حوادث گذشته باسال مقايسه در
يافت افزايش درصد چهارشنبهسوري 10
امروز باپول ;نوروز عيد
شيوعبيماريهاي موجب فعاليتهايبدني كاهش
است شده غيرواگير
به انتظامي نيروي ايمني توصيههاي
نوروزي مسافران
"چهارشنبهسوري"حوادث از كارشناسان تحليل
ميخواهم همه از :نورمفيدي آيتالله
براي را امام يادگار زندگي واقعيتهاي
دهند توضيح مردم
دو پرداخت به تبريز "آزادي مهد" روزنامه
شد محكوم جريمه ريال ميليون
انداز چشم
شد منتشر اجتماع و حقوق
زندگي آهنگ انتشار
حوادث گذشته باسال مقايسه در
يافت افزايش درصد چهارشنبهسوري 10
ميزان امدادي ، مراكز گزارشهاي اساس بر:اجتماعي گروه
سال چهارشنبهسوري بازيهاي ازآتش ناشي حوادث
داشته افزايش درصد از 10 بيش سال 78 به نسبت جاري
شهر ايمني خدمات و نشاني آتش سازمان گزارش به.است
ساعت تا داده رخ حوادث تعداد تهران ،
بود آتشسوزي مورد شامل 82 شب ، سهشنبه 30/21دقيقه
ميزان 73 اين سال 78 چهارشنبه آخرين شب آنكه حال
نيز تهران پزشكي فوريتهاي مركز.بود شده گزارش مورد
را روز اين مراجعان درصد بالغبر 50 شب سهشنبه
يا محترقه مواد انفجار اثر بر كه دانست افرادي شامل
رسمي آمار هنوز.بودند شده مجروح دستي هاي نارنجك
گذشته سالاست نيافته انتشار زمينه اين در دقيقي
اورژانس مراكز به يافته مصدومينانتقال تعداد
و سوختگي دچار جملگي كه بود شده نفراعلام تهران 15
.بودند شده مصدوميت
امروز باپول ;نوروز عيد
چراغهاي بازار ، و كوچه در جمعيت ازدحام سنگين ، ترافيك
ديوارها روي شده شسته فرشهاي شب ، آخر تا ويترينها روشن
راه در نوروز كه دارد اين از حكايت مردم نوچنوچ صداي و
.آن خريد و تكاني خانه آن از جلوتر و است
خاصي جنبوجوش به مردم بهار فرارسيدن با ساله هر
از تغيير اين.ميزنند تغيير به دست يكباره ميافتند ،
عيد شب ماهي خريد به و شروع شستوشو و منازل تكاني خانه
.ميگردد منتهي
...اما شيرين است حكايتي خود نوروز حكايت
ميافتد ، مردم جان به نظافت ويروس ماه اسفند اواخر در
فرش تا گرفته ديوار و در از ميكنند پارو و جارو همگي
قرمز ماهي مياندازند ، سبزه ميشويند ، را همه زيرپا
جشن را جديد سال تا ميافتند تكاپو و تلاش به و ميخرند
آغاز را تازهاي زندگي بهتر روزهاي اميد به و بگيرند
.كنند
كفشهاي ذوق اينروزها كه است سالهاي هشت بچه پسر محمد
و ميپوشد را جديدش و نو لباسهاي مرتب.ميكند را جديدش
است خوب خيلي عيد:ميگويد و ميدود طرف آن و طرف اين به
هم و نميرويم مدرسه هم ميخوريم زياد شكلات شيريني ، هم
.ميكنيم بازي
را عيد انتظار مرتبا كه است سالهاي بچه 9 دختر فاطمه
.كند دريافت عيدي عنوان به را دلخواهش عروسك تا ميكشد
ميپرسد مادرش از ميشود بلند خواب از كه صبح روز هر
به رفتن كه است معتقد او مانده؟ عيد تا روز چند مامان
ديگري چيز هر از عيدي گرفتن و آقاجونش و مادربزرگ پيش
.كند خوشحال را او ميتواند بيشتر
نشويم سپرده فراموشي به هم ما تا
سالمندان خانه در كه است سالهاي مرد 75 پير سليمان
جديدش لباسهاي و رفته اصلاح به روزها اين.ميكند زندگي
:ميگويد و ميايستد آئينه جلوي و ميكند تن به مرتب را
...آه دورم تو از من اومد بهار اومد عيد
و فرزند كه است يكسال حدود كه ميگفت سليمان..
زيبايي مظهر عيد است معتقد او.است نديده را نوههايش
اهرمن عيد در كه بود معتقد وي.است زايش نماد و است
دستمال با كه حالي در سليمان ميرود ، بين از زشتيها
سال ديدار من مثل پدري براي:گفت ميكرد پاك را اشكهايش
.است موهبت فرزندانش سال به
را نوههايش هداياي سالمندان خانه در ساله پيرزن 59 اشرف
مال اينهم ليلا ، مال اين:ميگفت و ميكرد بستهبندي
.علي مال هم يكي اين زهرا ،
است معتقد وي نديده ، را پسرانش و دختران كه مدتهاست اشرف
بازسازي براي تلاش و دوباره پيمان و عهد مهر ، يعني عيد
صفاي و صدق گذشته در نوروز عيد:ميگفت اشرف.خرابهها
همه و ميانداختند سين هفت سفرههاي مردم.داشت بيشتري
ميكردند دعا و ميشدند جمع مادربزرگها و بزرگها پدر دور
خاك روي آب عيد ، بوي آنها.باشند داشته بهتري سال كه
احساس را عمر گذر هم تا ميكردند استشمام را شده پاشيده
است اين براي واقع در عيد.را جديد سال آغاز هم و كنند
.نشويم فراموش هم ما كه
***
از يكي اكنوندر هم كه است ارتش بازنشسته كارمند محمد
كه ميدهد نشان احوالش و اوضاع.ميدهد نگهباني شركتها
:است معتقد وي ندارد را كاري هيچ حوصله و حال و است عصبي
عيد شب خريد مصيبت جز عيد از دارد كه درآمدي به باتوجه
تا گرفته تايد و برق و آب پول از.نميرسد بهش ديگري چيز
طرفي از.شدهاند جانش بلاي همه و پوشاكهمه و خوراك
بايد كه آنطور نتوانسته كه است خانوادهاش شرمنده ديگر
و ديد مزيتش حداكثر عيد ميگفت محمد.كند شايدخرجشان و
.بازديد و ديد تاوان مصيبتش حداقل و است بازديد
گرفته تصميم عيد در است ابتدايي پنجم كلاس رويامعلم
است معتقد و است پول مشكلش بزرگترين اما برود مشهد به
اوضاع اين با نميگذرد خوش پول بدون ميخواهد پول مسافرت
شده برابر دو عيد در مسافرخانه و اجناس قيمت كه احوال و
مرتب روزها اين نرود مسافرت كه اين جز نميماند راهي
قدر اين:ميكند را وحقوقش عيد كتاب و حساب و نشسته
را دستش كمي بعدازمدت اما.آنجا قدر آن و كنم خرج اينجا
چي هر داريم كم هم باز ميگويد و رودستشميزند محكم
.است زياد خيلي خرجمان عيد تو ميبينم ميكنم وكتاب حساب
.نميدهد را برجها خرجو اين كفاف هم وعيدي حقوق
آلبالو درخت شكوفههاي آهبه ناراحتيوكشيدن با عباس
تا نبود سخت قدر اين زندگي كاش ميگويد ميشودو خيره
افسوس زيباييشميچشيديماما اندازه به راهم بهار لذت
كه است اين هم عيد تاوان.دارد هم لذتيتاواني هر كه
.كني خرج پول بايد حسابي
و نشسته قرمز وكلاهي سبز ولباسي سفيد ريش با پيرمردي
يه فيروزمسالي ميخواندحاجي و ميشمرد را اسكناسها
توماني هزار اسكناس از لباسش كه فيروزي حاجي.روزم
با ومدام شده دوخته پانصدتوماني اسكناس از وكلاهش
...تا چهار تا دو دو ميكند ضرب هم در را سكهها خواندنش
با كه است مهرباني پيرمرد فيروز حاجي ميگفت بزرگ مادر
ارمغان به هديه ايرانيان همه براي ساده اما لباسيشاد
سروربرپا و جشن و ميآورد خودششادي با او ميآورد ،
حاجي امادارند دوست فيروزرا حاجي آدمها همه ميكند
اسكناسهاي اواز لباس كرده تغيير خيلي روزها اين فيروز
شده تزئين طلا سكههاي با شدهكه دوخته گوناگوني رنگي
مادر.تاست چهار تا دودو ميكند زمزمه شعريكه و است
به قوله و قرض ما براي دوره اين فيروز حاجي ميگويد بزرگ
!دوستندارند؟ را فيروز حاجي آدمها ارمغانميآوردهمه
!!!
***
مغازه عصر ولي ميدان در كه است ساله فروش 35 آجيل مسعود
و است شاكي بازار كسادي اوازدارد فروشي آجيل
اين كارمندانبا آخه:ميگفت و مرتباغرولندميكرد
آنها از كمي دست كه هم ما.بخرند ميخواهند چي حقوقكم
ميكنند فكر ميكنند نگاه را مغازه ويترين مردم.نداريم
از بعضي كه ندارند خبر اما نداريم غصهاي و غم هيچ ما
را شبمان تا دستيميگيريم پول كناري مغازههاي از شبها
بالا قوز كه بينالملليهم نمايشگاه اين. صبحكنيم
پول كمتر بخرنداما را جنسبد حاضرند مردم است ، قوز
قيمت كه است صورتي در اين تازه.دارند هم خبحق بدهند
گذشته سال آن خريداران اما يافته كاهش تومان آجيل 1500
براي نتوانستم هنوز قسم خدا به.!!چرا؟ بودهاند بيشتر
.بيپولي از امان بخرم چيزي خودم
طول در هم خوبي فروش دارد توماني تيشرت 999 بوتيك محسن
شكايت و گله براي را جا بازهم اما داشته ماه اين
در پايين قيمت با اجناس كه است معتقد او.بازميگذارد
اما ميزنند بيرون مردم از زيادي عده.است فراوان بازار
ارزان جنسهاي كه اين وجود با نيستند ، خريد به قادر بازهم
اقتصادي وضعيت انگار اما است فراوان بازار در امسال قيمت
توماني تيشرت 999 خريد توان حتي كه شده بدتر خيلي مردم
بهانهاي فقط الان بود عيد گذشته زمان عيدندارند هم را
وگرنه ندارند واقعا مردم.است مردم جيب كردن خالي براي
نميآيد ، بدش بپوشد خوب بخورد ، خوب كه اين از هيچكس
و اين خونه رفتن ناهار و شام و بازديد و ديد از هيچكس
جا در ميكند را دادنش پس فكر وقتي اما نيست گريزان اون
بقيه اما بوديم راضي الحمدالله ما.ميكشد عقب و ميزند
هم و خريدار هم يعني نداشتند چنداني رضايت فروشندهها
.بودند ناراضي امسال فروشنده
ناچار برگشتياش چكهاي بخاطر كه است ساله مردي 55 احمد
ناراحت آنقدر بفروشد بود كوچك بقالي يك كه مغازهاش شد
وي شده ، غرق كشتيهايش گويي كه ميرسيد نظر به عصباني و
اين توي بيچارگي يعني قوزبالاقوز يعني عيد:بود معتقد
خرج كلي بايد است عيد چون اقتصادي احوالبد و اوضاع
. بدهم را عيد بساط و بند و مهماني
خوب هم كه است كساني مال عيد است عيدي چه عيد اين
باز سفره به باز در روزها اين.ميخورند خوب هم ميپوشند
.باز روي نه است
شيريني آرژانتين ميدان در كه برادرند تا دو سعيد و حميد
بودند راضي خيلي خود ازفروش روزها اين آنها دارند فروشي
عيد داريم خوبي فروش حمدالله به هميشه ما:ميگفت سعيد
و هستيم راضي اين بنابر ميشود دوبرابر فروشمان كه هم
در مردم عيد در كه ميكنيم توصيه فقط نداريم خاصي مشكل
نكرده خداي تا نكنند روي زياده شكلات و شيريني خوردن
ايراني جامعه كه اميدواريم آخر در.نيايد پيش خاصي مشكل
.باشند كام شيرين فصول تمامي در بلكه نوروز در فقط نه
در كه دارد فروشي پرده مغازه دهنه دو مولوي تو علي حاجي
معلوم قرار از ميكنند كار حسابي شاگرد چهار مغازه هر
هيچ كدام هيچ چون داشتهاند ماه اين طول در خوبي فروش
:گفت علي حاج شاگردان از يكي جعفر.نداشتند شكايتي و گله
به هم ما بوده ، خوب خيلي اخير ماه سه دو پردهاين فروش
راضي هم سال فصول بقيه در.داشتيم خوبي درآمد تناسب
انگار ميكند فرق احوال و اوضاع عيد دم خوب اما هستيم
ميكنند توجه خانههايشان ديوار و در به بيشتر مردم
.ميشود زياد ماه اين توي هم فروش و خريد اين بنابر
***
جمله از منا و مريم است تومان روزه 5000 پنج اردوي
اقتصادي نامناسب وضعيت دليل به كه بودند افرادي
به ميخواهد اگر خدا:گفت مي منا.بنويسند اسم نتوانستند
به دلسير و چشم تا بدهد پدرياش خانه در بدهد پول آدم
تومان براي 5000 كه بدبختيم اينقدر ما برود شوهر خانه
خواهر اما بود منا از ناراحتتر خيلي مريم.ميلنگيم
است بزرگ خدا كه ميداد دلداري جمله اين با را كوچكترش
.ميرفتيم حتما گرنه و برويم كرمان به كه نبوده قسمت
به بازگشتن براي كه است آذربايجاني ساله دانشجوي 21 مريم
چنين در كه است معتقد او دارد تومانپول فقط 4000 شهرش
كه است پولي به ذكرش و فكر ندارد مفهومي برايش عيد وضعي
نوروز عيد:ميگفت او بگيرد است قرار تاليف حق عنوان به
چه هر و است كرده تجربه كودكي در ويژگيهايش تمام با را
.است گشته نامانوستر برايش عيد شده بزرگتر
پولدارهاست مال عيد
حتي نتوانسته عيد براي كه شهرستاني ساله دانشجوي 24 سعيد
دخلمان.ما جان بلاي شده هم عيد گفت بخرد جوراب جفت يك
يعني عيدتار شب به برسد نميرسيدچه روزش روز خرجمان به
و تكاني خانه عيدتنها از پولدارهاست مال فقط عيد چه؟
؟؟!ماست سهم منزل نظافت
هر كه سين هفت سفره كردن پهن با ديرينه سنت برطبق مردم
و حافظ فال قرآن ، خواندن است ، خاصي نماد و سمبل آن "سين"
استقبال به سال تحويل لحظه در تكراري موسيقي صداي شنيدن
را مجدد آفرينش ميخواهند وگويي ميروند جديد بهاري
در خدا كه باشد مطلب اين يادآور اين شايد و كنند تجربه
ديگري شدن زاده زمان يكي فرستاد درود يحيي به مقطع سه
.رستاخيز و شدن زنده دوباره سپس و رفتن دنيا از زمان
گونهاي به دنيا مجدد است ، آفرينش طبيعت رستاخيز بهار
كينهها ، كردن فراموش براي مردم.لمستر قابل و لطيفتر
غمها در شدن شريك و وبازديدها ديد ازسرگيري لبخندها ، زدن
آغاز و ميشوند همگام هم با هميشه از زودتر شاديها و
.ميگيرند جشن را آفرينش
چيزي خودم براي امسال ميگفت سالهاي مادر 38 سميرا
و هستند دانشجو آنها دوتاي كه دارم بچه تا چهار.نخريدم
و من كه شده باعث عيد دم وخرج آنها خرجمحصل ديگر دوتاي
بچههايمان برايبخريم نتوانيم هم هلپوك يك بچهها پدر
در كه كنم اعتراف بايد اما.گرفتيم پرت و دوتاخرت يكي
صدق و نوانديشي شكوفايي ، مظهر عيد مشكلات ، همه اين كنار
.است صفا و
بهار آئينه عيد است معتقد او.است خاندان بزرگ حيدر حاج
سفره كردن پهن همان عيد داشتن براي.است محبت و مهر و
بودنها هم دور و شبنشينيها و دلها تكاني خانه هفتسين ،
.است كافي هستند مادربزرگان و بزرگان پدر سرسبدشان گل كه
***
هشتاد و هزاروسيصد يك سال آغاز تيك تيك تيك
ميآيد نفسي مسيحا كه دل اي مژده
ميآيد كسي بوي خوشش زانفاس كه
وند موسي معصومه
شيوعبيماريهاي موجب فعاليتهايبدني كاهش
است شده غيرواگير
بهداشت سازمان نماينده "محمد بيله خليف":اجتماعي گروه
كاهش موجب زندگي جديد شيوه:گفت ايران در جهاني
بيماريهاي افزايش خود نوبه به و فيزيكي فعاليتهاي
ايران در كه تحقيقي براساس:افزود وي.است شده غيرواگير
به مربوط اطلاعات و شده انجام جهاني بهداشت سازمان توسط
شده ثبت پزشكي آموزش و درمان بهداشت ، وزارت در نيز آن
سال 1999ودربيمارستانهايچهار در ميرها و مرگ درصد 6/53
و بختياري و چهارمحال بوشهر ، شرقي ، آذربايجان استان
و سرطان خون ، فشار عروق ، و قلب بيماريهاي دليل به سمنان
.است داده رخ سوانح و حوادث
نفر دو هر از استان چهار اين در مسئول مقام اين گفته به
بيماريهاي اثر در را خود جان نفر يك حداقل شده فوت
وضع كهاين است حالي در اين و ميدهند دست از غيرواگير
از تهران كه چرا باشد ، اين از بهتر نميتواند تهران در
.است رنج در نيز هوا گسترده آلودگي
با بود شده برگزار سالم شهر ستاد طرف از كه مراسمي در وي
كنترل براي وسيع برنامههاي اجراي و تدوين بر تاكيد
فيزيكي فعاليتهاي و ورزش فرهنگ ارتقا دخانيات ، استعمال
ورزش فرهنگ تشويق دوچرخهسواري ، پيادهروي ، شنا ، نظير
براي لازم تسهيلات ايجاد طريق از مدارس در و بانوان بين
و ايمني ارتقا معلولين ، و سالمندان فيزيكي فعاليتهاي
براي جامعه تشويق و بهداشت آموزش غذايي ، مواد بهداشت
وضع بهبود براي خوبي شروع را مذكور برنامههاي در شركت
.كرد ذكر مردم بهداشت و سلامتي
به انتظامي نيروي ايمني توصيههاي
نوروزي مسافران
جمهوري انتظامي نيروي انتظامي معاونت:اجتماعي گروه
مسافرتهاي آغاز و جديد سال آستانه در ايران اسلامي
در سرقت از جلوگيري براي را خود ايمني توصيههاي نوروزي
مركز گزارش در.كرد منتشر شهروندان آگاهي جهت ايام اين
:است آمده انتظامي نيروي اطلاعرساني
اكتفا منزل خروجي در بستن به تنها منزل ترك هنگام -1
اطاقها ، دربهاي قبيل از منزل داخل درهاي تمام و نكرده
نفوذ راه و جستجو فرصت تا كرده قفل را حمام و آشپزخانه
.شود سلب سارقين از
زير - جاكفشي مانند محلهايي در كليدها دادن قرار از -2
دسترسي قابل محلهاي ساير و پادري زير - گلدان داخل و
.كنيد خودداري
را خود طلاجات و قيمتي اشياء مسافرت ، به عزيمت از قبل -3
در آنها باقيگذاشتن از و سپرده اطمينان مورد اقوام به
.كنيد خودداري مسافرت در بردن همراه يا و منزل
اوراق ميكنيد ، مسافرت شخصي نقليه وسيله با اگر -4
انتظامي مامورين به ارائه جهت را اتومبيل كارت و شناسايي
برده همراه هستند مشغول خودروها كنترل به جادهها در كه
داخل اوراق اين خودرو ترك هنگام بفرماييد دقت ولي
خودرو ، رفتن بهسرقت صورت در زيرا باقينماند ، اتومبيل
خودرو مالك را خود اوراق اين از استفاده با سارقين
.ميگريزند انتظامي مامورين چنگ از و كرده قلمداد
از شدن پياده هنگام تفريحي ، مراكز و زيارتي اماكن در -5
از و نگذاريد خودرو داخل در را قيمتي وسايل اتومبيل ،
يا اتومبيل داخل در ديگر بستههاي و ساك چمدان ، گذاشتن
اين در سارقين دارد احتمال زيرا كنيد ، خودداري صندوق
.باشند داشته نظر زير را شما مكانها
وجوه و گرانبها وسايل داريد را هتل در اقامت قصد اگر -6
.كنيد دريافت رسيد و سپرده هتل مسئول به را خود نقد
كه شهرونداني از همچنين انتظامي نيروي اطلاعرساني مركز
زير ايمني نكات هستند مستقر منزل در و نميروند سفر به
:است شده يادآور را
آپارتمانها در بهويژه منزل درب كه بفرماييد دقت -1
مراجعهكننده كامل شناسايي از قبل تا و باشد بسته هميشه
.نكنيد باز اشخاص روي به را در
و جابهجايي يا و مشكوك صداي و سر و آمد و رفت چنانچه -2
شاهد خود سكونت محل اطراف در را اثاثيه و اسباب حمل
.بگذاريد درميان تلفن 110 با را مراتب سريعا بوديد ،
منزل در موجود طلاجات و نقد وجوه و دارايي ميزان از -3
به كوچك هرچند را خانوادگي اسرار و نكرده صحبت ديگران با
.نكنيد بازگو ديگران
و اقوام از بازديد انجام جهت منزل از خروج هنگام در -4
كنيد سعي و كرده قفل را ساختمان دربهاي حتما آشنايان
منزل در شما نبودن از ديگران چراغها ، گذاشتن روشن با
.نشوند آگاه
و است بسته منزل درب كه شويد مطمئن خواب از قبل شب هر -5
اشخاص وجود عدم از منزل حياط مختلف قسمتهاي از سركشي با
.كنيد حاصل اطمينان
"چهارشنبهسوري"حوادث از كارشناسان تحليل
از متعدد گزارشهاي و خبر دريافت:اجتماعي گروه
حاكي مختلف شهرهاي در سوري چهارشنبه آيين برگزاري
درپارهاي و فشفشه و ترقه انفجار و بازي آتش از
.بود آفريني جنجال موارد
از پيش روزها نوجوانان و جوانان از واقعبسياري در
پس و رفتهبودند آن استقبال به مناسبت اين شروع
صورت به عدهاي هم مناسبت ، هنوز اين شدن ازسپري
.دارند اصرار موادآتشزا از استفاده به پراكنده ،
شهرها ، كلان از برخي عمومي نظم در موقت اختلال
.ميكند جديتر را موضوع اين بررسي ضرورت
ارتباط اين در شيراز پرورش و آموزش ارشد مشاور
سوري چهارشنبه عنوان كهتحت برنامههايي:ميگويد
سنتهاي پاسداشت قالب در جايگاهي هيچ ميشود ، انجام
.ندارد ملي
ما نياكان توسط آتش برافروختن:افزود جمشيدي مرضيه
اما ميپذيرفت ، صورت خيرخواهانه و انساني نيتهاي با
به خسارت آوردن وارد و شب نيمه در ترقه انفجار آيا
ميكند؟ دنبال را خير هدف همين عمومي اموال
باهمين ما نيز مدارس در:ميافزايد تربيتي مشاور اين
و منضبط دانشآموز تنهايي به كه فردي مواجهيم ، مشكل
مي قرار درجمعدوستان كه هنگامي است قانونمداري
برابر در ايستايي توانايي و شده غالب جو مقهور گيرد ،
.ندارد را گروه بر حاكم ناهنجاريهاي
آموزان دانش به واقعي تشخص دادن ضرورت بر جمشيدي
را بحراني شرايط با مقابله توان آنهاكه وخودباوري
انجام در انگاري سهل نمودو بدهد ، تاكيد آنها به
جبران مدرسه و خانواده نهاد سوي از را مهم اين
.كرد عنوان ناپذير
دانشگاه در انساني ارتباطات و اجتماعي علوم استاد
از توجهي قابل تعداد كه باوراست اين بر نيز شيراز
.قراردارند "اجتماعي برزخ" در امروزين جوان نسل
جوان نسل بگويم ساده زبان به:افزود علويان محمود
برخورد "گزينشي" بيگانه بافرهنگ مواجهه در ما
فقدانيك و سطحينگري انتخاب امادراين كردهاست ،
.است كشانده بيراهه به را بسياري اجتماعي ، فلسفه
ارتباط در جامعه فرهنگي برنامهريزان اگر:گفت علويان
نسل از بخشي كنند سهلانگاري خود وظايف ايفاي با
دائمي تعهد عدم واحساس ولنگاري ورطه به جوان
.ميشوند كشانيده
تخريب با ارتباط در كه باري تاسف حوادث:افزود وي
اين است شده گزارش خصوصي يا عمومي اموال از برخي
بروز تفريطهايي و افراط كه ميكند گوشزد را نكته
.است كرده
دستهاي وجود احتمال شدن قائل با نيز روانشناس يك
سوءرفتارها و ناهنجاريها از پارهاي پشت در پنهان
از بايد امنيتي و انتظامي مسوولين البته:ميگويد
و آموزشي استفادههاي نهايت حوادثي چنين وقوع
.ببرند را كاربردي
:كرد اضافه نبود خود نام افشاي به مايل كه وي
اما دارد ، مطلوبي كارآيي و اثر جاهايي وببندهادر بگير
موردتوجه گذشته از بايدبيش حوادث ريشه دقيق بررسي
.گيرد قرار
ميخواهم همه از :نورمفيدي آيتالله
براي را امام يادگار زندگي واقعيتهاي
دهند توضيح مردم
و گلستان استان در وليفقيه نماينده نورمفيدي آيتالله
جمعه نماز خطبههاي در گرگان ، جمعه امام
در مردم مختلف قشرهاي حضور با كه گرگان شهرستان ديروز
سالروز به اشاره با شد برگزار شهرستان اين وحدت مصلاي
جهاتي از آقا حاجاحمد مرحوم:گفت خميني سيداحمد درگذشت
آن از كمتر مردم شايد كه بود برجستهاي كمالات داراي
داراي روحي فضائل و اخلاقي نظر از ايشان.باشند مطلع
.داشت سراغ ميتوان كسي كمتر در كه بود ويژگيهايي
يكي:ميكنم اشاره رابطه اين در دليل دو به من:افزود وي
شبانهروز و بوده امام محضر در سال سالهاي ايشان اينكه
اقصينقاط در كه امامي.ميكرد فيض كسب شريف وجود آن از
.بود داده قرار تحتتاثير را همه قدسيهاش انفاس عالم
بيشتري تاثيرات آقا حاجاحمد مرحوم وجود در كه است طبيعي
امام و بود يافته پرورش بزرگ مربي آن محضر در او.بگذارد
ديگر دليل.بود كرده اعلام او از را خود رضايت بارها هم
او براي دوستانش كه بود فوقالعادهاي و عميق احترام
بلكه نبود امام به انتساب بهجهت فقط اين و بودند قائل
فضائل اين و بودند آزموده سفرها و خصوصي جلسات در را او
زمان در تنها نه احترام اين و.بودند يافته او از را
روزبهروز مرگ لحظه تا نيز آن از پس بلكه امام حضرت حيات
.بود ايشان اخلاقي كمالات آن بهسبب فقط اين و.شد بيشتر
اوان از سياسي مختلف صحنههاي در ايشان حضور ديگر ، مسئله
وارد بود تازهسالي جوان هنوز اينكه با.بود انقلاب
انقلاب ، از پس و قبل او موثر حضور و شد انقلاب مسائل
آن بر انقلاب مسائل دستاندركاران همه كه است چيزي
خودش نبود مطرح او براي كه چيزي رابطه اين در واقفندو
.داشت مدنظر را اسلام و انقلاب مصالح و امام فقطبود
با ما:گفت سخنانش از ديگري بخش در نورمفيدي آيتالله
از سالمتر بيتي ولي بودهايم و هستيم آشنا زيادي بيوتات
آن بلند روحيه مرهون اينها همه و نديدهام من امام بيت
.بود مرحوم
فوت از پس كه ميكرد نقل لنكراني فاضل العظمي آيتالله
مقداري گفتند و زدند تلفن من به حاجاحمدآقا امام ، حضرت
است ، خودتان چقدر نميدانم من و هست اينجا در امام از پول
و.كند حوزهها خرج و ببرد را پولها اين بفرستيد را كسي
مرحوم زندگي.ديدهايم كم آنرا نظير ما كه است چيزي اين
منالي و مال فوتش از پس و بود معمولي بسيار حاجاحمدآقا
.باقينگذاشت خود از
ايشان با نزديك از كه كسي بهعنوان اينكه آخر نكته
كه ميگيرم گواه را خدا داشتم ، رفاقت سالها و بودم آشنا
هيچكس ديگر دوستان نه و من نه سالها همه اين طي در
دارد سر در رهبري و مقام سوداي او اينكه احساس يكذره
حاجاحمدآقا مرحوم براي اينكه با.نديديم او از را
مشاغل و حساس مصادر در او تا بود فراهم زيادي فرصتهاي
.كند خدمت ديگري بهطريق ميداد ترجيح ولي بگيرد قرار مهم
انصاف اين آنوقت.بود گريزان مقام و شهرت از هميشه او
.شود مطرح مطالب اين حاجاحمدآقا با رابطه در كه نيست
براي شده وسيلهاي شده منتشر اخيرا كه مطلبي بههرحال
به منافقين كه شده سبب و انقلاب دشمنان سوءاستفاده
نفع و كنند دعوي اقامه اسلامي جمهوري عليه آن استفاده
كه كساني همه وظيفه من.ميبرند انقلاب دشمنان فقط آنرا
داشتهاند آشنايي مرحوم آن با و بودهاند جريانات متن در
واقعيتها سوءتفاهمات و شبهات از جلوگيري براي ميدانم
.شوند مطلع آن از آينده نسلهاي تا كنند مطرح را
دو پرداخت به تبريز "آزادي مهد" روزنامه
شد محكوم جريمه ريال ميليون
شد شناخته مجرم "آزادي مهد" روزنامه:اجتماعي گروه
از بدل نقدي جزاي ريال ميليون پرداخت 2 به آن ومديرمسئول
.شد محكوم دولت ، حق در حبس
شعبه رييس فرخپي ، قاضي ايسنا ، سياسي خبرنگار گزارش به
را ، آزادي مهد مديرمسئول جرم تبريز ، عمومي دادگاه 36
محرز آذربايجان چنار دستباف شركت مديرعامل شكايت درخصوص
.داد تشخيص
شماره در "آزادي مهد":ميافزايد ايسنا سياسي خبرنگار
سر تعاوني ، نام به" عنوان با نامهاي درج با خود ، 2821
دستباف فرش شركت مسئولان ،"ميگذارند كلاه مردم
ساختگي تعاوني تشكيل براي پول جمعآوري به را آذربايجان
.بود كرده متهم
قابل تجديدنظر ، دادگاه در طرفين اعتراض با راي اين
.است رسيدگي
انداز چشم
هزار صد از به جنگي مرد يكي
كرمي ناصر
جمله از گذشته دهه دو در كه محافظهكار روزنامه يك
ديگر نيز گذشته هفته است بوده جمعيت كنترل جدي مخالفان
كه جهت آن از ايران در را امر اين مسئول نهادهاي بار
را "مسلمين نفوس كاهش براي جهاني استكبار توطئه فريب"
كنترل ضرورت چه اگرداد قرار ملامت مورد خوردهاند ،
باور كه است شده بديهي آنچنان نكاتي جمله از امروز جمعيت
اما دانست ، خردمندي ملاكهاي از يكي ميتوان را آن داشت
تحولات آتش در دستي روزنامه اين گردانندگان كه جهت آن از
متوليان بر ملامتهايشان هم شايد و دارند كشور سياسي
اين در جالب آمار دو ذكر نباشد ، بيتاثير جمعيت كنترل
داد گزارش ملل سازمان پيش چندي.نيست لطف از خالي مختصر
كشور اين به آمريكا حمله هنگام سال 1969 در ويتنام جمعيت
كشور اين در كه بوده آمريكايي سربازان تعداد برابر 30
در چچن جمعيت ميدهد نشان آمارها همچنين.شدهاند مستقر
برابر از 77 بيش كشور اين به روسيه حمله هنگام سال 1995
مييابيم در ترتيب اين به.است بوده مهاجم روسي سربازان
فناوري نبرد عرصه واقع به بينالملل منازعات عرصه كه
آن در كه است عرصهاي فردوسي قول به و نفوس ، نه و است
".هزار صد از به جنگي مرد يكي /كار به نيايد لشكر سياهي"
براي آنانيكه همه نيز و) را موصوف روزنامه دوستان توجه
(بيايد بر دستشان از كاري كه ميتواند جمعيت كنترل
هفته كه "سال 2015 در جهان وضعيت بررسي" گزارش به همچنين
در.ميكنم جلب شد ، همشهريچاپ در آن از خلاصهاي گذشته
معناي به) حياتي فضاي كمبود است شده تاكيد گزارش اين
(دسترس قابل فرهنگي و اجتماعي اقتصادي ، امكانات مجموعه
كه كشورهايي قطعا و است آينده دهه در جهان چالش بزرگترين
هستند ، روبهرو افزونتري دشواريهاي با جهت اين در
.داشت خواهند ناپايدارتري و ناگوارتر بس اوضاع
نيازمند قطعا ما ، كشور در تحليل اين نشانههاي دريافتن
نيست ، فوقالعاده تحليل قوه و ژرف فراستي از برخورداري
از گذر در شخص تا است بينايي قوه اندكي محتاج فقط بلكه
و بالغ تازه جوانان خيل اين كه ببيند خيابان و كوچه
چه و ميخواهند وچه ميكنند چه بلوغ ، به رو نوجوانان
همين از ظاهرا برخي كه دريغ و.است انتظارشان در سرنوشتي
.بيبهرهاند هم "اندك"
شد منتشر اجتماع و حقوق
و تحليلي آموزشي ، پژوهشي ، ماهنامه:اجتماعي گروه
و حقوق شماره اين در.شد منتشر اجتماع و حقوق اطلاعرساني
كميسيون" ،"جمهور رئيس اختيارات همه":چون مطالبي اجتماع
دولتي وكالت" ،"گانه سه قواي در مردم دادستان اصل 90
،"چيست؟ موقت بازداشت اين" ،"گرد عقب قرن نيم
و استقلال فوتباليستهاي بين زدوخورد حقوقي ابعاد بررسي"
در اخير قضاوتهاي" ،"زنان حقوق ضامن دولت" ،"پرسپوليس
.است رسيده چاپ به..و "ندارد سابقه كشور قضائي قاموس
سردبيري و كاميار رضا محمد مسئولي مدير به اجتماع و حقوق
.ميشود منتشر وحيدپوراستاد
زندگي آهنگ انتشار
.شد منتشر زندگي آهنگ نشريه شماره نهمين:اجتماعي گروه
،"درد داريم ، درد جوانان ما" چون مطالبي شماره اين در
اين در بهار و عيد" ،"است رواني بيمار يك من شوهر"
حفظ مورد در زنان بزرگ خطاي شش" ،"ندارند راهي محلهها
،"سال حوادث خواندنيترين و جالبترين" ،"سلامتي
كودكان به آنكه براي مهم راه 10 ،"بمانيد ميانهاندام"
و "ميكنيد خستگي احساس چرا" ،"بدهيم ياد زدن حرف
.است رسيده چاپ به "مادرم خونچكان دستهاي"
|