سازيم زيبا را شهر چشماندازهاي
دريابيد را قبل بازنشستگانسنوات
... و جايي سخن هر
خلق بدانندي انفاس قيمت كاشكي
وزارتخانهها اطلاعرسانيتوسط انجام ضرورت
سازمانها و
سازيم زيبا را شهر چشماندازهاي
بنا اين زيباييهاي شمسالعماره قديمي عمارت پيرايي باز
كرد آشكار را
با و تهران شهر عمومي خدمات و شهري مسائل به نگاهي با
مديريت درخصوص اخير سال مطالعات25 و تحقيقات به توجه
ما امروز مشكل گفت ميتوان جرات به جهان ، شهرهاي كلان
كشور كوچك و بزرگ شهرهاي ناهنجاريهاي از بسياري درخصوص
بخصوص ما بزرگ شهرهاي درخصوص.علتهاست عميق بررسي عدم
آغاز دليل به انقلاب پيروزي از قبل سال چند در تهران ،
شد خارج وقت شهرداران اختيار از شهر كنترل مردم مبارزات
شهري تاسيسات از بسياري به داخلي درگيريهاي وجود با و
پيروزي آغاز تا تخريب روند اين و شد وارد كلي آسيب
.داشت ادامه ملت شكوهمند
و خيابانها شستوشوي و نظافت جهت در تنها مردم آن از پس
و تخريبها آثار و شعارها از ساختمانها و ديوارها
انجام اقداماتي همگاني و جوش خود صورت به آتشسوزيها
سوخته و شده تخريب ساختمانهاي از بسياري اما و.دادند
وجود با همچنان و شده رها بلاتكليف دوره آن از شده
است ، شده انجام تهران شهر سطح در كه بسياري بازسازيهاي
مخروبه ديگر مسائل و كشور در مالكين حضور عدم علت به
ايجاد تهران شهر براي را زشتي بسيار چهره و باقيمانده
.است كرده
اصلي خيابانهاي به مشرف ساختمانهاي از بسياري جمله از
اصلي مسير در آزادي و طالقاني انقلاب ، خيابانهاي مانند
ديد معرض در نيز حاضر حال در و بوده راهپيماييها
.دارند قرار خارجي ميهمانان و شهروندان
نوسازيو و بازسازي ديد از و دقت و حوصله با چنانچه
مركزي هسته داخل در گشتي شهري مكانهاي از بهينه استفاده
بسيارند ، تخريب حال در و متروكه ساختمانهاي بزنيم ، شهر
هستند بارز بسيار كه را آنها از تعدادي نمونه براي
رسالت و شريعتي خيابان تقاطع در بينالمللي هتل ساختمان
مهاجرين خانوادههاي اقامت محل مدتي كه سيدخندان چهارراه
خيابان در سابق پالاس تهران هتل و است بوده تحميلي جنگ
ميدان در ريتس ساختمان و البرز دبيرستان جنب انقلاب
خيابان در لاله پارك روبهروي لاله ساختمان و فردوسي
با سميه چهارراه در مخروبهاي و قديمي ساختمان و كارگر
انقلاب ، خيابانهاي در ساختمانها بسياري و قرهني خيابان
...وليعصر و نو تهران خيابان زند ، كريمخان جنوبي ، كارگر
ولي فعال صورت به طبقه يك در مغازهها قسمت اكثرا كه
فساد ، مركز و است متروكه و مخروبه آنها بالاي طبقات
.ميباشد مناطق اين براي بسيار آلودگيهاي عامل و اختفا
و تهران شهرداراناخير خوب مديريت به توجه با البته
قبيل اين از مشكلات و عمومي مسائل از بسياري تابعه مناطق
و املاك اينگونه چنانچه و است شده برطرف حدودي تا
اختيار در نيز شدهاند ، رها بلاتكليف كه ساختمانها
برحسب و مناسب كاربري تغيير با و بگيرند قرار شهرداريها
استفاده شايستهاي نحو به آنها از توان مي مكاني موقعيت
ساختمانها اين از بسياري از ميتوان مثال عنوان به.كرد
استفاده ديگر فرهنگي مراكز و دانشگاه يا مدرسه عنوان به
.كرد
گران بسيار زمان اين در ساختمانسازي اينكه به توجه با
زيباتري چهره موجود ساختمانهاي اينكه ضمن و ميشود تمام
آمده وجود به جانبي مشكلات و شد خواهد حفظ گرفتو خواهد
فرهنگي و اقتصادي رونق موجب و شده برطرف نيز آن اطراف در
و كرد خواهد نيز اشتغال ايجاد و شده منطقه آن در
با نيز ندارند نوسازي و بازسازي ارزش كه ساختمانهايي
پاركهايي به و شده تخريب است بهتر محلي موقعيت به توجه
شعب و شهري عمومي خدمات استفاده جهت كوچك ساختمانهاي با
و منطقه جمعيت با مناسب بازارهاي همچنين و مختلف ادارات
طرحها اين انجام شود ، گرفته نظر در پاركينگ و سبز فضاي
ذكر به لازم و شد خواهد نيز شهري داخل تردد كاهش باعث
اجاره با طرحها اينگونه از بسياري در صحيح مديريت با است
تنها نه فرهنگي و تجاري از اعم شده ايجاد مكانهاي فصلي
بلكه كرد ، خواهد تامين را طرح آن ونوسازي ساخت هزينههاي
از طرحهايي انجام براي پشتوانهاي و درآمد ايجاد باعث
مثبت تحرك و اشتغال جريان يك همچنين.بود خواهد قبيل اين
را مخروبهها اين خمودگي از ناشي وفسادهاي آورده وجود به
.مينمايد ترميم
صديق خاكي فرهاد
دريابيد را قبل بازنشستگانسنوات
بهفراموشي سال 1375 از قبل بازنشستگان ميرسد بهنظر
قادر ميكنند دريافت كه ناچيزي حقوق با و شدهاند سپرده
جديد قانون در.نيستند زندگي هزينههاي تامين به
و حقوق تمام ميشوند بازنشسته سال 1379 در كسانيكه
سال هر قبال در بهاضافه را مزايا ساير و شغل فوقالعاده
عمل اين كه ميدارند دريافت حقوق ماه يك خدمت
سال 1375 از قبل كه كساني ميرسد بهنظر ولي شايستهايست
ميكنند دريافت كه حقوقي با شدهاند بازنشسته
آنها به را جنس -آميز طنز نگاهي از -مغازهداران
كيلويي 500 قبليها به را گوشت مثلا ;ميفروشند ارزانتر
را گوشت سال 79 بازنشستگان به ولي ميفروشند تومان
كيلويي 50 را درختي سيب قبليها به.تومان كيلويي 2800
ساير و تومان كيلويي 400 اينها به ولي ميفروشند تومان
!ميكنند تهيه منوال بههمين را مايحتاج
سالها پاداش است اين نيست؟ بيعدالتي و تبعيض اين آيا
سال 1375 از بعد بازنشستگان براي كه شده شنيده.خدمت
تا 20 ماهيانه 15 سال 75 از قبل و تومان هزار ماهيانه 40
چيست؟ تبعيض اين معني.ميشود اضافه حقوق به تومان هزار
يك حقوق حاضر حال در نيستند؟ كشور اين مردم آنها مگر
و دكتر حقوق برابر سه تا دو سال 75 بازنشسته ديپلمه
انتظار بازنشستگان ما.است از 75 قبل سالهاي ليسانسيه
شود داده ما به حقوق ماه يك خدمت سال هر معادل نداريم
حقوق سال 79 بازنشستگان مانند كه داريم را توقع اين ولي
امر مجريان از و بگيرند نظر در آنها معادل را ماهيانه
قشر اين بهفكر موجود تورم به باتوجه ميخواهيم
.نپندارند نياز بي را آنها و باشند هم زحمتكشيده
صالحي مرتضي
پرورش و آموزش بازنشسته دبير
... و جايي سخن هر
درست ميبايست ميشود جاري زبان بر كه ياعبارتي جمله هر
مثلا.كند پيدا معنا تا رود كار به خودش هواي و حال در
اين !نباشي خسته:ميگويد ديگري فرد به زود صبح كسي وقتي
مشغول طرف هنوز زيرا است ، ناسنجيده حدودي تا بيان شيوه
.است نشده كار به
برد كار به راحتي به نبايد را هولناك كلمات برخي همچنين
پشت ميگذري خياباني از.نكرد توجه آن منفي تاثيرات به و
خيليها !تهران كشتار مرغ:نوشتهاند درشت خط با شيشهاي
نميشود.ميشوند حال بد خشونتباري عبارت چنين ديدن از
مرغ:نوشت فيالمثلنوشت بهتري شكل به را مفهوم اين
را كشتار خوفناك واژه استو موجود تهران در مصرف آماده
نبرد؟ كار به
متوجه گذرا نگاهي با ميگذريم خياباني از كه وقتي يا
ديوارهاغالبا كركرهها ، نئونها ، تابلوها ، كه ميشويم
ميتوان بيشتر يا يكبار ماهي حداقل.رنگاند بد و كثيف
توجه تاعدم داشت قانوني شهرداري كاش.كرد تميز را اينها
مواخذه را ناپاكيها و نادرستيها و معايب اين رفع به
اين فقط من گمان به.ميگرفت جريمه مجرم از و ميكرد
.ميكند چاره را ودرد است اثرپذير راهكار
كيسههاي نه و داريم درستي داني زباله نه ماهنوز
شود ، جمع آن دور حشره نه و بدهد بو نه كه مقاوم و بهداشتي
عدهاي ديدهايم يا ديدهايد لابد كشورها ، از بعضي نظير
كاملا را مغازهها يا خانهها زباله كيسههاي ميآيند
خود سليقه به هم را چيزهايي و ميكنند زيرورو
را زبالهها شده باز كيسههاي بيآنكه سپس برميگزينند ،
.ميروند و ميگيرند را راهشان كنند وجور جمع
و دارد ارتباط بازيافت به و شغلياست هم اين بيگمان
اينجانيست ايراد.است كرده مشغول كار اين به را عدهاي
اين به ميشود مربوط ميآيد كه ميآيد بوجود اشكالي اگر
محيط مخدوشنمودن و زيست محيط آلودهكردن آيا كه قضيه
قضيه اين كسيبايد چه ندارد ، بازخواست و نيست جرم زيست
كه كند؟ما حل را مساله بدهدو سامان سرو را
آنها آمد كس هر تا بنشينيم زبالههايمان بغل نميتوانيم
آموزش مجاني كلاس بگيريمو را ريختيقهاش هم به را
!بگيريم شهريه حتي يا و بيندازيم راه محيط بهداشت
شهري و محيطي زيست مسائل كليه حل براي معتقدم قويا بنده
و زيست محيط سازمان بايد نيستند هم تا دو يكي ، كه
همه و كنند راهاندازي تلويزيوني قوي كانال يك شهرداريها
و مردم مشاركت جذب و جلب با و دهند نشان را معايب
و مربوطقدمهايبلند مسايل اصلاح براي لازم آموزشهاي
و پراكنده شكل به مربوط مسائل بيان بابردارند ماندگار
اين اميدوارم نيست ، شدني حل تكرار به ولو نامنسجم
.ببخشد را خود اثر و گيرد قرار توجه محل پيشنهاد
كه پاركها غالب امكانات در هماهنگي آثار نوع هيچ بنده
.نميبينم باشد بوستانها همان
واقعا آبخوري نيمكت ، ميبيني ناحيهاي در پاركي يك در
مشكل پارك اين هم وشبها دارد وجود لازم تعداد به
و است فراوان كمبودها ديگر پاركي در اما ندارد ، روشنايي
سبز فضاي لحاظ از ما مختلف محلات پاركهاي چرا نيست معلوم
.دارند وزيبا زشت و نيستند شبيه هم به غالبا گياه و وگل
يا پاركها همه بيائيد است ، اثبات قابل گفتم آنچه
اين در ميتوانيد تا و صفاكنيد با و زيبا را بوستانها
ومحل كتابخانه مردم شديد نياز مورد و خوشايند مراكز
امكانات اين ديدهام تا همه.بسازيد كودكان وبازي تفريح
خوب لحظههاي ايجاد و نشاط آرامش ، به دارندچون دوست را
شما خرج كم مخلص ما حال هر به. ميكنند كمك آنها براي
دلگير آمد گفته به و شد مشاهده ايراداتي اگر هستيمو
خوبتر خوب ، حتي كه گفتههاست و ديدهها همين بامباشيد
.داشت نخواهيم بد وديگر ميشود
مكوندي حسينعلي
خلق بدانندي انفاس قيمت كاشكي
سعدي غزلهاي و شعر گنجينه از درسهايي
ملال تنهايي و است زندان خانه
نيست گلستانيش سعدي را كه هر
گرانمايه شاعر اين سرودههاي و سعدي كليات عاشق جواني از
در نيز خود كه ميدانستم والا نيز را او مقام.بودم
:فرموده اينباره
سعدي گرفتهاي بلاغت تيغ به جهان
نيست آسماني فيض جز كه سپاسدار
از الهامي جز او لذتبخش نثر و نغز اشعار كه دارم باور
يك بود ، اين جز اگر.نيست آسماني بارقههاي و بالا طرف
تمام در را شيوا مطالب و حقايق همه اين نميتوانست فرد
.نمايد بيان شيريني و جذابي اين به انسان زندگي جنبههاي
وجودي با كه است پندآموز غزلي به اشاره مطلب ، اين نوشتن
در را بشر زندگي درست روش شده ، نوشته پيش قرن چندين كه
اين در را زندگي درست راه و ميدهد ارائه هم قرن اين
حق به توجه غزل اين مفهوم.مينماياند سريع گذراي زمان
آن از بهينه استفاده و بشر عمر كوتاه زمان مدت و آيندگان
كوتاهي براي.ميزنيم دم آن درباره چقدر امروزه كه است
عاشقان چون ميكنم ، بسنده آن از بيت دو نقل به فقط سخن ،
:مطلع.ميدانند را آن جملگي سعدي
برند رشك او بر كه ندارد قدر دنييآن
خورند بيهوده غم را عدمش و وجود يا
: ديگر دوبيت
نيست تو آن وقت همه زميني روي بر كه اي
پدرند پشت و مادر شكم در ديگران
خلق بدانندي انفاس قيمت كاشكي
شمرند غنيمت است مانده كه چند دمي تا
دهيم ، تعميم چيز همه به را اول بيت وقت ، همه ما اگر حال
محيطزيست ، منابع ، زمين ، كره امكانات شامل ميبينيم
در آنها اهميت درباره نيست روزي كه ميگردد...و معادن
آنها عمل در متاسفانه و نخوانيم مطلبي كتابها و مطبوعات
آنها تخريب در خود دست با و مينماييم فراموش را
.ميكوشيم
از بهينه بطور و بدانيم را انفاس قيمت دوم ، بيت در اگر و
همراه نگراني و تاسف با زندگيهايمان كنيم ، استفاده آنها
.بود نخواهد
.ميفرستم بزرگ انديشمند اين پاك روان به فراوان درود
بيشتري استفادههاي دستاندركاران آموزشي امور در كاشكي
.بنمايند فرمودههايايشان از
بازنشسته دبير مجتهدي ، علي
وزارتخانهها اطلاعرسانيتوسط انجام ضرورت
سازمانها و
دي دوشنبه 19 مورخ صفحه 16 در شده درج مطلب تاييد با
آن مطالب تاييد ضمن "اخلاقشهروندي" عنوان تحت 1379
از اعم اجرايي تشكيلات از هريك ميكنم پيشنهاد
اطلاعرساني واحد..و ارگانها موسسات ، وزارتخانهها ،
دهند اختصاص اربابرجوع جوابگويي به تلفن خط چند با را
اختيار در كافي و لازم و دقيق اطلاعات طريق اين از تا
عشق با و صادقانه را عمل اين و گيرد قرار مراجعين
.دهند انجام خدمتگزاري
سازمانها به بارها كوچك بسيار كار يك انجام براي بنده
نبودن كامل و درست بهجهت بار هر و كردهام مراجعه
به كارم شده خواسته مدارك و مطالب و شده داده اطلاعات
در صرفهجويي ضمن درست اطلاعرساني بااست افتاده تعويق
شهر ترافيك حجم از قابلتوجهي بهميزان مردم انرژي و وقت
.ميشود كاسته نيز هوا آلودگي و
كاشاني.ع
|