينده در كه آنهايي به چيز هر از قبل كه
.بپردازيم كرد ، خواهند زندگي فاضله
و آموزش مستعد كه ما (آينده زنان و مردان) امروز كودكان
بيشتر والدين اشتغال دليل به هستند شهر به ورود آماده
اين در و ميكنند سپري كودكها مهد در را خود مفيد وقت
و قلقلي توپ شعر خاكستري ، گرگ پري ، و ديو قصه مكانها ،
در كه حالي در.ميآموزند دست اين از داستانهايي و اشعار
شهرنشيني ، مسائل آموزش جاي آموزش بيكران درياي اين
شهر پاكسازي هوا ، سازي سالم رانندگي ، و راهنمايي مقررات
توليد با ميتوان آنكه مسلم قدر.است خالي..و
آموزش كودكان به را شهرنشيني فرهنگ مناسب نرمافزارهاي
در و بودن حجم كم دبستان از قبل آموزش مهم ويژگي.داد
براي كافي زمان مهدكودكها در.است آن بودن موثر حال عين
اسباب ماشينهاي با كردن بازي و دارد وجود آموزشي بازيهاي
لذا است ، كودكان علايق از مسابقهاي كارتهاي و لگو بازي ،
مثال طور به.داد سوق هدفمند مسيري در را علايق اين بايد
تا باشد داشته اختيار در لازم ابزارهاي با جعبه كودك اگر
را تقاطعها بچيند ، را خيابان بتواند آنها از استفاده با
نقاط در و كند تردد قرمز و زرد سبز ، چراغهاي به توجه با
بازي به تنها نه ترتيب بدين نمايد ، ترمز شده كشي خط
او كردن بازي زيرا.است ديده هم آموزش بلكه پرداخته
كه بهتر چه و بزرگترها دنياي به ورود براي است فعاليتي
.شود انجام برنامهريزي با مهم اين
خود كودكان مورد در نميتوانند تنهايي به والدين امروزه
لازم آموزشهاي همه و داده انجام را مختلفي كارشناسيهاي
كلاسهاي به كودكان از بسياري كه چرا.بدهند آنها به را
نشان علاقه...و زبان نقاشي ، شنا ، قبيل از آموزشي
فراگيري به تمايلي آنها والدين شايد كه حالي در.ميدهند
غذا ، پوشاك ، امروز كودكان.نداشتهاند آموزشها قبيل اين
نقش اماميكنند طلب خود والدين از را محبت و مخارج
عهده به اشعار داستانها ، مهدكودكها ، مربي را آموزش محوري
است توجه قابل همسالان از يادگيري مهمتر همه از و داشته
محيط از خارج در آنها يادگيري ساعات بهترين واقع در و
ميتوانيم شهروندسازي براي ما اساس براين.است خانواده
و ببريم سود مهدكودكها در كودكان حضور مفيد ساعات از
.سازيم آماده شهري جامعه به ورود براي را آنها
و قوانين از انباشته حاضر حال در ما شهري جامعه چه اگر
نميشود ، رعايت شهروندان سوي از متاسفانه كه است مقرراتي
و شده آشنا قوانين اين با ابتدا بايد كودك حال هر به اما
توسط قوانين اين اجراي لازمه.بپردازد آنها اجراي به سپس
صورت امر اين و آنهاست كردن لمس آينده شهروندان
براي پس.روزانه بازيهاي و تفريحات شكل به مگر نميپذيرد
بيشتر هرچه كودك بايد شهري مكانهاي و قوانين از صحيح درك
به ميل براي نميتوان كه است گفتني.گردد نزديك آنها با
پشتوانه به بايد ، بلكه كرد اكتفا آموزش به تنها هدف اين
بيدار وجدان همانا پشتوانه بهترين و داد اهميت آن اجرايي
پيش حوادث و سوانح مشاهده با كه ماست كودكان هوشياري و
آنها ضمير در قوانين شكلگيري به منجر جامعه در آمده
.شد خواهد
پاكيزگي آموزش براي -سوئد كشور پايتخت -استكهلم شهر در
طي آنجا در.ميبرند جنگلي پاركهاي به را آنها كودكان به
ريختن براي دارد قصد كه را آلودگي عروسك ابتدا نمايشي
بچهها با برساند ، آسيب آن زيباي طبيعت به جنگل در زباله
بچهها ميان به پاكيزگي عروسك سپس و ميسازند روبهرو
به نيز بچهها و ميكند كمك درخواست آنها از و ميآيد
جنگل از را آلودگي عروسك و برخاسته پاكيزگي از دفاع
آشنايي براي ديگر آموزشي در همچنين.ميرانند بيرون
در كه ساختهاند داستاني پرندهاي مختلف نقاط با كودكان
آن ورود با و ميرود گوناگون مكانهاي به خود مهاجرت مسير
به را كودك و ميافتد اتفاق جديدي داستان قسمت هر به
آنكه ديگر.ميسازد آشنا منطقه آن با كمال و تمام صورت
برده خانه به تكليف جهت مطالب كودكان آموزش طرح در
به تكاليف آن انجام در كه دارند وظيفه اوليا و ميشود
اگر نمونه براي.كنند همكاري خود كودك با فعال طور
به كودك كنند كوتاهي خيابان داشتن نگه پاكيزه در والدين
عابر پل از عبور در اينكه يا و داد خواهد منفي نمره آنها
پايان گردش يا و بود خواهد دهنده پيشنهاد كودك پياده
اجرا به مهدكودكها در شده ديده آموزش قوانين براساس هفته
.ميشود داده مربي به كودك توسط آن گزارش و درآمده
روبهرو فكري قالب دو با ما كه ميدهد نشان بررسيها
پذيرش براي و گرفته شكل كه بزرگسال قالب يكي هستيم ،
كه است خردسال قالب ديگري و دارد كمتري آمادگي تغييرات
پذيرش تغييرات براي و نگرفته خود به مستحكمي شكل هنوز
يكديگر با فكري قالب دو اين ارتباط لذا دارد ، زيادي
نظر احساس يابراساس بزرگسال قالب كه چرانيست منطقي
شكلي به را خود تجربيات يا و ميكنند تاييد را ديگر قالب
طرح اين اما.ميدهد انتقال كودك به منطقي غير و مستقيم
ايجاد منطقي ارتباطي فكري قالب دو اين بين كه ميكوشد
.گيرد بهكار خود جاي در را عواطف و احساسات و كند
برخي متاسفانه كه است آن ما شهري جامعه مشكلات جمله از
هيچگونه شهري مقررات به بودن آگاه عليرغم شهروندان از
مثال طور به.نميدهند نشان خود از آن اجراي به علاقهاي
به دادن راه از يا و ميگذرند قرمز چراغ از سرعت به
پيشنهادي ، طرح در.ميورزند امتناع خود سر پشت اتومبيل
راهحل لذا و ميكند فكر اشتباه پدر كه ميكند ثابت كودك
.ميشود آموخته پدر به كودك توسط شده ديده آموزش منطقي
زير را خود اولياي كوچك پليسهاي يا كودكان ترتيب بدين
.ميكنند قانونمند را آنها و ميبرند سئوال
تا بزرگسالان به رانندگي راهنماييو قوانين آموزش در ما
گواهينامه مدرك اخذ به آنها كه بودهايم موفق جايي
مقررات رعايت به اجتماعي عرف با مطابق و نائلشده
تا هستند تلاش در همواره بزرگان مسلم بهطور.ميپردازند
آنها روي به روشني آينده و داده سروسامان را كودكان
آنها به و كرده هوشيار اوليارا طرح اين اما.بگشايند
به ره تنها نه غلط روشهاي ادامه با كه كرد خواهد ثابت
تصويري نظارهگر كهنسالي سنين در بلكه برد ، نخواهند جايي
.بود خواهند خود شهر از اندوهگين و زشت
.است همگان همكاري نيازمند ما آينده شهري جامعه بهسازي
آراسته و منظم شهري داشتن براي. كنيم فرهنگسازي بايد ما
درستي به را شهري امكانات از استفاده نحوه كه است لازم
بايد شهري جامع طرح با هماهنگ سازي شهروند طرح.بدانيم
حركت راستا آن در و ببرد پيش به را آينده شهرنشيني فرهنگ
توسعه ، سرعت به توجه با كه هستيم شاهد امروزه.كند
فرهنگ و نگرفته صورت ما قوانين و مقررات در تغييراتي
به يا و نشده تجربه درستي به شهري امكانات از استفاده
هنوز و نبوده آشنا خود وظايف با ما شهروندان ديگر عبارت
به شهروندي اگر.نكردهاند پيدا كلانشهر در را خود نقش
به 45 منجر بزرگراه در بيجا توقف يك كه برسد آگاهي اين
خواهد نفر صدها ارزش با وقت رفتن هدر به و ترافيك دقيقه
خواهد زياد بسيار عمل اين جسمي و رواني اثرات همچنين شد ،
آنكه ديگر مطلب.كرد خواهد رعايت را مقررات شك بدون بود
امر در شركت به موظف را والدين فرهنگها خرده ايجاد با ما
از حفاظت و خيابانها جنگلي ، پاركهاي پاكيزگي درختكاري ،
از استفاده براي شهروند يك.ميكنيم شهري تاسيسات
خاصي رفتاري فرهنگ بايد شهر به ورود و شهري امكانات
به را مقررات و قوانين از سري يك بايد لذا باشد ، داشته
و مدرسه به ورود قوانين رعايت مثل درست.كند رعايت خوبي
پذيرش بايد قوانين رعايت براي آنكه آخر سخن.كار محل يا
.نيست انتظار از دور عمل اين و كنيم ايجاد اجتماعي
نيارئيس احمد
اگه شهر پرتلاش رفتگران از تجليل در
؟...بزنن صدا بشكه باباتو
آشغالاتونو مياد ميكنه بدكاري جان؟ دختر چي يعني آشغالي
.برميداره را زندگي تمام آشغال كه نياد اگر ميكنه؟ جمع
داره ، اسم آقا اين خوبه؟ كنه ، صدا آشغالي را تو كسي اگر
...رفتگره كثيفه ، جاهاي كردن تميز شغلش
سفيدش موي و آمرانه صداي كه پيرمرد مقابل در بچه دختر
وقابل بود روبهرو همسايه طرفي از و برميانگيخت احترام
چهره دوباره.كشيد عقب پا و شد شرمنده محله ، احترام
بابا مامان آخه":دركشاند جلوي به را او پيرمرد پرخنده
."ميبره آشغالامانو مياد روز هر ميكنن ، صدا آشغالي هم
پدرت مگه":كرد تحسين را او مهربانانه لبخند با پيرمرد
تانكر و بشكه جوشكاره ، پدرم گفت "خانم چلچل است كاره چه
خب:كند شيرفهم را دخترك ميخواست پيرمرد.ميسازه آب
رفت ريسه و خنديد دختر خوبه؟ بزنن صدا بشكه تو بابا اگر
آخه:گفت كنان خنده دختر ميخندي؟ چي به:پرسيد پيرمرد
كه محل كاسبهاي:گفت پيرمرد...بشكه مثله چاقه بابام
!تن ده ميگن نه:داد جواب دخترك نميزنن؟ صداش بشكه
بكنه مردم براي خدمتي كاري ، يك بايد كسي هر دخترم ببين -
كه آدمهايي براي شهر ، اين گلهاي باغبان.بچرخه زندگي تا
و ميكنند جمع را خانهها آشغال ميزنن خوابشون از شبها
يكي توي ميكنن تميز ما براي خيابونارو و كوچهها سحرها
مثل كه كرده نصب ساخته يكيشونو مجسمه شهر ميدوناي از
تفنگ مثل را جارو.كنند قدرداني اونا از مردم قهرمان ،
بچه دختر بودكه نشده تمام حرفش پيرمرد...گرفته دوشش روي
به كشان پا پيرمردنيز ، .كرد صدا بالا طبقه از مادرش را
و ارزن مقداري هميشهاش عادت به و رفت محله پارك طرف
.پاشيد پرندهها براي پارك سنگي ديوار كنار گندم
مشهد- علوي سينا
نامهها ميان از
ونك ميدان محدوده ساكنان مشكلات
بسيار ترافيك كردستان بزرگراه شمالي قسمت گشايش از پس
وجود به آن اطراف خيابانهاي و ونك محدوده در سرسامآوري
سردرگمي و نيست توجيه قابل هيچوجه به كه است آمده
است شده عام و خاص زبانزد محدوده اين در رانندگان
خيابانهاي نقطه هر از باشد خواسته كسي اگر كه بهطوري
نيايش ، بزرگراه ونك ، آرارات ، آفتاب ، ملاصدرا ، بهايي ، شيخ
ونك ، ميدان وليعصر ، خيابانهاي به سئول بزرگراه
منحصربه و انحصاري راه تنها برود عكس به يا و ميرداماد
كه است (سابق بيژن)خدامي شهيد خيابان پل روي از آن فرد
آخر و صبح اول ساعات در ويژه به شبانهروز مدت تمام در
.بود خواهد آمد و رفت دردسر و اشكال با مواجه ساعتها شب
بيش كه (بيژن)خدامي شهيد خيابان غربي انتهاي كه صورتي در
خيابان و سئول جنوبي انتهاي همچنين و نيست متر سيصد از
منطقه اين اهالي.است مسدود و بلاتكليف همچنان بهايي شيخ
مخصوص توجه بذل تقاضاي تهران ترافيك محترم مسئولين از
.نمايند مزاحم كور ترافيك اين براي اساسي فكري تا دارند
احمدي ارژنگ /ونك منطقه اهالي طرف از
چك مورد در پيشنهادي
شوراي مجلس است قرار كه قانوني و برگشتي چكهاي مورد در
ميكنم ، يادآوري برساند ، تصويب به زمينه اين در اسلامي
و مفيد كاربريهاي گرفتن نظر در بدون جديد مصوبه هرگونه
به اينجانب.بود خواهد غيرمفيد چك به جامعه نيازهاي
قانون اين تنظيمكنندگان از بازار پيشهور يك عنوان
وسيلهاي عنوان به فقط چك از كه من امثال تكليف ميپرسم
استفاده آن نقلوانتقال يا و بانك از پول دريافت براي
بلامحل و مدتدار چك صدور به اقدام هيچوجه به و ميكنيم
چيست؟ كنيم ، نمي
قرار بانكها اختيار در را خود سرمايه همه ميبايد آيا
رهن در را خود كسب محل و منزل اسناد ديگر طرف از و بدهيم
برگشتي چكهاي مشكل حل كه ميرسد نظر به بگذاريم؟ بانك
از ميبايست اول وهله در كه ميطلبد بالا ارادهاي و همت
مراحل در و شود شروع بانكي سيستم بر حاكم اداري فساد
اشخاص سوابق بررسي و خاص شرايط گرفتن نظر در با بعدي
همين اجراي كمااينكه.شود اقدام چك دسته صدور به نسبت
حاضر حال در (بانكها ساير از اشخاص سابقه استعلام) روش
نتايج ميشود ، دنبال جدي صورت به بانكها از بعضي در
.است دربرداشته خوبي بسيار
سيگار خطرات و زيانها
و پزشكان اكثر نظر طبق دخانيات استعمال اينكه به توجه با
انواع و ريوي خطرناك بيماريهاي انواع بروز موجب متخصصان
دخانيات مصرف اثر بر نفر هزاران سال هر و ميشود سرطانها
است نرسيده فرا آن زمان آيا ميدهند ، دست از را خود جان
و زشت پديده اين با همگاني مبارزه اساسي اقدام يك در كه
و شود آغاز منكرات بارز مصاديق از يكي عنوان به قرن شوم
در دخانيات به اعتياد برچيدن موجبات مناسب فرهنگي كار با
.گردد ايجاد جامعه
كرمانشاه -توانا غلامحسين
بازنشسته قضات مشكلات
وزارت عليه دادگستري بازنشسته قضات شكايات ارجاع
اشتباه وقوع بر كشوري بازنشستگي سازمان و دادگستري
سنوات 1374 بازنشستگي حقوق افزايش احكام صدور در محاسبه
صدور منجربه مدتها از پس اداري عدالت ديوان به تا 1379
عمومي هيات از شماره 16125/11/76 لازمالاتباع دادنامه
و صادره ابلاغات اصلاح به خواندگان الزام بر مذكور ديوان
ديوان آن مختلف شعب از مبنا همين بر ديگري متعدد آراء
صدور و اصلاح به اقدام مذكور مراجع سرانجام و گرديد
كارگزيني بين كه اكنون اماكردند سال 1374 ابلاغهاي
احكام صدور در كشوري بازنشستگي سازمان و دادگستري وزارت
مذكور محترم مراجع از يك هر و شده حاصل اختلاف بعدي
در و ميدانند ديگر مرجع وظايف از را امر اين انجام
معلق اداري عدالت ديوان لازمالاتباع حكم اجراي نتيجه
مقام است شايسته ماندهاند ، بلاتكليف لها محكوم و گرديده
به و دخالت مرجع دو اين بين حاصله اختلاف حل در صلاحي ذي
جا همه در كه موقعيت اين در تا نمايد مياني در پا اصطلاح
ميشود ، آنان معاش تامين و بازنشستگان حقوق ترميم از صحبت
و برسند خود حقه و قانوني حق به حداقل بازنشسته قضات
تعويق و تاخير عهده به سال پنج بر زائد قانون اجراي
.نيفتد
بازنشسته قاضي -كريمي مجيد
|