شهرستانها در همشهري روزنامه توزيع توقف
تخصصي نظارتي دستگاه اعلامنظر به منوط
است مطبوعات
ميگيرد؟ شكل چگونه كاري وجدان
را فرزندان ، آينده خانه محيط آرامش
ميكند تامين
سيگار جايگزين را همراه تلفن جوانان آيا
ميكنند؟
فرايض انجام به نوجوانان ترغيب روشهاي
ديني
خدا ضيافت ماه رمضان
سينما آينه در شريعت و حقيقت
ارسال با روزنامهنگاران صنفي انجمن
قوه رئيس به حقوقي و تحليلي نامهاي
مطبوعات توقيف :كرد اعلام قضائيه
ملت حقوق مغاير روزنامهنگاران وبازداشت
است غيرقانوني و
دادگاه در فتح روزنامه دفاعياتمديرمسئول
مطبوعات
شهرستانها در همشهري روزنامه توقفتوزيع
تخصصي نظارتي دستگاه اعلامنظر به منوط
است مطبوعات
تهران دادگستري شعبه 1410 نامه ارسال خبر انتشار پي در
توقف لزوم بر مبني ارشاد وزارت داخلي مطبوعات مديركل به
روزنامههاي خبرنگاران شهرستانها ، در همشهري توزيع
با متعدد تماسهاي در ديشب غربي خبرگزاريهاي و داخلي
به نسبت موسسه اين واكنش جوياي همشهري روزنامه مديريت
.شدند قضايي دستگاه تصميم
اين از يكي به پاسخ در همشهري سردبير عطريانفر محمد
به معطوف شعبه 1410 محترم قاضي نامه كرد اعلام تماسها
تطبيق عدم خصوص در تهران دادگستري محترم رياست شكايت
در كه مطبوعات جديد قانون ماده 9 مفاد با همشهري فعاليت
.ميباشد شد تصويب پنجم مجلس كار اواخر
عدم لحاظ به كه حقوقي ايراد از فارغ:افزود عطريانفر
ما چون دارد ، وجود ماده اين مفاد با همشهري وضعيت تطابق
منتظر همچنان لذا نميدانيم قانون تفسير مرجع را خود
وزارت يعني مطبوعات تخصصي نظارتي دستگاه تا ماند خواهيم
وضعيت مطبوعات بر نظارت هيات و اسلامي ارشاد و فرهنگ
ادعاي با را آن شهرستانهاي توزيع نحوه و همشهري روزنامه
تكليف تعيين و بررسيكرده تهران دادگستري محترم رياست
هيات و ارشاد) مذكور دستگاههاي چنانچه لذا.نمايند
در توزيع توقف به ملزم و رامكلف همشهري موسسه (نظارت
هرچند كرد ، خواهيم تمكين طبعا ما كنند شهرستانها حوزه
حقوق از تا ماند باقيخواهد همشهري موسسه براي حق اين
دفاع اينكنيم دفاع قانوني مراجع در موسسه اين مشروع
به عطف عليالاصول قانون اين كه است نكته اين به معطوف
.است "انتشار" از غير "توزيع" مفهوم و نميشود ماسبق
ميگيرد؟ شكل چگونه كاري وجدان
و سنجش قابل معيارهاي اساس بر كارآيي و عملكرد ارزيابي
نگرش و فرهنگ ميتواند شغلي ارتقاء در آن دادن تاثير
را كاري وجدان و داده تاثيرقرار راتحت كار به نسبت
نمايد تقويت
و انسان بودن زنده مظهر شغل ، آن اخص معناي به و كار
اجتماعي و انفرادي زندگي داشتن براي.است انساني زندگي
جايگاه كه است وسيلهاي تنها كار.كرد كار بايد بهتر ،
براي را سنگروي و كرده انسانيتر هستي پهنه در را انسان
به نسبت روز هر آن ناملايمات بر پيروزي و طبيعت تسخير
كار به ميتوان چگونه وليميكند مستحكمتر گذشته
كرد؟ پيدا دلبستگي
در حضور عدم مسئوليت ، احساس عدم كاري ، كم ميتوان چگونه
عدم مراجعين ، صحيح راهنمايي و پاسخگويي عدم كار ، محل
و كار كيفيت به توجه عدم اموال ، از صحيح مراقبت و حفاظت
با كار انجام و شغلي رضايت به را آسانطلبي به گرايش
كار محل در موثر و موقع به حضور و مطلوب و بالا كيفيت
نمود؟ تبديل
و بازي يك مانند خود شغل در كه افرادي با تاكنون آيا
از كه افرادي كردهايد؟ برخورد ميكنند فعاليت سرگرمي
جسمي نيروهاي آنان.ميبرند طبيعي لذت خود كار دادن انجام
همكارانشان كه ميكنند كارهايي همان صرف را خود رواني و
يا ناراحت خستهكننده ، فشارآور ، زا ، استرس را كارها آن
.ميپندارند نامطلوب
به خود كار از هيچگاه آنانكه است؟ ممكن چيزي چنين چگونه
به بردن پي براي راهي جستجوي به بايد نبردهاند لذت واقع
با را كارها آن ديگري افراد چگونه كه باشند مطلب اين
براي بهراستي.ميدهند انجام خاطر رضايت و خشنودي
:به دستيابي
(بالا 3 كيفيت با كار دادن انجام (كار 2 از شغلي رضايت (1
كار ترك و غيبت شدن كم (كار 4 انجام براي دروني انگيزش
كرد؟ بايد چه
فرهنگ در تغيير و كاري وجدان تقويت به ما انساني نيروي
است متعهد و كارا انساني نيروي كه چرااست نيازمند كار
.ميدهد ياري خود اهداف به دستيابي در را سازمان كه
بد و نيك تشخيص به كه استعدادي از است عبارت وجدان اما
هم از را بد و نيك است ، قايل ارزش امور براي و پرداخته
ايجاد عملي الزام نوعي ما براي و گذاشته فرق
.(قورچيان ، 1374)ميكند
فرد در كه عواملي مجموعه از است عبارت كاري وجدان
(سلطاني 1375).ميآورد بوجود ارزشي نظام سازماني
قوه وجدان:است آمده چنين عميد فرهنگ در وجدان تعريف در
عميد ، ).ميشود درك آن بوسيله اعمال بد و خوب كه است باطني
(1369
و شده معرفي Consience واژهاي با وجدان انگليسي زبان در
احساس و شعور و دل:باطن است ، رفته بكار معاني بدين
من از بخشي.ميشود بد از خوب تشخيص موجب كه روحاني ،
را آن يا و داده دستور "من" به كه رواني تحليل در برتر
(وبستر 1988).ميكند سرزنش
:وجدان تعاريف
بنابراين."شخصيت" يا "من" به آگاهي از است عبارت وجدان
يا "من" رواني ، اعتدال حال در ميتواند انسان تعريف ،
كه است پديدهاي ياوجدان.كند درك را خود "شخصيت"
از را شايستگي و نابايستگيها از را بايستگيها
.(جعفري ، 1375).ميكند تفكيك آدمي رفتار در ناشايستگيها
كس هر كه است دروني احساس وجدان ، :ميگويد لاروس گراند
.رهبريميكند خود كارهاي ارزش درباره داوري براي را
.(جعفري ، 1375)
را وجدان و بوده معتقد فطرت به وجدان مساله به كانت
.(مطهري 1367).ميداند فطري امري
منهيات و قوانين طريق از اخلاقي وجدان:ميگويد فرويد
.(سبحاني ، 1349).ميگيرد شكل فرد در
است ، شده تعبير لوامه نفس عنوان به وجدان از كريم قرآن در
كار انجام با.ميكند سرزنش را انسان دائما كه نفسي
چنين به چرا كه ميدهد قرار نكوهش مورد را او ناشايست
كه ميكند ملالت خوب ، كار [انجام]صورت در و زدي دست كاري
(ق مجلسي ، 1398)ندادي؟ انجام بيشتر چرا
:كار تعريف
و اخلاقي فلسفي ، معاني قبيل از گوناگون مفاهيم داراي كار
ميتوان را كار مختلف ، مفاهيم به توجه با.است اقتصادي
كه عملياتي مجموعه از است عبارت كار:كرد تعريف چنين
منظور به ماشينآلات و ابزار و دستها و مغز كمك به انسان
نيز اعمال اين و ميدهد انجام ماده روي بر عملي استفاده
.ميدهد تغيير را او و ميگذارد اثر انسان بر خود نوبه به
.(سلطاني ، 1375)
:كاري وجدان تعريف
ازآن منظور كه است وجدان مهم ابعاد از يكي كاري ، وجدان
وظايف به نسبت فرد دروني جانبه همه تعهد و مسئوليت احساس
سعي ديگر عبارت به.ميباشد او عهده بر كه است كارهايي و
گونه هر از پرهيز و كارها بهتر و كاملتر چه هر انجام در
و شرايط و امكانات از منطقي استفاده و كاري كم و تساهل
.(مميزاده ، 1375).وظايف انجام به نسبت مداوم مواظبت
ميتوان كار وجدان حد بالاترين دارابودن صورت در
گوناگون مشاغل در افراد آن در كه كرد تصور را جامعهاي
طور به و وجه بهترين به را محوله كارهاي تا دارند سعي
.دهند انجام بهينهسازي اصول رعايت با و كامل و دقيق
.(ميرسپاسي ، 1373)
يك به پيوستن و استخدام بدو در فردي هر گفت نميتوان
از پيش متعددي عوامل بلكه ميكند ، كسب كاري وجدان سازمان
در.دادهاند قرار خويش تاثير تحت را شخص وجدانكاري اين
و شخصيت فرهنگ ، ارزشها ، نقش نميتوان هرگز زمينه اين
.گرفت ناديده را كار به نسبت نگرش
تلاش و كوشش و كار مويد مسلمانان ، ما ديني ارزشهاي اگرچه
برخوردار مواضعي چنان از فرهنگي ارزشهاي ولي ميباشد
وجود بانمينهد ارج كافي حد به را كوشش و كار و نبوده
كار فرهنگ نامساعد امور كار ، مشوق و مساعد فرهنگي امور
و شده برجسته سادهلوحانه ، صورت به كه دارند وجود نيز
جاذبه كه آنجايي از و ميگذارد برجاي نابجايي تاثير
و آسايش با آن ظاهري قرابت لحاظ به وتنآسايي تنبلي
فرهنگي امور از جنبه اين تاثير لذا است بيشتر آسودگي ،
و حكيمانه گفتار مقابل در.نيست كم هم چندان
ميسر گنج رنج نابرده است ، عبادت كار:نظير ضربالمثلهايي
جوهر كار گشايد ، بازو و بندد لب كه است آن مرد نميشود ،
با كه دارند وجود نيز ضربالمثلهايي...و است آدمي
تنآسايي و برتنبلي تاثير موجب سادهلوحانه برداشتي
مال ندارد ، تمامي دنيا كار هست ، هميشه كار نظير ميشوند ،
...و است دست كف چرك مثل دنيا
كنش و عاطفي و شناختي ابعاد از متشكل كه نيز انسان نگرش
ما نزد كار به نسبت ميباشد يكديگر با آنها متقابل
كمبود واقع در.نيست مساعد و مطلوب چندان ايرانيان
كمبود و (تاكنون كودكي دوران از شده كسب اطلاعات)شناختي
از ناشي كه واحساسات تمايلات وجود عدم) عاطفي بعد
ساخته نامطلوب را كار به نسبت نگرش (است قبلي يادگيريهاي
:است
.داشت اقبال و شانس بايد نميشود ، كردن كار با فقط -
.است روز دو دنيا -
.نكن خسته اندازه از بيش را خودت و بدان را سلامتي قدر -
و مسئوليت و دردسر بدون آسان ، كه است آن خوب كار -
...باشدو پردرآمد
داراي سازمان يك به پيوستن بدو در كاركنان بنابراين
كار قبلي زمينه اين با و بوده كار به نسبت دروني گرايش
منفي يا مثبت ميتواند زمينه اين كه ميكنند آغاز را خود
.باشد
ميتواند مساعد سازماني شرايط كه است مرحله اين در
وجدان و نموده ايجاد ضعيف كار وجدان در مثبت گرايشهاي
شرايط وجود صورت در و بخشد بيشتري قوت را قوي كار
خواهد باقي ضعف حالت در همچنان ضعيف كار وجدان نامساعد ،
.شد خواهد كاسته تدريج به قوي كار وجدان از و ماند
شرايط و موثرند كاري وجدان بر سازمان در عواملي چه اما
ميكنند؟ فراهم آن براي را يانامساعد مساعد
يكي كه سازمانها در فرد انساني ويژگيهاي به توجه عدم -1
.است عوامل اين مهمترين از
ويژگيهاي كننده تعيين عامل انساني نيازهاي كه آنجا از
.شوند بررسي بيشتر نيازها اين است ضروري است فردي
زمينه در كه آمريكايي برجسته روانشناس مزلو آبراهام
فراواني وپژوهشهاي مطالعات انسان رشد و شكوفايي شرايط
تبعيت مراتب سلسله يك از انساني نيازهاي است معتقد دارد ،
.ميكنند
خوراك ، نظير فيزيولوژيكي نيازهاي است مشخص شكل از چنانچه
.دارند قرار سلسلهمراتب اين راس در مسكن و پوشاك
نشوند ارضا كافي اندازه به نيازها اين كه زماني تا
راس در ميگيرد انجام آنها رفع جهت در كه فعاليتهايي
كمتر دروني نيازهاي ساير و داشته قرار مشخص فعاليتهاي
.كرد خواهند ايجادانگيزه فعاليتها انجام براي
در ايمني نيازهاي ميشوند ارضا فيزيولوژيكي نيازهاي وقتي
مال و جان حفظ و امنيت به نياز و ميگيرند قرار راس
مييابند اهميت
نيازهاي شد رفع ايمني نياز كه زماني ترتيب همين به و
.مييابد ظهور (اجتماعي) تعلق
گوناگون گروههاي در پذيرش و تعلق به نياز اجتماعي انسان
ديگران با روابط برقراري راه در تلاش به شروع لذادارد
نيست آن از بردن لذت صرف به معاشرت به ميل.مينمايد
را عقايدشان و باورها ميتوانند افراد طريق اين از بلكه
را يكديگر دارند مشابه باور كه افرادي.كنند تحكيم
ارضا اندكي را خود تعلق نياز وسيله بدين و مييابند
كه كارخانجات در غيررسمي گروههاي تشكيل واقع در. ميكنند
به واكنشي بود ممكن برد پي آنها وجود به مايو التون
كارگران سوي از بيكفايتي و بياهميتي بيزاري ، احساس
و كسلكنندگي و يكنواختي قبيل از شرايطي.باشد بوده
غيررسمي گروههاي تشكيل ميتواندبه كار حد از بيش سادگي
در.دارند توليد سطح افت براي بالقوهاي قدرت كه بينجامد
نبوده مديريت از بيزاري و تنفر نتيجه در كار تهديد واقع
گروه خود و گروه در افراد هويت حفظ براي وسيلهاي بلكه
استفاده مورد و شده شناخته غيررسمي گروههاي اگر.است
مديريت براي فوقالعادهاي سرمايه ميتوانند گيرند قرار
اهداف با را خود اهداف غيررسمي گروههاي اعضاي اگر.باشند
.شد خواهند توليد سطح افزايش موجب ببينند يكي سازمان
آن ميگردد سازمان يك هدفهاي موفقيت موجب آنچه واقع در
قالب در را سازمان هدفهاي بتواند سازمان يا مدير كه است
.نمايد اجرا گروهها
رشد فرد در احترام به نياز احساس اجتماعي ، نياز ارضاي با
ولي.ديگران طرف از احترام و نفس به احترامميكند
و نميگيرد صورت سازنده رفتار با نياز اين ارضاي هميشه
آغاز ديگران احترام كسب براي مخرب و ناشايسته اعمال گاهي
.ميشود
به بخشيدن تحقق يعني خوديابي به نياز مرحله اين از پس
فعاليتي نظراز صرف باطني علاقه شخصي ، بالقوه استعدادهاي
فردي قابليتهاي كمال حد به رسيدن و هستيم مشغول بدان كه
نيازها مراتب سلسله ميبينيم چنانچه و ميشود جلوهگر
.ميگردد برعكس كاملا
مربوط خوديابي به طريقي به يك هر موفقيت كسب و شايستگي
ورزيدگي و تبحر به ميل صورت به شايستگي انگيزه.ميشوند
ميدان فرد يك شغل.ميشود آشكار حرفهاي رشد و شغلي
و چالش كه رقابتي در ميتواند آن در كه است مبارزهاي
مهارتهاي و توانايي نيست شكننده هم در ولي ميطلبد تلاش
وجود رقابتي چنين امكان كه مشاغلي در بيازمايد را خود
و شود ابراز آزادانه ميتواند فرد شايستگي انگيزه دارد
يا و راهوار مشاغل در ولي گردد ، كسب مهمي شخصي پاداشهاي
غيرممكن غالبا رقابت اين مستقيم سرپرستي تحت و روتين
از و ميكند متكي سيستم به را كارگر وضعيتهايي چنين.است
كاملا دارند شايستگي و قوي نيازهاي كه را افرادي رو اين
.ميسازد ناكام و عاجز
به كار به نسبت قبلي زمينه با كه انسانهايي اين بنابر
وقت ، صرف قبال در دارند انتظار شدهاند وارد سازمان
سازمان ، به خود تخصصي -فني شايستگيهاي و كار نيروي
از يك هر ارضاي.شود ارضا ايشان معنوي و مادي نيازهاي
نيازهاي ارضاي براي تلاش و انتظار پايين ، سطوح نيازهاي
.دارند قرار بالاتري سطوح در كه دارد همراه به را بعدي
بالغتر وي شوند ارضا بيشتر چه هر فرد نيازهاي اين بنابر
بهتر و بيشتر كار ارائه مستعد و شد خواهد يافتهتر رشد و
وجدان واقع در و مافوق جانب از كمتر سرپرستي به نياز و
.ميشود قويتر كار
رشد -رشدنيافتگي تئوري" در آرگيريس كريس ارتباط همين در
فقدان و كارگران ميان در شايع بيتفاوتي خود "يافتگي
دارد عقيده بلكه نميداند فرد تنبلي صرفا را تلاش
را كارگران ميدهند انجام سازمانها مديريت كه اقداماتي
و متكي و منفعل به را آنان و ميدارد باز بلوغ و رشد از
.ميكند تشويق بودن تابع
مسئوليت توسعه كه كردند ثابت وي تجربههاي و آزمايشات
فرصت.است سودمند سازمان براي هم و كارگران براي هم فردي
آنان به كنند حاصل بلوغ و رشد كار ضمن كه افراد به دادن
و فيزيولوژيكي نيازهاي از فراتر نيازهايي كه ميكند كمك
واميدارد را آنها خود نوبه به اين و كنند ارضا را ايمني
تواناييهاي و قابليتها سازماني ، هدفهاي تحقق براي كه
نميخواهند كارگران همه اينكه با.كنند صرف را بيشتري
كه فزايندهاي مشكلات با يا بپذيريند بيشتري مسئوليت
باشند داشته كار سرو ميآورد بار به ضرورتا مسئوليت
انگيزش كه كاركناني شمار كه است مدعي آرگيريس معهذا
مسئوليتشان سطح بردن بالا يا افزودن با ميتوان را آنها
تصور مديران اغلب كه است آن از بيشتر بسيار بخشيد بهبود
.ميكنند
در ميتوان را كار وجدان در موثر سازماني عامل دومين -2
شغل در كاركنان دادن قرار.كرد جستجو آن خصوصيات و شغل
و كاركردن بهتر به را آنان ايشان ، علاقه مورد و مناسب
.ميكند تشويق مطلوبتر نتايج ارائه
نتيجه در و شغلي رضايت موجبات بتواند آنكه براي شغل يك
ذيل خصوصيات داراي بايستي نمايد ايجاد را قوي كار وجدان
:باشد
باشد كارگر علاقه مورد و جالب بايستي شغل:جذابيت -الف
بالاتر كاري راندمان و بازدهي و شغلي رضايت نتيجه در كه
.آورد فراهم را
نظام يك اساس بر كه صورتي در بايستي شغل:معنيداري -ب
جلوه اهميت با و خور در شود سنجيده قبول مورد ارزشيابي
تخصص موجب كار تقسيم كه فرض اين اساس بر گذشته در.نمايد
اجزاي به كار تقسيم اصل از ميشود كارآيي نتيجه در و
مدتي از پس محققين ولي شد زيادي استقبال كوچك بسيار
را كاركنان جزيي بسيار قسمتهاي به كار تقسيم كه دريافتند
.ميبرد بين از را كار جذابيت و كرده خسته مدتي از پس
فعاليتهاي از مجموعهاي كه شود طراحي نحوي به ما كار اگر
دهد تشكيل را سازمان بازدهي و محصول با مرتبط و معنيدار
شغلي پيشرفت و رشد مسئوليت ، احساس براي خوبي فرصت افراد
.داشت خواهند
شوند طراحي نحوي به بايستي فعاليتها:تجربي مسئوليت -ج
مسئوليت و بوده خود كاري پيآمدهاي پاسخگوي شخص كه
.باشد داشته عهده به را داده انجام فعاليتهاي
مبناي يك اساس بر بتواند بايستي فرد:نتايج از آگاهي -د
يا بوده رضايتبخش وي كار نتايج كه كند تعيين منظم نسبتا
عملي نتايج از يافتن اطلاع كار اين لازمه واقع در خير؟
.ميباشد خود فعاليتهاي
همخواني و مطابقت كارگر خصوصيات با كار مشخصات چه هر
صرف بيشتري نيروي كارگر كه ميشود موجب باشد داشته بيشتر
.كند آن انجام
كار وجدان در موثر سازماني عامل سومين نهايتا و -3
معين روشهاي به كاركنان ارزيابي در مديريت موثر عملكرد
آموزشي برنامهريزي و آنان مناسب تنبيه و تشويق و مشخص و
كار بهتر فرد ميشود موجب آموزش.ميباشد كاركنان براي
موجبات امر اين.برد لذت آن انجام از و بشناسد را خود
.ميآورد فراهم را كاري وجدان تقويت و شغلي رضايت
كاركنان كار وجدان تقويت براي پيشنهادهايي نهايت در
:ميشود ارائه
و ايشان توانايي و علاقه اساس بر كاركنان كارگيري به -1
.گيري اندازه قابل معيارهاي اساس بر
كاركنان نيازهاي ارضاي براي تلاش -2
و حقوق تنظيم در كار پيچيدگي و حساسيت سختي ، احتساب -3
.مزايا
پيشرفت امكان ايجاد براي ايشان عملكرد ارزيابي -4
اساس بر آنان ترفيع براي لازم امكان و فرصت ارائه -5
.اندازهگيري قابل معيارهاي
.كاركنان تنبيه و تشويق -6
.سازماني تصميمگيريهاي در آنان دادن شركت -7
.امكان حد تا تمركز عدم و اختيار تفويض -8
كاركنان مطلوب كار تقسيم -9
وجدان تجربه ، تخصص ، اساس بر شايسته مديران انتصاب -10
.كار به نامربوط خصوصيات و روابط جاي به علاقه و كاري
به و شغلي نيازهاي اساس بر آموزشي برنامههاي اجراي -11
.شغل از خرسندي ايجاد براي كاركنان تعالي منظور
:جمعبندي و نتيجهگيري
از بخشي است مختلفي عوامل تاثير تحت كاركنان كاري وجدان
بخش امااست فردي شخصيت و نگرش فرهنگ ، به مربوط آنها
در فرد با برخورد ، نحوه و سازمان به مربوط آن از مهمي
فردي نيازهاي و انساني ويژگيهاي به توجه.ميباشد سازمان
توانايي خور در مناسب درشغل دادن قرار كاركنان ،
آن با متناسب آموزشي برنامههاي اجراي و فردي استعدادهاي
علاقهمندتر خود كار محيط به را او فرد تعالي با همگام
قابل معيارهاي اساس بر كارآيي و عملكرد ارزيابي ميسازد ،
است موثر آنچنان شغلي ، ارتقاء در آن دادن تاثير و سنجش
تاثير تحت نيز را كار به نسبت نگرش و فرهنگ ميتواند كه
همچنانكه.نمايد تقويت را كاري وجدان و داده قرار خويش
فرهنگ ميتواند سازمان ، در تاثيرگذار عوامل اين حضور عدم
تضعيف بوده قوي كاري وجدان داراي كه را فردي مثبت نگرش و
و دلسرد سازمان و كاري محيط كار ، به نسبت را او و كرده
روز هر را وي كاري وجدان زمان گذشت با و نموده بيعلاقه
.سازد پيش از رنگتر كم
حسيني السادات اعظم
:منابع
رفتار) سازمان و مديريت روانشناسي.امين سيد علوي ، -1
.دولتي مديريت آموزش مركز.اول1371 چاپ.(سازماني
رفتار مديريت.ايچ كنت بلانچارد ، و پاول هرسي ، -2
چاپ.علاقهبند علي ترجمه.(انساني منابع كاربرد)سازماني
.اميركبير انتشارات موسسهدوم 1365
.اول1374 چاپ.كار وجدان.ميرمحمد عباسزاده ، سيد -3
.آرشيا انتشارات
شركت.مديريت مباني و مكاتب.سيدمحمد زادگان ، عباس -4
.پاييز 1372:اول چاپ انتشار ، سهامي
انتشارات موسسه.مديريت تئوريهاي.كمال پرهيزگار ، -5
.زمستان 1373:اول چاپ.آگاه
.اميركبير انتشارات:تهران.فارسي فرهنگ.حسن.عميد -6
.سوم1369 چاپ
.كاري وجدان مفهوم بر تحليلينادرقلي قورچيان ، -7
.(مجله).عالي آموزش در برنامهريزي و پژوهش فصلنامه
.تابستان 1374.شماره 1
چاپ.كرامت نشر موسسه:تهران.وجدان.محمدتقي جعفري ، -8
.دوم1375
مكتب تهران ، .بحارالانوار محمدباقر ، مجلسي ، علامه -9
.جلد 77.الاسلاميه
انتشارات.اسلام اخلاقي سيستم.جعفر سبحاني ، -10
.ديماه 1349.قم اسلامي دارالتبليغ
.آذرماه 1375.مجله تعاون.ايرج سلطاني ، -11
.كار قانون و كار وجدان كار ، فرهنگ.ناصر ميرسپاسي ، -12
.بهمن 1373 پنجم ، سال:تهران.(مجله)تدبير
.(مجله)زمينه.اجتماعي پذيري مسئوليت جعفر ، مميزاده ، -13
.تيرماه 1375.شماره 6 ششم ، دوره
را فرزندان ، آينده خانه محيط آرامش
ميكند تامين
ميتوان كه است مكاني امنترين خانه محيط :اجتماعي گروه
از ناشي رنجهاي و آنخستگيها دلپذير آرامش سايه در
وتواني نيرو و شست جان و جسم از را برون دشواريهاي
.يافت زندگي مشكلات با رويارويي براي دوباره
نه كه است جهنمي محيط ، همين بسياري ، براي حال ، اين با
...و كينه دشمني ، خشم ، درآتش را اعضايخود تنها
به بدل را خانواده افراد از هريك كه ميسوزاند ،
اجتماع و خانوادهها ديگر جان در كه ميسازد شرارهاي
.شعلهورميشوند
و ، جسمي لفظي خشونتهاي جهنمي ، بازار محيطهاي اين در
از بيش معصوم ، كودكان ميان اين در داردو رونق رواني
.گرفتارآمدهاند ناتوان و ناخواسته ديگران ،
اجتماع يا طبقه به اختصاص خانه در خشونت كه گفت بايد
رواج گوناگون نسبتهاي به كشورها تمامي ودر ندارد خاصي
.دارد
تحولات و تغيير و اجتماعي رفاه سطح ارتقاي و پيشرفت
اين ميزان از نتوانسته نيز واجتماعي اقتصادي فرهنگي ،
خود تحولات ، ازموارد بسياري در بلكه بكاهد خشونتها
.است بوده خشونتها تنوع و گسترش ساز زمينه
افراد جسماني صدمات به است ممكن خانواده در خشونت
كماشتهايي مانند جسمي يا رواني تنهااثرات يا و بينجامد
.باشد داشته همراه رابه پرخاشگري يا و گوشهگيري يا و
عرصه كه آن بر علاوه خانگي خشونت:ميگويند روانشناسان
و گوناگون اثرات ميكند ، تنگ مادر و برايپدر را زندگي
خشونت اين نوجوانانشاهد و كودكان بر توجهي قابل
.ميگذارد
خانههاي در كه كودكاني:ميكنند تصريح روانشناسان اين
فحاشي و رواني ازبدني ، اعم مختلف خشونتهاي درگير خود
به اجتماعي روابط كردهدر تجربه را آن ناخودآگاه هستند ،
.ميگيرند كار
از بيش ما جامعه در خشونت زمينه:تاكيدميكنند آنها
احساسي عاطفي ، شرايط از برگردد ، اختلالاترواني به آنكه
.ميشود ناشي خانواده در تربيتي و
فردي آينده در را كودكان اينكه بر علاوه خانه در خشونت
خانه ، از فرار نظير ديگري سوء اثرات ميآوردبلكه خشنبار
.دارد پي در نيز را انحرافاتجنسي و مخدر مواد به اعتياد
در طباطبايي علامه دانشگاه استاد مفيدي ، فرخنده دكتر
و بحث طلاق ، خانوادگي ، نابسامانيهاي:ميگويد زمينه اين
آسيبهاي دچار كودكانرا ظريف پيكر ناروا گفتوگوهاي
.ميكند شخصيتي و جسمي رواني ،
بودن ساز سرنوشت به بااشاره تربيت و تعليم دكتر اين
خطر معرض در كودكاني چنين:تصريحميكند كودكي دوره
.هستند "پنهان آسيبهاي"
دوره در افراد آينده شخصيت شكلگيري به اشاره با وي ،
درست شنيدههايش و ديدهها كه فردي:ميدارد اظهار كودكي
خطر در او كودكيدارد از رنجآوري تجربيات و نيست
.است گرفته قرار شخصيتي آسيبهاي
نميبيند ، محبت كه نوجواني و كودك:ميكند اضافه مفيدي
نادرست پيام حامل است ، تلخ تجربيات وحامل ميبيند رنج
نادرست باورهايش از وبسياري بوده جامعه و خانواده براي
.است
حقوق با آشنايي عدم فرهنگي ، فقر والدين ، ناآگاهي وي ،
كه ميداند عواملي جمله از را كودك رفتاربا سوء و كودك
.ميكند رفتاري و آسيباخلاقي دچار را نوجوانان و كودكان
:است معتقد حال عين در طباطبايي علامه دانشگاه استاد
به تدريس شيوه و كلامي ارتباط طريق مدرسهاز در است ممكن
شيوههاي نوجوانان كودكانو با غيرمستقيم يا مستقيم طور
شخصيت در نوعي به كه كنيم برقرار نادرستي ارتباطي
.باشيم كرده ايجاد اختلال آتيآنان ،
و كودكي از خوشي خاطرات كودكان برخي:كرد تصريح وي
امكانات ديدهاند ، بيانصافي ظلمو ندارند ، مدرسه
قرار آنموقعيت در خودشان كه وقتي و داشتهاند نامناسب
.ميكنند انتقامجويي ميگيرند ،
به نسبت مردم اقشار همه بودن مسئول تاكيدبر با مفيدي ،
در كنيم ، رعايت را انسانها حقوق بايد ما همه:گفت كودكان
سوء ايجاد موجب افراد ، رعايتحقوق عدم مواقع از بسياري
.ميشود جامعه در رفتار
اضافه كودكان حقوق گرفتن جدي به اشاره با مفيدي دكتر
شيوههاي و فرزندپروري باشد ، نگر جامعهايكودك اگر:كرد
هديه كودكان به نفس اعتمادبه گيرد ، كار به مناسب ارتباطي
.است كرده
پيامبراسلام سوي از كودكان حقوق رعايت بر تاكيد با وي
به را خداوند با ارتباط اسلام پيامبر وقتيكه:گفت (ص)
نشاندهنده تاخيرمياندازند ، به كودكان با بازي خاطر
پيام واين است جامعه رهبر سوي از كودكان حقوق و حق رعايت
.كنند دريافت والدين بايد را الهي
كودكان براي ميتوانيم هم اكنون هم از:كرد اضافه مفيدي
بايد فرهنگي محيطهاي كنيم ، آسيبديدهسرمايهگذاري
برنامهريزان و بدهد وجوانان كودكان به را لازم آگاهيهاي
.كنند تلاش انسانها اجتماعي رفاه جهت در نيز
سيگار جايگزين را همراه تلفن جوانان آيا
ميكنند؟
مصرف قطع در شگفتانگيز سلاح يك ميتواند همراه تلفن
هفته چند كه كنفرانسي در پزشكان.باشد جوان نسل سيگار
موبايل تلفنهاي امواج كردند اعلام شد برگزار لندن در قبل
.است جوان نسل ميان در سيگار كشيدن به عادت ضعيفكننده
خود عقلاني و جسماني رشد ميخواهد سيگار كشيدن با جوان
همراه تلفن دليل همين به دهد نشان خود همجنسان به را
ويليام پروفسور.سيگارباشد براي مناسبي جايگزين ميتواند
ميتواند تصور اين:ميگويد ادينبورگ دانشگاه از ني مك
همراه تلفن زيرا باشد ، پراهميت بسيار جوان نسل براي
به را شدن بالغ احساس و است خوبي جاذبه و كشش داراي
.ميدهد جوانان
تلفنهاي كه ميدهد نشان موضوع اين مورد در نظري تحقيقات
دهند ارائه جوان نسل به را بزرگسالي نقش ميتوانند همراه
.ميشود كشيده سيگار سمت به كمتر جوان ، نتيجه در و
نظر به ابتدا در:ميدارد اظهار همچنين ني مك پروفسور
به ورود براي است مهمي علامت موبايل تلفنهاي كه ميرسد
در او نظير و همتا سيگار كشيدن و بزرگسالان دنياي
.ميباشد ارتباطات
و تلفن ميكند ترسيم را آن ني مك پروفسور كه تئوري در
را جوانان اجتماعي هدفهاي يكديگر موازات به سيگار
.شود ديگري جايگزين ميتواند يكي و ميكند برآورده
بهرامي فرنگيس:مترجم
باليني روانشناسي ليسانس
سي. بي. بي:منبع
فرايض انجام به نوجوانان ترغيب روشهاي
ديني
ابهام نقاط داراي علمي نظر از نوجواني دوران" ;اشاره
نشده شناخته نيكو هنوز آن جوانب از بسياري و است بسيار
در مربيان بزرگسال ، نه و كودكند نه اينان (1)".است
در رفتاري تضادهاي چون دارند ، مشكلاتي آنان با برخورد
.ندارند شدهاي تثبيت رفتار و ميشود ديده زياد نوجوان
ويژگيهاي دادن مطابقت با كه است برآن سعي مقاله اين در
از تا گردد اتخاذ روشي آنان ، خواستههاي با نوجوانان
شدهاي تثبيت رفتار و شود كاسته نوجوان رفتاري تضاد
.باشد داشته
ميگويند؟ نوجواني دورهاي چه به
مرحله دو به كه است انسان زندگي از مهمي دوران نوجواني"
از پيش سنين.ميشود تقسيم بلوغ از بعد و بلوغ از پيش
بلوغ از بعد سالهاي و بلوغ نگرانيهاي مرحله را بلوغ
اين در (2)".مينامند شباب و شور و وجد مرحله را جنسي
بلوغ از بعد دوره همان نوجواني دوران از منظور مقاله
اين.ميباشد است معروف شباب و وجد و شور به كه جنسي
دبيرستان در نوجوان كه دوراني با دارد مطابقت درست دوره
تا را 12 بلوغ مرحله" هدفيلد ، .(سالگي تا 18 15) ميباشد
اين (3)".ميداند سالگي تا 18 را 15 نوجواني مرحله و 15
گرايش.ميباشد عمومي معلومات تكميل و تخصص آغاز مرحله
بايد كه است فطري امري ديني و معنوي امور به نوجوان
او به نظر اظهار امكان و نوجوان شناخت با.گردد شكوفا
برايش و برد پي او با برخورد شيوههاي به ميتوان
علوي پسرانه دبيرستان در زمينه همين در.كرد برنامهريزي
نظر تا شد خواسته نوجوانان از و شد برپا ميزگردي شيراز
فرايض انجام به نوجوانان ترغيب روشهاي مورد در را خودشان
گفتههاي تحليل به مقاله اين در ما.بگويند ديني
:ميپردازيم نوجوانان
را ما ميتواند كه مسالهاي تنها":است گفته نوجواني -1
مدرسه عاطفي ارتباط سازد ، علاقهمند ديني فرايض انجام به
نوجوان به ديني مسائل ارائه در.ميباشد ما با والدين و
.بود نخواهد بخش نتيجه باشد كار در اجباري كوچكترين اگر
ارتباط.نيست درست هم ديني مسائل با انضباط نمره ارتباط
موثر تا باشد نمره از فراتر بايد نوجوان با مدرسه اولياء
در (4)".ميخواهد عرفاني و عاطفي كشش يك اينشود واقع
.ميشود پرداخته شده ارائه مطالب تحليل به اينجا
موقعيت به احتياج و نوجوان عاطفي نيازمنديهاي به توجه با
بزرگسالان با خود همانندسازي به مجبور نوجوان اجتماعي ،
.دارند قلبي و عاطفي رابطه او با كه بزرگسالانياست
ميپوشد ، زنانه يا مردانه لباس ميكشد ، سيگار كه نوجواني"
در را خود كلي بهطور و ميكند رفتار بزرگسالان مانند
كسب با ميخواهد ميآورد ، در بزرگسال افراد شكل و وضع
اولياء (5)".كند ارضاء را خود بالاتر اجتماعي موقعيت
زيبا صورتي به ديني فرايض انجام و قلبي ارتباط با مدرسه
جاي به و ميكشانند خودشان طرف به را نوجوان گيرا و
انجام در را شدن بزرگ نامناسب ، كارهاي در همانندسازي
.ميدهند ارائه او به و ميدانند فرايض
ميتوان مختلفي طريقههاي از":است گفته ديگري نوجوان -2
به نبايد منتهيكرد اقدام نوجوان ديني تربيت مورد در
با و بخندد بايد هم نوجوان.باشد مستقيم دادن تذكر صورت
خود مسئوليتهاي و تكاليف انجام به بايد هم و باشد طراوت
ارائه شاد زمينههاي با بايد را مذهبي مراسم.بپردازد
و فكري تحول در ميتواند نمايشنامه يك اجراي.دهند
خود به نمايشنامه يك در اگر باشد ، موثر نوجوان رفتاري
و شود داده ديني وظايف با ارتباط در مثبتي نقش هم نوجوان
نقش كمكم كند ، بازي را نقش آن مرتبه چند آن اجراي براي
پياده خودش رفتار در بالاخره و ميكند باور را خود
كه برد بهكار ميتوان را ديگري متنوع راههاي.ميكند
سرگرمي و تفريح مسابقه ، صورت به و برنامهريزي با بايد
مهم نكته دو نوجوان اين گفتههاي در (6)".باشد شده طراحي
با بودن همراه و ديني تربيت بودن غيرمستقيم:دارد وجود
.است نوجوان تربيتي مهم روشهاي از دو هر تفريح ، و تنوع
به نسبت معرفت و عشق اكسير پرورش و ديني تربيت براي"
و علمي صورت به و غيركلامي شيوههاي به بايد هستي خالق
سينهها طريق از و شد متوسل امثالهم و غيررسمي و اكتشافي
جاي به عمل طريق از و ذهن جاي به دل طريق از مغز ، جاي به
تربيت به كلام جاي به سكوت و صميميت روش از حتي و زبان
در ميتواند زندگي شرايط تغيير (7)"كرد اقدام ديني
نتيجه مستقيم تذكرات اغلب.شود واقع موثر فرد رفتار
عشق ، عاطفه ، از جوي در بايد را نوجوان.دادهاند معكوس
مسئوليت ، با عواطف شدن عجين با تا پروراند مسئوليت و اميد
.بپردازد ديني فرايض انجام به خاص رغبت با نوجوان
پاسخگوي بايد ديني معلمان" است ، داشته اظهار نوجواني -3
ديني ، مسائل با صرفا و باشند نوجوان ذهني نيازهاي
دادن امتحان و ديني مطالب خواندن.نكنند برخورد نمرهاي
داشتن قوي اعتقادي پايگاه ولي است مسالهاي گرفتن نمره و
در جماعت امام عنوان به كه كسانياست ديگر مسالهاي
و ويژگيها از بايد ميكنند اقدام نماز برگزاري به مدارس
اردو يك به ما گذشته سال.باشند خبر با نوجوان طبيعت
حرفهاي گفتن با آنقدر بود ، آنجا روحاني نفر يك رفتيم ،
".خوانديم نماز او سر پشت ما همه كه خنداند را ما بامزه
بازي و كار ميان بايد بينظميها از جلوگيري براي" (8)
به را آنان فعاليتهاي تا كرد ايجاد تعادلي نوجوانان
در و ساخت معطوف پابرجايي هدفهاي و گوناگون رغبتهاي
آنان براي و كرد ياري را ايشان استقلال و آزادي تحصيل
براي.آورد بهوجود همدلي و تفاهم به آميخته محيطي
نوجوان پيرامون كه كساني بايد نوجوان كجرويهاي معالجه
شرايط تغيير (9)"دهند تغيير را خود رفتار شيوه هستند
و حسنه رفتار به اطرافيان بودن مجهز و نوجوان زندگي
اساسي نقش نوجوان زندگي در كه مربياني عاطفي ارتباط
براي را اعتقاد و ايمان با توام جوي ميتواند دارند ،
انجام جهت در را نوجوان رفتار و آورد وجود به نوجوان
.دهد سوق ديني فرايض
به تذكر و توصيه جاي به":است گفته ديگري نوجوان -4
روشن هدفها.برد بالا را او ديني بينش بايد نوجوان ،
جوي در پاسخ و پرسش جلسات تشكيل.شود گفته علتها و باشد
نوجوان بصيرت و بينش بردن بالا به ميتواند آزاد و باز
با غيررسمي مطالعه و سرگرمي و تفريح مسابقه ، .بينجامد
نوجوان بينش بردن بالا ديگر راههاي از انگيزه ايجاد
در (رياضي و شيمي فيزيك ، ) پايه علوم معلمين اگر.ميباشد
نتيجه باشند ، داشته خداشناسي از بحثي علمي درسهاي لابلاي
واقعي معني به استدلال دروس نوع اين در.بود خواهد بخش
.ميپذيرد راحتي به را آنان نوجوان ، ذهن و دارد وجود كلمه
را نوجوان ذهن دين ، اصول با دروس اين منطقي ارتباط
بايد هم آن تدريس روش و ديني درس در.ميسازد قانع زودتر
و تحقيق صورت به درس اين اگرآيد وجود به تغييراتي
نوجوان امروزه.ميشود گرفته مطلوبتري نتيجه باشد بررسي
ذهن.كند حل را آنان و كشف را مسالهها بتواند خودش بايد
است اين مهم.باشد اطلاعات از انباري نميتواند نوجوان
بايد ديني درس.بكند ميخواهد كار چه اطلاعات اين با كه
".يابد تغيير بررسي و تحقيق صورت به كردني حفظ حالت از
است آن دهنده نشان نوجوان اين توسط شده مطرح نكات (10)
و بشناسد را خودش اطراف محيط و را خودش بايد نوجوان كه
احساس رواني جنبه".بپذيرد استدلال با را چيز هر وجود
در اوميشود نوجوان "دروني من" شكلگيري باعث شخصيت
دورههاي شخصيت و گذشته زندگي بين بتواند بايد دوره اين
.كند ايجاد مناسبي پيوند جديدش و كنوني وضع با خويش قبل
خويش ، درباره مهمي سوالات به بايد تلاشها اين در او
چه زندگي از كجاست؟ هستي در من جاي كيستم؟ من نظير ،
بتواند نوجوان اگر اين بنابر (11)".دهد پاسخ ميخواهم؟
بپردازد ، ديگران با ارتباط در خويش خويشتن جايگاه به
فرهنگي هويت بازيابي به آن با همزمان و وسيع بينشي داراي
انجام و مذهب پذيرش آماده راه اين از و پرداخت خواهد خود
.شد خواهد مذهبي فرايض
زمين رخبخش محمود
:منابع
به نوجوانان هدايت" صفحه 24 ، ماه 1371 دي پيوند نشريه -1
.علي غائلي ، "نماز سوي
(جزوه)ص 7 نوجواني ، روانشناسي هادي ، بهرامي ، -2
انتشارات رشد ، روانشناسي علياكبر ، شعارينژاد ، -3
.صفحه 24 اطلاعات ، 1364 ،
حضور با ميزگردهايي تشكيل با و 10 و 8 و 6 موردهاي 4 -4
.است آمده دست به نوجوانان
.ص 273 شماره 3 منبع -5
.شماره 4 منبع -6
و اولياء انجمن "آسيبزا تربيت" عبدالعظيم ، كريمي ، -7
صفحه زمستان 1373 دوم ، چاپ ايران ، اسلامي جمهوري مربيان
.37
.شماره 4 منبع -8
تهران ، دانشگاه انتشارات تربيت ، مراحل موريس ، دبس ، -9
صفحه 79 دوم 1345 چاپ
.شماره 4 منبع -10
چاپ سمت 1370 انتشارات.(1)رشد.نويسندگان از جمعي -11
.اول
خدا ضيافت ماه رمضان
خيس كه را لباسات آستينهاي ميكني خداحافظي كه حالي در
صاف بستهات پينه دستهاي با ميكشي ، پايين است شده
ميكشي پا به را جورابهايت ميبندي ، را دكمهاش ميكني ،
.هستي فردا انديشه در سخت كه ميكني حالي در را اينكارها
يك دستمزد !شد؟ خواهي خوانده فرا كاري براي فردا آيا
بر است آويزان گردنت از كه پولات كيسه روزهاتدرون
در. ميدهد عذابت كمر درد.ميكند سنگيني سينهات روي
"غم".ميدهد قرار تحتالشعاع را گردن زانو درد كه حالي
را خستگيات گرفتهاي راكه پولي دارد گلويت در پنجه
باز ميكني سنگين و سبك ذهنات چهدر هر است كرده بيشتر
ميافتي راه ميگويي "تو پناه در خداوندا"ميآوري كم هم
توست راه به چشم چند برسي خانه به ميخواهدزودتر دلت
ميرسد نظرت به ميچرخاني اطراف به خيابان در را نگاهات
يا و حركتاند در كه آنها همه ميآورند كم خيليها كه
.ميبيني خواب در خود بخت مثل را ميدان ساعت.ايستادهاند
به ميخواهد دلت است سنگين داري همراه به كه بقچهاي
دستمزدت ولي بروي خانه به تاكسي با منتظر چشمهاي خاطر
سنگين ترافيك روي مي اتوبوس ايستگاه طرف به نميدهد كفاف
ميكند جلب را نظرت سوار تك با مدل آخرين اتومبيلهاي است
!آوردهاند؟ كجا از ميگويي باخود
بر خود با است ارباب خانه كهنه لباسهاي كه را بقچهات
انتظار به تو از پيش كه آنها به تا ميكشي زمين روي
مسافر از پر ميرسد اتوبوس.شوي ملحق ايستادهاند اتوبوس
منتظر و ميآيي كنار آزادگان ميشنوي مجتمع؟ ميپرسي
ميآيد ديگري اتوبوس نمانده پاهايت در رمقي.ميماني
از شتابان تو و ميروند اتوبوس طرف به سرعت به مسافرين
.شهرك:ميگويند مجتمع بپرسي ميخواهي ميگيري پيشي آنها
مسجد رنگ فيروزهاي دسته گل از مغرب اذان ملكوتي آواي
"الفلاه علي حي عليالصلاه حي".ميكند آكنده را فضا ميدان
كه خدايي خدا ، پيش دلت است روزه زبانت "اصلاه قامت قد"
ميخواني دعا دل در است فراخوانده خود مهماني به ترا
ميگويي و خودت براه چشم طفلان جهان مسلمانان همه براي
زهرا عصمت حق به ماه اين و وقت اين عظمت الحق خداوندا
قرضداران جميع قرض كن هدايت راست براه را جوانان تمام
همه دختران -شفابده را مريضداران همه مريض كن ، ادا را
از طوماري با را خواستهايت كن خوشبخت را ها خانواده
ميرسد اتوبوسي.ندارد تمامي كه ميبيني و ميپيچي دعاها
بقچه با است "مجتمع" اتوبوس ديگر اين كه ميكني فكر
ميگويد مردانه قسمت اتوبوس ركاب از كسي ميدوي
در سراغ باز بيرمق و خسته بازميگردي "اعتماديه"
ماه اين در كن كمك خداوندا -ميروي خدا از خواستهايت
را بچهها افطار و سحر غذاي شود پربار سفرهام مبارك
دخترم دانشگاه هزينه بپردازم را خانهام كرايه كنم تامين
بر سر !چگونه؟ برميخيزد نهادت از سردي آه.بپردازم را
دلت كه را آنچه ميبيني خونين را افق برميداري آسمان
نان زولبيا ، ميشماري ذهنت در بخري بچهها براي ميخواهد
با اقلام اين تمام قيمت شير ، تخممرغ ، گوشت ، شيرمال ،
اتوبوسي كه هستي فكر همين ندارددر همخواني تو دريافتي
(1)"اولماسين گالان يئرده مجتمع" ميگويد كسي و ميرسد
اين و ميدهي قرار پايت جلوي را بقچهات و ميشوي سوار
ديگر فرداهاي و فردا نميداني اينكه و توست شب هر حكايت
دلت ديگر اربابي و ديگر خانهاي فردا.شد خواهد چه
تصوير به را رنجهايت و بنويسد ترا احوال كسي ميخواهد
فرداهاي از نگرانيات دستمزدت ، كمي نبودنت ، بيمه از بكشد
...و ديگر
صبحي نازخند
نماند جا كسي (1
سينما آينه در شريعت و حقيقت
كه 6 است برنامهاي عنوان سينما دريچه از ماوراء
در فكري پرورش كانون همايشهاي سالن در روز هر بعدازظهر
.ميشود برگزار حجاب خيابان
محمدعلي از "شوال چهارم" كوتاه فيلمهاي برنامه اين در
توكلي ، بهرام ساخته "كوهستان ارواح براي ترانهاي" قاسمي ،
و جوزاني جعفري ساخته "گريز" باقرپور ، رضا از "شن"
نمايش.درميآيد نمايش به قاسمي عليمحمد از "خوندريا"
يك تولد زيبا ، و زشت خدا ، رنگ مه ، آنسوي بلند فيلمهاي
و "ماه خواهر خورشيد ، برادر" مريم ، عيسيبن پروانه ،
برنامههايي ديگر از سينما آينه در شريعت و حقيقت ميزگرد
.بود خواهد برپا دي تا 5 امروز از كه است
ارسال با روزنامهنگاران صنفي انجمن
قوه رئيس به حقوقي و تحليلي نامهاي
مطبوعات توقيف :كرد اعلام قضائيه
ملت حقوق مغاير روزنامهنگاران وبازداشت
است غيرقانوني و
ارسال با روزنامهنگاران صنفي انجمن :اجتماعي گروه
مستندات و دلايل قضائيه قوه رئيس به خطاب تحليلي نامهاي
بازداشت و مطبوعات توقيف بودن غيرقانوني حقوقي
و تحليلي نامه اين چكيده.كرد راتشريح روزنامهنگاران
:است زير شرح به حقوقي
: مطبوعات توقيف (الف
توقيف جهت خود اقدام توجيه در تهران دادگستري شعب -1
كه عنوان اين تحت و شده متمسك اصل 156 بند 5 به نشريات ،
جرم وقوع از پيشگيري براي مناسب اقدام" اصل اين موجب به
مجاز را خود است ، قضائيه قوه وظايف جزء "مجرمين اصلاح و
اصل بند 5 از برداشتي چنين.دانستهاند نشريات توقيف به
حقوقي شده شناخته اصول با مغاير و غيرموجه كاملا 156
:زيرا است
نه است قضائيه قوه وظايف بيان مقام در اصل 156 اولا
محكمهاي هيچ و محاكم اختيارات حدود و صلاحيت تعيين
را "قضائيه قوه" نهاد وظايف كه باشد مدعي نميتواند
.دارد برعهده
قانون اجراي حقوقي ، مسلمات از يكي عنوان به ثانيا ،
دادگاهها و ميآيد عمل به عادي قوانين طريق از اساسي ،
حقوق تضييع مقام در اساسي قانون استناد به نميتوانند
.كنند قيام اشخاص
اصلاح و جرم وقوع از پيشگيري براي مناسب اقدام" ;ثالثا
كه است اصلي است ، قضائيه قوه وظايف از يكي كه "مجرمين
به كيفري قوانين پيشنهاد قبيل از اموري در بايد قوه اين
دادگاهها وظيفه مقابل ، در.بندد كار به...و قانونگذار ،
جرم وقوع از پيشگيري جهت در كه را قوانيني كه است آن نيز
مورد به احسن نحو به رسيدهاند ، تصويب به مجرمين اصلاح و
.گذارند اجرا
نشريات عمومي توقيف در تهران دادگستري شعب مستند ديگر -2
حقوقي مايه و پايه از كه است تاميني اقدامات قانون كشور ،
:زيرا است تهي
در كه تاميني اقدامات قانون ماده 1 مطابق ;اولا
تاميني اقدامات" است ، رسيده تصويب به ماه 1339 ارديبهشت
جرم تكرار از جلوگيري براي دادگاه كه تدابيري از عبارتند
اطفال مانند ".كند اتخاذ خطرناك مجرمين درباره (جنايت و)
...معتادانوديوانگانو حرفهاي ، و عادت به مجرمان بزهكار ،
وقتي دادگاه طرف از تاميني اقدام به حكم صدور ;ثانيا
ماده اخير قسمت) باشد گرديده جرم مرتكب كسي كه است جايز
سوي از مطبوعات عمومي توقيف آنكه حال.(قانون همان 1
نشريات برخي مورد در و محاكمه هر برگزاري از قبل دادگاه
.است شده انجام "قرار" صدور با اتهام تفهيم از قبل حتي
كه كردهاند غفلت تهران ، دادگستري و قضائيه قوه ;ثالثا
قانون به بايد فقط دارد ، خاص قانون كه موضوعي هر براي
قانون به و كرد ترك را خاص قانون نميتوان و كرد عمل خاص
خاص قانون داراي كه است موضوعي "مطبوعات".جست تمسك عام
.است
:نويسندگان بازداشت و تعقيب (ب
قانوني حقوق تحديد فزاينده روند ادامه در تهران دادگستري
بازداشت و تعقيب مطبوعات ، توقيف از غير مطبوعات ، مشروع و
قرار خود كار دردستور نيز را نويسندگان برخي محاكمه و
نويسندگان براي كه متعددي مضايق از نظر قطع.است داده
دادگستري شيوه اين اساس آوردهاند ، فراهم شده بازداشت
:زيرا است مردود نيز تهران
مسئوليت سال 1364 ، مصوب مطبوعات قانون حقوقي رژيم در -1
تبصره 4) است مديرمسئول برعهده صرفا نشريه هر كيفري
ماده 27 موضوع جرم اصل اين استثناي تنها و (ماده 9
مورد اين در كه است (تقليد مسلم مراجع و رهبري به توهين)
.شدهاند شناخته مسئول نيز نويسندگان
(اساسي قانون اصل 169) جرم وقوع زمان قانون حاكميت اصل
نويسندگاني كليه.جزاست حقوق اصول پذيرفتهشدهترين جزء
و داشته قرار تهران دادگستري محاكم تعقيب تحت هماينك كه
انتظار در فعلا قرار تبديل با يا و بوده بازداشت در
از پيش را خود مطالب شدهاند ، محاكمه يا و محاكمهاند
در (ارديبهشت 79) مطبوعات قانون اصلاحيه ابلاغ و تصويب
قانون با مطابق آنان با بايد و رسانده چاپ به نشريات
اين تعقيب اصلا نتيجه درشود رفتار مصوب 1364 مطبوعات
و تامين ، قرارهاي ساير صدور يا بازداشت تبعا و افراد ،
.است غيرقانوني كاملا آنان محاكمه
(ارديبهشت 79) مطبوعات قانون اصلاحيه مقررات مورد در -2
مسئوليت داراي نيز را نويسنده مطبوعاتي جرايم در كه
سال مطبوعات قانون ماده 27 مورد در نيز و ميداند كيفري
اصل براساس بايد نويسندگان محاكمه كه نيست ترديدي 64 ،
منصفه هيات حضور با علني دادگاهي در و اساسي قانون 168
. گيرند قرار محاكمه مورد
دادگاه در فتح روزنامه دفاعياتمديرمسئول
مطبوعات
اتهامي پرونده به علني رسيدگي جلسه چهارمين :اجتماعي گروه
صبح "فتح" شده توقيف روزنامه مديرمسئول اسلامي يدالله
دادگاه درشعبه 1408 منصفه هيات اعضاي حضور با ديروز
نمايندگان.شد برگزار صارمي محمد رياست به تهران عمومي
ياسين ، آل زيارت هيات بسيج ، مقاومت نيروي سپاهپاسداران ،
برانتخابات نظارت هيات رئيس منصوري سيدجواد حجتالاسلام
شاكيان اصلاني ، فيروز و (نوارفروش) محمدرضارشوند اصفهان ،
مطرح را خود گذشتهشكايت درجلسات كه هستند پرونده اين
.كردند
از مطبوعات دادگاه شعبه 1408 رئيس صارمي قاضي ابتدا در
خواست "فتح" شده توقيف مديرمسئولروزنامه اسلامي يدالله
.بپردازد سوم جلسه از خود دفاعيات ادامه به
مطرح اتهام از دفاع به درابتدا "فتح" روزنامه مديرمسئول
.پرداخت مدعيالعموم ازسوينماينده شده
را مسئولان عملكرد از هرپرسشي چرا:كرد تصريح اسلامي
نوع اين وآيا ميكنيم معرفي نظام تبليغعليه بلافاصله
كه است (ع) علي ومشيحضرت نبوي سيره با مطابق برخوردها
.ميخوانيم بزرگان آن سيره از پيروي رابه مردم مدام
آيا:گفت خود دفاعيات درادامه "فتح"روزنامه مديرمسئول
خبرگان مجلس اهميت درباب اساسي قانون اصل111 يادآوري
است؟ خلاف خود قانوني حقوق استفادهاز به آنان دادن وتوجه
به "مجلس تاانتخابات نوري ازمحكوميت" مقاله:گفت اسلامي
ازسوي شده شكايت موضوعات ديگر از نيز ناصرزرافشان قلم
.است مدعيالعموم
وعناصر است فكري مسايل به پرداختن كارروزنامه:افزود وي
.نيست وارد دراينباره جرم ومعنويتحقق مادي
مبهم مسايلي به كلي عناوين با شكايت اين:افزود وي
مقاله از قسمت اين شايد كردم گمان كهمن است پرداخته
قيمماب و حاكميتاستبدادي"ميگويد كه است سئوال مورد
."است فئودالي جامعه سياسي شكل
سياسي ازشكل كه تعريفي:كرد تصريح فتح روزنامه مديرمسئول
دارد؟ نظام عليه تبليغ به ربطي چه است شده جامعهفئودالي
كه افرادي از فراتر مقولهاي طلبي اصلاح يادداشت وي
سوي از ديگر شكايتي نيز را چاپومنتشرشده فتح درروزنامه
.كرد عنوان مدعيالعموم نماينده
آقاي يادداشت به مربوط شكايت مورد مطلب:گفت اسلامي
مردم حضور كه است صورتي درچنين" نوشته كهچنين است نوري
بيشكل حضور رخكشيدن به توانبا ونمي كند پيدامي معنا
وسياسي درعرصههايمديريتي پيش سالهاي در مردم وتودهوار
ابزارنيستند مردم باشيم ، مردم مشاركت مدعي واجتماعي
خيابانها رابه آنان نيازمندبوديم حضورآنان به كههرگاه
تسهيم درشرايط نهيم وقعي آنان بيآنكهبه و فراخوانيم
گزينشي بابرخوردهاي را آنان مشاركت انتخابات ، چون قدرت
."كنيم محدود وحذفي
.است دانسته نظام عليه تبليغ را اين شاكي وي گفته به
ازسوي عثمان ازجان حفاظت اعلام به بااشاره سپس اسلامي
باب:گفت كشي خليفه از جلوگيري براي(ع)علي حضرت
مراجع همه و داشت پايانينخواهد شود گشوده اگر شكني مرجع
.خواهندبود درمخاطره نيز وآينده اكنون
آيا چيست؟ ذهن تشويش راستي:افزود ازسخنانش دربخشي وي
ونقل خبر انتشار و واظهارنظر نقد پرسشگري ، سئوال ، طرح
پس است ذهن تشويش اينها اگرهمه است؟ ، ذهن تشويش حوادث
چيست؟ نيست ، ذهن تشويش آنچه
هاشمي مقاله از كه مدعيالعموم ديگر شكايت درمورد وي
:گفت شده چاپ درفتح گنجي اكبر قلم به ودمكراسي رفسنجاني
عليه وتبليغ عمومي اذهان عنوانتشويش به نيز مقاله ازاين
.است شده برداشت نظام
:افزود قضائيه قوه وحيثيت اعتبار حفظ بر باتاكيد اسلامي
لازم آيا است ، جرم آن ونقد مسئول يك اظهارنظردرمورد آيا
نقد آيا كنيم؟ ، وتبليغ بانظامتلقي رامساوي افراد كه است
عليه مساويتبليغ بايد مسئولان ورفتار اعمال جريانات ،
(ع)علي حضرت وشيوه مشي آيا شود؟ ومطرح معرفي نظام
بحث دامنه بايد آيا و است؟ بوده چنين درحكومتداري
كنيم گسترده آنچنان را وطرحشكايات اذهان تشويش پيرامون
شود؟ عقايدبرداشت وتفتيش آزادي ممنوعيت آن از كه
گنجي كوتاه يادداشت از مدعيالعموم ديگر شكايت به سپس وي
اشاره "احمدخميني حاج مرحوم رحلت ومساله نيازي"عنوان تحت
است گفته گنجي كه است اين شده ، سببشكايت آنچه:كردوگفت
بر مبني فراواني احمدآقاشايعات حاج مرحوم رحلت درزمان"
حاج تاوفات كوشيدند وكساني منتشرشده درجامعه ايشان قتل
."سازند مربوط قتلها پرونده با را احمدآقا
مسلح نيروهاي قضايي سازمان رئيس نيازي آقاي از:افزود وي
مسالهاي آقا سيدحسن با درجلسهاي وي آيا شدهكه دوسئوال
يانه؟ شده گذاشته درميان احمدآقاباشد حاج فوت به مربوط كه
چه خبربرمبناي اين است گفته را مطلبي چنين وي واگر
ميشود؟ تاييد ومداركي شواهد
به درپاسخ (ره)امام آثار حفظ موسسه نامه سپس اسلامي
.كرد قرائت خصوص رادراين باقي تقاضاي
ديگر شكايت درخصوص سپس فتح روزنامه مديرمسئول
گنجي اكبر ازاظهارات بخشي بهچاپ مربوط مدعيالعموم
دراين گنجي:گفت ششم مجلس و مطبوعات يكروزه درسمينار
زنجيرهاي قتلهاي كليد شاه اگر كه است گفته سمينار
.خواهدداد لو را خاكستري عاليجنابان شودقطعا دستگير
به كه وتاآنجايي شده انجام سمينار اين:گفت اسلامي
درجهت سمينار خبري پوشش ميشود مربوط روزنامه
منتشر خبركذبي و مجرمانه اقدام وهيچ بوده رساني اطلاع
.است نشده
شكايت مورد گفت37 نيز وي مدافع وكيل آبادي حسين
توهين ، نظام ، عليه تبليغ اتهام حاويپنج مدعيالعموم
.است زنان تصاوير ابزارياز استفاده و نشراكاذيب افترا ،
قانون درماده 500 نظام عليه تبليغ فعاليت:افزود وي
تلقي جرم نظام عليه تبليغ ودرآن است اسلاميآمده مجازات
استمرار از حاكي كه عليهنظام تبليغ فعاليت بلكه نشده
و و 608 مواد 609 به اشاره با وي.است شده عنوان جرم باشد
:گفت وافترا توهين درمورداتهامات اسلامي مجازات قانون 697
توهين ازمصاديق را فحاشي و ركيك الفاظ بكارگيري قانون ،
كلمهركيك ازهيچ من موكل كه درحالي است وافترادانسته
:اظهارداشت اسلامي وكيل.نكردهاست استفاده كسي وفحشيعليه
بهسازمان نه دارد تصريح افراد يا فرد به مواد اين
.وياارگان
استماع از پس مطبوعات دادگاه شعبه 1408 رئيس صارمي قاضي
دادگاه جلسه چهارمين ختم وي مدافع وكيل و دفاعياتاسلامي
به را پرونده اين به رسيدگي پنجم جلسه وي.كرد رااعلام
.موكولكرد ماه دي دوشنبه 12
|