هنرمندان خانه تاسيس سالگرد نخستين در
غير نهادهاي نقش بر ارشاد وزير ايران
تاكيد اسلامي هنر و فرهنگ معرفي دولتي‌در
كرد
روش‌هاي‌آموزشي‌در :وزيرآموزش‌وپرورش
دارد فراواني مشكلات ايران
نويسي فرهنگ در نو گامي
تاريخ درباره ده‌جلدي مجموعه انتشار
پيامبران
كتاب معرفي
شد منتشر مذاهب و اديان تخصصي فصلنامه
شدت ايران كهن متون در عمومي فرهنگ
آفريدگار فضل و روزگار
هنرمندان خانه تاسيس سالگرد نخستين در
غير نهادهاي نقش بر ارشاد وزير ايران
تاكيد اسلامي هنر و فرهنگ معرفي دولتي‌در
كرد
دوشنبه روز اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير :فرهنگي علمي گروه
هنرمندان ، خانه تاسيس سالگرد نخستين مناسبت به نامه‌اي در
بالنده هنر و فرهنگ معرفي در دولتي غير نهادهاي نقش بر
.كرد تاكيد اسلامي
احمد اسلامي ، ارشاد و فرهنگ وزارت عمومي روابط گزارش به
رئيس "اميرخاني غلامحسين" به كه خود نامه در جامعي مسجد
تاسيس سالگرد كرد ، ارسال ايران هنرمندان خانه عالي شوراي
.گفت تبريك هنرمندان خانه اعضاي به را نهاد اين
را هنر اعتلاي مسير دولتي غير نهادهاي كه كرد تصريح وي
شرايطي چنين در غالبا ماندگار و خلاقه هنر و كرده هموار
.است نموده رخ
اصحاب كه نهادها اين:شد يادآور پيام اين در جامعي مسجد
داشته‌اند ، نقش آن ايجاد در همدلي و وفاق سايه در هنر
موفقيت ، مي‌توانند گوناگون آراي به احترام و تفاهم براساس
.كنند تضمين را خود ماندگاري و تاثيرگذاري
روش‌هاي‌آموزشي‌در :وزيرآموزش‌وپرورش
دارد فراواني مشكلات ايران
پرورش ، و آموزش مظفروزير حسين :فرهنگي علمي گروه
جامعه ، تربيت و آموزش در فناوري خواستاربه‌كارگيري
.شد عمومي آموزش بخش در ويژه به
آموزش در فناوري آموزش درهمايش پرورش و آموزش وزير
دستگاهها ، سري فناوري‌دريك:گفت عمومي
بلكه نمي‌شود خلاصه پيشرفته ابزارهاوماشينهاي
كمتر آنها كاربرد كه دارد وجود نيز فناوريهاي‌غيرمادي
.نيست فيزيكي تكنولوژيهاي از
برنامه‌ريزي ، تفكر ، عقايد ، نقش نمي‌توان:كرد وي‌تصريح
تحقق در را سياسي و اداري تربيتي ، آموزشي ، روشهاي
.گرفت ناديده آن ، فراگير اهداف
نياز اينكه از قبل پرورش و آموزش:شد يادآور مظفر ،
تسريع براي ابزار و دستگاه همچون مادي فناوري به
به باشد ، داشته فراگيران كارآمدي و يادگيري در
و تعليم در موثر عوامل همه در غيرمادي فناوري
روشهاي معلم ، و درسي مواد كتاب ، از اعم تربيت
.است نيازمند فراگيران بين تعامل و كلاسداري آموزشي ،
الگوسازي غيركلامي ، مهارتهاي و روشها از استفاده وي ،
و رفتار در هماهنگي قبول ، قابل شخصيت و منش ارائه و
سازي اعتماد اخلاق ، و ادب رعايت گفتار ،
تربيت و تعليم فرايند ارتقاي در موثر فناوريهاي از را
.كرد ذكر
ايران ، در آموزشي روشهاي:گفت پرورش و آموزش وزير
آن ، فوري اصلاح عدم صورت در داردكه فراواني مشكلات
و انساني سرمايه‌هاي و مادي امكانات رفتن هرز به
.مي‌شود منجر معنوي
تا مي‌كوشند معلمان كنوني ، مدارس در:كرد تاكيد مظفر
فرهنگها ، دل از را پراكنده وسيع‌و اطلاعات
به و بكشند بيرون تاريخها و اطلسها دايرهالمعارفها ،
را دانش افراد گونه اين كه كنند تحميل كودكان ذهن
.مي‌گيرند اشتباه آشفته اطلاعات با
نويسي فرهنگ در نو گامي
هنر دايره‌المعارف نخستين مولف پاكباز رويين با گفت‌وگو
فارسي زبان به
;اشاره
مورد حوزه در كه تعيين‌كننده‌اي نقش دليل به كتابها برخي
كه فكرشده‌اي و دقيق ساختار جهت به نيز و دارند خود نظر
فراواني تاثيرات گرفته‌اند ، درنظر آن براي مولف و ناشر
محتواي بر هم نيز و خود از پس مشابه كارهاي بر هم
فرهنگ و دايره‌المعارف‌نويسي.مي‌گذارند برجاي موضوعات ،
در گذشته سال چند در كه است شاخه‌هايي ازجمله نيز نگاري
افراطي ، شكلي به ها حوزه برخي در البته و مختلف حوزه‌هاي
.است داشته ادامه
يك خلا آن در كه بود بخشهايي ازجمله نيز هنر حوزه
چنين بر مي‌شد ، حس جور و جمع و مفيد دايره‌المعارف
نشر مدير توصيه به و سال 70 اواخر از كه بود بنيادي
پاكباز ، رويين به هنر دايره‌المعارف تاليف معاصر ، فرهنگ
اين درواقع.مي‌شود پيشنهاد حوزه اين محقق و هنرمند
مركز ، نو ، طرح چون ، ديگري انتشاراتي‌هاي همراه به ناشر
و ديگر ناشر چند و توس نيلوفر ، خوارزمي ، ثالث ، چشمه ، ني ،
هستند ناشراني معدود زمره در ناشر ، حدود4000 ميان در
كه چرا بخشيد ، را "اثرآفرين ناشر" عنوان بايد آنها به كه
انتشار را وكتابهايي آثار خود ، موضوعي و كاري حوزه در
.بود خالي آنها از كدام هر جاي كه داده‌اند
وقت صحافي ، تدوين ، لحاظ به چه "هنر دايره‌المعارف" كتاب
زيبايي لحاظ از نيز و ه شد صرف آن براي كه زيادي انرژي و
مرحله به آن يافتن راه و است ويژه اثري ظاهري و بصري هاي
بود ، استوار پشتوانه‌هايي چنين بر نيز سال كتاب نهايي
جايزه دريافت از اثر اين كه مي‌كرد گمان كسي كمتر ولي
گفت‌وگويي اثر مولف پاكباز رويين با.بماند بي‌نصيب
.مي‌خوانيد كه داده‌ايم انجام
براي افتادن صرافت چگونگي‌به و انگيزه‌ها از ابتدا *
بگوييد؟ كتابي چنين تهيه
و مسايل با تدريس كار جريان در پيش سال‌ها از -
و بودم شده آشنا هنر دانشجويان تئوريك نقصان‌هاي
زمينه اين در استفاده قابل فارسي منابع كه مي‌دانستم
دانشجو كه بودم شاهد بارها.پراكنده‌اند و اندك چقدر
اطلاع مختصر كسب يا و اصطلاح يك درست معناي يافتن براي
مي‌بايست.است فراواني مشكلات چه دچار هنري سبك يك از
بايد درواقع ، .شود برداشته كمبود اين رفع جهت در قدمي
من در را كتاب اين تاليف انگيزه معلمي وظيفه كه بگويم
.آورد به‌وجود
شديد؟ كاري چنين انجام به مصمم زماني چه از *
هنري كتاب يك تهيه ضرورت قبل مدتها از گفتم ، چنانكه -
بدين نيز يادداشت‌هايي و مدارك و مي‌كردم احساس را مرجع
چنين تاليف سال 1370 ، در كه وقتي.بودم گردآورده منظور
شد ، پيشنهاد من به معاصر فرهنگ موسسه مدير سوي از كتابي
.كردم آغاز جدي طور به را كار
اين در آيا است ، گروهي كار دايره‌المعارف نوشتن ويژگي *
تنه يك را كار يا مي‌كردند همراهي را شما پژوهش تيم اثر
برديد؟ پيش
انجام گروهي صورت به كاري چنين كه بود آن درست‌تر بلي ، -
و نداشت وجود آن امكان موجود شرايط در متاسفانه اما شود ،
تهيه در دوستاني البته ، .بردم پيش يك‌تنه را كار ناگزير
زحمات مرهون كه كردند كمك من به نياز مورد مطالب ترجمه و
.هستم و بوده آنها
هنر ، حوزه در ايران نشر تاريخ در آيا *
كساني شما از قبل و است داشته وجود دايره‌المعارف‌نويسي
كرده‌اند؟ كار زمينه اين در
زبان به تجسمي هنرهاي حوزه در مرجع كتاب چند قبلا ، -
اين دارم ، اطلاع كه آنجا تا ولي بود ، شده منتشر فارسي
به هنر دايره‌المعارف يك قالب در شده تاليف كتاب نخستين
.است فارسي زبان
اين در كه مدخلهايي و مطالب عمده مي‌رسد نظر به *
تجسمي هنرهاي و نقاشي به مربوط آمده‌اند دايره‌المعارف
عنوان و نام نبود بهتر بنيادي ، چنين بر و است
دايره‌المعارف مثلا مي‌شد ، انتخاب خاص‌تر دايره‌المعارف ،
....تجسمي هنرهاي
آن -"تجسمي هنرهاي" جاي به -"هنر" عنوان انتخاب دليل -
بر مشتمل) تجسمي هنر معناي در غالبا را هنر واژه كه است
بهتر البته.مي‌برند كار به نيز (...و پيكره‌سازي نقاشي ،
.مي‌شد درج كتاب جلد روي در نيز هنرها اين نام كه بود
از شما اصولا و آمده دايره‌المعارف اين در مدخل چند *
جسته‌ايد؟ بهره نويسي دايره‌المعارف رايج شيوه چه
با پيوست سه و (ي تا الف) اصلي بخش يك از كتاب -
"واژه‌نامه" و "شناسي مضمون" ،"شناسي تاريخ" عنوان‌هاي
آن تدوين در.است مدخل داراي 2855 هم روي و يافته تشكيل
مدخل هر كه معنا بدين.است شده استفاده "ارجاع" روش از
يا مدخل به را خواننده لازم ، اطلاعات ارائه ضمن در مستقل
خواننده ترتيب ، بدينميدهد ارجاع ديگر مدخلهاي
دست به نظر مورد موضوع درباره وسيع‌تري اطلاعات مي‌تواند
.آورد
است؟ چگونه كتاب مدخلهاي شكل‌بندي و تنظيم نحوه *
اسلوبها ، سبك‌ها ، هنرمندان ، به عمدتا اصلي بخش مدخلهاي
.يافته‌اند اختصاص غيره و شناختي زيبايي و فني اصطلاحات
در مختلف مردمان هنر تحولات "شناسي تاريخ" بخش مقالات در
مضمون" بخش مدخلهاي در.است شده بررسي تاريخي ادوار
.است آمده مختلف جوامع هنرهاي در رايج موضوعات شرح "شناسي
تصاوير از بيشتر اطلاعات ارائه منظور به موارد ، اغلب در
.است شده استفاده رنگي يا سفيد سياه‌و
شاخه‌هاي در نويسي دايره‌المعارف تب گذشته ، سال چند در *
رويكرد اين دليل است ، شده فراگير ما كشور در گوناگون
مي‌دانيد؟ چه در را بي‌رويه
دايره‌المعارفي ترجمه يا تاليف به دست كسي نكنم گمان
يا و باشد نكرده احساس جامعه در را آن نياز كه بزند
در را آن فروش زمينه كه كند چاپ را دايره‌المعارفي ناشري
تازه پديده‌هاي گسترش و بروز واقع ، در.باشد نگرفته نظر
و اطلاعاتي نيازهاي اجتماعي زندگي و فرهنگ عرصه در
و مي‌آورد به‌وجود جامعه در را جديد معرفتي
انتشار نيازها اين به پاسخگويي قصد به دايرهالمعارفها
دايره‌المعارف تب شيوع كه آنچه به بنابراين ، .مي‌يابند
.نگريست منفي ديد از صرفا نبايد مي‌ناميد ، نويسي
مي‌شود؟ شامل را مخاطباني طيف چه كتاب اين *
فقط نه نيست ، صرف تخصصي مرجع كتاب يك اين كه آنجايي از
هم ديگر علاقه‌مندان بلكه هنرپژوهان ، و هنرجويان
.كنند استفاده ازآن مي‌توانند
هنر به كتاب مدخلهاي و مطالب عمده مي‌رسد ، نظر به *
درباره آيااست يافته اختصاص بين‌المللي (تجسمي هنرهاي)
دارد؟ وجود مدخلهايي نيز (ايراني نقاشي) ايراني هنر
هنرمندان و هنر درباره كتاب مطالب كل از درصد تقريبا 20
.معاصر دوران بر خاص تاكيد با و است ايراني
استفاده گوناگوني منابع از دايره‌المعارفي ، هر تاليف در *
خارجي و داخلي منابع چه از اثر اين تاليف در شما.مي‌شود
جستيد؟ بهره
آقاي جلدي سه كتاب من اصلي منبع ايران ، هنر درباره
...ايراني قديم نقاشان آثار و احوال" عنوان تحت كريم‌زاده
دايرهالمعارفها از كشورها ساير هنر مورد در ولي.بود "
را آنها مهمترين فهرست كه گرفتم بهره متعدد فرهنگ‌هاي و
.آورده‌ام كتاب مقدمه در
بگوييد؟ خود تازه تاليفات و كارها از *
تا ديرباز از ايران ، نقاشي" كتاب تازه ، كارهاي جمله از
كتابي ترجمه اكنون ، شد منتشر پيش ماه دو كه است "امروز
.دارم دست در را "مدرنيسم هنر" عنوان با
مختاباد سيدابوالحسن:گفت‌وگو
تاريخ درباره ده‌جلدي مجموعه انتشار
پيامبران
تاريخ ده‌جلدي مجموعه دوم چاپ محراب ، پيام انتشارات
نسخه‌اي هزار چهار شمارگان با وزيري قطع در را پيامبران
داده قرار كتابفروشي‌ها پيشخوان روي بر زمستان 1379 در
.است
و است (تا 1111ق 1037) مجلسي محمدباقر تاليف مجموعه ، اين
گرفته صورت عليدوست محمدرضا توسط متون ويرايش و انتخاب
توضيحي هيچ مجموعه ، اين كتاب جلد ده از هيچيك در.است
توسط كه بوده مستقلي كتاب پيامبران تاريخ كه اين بر مبني
روي از مجموعه اين مطالب يا و شده نوشته مجلسي علامه
و نشده داده است ، شده استخراج بحارالانوار معظم كتاب
درباره بخواهد كه است مقوله‌اي فاقد اساساكتاب
يا و نوجوانان و كودكان مثلا) مجموعه اين مخاطبان
و اصلي منبع كتاب ، ويرايش و ساده‌سازي دلايل ،(بزرگسالان
ويرايش ، عليرغم مجموعه ، نثر.دهد توضيح ديگر چيزهاي خيلي
آن با مي‌تواند سختي به امروزي خواننده و است سنگين
و توجه قابل اطلاعات وجود اين با ولي كند ، برقرار ارتباط
كه است موجود كتابها در پيامبران زندگي درباره كاملي
قرار جوانان به‌ويژه خوانندگان استفاده مورد مي‌تواند
.گيرد
آن جلد ده در و است ريال پنج‌هزار مجموعه از جلد هر بهاي
حضرت ،(ع)آدم حضرت:مي‌شويم آشنا پيامبران اين بازندگي
(ع)اسماعيل حضرت ،(ع)موسي حضرت ،(ع)يوسف حضرت ،(ع)ابراهيم
حضرت ،(ع)يونس حضرت ،(ع)عيسي حضرت ،(ع)سليمان حضرت ،
.(جلد دو در)(ص)محمد
كتاب معرفي
(ع)علي سكوت سال پنج و بيست
/وزيري صفحه ، 278/عطايي انتشارات موسسه /فاروقي فواد
.تومان 1400/نسخه 2200
.است بوده دلپذير بس سكوتش ، دوران در (ع)امام‌علي شخصيت
آن از پس و پيش دوره‌هاي در هم و دوران اين در هم كردارش
كه است دوره اين در.است مي‌گرفته فرمان والايش خرد از
ابتكار اسلام ، عالم ممتاز چهره اين دانش و دادگري داوري ،
(ع)علي كه است دوره اين در مي‌گيرد ، دست به را عمل
مي‌آموزد مردم به و مي‌كند آغاز را انساني‌اش آموزش‌هاي
.برخيزند مبارزه به خود دنياپرست نفس با كه
شد منتشر مذاهب و اديان تخصصي فصلنامه
هفت" عنوان با مذاهب و اديان تخصصي فصلنامه شماره هفتمين
.شد منتشر "آسمان
و نواب سيدابوالحسن فصلنامه اين مديرمسئول و امتياز صاحب
.است شريعتمداري حميدرضا آن سردبير
مذاهب و اديان گفت‌وگوي ضرورت" چون مطالبي شماره اين در
فضل‌الله ، حسين سيدمحمد آيت‌الله با گفت‌وگو در "اسلامي
محمدجواد ترجمه ايكه‌دا و بي توين گفت‌وگوي دين ، نقش
علي نوشته تيليش پل ديدگاه از شك و اديان مساله زاهدي ،
نوشته كازنيز اس ال بودا آيين در نيروانه مفهوم موحديان ،
صدر موسي امام نوشته اسلامي مذاهب تقريب شجاعي ، علي‌رضا
.است رسيده چاپ به..و
شدت ايران كهن متون در عمومي فرهنگ
آفريدگار فضل و روزگار
ناصرخسرو سفرنامه در رويداد يك به نگاهي
و سياستمدار ، شاعر مروزي ، قبادياني خسرو ناصربن حكيم
.دارد خاصي ويژگي‌هاي وي سفرنامه كه است نويسنده‌اي
برگشت و مكه به بلخ از مسافرت شامل كه ناصرخسرو سفرنامه
كه آن بر علاوه است بوده -ديگر راهي از البته -مسير اين
است ، (ق_ه پنجم قرن) او زمان صلابت با نثر نشان‌دهنده
حكومت نوع زندگي ، وضع از نيز جامعي اطلاعات حال همين در
كرده گذر آنها از ناصرخسرو كه مناطقي و شهر عامه فرهنگ و
فرهنگ كه يادداشت موضوع‌اين درباره.مي‌دهد ارائه است ،
اين در زيادي نكات به است ، ايراني كهن متون در عمومي
براي نيز واقعه چند حال درعين اما برنمي‌خوريم ، سفرنامه
.است جالبي مطالب حاوي كه است داده روي وي
نبايد آيد ، پيش روزگار از كه شدتي به كه بدانند مردم"
نواله عم و جلاله جل آفريدگار ، رحمت و فضل از و ناليد
شد ، نبايد نااميد (او بخشش است عام و او شكوه است بزرگ)
واقعه‌اي پايان‌بخش جملات اين "است رحيم تعالي ، او ، كه
به نسبت واحد گروهي سوي از متضاد رفتار دو آن در كه است
.است مالي وضع از ناشي كه مي‌شود اعمال ناصرخسرو
را طولاني مسير اين و مي‌رود بصره به يمامه از خسرو ناصر
[بصره] آنجا به چون و":مي‌كند طي كامل فقر و مشقت با
و.بوديم ماننده ديوانگان به عاجزي ، و برهنگي از رسيديم ،
نتراشيده سر موي] بوديم نكرده سرباز موي كه بود ماه سه
به مي‌گيرد تصميم ناصرخسرو شرايطي چنين در "[بوديم
ادامه اين‌گونه داستان.شدن گرم براي هم آن رود گرمابه
گرم كه باشد روم ، گرمابه در كه خواستم و..":مي‌يابد
لنگي به برادرم و من و نبود جامه و بود سرد هوا كه شوم ،
.سرما از -بسته پشت در پاره‌اي پلاس و بوديم پوشيده كهنه
كه -بود خرجينكي گذارد؟ كه حمام در را ما اكنون گفتم
چند درمكي آن بهاي از و بفروختم ، -مي‌نهادم آن در كتاب
ما كه باشد تا دهم ، گرمابه‌بان به كه كردم كاغذي در سياه
.بازكنيم خود از شوخ كه بگذارد ، گرمابه در زيادت دمكي را
ما كه پنداشت نگريست ، ما در نهادم ، او پيش درمكها آن چون
ازگرمابه مردم هم‌اكنون كه برويد":گفت.ديوانه‌ايم
.رويم به‌در گرمابه به ما كه نگذاشت و ".مي‌آيند بيرون
كودكان.برفتيم به‌شتاب و آمديم بيرون خجالت با آنجا از
.ديوانگانيم ما كه پنداشتند مي‌كردند ، بازي گرمابه در بر
".مي‌كردند بانگ و مي‌انداختند سنگ و افتادند ما پي در
چنين درباره را خود ديدگاه ناصرخسرو كه است مرحله اين در
تعجب به و شديم باز گوشه‌اي به":مي‌دارد بيان واقعه‌اي
.نمي‌پايد چندان وضع اين اما "مي‌نگريستيم دنيا كار در
و فضل اهل كه "اهواز ملك وزير" كه مي‌شود متوجه ناصرخسرو
و مي‌نويسد نامه‌اي او براي.دارد اقامت بصره در است ادب
شايان‌توجهي كمك نيز وزير كه مي‌گويد خود نياز و فقر از
ناصرخسرو قلم با را وضع اين ادامه و مي‌كند او به
بود ، شده نيك ما دنياوي حال كه آن از بعد...":بخوانيم
ما كه شديم گرمابه آن در به روزي پوشيديم ، لباسي يك هر
و گرمابه‌بان درفتيم ، در از چون.نگذاشتند آنجا رادر
بايستادند ، و خاستند پاي بر بودند ، همه ، آنجا هركه
به قايم جمع] وقيم دلاك و.شديم حمام در ما چندانكه
بيرون كه وقتي به و كردند خدمت و درآمدند [دلاك معناي
و بودند خاسته پاي بر همه بود گرمابه مسلخ در هركه آمديم
آن در و آمديم بيرون و پوشيديم جامه ما تا نمي‌نشستند ،
جوانانند اين":مي‌گويد خود ، آن از ياري ، به حمامي ميانه
بردند گمان و ".نگذاشتيم حمام در را ايشان روز فلان كه
راست" كه گفتم تازي زبان به من.ندانيم ايشان زبان ما كه
".بوديم بسته پشت در پاره‌ها پلاس كه آنيم ماميگويي
".خواست عذرها و شد خجل مرد آن
دو اين زماني فاصله دارد اهميت خسرو ناصر براي آنچه
روز بيست درمدت حال دو اين و":است مردم سوي از برخورد
در موجود دوگانه رفتار اين وي كه اينجاست از و "بود
فصل اين و":مي‌دهد قرار خود حكم دستاويز را مردم فرهنگ
آيد ، پيش روز از كه شدتي به كه بدانند مردم تا آوردم بدان
عم و جلاله جل آفريدگار ، رحمت و فضل از و ناليد نبايد
".است رحيم تعالي ، او ، كه شد ، نبايد نااميد نواله ،
بجنوردي محمد
|
