مدروز نگرانيهاي
به مبتلايان نجات براي راهي ;كاردرماني
افسردگي
شكايات همگاني نظارت شبكه راهاندازي با
شود مي پيگيري انتظامي نيروي از مردم
زندانها سازمان در مسئول مقام يك توسط
تاييد اوين زندان از زيدآبادي انتقال خبر
شد
مسئول روزمدير طي 10 بار دومين براي
محاكمه امروز تبريز آزادي مهد روزنامه
ميشود
درباره روزنامهنگاران صنفي انجمن نامه
صابر هدي
وحدت تالار حادثه حاشيه در
مدروز نگرانيهاي
پژوهش به شروع بشر كه است زماني از بهتر چيز همه امروزه
در جهان مردم بيشتر گذشته در ميدانيم.كرد جهان درباره
محدودي درآمد و بودند دامداري و كشاورزي سرگرم روستاها
عفونت كمترين نداشت ، تعريفي سلامتي و بهداشت وضع.داشتند
پا ميكروب بوسيله بروزامراض تئوري هنوزميآورد مرگ
بيشتر و زايمان هنگام زنان از كثيري عده بود ، نگرفته
كسي.ميرفتند بين از مختلف امراض با خردسالي در اطفال
بهداشت به توجهي.نبود هوا زيستو محيط آلودگي فكر به
زنان ، ميشدند ، متولد بردگي در دنيا مردم درصد ده نميشد ،
و اجتماعي امور در دخالت حق جامعه پايين وطبقات سياهان ،
.بودند ناراحتي و زحمت در افراد بيشتر و نداشتند دادن راي
خودمان دلخوشيهاي و راحتيها نميتوانيم ما امروز اما
و برقي وسائل و ماشينها كارهارا بيشتر.بشماريم را
همگان اختيار در پرورش و آموزش.ميدهند انجام كامپيوتر
جمعي ارتباط پيشرفته وسائل با واختراعات علوم.دارد قرار
فقط تفريحات و راحتي.دارد قرار دنيا مردم كليه دسترس در
بالاترين در و نيست مالكين و ثروتمندان اختيار در
راحتتر ، لباسها.دارد قرار همگان دسترس در استاندارد
است ، موذي حشرات از وخالي خوشبوتر گرمتر ، مسكنها
بهصورت دنيا و است لذتبخش و سريعتر ، راحتتر مسافرتها
زندگي.است درآمده مطمئن و سريع ارتباطات با كوچكي شهر
و سالم تفريحات براي بيشتر فراغت اوقات است ، شيرين
زندگي از بايد راحتيها اين با.داريم تلويزيون تماشاي
قصه دنيا گوشه هر از چرا؟ نيست ، چنين اما لذتميبرديم
هيچ و ميرسد گوش بيعدالتيبه و بيانصافي ناله دشمني ،
!نيست خودمان خلوت حياط از بلندتر جا
اگر شما.ميدهد جلوه مهم را ما وداد جيغ و هوي و هاي
كنيد ، ورجه ورجه زنان سوت خيابان در كه باشيد جواني مرد
كسي طرف به اگر اما مينامند ، وبيادب نادان را شما مردم
چطور:بپرسيد و شويد خم شمانشسته كنار قطار در كه
از تبت در بيگناهاني كه حالي بزنيددر لبخند ميتوانيد
چرا.ميكنيد پيدا بودن انسان شهرت ميميرند؟ بيغذايي
كسي هر است ، شادي از آسانتر بودن غمگين چون است؟ طور اين
كند جلب را مردم ترحم و دارم سرطان من:بگويد ميتواند
شاد را ديگران دقيقه مدت 5 ميتواند ما از نفر چند اما
علت پيداكردن از زحمتتر كم و راحتتر بودن نگران كند؟
بدهند نجات را زمين ميخواهند ، همه.است آن رفع و نگراني
افراد حتي خودو هموطن به نميخواهد كس هيچ اما
.كند كمك خانوادهاش
نگراني مواردي چه در هستيم؟ نگران چه براي ببينيم حال
كنيم نگاه نگرانند كه اشخاصي به اگر ميآيد؟ پيش
نوع هر مذهب ، و كيش فرهنگ ، زبان ، هر با مردم كه ميبينيم
.انسانند همه ما مانند رفتار و لباس
بغرنج چيزي اگر هستند ، وبغرنج پيچيده بشر نگرانيهاي
فقر ، :مثل بزرگ نگرانيهاي و نميكند ايجاد مشكل نباشد
حل راه اغلب زيست محيط آلودگي قحطي ، جمعيت ، ازدياد
و نيست ما وجود از بيرون در آنها حل راهندارند مخصوصي
.بفرستيم ديگر كره به يا بريزيم دور را آنها نميتوانيم
و ملالآور و خستهكننده وظيفه قبول آنها حل راه تنها
را خود بتوانيم بايد.ميباشد مداوم و سخت كوشش و كار
همه با نماييم مراقبت خانوادهمان و خود از كنيم ، كنترل
بهصورت و تظاهر بدون را اخلاقي اصول و باشيم مهربان
به ادامه در چيست ، ما نگرانيهاي اما.كنيم عمل فطري
.ميپردازيم نگرانيها اين از فهرستي بررسي
فقر
فقر باعث جمعيت ازدياد.چيست فقر علت نميدانيم ما
منابع كمبود.نيستند فقير هنگكنگ مردم چون نميشود
منابعي بلژيك چون باشد ، فقر دليل نميتواند هم طبيعي
چون نيست ، فقر عامل هم بيبندوباري و تنبلي.ندارد
پي براي نميدانيم ، را ثروت علت.چنيناند آمريكاييها
ديگري به را كهيكي را عواملي است لازم آنها به بردن
.كنيم مطالعه ملتها در برگردانده
درصد فقط 22ميباشد پژوهش اين در جالبي موضوع ويتنام
ميليون تمام 69 تقريبا و است كشت قابل ويتنام زمينهاي
جمعيت:ميكنند زندگي كشت قابل نواحي در كشور اين جمعيت
و سومالي از و ميباشد بنگلادش از متراكمتر كشور اين
در و كرده تحمل را طولانيتري داخلي جنگ سابق يوگسلاوي
اين وجود با ديده ، را اكولوژيوحشتناكي خسارات جنگ مدت
از كنندهتر اميدوار و بهتر خيلي كشور اين فعلي وضعيت
.ميباشد سوم جهان ملل بعضي و نامبرده كشورهاي
و دارد مزيتي شد كهاشاره ماندهاي عقب مناطق به ويتنام
كه بهدستآوردهاند خصوصيتي آنجا مردم كه است اين آن
:ميشود ناشي آن از ها وخلاقيت تلاشها و امتيازها تمام
فزوني او معاش امرار نيروي بر مرد قدرتارادهيك"
".ميكند
قحطي
و موناكو در قحطي هرگز نميميرند ، قحطي از ثروتمندان
و جنگ بودند ثروتمند سوماليها اگر.نداده رخ كينتكاك
به تبديل شد آنها كشور در قحطي باعث كه قبيلهاي ستيز
تقسيم با نميتوانند جهان فقراي.ميشد خانوادگي جنگ
از كه كساني تنبيه با نميتوان را فقر.شوند غني ثروت
كه فقرا بين تقسيم و آنها ثروت گرفتن و گريختهاند فقر
سال بيانيه.برد بين از بگريزند فقر از نتوانستهاند
اخلاقي اصول طرف به" نام به مذاهب جهاني پارلمان 1993
قدرت براي حرص تسلط از را خود بايد ما":ميگويد "جهاني
آرام جهاني بتوانيم تا كنيم دور مصرف و پول منزلت ، و قدر
".بسازيم منصف و
جمعيت ازدياد
قحطي ، است ، وحشتناك جمعيت ازدياد و حد از بيش جهان جمعيت
ويراني و سياسي ثبات عدم بيكاري ، زندگي ، پايين استاندارد
آن براي راهي بايد و ميباشد عامل اين از ناشي محيطزيست
.كرد پيدا
مردم گلوي در را ضدبارداري قرص و افتادن راه دنيا دور
مشكل اين راهحل دادن هل سقطجنين براي را آنها و ريختن
.نيست
وحشت احساس شخص جمعيت ازازدحام داكا مركزي قسمت در
حتي.نميكند تهديد نميزند ، صدمه شما به كسي اما ميكند
در اما نميكنند بلند را صدايشان سمجآنها گداهاي
درصد و 6/20 دارد را جهان جمعيت درصد كه 7/4 آمريكا
در سربزنيد شهري هر به ميكند مصرف را جهان انرژي منابع
بهچشم جنايت و سرقت تهديد ، ناخوش ، رفتار آن ، شلوغ قسمت
.ميخورد
محيطزيست خرابي و آلودگي
كرد پيشنهاد كليساها ملي شوراي زمين ، روز در سال 1994 در
بيش كه كنند اعتراف محيطزيست گناهان به "پروتستانها" كه
آلودگي مسئول ميكنند ، استفاده زمين منابع از خود سهم از
محل دور به زباله ملاحظه بدون هستند ، آسمان و آب زمين ،
براي تكنولوژي در را خود علم و منابع ميريزند سكونت
از جلوتر و بيشتر را بمبها ;ميبرند كار به ويراني
.ميبينند تدارك غذايي مواد توليد
ناداني بودن نگران:گفت پيش قرن دو حدود اسميت سيدني
و نيست درست اغلب آن براي معمولي راهحلهاي و است زيادي
صدقهدادن هياهوو ناله ، با ندارد ، وجود ازما بيرون در
مسئوليتهاي قبول حل راه بهترين.برد بين از را نميشودآن
تظاهر بدون ذاتي ، طور به وجود باتمام وظيفه انجام فردي ،
.هياهو و
خوب ، عادات توسعه ، و پيشرفت براي عامل ضروريترين و اولين
دادن اهميت و احترام بعدي مرحله و است مالي خاطر آسايش
همه براي يكسان قوانين وضع با جامعه پايين طبقات به
مالكيت حق:است لازم سالم جامعه يك براي آنچه.طبقات
و واقعي پرورش و آموزش مسئول ، حاكمه هيات قانون ، حكومت
براي ديگران از بهتر فكري بكند ، فكر كسي هر.بخور درد به
.است خودبيني دارد ، آدم مردم مصالح
خودمان و بگذاريم نگرانهايحرفهاي براي را نگرانيها
كار و بگذاريم راست را كلاهمان و بزنيم بالا را آستينها
قابل غير ازحوادث حتي و كنيم پيدا خود براي درستي
نداشته ترسي...و زلزله سيل ، مانند هم طبيعي پيشبيني
.نيست ساخته ما از كاري آنها رفع براي چون باشيم ،
دنيا مشكلات:كتاب از
ارويورك.آي.پي: نويسنده
مجتهدي علي:ترجمه
به مبتلايان نجات براي راهي ;كاردرماني
افسردگي
مهمترين كه است رواني -عصبي بيماري نوعي افسردگي ، بيماري
است عاطفه و خلق تغييرات بودن مشخص آن ، در غالب خصوصيات
ممكن اندوه ، و غم احساس اين.است همراه غم ، احساس با كه
شديد ، فوقالعاده افسردگي حالت يك تا خفيف حالت يك از است
خلقي ، و عاطفي تغييرات اين همراه.يابد تغيير و نوسان
و فعاليتها چگونگي و فكر و رفتار و سلوك در نيز تغييراتي
.ميگردد پديدار بدن (فيزيولوژيك) زيستي انفعالات و فعل
رواني -جسماني فعاليتهاي كليه شديد ، صورت به افسردگي
ميدهد كاهش را وتمايلات انرژي يعني.برميگيرد در را فرد
. و علاقه شخصيت ، جسماني ، وضعيت در و فكر در اختلال وموجب
را خود دلسردي ، زندگي ، شوق دادن دست از.ميگردد شخص..
علائم از.. و گناه و بيارزشي احساس كردن ، احساس مطرود
.است بيماري اين
چشماني و غمزده ظاهري بيماري ، اين به افرادمبتلا
دنيا غم تمام گويي ميرسند ، نظر به خسته دارند ، غمآلود
انجام ميكنند ، حوصله بيهودگي احساس دارند ، سينه در را
بدبيني با را كس همه و چيز همه ندارند ، را كاري هيچ
فكري تمركز اينكه از بيماري اين به مبتلا شخص.مينگرند
غمانگيز واقعا بيمار وضع است ، شكايت در دائم ندارد ،
فرو فكر به پيوسته و مينشيند درگوشهاي مينمايد ،
است ممكن گاهي حتي ، .ميافتد گريه به اختيار بي ميرود ،
كه اينجاست و كند مبادرت خودكشي به افسردگي شدت از
-چندموقتي هر -وذهني دستي مشغوليت داشتن و كار به اشتغال
وضعيت به ونگراني پريشاني و غيرعادي ازحالت را بيمار
نزد ودر عادي زندگي در.ميكند هدايت نسبتامعمولي ،
هر "شخصيت" در مهمي نقش "فعاليت و كار" نيز طبيعي افراد
قبول در افراد كارايي و زندگي به اميدواري وميزان كس
بشود كه را روشهايي "كاردرماني"دارد عهده به مسئوليت
و نيرو واز داد هماهنگي "كار" با را فرد آنها اعمال با
قرار بررسي مورد گرفت ، بهره موثري نحو به استعدادش
براي انسان شايستگي يكسو از درماني ، روش دراين.ميدهد
مورد انسان براي كار برازندگي ديگر ، ازسوي و كردن كار
.است توجه
ذهني ، اشتغال و"كار" به آوردن روي با نيز رواني بيماران
ابزار شناخت طريق از يافته ، روحي و جسمي ورزيدگي و مهارت
فردي وخودرا نموده لذت احساس صحيح ، نحو به كاربردآنها و
بياهميت را جسم خستگي.ميآورند حساب به فعال و موثر
.ميدهند نشان علنا را درمان دارو به نياز عدم دانسته ،
ريشه موهوم ، ترسهاي و است (1) "فوبي" گرفتار كه مريضي
و زاري و گريه جز انزوا حالت در و دواندهاند جانش در
راه (2)"خوري ناخن" و (وهمي يا واقعي بامخاطب) پرخاشگري
اشتغال وفعاليت كار به كارگاه در وقتي نميبيند ، چارهاي
آمده بيرون منفي ، تدافعي حالت و فكري تشتت از مييابد ،
جاني خسته بيمار آن.ميآورد دست به خاطر آرامش وعملا
گرفتار ديگر رواني عوامل يا ترس ازجمله عللي ، به كه
كم كم است ، گفتن سخن قوه دركاربرد ركود و (3)"خموشي"
حالت اين كار ، ابزار گرفتن كار به ضمن و ميكند باز زبان
.ميرود بين از او در هيجاني وقفه
قرار بررسي مورد اجمال به را "كاردرماني" نقش اينك
:ميدهيم
روانپزشك ، كمك وبه است "درماني تيم" نوعي توانبخشي
درمانجوياني زندگي پيچيدگيهاي... و كاردرمان روانشناس ،
و مطالعه -مقدور حد تا-ميكنند مراجعه بيمارستان به كه
هر درمانجويان درمان ، كار ابتكار و معالج پزشك تجويز به
به درمان كار زيرنظر و كارگاه در علاقه ، و ميل بنابه يك
سهلايي ، كيفبافي ، تخته با كار كاموابافي ، چون اموري
كارگاه بيمارستانها از برخي در و ميپردازند.. و نقاشي
نيز ، وزرع كشت مزرعهبراي در كار حتي و آهنگري و نجاري
و درمان به توليدي آموزشي ، شيوه به و ميگيرد قرار مدنظر
.ميشود پرداخته بيماران بهبود
:وكاردرماني دستي هنرهاي كاربرد جهت پيشنهادهايي
در -بيمار علاقه مورد فعاليت از بايد امكان صورت در -1
را شده فراهم صحنههاي سپس و فيلمبرداري -كردن كار ضمن
به نيروي علاقه ، تا داد قرار تحليل و تجزيه ومورد بررسي
و حفظ ونحوه مهارتها انواع وانگشتان ، دستها گرفتن كار
.دهيم قرار تحقيق مورد را بيمار آوري ياد و يادگيري
بيماران ، بافتههاي و دستساختهها از نمايشگاه تشكيل -2
آنان زندگي در مطالعه براي زمينهاي و آنان تشويق موجب
ميزان و پيشرفت و كارايي ميتوان طريق اين از.بود خواهد
.پرداخت اشكالات رفع به و پيگيري را بيماران توسط كار
با ميتوانند هنري ، دانشكدههاي و مراكز از برخي -3
در "كاردرمان" با همكاري نمايش ، اجراي فيلم ، نمايش
سازمان شايد مورد اين در) دستي صنايع از برخي ياددادن
نمايش اجراي ،(آورد عمل به موثري كمك بتواند دستي صنايع
مسئولان ياري به هنر ، ديگر زمينههاي در و عروسكي
.بشتابند
ازاء مابه كه وعيدي و وعده نوع هر كه باشد يادمان اما
از گرهي بماند ، برنامهريزي حد در تنها و باشد نداشته
.گشود نخواهد بيماران مشكل
ميشمارد ، را روزها افسردگي نهايت در كه رواني بيمار
برچشم چشمميپايد را سالم ظاهرا افراد حركت كوچكترين
گفتاري آنان زبان از تا ميدوزد وبرنامهريزان مسئولان
درماني و ميگشايد دري كه كس هر.بشنود رهاييش در
.ميپاشد اميدي بذر ميكند ، پيشنهاد
بيماران كار وارزيابي عملي و صحيح برنامهريزي با بكوشيم
غمباد رفته ، دست از توان بازيابي به آنان تشويق و رواني
جد به و حوصله و وقت صرف مختصر با و برگيريم گلويشان از
به را آنان پريشانحالي و افسردگي انسان ، يك زندگي گرفتن
.سازيم مبدل زندگي ، به واميد خرسندي
كاردرماني دانشجوي -قزلگچي زاده حسن رقيه
:پانويسها
دائم ترس حالت:از است عبارت فوبي واكنش:Phobia (1)
ترس بلندي ، از ترس.باشد درآمده بيماري صورت به كه وشديد
و برق و رعد از ترس درد ، از ترس بسته ، يا باز مكانهاي از
ترس حيوانات ، از ترس بيماري ، از ترس خون ، از ترس صاعقه ،
فعاليتهاي مانع كه هستند شايع ترسهاي.. و تاريكي از
.ميشوند بيمار روزمره
كندن و ناخنها جويدن:از است عبارت:onychophagia.(2)
.انگشتان پوست از مختصري
سخن در ناتواني.گفتن سخن فقدان و خموشي: mutism(3)
.است هيجاني وقفه يك حاصل كه گفتن
شكايات همگاني نظارت شبكه راهاندازي با
شود مي پيگيري انتظامي نيروي از مردم
پايان تا و يافته كاهش درصد خراسان 40 استان در ناامني
بازميگردد استان اين به نسبي طور به امنيت سال
انتظامي نيروي كل فرماندهي قاليباف سردار :اجتماعي گروه
از خبرنگاران جمع در ديروز عصر ايران اسلامي جمهوري
به پاسخگويي منظور به همگاني نظارت شبكه راهاندازي
.داد خبر مردمي شكايات و پيشنهادات انتقادات ،
تاكيد با انتظامي نيروي كل فرماندهي ما خبرنگار گزارش به
مردم در امنيت احساس ايجاد پي در انتظامي نيروي اينكه بر
از:گفت است شهروندان به كمك روش سريعترين ارائه و
پيامهاي دريافت هدف با همگاني نظارت شبكه سهشنبه امروز
تشويق پيشنهاد ، انتقاد ، قالبهاي در كشور سراسر از مردمي
انتظامي نيروي در آزمايشي صورت به را خود كار شكايت و
ساعت طول 24 در كشور سراسر شهروندان تمام و ميكند آغاز
نيروي پرسنل عملكرد و رفتار به نسبت خود نظرات ميتوانند
همزمان 10 پذيرش ظرفيت با تلفن 8727777 با را انتظامي
نيروي با مكاتبه قصد اگر يا و بگذارند ميان در شماره
صندوقپستي به را خود نامههاي دارند انتظامي
شبكه ايندارند دريافت جواب و بفرستند 1543/15745
.ميكند آغاز ماه اسفند اول از را خود رسمي كار
خدمات به گو و گفت اين از ديگري بخش در قاليباف سردار
گواهينامه صدور بخش:گفت و كرد اشاره نيرو اين انتظامي
متقاضيان دراختيار تازهاي شيوه با ماه اسفند اول از
و تصادفات ترافيكي ، خدمات تدريج به ميگيردو قرار
كار دستور در تازه شيوه با نقليه وسايل شمارهگذاري
.گرفت خواهد قرار انتظامي نيروي
طور به را كشور شرق در امنيت انتظامي نيروي فرماندهي
است تلاش در انتظامي نيروي:گفت و كرد توصيف مطلوب نسبي
با دولت اعتبار و بودجه بر علاوه را مرزها انسداد
با-است دولت بودجه معادل كه - نيرو بودجه از بهرهگيري
امنيتي و انتظامي اهرمهاي ديگر سوي از و كند دنبال سرعت
از كه كند تقويت خراسان استان و كشور شرق در حدي به را
براي فعاليت بستر شروري و آدمربا هيچ سال 1380 ابتداي
.باشد نداشته كار اين
حضور:گفت و دانست قاطعانه را اشرار با برخورد روند وي
شهرستانهاي در و يافته كاهش درصد خراسان 45 در اشرار
در ساعت از 24 بيش گروگاني هيچ ديگر بردسكن و كاشمر
حتي و ميشود آزاد سرعت به و نيست آدمربايان اختيار
حتي است شده محدود آنها فعاليت دامنه چون نيز آدمربايان
مكان تغيير سرعت به و نميمانند نقطه دريك ساعت 24
.ميدهند
كرد اميدواري اظهار نشست اين پايان در قاليباف سردار
و فعاليتها سال 1380 دوم نيمه در بتواند انتظامي نيروي
گونهاي به پليسي 110 فوريتهاي مركز در را خود خدمات
خدمات از بهرهمندي براي شهروندي هيچ كه كند ساماندهي
.باشد نداشته كلانتري به مراجعه به نيازي پليس
زندانها سازمان در مسئول مقام يك توسط
تاييد اوين زندان از انتقالزيدآبادي خبر
شد
سازمان عمومي روابط و رياست دفتر كل مدير :اجتماعي گروه
انتقال شب ، يكشنبه تربيتي و تاميني اقدامات زندانهاو
.كرد تاييد را زندان 56 به اوين زندان از "زيدآبادي احمد"
اين در ايرنا ، خبرنگار سئوال به پاسخ در "آقايي ميرزا"
تحت كه زندان 56 به يكشنبه عصر زيدآبادي احمد:گفت خصوص
.است شده منتقل زندانهاست ، سازمان نظر
صورت مقررات و قانون برابر زيدآبادي انتقال:گفت وي
.است گرفته
وضعيت خصوص در زندانها سازمان عمومي روابط مديركل
يك كه را حقوقي تمامي زندانها سازمان:گفت زيدآبادي ،
از و ميدهد قرار نظر مورد دقت باشد ، با بايددارا زنداني
زيدآبادي آقاي خانواده براي نگراني هيچ جاي رو ، همين
.نيست
:گفت زندان 56 به زيدآبادي انتقال علت درباره آقايي ميرزا
".است گرفته صورت قضائي مراجع نظر با زيدآبادي انتقال"
ارسال با يكشنبه عصر زيدآبادي احمد همسر "محمدي مهديه"
همسر.بود داده خبر ، زندان 56 به همسرش انتقال از نمابري
زندان 56 ، محل از اطلاع عدم و شوهرش وضعيت از زيدآبادي
به ذيربط مسئولان رسيدگي خواستار و كرده نگراني ابراز
.بود شده مسئله اين
مسئول روزمدير طي 10 بار دومين براي
محاكمه امروز تبريز مهدآزادي روزنامه
ميشود
مهد روزنامه مسئول مدير پيمان مسعود سيد:اجتماعي گروه
اتهام به بار دومين براي(چهارشنبه) امروز تبريز آزادي
تبريز استان دادگستري مطبوعات دادگاه در اكاذيب نشر
.ميشود محاكمه
پرونده اين شاكي ما خبرنگار با تلفني گفتگوي در ديروز وي
دوم:گفت و كرد اعلام "تبريز بسيج مسكن تعاوني" را
نفت لوله به خسارت و آسيبديدگي دنبال به گذشته خردادماه
شادباد منطقه اهالي از تعدادي آن ، از مقاديري رفتن هدر و
كار ادامه از مسئولان جلوگيري خواستار تبريز اطراف در
بسيج مسكن تعاوني شركت توسط زمين سازي آماده و تسطيح
نشريه اين و شدند جديد شهرك ساخت و احداث بر مبني تبريز
آن خبر درج به اقدام اهالي خواستههاي انعكاس منظور به
مورد دعوا اقامه براي را مطلب آن درج هم شاكي و كرد
.داد قرار استناد
درباره روزنامهنگاران صنفي انجمن نامه
صابر هدي
در ايران روزنامهنگاران صنفي انجمن:اجتماعي گروه
اعضاي از يكي وضعيت از قضائيه قوه رئيس به نامهاي
.كرد نگراني ابراز خود شده بازداشت
عضو و روزنامهنگار صابر ، هدي":است آمده نامه اين در
شعبه 26 توسط ماه بهمن نهم روزنامهنگاران صنفي انجمن
بازداشت قرار با و احضار تهران اسلامي انقلاب دادگاه
."شد زندان روانه موقت
تاكنون كه تلاشهايي رغم به" كرده تصريح صنفي تشكل اين
ايشان نگهداري محل و اتهام نوع از هنوز است ، گرفته صورت
ابراز با روزنامهنگاران صنفي انجمن.نيست دست در اطلاعي
صدور با كه دارد تقاضا صابر هدي وضعيت مورد در نگراني
مراعات كامل بهطور نامبرده قانوني حقوق مقتضي ، دستورات
".گردد
وحدت تالار حادثه حاشيه در
طربناكي فقدان
علاقهمند تماشاگران از گروهي جاري ، هفته دوشنبه:اول
به اسپانيا موسيقي كنسرت ديدن براي كه هنگامي موسيقي ،
را برنامه از دقيقهاي چند آنكه از پس رفتند ، وحدت تالار
نيافتند ، مطابق خود انتظارات با را آن و شنيدند و ديدند
پس متقاضي سالن ، ترك از پس و برداشتند اعتراض به سر
.شدند پرداختي بليت بهاي گرفتن
تاريخ در شايد كه آن علت و حادثه اين درباره:دوم
ميدهد ، روي بار نخستين براي وحدت تالار موسيقي اجراهاي
كه ميتوانگفت.گفت سخن منظر چند از ميتوان
است ، شده سبب را حادثهاي چنين نارسا و ناقص اطلاعرساني
ميزان و نوع از موسيقي مركز مديران هنوز كه گفت ميتوان
ندارند دست در دقيقي تصوير برنامهها گونه اين تماشاگران
و (رودكي سالن) كوچكتر سالني در آن برگزاري جاي به كه
برپا وحدت تالار در را آن ارزانتر ، قيمتي با البته
تماشاگران كه گفت ميتوان نيز و...و ميدارند ،
نام شنيدن صرف به و ذهني زمينه پيش هيچ بدون برنامهها ،
آن ويژه موسيقي و اسپانيايي گيتار يادآور كه) اسپانيا
...و آوردند هجوم بليت خريد براي (است ديار
است ، عرضي دلايل فلاسفه ، تعبير به دلايل اين تمامي اما
سبب و دارد وجود حادثه اين ماهيت و ذات در كه آنچه
باشند ، معترض برنامههايي چنين اجراي به مردم ميشود
جلالالدين مولانا قول به كه است برنامههايي فقدان
."باشد مستتر آنها در شادي و طربناكي ذات و روحيه" مولوي
وزارت و موسيقي مركز مسئولان كه است بنيادي چنين بر
فراغت لحظات پركردن براي ميبايست اسلامي ارشاد و فرهنگ
و وزانت ضمن كه باشند برنامههايي دنبال به شهروندان
ارمغان به شنونده براي نيز را شادي و طربناكي سنگيني ،
موسيقي غمآلود و برنامههايموزهاي اجراي از و آورد
مكاني در را آنها جاي و كنند پرهيز عمومي اجراهاي در
موسيقي جدي علاقهمندان و پژوهشگران بيشتر كه دهند قرار
.ميآيد كار به را
مختاباد سيدابوالحسن
|