اميركبير اصلاحات
جهان شناخت براي چارچوبي ;پارادايم
اميركبير اصلاحات
:اشاره
نخبه گاه ، هر كه است آمده نخبهكشي جامعهشناسي كتاب در
زرخيز مملكت اين در ايران ، امور اصلاح براي اصلاحطلبي
نخبگان آنان ، ناآگاهي و مردم سكوت است ، كرده مي سربلند
توسط كه دادهاست اجازهمي و ميبرده قربانگاه به را
شود ، اعمال آنان حق در جفا بيشترين استبدادي ، رژيمهاي
تقيخان ميرزا ايران ، اصلاحطلبي جريان تاريخ در
اين شاه ناصرالدين. است افراد اين از يكي اميركبير ،
نداشت رانيز خود اندروني اداره توانايي كه نالايق ، عنصر
توطئههاي مركز مادرشاه ، مهدعليا كه رفت پيش جايي تا
.بود اميركبير دامادش عليه انگليس و روس و دربار
ملوكالطوايفي رژيم استبدادي ساختار كنار در امر اين
مسند به را ريزهخوار و چاپلوس عناصر اغلب كه قاجار ،
را كار بود ، نوآوري و تغيير نوع هر ومخالف ميرساند قدرت
شاه ناصرالدين توسط امير قتل فرمان كه رساند جايي به
زير مقاله.زدند رگ كاشان فين حمام در را او و صادر
مختلف عرصههاي در را اميركبير اصلاحات است درصدد
.نمايد يادآوري
انديشه گروه
بويژه نگاهي اندك ايران ونشيب پرفراز تاريخ به چنانچه
قطعاتي ديد خواهيم بيندازيم ، برجسته رجال زندگي بخش در
و بزرگ مردان كه است بوده اقليمي منزله به تاريخ اين از
از يك هر گوئي و پرورانده خويش آغوش در را فوقالعاده
برانگيخته كشور معنوي و مادي شئون اصلاح براي را آنان
.است
در بزرگ مردان اين از بسياري غامض و اسرارآميز زندگاني
مهم مسائل و سياسي اسرار سلسله يك حاوي كيف ، و كم
شخصي تمايلات و سياست قهرا كه است بوده اجتماعي
جهاتي به كه شده موجب وقت سياسي سلاطين و زمامداران
پرده آنان بزرگي و فكر و قدرت و عظمت و نبوغ بر عديده
را بزرگ مردان از معدودي نام اگر عليهذا.بيافكنند
بيش بهايي و ارج بي اوراق تاريخ اين بگيريم ، ناديده
.بود نخواهد
بر شخصيتي به قاجاريه عهد در ايران تاريخ بررسي در
و قرن كهنه ديوارههاي پس از او درخشان جلوه كه ميخوريم
و ارزش ميگذرد آن عمر از قدر هر و است ظاهر هنوز زمان
و آشكار بيشتر نوين ، ايران ايجاد در او كفايت و درايت
.ميگردد نمايان
جمله از كه وياست "اميركبير" بهنام شخصيتي از صحبت
لياقت نوعي است ايران تاريخ بلكه خويش ، دوران نوادر
از.گذاشت ظهور منصه به كشور در را عظيم تحول يك ايجاد
جامع نسبتا تحقيقي از برگرفته كه نوشتار اين در رو اين
دوره در ايران اصلاحات امير صدارت و شخصيت درباره
شده سعي پذيرفته انجام نگارنده توسط و ميباشد قاجاريه
سياسي اقتصادي ، فرهنگي ، اقدامات نيز و شخصيت مختلف ابعاد
.گيرد قرار بررسي مورد فرزانه امير اين
اميركبير داخلي سياست *
و مشكلات از مملو و نامساعد كاملا وضعي وارث اميركبير
گرفت قرار كار مصدر موقعي وي بود ، كار و خدمت براي موانع
گرفته فرا تباهي و فساد را مملكت جاي همه و چيز همه كه
حاكمه هيات كادر ميرفت ، نيستي و سقوط طرف به كشور بود ،
غوطهور نكبت و خوشگذراني در اصلاحي غيرقابل طور به
اصلاح.بود انگليس و روس دست در كشور جنوب و شمال و بودند
داشت خارجي و داخلي جناح دو در مبارزه به احتياج مملكت
عرض در و هم با ميبايستي اصلاح و مبارزه اين البته كه
.ميگرفت صورت هم
رفرم يك ايجاد و فساد كردن ريشهكن جز راهي اميركبير
اصولي ميدانهاي از يكي نداشت ، كشور شئون جميع در واقعي
بودجه اسفبار وضع به سروساماني كه بود اين امير مبارزه
را گزاف حقوقهاي اول درجه در منظور همين به بدهد ، كشور
اشخاص كار و خدمت ارزش و بودجه تناسب رعايت بدون كه
حذف را آن اضافه قسمت يا و كلي طور به بود ، شده تعيين
آن تا گرفته خويش زن مادر مهدعليا از مثال طور به نمود
اين مشمول ميبردند بهسر كشور از خارج در كه شاهزادگاني
.گرديدند مستمري تعديل و قطع
خارج ، و داخل مخالفتهاي و كارشكنيها تمام عليرغم
با و نمايد حل را بودجه معماي كه شد موفق اميركبير
تومان ، ميليون سه به تومان ميليون دو از بودجه افزايش
ترويج و آبادي و عمران به را توجهي قابل هنگفت پولهاي
روز آن تا ايران در كه عملي دهد ، اختصاص علم و صنعت
.گرديد خارجي ديپلماتهاي اعجاب مايه و نداشت سابقه
حكومت كه بود تدابير و سياستها گونه اين كردن دنبال با
در.نمودند تعبير منور استبداد از نمونهاي را اميركبير
بر اينكه اول:داشت مهم بسيار جنبه سه او حكومت مجموع
تربيت به اينكه دوم.بود شده نهاده عدالت و قانون پايه
دست به را مردم خاطر خرسندي و رضايت سوم و بود معطوف ملت
به كه ساخت را متمايزي سياسي نظام آنها واز بود آورده
خود مقبوليت موجبات و گرديد معروف "خاني تقي ميرزا نظم"
فرامانروايان از نظر اين از و كرد فراهم ملت ميان در را
محبوبيت اقتدار ، نهايت در كه است ايران تاريخ نظير كم
.ميخريدند جان و دل رابه رياستش و بود مردم جمهور
اميركبير خارجي سياست *
در بود ، دولت قدرت سستي و ناتواني دوره محمدشاه ، سلطنت
واقع در و بود بيحركت و بيجان نيز ايران سياست ، آن اثر
سلطنت دوران در وضعيت اين و نداشت خارجي سياست دولت ،
اساس در امير كه تحركي.ميخورد چشم به نيز شاه ناصرالدين
ايران خارجي سياست در طبيعتا آورد ، بوجود دولت دستگاه
و پيدا را معيني هدف و مشخص دولت سياسي جهت.بود موثر هم
از را ايران خارجي سياست توانست وي.رفت پيش آن سوي به
مرز از را دولت سياسي روابط و خارج انگليس و روس انحصار
معطوف پروس و اطريش رابه خويش توجه و خارج حكومت دو اين
كشورهاي با سياسي مناسبات باتقويت آن بر علاوه.گرداند
امير ، نمود تعديل را انگليس و روس نفوذ غربي ، بزرگ
براي و آورد عمل به خارجه وزارت در نيز را اصلاحاتي
كه ايرانياني براي را (گذرنامه) تذكره صدور بار نخستين
سياسي مكاتبات ضبط و ثبت و كرد معمول بودند ، خارجه عازم
پايتخت در مقيم سفارت ايجاد.درآورد منظمي صورت به را
از نيز عثماني و روس و انگليس نظير زمان آن معظم دولتهاي
نمايندگان همچنين و ميگردد محسوب وي ابتكارات ديگر
حوزه وقايع از گزارش ارسال به مكلف را ايران سياسي
.نمود كشور آن مقيم ايرانيان احوال و اوضاع و خود فعاليت
اعم) نمايندگيها عمارت فراز بر ايران رسمي بيرق افراشتن
و روس دولتين رضايت عدم عليرغم (كنسولگري يا سفارت از
.پذيرفت انجام امير دستور به عثماني
امير اقتصادي سياست *
ساختار در اميركبير انديشه جوهر به بردن پي منظور به
اقتصادي وضعيت به كوتاه نظري است لازم ايران اقتصادي
:باشيم داشته زمان آن بر حاكم
گرفته قرار تجارت آزادي بر ايران بازرگاني اقتصاد اساس
بلكه نبود ، ايران اقتصاد طبيعي رشد زاده وضع واين بود
.بود كرده تحميل ما بر را آن انگليس سرمايهداري نظام
روس ، كشور سه به صادرات و واردات را تجارت اصلي ارقام
هيچ كه بود حالي در اين ميداد ، تشكيل عثماني و انگليس
.نبود برقرار دولت سه اين و ايران بين بازرگاني موازنه
نبود ، ايران از متاعي هيچ خريدار كه انگليس مثال طور به
كرده تبديل خود مصرفي كالاهاي فروش بازار به را ايران
.بود
به كشور دروازههاي بودن باز خاصه ايران ، ناسالم اقتصاد
بود ، شده ايران طلاي شدن خارج موجب فرنگي بنجل هر روي
امير تعبير به و ممنوع را طلا صدور اول قدم در امير فلذا
مصرف به را مردم و كرد جلوگيري "طلا شمشهاي فرار" از
نمود ، ترغيب و تشويق ميشود ساخته ايران داخل در آنچه
به بخشيدن تحرك موجب امير اقتصادي سياستهاي مجموعه
زمينه نمودن فراهم نيز و كشاورزي در تحول و ايران اقتصاد
.شد جديد اقتصادي فعاليتهاي ساير
ترديدي بود آگاه زمين مغرب صنعت پيشرفت از امير اينكه در
براي كه است نمايان امير گفتوگوهاي و نوشتهها از نيست ،
آن اقتصادي تاثير به و است قائل بسزايي ارزش غربي فنون
در او برنامه مهم موارد از يكي اينرو از است ، برده پي
.بود جديد صنايع ايجاد ايران ترقي راه
ايجاد معدن ، استخراج شامل ملي صنعت دربناي امير نقشه
و انگليس از فني استادان استخدام مختلف ، كارخانههاي
ازفرنگ كارخانه خريد روسيه ، به صنعتكاران فرستادن پروس ،
آزادي فرمان راستا اين در.بود داخلي محصولات از حمايت و
دو هر مردم و دولت و صادر ايران اتباع براي معدن استخراج
رعيت و نوكر از هريك گرديد مقرر و زدند دست كار اين به
خود كه معدني استخراج به ميتوانست كه اعيان و اشراف تا
.شود معاف ديواني ماليات از سال پنج تا بپردازد ، كند پيدا
بافي ، پارچه كارخانههاي معدن ، چند راهاندازي پاي به پا
كوچك صنايع ديگر و كاغذسازي بلورسازي ، و چيني شكرريزي ،
صنعتكاران از تن شش صنعت ، رواج تكميل در و يافت تاسيس
روسيه به گوناگون رشتههاي فراگيري براي را ايراني
به نمودند تكميل را خود فن آنكه از پس كدام هر و فرستاد
صنعتگران از را خود حمايت همواره امير.بازگشتند ايران
به كمك و پشتيباني از صنعت ترقي براي و ميداشت اعلام
كه است آن دولت خاطر مكنون":نميداشت دريغ هنر و فن اصل
داشته ترقي خود كسب و شغل در صنعت و حرفه ارباب عموم
نمايند احداث آيد بكار كه بديعه صنايع كه هريك و باشد
".ميگيرند قرار التفات مورد
نام "برنجي حمام" آنرا عوام ، كه سماور ساخت است ذكر قابل
به روسيه التجار ملك كه آن روسي نمونه روي از ميبردند
اميركبير بدستور بود فرستاده امير براي ارمغان ، عنوان
دو در ايران دولت داخلي ، صنايع ترقي با.پذيرفت انجام
ق._ه سال 1267 در كه ممالك امتعه (نمايشگاه) خانه نمونه
اسباب و امتعه شد مقرر و نمود شركت شد ، برپا لندن در
عباي اطلس ، ترمه ، كرماني ، شال قالي ، شامل كه ايران صناعت
.بفرستند بود جنگي ادوات و وزيري
جديد فرهنگ و دانش *
آن از قبل چه و صدارت دوران در چه امير ، كه آنجايي از
علوم به ايران ملت يافتن دست و فرهنگي امور به خاصي توجه
به كه را شايستهاي اقدامات اينرو از داشت ، جديد فنون و
ميانجاميد ايران مردم فرهنگ سطح بردن بالا و علم پيشرفت
.نمود اجرا
سنگي چاپ به و هفتگي بطور كه اتفاقيه وقايع روزنامه چاپ
بدستور مييافت ، انتشار هفته تفاوت به ورق دو يا سه در
در شماره يك و چهل مجموعا روزنامه اين از شد ، اميرانجام
فرمان دوم و چهل شماره در و منتشر اميركبير صدارت عهد
مدتها تا اتفاقيه وقايع رسيد ، طبع به صدارت از امير عزل
"ايران عليه دولت روزنامه" به بعدها آن اسم ولي داشت دوام
.يافت نام تغيير "دولتي روزنامه" به بعد چندي و "ايران" ،
اقدامات از صحبت هرجا داشت ، صدارت امير كه مدتي تمام در
را همه روزنامه مباشرين بود ، دولت تصميمات و اصلاحات و
و مينمودند ذكر آن نظير عباراتي و "دولت امناي" بهنام
نميشد ، ديده اميركبير نامالقاب به تظاهري هيچگونه
ميرزا القاب و بهنام تظاهرواضح امير عزل از ليكنبعد
.ميخورد چشم به روزنامه شمارههاي غالب در نوري آقاخان
در دارالفنون مدرسه ساخت امير ، فرهنگي اقدامات ديگر از
گرديد ، بنا مختلف صنايع و علوم تعليم براي كه بود تهران
معلمين جلب در داد دستور امير مدرسه ، بناي ساختن حين در
اتريشي هفتمعلم منظور بدين برآيند ، نيز اروپا از متخصص
پياده ، داروسازي ، معدن ، علوم جراحي ، و طب زمينههاي در
.شدند دعوت ايران به نظام سواره و هندسه توپخانه ،
باقي خود صدارت در مدرسه بكار آغاز زمان در امير اگرچه
نقطه كه مدرسه اين راهاندازي شاهد توانست اما نبود ،
درراستاي.باشد بود ، ايران مردم تعلم و تعليم در عطفي
اقداماتي اميركبير بوم و مرز اين دانش و فرهنگ به خدمت
در ابتدا در وي.داد انجام كتاب چاپ و ترجمه جهت نيز را
را كسي هركجا ، و گردآورد مترجمان از هياتي دولت ، دستگاه
ميخواند فرا داشت ، آشنايي خارجي زبانهاي با كه مييافت
.ميداد ارجاع او به را كاري و
در و رسيد ايران به اروپا از زيادي كتابهاي وي دوره در
و سيصد و كتاب جلد وسه نود و دويست تعداد ق_سال 1265ه
كه آمد فرانسه از يكجا عالم ، جغرافي نقشه قطعه سه و بيست
.ميبرد بالايي رقم آنزمان براي
بهداشتي امور به امير توجه *
ديگر از مردم ، درمان و بهداشت وضعيت به دادن سروسامان
بيماري كه آنجا از.ميآيد شماره به امير مهم اقدامات
در امير رو اين از بود كرده پيدا شيوع مردم ميان در آبله
قدم اولين در.كرد اتخاذ را خاصي سياست باره اين
با و نمود اجباري و مرسوم ايران سرتاسر در را آبلهكوبي
به و آورند روي آن به مردم خود كه كرد كاركوشش اين
كه بود اين قانون اجراي ضمانتببرند پي آن سودمندي
مورد ميورزيدند ، قصور امر اين در كه اطفالي اولياي
دروازه محله در چنانكه ميگرفتند ، قرار جريمه و مواخذه
امير سفر در قضيه اين مرد ، آبله از بچهاي نواصفهان
خود امير بود تنگدست كودك پدر چون و داد روي بهاصفهان
.باشد شده اجرا دولت دستور تا پرداخت را جريمه تومان پنج
دولتي مريضخانه تاسيس زمان آن سودمند كارهاي ديگر از
نفر تعداد 2238 كار ، سال نخستين در كه بود درتهران
داراي كه پزشكاني نيز ديگر ولايات به و گرديدند معالجه
سال 250 در را هريك مواجب و اعزام بودند "طبابت تصديق"
امور به مردم شدن آشنا براي همچنين.دادند قرار تومان
و وبا مثل مسري بيماريهاي به راجع مقالههايي صحي ،
انتشار ميكند بروز آلوده آب آشاميدن از كه ناخوشيهايي
.يافت
شجاعي رسول
جهان شناخت براي چارچوبي ;پارادايم
( واپسينبخش )
تحت كه ميكند ارائه شيوهاي علم تاريخ به كوهن نظريه -8
شكلگيري و پيدايياست شده معروف علمي جاروي عنوان
. علمي جديد ارزشهاي
خلال از كه است جهان تاريخ در بزرگ تغييرات خاطر به
ملي دولتهاي و سياست مذهب ، اقتصاد ، در علمي تغييرات
.ميآيد بوجود
كسب غيرعلمي دلايلي به را علمي جديد ارزشهاي دانشمندان
علم تاريخ در فرهنگي و اجتماعي تغييرات عمده.مينمايند
قرار تاثير تحت جديد علمي ارزشهاي آفرينش خلال از را
بوجودخواهد پارادايم از جديدي نسل ارزشها اين.ميدهند
منجر جديد "شناسانه پديدار زمينه" ساخت به آوردكه
.ميگردد
به علوم واقعي محتواي و نظريه هستيشناسي ، بنابراين
.ميشود مربوط تاريخي بزرگ دورههاي در تغييرات
علم تاريخ ميتوانند كه هستند تنهامورخان كوهن ، براي -9
روشهايي.بيافتد اتفاق واقعا اگر نمايند ، بازسازي را
انتقادي روشهاي است ، موردنياز علم تاريخ فهم براي كه
را آنها تا مييابند آموزش معمولي بهطور مورخان كه است
عقلانيت همانندبازسازي تاريخي بازسازي.گيرند كار به
آموزش مورخان.است انتقادي تمرين يك آن بلكه نيست ،
تاريخي دوره مصطلحات زاويه از تاريخ درباره كه ميبينند
جديد اجتماعي و فرهنگي پديدههاي پيدايش آنها.كنند فكر
كه فرضي.ميدانند مربوط دوره آن خصوصيات به منحصرا را
عنوان تحت دورهاي فرد به منحصر خصوصيات به را نوظهوري
داراي علم كوهن نظر نقطه از.ميداند مربوط تاريخگرايي
ميتوان شد ، گفته آنچه طبق براست تاريخي خصوصيات يك
درباره زير در فشرده و خلاصهوار را كوهن ديدگاههاي
.آورد علم ساختار و پارادايم
دانشمندان كه ميكند اشاره حقيقتي به پارادايم يك -1
درون در كه را آنچه آن در كه ميگيرند نظر رادر بينشي
كار موجود مسائل بر فرض اين با و ميكنند تصوير است جهان
.ميكنند
اينكه درباره ممكن فرضهاي از مجموعهاي پارادايم -2
نگرش يك پارادايم بنابراين.است ميكند ، كار چگونه جهان
.است جهاني
اشياء كردن وكار فعاليت چگونگي از مشترك فرض يك داشتن -3
چنين كه زيرا ميرساند ، فراوان ياري محقق به "نمودها"
بطور مسائل روي بر چگونه كه ميكند كمك ذهن به فرضي
.ميشود متمركز موزون و هماهنگ
توسط هستندكه هوشمندي "راه نقشه" از نوعي پارادايمها -4
خود پژوهش تا ميشوند گرفته كار به آنها عملكنندههاي
محققين به كه نقشهاي.دهند انجام احسن نحو به را
چه و كنند جستجو چگونه كنند ، راجستجو چيزي چه ميگويد
.كنند پيدا است ممكن را چيزي
عين در و ميروند پيش به پارادايم چارچوب در محققين -5
.مينمايد تيز و دقيق را آنها نگرش پارادايم حال
ميسازد ، جهان شناخت براي چارچوب يك پارادايم بنابراين -6
و ما نگرش محدودكننده بهعنوان است ممكن حال عين در اما
.كند عمل تحقيقات نتايج براساس آن متمركزكننده
كه تكاملي فرآيند يك شكل به علم كوهن ، نظريه طبق بر -7
پيشرفت ميآيد ، بوجود دانش آهسته و تدريجي انباشت براساس
.ميكند پيشرفت انقلاب يك وسيله به بلكه نميكند ،
:ميباشد زير صورت به علوم پيشرفت از كوهن مدل
<--- نامتعارفها <--- رايج علوم <--- پارادايماول
...... دوم پارادايم <--- انقلاب<--- بحران
قرار وتمسخر هجوم مورد غالبا جديد پارادايم تركيبات -8
سلسله از آن كننده مطرح افراد موارد بعضي در و ميگيرد
.ميگردند اخراج موجود ، علمي مراتب
بتواند جديد پارادايم چنانچه لحظات آخرين در اما -9
خواهد بدست خود براي حامياني كند ، تبيين بيشتر را واقعيت
مسلط اوضاع بر را خود جديد ، پارادايم زودي به و آورد
.ميكند
هاشميان حسن
|