مردمند زبان مطبوعات :مهاجراني دكتر
كنند توجه آنها داوري به مسئولان
هستند؟ موجوداتي چگونه پسرها
ايدزدر ويروس به افرادآلوده درصد 90
ميبرند سر به سوم جهان
تقلب بر موثر انگيزش عوامل بر مقدمهاي
راه در به كمك تازه شيوه :حادثه آنسوي
ماندگان
كرد تكذيب را گنجي ادعاي نجفآبادي دري
مردمند زبان مطبوعات :مهاجراني دكتر
كنند توجه آنها داوري به مسئولان
بدون بايد كردند ، احساستكليف وقتي ميكنند تصور گروهي
حاليكه در كنند عمل ديگران ، و تاريخ داوري به توجه
نسبت ، نميتوان(ع)علي اميرالمومنين حضرت فرمايش براساس
بود ديگرانبيتوجه داوري به
مطبوعات از اسلامي ، ارشاد و فرهنگ وزير :اجتماعي گروه
واقعيات ، نمايش دليل به كه كرد ياد آينهاي عنوان به
.شكست را آن نبايد
افطار ضيافت در پنجشنبه روز "مهاجراني عطاءالله سيد"
مسئول مديران شركت با كه اسلامي وارشاد فرهنگ وزارت
:گفت شد ، برگزار فرهنگي و مطبوعاتي نهادهاي و مطبوعات
.هستند جامعه سخنگوي و مردم زبان مطبوعات
مالك به (ع) علي حضرت وصيتنامه از بخشي بيان با وي
افراد سوي از مردم و تاريخ داوري به توجه خواستار اشتر
.شد
تصور گروهي:كرد تصريح اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير
به توجه بدون بايد كردند ، احساستكليف وقتي ميكنند
براساس حاليكه در كنند عمل ديگران ، و تاريخ داوري
داوري به نسبت ، نميتوان(ع)علي اميرالمومنين حضرت فرمايش
.بود ديگرانبيتوجه
نخست ماههاي در نيز (ره) خميني امام حضرت:گفت مهاجراني
خوبي گوش بايد مسئولان كه فرمودند تاكيد بهوطن ، بازگشت
.باشند مردم صداي شنيدن براي
مردم نظرات منعكسكننده كه دليل اين به مطبوعات ، از وي ،
به بايد كه كرد ياد دولت و ملت يك داور بهعنوان هستند ،
.شود كافي توجه آن
عرصه در كه است ممكن:گفت اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير
است شايسته كه باشد داشته وجود هم مطبوعاتيخطاهايي كار
.كرد عادلانهبرخورد و اصلاحي صورت به آن با
وظيفه كه روزنامهنگاران و خبرنگاران:افزود مهاجراني
دشواري ، با همواره ميپذيرند ، را مردم آگاهيبخشي مهم
.هستند مواجه خطر و پيچيدگي
درك با مطبوعات نويسندگان كه كرد اميدواري اظهار وي
آگاهيبخشي پرچم از گذشته ، تجربه از استفاده با و شرايط
.كنند حراست
:گفت مراسم اين در نيز روزنامهنگاران صنفي انجمن رئيس
منزلت و شان اخير سال يك روزنامهنگاراندر و مطبوعات
.نمودهاند كسب جامعه در را خاصي
توجه با اجتماعي منزلت اين:كرد تصريح "مزروعي رجبعلي"
گريبانگير گذشته سال در كه مختلفي مصائب و مشكلات به
جامعه از قشر اين نصيب بوده ، مطبوعات و روزنامهنگاران
.است شده
روزنامهنگاران و مطبوعاتي جامعه هماكنون:افزود وي
و جوانان اكثر كه دهند ارائه الگوييرا توانستهاند
.شدهاند روزنامهنگاري شغل كردن اختيار خواهان دانشجويان
نمايشگاههايي برگزاري روزنامهنگاران ، صنفي انجمن رئيس
نشانه دومين را كشور دانشگاههاي در نشرياتدانشجويي از
با:افزود و كرد عنوان جامعهمطبوعاتي به عمومي اقبال از
نشريه داردحدود 800 روزنامهنگاري كار كه مشكلاتي تمامي
دانشگاهها سطح در مختلف موضوعات در متنوع دانشجويي
از قشر اين استقبال و علاقه از نشان اين كه منتشرميشود
.دارد واطلاعرساني خبري كار از جامعه
جامعه در روزنامهنگاران تاثيرگذاري بااشارهبه وي
فهرست كه بوديم شاهد ششم مجلس درانتخابات:كرد خاطرنشان
مجلس در هماكنون آوردو راي تهران در مطبوعاتي جامعه
مطبوعات ، به در كار اعتبار به توانستند نماينده حدود 34
به جامعه رويكردي سوم نشانه اين كه يابند راه مجلس
.است مطبوعات
:كرد نشان خاطر ايران روزنامهنگاران صنفي انجمن رئيس
تشكيل با سال 68 از كشور در جديدمطبوعاتي سياستهاي
اصولي از اينسياستها چون و شد شروع مطبوعاتي معاونت
خاتمي آقاي رفتن كنار با بودند ، برخوردار پايدار
دوم از بعد و داد ادامه خود مسير به وقت ، وزيرارشاد
.ساخت آشكار را ثمراتخود و داد ميوه خرداد
اين در نيز روزنامهنگار و دانشگاه استاد فرقاني ، مهدي
به روزنامهنگاري ارتباطات ، نوين درادبيات:گفت مراسم
.شدهاست تبديل متعهد و مقدس حرفهاي
و "تخصص به نياز" جهت دو از تقدس اين:افزود وي
يعني انسان نياز حياتيترين يكياز ساختن برآورده"
آگاهانه يكزندگي شرايط ساختن فراهم منظور به "اطلاعات
.است شده مطرح بشر براي
بايد روزنامهنگار اينكه بر تاكيد با دانشگاه استاد اين
كاركردهاي از يكي:گفت باشد ، پايبند اينتعهد برابر در
است عمومي فضاي ايجاد كمكبه روزنامهنگاران و مطبوعات
.بگيرد قوت همدلي و توافق آن در كه
ديگر از را "شهروندان به مدني آموزههاي انتقال" وي ،
تفاهم ، ايجاد براي:گفت و كرد عنوان كاركردهايمطبوعات
گفتوگو زبان آموزش به مفاهمهنياز و يكديگر پذيريش
جايگزينگفتگوي پرخاشگري و خشونت زبان نهاينكه داريم
.شود تفاهمي
در نيز مطبوعات آزادي از دفاع انجمن نماينده رضايي ، علي
نخستين براي مطبوعاتي سليقه دوره ، اين در:نشستگفت اين
.شد تبديل ساز هويت عنصر بهعنوان روزنامه و گرفت شكل بار
گرد عقب مطبوعات ، آزادي زمينه در سال 79 در:گفت رضايي
.داشتيم
عنوان از 53 سال اين در روزنامهها تعداد:كرد تاكيد وي
تعداد:افزود وي.است كرده پيدا كاهش حدود 12عنوان به
روزنامهنگارانمتاسفانه توقيف و متعدد بسيار پروندهها
.است داشته رشد
مديران اسلامي ، ارشاد و فرهنگ وزارت افطاري ضيافت در
روزنامهنگاران ، صنفي انجمن مسئولان مطبوعات ، مسئول
آزادي از دفاع انجمن مسلمان ، روزنامهنگاران انجمن
و مطبوعات بر نظارت هيات مطبوعات ، منصفه هيات مطبوعات ،
نمايندگي و اسلامي شوراي مجلس فرهنگي كميسيون اعضاي
.داشتند حضور ايران در يونسكو
هستند؟ موجوداتي چگونه پسرها
بدانند پسرهايشان رفتار درباره مادران است لازم آنچه
را سوال اين بارها مادري "هستند؟ موجوداتي چه پسرها اين"
مادرها.كند درك را پسرش رفتار كه كرد تلاش و پرسيد
ميگذرد ، چه دخترانشان ذهن در كه ميدانند غريزي بهطور
آنها ذهن كه ميآيد نظر به ميرسد كه پسرها به نوبت اما
.هستند موثر امر دراين زيستي عوامل.است دختران با متفاوت
به بلوغ زمان از پسرها جسماني رشد بر مردانه هورمونهاي
و خوي و خلق شكلگيري به همچنين و ميگذارد تاثير بعد
اين در كودك تربيت آن از بعد و ميكنند كمك آنها احساسات
بعد روانشناس ، پولاك ، ويليام.ايفاميكند مهمي نقش پديده
اخلاق" را آنها كه رسيد نتايجي به پژوهش سري يك انجام از
معلمان والدين ، كه رفتارها از مجموعهاي -ناميد"پسرانه
به نيز همسالان و ميشوند آنها شكلگيري باعث ومربيان
ما فرهنگ مثال براي":ميگويد او -ميبخشند شدت آنها
منزوي ، اينكه تا باشند بردبار و دلير پسرها داردكه اصرار
پسران" نام به خود اودركتاب ".باشند ترسو يا و غمگين
پيش حدي تا "پسرانه اخلاق" چگونه كه ميدهد نشان "واقعي
پسرهارا احساسات و افكار انتقال روش و راه ميرودكه
را مادران عمده طور به كه است چيزي اين و ميكند تعيين
فكر چگونه پسرها بدانيم اينكه بنابراين.ميكند گم در سر
.كند آسانتر را آنها تربيت ميتواند ميكنند ، عمل و كرده
پسرها بهفرد منحصر شخصيتي ويژگيهاي از تعدادي اينجا در
:ميشود بيان سردرگم مادران خاطر اطمينان جهت
داراي پسرش اينكه از مادري هيچ.است وخشن سرسخت او
دويدن ، -نميكند استتعجب زياد وجنبوجوش فراوان انرژي
ميشوند پرخاشگر كه وقتي اما -مداوم فريادزدنهاي و پريدن
چه؟
يخ روي هاكي كلاس در را هفتسالهاش پسر ليزااولت وقتي
كه چيزي اما.بود پسرش شدن شادتر منتظر كرد ، نام ثبت
آنجا در پسرها كه بود كارهايي نداشت را ديدنش انتظار
حريفان ميكردند ، پرت محكم را يكديگر ميدادند ، انجام
به محكم را آنها ويا ميانداختند يخ روي را خود
كساني از هم او پسر و ميكوبيدند بازي ميدان ديوارههاي
مادرش.ميداد انجام خشونت نهايت در را كارها اين كه بود
او پسرم چهار بين از كه ميكردم فكر هميشه من":ميگفت
خشن كردن بازي اين اما.است بچه باهوشترين و آرامترين
".ببينم را او رفتار ديگر جنبههاي بتوانم تا شد باعث او
معني بدان اين اما هستند ، خشن بازيهاي عاشق پسرها اكثر
همه حقيقت ، در.ميشوند اوباش جزء آينده در آنها كه نيست
.هستند فوايدمشخصي داراي مسابقات و بدني بازيهاي اين
را شدن خشمگين مرز و حد پسرها":ميگويد پولاك ويليام
اندازه چه تا ميگيرند ياد كه پسرهايي.ميگيرند ياد
كنند ، بازي خشونت با آسيبي و صدمه هيچ بدون ميتوانند
را محدوديتها اين و باشند ديگران احساسات مراقب چطور
پرخاشگر افرادي كمتر آينده در زياد احتمال به بياموزند ،
".ميشوند بدخلق و
جنبه پسرها رفتاري خشونت.است خشونتآميز او تخيلات
نگران را مادران بعضي هم موضوع اين داردكه روانشناختي
به درمدارس خشونت درباره رسانهها گزارشهاي.ميكند
اقتضا مادران طبيعت بنابراين ميدهد ، هشدار مادران
وبازيهاي فيلمها و اسباببازي تفنگهاي تا ميكرد
نگه دور آنها دسترس از را خشونت از سرشار كامپيوتري
رفتارهاي كه نميشوند وسوسه ديگر پسرها بنابراين دارند ،
كه بردند پي مادران اين اما.باشند داشته خشونتآميز
.ميزنند دست اعمال اين به تخيلاتشان در پسرها
وجاني تامي پسرهايشان كه گرفتند تصميم وهمسرش كريستينا
تا.باشند نداشته تفنگي يا و كامپيوتري بازي نوع هيچ
بستهها از يكي كه وقتي.رسيد تامي تولد جشن دومين اينكه
متهاي فورا كردند ، باز بود ، پدرش ابزار جعبه مثل كه را
:گفت و گرفت مادرش به رو و برداشت را
"!مامان كنم ، شليك تو به ميخواهم"
و جامعهشناسي رشتههاي فارغالتحصيل كه كريستينا به
و دخترها بين واقع در كه بودند داده ياد بود روانشناسي
ميكرد اظهار او اما.ندارد وجود تفاوتي چندان پسرها
دبي خانم.است ديگري چيز واقعيت كه داده نشان تجربه
خود اسباببازي ماشينهاي چگونه پسرش ديد كه وقتي سلمنت
بازيش اسباب آدمهاي يا و ميكند پرت بلندي ديوار از را
نقاشيهاي همه از بيشتر.بود كرده تعجب ميدهد شكنجه را
و گلوله شليك بمب ، انفجار -ميكرد نگران را او پسرش
:ميگفت او -ميكرد له را ساختمانها و مردم كه تانكهايي
و او اما ".ميكرد دلواپس مرا نقاشيها اين خشونت"
كمي خيلي تعداد كه زيرا باشند نگران خيلي نبايد كريستينا
خشونت واقعي دنياي وارد خشونتآميز تخيلات از پسرها از
.ميشوند
درباره پژوهش صرف را سال يك ويلدراسميت باربارا خانم
و كرد شهر درمركز واقع مدرسهاي در پسرها تخيلي بازيهاي
نقش هم آميز خشونت فيلمهاي حتي كه رسيد نتيجه اين به
ميدادكه توضيح او گزارشهاي.دارد پسرها رشد در مثبتي
اندازي ، مچ تيراندازي ، درباره پسرهاداستانهايي چگونه
كه زماني اما.ميسازند خشونت اشكال ديگر و تصادف
.ميشود تمام نيز خشونت ميرسد ، پايان به داستانهايشان
و واقعيت بين مرز خوب خيلي پسرها اسميت ، ويلدر عقيده به
رساندن اتمام به و همكاري وهمچنين ميگيرند ياد را تخيل
ديگري متخصصان.ميگيرند ياد را يكديگر كمك به داستان يك
اين ساختن كه دارند عقيده بتلهيم برونو آقاي مثل
.ميكنند كمك همكاري به تمايل نوعي شكلگيري به داستانها
وقتي روزي.نميكند برقرار رابطه ديگران با آساني به او
كه شد متوجه آمد خانه به مدرسه از پائولودنكن ، خانم پسر
مستقيم و گذشت مادرش كنار از شتاب با اواست ناراحت او
.رفت اتاقش طرف به
آغوش طرف به احتمالا است ، كلافه يا و عصباني كه دختري
.ميكند تعريف را ماجرا گريه با وبياختيار ميدود مادرش
مشكلاتشان تنهايي به كه دارند سعي پسرها معمولا اما
.بيايند نظر به "بچه" يك ونميخواهند كنند راحل
كه چيزهايي درباره پسرها با بخواهيد اگر":ميگويد پولاك
غيرمستقيم كنيد سعي كنيد ، صحبت ميدهند آزار را آنها
انجام سرگرم را خود حال درهمان و شويد گفتوگو وارد
".كنيد كارديگري
و روانشناسي درباره پروژهاي دستيار كه بروئر براني خانم
ميخواهند خانم نفر دو وقتي":ميگويد است ، پسران رشد
به مينشينند ، كنند ، صحبت چيزي درباره محرمانه بهطور
"داري؟ احساسي چه " ميپرسند ، و ميكنند نگاه يكديگر
صحبت هم با كنند نگاه يكديگر به اينكه بدون مردهااغلب
در كه ديد خواهيد كنيد نگاه را مرد نفر دو اگر.ميكنند
ميكنند صحبت هم با هستند ديگري كار انجام مشغول كه حالي
بيشتر زمان اين در و ميكنند نگاه فوتبال مسابقه مثلا
يا و دستپاچه اينكه بدون ميشوند بيان كم كم خصوصي مسائل
دوچرخه تعمير در كه مادري":ميگويد او.شوند خجالتزده
ميكند ، صحبت خودماني او با و ميكند كمك پسرش به
كه اين تا ببرد پي پسرش درباره بيشتري مسائل به ميتواند
پي موضوع اين به پائولودنكن "دهد قرار فشار تحت را او
اتاق از پسرش تا ماند منتظر هوشيارانه او بود ، برده
درحالي.بروند سواري به پيشنهادكرد او به سپس آمد ، بيرون
اطراف چيزهاي به بودند نشسته هم كنار اتومبيل در كه
اتفاق برايش درمدرسه كه را ماجرايي ميكردند ، خودتوجه
كه گفت او.كرد تعريف مادر براي آهستگي به بود ، افتاده
با فقط مادر و است گرفته قرار تمسخر مورد مدرسه در چطور
.ميكرد كمك او به كردن گوش خوب
ريدرزدايجست:منبع
عبدلي مريم:ترجمه
ايدزدر ويروس به افرادآلوده درصد 90
ميبرند سر به سوم جهان
گفت40 جامعه به اطلاعرساني و ايدز كنترل همايش دبير
كه هستند ايدز ويروس به آلوده جهان در نفر ميليون تا 50
.ميبرند سر سومبه جهان در تعداد اين درصد 90
سل ، به نسبت را ايدز اپيدمي و سرايت پناه ، عفت دكتر
.دانست فراگيرتر بيماريهايعفوني ساير و طاعون
آلوده نفر يك ساله ، تا 49 انسان 15 يكصد هر از:گفت وي
والدين دنيا در كودك ميليون حدود 10 و است ويروسايدز به
.دادهاند دست از ايدز بهبيماري ابتلا علت به را خود
ميليون تاكنون 19 ايدز" كه است شده اعلام ديگر سوي از
".داشتهاست درجهان قرباني نفر
و تهران پزشكي علوم دانشگاه علمي هيات عضو سودبخش دكتر
و شيوع وضعيت تشريح با نيز عفوني متخصصبيماريهاي
انتقال:گفت جهان ، و درايران ايدز بيماري انتقال راههاي
طريق از تزريق ، 10درصد طريق از درصد ايران 13 در ايدز
درصدها اين كه است جنسي طريق از درصد و 13 خون تزريق
اين در بايد لذا.است درصد و 80 ، 3 ترتيب 12 به درجهان
.گيرد صورت كاربيشتري زمينهها
تقلب بر موثر انگيزش عوامل بر مقدمهاي
تقلب؟ چرا
غيرصادقانه يا صادقانه رفتار در مهمي نقش انگيزشي عوامل
به تقلب و شكست از ترس انگيزش ، بين تعامل.ميكند ايفا
داده نشان (1971) پيرلين توسط تحقيقي در آشكار گونهاي
جهت در والدين فشار گرچه كه دريافت پژوهشگر اين.است شده
دارد ، ارتباط كودكان در بيشتر تحصيلي باموفقيت پيشرفت
نيز تقلب براي بيشتر انگيزش به است ممكن فشارها اين اما
كودكانشان براي والايي آرزوهاي والدين اگر.شود منتهي
دهند ، قرار شدن موفق براي فشار تحت را آنها و باشند داشته
اين از باشند داشته قرار پاييني درآمد سطح در اما
به دستيابي براي انگيزش.زد سرخواهد تقلب بيشترين كودكان
امكان مادي محدوديتهاي دليل به اما است ، زياد موفقيت
اگر كه شده كشف همچنين.ميشود محدود والدين اهداف تحقق
فشار تحت را هوشي توانايي لحاظ از محدود كودك والدين
غيرصادقانه رفتار بگذارند موفقيت به نيل براي زيادي
.شد خواهد واقع بيشتري
تقلب و گروهي عضويت
رفتار و دارد سروكار آن با كودك كه گروهي معيارهاي
همبستگي ميگذارد ، تاثير او اخلاقي رفتار در او اطرافيان
و برادران و خواهران صداقت و كودكان صداقت بين زيادي
گروههاي.(مي 1930 و شدن هارت) دارد وجود آنها والدين
ميگذارند ، تاثير كودك برصداقت خانواده از غير نيز ديگري
آموزشگاهي وضعيتي يا كلاس يك در دانشآموزان كه هنگامي
صداقت الگوهاي حيث از بيشتري شباهت ميشوند جمع هم دور
طبق بر را رفتارخود آنها.ميكنند پيدا يكديگر با
و ميكنند مشاهده خود پيرامون كه رفتاري گروه ، هنجارهاي
در.ميكنند تعديل گروه اعضاي ساير شده كلامي معيارهاي
از كمتر ميشود تاكيد دروني كنترل نظام بر كه مدارسي
دارد قرار مراقبت تحت دقت به آنها در امتحانات كه مدارسي
اين ، بر علاوه.(گي 1965 مك و بونجيان) دارد ، وجود تقلب
برخي ميان در تقلب نيز خاص آموزشگاهي وضعيتهاي برخي در
.ميشود يافت پرجنبوجوش گروههاي و بالغ دانشآموزان
از بيش برادري و خواهري دستههاي اعضاي ميان در مثلا
فلدمن هنرينگتون ، )دارد وجود تقلب غيرهمبسته دانشآموزان
اتفاق حسب بر كه دانشآموزي نيز كلاس يك درون حتي (1964
احتمال ميكنند تقلب كه شود نشانده دانشآموزاني ميان در
.يابد افزايش وي غيرصادقانه رفتار كه دارد وجود بيشتري
تقلب برابر در مقاومت يادگيري
تا كنند كمك كودك به ميتوانند وضعيتي عوامل از انواعي
از و نموده مقاومت وسوسه مقابل در كند ، حفظ را خود صداقت
از والدين ، انضباطي اقدامات گوناگون انواعبپرهيزد تقلب
ارائه نيز و شده زمانبندي دقيقا و متناسب تاديب قبيل
برابر در مقاومت افزايش به نكردن تقلب براي منطقي توجيهي
نيز ترتيب همين به.(كوژينسكي 1983) ميكند كمك وسوسه
تقلب كاهش در اغلب ميكنند پيروي مقررات از كه الگوهايي
ديگري پذيرش قابل رفتار اگر الگوها.(گروسك 1979) موثرند
مقاومت مقررات از تخطي برابر در فرد كه زمان همان در را
فرد رفتار بر زياد بازدارنده تاثير دهند نشان ميكنند
يادگيري با اغلب كودكان همچنين (وپري 1977 باسي)دارند
فعال گونهاي به ميتوانند رفتاركردن صحيح راههاي درباره
از والدين اگر.دهند ياري مقررات از تخطي عدم در را خود
به رسيدن براي كه دهند ياد كودكان به پائين سنين
موقعيتهايي ، باايجاد نيز و كنند صبر خواستههايشان
قادر اندازند تاخير به را كودك خواستههاي به دستيابي
در مقاومت و اخلاقي معيارهاي رشد رادر كودكان بود خواهند
.دهند ياري غيراخلاقي وسوسههاي برابر
توانستهاند كه كودكاني است شده ثابت متعددي تحقيقات در
افراد نوجواني در بيندازند تاخير به را پاداش به دستيابي
.بودهاند اجتماعي لحاظ از شايستهتري
:منابع
جلد 2 معاصر ديدگاه از كودك روانشناسي:ميوس هنرينگتون ، اي
روانشناسي زمينه هليگارد ،
چوپاني مريم
تربيتي روانشناسي ارشد كارشناس
راه در به كمك تازه شيوه :حادثه آنسوي
ماندگان
و سارقان دام در احتمالي گرفتاري از ترس :اجتماعي گروه
شيوهاي تا داشت آن بر را نوعدوست شهروندي آدمربايان ،
.گيرد پيش در ماندگان درراه به كمك براي را تازه
شب يك در كه شد آغاز آنجا از ماجرا ما ، خبرنگار گزارش به
ساعت در شهرري شهروندان از يكي فراهاني مرتضي پاييزي سرد
در كه بود حركت در شهرري سوي به ورامين از شب 11
در كه كرد مشاهده را جوان سه نيزار از پوشيده منطقهاي
شده تمام آنها اتومبيل بنزين گويا و ايستاده جاده كنار
از گرفتهاند دست در كه گالني با مسير ادامه براي و
ميگويد شهروند اين ميخواهند ، بنزين عبوري اتومبيلهاي
گفتم خود با شدم رد جوان سه اين كنار از سرعت با وقتي
انتخاب آدمربايي يا و سرقت براي را تازه ترفندي حتما
كنار از و افزودم خود سرعت بر دليل همين به كردهاند ،
.گذشتم سرعت به نيزار
ياد به كه بودم نشده دور منطقه اين از كيلومتر دو هنوز
جاده مسير در زمستاني شب يك در پيش سال چند آوردم
خود همراهان از يكي با و كردم تمام بنزين قم - تهران
آن سرنشين از و ميگرفتيم كه را اتومبيلي هر جلوي
ما كنار از سرعت به بدهد ، بنزين ما به كه ميخواستيم
و من شب آن ميداد ، ادامه خود حركت به و ميگذشت
داخل در و جاده كنار در صبح تا اميرعليپور خواهرزادهام
به عبوري خودروهاي از يكي روز روشنايي در و مانديم ماشين
:ميافزايد شهروند اين.آمديم تهران به ما و داد بنزين ما
سهجوان آن وضعيت نكند كه زد نهيب من به ماجرا اين مرور
در هم غرضي و قصد و باشد من شبيه هم
بنزين ليتر چهار كردم ، ترمز يكباره به لذا.نباشد ميان
كه اين براي و برگشتم را مسير همان و كشيدم ماشين از
افكار كردن پياده احتمال هم درصدي و باشم كرده هم احتياط
خط از كه اين از پس باشم ، داده جوان سه آن در را شيطاني
محض به و زدم دور جلوتر كمي گذشتم ورامين سوي به عبوري
به را بنزين چهارليتري گالن رسيدم آنها نزديك به اينكه
سوز در جوان سه اين كه نيت اين با كردم پرتاب آنها سوي
قم جاده در كه ماجرايي همان گرفتار پاييزي شب يك سرماي
.نشوند شد ، همراهم و من نصيب
جهت دو از همشهري روزنامه در ماجرا اين انعكاس:نتيجه
مشاهده محض به كه اين يكي.است شهروندان براي عبرت درس
فرد اين كه نكنند فكر شب تاريكي در راهماندهاي در
كمك امكان اگر كه اين ديگر. دارد سر در را شيطاني افكار
نجات مهلكه از را گرفتار فرد پيشگفته شيوه همين با هست
اندازهاي به بايد جادهها امنيت همه از مهمتر و دهند
فرد شد ، گرفتار و ماند جادهها بين در كسي اگر كه باشد
در است بالا توقف ايمني ضريب كه اين از اطمينان با ديگري
.نكند ترديد خود همنوعان به كمك
كرد تكذيب را گنجي ادعاي نجفآبادي دري
ديوان كل رئيس آبادي نجف دري حجتالاسلام :اجتماعي گروه
رسيدگي جلسه نهمين در اكبرگنجي اخير ادعاي اداري عدالت
.كرد تكذيب را برلين كنفرانس متهمان به
پاسخ پنجشنبه ، روز اداري عدالت ديوان دفتر سرپرست صمدي
در اداري عدالت ديوان كل رئيس آبادي نجف حجتالاسلامدري
:كرد بيان ايرنا خبرنگار چنينبه را ادعا اين با رابطه
در بنده رساندم ، شريف ملت اطلاع به قبلا كه همانطوري"
را رابطه اين در اطلاعي وهرگونه نبودم مسئله اين جريان
".ميكنم تكذيب
دردادگاههاي افراد است طبيعي":افزود نجفآبادي دري
."باشند خود اتهامات پاسخگوي بايد دادگاههايقيامت و دنيا
نه مسئله اين در":افزود اداري عدالت ديوان كل رئيس
اعمال پاسخگوي بايد خود متهمين ونهفتوايي ، بوده حكمي
بجاي بعضيها":كرد تاكيد نجفآبادي دري."باشند خويش
واحيانا پردازند ديگرانمي كردن متهم به خود از دفاع
حجتالاسلام ".ميباشند امني حاشيه دنبال خود تبرئه براي
ذيصلاح مراجع روزي كه كرد اميدواري اظهار نجفآبادي دري
در را شريف مردم و كنند رسيدگي افتراها قبيل بهاين
.دهند قرار امر جريان
دادگاه سوم شعبه در جاري سال آذرماه دوازدهم گنجي اكبر
چهار قتل دستور كه شد مدعي خود دفاعيات آخرين در انقلاب
و پوينده جعفر محمد ، فروهر پروانه و داريوش) آخر نفر
كرده صادر آبادي نجف ي در حجتالاسلام را (مختاري محمد
.است
|