درد يك رنگي سطوح با خالص فرم تكرار
است كهنه
مديريت پيام
درد يك رنگي سطوح با خالص فرم تكرار
است كهنه
معاصر نقاش "هانيبال‌الخاص" با گفت‌وگو
شناخته نامي ايران نقاشي عرصه در "هانيبال‌الخاص" ;اشاره
مغناطيسي ميدان از كه است نقاشاني معدود از او.است شده
اين به كمال‌الملك عصر از كه فريبايي جاذبه‌هاي و سبك‌ها
برپاي و گرفت كناره بلعيدند ، فرو را ايراني نقاشي سو ،
شخصا كه ابتكاري و راه در را خطا و آزمون و خودايستاد
موتيوهاي و مايه‌ها درآميختن با و كرد طي بود ، برگزيده
را مكتبي اكسپرسيون و اغراق از رگه‌هايي با ايراني نقاشي
فصل.است يافته شهرت او نام به بيشتر كه گذاشت بنيان
پيكاسو ، آثار از برخي با الخاص طرح‌هاي و نقاشي‌ها مشترك
باور از ناشي زنده ، رنگهاي و پيراموني خطوط به‌خصوص
كه است رنگ انتخاب و طراحي در شجاعانه رويكرد به او عميق
.مي‌آيد چشم به بيشتري وضوح با كودكان نقاشي‌هاي در
و تجربه و كار از كوله‌باري با است ساله اكنون 70 الخاص
صاحبنام چهره‌هاي از آنها از برخي كه بسياري شاگردان
نقاشي ورود و سالگي ايران‌اند700 معاصر طراحي و نقاشي
نمايشگاهي پايي بر همچنين و كهنسالي دوران به سبك صاحب
((12تا19دي الهه نگارخانه در هنرمند اين آثار از
در كه پاييزي روز يك در و گفت‌وگو يك براي بود بهانه‌اي
.مي‌آيد پي
معاصر هنرهاي موزه در اسلامي كشورهاي نقاشان نمايشگاه *
برپايي شاهد بار نخستين براي كه چرا است ، مهمي رخداد
.دارد را خود ضعف‌هاي قوت‌هاو اما هستيم ، نمايشگاهي چنين
:مي‌گويد نمايشگاه قوت‌هاي از اول "الخاص"
نوعي با هميشه انقلاب از پيش دوردست ، سال‌هاي همان در -
همسايه‌هاي نقاشي آثار و نقاشان به كنجكاوي و اشتياق
نقاشان كارهاي مي‌خواست ، دلم خيلي.مي‌كردم فكر خودمان
.ببينم را..و پاكستاني لبناني ، مصري ، سوري ، عراقي ،
به را آثاري چه و مي‌كنند فكر چگونه بدانم كه بود جالب
همين خوب ، چيست؟ سياقشان و سبك اصلا مي‌آورند ، وجود
امثال و من ديرين آرزوي اين اسلام جهان نقاشي نمايشگاه
.دارد قدرداني جاي كه است كرده برآورده را من
:مي‌گيرد را كلامش دنبال سكوت ، و تامل قدري با استاد
كه كساني شدم متوجه كردم ، دقت و ديدم را نمايشگاه وقتي
و مي‌كنند انتخاب اسلامي كشورهاي از را آثار مي‌روند ،
بگويم ، مغرورانه و صريح خيلي نمايشگاه ، براي مي‌آورند
صفرزاده ، بروجني ، بهمن الخاص ، هانيبال كارهاي نمي‌روند
را كشورها آن اسدي محمدعلي‌بني يا ضياءالدين هادي
داماد همين همپايه نقاشاني آثار دنبال حتي بياورند ،
بزرگي نقاش باسم.نمي‌گردند هم "رسام باسم" خودمان عراقي
كه مي‌كنند انتخاب را كساني آثار بگويم ، رك.است
.است تجريدي و فرماليست ضدمحتوا ، نقاشي‌هاي از نمونه‌هايي
سطوح با مربع‌ها فرم ، حداقل خالص ، فرم به بيشتر يعني
است كهنه درد يك نيست ، امروز مساله اين.مي‌انديشند رنگي
جلال‌آل زنده‌ياد از مقاله‌اي ياد...سابقه سال با 5060
نباشم ، موافق او ديدگاههاي از خيلي با شايد.مي‌افتم احمد
:مي‌پسندم را او هشداردهنده كلام اين اما
نيست ، پشتش چيزي كه فريب چشم رنگهاي اين به شما گنگ زبان"
است تاريخ حكم اين.مي‌سازد خلايق تحميق براي وسيله‌اي
نيست ، شما رنگي پرده پشت چيزي مي‌گويم وقتي..شما درباره
.نمي‌كند زنده من در را خاطره‌اي كه است اين عرضم
تحريكي ، خلجاني ، جنبشي ، .ندارد ذهنيات اين با ارتباطي
سست ديوارها پي اما مي‌كنند ، رنگ را ديوار فقط چيزي آخر
بزك بيشتر هرچه كه ايوان اين طاق بر را عفريت اين و است
براي كه ويران چنان است ، ويران همچنان بست پاي كنيم ،
".نيست نيازي قلم اين صاحب نحيف قلم به حتي كردن‌اش خراب
ما معاصر هنرهاي در بدجوري معنا و محتوا از شدن دور اين
و تئاتر در كه مي‌شناسم را دوستاني.است كرده پيدا سرايت
محتوا و پيام نمايش‌هايشان خواهند نمي.فعال‌اند نمايش
به‌فرم خيانت محتوا نوع هر كه پندار اين با باشد ، داشته
عميق پيوند كه هنري به يورش نوع اين !هنراست به خيانت و
نوگرايي غلط به دارد ، اجتماعي مناسبات و طبيعت مردم ، با
و اصل هنر خوره ، يك‌جور بيماري ، يك مثل و مي‌شود تلقي
فرق.مي‌برد بين از مرور به را اصل چيزهاي خيلي حتي
جاده‌اي تا مي‌برند را تپه‌اي ران كه ، آنجايي.نمي‌كند
نياز ، سر از شايد مي‌كنند ، ناقص را طبيعت.بدهند عبور را
هزاران طول در طبيعت كه را افزوده‌اي ارزش غلط ، به اما
از شدن دور همان اين.مي‌بريم بين از آورده ، پديد سال
او دلواپسي و آل‌احمد تاريخي هشدار.است محتوا و اصالت
...معنا و محتوا از شدن دور و فرم‌گرايي رواج بابت ، از
.داريد نوگرايي و نو هنر از تعبيري چه شما !الخاص آقاي *
تاثير برهم گيتي عرصه در هنرها و شده متحول جهان بالاخره
و كرده پيدا رواج اكنون كه آنچه نمي‌كنيد فكرميگذارند
در نقاشي تحولات از نوعي به فرماليستي آثار شما قول به
باشد؟ گرفته تاثير معاصر جهان
مغايرتي هنر اصيل محتواي به وفاداري با نوگرايي و تحول -
نقاشان از بسياري گرايي ، فرم همين خاطر به امروزه.ندارد
به داشتند ، فيگوراتيو هنر در كه را جلالي و شكوه غرب ،
دليل به خوشبختانه ما كشور در امادادند دست از كلي
و آثار از برخورداري و فرهنگي غناي و ساله هزار سابقه 6
حتي عرفاني ، مايه‌هاي و مولانا و حافظ مثل بزرگاني تفكر
مراتب به آثاري و كارها لحاظ اين از ما ، نقاشي نوآموزان
براين و مي‌كنند خلق غرب نقاشان از قوي‌تر و غني‌تر
جوان پسران و دختران فگوراتيو طراحي‌هاي آثار كه باورم
و اروپاست ديگر جاهاي و رم پاريس ، در نمايش قابل ما
يك عنوان به ما كشور براي حتي و تاثيرگذار مي‌تواند
و مي‌آيند نقاش حضرات از برخي.باشد ارزآور هنري محصول
جوانهاي كنيم ، راحتتون":مي‌كنند تكرار مدام را جمله يك
"!نيستند بلد هيچي ما
با نمي‌خورند ، گول جوان‌ها كه است اين واقعيت اما
تشكيل را ارتباطات عصر ويژگي كه وسايلي مجموعه و اينترنت
گوناگون هنرهاي با را روابطشان و دارند ارتباط مي‌دهند ،
من ، امثال يا و من نمايشگاه براي مي‌آيند.كرده‌اند حفظ
و كردني باور برايم آنها ، عميق درك اين.مي‌گذارند كنسرت
دهانشان به دستشان اگر خانه‌اي ، هر در.است كننده ارضاء
آشناست موسيقي آلات از يكي به دستشان جوان‌ها برسد ،
...و دف كمانچه ، سه‌تار ،
به و معاصر نقاشي در ما جوانهاي پيشرفت با مقايسه در *
غرب در نقاشي وضعيت به اشاره‌اي فگوراتيو ، كارهاي خصوص
در ريشه ما نقاشي در فرم‌گرايي رواج اينكه ، و داشتيد
فاصله محتوا از غربي‌ها چرا شما نظر به دارد ، آنجاها
گرفته‌اند؟
آغوش با را تجريدي هنر اروپا ، در كه است اين من عقيده -
الان 3040 آمريكا هنري مدارس در.پذيرفتند سبكي و باز
رشته‌ها همين در دانشگاهي فارغ‌التحصيلان است ، سال
خوششان تقليد از خوب.گرفته‌اند ودكترا فوق‌ليسانس
اما.رسيده‌ايم بن‌بست به ما مي‌گويند و نمي‌آيد
تجربه هند معاصر هنرهاي موزه در من را تراژدي بزرگترين
نقاش "پالك جاكسن" از كاري دورديدم ، از را تابلويي.كردم
نقاش يك امضاي ديدم ، شدم نزديك وقتي اما.بود آمريكايي
دور ، از ديدم ، را ديگري تابلوي يا.است اثر پاي هندي
گذاشته راامضا پايش هندي نقاش يك و بود رادكو كار شبيه
در":افتادم احمد آل تاريخي حرفهاي همان ياد و بود
"...نمي‌بينم تحركي و علوي خلجاني ، شما كارهاي
ديگر طرف از.نداريد مخالفتي نوگرايي با كه گفتيد شما *
گويا شما تعبير به.مخالفيد فرماليستي و تجريدي باهنر
اين در است ممكن اگراست مطلوب محتوا حفظ با نوگرايي
.بدهيد بيشتري توضيح مورد
نخبگان از بسياري امروزه.است موفق نمونه يك ما سينماي -
در ايراني فيلم‌هاي ديدن براي را روزي اروپا ، فرهنگي
ريشه ما سينماگران خلاقيت اين.مي‌گذارند كنار تقويمشان
پشتوانه همين.دارد ساله هزار فرهنگي 56 سوابق همان در
يك سينمايمان و نمي‌شويم طالبان ما كه است فرهنگي
تلفيق اصلي ، بحثميگيرد قرار ديگران از بالاتر سروگردن
در چه و سينما در چه.است اثر يك محتواي با نوگرايي
كه مي‌دادند نمايش را كوتاهي فيلم دراستراليا...نقاشي
اتاقك اين در صندلي يك بود ، اتاقكي.بود هدف همين گوياي
نمايش فيلم اين.مي‌كرد تماشا را فيلمي و بود نشسته
مدرن بسيار كه حال درعين كار اين !بود صندلي اين سوختن
.دارد هم محتوا است ،
مي‌كنند متهم را شما كه مي‌شود شنيده گريخته و جسته *
و بداخلاقي يا و نظري تنگ با همراه سوءظن داشتن به
.ست"پارانويا" نوعي روانشناسي‌اش اصطلاح كه تندخويي ،
مصاحبه من با مي‌آيند دليل ، چند به ندارم "پارانويا" -
.دارد خواننده تو حرفهاي كه احساس اين القاء با مي‌كنند
استقبال و شهرستانها و تهران در مي‌گذارم نمايشگاه وقتي
كه مي‌دهم توضيح برايشان حوصله با مي‌بينم ، را جوان‌ها
آن تا مي‌كنم نقاشي چگونه را فروغ يا و نيما چهره مثلا
هم ، تدريس در من.شود من ذهن ملكه اصطلاح به چهره و صورت
را شاگردانم اينكه به شدم متهم بارها.داشتم را خودم روش
بزرگترين جسارت و شهامت من نظر به اما.مي‌آورم بار لوس
و است جسارت طراحي ، مهم عنصر و تدريس براي است هنري عنصر
و دانشجو اگر.مي‌شود محسوب نقاشي هنر مهم بنيان طراحي ،
شهامت نكند ، تجربه و نياموزد را طراحي در جسارت هنرآموز
.نمي‌آورد دست به را نقاشي هنر براي كافي
اگر مي‌خواهم ، الخاص استاد از گفت‌وگو اين پايان در
كند مطرح ما ، جوان نقاشان براي بخصوص دارد ، پيامي
و ايران در تدريس من زندگي افتخارات از":واومي‌گويد
نقاشي عرصه در امروز آنها از زيادي عده كه است شاگرداني
يك عنوان به پركاري و كميت به هميشه من.مطرح‌اند ما
.متواضع‌اند پركارند ، كه كساني.كرده‌ام تكيه قوت نقطه
شايد.نيست نقاش مي‌كند ، كار بي‌ينال ، براي فقط كه آدمي
آرزو.است مداوم كار نتيجه نبوغ اما !مي‌نازد نبوغش به
بر حمل جوان ، هنرمندان براي ويژه به من ، پيام اين مي‌كنم
محصول كه كارهايم انبوه.باشد آموزنده نباشد ، خودستايي
از را پركاري كه اين‌اند بر گواه است ، شبانه‌روزي تلاش
و مي‌دهم ادامه شيوه اين به همچنان و كردم شروع خودم
آموزش نوع بهترين را جسارت با طراحي با آميخته پركاري
".مي‌دانم نقاشي
عباسي اسماعيل:از گفت‌وگو
مديريت پيام
تكاليف انجام در استرس كاهش براي ساده راهكار سه
شب مشق و تكليف بلافاصله مي‌گوييم ، سخن تكليف از وقتي
درست شايد البته ، و مي‌شود متبادر ما ذهن به دانش‌آموزان
استرس كاهش براي كه ساده‌اي راهكار سه ولي.باشد نيز
براي و تكليفي هرنوع درانجام مي‌تواند مي‌شود ، پيشنهاد
.گيرد قرار استفاده مورد دانش‌آموزان ، ازجمله كس ، همه
قرار كه فعاليتهايي و تكاليف از فهرست و برنامه يك داشتن
اختيار در كه زماني بر مديريت در ما به دهيم ، انجام است
مي‌كند كمك ما به اين ، بر افزون.مي‌رساند ياري داريم ،
آن‌كه بدون دهيم ، انجام به‌خوبي را كارهايمان و تكاليف
و ساعات داده‌ايم ، اختصاص كارها ديگر براي كه وقتي از
كه را ساده‌اي راهكار سه كنيد سعيحذفكنيم را لحظاتي
زندگي سبب كارها اين كه چرا دهيد ، انجام مي‌شود ، پيشنهاد
:مي‌شود تكاليف بهينه انجام و شاد
را خود فعاليتهاي و تكاليف از يك هر نهايي و مقرر تاريخ
از يك هر كه را زماني مدت منظور ، اين براي.كنيد ثبت
برآورد و بزنيد تخمين دارند ، لازم تكميل براي فعاليتها
كامل مي‌توانيد را تكليف اين زماني چه تا حداكثر كه كنيد
نيز را كار شروع چگونگي و زمان است لازم همچنين.كنيد
.سازيد مشخص
وظايف به را خود پروژه‌هاي يا بزرگ فعاليتهاي و تكاليف
اين براي.تقسيم‌كنيد (كم‌حجم كاري واحدهاي يا) كوچكتر
كه را تاريخي خود ، برنامه‌هاي دفتر يا سالنامه در كار ،
كاري واحدهاي يا و اصلي كار از اعم) كارها از يك هر
چگونگي براي و كنيد قيد شوند ، تكميل بايد (شده تقسيم
و تعقيبي برنامه يك كارها ، يك‌از هر تكميلي پيشرفت
در مي‌كند كمك شما به امر ، اين.كنيد طراحي كننده كنترل
به مي‌توانيد ترتيب اين به و بگذاريد گام پيشرفت مسير
را شما نظم و تعادل مي‌توانند كه تكاليفي و كارها همه
.كنيد مديريت بزنند ، برهم
يكديگر با برنامه‌ها كردن مخالفت و ناسازگاري‌ها منتظر
يك در شما اصلي فعاليت و كار دو است قرار آيا.نباشيد
مثلا برسد؟ اتمام به يا و شود انجام مقرر ساعت و روز
هم و رياضي معلم توسط شده خواسته تكليف هم بايد شما فردا
تحويل را خود جغرافي دبير توسط شده داده سفارش پروژه
بازي" برنامه دو بايد شما امشب كه اين يا و دهيد
.كنيد پيدا حضور "كنسرت در شركت" و"دوستان با دسته‌جمعي
مجبوريد كارها ، در اولويت تعيين بر علاوه حالتي ، چنين در
يك در است قرار كه فعاليتهايي بين از:دهيد انجام كار دو
فاصله با و دلخواه به را يكي شوند ، انجام مقرر ساعت
و كنيد حذف موعود ، زمان فرارسيدن از پيش و مناسب زماني
معين ساعت يا و روز يك در است قرار كه كارهايي مورد در
روزهاي به را كارها از يكي اجراي زمان برسند ، اتمام به
.كنيد موكول قبل
ان.اس.ام سايت اينترنت ، :منبع
مجدفر .م :ترجمه
|
