|
گذار دوران براي نظريهاي
( پاياني بخش ) - تجدد انديشه و ايرانيان
:اشاره
كه شد مطرح "تجدد انديشه و ايرانيان" مقاله نخست بخش در
از كه است كساني نيازمند علم" كه گفته علم درباره آدورنو
ميآيد ، محال را سنتي انسان امر اين ،"كنند سرپيچي آن
انسان به را خويش مقاله از بخشي باره اين در نويسنده
مدرن براي غرب و ايران مقايسه به و ميدهد اختصاص سنتي
در.ميپردازد مدرنيته به دستيابي براي ايران تلاش و شدن
ايران اخير ساله تاريخ 150 نويسنده مقاله اين پاياني بخش
براي را نظريهاي دارد سعي و ميكند تقسيم دوره سه به را
.كند مطرح گذار دوران
انديشه گروه
مواجهات تاريخي ، نگاهي با بخواهيم اگر ميرسد نظر به
را غرب تمدن با اخير ، ساله حدود 150 طول در ايرانيان
:بگوييم سخن دوره ازسه ميتوانيم نمائيم ، دورهبندي
ايرانيان برخوردهاي نخستين با كه دوره اين:اوليه دوره -
غربرا با برخورد شيوه دو است ، همزمان مدرنيته ظواهر با
:است داده جاي خود در
غرب كامل پذيرش به حكم و شيفتگي -
غرب كامل رد به فتوا و تنفر -
شروع قاجار شاهزاده ميرزا ، عباس زمان از كه دوره اين
انقلاب زمينههاي پيدايش و بيستم قرن اوائل تا ميگردد
اصلاحات انجام و ارتش مدرنيزاسيون.مييابد تداوم مشروطه
كه دوره اين كارگزاران ميدهد نشان..و آموزشي اداري ،
اين در را غربي تمدن غايت بودهاند ، حكومتي نخبگان اغلب
حكومتي نخبگان شد ، گفته كه همانطور.ميديدهاند امور
در بنيادين اصلاح نه آنها قصد و مرحلهاند اين كارگزاران
مجهز بلكه مردم بينش و انديشه اصلاح يا و اجتماعي روابط
حكومت ساختار نگهداشتن پابرجا براي غربي امكانات به شدن
.است
انقلاب اوايل تا مشروطيت انقلاب از دوره اين:دوم دوره -
يافتن براي تلاش با است همزمان و دربرميگيرد را اسلامي
نيز و اجتماعي احوال و اوضاع با متناسب و ممكن حلهاي راه
درساختارهاي تغييرات انجام لزوم جهت در جمعي آگاهي گسترش
دوران دراين شده مطرح نظريههاي مهمترين از.كشور دروني
نظريه (است مانده باقي نيز ما دوران تا آن ردپاي كه)
غرب كليت ميتوان آن مطابق كه است غرب با گزينشي برخورد
ميشود انگاشته مطلوب كه را آن از عناصري و كرد تجزيه را
به دوره دراين.گذاشت فرو را آن نامطلوب عناصر و برگرفت
اين.ميشود توجه بيشتر غرب اقتصادي -اجتماعي دستاوردهاي
در اول ، دوره اقدامات و نگرشها از متاثر همچنين دوره
را گونهگوني اقتصادي -سياسي -اجتماعي تحولات خود درون
پسرفت نوعي را دوره اين غنينژاد موسي.ميبيند خود به
در اگر ميگويد و ميكند ارزيابي غرب با برخورد نوع در
غربي ايراني ، انديشههاي كه بود برآن عزم مشروطه صدر
در كند ، ميل مدرنيته سوي به دگرگوني جهت در سنت و شوند
با كه بود آن هدف شهريور 20 ، از بعد خصوص به و ادامه
از) سياسي قدرت و (متفكران سوي از) سوسياليزم از استعانت
از غريبي پيوند و شوند ايراني غربي ، ارزشهاي (حاكمان سوي
متقدمبه متجددين اگر ميگويد اوآمد دوحاصل اين
بها كم مدرن -ارزشيسنتي و فكري سيستم دوگانگي مساله
(10).نشدند مساله اين متوجه اساسا بعد دادند ،
درمواجهه گوناگون راههاي آزمون كه دوره دو اين پايان در
بود ، آن حاصل تجدد مشروطهو شكست و غربي تمدن با
ميدان يكهتاز تجدد و سنت ميان پلي عنوان به ايدئولوژي"
اسلاميرا انقلاب خود ، تعالي روبه روند در و(11) "شد
.آورد پديد
از بهرهگيري با دوران ، دراين (اخير دوران):سوم دوره -
مدرنيته -سنت نزاع سطح فهماز و درك تجربياتگذشته ،
ارائه تئوريهاي تاريخي ارزيابي ضمن و است شده عميقتر
در مدرنيته بنيان و گوهر تجدد ، به سنت از گذار براي شده
تا شده سعي و شده گذارده مقايسه به اساسسنت و لب مقابل
.بروند پيش به هم موازات به "آگاهي تجدد" و "شناسي سنت"
و است قوتگرفته دهه 1360 اواخر نوعياز به دوره ، اين
دينبه دوره ، اين در علاوه به.است نوپا رهيافتي هنوز
قرار توجه مورد اساسيتري طور به سنت مقوم عنصر عنوان
اين ديگردر رويكرد يك رواج بايداز همچنين است ، گرفته
سعيميكند سنت جانبدارياز با كه كرد ياد دوره
فراهم خود براي مدرنيستيرا پست نظريات از پشتوانهاي
تجدد ، از پساتجددي نقد كمك با و آن خلال از و آورد
امروز آنچه همه ، اين با.بخشد دوام و قوام پيشاتجددرا
عرصه وعمليدر نظري تنوعات و روياروئيها حاصلاين
مداومروند تاثير است ، بوده تجدد -سنت مواجهه
نسبتا مقاومت فرهنگو مادي بخش مدرنيزاسيونبر
واپس ;است آن مقابل در فرهنگ مادي غير بخش پابرجاي
سوي از.است بوده كارزار حاصلاين يك (12)فرهنگي ماندگي
مرحله ، سه ازاين گذشتن طي ميرسددر نظر به ديگر
را خود توجه نخبگاناجتماعي و روشنفكري نيروهاي
"مدني جامعه" سوي به دولت تصاحب انديشه از رفتهرفته
تا ميباشند"عمومي حوزه" تقويت درصدد و كردهاند معطوف
.آورند بدست را مطلوباتخود ساير طريق اين از
و انقلابي مكتب يك ويژگيهاي با ديني انديشه قوت -ب
-سنت مواجهه ،(تشيع) تاريخ طول در شده غالباسركوب
نظر بهاست بخشيده ايرانهيئتيخاص در مدرنيتهرا
برخي حذف زمين ، مغرب مانند نيز اينجا در ميرسد ،
از نويني جايگزينياشكال دينداريو رايج شيوههاي
.ميآيد حساب به مدرنيته استقرار لازم شروط از دينورزي
محسوب شاخصجرياني روشنفكرانديني ، ميان اين در
مفهوم بازسازي پي مدرنيته ، در تعلق در دل كه ميشوند
(13).هستند جديد جهان در "دينداري"
در جديد ، جوششانديشههاي ميزان" گفت ، بايد همه اين با
ساير پايه به ايران در ميشود ، ديني معرفت به مربوط آنچه
كند دلايل در كاوش(14)".است نرسيده شرقي جوامعمتحول
تحقيقاتي اهم از خود ايران ، در ديني جرياننوسازي بودن
به توجه.مددميرساند مدرنيته -سنت معضل حل به كه است
عنوان به تشيع و (15) دين يك عنوان به اسلام ويژگيهاي
تحول و ايران در مذهبي سازمانهاي خصائص به توجه مذهب ، يك
عوامل بسياري و حكومت موضوعاتيهمچون در شيعي گفتمان در
ضرورت دركباشند توجه مورد بايد مسير اين در ديگر
چنين اين ويژگيهاي بيان و نظريهدينشناسانه يك تدوين
توسط شده انجام عيني كوششهاي همراه به نظريهاي ،
و تكليف تعيين آنهابراي عزم دهنده نشان روشنفكران ،
انسان زندگي در مهم مرجع يك عنوان به دين ، جايگاه
.ميباشد
خصوصيات خاورميانهو در ايران ژئوپليتيك موقعيت -ج
با ايران برخورد گوناگون ، ازجهات تاريخيآن -جغرافيايي
برخي.است بخشيده ويژگيهايي را مدرنيته و پديدهغرب
:كرد بيان چنين ميتوان را ايران ويژگيهاي از
.است مستعمرهنبوده كشور يك ايران -
ظهور مانع آن ناهمواري و ايران سرزمين وسعتگستره -
اقتصادي و سياسي چارچوب و است شده مركزيتپردامنهاي
عراق مصر ، اقتصادي -سياسي چارچوب از سستتر عموما ايران
.است تركيه حتي و
سوريه و مصر برخلاف قرن 19 در ايران جغرافيايي موقعيت -
ايران لذا و نبود هند -انگليس مستقيم راه سر در عراق و
.نداشت كانال و راهآهن موسسين براي جذابيتي
بسيار ايران با اروپا فاصله سوئز ، كانال ايجاد زمان تا -
چندان را ايران اروپا ، تجاري معاملات و سرمايه لذا و بود
.نياورد حساب به
بوسيله مركز از سواحل جدايي بيثمر ، و كوتاه سواحل -
دريايي راههاي طريق از اروپا از ايران بودن دور كوهها ،
انزواي و ايران داخلي وضعيت سوئز ، كانال افتتاح زمان تا
عقايدي و افكار تاثير ايراناز افتادن دور به همگي آن
(16).نمود كمك كرد ، نفوذ خاورميانه ديگر نواحي در كه
است مهم آنچه ، اما افزود هم باز ميتوان موارد اين بر
روحيات بر عوامل اين تاثيرات فهم كه است نكته اين درك
ايران از واقعي تصويري ارائه جهت در تلاش و ايرانيان
مزاحم پيرايههاي زدودن جهت در اساسي گام امروز ، و ديروز
.است اجتماعي كلان برنامهريزيهاي پيكر از
گذار دوران براي نظريهاي سوي به
"انحطاط" وضعيت از خروج براي نوانديشان و نخبگان تلاشهاي
اختصاص خود به را وسيعي گستره مدرنيته ، سوي به حركت و
اين برابر در.است برخوردار چشمگيري تنوع از كه است داده
حفظ به كه كرد ياد فزايندهاي واكنشهاي از بايد تلاشها
آن از دفاع به خشونت به توسل با گاه و بسته دل سنت
عليرغم كه كرد ياد راهبردي از بايد همچنينبرخاستهاند
يا وضعيت را مدرنيته ،"انحطاط" وضعيت از خروج براي تلاش
عنوان به سلفيگري ، نهضت ;است نكرده تلقي مطلوب نقطه
را صالح سلف به بازگشت كه است جنبشهايي نوع از نمونه ،
ميكند ، پيشنهاد "بحران" وضعيت از خروج راه عنوان به
حساب به مطلوب وضعيت ملاك را غربي مدرنيته آنكه بدون
.آورد
از گذار زمينه در عمده رهيافت دو گفت ميتوان مجموع در
سنت سوي به خواه و مدرنيته سوي به خواه) موجود سنت
:بودهاند فوق رويكردهاي زيربناي (اصيل و آرماني
. است مبتني سنت محوريت بر كه رهيافتي (1
.است مبتني ساخت يك مثابه به سنت نفي بر كه رهيافتي (2
تلاش و ميشود حفظ ساخت يك عنوان به سنت اول ، رهيافت در
سه به رهيافت اين.نيايد وارد خدشه آن كليت به ميشود
كسانياند اول گروه يا شاخه زير.ميشود تقسيم شاخه زير
استعانت با ،"سنت بر مبتني مدرنيته" باتز ميخواهند كه
نزديك مدرن دنياي به سنت در موجود عناصر و مفاهيم از
نيست ، امكانپذير سنت از گسست معتقدند ، چون و شوند
داراي كه سنت از ابعادي ساختن برجسته با ميخواهند
درون از است ، مدرن اجزاي و مفاهيم با مشابهت و سازگاري
از گروهميكوشد اين (17).بزنند پل مدرنيته سطح به سنت
را برخي بگذارد ، كنار آنرا عناصر از بعضي سنت ، نقد خلال
نميرسد نظر به اما ;نمايد بازسازي را برخي و كند تعديل
در.باشد آن تركيب لحاظ از سنت تغيير به معتقد مجموع ، در
در شده اتخاذ موضع چون كه است شده بيان ديدگاه اين نقد
در آنچه نيست ، مدرنيته موضع سنت ، نقد براي رهيافت اين
بلكه مدرن ، وضعيت به وصول نه ميافتد اتفاق عمل
علت به كه شده گفته همچنين ;است "سنت كردن ايدئولوژيزه"
ادامه براي توانايي فاقد سنت ،"سنتي انديشه در امتناع"
(18).است مدرن جهان در حيات
از ميخواهند رهيافتاند ، اين به متعلق كه دومي گروه
و ايدهآل.كنند احياء را آرماني گذشته موجود ، سنت طريق
گروه اين ;است گذشته در كه آينده در نه گروه اين آرمان
.ميداند اسلام اصيل گوهر از دوري تاريخ را مسلمين تاريخ
مدرنيته با برخورد در افراد اين واكنش نمونه بنيادگرايي
.است بوده
به توسل با تا ميكوشد اول ، رهيافت از سوم شاخه زير
با ضديت و سنت تقويت به پستمدرنيته ، دستاوردهاي
حفظ در را خود كار غايت نيز گروه اين.بپردازد مدرنيته
با ميتوان چگونه اينكه.ميبينند كليت يك مثابه به سنت
خود بود ، مدافع را سنت مدرنيستي ، پست بحثهايي از استعانت
(19).است بوده بسيار چالش و مناقشه موضوع
فاقد كه است عقيم و راكد مجموعهاي سنت دوم ، رهيافت در
موضع اتخاذ با رهيافت اين.است استفاده و كارآمدي
چنداني اميد و ميكند وارد سنت بر راديكال نقدي مدرنيته ،
.بماند باقي مدرن دوران در ساخت يك عنوان به سنت كه ندارد
براي رهيافت اين راهحل آن ، نهادن پشت و سنت از گست
.است انحطاط وضعيت از خروج
به نسبت كودكانه بغضهاي از خالي شناخت كنار در ما رسالت
خلال از ما آينده.است سنت شناخت و خود به نگاه غرب ،
-فكري جديد ساخت پيدايش با و مدرنيته -سنت ديالكتيك
ما به سنت از شكنانه شالوده تحليل.ميآيد حاصل اجتماعي
را سنت اجزاي و عناصر كه ميدهد را امكان اين
جديد ساخت يك قالب در را آنها و نمائيم حفظ حتيالامكان
;نمائيم اجتناب خلاءتاريخي ايجاد از و گيريم كار به
عناصر و اجزاء و بود خواهد مدرن ارزشهاي جديد ساخت محور
سنت شكني ساخت از حاصل پارههاي از كه ميشود سعي آن
.آيد فراهم
تن و آن ضروريات درك به ناچار جهان ، اين در برايماندن
.است اين مسئله "نبودن يا بودن".هستيم آنها به دادن در
كهن افشار جواد
:پانوشتها
شماره 8 ، صفحات ،(1) شماره پانوشت در شده ذكر منبع -10
...و 18 ، 53
.ص 366 ،(5) شماره پانوشت در شده ذكر منبع -11
غلامعباس ترجمه ،"جامعهشناسي مباني" بروس ، كوئن ، -12
.ص 68 سمت ، انتشارات چهارم 1374 ، چاپ فاضل ، رضا و توسلي
:به بنگريد ديني روشنفكري از كاملتر تعريف براي -13
اول ، 1378 ، چاپ ،"نبوي تجربه بسط" سروش ، عبدالكريم
.ص 110 صراط ، انتشارات
و ديني معاصر ، نوانديشي سرآغاز" مقصود ، فراستخواه ، -14
.ص 128 انتشار ، سهامي شركت اول ، 1373 ، چاپ ،"غيرديني
اسلام مورد در وبررا نظرات مجموعه كه زير كتاب -15
تفسير درك براي است خوبي مرجع است كرده جمعآوري
كه داشت توجه بايد آنكه ضمن ;اسلام از جامعهشناسانه
مقايسه با همراه غالبا كه) اسلام مورد در وبر تحقيقات
و نرسيد پايان به (ميشد دنبال غرب در موضوعي نظاير با
Bryan s.turner, weber and Islam, First:ماند ناتمام
published in 1974 Boston.
يعقوب ترجمه ،"ايران اقتصادي تاريخ" چارلز ، عيسوي ، -16
.صص 3 ، 5 ، 23 گستره ، نشر اول ، 1362 ، چاپ آژند ،
،"مدرن پست مدرنيته ، سنت ، " گنجي ، اكبر:به بنگريد -17
.بعد به صفحه 170 از صراط ، انتشارات اول ، 1375 ، چاپ
.(5) شماره درپانوشت شده ذكر منبع به بنگريد -18
دوم ، 1374 ، چاپ ،"سياسي جامعهشناسي" حسين ، بشيريه ، -19
.داوري رضا مكتوب آثار نيز و تا 170 صفحات 101 ني ، نشر
|
|