شناخت و زبان
مترجم و زبانشناس ;صفوي كوروش دكتر با گفتوگويي
قانونمنديهاي علمي مطالعه دانش را زبانشناسي اگر :اشاره
با نسبتي چه زبان و چيست زبان پس بدانيم ، زبان عام
را شده ياد پرسشهاي بيگمان دارد؟ شناخت و انديشه
در حكمي و فلسفي انديشهورزي سپيدهدمان از ميتوان
نوزايي و ميانه سدههاي به تا كه گرفت سراغ شرق و يونان
سده آغازههاي در و رسيدند جديد عصر و روشنگري سپس و
تاثير زير كه روبهروييم زبانشناسي در نو نگرشي با بيستم
.شد منتقل جديد حوزهاي به دوسوسور فرديناند انديشههاي
در جديدي مكتب به زبان درباره سوسور انديشههاي تاثير
از موجي و انجاميد نامساختگرايي به انساني علوم جهان
.كشانيد خود دنبال به شده ، ياد نگرش با را انساني دانشهاي
و ساخت يك چونان را زبان زبانشناسي ، حوزه در ساختگرايي
و همنشيني محور در زباني گوناگون عناصر از كه نظام
پيوندهاي شناخت و بررسي به و ميداند شده ، تشكيل جانشيني
پي از كه مطلبي.ميپردازد زباني ساختي عناصر متقابل
نويسنده ، صفوي كوروش دكتر با است گفتوگويي ميآيد ،
دوره" كتاب ترجمه مناسبتچاپ به كه مترجم و زبانشناس
.است گرفته صورت "عمومي زبانشناسي
انديشه گروه *
ارشاد محمدرضا :از گفتوگو
ميشناسيم زبانشناسي نام به امروزه كه دانشي ماهيت *
از شناسي پديدار بررسي يك بخواهيم اگر كلي طور به و چيست
ميكنيد؟ ارزيابي را آن چگونه باشيم ، داشته آن
آن پشت قرن حدود 25 زبان ، پيشينهاي مطالعه مورد در -
بررسيهايي از مجموعهاي آغاز در مطالعات اين دارد ، قرار
مثال براي.است همراه فلسفي انديشههاي با بيشتر كه بوده
واقع در كه -افلاطون سوفيست يا كراتيلوس رساله در
اين با -دانست سقراط آراي تفسير نوعي به را آنها ميتوان
اشتات" كتاب زمان همان در يا.ميشويم روبهرو مطالعات
- سانسكريت زبان دستور آن در كه داريم را پانيني "هيايي
بحث مورد -باستان هندي زبان آواشناختي بيشترسامانه البته
بخواهيم را زبانشناختي قدمت اگر پس.است شده داده قرار
را آن بايد شده ، انجام زباني مطالعات كه بگيريم زماني از
آن اروپاي در رساند ، چه ميلاد از پيش چهارم قرن حدود به
زبانشناسي ببينيم بخواهيم اگر اما.آسيا در وچه زمان
چگونه مطالعات آن ببينيم بايد شده ، شروع كجا از امروزه
طريق از بيشتر كه مطالعاتي آن.است رسيده امروز به
گسترش رواقيان و اسكندرانيان دست به شده آغاز فلاسفه
.رسيد رنسانس و نوزايي دوره وسطي ، قرون به تا كرد پيدا
مطرح زبان مطالعات كنار در هم فلسفي مطالعات نوعي اصل در
از يكي كه جونز سرويليام كه ميرسيم دورهاي به تا بود ،
مطرح كلكته در خود سخنراني در بود ، انگليس سياستمداران
و يوناني ميان آن از و زبانها از مجموعه يك كه كرد
براي هم دلايلي دارند ، خويشاوندي هم با وسانسكريت لاتين
نوع يك به زبان سنتي مطالعات دوران اين از.كرد مطرح آن
يا فقهاللغه آن به امروزه كه ميانجامد جديد مطالعه
نگاه دقيقتر اگر.ميگوييم تطبيقي تاريخي زبانشناسي
نظري زبانشناسي از بيشتر قدمتش تاريخي زبانشناسي كنيم ،
دو جونز ، سرويليام از پس.است ميشود ، مطرح امروزه كه
مطالعات ادامه گروه يك ;داريم يكديگر كنار مطالعه شاخه
فن" كتاب نويسنده تراكس ديونيسوس آراي به كه هستند سنتي
سرويليام آراي دنبال به ديگر گروه برميگردد ، "دستور
زبان ريشهشناسي و زبان منشا دنبال به واينان هستند جونز
ميان از و ميرسند نودستوريان به دوم گروه.بودند
به بيستم قرن اوايل در دوسوسور فرديناند نودستوريان
كتاب.ميشود شناخته نظري زبانشناسي بنيانگذار عنوان
دوتن.ننوشت سوسور خود البته را "عمومي زبانشناسي دوره"
وي دانشجويان يادداشتهاي از بهرهگيري با وي همكاران از
آن چاپ به ژنو دانشگاه در زبانشناختي درسهاي دوره سه در
به امروزه كه است رشتهاي آغازگر كتاب اين.كردند مبادرت
.ميشود شناخته نو زبانشناسي نام
زبان دانش گسترش و پيدايي روند از شما كه چشماندازي *
و بررسيها بيشتر كرديد ، اشاره بيستم سده آغازههاي تا
پيوندهاي و زباني خانوادههاي و تطبيقي و تاريخي مطالعات
فرديناند از گويابردارد در را زبانها ميان ريشهشناختي
و تاريخي زمينه از جداي زبان كه است بعد به دوسوسور
(Structure) ساخت يك عنوان به ريشهشناختياش ، پيوندهاي
و چيست نو زبانشناسي در دوسوسور جايگاه.ميشود بررسيده
پذيرفت؟ جديدي شكل و تعريف چه زبانشناسي پس اين از
بعد به سوسور زمان از ميتوان كه تعريفي سادهترين -
مطالعه زبانشناسي كه است اين داد ، ارائه زبانشناسي براي
اين در كه نيست مشخص هنوز صورت هر به ولي است زبان علمي
اگر چيست؟ بودن علمي از مقصود ،"زبان علمي مطالعه"
دچار بشناسيم ، را آن اصلي عناصر تعريف يك در ما نتوانيم
تعريف را كره بخواهيم اگر كنيد نگاه.شد خواهيم مشكل
اگر طبعا ولي ميشناسانيم دايره طريق از را آن كنيم ،
براين.نيست روشن وي براي تعريف اين نشناسد را دايره كسي
علمي مطالعه" برروي تاكيد اين كه ببينيم بايد ما اساس
صرفا اگر گرنه و چيست بعد به سوسور زمان از "زبان
قرن پنج و بيست از -شد گفته كه همانگونه -كه باشد مطالعه
خود به بايد مساله اين بررسي براي.است شده شروع قبل
.كرد مراجعه "عمومي زبانشناسي دوره" كتاب در سوسور آراي
نظام يك بهعنوان را زبان بار اولين براي سوسور
براين و ميكند معرفي اجتماعي نهاد يك و نشانهشناسي
زباني اصول تجويز به زبانشناسي كه دارد تاكيد نكته
زبان دهنده تشكيل قواعد توصيف به بلكه نميپردازد
قرن فيزيك و شيمي در ما كه نگرشي همان عين.ميپردازد
هيچ امروزه شما.ميبينيم بعد به هيجدهم و هفدهم
آونگ كه باشد نظر براين مثلا كه نميبينيد را فيزيكداني
بگويد كه نيست شيميداني هيچ يا.است آتود ماشين از بهتر
بر مساله.است كلريدريك اسيد از بهتر سولفوريك اسيد
زبانشناسي در.تجويزها بدون پديدارهاست واقعيات سرتوصيف
آن براساس كه سنتي ديدگاه يكي:داريم ديدگاه دو اكنون
كه وقتي اساس براين.بنگريم زبان به ادبي نگرش با بايد
صورتهاي ميشويم ، مجبور كنيم ، ويرايش را متني ميخواهيم
ويرايش براي كه معنا اين به.كنيم تجويز را زباني درست
و باشد گونه اين بايد متن اين كه ميگوييم متن يك
را نبايدها و بايدها دسته يك واقع در.نباشد آنگونه
سنتي مطالعات از شاخه اين نميتوان البته.ميكنيم تجويز
ميخواهيد وقتي شما روي هر به كه چرا كرد انكار را زبان
پايبند اصول سري يك به بايد كنيد ، ويرايش را متن يك
.باشيد
زبان و (Parole)گفتار ميان سوسور كه تفاوتي واقع در *
برميگردد؟ مساله همين به است ، قائل (Langue)
زبانشناسي كه بگوييم ما اگر.است طور همين دقيقا بله -
و ادبيات چون مطالعاتي و ميپردازد (Langue)زبان خود به
به زبان تجلي اصل در كه (ادبي انواع معناي در) سبكشناسي
با باشد ، ميكند ، مطرح گفتار زيرعنوان سوسور كه صورت آن
دو اين البتهمواجهيم هم از متمايز مطالعات از شاخه دو
ادبيات متخصص و زبانشناس ;يعني يكديگرند خدمت در شاخه
ميشود باعث سويه دو خدمت اين.هستند هم درخدمت و مكمل
بخشي آن اما بيابند ، رشد هم كنار در مطالعاتي شاخه دو كه
شاخههاي به ميشناسيم ، زبانشناسي عنوان تحت امروزه كه
آراي زيرتاثير آنها از بسياري كه ميشود تقسيم مختلفي
ميگويد سوسور كه هنگامي مثال براي.است گرفته شكل سوسور
آن سراغ هم جامعهشناسي طبعا است ، اجتماعي نهادي زبان
:چون رشتهاي ميان دانشهاي طريق اين از و ميآيد
وقتي.ميگيرند شكل زبان قومشناسي و زبان جامعهشناسي
خوب است ، ذهني -رواني پديدهاي زبان ميگويد سوسور
;ميشود گفته كه هنگامي ياميشود مطرح زبان روانشناسي
مختلف قسمتهاي به را زبان مغزهستندكه در عصبي تكانههاي
ميگيرد شكل زبان عصبشناسي نام به دانشي ميرسانند ، مغز
هر بهميپردازد فراشد اين بررسي به زبان وعصبشناسي
ولي آورد ، پديد را زبانشناسي مختلف مكاتب سوسور آراي روي
محور دو روي بر را زبان كه است اين سوسور نظر اهميت
كه است ديدگاه اين بر اوميكند مطرح وجانشيني همنشيني
و جانشيني محورهاي از شبكهاي روي بر زبان نظام عملكرد
زيرعنوان زبانشناس را ، نظام اين.دارد قرار همنشيني
كتابش در واژه اين از سوسور خود البته.ميكند مطرح ساخت
ديدگاههاي از پس كه ميبينيم امروزه ولي است نبرده بهره
به كه ميشود مطرح زبان به خاصي نگرش سوسور ،
اصل در ساختگرا.است نامور (Structuralism)ساختگرايي
.است نظام و ساخت يا سيستم يك به معتقد كه است فردي
نيست صرف زبانشناختي مكتب يك ساختگرايي كه بگويم البته
ما چون.است زبان به علمي نگرش يك واقع در بلكه
لوياستروس اسطورهشناختي پژوهشهاي در را ساختگرايي
نوفرويدي روانكاو ;لاكان ژاك كارهاي در يا و مردمشناس
كه هنگامي ايران در متاسفانه ولي.ميبينيم نيز
آن از غرض كه ميرود اين بر گمان ميشود ، مطرح ساختگرايي
آراي تاثير زير مدت يك از بعد كه است زبانشناسي مكتب يك
.شد گذاشته كنار چامسكي
هماره كرديد ، اشاره نيز شما كه همانگونه دكتر آقاي *
پوزيتيويستها از است ، داشته وجود زبان به فلسفي نگرش
به معتقد كه گادامر و هيدگر چون فيلسوفاني تا گرفته
و فيلسوفان اين.بودهاند شناخت گونه زبان بنياد
از ميتوان چگونه كه بودهاند اين پي در انسانشناسان
هستي از آدمي شناخت بنيانهاي به زبان ساختار مطالعه طريق
نوعي به واقع در ساختگرايي كه گفت بتوان شايد و يافت دست
زبان درباره پرسشها اين تبيين بگوييم است بهتر يا و پاسخ
چرا باشدكه مسالهنيز اين توجيهگر شايد و است
فكر چه شما.شد آغاز زبان روي بر مطالعه از ساختگرايي
ميكنيد؟
يكي ;داريم فلسفي ديدگاه دو ما تقسيمبندي ، يك در -
ديدگاهها اين.ديدگاهساختگراست ديگري و گرا ذهن ديدگاه
بتوان جرات به شايد.داريم ارسطو و افلاطون دوره از را
-داريم دست در آثاري وي از كه ساختگرايي نخستين كه گفت
براي ارسطو.است ارسطو -بگذاريم كنار را شرق بوديسم اگر
كه ببينيم حال.ميكند طرح را طبقهبندي روش بار اولين
ميشويد وارد اتاقي به كه كنيد فرض چيست؟ طبقهبندي روش
داخل كه را اسبابهايي ما.است ريخته هم به آن چيز همه كه
يعني ميدهيم ، قرار خودشان جاي سر در ريخته ، درهم اتاق
واقع در ارسطوميكنيم طبقهبندي را چيزي هر واقع در
گياهان ، كه بود نگرش اين بر وي.بود زيستشناس و طبيعيدان
زيرشاخههاي به كدام هر نيز مقولهها اين حتي و جانوران
و گروه يك در را كدام هر بايد و هستند تقسيمپذير متعددي
ساخت يك به نگرش روش ، اين واقع در.داد قرار طبقهخاص
رواقيان آراي با و ميرسد اسكندرانيان به نگرش اين.است
هاي سده در و هلنيسم از بعد دورههاي در و ميشود تلفيق
.مييابد ادامه نيز نوزايي و ميانه
متوجه ميرويد ، "جونز سرويليام" سراغ شما كه وقتي حتي
توجه آنها ميان رابطه و زبانها نظام به او كه ميشويد
هم ساختگرايي اصطلاح.است ساختاري نگاه نوعي خود كه دارد
طرح ضمن در سوسور.ميشود مطرح سوسور از پس دقيقا
بر نشانه و مدلول و دال مانند ديدگاههايش از مجموعهاي
آمد خواهد بوجود دانشي آينده در كه است بوده عقيده اين
تاثير زير را آراء اين سوسور البته ;نشانهشناسي نام به
فيلسوف اينميكند مطرح ،"تل هيپوليت" ;همزمانش فيلسوف
كتاب اين در او"فهم باب در" نام به دارد كتابي فرانسوي
نشانه باب در او فلسفي نگرش.ميكند مطرح را نشانه مسئله
اين زيرا برميگردد ، بوديسم به واقع در مدلول و دال و
.شد مطرح بوديسم در بار اولين براي پديدهها ديدن لايهاي
زبان به نو نگرش اين بنيانهاي و ريشهها واقع در شما *
و ايران هند ، در ميتوان البته.ميدانيد شرق از را
دست زبان به قانونمند نگرش و فهم نوعي به ديگر جاهاي
شرقي ريشههاي درباره بيشتر كه ميخواهيم شما ازيافت
.بگوييد سخن نگرش اين
در و آمده شرق سر بر دنيا تاريخي مشكلات اكثر متاسفانه -
دادهايم دست از خودمانرا تاريخي آثار بيشتر ما نتيجه
فرو انديشه به را ما مانده ، جاي بر كه اندكي همان ولي
و اكدي سومري ، ميخي آغازين خطهاي !ببينيد شما.ميبرد
ميخي خط به كه هنگامي.هستند هجايي خطهاي درواقع عيلامي
الفبايي تدريج به خط كه ميبينيم ميرسيم ، باستان فارسي
است بزرگي تحول خط ، شدن الفبايي سمت به حركت اين.ميشود
زبانشناسي ميبايست دوران آن در كه است اين دهنده نشان و
نمونه.كند بدل الفبايي به را هجايي خط تا باشد بوده
متوجه ميكنيم ، بررسي را اوستا كتاب كه هنگامي ;ديگر
است ، در ميشده نقل سينه به سينه كه متوني اين ميشويم
، خطي كتابي ميانه فارسي خط روي از ساسانيان دوره ميانه
نه هزوارش ، نه خط اين در.ميشود ابداع آنها نگارش براي
كنار در واقعيشان تلفظ از جداي كه مصوت يا واكه چند از
خطي صورت هر به.دارد وجود (ميكنند توليد ديگر تلفظي هم
به آوانگاران امروزه كه خطي با بگوييم ، ميتوانيم كه است
ابداع.ميكند برابري آواها ، دقيق نظرضبط ميبرند ، از كار
كنيد فرض يا.ميخواهد زبانشناختي نگرش خطي چنين
دوره در و رفتهاند ميان از كه داشتهايم كتابهايي
،"كارمند" كتاب مثل ميشود ، برده آنها از نامي فقط اسلامي
كتابي اينكه به دارد اشاره جايي در بيروني ابوريحان كه
.ساسانيان دوره در ادبي صنايع و آرايهها از بحث در است
نقل كه اينجاست جالب ولي نداريم را كتابها اين نظير ما
جا به اندك آثار يا و ميشود كتابها اين از كه قولهايي
مطالعات از قوي زمينه يك كه ميدهد نشان آنها ، از مانده
نيز اسلامي دوره در يا.است بوده دوران آن در زبانشناختي
حاوي كه دارد "الحروف مخارج" نام به كتابي ابوعليسينا
اين بر برخي يا و است آواشناسي درباره دقيقي بحثهاي
ميانه فارسي خط كه مشكلاتي دليل به كه هستند عقيده
دوره در (آواها دقيق ضبط در ناتواني نظر از)داشته
آن بر كه تفسيرهايي نيز و اوستايي متون براي ساسانيان
(اوستايي) نام همين به خطي از بنويسند ، ميخواستند
در كه ميدهد نشان نگرش اين روي هر به.ميكنند استفاده
ويژهاي خط آن به وابسته زبان كه ميدانستند دوره آن
مساله ايننوشت هم ديگري خط به را آن ميتوان و نيست
اين اگر بنابراين.ميكند درگير را زبانشناسان هم امروزه
كه نظريه اين بر ميتوان باشيم ، داشته را ملاحظات
.داشت روا ترديد شد ، آغاز يونان از زبانشناختي مطالعات
دارد ادامه
|