اجتماعي نقش ايفاي در توزيعكنندگان سهم
مطبوعات
كنيم؟ برقرار ارتباط ديگران با چگونه
ايراني كودكان :بهزيستي سازمان معاون
ندارند مدعيالعموم
فرهنگسراي در هنري اثر يكصد ديروز صبح
شد آتش طعمه اميركبير
شد بازداشت فردا ايران تحريريه عضو
پرسش چند پرونده ، يك
دنياي از سال اجتماعي 50 تامين سازمان
است عقب پيشرفته
كشور غرب توسعه كليد ;آهن راه
اجتماعي نقش ايفاي در توزيعكنندگان سهم
مطبوعات
ژاپن بهفرد منحصر نمونه بررسي
از كه است فرهنگي كالاي نشريات كلي بهطور و روزنامهها
خوانندگان كه كننده مصرف دست به آن رساندن تا توليد لحظه
دخيل آن در گوناگون تخصصهاي با زيادي افراد هستند
زنجيره ميتوان مسئله بهتراين درك براي.ميباشند
اقتصاد در كالا نوع هر براي كه مصرف و توزيع توليد ،
.داد قرار مدنظر هم روزنامهها خصوص در را است متصور
و فني تحريري ، عناصر عمدتا را روزنامه يك توليد حلقه
.ميدهند تشكيل چاپخانهها و روزنامهها دفاتر پشتيباني
آگهيهاي و مقالات اخبار ، خوانندگان نيز مصرف حلقه در
شامل توزيع حلقه اما.ميگيرند قرار نشريات
تعداد معمولا كه است جرايد فروشندگان و توزيعكنندگان
نشريات توليد بخش در عناصرفعال تعداد برابر چندين آنها
و توليد زنجيره در جرايد خوانندگان چه اگر.ميباشد
و مترجمان خبرنگاران ، نويسندگان ، با هركس از بيش توزيع
احساس روزنامهها تحريريه نيروهاي كلي بهطور عكاسانو
بيشتر نيز نشريه از آنها تصور عموما و ميكنند نزديكي
كه است اين امر واقعيت اما ميگيرد ، شكل چارچوب همين در
نزديك و دور نقاط در را منتشره مطالب توزيعكنندگان اگر
اثر نوشتهها و مطالب بهترين نرسانند خوانندگان دست به
توزيع حلقه كه مبناست براين.داشت نخواهد چنداني مثبت
ميزان و فعاليت عرصه گسترش در جرايد و روزنامهها
.ميكند ايفا بزرگي نقش آنها اجتماعي تاثيرگذاري
كارآمدي و گستره ميزان بين كه است آن از حاكي بررسيها
وجود مستقيمي رابطه تيراژ افزايش و نشريات توزيع نظام
كشورها از بسياري در كه است واقعيت اين به توجه با.دارد
و بهبود براي كه اقداماتي كنار در نشريات صنفي سازمانهاي
توزيع حلقه ميدهند انجام روزنامهها توليد عرصه كارآمدي
امكانات نمودن فراهم ضمن و داده قرار مدنظرجدي نيز را
و اجتماعي شان و جايگاه تقويت به عرصه اين در سختافزاري
به مشغول روزنامهها توزيع امر در كه كساني روحيه نيز
كه است كشورهايي از يكي ژاپن.ميكنند مبادرت هستند كار
.ميباشد فعال بسيار زمينه اين در
ميليوني چند روزانه تيراژ داراي كه ژاپن روزنامههاي
بين در كه را امتياز اين از عمدهاي بخش هستند
بيش مديون ميباشد ، نيز فرد به منحصر جهان روزنامههاي
برهمين.ميباشند توزيع بخش در فعال نيروي هزار از 470
دبيران و ناشران انجمن بعد به سال 1994 از اساس
توزيع" عنوان تحت مسابقهاي ساله همه ژاپن روزنامههاي
منظور به را "پستال كارت مقالهنويسي مسابقه:روزنامه
نيز و روزنامهها اجتماعي نقش از خوانندگان درك تعميق
.ميكند برگزار توزيعكنندگان روحيه افزايش و توزيع اهميت
مزبور انجمن توزيع كميته توسط كه سال 1999 مسابقه در
عنوان به مقاله سه رسيده ، مقاله بين 9974 از شد برگزار
برگزيده داوران هيات سوي از مسابقه سوم تا اول برندگان
همچنين.گرديد اعطا جوايزي نيز ديگر مقاله به 47 و شد
كتابي صورت به مسابقه اين در برگزيده مقالات مجموعه
ژاپن سراسر در توزيع نمايندگي هزار بين 23 در و شد منتشر
و دوستانه احساس از مملو كه مقالات اينگرديد توزيع
نزديكي ميزان دهنده نشان روزنامههاست خوانندگان تشويق
ترجمه جهت همين به.ميباشد نيز توزيعكنندگان با آنها
نظرتان از اينجا در مسابقه اين اول برنده سه مقالات
.ميگذرد
"پدر"
كورياما ، شهر از (اول رتبه برنده) كوآنو اكي:نوشته
فوكوشيما استان
بنابر."بخشيد نخواهم را او هرگز" ميكردم فكر ابتدا من
احساس چنين يك من كه پذيرفتهام سختي به نيز اكنون اين
پدرم قبل ، سال هفت حدود.دارم او به نسبت محبتآميزي
وضعيت مابا خانواده و داد دست از را خود خانه و شركت
به پدرم از كينهاي يك من زمان آن از.شد روبهرو سختي
.ببخشم را او نميتوانستم و داشتم دل
توزيع كرد انتخاب دوباره شروع براي او كه جديدي شغل
باد و باران در سرما ، و گرما در روز هر او.بود روزنامه
من.ميشد سوار را خود غيرمعمول موتورسيكلت و ميكرد كار
چشمانم ناگهان روز يك و ميديدم را او سر پشت از بارها
ببخشم را او نميتوانستم كه اين خاطر به منشد اشك پراز
همه از بيش كه كسي.ميكشيدم خجالت خودم از كنم درك يا و
-پدر فقط -او بلكه كوچكترم برادر يا مادر نه ميبرد رنج
دست به شغلي من.ميگذرد سال هفت زمان آن از.بود
در من كه بار هر.كردهام ترك را پدر خانه و آوردهام
جلو در پدر چهره ميبينم روزنامه يك آپارتمانم در جعبه
آيا پدر ، ميآيد ذهنم در سوال اين و ميشود ظاهر چشمم
است؟ خوب حالتان
"استقامت دو دونده يك رمز"
استان گيفو ، شهر از (دوم رتبه برنده) گوتو جان:نوشته
.گيفو
بودم راهنمايي اول كلاس در كه وقتي به قضيه اين
.ميكرديم برگزار استقامت دو مسابقه يك ما.برميگردد
اعضاي از يكي مسابقه برنده ميكرديم فكر ما همه ابتدا
همه برخلاف اما.بود خواهد "جاده و مزرعه" باشگاه
كسيكه همانبود الف آقاي من همكلاسي برنده انتظارات ،
واقع بچهها اذيت و آزار مورد ابتدايي مدرسه دوران از
.ميشد
خط از كه هنگامي را او خندان چهره ما مدرسه روزنامه
قصد من":بود گفته روزنامه در او.كرد چاپ ميگذشت پايان
چون دليل همين به شوم استقامت دو دونده يك درآينده داشتم
استقامت طريق همين از كردم سعي بودم روزنامه كننده توزيع
مسابقه در من همكلاسي وقتي از ".كنم تقويت را خود تحمل و
و ميداد انجام نفس به اعتماد با را هركاري او شد اول
مدرسه اتمام از پس او.نميكرد اذيت را او كسي ديگر
بزرگ و معروف ورزشي باشگاه يك كه دبيرستاني به راهنمايي
.داد ادامه نيز روزنامه توزيع كار به و رفت داشت
تعطيلات در اما.رفت بدني تربيت دانشكده به او بعدا
دونده عنوان به او زندگي و كرد تصادف سختي به تابستاني
باره در چيزي ديگر او اكنون.يافت پايان استقامت دو
اداره را روزنامه يك او.نميگويد كس هيچ به گذشتهاش
.هست هم شهر معروف بسيار ورزشي باشگاه رئيس و ميكند
شد شهر شهره مادر ،
تاكاسا ، شهر از (سوم رتبه برنده) آئويي ساچيكو:نوشته
كاگاوا استان
هشتاد سن به زودي به كه مادرم ، بامداد سه ساعت روز هر
جوار در خانهاي در خود رختخواب از رسيد ، خواهد سالگي
عمل اين او.ميشد خارج روزنامه توزيع براي كوتوريا معبد
در را شغل اين مادر ، .ميدهد انجام سال مدت 30 براي را
از كه زماني در هم آن كرد ، شروع خود وقت پاره شغل كنار
.ميكرد مراقبت بايد بود شده خانهنشين جواني از كه پدرم
:گفتند دكترها كه شد شديد آنقدر پدرم بيماري قبل سال ده
عليرغم."باشيد وقتي هر در هرچيزي افتادن اتفاق آماده"
او اما ميبود ، پدر كنار بيمارستان در بايد مادرم آنكه
براي تا ميگرفت اجازه پرستارها و دكترها از روز هر
تا وضعيت اين.برود بيمارستان از خارج به روزنامه توزيع
اين":گفت و زد كنار را مادرماشكهايش كه پدرم مرگ زمان
".كرد خواهد كمك بيمارستان هزينه پرداخت در ما به كار
هيچ بود بستري بيمارستان در كه هنگامي پدرم.يافت ادامه
مادر تا ميكرد نگاه ديواري ساعت به فقط و نميگفت چيز
پنجره از روزنامه توزيع كار اتمام از پس مادر.برگردد
زندگي او به كه بازميگشت اتاقي به بيمارستان اتاق
آيا":گفتم مادرم به من مرد ، پدرم وقتي.ميبخشيد دوباره
:گفت او "است؟ نرسيده فرا روزنامه توزيع كار كردن رها وقت
تا اين بنابر هستم ، روزنامه توزيع خودمديون امروز من"
روزنامه توزيع كار به باشد حركت به قادر بدنم كه وقتي
".داد خواهم ادامه
شهر كنار و گوشه در دوچرخهاش سوار مادر نيز صبح امروز
خدمات روزنامه شركت.ميدهد ادامه روزنامه توزيع كار به
از بعد وقتي اين بنابر.است رسانده عموم اطلاع به را او
كار خانه به بازگشتش ميرود شهر خارج به مادر ظهر
ميكنند ، صحبت او با شهر اطراف در مردم.نيست سادهاي
او توسط نيز عدهاي و هستند او نصيحتهاي خواستار برخي
توزيع كار با مادر حال هر درميشوند توبيخ يا تشويق
.است شده تبديل شهر معروف و مشهور آدم يك به روزنامه
صباغيان علي دكتر
كنيم؟ برقرار ارتباط ديگران با چگونه
ديگري شهر به زندگي براي دوستانم از يكي با پيش مدتي
تنها من و كرد ترك را شهر آن من بيخبراز او اما رفتيم
پرسيد من از ماركتي سوپر صندوقدار وقتي بعد روز چند.شدم
پاسخ جواب در من و خير يا بگذارد كيسه داخل را اجناس كه
در كه است واژهاي اولين اين كه شدم متوجه دادم ، مثبت
مضطرب و بيكار و تنها من.آوردهام برزبان هفته يك طول
طرف از ارتباط برقراري انتظار جز نميكردم كاري بودم ،
محيط در كه را روشي اين فهميدم اوضاع آن در.ديگران
.ندارد مطلوب عملكرد پيشگرفتهام جديدم
آيا نميشناسيد؟ را كسي و بوده بيگانه شهر در شما آيا
روابط ايجاد درپي حال و گفته ترك را خود دوستان جمع
تازهاي محدوده شغلي موقعيت براساس آيا هستيد؟ تازهاي
كنيد خيال شايد نمودهايد؟ مشخص خود براي را روابط از
شد خواهد باعث روزانه مشغله و كار از دريايي در شدن غرق
;باشيد نداشته مردم با ارتباط و مشاركت به نيازي ديگر كه
را شما شغلي ، محدوده كه چرا است ، نادرست تصور اين اما
.و مشاركت مكاتبه ، محاوره ، چون برخوردها بسياري از ناگزير
.است ديگران با ارتباط مستلزم همگي كه ميكند.
در كه گرفتم تصميم روزنامه در آگهي يك كمك به بعد چندي
ميتوانستم كاش اي.كنم شركت سفالگري شبانه كلاسهاي
ساختن از بعد را همكلاسيهايم از زيادي عده فريادهاي
تصميم حال اين باكنم توصيف مانندم ، برج مورب گلدان
مصاحبه كلاسهاي در و بكشم دست كار اين از كه گرفتم
آن از دوستاني نيز حاضر حال در و كنم ثبتنام مطبوعاتي
.است مانده باقي برايم دوره
انتظار شما از كسي كه است آن به كلاسها اين خوبي
را شما كه است دليلي همان اين و ندارد بودن خارقالعاده
.نميدانيد ناموفق را خود شما ميكشاند ، كلاسها اين به
را صحبت سر و ميشويد آشنا خود مثل كارآموزاني با كمكم
و جامعه در ارتباط ايجاد به را شما من.ميكنيد باز
به محدود را خود دانش تنهاميكنم توصيه مطالعه مخصوصا
وجود آموختن براي مطلبي هميشه نكنيد ، تحصيلي سالهاي
.دارد
جايي هر در خاصي افراد به كه هست احتمال اين هميشه
.كنيد برخورد
اورلان مك
كنيد برقرار ارتباط متعدد گروههاي با
گروههاي !بپيونديد متعدد گروههاي به ميتوانيد تا
كه) ورزشي گروههاي ،(مزاجند آتشي معمولا كه) سياسي
افراد كه) خيريه گروههاي ،(ميگيرند جشن را پيروزيها
لحاظ از البته.(دارند حضور آنها در روحاني و عاطفي
ديگران با ارتباط برقراري براي بيشماري راههاي رياضي
را خود جديد محيطهاي با و كنيد پيدا را آنها دارد ، وجود
.كنيد سازگار
.هستيد وارد تازه شما كه بدانند همه كار محل در بگذاريد
از.گنجاند خواهند خود برنامههاي در را شما صورت اين در
جواب اودارد برنامهاي عيدچه براي بپرسيد خود همكار
از و ميبرد بيرون را خانوادهاش شام براي كه داد خواهد
معمولا:ميدهيد پاسخ شما و چطور؟ شما:پرسيد خواهد شما
آنها حاضر حال در ولي ميگذرانم خانوادهام با را عيد
امكان اين شرايط اين در.دارند فاصله من از كيلومترها
آغاز اين و كند دعوت نيز شما از شما همكار كه دارد وجود
.است ارتباط و دوستي
و نكنيد شك نكنيد ، تعجب شديد دعوت دوستي مهماني به اگر
نزديكي بسيار ارتباط شما كه بدانند همه بگذاريد.برويد
.دهيد نشان رفتارتان با را اين.داريد آنها با
مختلف گروههاي وارد را خود ميشود توصيه كه اين خلاصه
شكست بار يك از بيش است ممكن كه اين از آگاهي با كنيد ،
زمين بار هر از بعد كه اين از آگاهي با باز و بخوريد
بتكانيد خود از را گردوغبار شويد بلند دوباره بايد خوردن
مختلف بهانههاي به را خود دوستان.كنيد آغاز مجددا و
دعوت آنها اگر.كنيد دعوت خود جشنهاي و برنامهها به
ديگري دوست از كنيد سعي و نشويد ناراحت نپذيرفتند را شما
.ميكند ايجاب چنين واقعي اجتماعي زندگي.كنيد دعوت
اينترنت:منبع
راسكين رونا:نويسنده
بغدادي نيما:ترجمه
ايراني كودكان :بهزيستي سازمان معاون
ندارند مدعيالعموم
خلاء بزرگترين:گفت بهزيستي سازمان معاون:اجتماعي گروه
ندارند مدعيالعموم كودكان ، كه است اين ايران در قانوني
خاصي نياز و نرود ميان از عامش نيازهاي كودكي اگر و
.دهد تشخيص را اين بايد كسي چه كه نيست مشخص باشد ، داشته
كودكان از روزي شبانه مراقبت همايش نخستين در طالبي دكتر
را آزاري كودك در سهم بيشترين:گفت آزاري كودك درباره
كودك نوع يك در كه دارند عهده بر والدين بويژه خانواده
بايد و مييابد نمود مزمن بيماري نوعي و آزاري
را خفته آزاري كودك اين كه باشد داشته وجود مدعيالعموم
.كند منتقل (قضاييه) قضاوت بخش به و بيدار
:گفت و دانست رنگ كم را حكومتي نظام در مددكاران نقش وي
جرم وقوع از پيش مددكاري نقش كنوني شرايط در متاسفانه
در و جرم وقوع از بعد كه را نقشي حداكثر و است صفر
كه صورتي در است ، مشورتي نقش ميدهند ، مددكار به دادگاه
.باشد مداخلهگر بايد نقش اين كه داريم اعتقاد ما
:گفت كودك حقوق از حمايت ساختار اصلاح مورد در طالبي دكتر
.است شده مرج و هرج دچار كودك بخش سياستگذاري سطح در
تحت كودكان مستقيم تلفن خط راهاندازي به همچنين وي
جهت مركزي وجود بدون تكثر و تعدد و كرد اشاره سرپرستي
.است برده نام هزينهها رفتن هرز باعث را هماهنگي
باشد ، چقدر و چگونه كه مشاركتها ميزان در ما:افزود وي
را هدفمان جامعه هرگز ما حتي.نداريم شفافي و دقيق تعريف
شبانهروزي مراقبت به تعداد چه نميدانيم و نميشناسيم
.دارند نياز
مراقبت تحت نفر هزار اكنون 11:گفت بهزيستي سازمان معاون
سازمان نظر زير آنان از نفر هزار كه 9 هستند شبانهروزي
بستگان كنار ديگر نفر هزار و 2 ميشوند نگهداري بهزيستي
.است بخش اين در ما اصلي گرايش و ميشوند نگهداري داوطلب
به 17 مركز هر در نفر ميانگين 60 خوشبختانه:افزود وي
.است رسيده نفر
با كودكان از شبانهروزي مراقبت همايشعلمي اولين
كودكان بينالمللي صندوق و بهزيستي سازمان همكاري
در روز دو مدت به ماه بهمن هشتم شنبه روز از (يونيسف)
.دارد ادامه بهزيستي علوم دانشگاه
فرهنگسراي در هنري اثر يكصد ديروز صبح
شد طعمهآتش اميركبير
صبح كشور هنرمندان و نقاشان هنري اثر يكصد:اجتماعي گروه
.شد حريق طعمه تهران شمال در اميركبير فرهنگسراي در ديروز
در كشور هنرمندان آثار نمايشگاه ما خبرنگار گزارش به
با و (ع)اميرالمومنين سال مناسبت به اميركبير فرهنگسراي
.بود شده برپا ايتام به كمك هدف
تهران شهرداري فرهنگيهنري سازمان عمومي روابط مدير
:گفت ما خبرنگار به اميركبير فرهنگسراي در حريق پيرامون
با هنري اثر هنرمندان500 نقاشي آثار نمايشگاه در
رسيده نمايشگاه به (ع)اميرالمومنين سال پاسداشت مضامين
بودند كرده توافق هنرمندان با نمايشگاه مديران و بود
چهاردهم جمعه تا هفتم جمعه از) روز مدت 8 به آنها آثار
از تا گيرد قرار بازديدكنندگان ديد معرض در (بهمنماه
به درصد و 40 ايتام به كمك درصد تابلوها 60 فروش ناحيه
برپايي از روز دو گذشت با گيرد ، تعلق اثر صاحبان
از چشمگيري استقبال مدت اين طي آنكه وجود با و نمايشگاه
برگزاري ادامه مانع حريق اما عملآمده به نمايشگاه
علت هنوز اينكه به اشاره با كرمي پرويز. شد نمايشگاه
سازمان نظر اعلام انتظار در ما:گفت نشده مشخص حادثه
خاطر به كه است اين ما باور البته و هستيم آتشنشاني
زياد حرارت براي تقاضا و تهران شمال بر حاكم جوي شرايط
.است محتمل آن غيرعمديبودن
جانبي گالري از بخشي شامل را فرهنگسرا آتشسوزيدر كرمي
بسيار ما براي:گفت و دانست فرهنگسرا كتابخانه
در هنرمندان نقاشي و هنري آثار كه است ناراحتكننده
و آباداني و عمران و توسعه نماد آن نام كه فرهنگسرايي
.شود حريق طعمه اينچنين است كشور اين تاريخ از مهمي قطعه
شد بازداشت فردا ايران تحريريه عضو
شده توقيف نشريه تحريريه عضو صابر هدي:اجتماعي گروه
تهران اسلامي انقلاب دادگاه حكم با ديروز فردا ايران
مديرمسئولي به فردا ايران نشريه است گفتني.شد بازداشت
نيز آن مسئول مدير و شد توقيف پيش چندي سحابي عزتالله
.ميبرد سر به بازداشت در انقلاب دادگاه حكم با
پرسش چند پرونده ، يك
روزهاي.ميگذرد سال دو از بيش سياه 77 پاييز از
روز درشد نخواهد فراموش هرگز كه رعبآوري و پراضطراب
پروانه ، همسرش و فروهر داريوش قتلفجيع خبر آذرماه ، اول
.كرد پريشان را خاطرها
.ميمانست كابوس به وحشتناك ، حادثه اين از پس هفتههاي
از سياههاي وجود خبر نميكرد ، امنيت احساس قلمي اهل هيچ
.ميگشت دهان به دهان بعدي قربانيان نام
محكوم را هولناك جنايات اين نظام بلندپايه مسئولان همه
.كردند ياد ملي پرونده عنوان به آن از و كردند
سرنوشت امروز تا تشكيل زمان از زنجيرهاي قتلهاي پرونده
افشاگري به روزنامهنگاراني.است داشته پيچيدهاي و عجيب
از ناموجه بدلايلي برخي و پرداختند قتلها اين پيرامون
وكلاي برخيميبرند سر به زندان در عمومي ، افكار منظر
روزنامههايي افتادهاند ، دردسر به قربانيان هاي خانواده
تيرماه حوادث شدهاند ، توقيف قرمزها خط به ورود خاطر به
منسوب نامهاي انتشار با) نوعي به كويدانشگاه گذشته سال
گرفت ، ريشه ماجرا اين از ( سلام روزنامه در امامي سعيد به
شد وسيعي تحولات دچار موضوع اين خاطر به اطلاعات وزارت
... و
پرونده اين به رسيدگي براي كه دادگاهي حكم يكشنبه روز
ايجاد اذهان در را پرسشهايي و شد اعلام بود شده تشكيل
.كرد
اين خصوصي جنبه به ناظر تنها كه دارد صراحت مزبور حكم -1
براي تهران ، نظامي دادسراي كيفرخواست در زيرا است جنايات
.است نشده كيفر تقاضاي آن عمومي جنبه
چنين جناياتي كيفرخواست ، صادركننده مرجع نظر از آيا
عمومي نظم به اخلالي هياهو پر چنين پروندهاي و هولناك
عاليترين كه كرد تصور ميتوان آيا است؟ نكرده وارد
است ممكن آن نظاير كه ساده قتل چند مورد در كشور مقامات
سخن به موظف را خود افتد اتفاق كنار و گوشه در روز هر
است شده وارد ملي حيثيت به كه خدشهاي دانستهاند؟ گفتن
دادگاه در خصوصي شاكيان شكايت موازات به نميبايست را
كرد؟ رسيدگي
اقارير از بخشهايي شامل كه دادنامه _ه بند در غور -2
ايجاد را ابهام اين است حكم صدور مستند بهعنوان متهمان ،
دريافت از پس را مذكور متهمان ، قتلهاي اين كه ميكند
سادگي به و كردهاند تلقي عادي وظايفي عنوان به دستور ،
آنان ميان در "فيزيكي حذف" واژه ظاهرا.شدهاند آن مرتكب
و "عمليات تيمهاي" از آنها.است نبوده مهجوري واژه
به متهمان از برخي.گفتهاند سخن آنها در معمول شيوههاي
بالايي جايگاه سازماني مراتب سلسله در دادنامه ، گواهي
مديركل چپنو ، اداره رئيس امنيت ، مقام قائم داشتهاند ،
... و عمليات اداره مسئول امنيت ، معاونت پشتيباني
رشد مسئول كه است نيافته پاسخي هنوز تكراري پرسش اين
و انديشه چه كشور امنيتي سامان در خطرناكي غده چنين
است؟ بوده تفكري
يك از قولي نقل در بار ، يك تنها صادره دادنامه در -3
ميرسد نظر به.است شده آورده امامي سعيد نام متهم
كمرنگبودن بر مبني قتلها قربانيان خانوادههاي اعتراض
تاثير به توجه با پرونده در امامي سعيد نقش
باشد ، داشته ميتوانست او نقش پيگيري كه روشنكنندهاي
.نيست بيراه چندان
نژاد پارسا اميد
دنياي از سال اجتماعي 50 تامين سازمان
عقباست پيشرفته
روزشنبه اجتماعي تامين سازمان رئيس:اجتماعي گروه
مديريت نظام استقرار گواهينامه دريافت درمراسم
اگر:گفت بزرگ تهران اجتماعي تامين شعبه 2 كيفيت
مديريت گواهينامه دريافت به ماموفق شعب تمام
دنياي از سال كامل 50 بطور هم باز شود كيفيت
.هستيم عقب پيشرفته
طولاني راهي كه است آن معناي به اين:افزود وي
.داريم درپيشرو را يافتني اماتحقق
واستفاده ارائه در نظم برقراري لزوم بر تاكيد با وي
مملو سازماني اجتماعي ، تامين سازمان:گفت ازاطلاعات
از درصد موجود40 آمار اساس بر و است اطلاعات از
باشد مي سازمان اين اختيار در كشور كل اطلاعات
باشيم داشته قدرتمند سازماني خواهيم مي اگر بنابراين
سمت به كهبايد باشيم داشته ترديد ذرهاي نبايد
امور كيفيت ارتقاي و موجود اطلاعات در نظم ايجاد
.نماييم حركت
كشور غرب توسعه كليد ;آهن راه
اصليترين از يكي شهري برون و شهري درون ريلي نقل و حمل
نقل و حمل از فراتر سهمي كه است جهان در ترابري شاخههاي
چونان راهآهن شبكه.دارد دريايي و هوايي و موتوري
و كالاها انواع انتقال وظيفه انسان خون گردش دستگاه
بر كشورها نقاط دورترين به هزينه كمترين با را مسافر
و رگها مانند راهآهن متعدد شاخههاي دارد ، عهده
.ميدهند پيوند هم به را كشورها مختلف نقاط بدن مويرگهاي
گسترش به چنداني توجه متاسفانه سالها طول در ما كشور در
نارسا محدود ، فعلي راهآهن شبكه.است نشده راهآهن شبكه
فاصله جهاني معيارهاي با احتمالا و است فرسوده حدي تا و
پشتي لاك سرعت با - اكسپرس حتي - قطارها.دارد زيادي
در كه است حالي در اين.ميگذارند سر پشت را شهرها فاصله
تا حدود 400 به قطار سرعت فرانسه و ژاپن نظير كشورهايي
هم را شهري قطار وضعميشود بالغ ساعت در كيلومتر 500
.ميدانند همگان كه
و ايلام كردستان ، كرمانشاه ، شامل كشور غربي استانهاي
راهآهن نعمت از مسافر زياد تعداد رغم به كردستان
مورد در سالهاست كه صحبتهايي تمام و نبودهاند برخوردار
از ظاهرا و مانده حرف حد در است ، شده كشور غرب راهآهن
.است نرفته فراتر كاغذ روي
با كشور برنامهريزي و مديريت سازمان امسال ظاهرا
قطعا.است مخالف طرح اين آغاز جهت اعتباري رديف گنجاندن
بايد اما.است بررسي قابل خود جاي در مخالفت اين دلايل
محرومترين جمله از يادشده ، استان چهار داشت توجه
جنگ سال هشت سنگين بار كه ميروند شمار به كشور استانهاي
كه آنجايي از.است كرده خميده را آنها كمر تحميلي
آغاز ميشود ، محسوب اقتصادي زيربناهاي جمله از راهآهن
بيجان پيكر در تازه روحي ميتواند كشور غرب در طرح اين
مانند آن تبعات شديد بيكاري.بدمد استانها اين
اين در غيره و خودكشي ، مهاجرت خانوادهها ، ازهمپاشيدگي
سرآغاز ميتواند كشور غرب راهآهن.ميكند بيداد استانها
عدالت نكنيم فراموشباشد كشور از منطقه اين نوزايي
كشور اقتصادي امكانات كه است آن تنهامستلزم اجتماعي
غربي استانهاي.شود تقسيم كشور مناطق توانمنديهاي براساس
.هستند راهآهن انتظار چشم كشور
نعيمي وحيدرضا
|