آموزشي برنامهريزي تحولات و جهاني اقتصاد
تحولات بر اقتصادي برنامهريزي تاثيرات روند بررسي
آموزشي برنامهريزي
از پس جدي طور به جهان در اقتصادي برنامهريزي :اشاره
اثرات بازسازي براي مارشال طرح اجراي با دوم ، جهاني جنگ
وتوصيههاي نقش مسير اين در.شد شروع جنگ از ناشي
...دومار هارود آرتورلوئيس ، روستو ، چون اقتصادداناني
منجر برنامهريزي ، نوع اين حاصل.بود كننده تعيين بسيار
از منظمي جريان آن در كه شد جهاني اقتصاد شكلگيري به
يكسويه جريان اين.پديدآمد نوآوري و تكنولوژي سرمايه ،
.بود نابرابر بهطور پيرامون ، به مركز كشورهاي از عموما
كشورهاي آموزشي برنامهريزي بخش راستا ، اين در
به فوق ، تحولات از تاثيرپذيري با نيز سرمايهداري
پيشدرآمد عنوان به عالي آموزش زيرساختهاي بازسازي
برخورداري دليل به كشورها اين.پرداخت آموزشي تغييرات
آموزش انساني ، توسعه بر تاكيد با عالي ، آموزش سنت از
بودن نافع را علم هدف راهبردي ، - بنيادي تحقيقات و كارآ
فضايي چنين در نيز دانشگاه رسالت طبيعتا.دانستند آن
انتقال و توليد علمي ، آزادي و سازماني استقلال بر علاوه
به ، اجمالا زير مقاله اينرويكرد با.است فني دانش
برنامهريزي با كه جهاني اقتصاد تغييرات روند بررسي
كنش تبيين با و ميپردازد است همراه دنيا در آموزشي
راهكارهاي و الزامات به دستيابي صدد در آنها ، متقابل
ورود براي تا است ايران در آموزشي برنامهريزي جهت مناسب
انعطاف و كارآمدتر پوياتر ، آموزشي به آينده ، قرن به
به ابتدا توصيفي روش با مقاله اين.آييم نايل پذيرتر
شكلگيري چگونگي و اقتصادي برنامهريزي تحولات بررسي
آموزشي برنامهريزي تحولات سپس و ميپردازد جهاني اقتصاد
آموزش و اقتصادي برنامهريزي بر آن متقابل كنش و دنيا در
براي مناسب ، راهكارهاي ارائه به ايران ، در عالي
.ميپردازد ايران در آموزشي برنامهريزي
انديشه گروه
جهاني اقتصاد رشد شتابگيري با دوم جهاني جنگ از پس دوران
الگوها از برخي اتخاذ با كشورها دوره اين در بود ، همراه
آن ، بر علاوه.داشتند خود تاريخي عقبماندگي جبران در سعي
يك واز يافت رشد نيز اقتصاد جامعه ، تكاملي روند در
از عاليتري سطح سوي به پيشرفت نازل سطح با تعادلي مرحله
.برميدارد گام تعادل
سپس و اول جهاني جنگ از بعد تورمي بحران از قبل تا
مستقل دول ايجاد از پيش همچنين و 1929-تورمي 33 بحران
به طلبانه جاه شديدا وگاه انقلابي انگيزههاي با كه
ودور طبيعي روندي جهاني اقتصاد رشد روند ميآمدند ، وجود
تئوريهاي مبناي بر.بود دولت موثر و صريح دخالتهاي از
وجود درچارچوب كشوري هر ريكاردو ، و اسميت آدام كلاسيك
شركت كار بينالمللي تقسيم در طبيعي نسبي مزيتهاي
توسط بعدها تئوري اين.يافتند اقتصادي توسعه و ميكردند
ديگراز برخي آرژانتينيو ليست ، پربيش فريدريش
قدرت آرايش در نوين نظم خواستار كه اقتصاددانان
امر اين (1).گرفت قرار بازبيني مورد بودند بينالمللي
متقابل همكاريهاي وافزايش درونگرايي كاهش دهنده نويد
درحال كشورهاي در قوي نظري پشتوانه (2).بود اقتصادي
همچون توسعه برنامهريزي كيفي جنبههاي و سو يك از توسعه
تغييرات و رفاه اقتصاد مطلوب ، اجتماعي نظم برقراري
همراه به تا (3)شد موجب دوم جهاني جنگ از پس بنيادي
در آن پذيري انعطاف با همگام سرمايه ، انتقال مداوم جريان
نيز مادر كشورهاي اجتماعي نظام شيوه صنعتي ، در توليدات
انباشت(4).شود فراهم انباشتسرمايهها مقدمات
به براي خلاقيت نوآوري ، به نياز و سرمايهها انعطافپذير
زمينههاي مصرف ، بازار بيشتربراي انگيزههاي درآمدن حركت
.كرد جلب را تحقيقاتي و دانشگاهي مركز همراهي
انتقال:از بود عبارت ها رسالتدانشگاه فضايي ، چنين در
: از است عبارت كه بهرهبرداري ، قابل فني نظر از دانش
كانالهاي به پژوهش و تحقيقات بخش از اطلاعات سرريز جريان
دانش شامل هم امر اين.اجتماعي رفاه و تسليحات صنعت ،
با رابطه در كه ميشود نظري اطلاعات هم و مشورتي
تصميمگيري قدرتهاي ديگر و حكومت مديريت ، راهبردهاي
بدين.ميگيرند قرار استفاده مورد خصوصي موسسات نظير
و مستقيم پيوند در تحقيق و آموزش طريق از ترتيبدانشگاه
قرار اقتصادي فزاينده كاركردهاي و وظايف با نزديك ارتباط
نسلهاي صنعتي ، جامعه نياز با متناسب بايد هم يعني.گرفت
توليد باز فكر به هم و ميكردند تربيت را جديد متخصص
(5).باشند وسيع سطح در آموزش امر اشاعه يا گسترده
با آموزشهمگام برنامهريزي با دانشگاههاي بنابراين
ميراث دهنده وانتقال حافظ عنوان به اقتصادي ، پيشرفتهاي
پاسخگوي ديگر سوي از و جامعه بر حاكم ارزشهاي و فرهنگي
و دانش توسعه و اشاعه كسب ، براي مردم اجتماعي نيازهاي
(6).شدند مطرح توسعه و تحقيق سازوكارهاي طريق از تكنولوژي
اقتصاد شكلگيري چگونگي و اقتصادي برنامهريزي تحولات
جهاني
به كمك براي آمريكا متحده ايالات دوم ، جهاني جنگ از پس
آسيبهاي جنگ اثر بر كه-اروپايي كشورهاي بازسازي
برنامه" نام به برنامهاي موجب به -بودند ديده فراوان
كشورها اين به فني و مالي كمكرساني به اقدام "مارشال
در تا ميساخت قادر را كشورها يكسو از برنامه اين.كرد
ديگر سوي واز كنند بازسازي را خود اقتصاد كوتاهي زمان
از كه آمريكايي سرمايههاي و صنايع توليدات مازاد براي
.كرد ايجاد خوبي بازارفروش بودند ، ديده آسيب جنگ
به انبوه سرمايه تزريق متضمن كه -برنامهمارشال
بدل الگويي به -بود جنگ در ديده آسيب پيشرفته اقتصادهاي
نيز مانده عقب كشورهاي براي را آن اقتصاددانان ، كه شد
با توسعه و رشد اصطلاح تاريخ آن از و ميكردند تجويز
.شد مترادف اقتصادي برنامهريزي اصطلاح
اقتصاددانان از تعدادي فكر طرز اين علمي ترويج براي
روشهاو اقتصادي ، برنامهريزي براي كه يافتند ماموريت
ودانشگاهي علمي محيطهاي در را وآنها كنند ابداع مدلهايي
افراد اين جمله از.دهند اشاعه بينالمللي سازمانهاي و
كه بود معتقد او.بود آمريكا اهل اقتصادي تاريخدان روستو
باطل دور از آمدن بيرون براي مانده عقب كشورهاي
طي با (كشاورزي)سنتي جامعه مرحله از بايد عقبماندگي
به اقتصادي جهش مفهوم(7).برسند جهش مرحله به مختلف مراحل
.است توسعه حال در كشورهاي صنعتي توسعه مناسب ايدهآل طور
(8)
قبيل اين كه ميكند پيشنهاد نظر اين تحقق براي روستو
تامين براي نيستند خوبي مالي بنيه داراي چون كشورها ،
از قسمتي صنعتي مرحله به رسيدن براي لازم سرمايهگذاري
از هم را ديگري قسمت و كنند پسانداز را خود درآمد
صرف را مبلغ اين كل و بگيرند وام يافته توسعه كشورهاي
فني خدمات حتي و آلات ماشين كارخانه ، لوازم ، ابزار ، خريد
.كنند شدن صنعتي براي پيشرفته كشورهاي از لازم كارشناسي و
براي سوم جهان كشورهاي بودكه اين روستو ، طرح نتيجه
مازاد سرمايههاي به هم توسعه ، و پيشرفت به دسترسي
صنايع رونق موجب هم و ميدادند بهره پيشرفته كشورهاي
كشورها اين به وتكنولوژي مالي نظر از هم ميشدندو آنها
.بودند وابسته
ارائه با آرتورلوئيس بهنام ديگري شخص سال 1940 ، در
كشورهاي به انساني ، نيروي نامحدود عرضه بهنام خود نظريه
جامعهكشاورزي در چون كه كرد پيشنهاد يافته توسعه كمتر
از تعدادي اول مرحله در بايد لذا است ، فراوان كارگر
نظر از آن در كارگر عرضه كه -كشاورزي بخش از را كارگران
به را آنها و كشيد بيرون - است كامل كشش داراي اقتصادي
ترتيب بدين و كرد منتقل - است بر سرمايه كه -صنعتي بخش
.داد افزايش كارگريرا كارايي
انجام اقتصاد مدرن بخش در سرمايه تمركز طريق اين از
را قيمت ارزان انساني نيروي ميتواند سنتي بخش و ميگيرد
اقتصادي رشد به رسيدن امكان نهايت در و كند تامين
نسبت بردن بالا براي او نظر به (9).ميآيد بوجود فزاينده
مصرف يا كرد زياد را كارآيي بايد يا كارگر به سرمايه
براي ابزارسرمايه هنوز كه كشوري در البته.كرد راكم
معاش حداقل سطح در هم مصرف و ندارد كارگر كارآيي افزايش
گرفتن فقط نظريه گونه اين در حل راه كه است است ، بديهي
خريد براي آن مصرفرساندن به و خارج كشورهاي از وام
.است شدن صنعتي براي لازم وسايل
در وسيع طور به سال 1947 در كه ديگري مدل
.گرفت قرار استفاده مورد اقتصادي توسعه برنامهريزيهاي
ناخالص توليد رشد مدل ، اين موجب به.است دومار هارود مدل
توليدبه نسبت و (پسانداز)سرمايه تشكيل مقدار بوسيله ملي
نظريه اين طبق.ميشود تعيين (سرمايه بهرهوري يا)سرمايه
است سرمايه تشكيل پايين نسبتا سطح توسعه ، اصلي محدوديت
است پايين توسعه حال در كشورهاي در سرمايه تشكيل چون و
سرمايهگذاري يا خارجي كمك طريق از را آن كمبود بايد
بعداز سال 1960 در.كنند تامين خارجي وام يا خارجي ، خصوصي
نيافته توسعه كشورهاي در توسعه برنامهريزي كه سال 10
متوجه كشورها بود ، درآمده اجرا به و يافته كامل رواج
جهاني سازمانهاي توصيههاي دقيق رعايت وجود با كه شدند
بين موجود شكاف و فاصله جهاني ، بانك و ملل سازمان مانند
.ميشود عميقتر روز به روز پيشرفته كشورهاي و آنها
شكست توجيه براي صنعتي و يافته توسعه كشورهاي بنابراين
برنامهريزي از آنها انصراف از جلوگيري و توسعهنيافتگي
اول دهه ملل ، سازمان طرف از كه ميلادي دهه 60 براي توسعه
از يكي.كردند مطرح جديدي نظريههاي شد ، ناميده توسعه
كه -رشد مراحل در چون ميكرد مطرح جديد ، نظريههاي اين
توسعه كشورهاي به (جنسي و نقدي)سرمايه عظيم انتقال موجب
كشورهاي براي مارشال برنامه همان حقيقت در -شد نيافته
كمتر كشورهاي واقعي شرايط با لذا شد ، اعمال عقبمانده
اين در كردن پياده قابل و نداشته مطابقت يافته توسعه
به اروپا در مارشال برنامه موفقيت.است نبوده كشورها
توسعه اوليه ساخت زير اروپايي كشورهاي كه بود دليل اين
مديريت و مهارت و فرهنگي و نهادي ساختارهاي قبيل از را
دارا اضافي توليد به جديد سرمايههاي موثر تبديل براي
.نداشت وجود عقبمانده كشورهاي در شرايط اين بودند ،
نهادي ، مسايل در اساسا را توسعه عدم ريشه جديد نظريه
نظريه.ميدانست توسعه درحال كشورهاي رفتاري و ساختاري
چپ تفكر از اول جريان:شد متبلور فكري جريان دو در جديد
سال 1969 در گوندرفرانك آندره توسط و ميگرفت مايه
نظريه اين در (11).كرد مطرح وابستگي فرمولبندي تحتعنوان
نابرابر بسيار روابط معلول بلكه نيست علت نيافتگي توسعه
.است فقير و ثروتمند كشورهاي تجاري و اقتصادي و سياسي
بود معتقد ميگرفت ، نشات راست تفكرات از كه دوم ، جريان
سازمانهاي ناآگاهانه توصيههاي از ناشي توسعهنيافتگي كه
توصيهها اينگونه كه بود جهاني بانك و بينالمللي
كشورها داخلي شرايط از كارشناسان اين شناخت عدم بهدليل
درحال كشورهاي در فرهنگي و نهادي ساختاري ، عوامل نبود و
عقبماندگي سبب بلكه شد ، نمي پيشرفت موجب نهتنها توسعه
بهطور (12).داشت اعتقاد دوم نظر به تودارو مايكل.شد هم
شاخص بهعنوان ناخالص توليد رشد بر تاكيد مدل اين در كلي
نهادي ، جنبههاي به بيشتر آن بهجاي و شدهاست رد توسعه
سياسي حتي و نهادي -ساختي اصلاحات ازقبيل توسعه اجتماعي
عادلانه توزيع و پرورش و آموزش بهداشت ، به توجه و
.ميشود تاكيد...كشور امور در مردم مشاركت و امكانات
اقتصادي وابستگيهاي بر علاوه مدلي ، چنين اجراي نتيجه
آموزشي ، نظام بخش در همچون ديگري وابستگيهاي گذشته ،
و اداري نظامهاي طراحي و خانواده تنظيم و بهداشتي
.بود مديريتي
مديرعامل دعوت به كه رم باشگاه سال 1968 ، در اساس براين
سياستمداران و ازدانشمندان تن حضور 30 با فيات شركت
با سال 1972 در خود گزارش اولين در شد ، تاسيس سرشناس
عنوان با خود گزارش دومين در و رشد محدوديت عنوان
:كردند تاكيد زير نكات به فردا استراتژي
رشد بايد زمين ، كره ذخاير و منابع محدوديت بهدليل -1
;شود محدود جمعيت
رفتن بين از و محيطزيست آلودگي از جلوگيري براي -2
;برسد صفر به و شود متوقف بايد توسعه و رشد محدود ، منابع
هر كه است لازم بشري جوامع موزون و ارگانيك رشد براي -3
تخصصي و نسبي مزيت آن در كه كند فعاليت رشتهاي در كشور
(13).دارد
سال در مولد شهرهاي نظريه ارائه با هوزليتس آن بر علاوه
اوليه مواد توليد در طبيعي منابع كه ميگويد چنين 1971
سوم جهان شهرهاي اندازه به يافته ، رشد كمتر كشورهاي در
يافته توسعه كشورهاي شهرهاي درحاليكه.دارد انگلي جنبه
جهان سراسر در (14).خويشاند پيرامون رشدوسيع محرك
و خود به متعلق كشاورزي مناطق از را توليد مازاد شهرها
امروزه.ميكنند جذب خود سوي به زمين ، كره سوي آن از يا
و شدهاند ادغام واحد اقتصادي در جهان از پهناوري مناطق
را خود ويژه عملكرد نقاط ، از يك جهاني ، هر اقتصاد در
اين در موقعيتشان به زيادي حدود آنهاتا رفاه و دارند
(15).دارد وابستگي نظام
و 1990 سالهاي 1970 براي شده توصيه برنامهريزي سياستهاي
جديد كشورهاي ورود و دهه1970 نفتي بحران تحتتاثير
ژاپن ، ازقبيل) بودند "شده حمايت توسعه" داراي كه صنعتي
از جهاني توسعه كهسياستهاي شد موجب (تايوان كرهجنوبي ،
سمت به صنعتي توليدات افزايش و داخلي ناخالص توليد رشد
خانواده تنظيم و كنترل مسكن ، اجتماعي شرايط كيفيت بهبود
كه شد موجب توصيهها اين.جهتدهد تغيير زيست محيط و
امور به وكارخانهاي توليدي امور از سرمايهگذاريها
گزارشي با سال 1982 در رم كلوپ.شود منتقل اجتماعي
:كرد اعلام چنين بيستويكم قرن آستانه در جهان تحتعنوان
كه بود شده تشكيل جوامعي از جهاني جامعه گذشته ، در"
آنها از كدام هر و بودند مستقل و جدا هم از كاملا
توسعه آزاد بهطور و منفي يا مثبت مسيري در ميتوانستند
نظامي بهصورت جهاني جامعه جهاني ، شرايط در و كنند پيدا
هم به كاركردي جهت از آن اجزاء كه درآمده پيوسته هم به
از گروهي يا و كشور يعني جزء هر اكنون.وابستهاند
.بگيرد بهعهده بشريت توسعه در خاصي نقش بايد كشورها ،
توانايي گروهي و تكنولوژي گروهي بدهند ، اوليه مواد برخي
".بگذارند بشريت خدمت رادر خود اقتصادي
قاجي شا حسيني علي
دارد ادامه
|