قرآن اعجاز
پرستش حس
قرآن اعجاز
:اشاره
بياني معجزه يك ،(ص)پيامبراكرم معجزه قرآن اينكه با
انسان ساختن و تربيت براي تربيتي ، كتاب يك و بلاغي
آن آيات لابلاي در اما است ، اسلامي جامعه و مسلمان
مقاله اين در.دارد وجود علمي مسائل به فراوان اشارات
دانشگاه علمي هيات عضو خرمدل مصطفي دكتر قرآني پژوهشگر
علمي توضيح و شرح با همراه را آيات اين از شماري كردستان
.ميشود گرامي خوانندگان تقديم كه است كرده مطرح آن
آيين حقانيت سند و جاويدان معجزه و يزدان كتاب قرآن
زمان تارك بر تابان خورشيد بسان هميشه قرآن.است اسلام
تنها نه كه ميخواند تحدي به را مردمان همه و است درخشان
كتابي نگارش براي ايشان جملگي اگر بلكه دانشمندان ، يكايك
كاري چنين انجام از دهند ، هم دست به دست آن ، همسان
الجن و الانس اجتمعت لئن قل "ميگردند ، ناتوان و درمانده
لوكان و بمثله لاياتون القران هذا بمثل ياتوا ان علي
پريان جملگي و مردمان همه اگر بگو:"ظهيرا لبعض بعضهم
اين با را قرآن اين همچون اينكه بر شوند متفق و گردآيند
ارائه و بياورند و بسازند زيبا معاني و دلربا شيوههاي
هر.دهند ارائه و بياورند را آن مانند نميتوانند دهند ،
.شوند ديگر برخي مددكار و پشتيبان ايشان از برخي هم چند
و است آفريدگار جاويدان معجزه و يزدان كلام قرآن ، كه چرا
.نيست ساخته چيزي چنين آفريدگان محدود معلومات از هرگز
بنويسند قرآن همانند را كتابي نميتوانند تنها نه مردمان
سورههاي همسان سوره ده نميتوانند بلكه دهند ، ارائه و
:قل افتراه ، يقولون ام":بنمايند و بنگارند را آن
دون من استعطعتم من ادعوا و مفتريات مثله سور فاتوابعشر
فاعلمواانما لكم يستجيبوا لم فان صادقين كنتم ان الله ،
:".مسلمون انتم فهل الاهو ، اله لا وان بعلمالله انزل
است كرده تاليف را قرآن خودش محمد:ميگويند مشركان بلكه
قرآن اين اگر:بگو !ميدهد نسبت خدا به دروغ به را آن و
دروغين سوره ده (هم) شما است نوشته من چون انساني را
خدا از غير و بياوريد ما براي و بنويسيد را آن همانند
در اگر بطلبيد ياري به و كنيد دعوت ميتوانيد كه را هركس
.راستگوييد خويش ادعاي
حتي آن ، همچون سوره ده و قرآن همسان كتابي از گذشته
را قرآن سورههاي بسان سوره يك نميتوانند همگي مردمان
ممانزلناعلي ريب في كنتم وان":دهند ارائه و بنويسند
ان دونالله من ادعواشهداءكم و مثله بسورهمن فاتوا عبدنا
التي تفعلوافاتقواالنار لن و تفعلوا لم فان صادقين ، كنتم
و 23/بقره) ".للكافرين اعدت الحجاره ، و الناس قودها و
كردهايم ، نازل خود بنده بر كه آنچه درباره اگر:( 42
و بسازيد را آن همانند سورهاي هستيد ، دودلي و شك دچار
قرآن صدق بر كه خدا بجز را خود گواهان و دهيد ارائه
و آوردهايد كه چيزي صدق بر تا خوانيد فرا ميدهد گواهي
و راستگو اگر دهند شهادت ميدانيد ، قرآنش همسان
هم هرگز و -كنيد چنين كه نتوانستيد اگر و درستكاريد
و نيكو كارهاي انجام با كه است لازم پس -توانست نخواهيد
آن افروزينه از بخشي كه آتشي از را خود بديها از دوري
(شكنجه) براي كه آتشي داريد ، دور به است سنگ و انسان
.است گشته آماده كافران
با دهد؟ انجام را كاري چنين است توانسته كسي تاكنون آيا
بهانهاي پي در و بيدار اسلام دشمنان هميشه اينكه وجود
تمسخر و استهزاء باد به را اسلام وسيله بدان كه بودهاند
به چرا پس.كنند گوشزد را آيين اين بودن بياساس و گرفته
نميدهند؟ پاسخ زنده معجزه اين
جهان پيدايش
انفجار از پس جهان:ميگويد معروف دانشمند جينز ، جيمس
پراكنده و هستيپخش گستره در گازهايي صورت به ابتدا بزرگ
از ستارگان ، و كرات انفعالاتي و فعل اثر بر سپس بود ،
پيش قرنها قرآن..شدند متشكل آن از شمسي منظومه جمله
:است فرموده چنين
للارض و لها فقال دخان ، هي و السماء الي استوي ثم"
(فصلت /11)."طانعين اتينا قالتا اوكرها ، ائتياطوعا
دودگونه كه حالي در كرد ، آسمان آفرينش اراده خداوند سپس
و آسمان به...بود پراكنده بيانتها فضاي گستره در و
شكل و)آييد پديد نخواهيد چه بخواهيد چه:فرمود زمين
همان به و آمديم پديد فرمانبردارانه:گفتند (...گيريد
.فرمودهاي اراده كه درآمدهايم صورت
جهان يگانگي و اتحاد
پهنه اين ، از پيش سال ميليونها ميگويند دانشمندان
گشته جدا هم از سپس است ، بوده گازهايي از پر فضا بيكران
شمسي منظومه جمله از و كرات ساير و ستارگان آن از و است
.است آمده وجود به ما
كه سنگهايي بويژه آسماني ، سنگهاي تجزيه وسيله به امروز
و منجمان كه پژوهشهايي و است رسيده ما دست به ماه كره از
خيلي تلسكوپهاي وسيله به و دادهاند انجام فيزيكدانها
كسب سيارات و ستارگان ديگر از خود نگارهاي طيف و قوي
دهنده تشكيل عناصر همين از نيز كرات اين كردهاند ، اطلاع
.گرفتهاند شكل زمين كره
منزله به كه است شده ساخته همساني عناصر از كيهان سراسر
و خورشيدها و ستارگان از اعم ماده ، جهان ساختمان مصالح
صد از بيشتر عناصري چنين شماره.هستند زمينها و كهكشانها
شده شناسايي و كشف عنصر تاكنون 104 عناصر اين از.است تا
وان كفر يرالذين اولم":ميفرمايد مجيد قرآن.است
(انبياء/30) "هما؟ تقاففتقنا كانتار الارض و السماوات
به خلقت آغاز در زمين و آسمانها كه نميبينند كافران آيا
متصل هم به يكپارچه فضا ، گستره در عظيمي توده صورت
دروني انفجارات و مداوم حركات اثر بر) سپس و بودهاند
صورت به تدريجا و ساختهايم جدا هم از را آنها (هولناكي
.آوردهايم در كنوني جهان
"زمين كره و ماه و خورشيد حركت"
گردش به معتقد اينكه سبب به زيادي دانشمندان اروپا در
گرفتند قرار وحشيانه شكنجه مورد كليسا طرف از بودند زمين
از يكي امر اين خوددادند دست از را خود جان برخيها و
.كرد گريزان و بيزار دين از را اروپاييان كه بود اموري
است ، شده گرفته خورشيد از ويژه دوربينهاي توسط كه عكسهايي
اين.ميدهد نشان آن سطح روي بر را تاريكي لكههاي
هر و حركتند حال در ميشود ، گفته "كلف" بدانها كه لكهها
...ميشوند ديده خورشيد سطح روي بر روز چند هفتهاي چند
به خورشيد حركت نمايشگر غرب ، به شرق از لكهها اين حركت
علاوه خورشيد.ميگيرد صورت روز طي 5/25 كه است خود دور
خود خانواده با كه است انتقالي حركت داراي وضعي ، حركت بر
.است حركت در شمال سمت به جنوب از كيلومتر ثانيه 20 هر در
(1)
حركت حال در كهكشانها تمام بلكه شمسي منظومه تنها نه
كرد تشبيه حركت حال در كشتي به را دنيا ميتوان.هستند
بعضي.عظيم كشتي اين در هستند مگسهايي منزله به كرات كه
در نيز برخي و گردشند و چرخش در كشتي داخل در مگسها از
به همه اين ، وجود با وليلميدهاند آن كنار و گوشه
.حركتند در كشتي همراه
هزار ده كائنات ، قعر در بشر امروز تا كنيد توجه است لازم
دويست كم دست آنها كدام هر كه كرده كشف كهكشان ميليون
كه است شده كشف امروزه (2)..دارند ستاره ميليون
در ما خود كهكشان كه كهكشانها سنگينترين و عظيمترين
سال ميليارد چند و است نخودي دانه منزله به آنها برابر
در كيلومتر حداقل 1000 سرعت با و دارند فاصله ما از نوري
حركت در نامعلومي مقصد سوي به زميني مقياسهاي به ساعت
سرعت 250 با كه است سال ميلياردها ما كهكشان...هستند
(3)ميرود كجا به نيست معلوم فضا در ساعت در كيلومتر
اشاره كرات حركت و گردش به متعددي آيات در مجيد قرآن
:ميفرمايد جمله از.است كرده
العليم ، العزيز تقدير ذلك لمستقرلها ، تجري والشمس"
لاالشمس.القديم كالعرجون عاد حتي منازل قدرناه والقمر
في كل و النهار ، سابق ولاالليل القمر ، تدرك ان لها ينبغي
(3840/يس) ".يسبحون فلك
دارد ادامه
:پانوشتها
صفحه 13 شيرازي ، بيآزار تاليف سپهر گردون:نگا -1
:تاليف بزرگ ، خداي جستجوي در دانشمند هزار دو:نگا -2
صفحه 15 برزگر ، فرامرز ترجمه.روايه دايموند
و 231 صفحات 33 سابق ، مرجع -3
پرستش حس
( پاياني بخش ) الهي اديان پيام
واز كرده مخلوط مسيحيت با را ايراني افكار نيز ماني
اقتباس خود ميل به پول سينت رسالههاي و مقدس كتابهاي
هر و عنصر هر در كه داشته عقيده قدرت دو به ماني.كرد
داشته قطعي و ثابت نظر عالم به نسبت و دارد وجود مخلوقي
عالم كه بود گرفته نظر در روحاني جغرافياي دنيا براي و
و خوبي كه ميكرده تقسيم غيرمساوي و مشخص قسمت دو به را
كه بود معتقد او.داشتهاند فرمانروايي آن در بدي
بهشت به كه برگزيدگان ، :هستند دسته سه بر انسانها
بين كه گروهي و ميروند جهنم به كه بدكاران ، ميروند ،
.هستند بخشش قابل و مرددند گروه دو اين
اينجا در كه هستند هم ديگري مذاهب فوق موارد به توجه با
هر الهي غير مذاهب تمامي اما است ، نشده آنها از ذكري
پيروانشان كه هستند عبادي خاص مراسم و آداب داراي كدام
اين بارز نكته.هستند مراسم آن اجراي به پايبند بيش و كم
از ندارند الهي منشا كه مذاهب اين سرمنشا كه است اين بحث
و شده ايجاد انساني فطري پرستشهاي حس اشتراك و اجتماع
منتشر و افشاگر الهي پيامبران چون را خود فردي عموما
اين مذاهب همه در مشترك نكتهاست دانسته آيين آن كننده
و رياضت نفس ، با مبارزه موجود ، يك به عشق و پرستش كه است
حيوانات ، نمودن قرباني حتي و نعمات بعضي از ممنوعيت و زهد
.دارد وجود متفاوتي اشكال به
بسياري در شدهاند آغاز منشا يك از چون الهي مذاهب ولي
زمان طي در چند هر دارند ، اشتراك آيينهايشان و مراسم از
است ، شده ايجاد مراسمشان در فراواني تحريفات و تغييرات
حس احياء به تاكيد و توصيه الهي و توحيدي اديان همه اما
ذاتا انسان اينكه گو.نمودهاند انسان در نهفته پرستش
.است شده خلق عاشق ، و پرستنده دارنده ، دوست ساجد ، موجودي
يعني) اسلام دين و آسماني پيام حامل همه الهي پيامبران
تمامي براي (خداوند اراده برابر در انسان شدن تسليم
و يهوديت چون اسامي و بودهاند اعصار همه در انسانها
به بنا كه بوده خدا يك از شده نازل همه اسلام و مسيحيت
كه اسلام دين والا است آمده مختلف صور با زماني شرايط
توسط ميشود الهي مذاهب ديگر و يهود و مسيحيت شامل
ابراهيم كه نيست اينگونه و است شده كامل (ص)خاتم پيامبر
.باشد داشته ديگر پيامي هود و پيامي يعقوب و پيام يك
خدايان و است يكي خدا اولا كه پيام يك داراي همگان بلكه
با تنها زمين كره بر زندگي در سعادت ثانيا.نداريم
ميباشد ميسر يكتا خداوند اراده برابر در شدن تسليم
رسول را آن ممكن نحو كاملترين و زيباترين كه.ولاغير
و پرستي دوگانه عقايد اينكه براي و ميدارد بيان (ص)اكرم
ثنويت مسيحيت ، تثليث چون پرستي چندگانه و سهگانهپرستي
مسلمين ميان در مصري و هند متعدد خدايان پرستش و زرتشتي
خدا يگانگي بر تاكيد بارها مسلمين عبادت در نكند ، رسوخ
احد ، الله هو قل الله ، الا لااله اكبر ، الله:است شده
اصرار خداوند يگانگي بر همگي كه احد ، كفوا له يكن ولم
.دارند
مسيحيت در كه آدمپرستي شركآميز و خرافه افكار طرد جهت
و پسر و پدر) خداست فرزند يا خداست ، مسيح كه ، داشت رواج
صليب به نه و شد كشته نه كه بود انساني انسانها ديگر چون
چه هر و داد نجات مرگ خطر از را او خدا بلكه شد ، كشيده
كه تثليث اينگونه همچنين و است اشتباه بگويند اين غير
بدان خود ثالوث در باستان مصريان در مسيحيت بر علاوه
ثالوث همچنين و (هورس و اوزيريس ايزيس ، ) داشتند اعتقاد
ديانت در برهمايي ثالوث و منات و عزي لات ، جاهلي ، عرب
آفريقايي قبايل الهي ثالوث و ويشنو و شيوا برهما ، و هند
براي و است داشته وجود مولنجو و بيبو ميزيمو ، :بانتو
و اذهان از كلا را شركآميز پرستي گانه سه اينكه
پيروانش بين در اينكه براي حتي و كند حذف مردم باورهاي
كه نكند ، پيدا شيوع و رخنه شركآلود افكار اين نيز
فرزند يا خداست ، پس است معجزهگر چون (ص)محمد نعوذبالله
هنگامه در كه:فرمود امر پيروانش به تاكيد با خداست ،
:كه برسانند همه گوش به و برآورند فرياد اقامه و اذان
و خداست سوي از نبي و پيامآور و خداست فرستاده محمد آري
.بس
نماز در و است شده ممنوع پرستي چندگانه اسلام در همچنين
آقاي قول به و ميدهيم گواهي خدا يگانگي به مرتبا
خود خداي انديشه از را بشريت اسلام همچنانكه" انورالجندي
داد نجات نيز الهه تعدد از را او بخشيد رهايي جنگ خداي و
و زاييده خود نه كه كرد مطرح را يگانهاي و يكتا خداي و
(19)"نيست او نظير كس هيچ و است شده زاده ديگري از نه
.خالص توحيد يعني
به فطرتش در كه همانطور را انسان خداوند ميگيريم نتيجه
انسانها ، بين از پيامبران فرستادن و گزينش با نهاده وديعت
جهت صحيح نحو به -پرستش حس -فطري غريزه اين هدايت به
ضلالت بيراهههاي از و نموده هدايت نيكبختياش و سعادت
.است رهانده
: پانوشت
صفحه 161 المعاصر ، العالم و الاسلام -19
|