كليه روي بر موفقيتآميز جراحي عمل از پس
يافت باز را خود سلامت شجريان استاد
سمينار حاشيه در "ديباج موسي" با گفتوگو
در وحدت عالم :تمدنها گفتوگوي و سينما
ايران سينماي
ميشود اكران سينماها در كوتاه فيلمهاي
پديدهها ذهني بيان و هنرمند
اسماعيل درگذشت روز چهلمين انگيزه به
!گذشته رويايي فضاي مجسمهساز مطلبزاده ،
بحث و گفتوگو جلسات برگزاري از گزارشي
ايران معماران جامعه آزاد
مدني نهاد :اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير
باشد دولت به وابسته نبايد
كليه روي بر موفقيتآميز جراحي عمل از پس
يافت باز را خود سلامت شجريان استاد
آوازه پر خواننده شجريان رضا محمد استاد :هنري گروه
بيمارستانهاي از يكي در كليه نارسايي اثر بر كه ايران
در موفقيتآميز جراحي عمل از پس بود شده بستري آمريكا
.است يافته باز را خود سلامت آمريكا
و شجريان همايون فرزندش و عليزاده حسين همراه به كه وي
و كانادا به كنسرت دوره يك برگزاري براي كلهر كيهان
كليه شديد درد با اجراها از يكي در بود ، كرده سفر آمريكا
توموري آنها تشخيص به پزشك به مراجعه از پس كه شد روبرو
باز جراحي عمل تحت كه شد مشاهده وي كليههاي از يكي در
معالج پزشك.شد برداشته وي كليههاي از يكي و گرفته قرار
موفقيتآميز را عمل جراحي ، عمل پايان از پس شجريان استاد
.خواند
.گشت خواهد باز ايران به نقاهت دوران از پس شجريان استاد
سمينار حاشيه در "ديباج موسي" با گفتوگو
در وحدت عالم :تمدنها گفتوگوي و سينما
ايران سينماي
خوش جهاني عرصههاي در كه است چندي ايران سينماي :اشاره
واجد را آن منتقدان برخي كه گونهاي به است درخشيده
سينماي واقعا آيا دانستهاند ، امروز جهان براي پيامي
در ميتواند دارد اگر دارد؟ امروز جهان براي پيامي ايران
شكنانه شالوده ساختارهاي بدون امروز انتقادي جهان
كه است سوالاتي اينها دهد؟ ادامه خويش حيات به انتقادي ،
و سينما سمينار حاشيه در "ديباج موسي" با گفتوگو در
.است شده انجام تمدنها گفتوگوي
مطرح را مولف و اثر ميان فاصله بحث سخنرانيتان در شما *
بگذريم ، مولف و اثر ميان بديهي فاصله اين از اگر كرديد ،
در فيلم يك يا اثر يك تاويل براي ما كه عامي قواعد منشاء
چيست؟ داريم ، اختيار
به را حق اين مولف كه نيست بديهي فاصله اين من نظر به -
.است ديده بهتر را خودش عالم و ها انگاره كه بدهد خودش
ديگر ما براي است ، بديهي ميفرماييد شما كه چيزي آن
ارائه مولف اثر از دركي ميتوان زيرا بود ، نخواهد بديهي
و گوشه در.باشد مخرب كاملا و خودش نگاه خلاف كه كرد
ولي كردهاند ، تجلي بزرگي بسيار هنرهاي سرزمين ، اين كنار
وجود آن تبيين براي انديشهاي كه نيست گونهاي به دقيقا
انگار ولي ميسازند ، خوب ما سازندگان دستانباشد داشته
از را اثر اين كاملي آگاهي با كه انساني فيلم آن پشت
كه ميآيد وجود به فضايي لذا.ندارد وجود كند ، صادر خودش
به آن تبيين اما ميكند ، فيلمبرداري آن فيلمبردار آن در
اروپاييها.ميماند ناتمام (آگاهي بر مبتني) بياني نحو
اروپاييها واقع در.دادهاند انجام را ناتمام بخش اين
.بفهميم خودمانرا ما تا ميكنند كمك آسياييها به
يا آسيايي فيلمهاي از را برجستهاي نكته چه آنان*
ميآورند؟ دست به ايراني
.است شخصي عوالم كه ميكند توليد را عوالمي ايراني هنر -
از بيش كه است فيلمي ايراني ، فيلم كه است اين من حرف همه
.دارد ميسازد ، كه را عالمي و دنيا دغدغه ديگري ، چيز هر
يك لذا است ، شرقي نوع چون.است اصيلي عالم عالم ، اين
.است اروپايي توجه مورد كه هست اجزايش در خاصي وحدت
وجود ايراني فيلم در كه وحدتي يا بودن ، naiveيا بساطت
به وحدت ، اين اروپايي فيلم در.است آن مثبت نقطه دارد ،
و كشمكش هزاران.است سخت بسيار نميآيد ، بهدست سرعت اين
به وحدتي داراي طرح يك و بحث يك تا ميگيرد صورت جدال
در و ايرانيها ما زندگي ايراني ، فيلم در.بيايد وجود
.است سهلالوصول بسيار ايراني -آسيايي روح آسيا
اين اندازه چه تا كه اينباره در شما ديدگاه با من *
اساسا آسيايي تفكر در ما زيرا.مخالفم است ، اصيل ديدگاه
مبتني نميتوانيم لذا هستيم ، شناختي معرفت نظام يك فاقد
را آينده و دهيم سازمان را رفتاري و كنيم پيشبيني برآن
بفهميم ميتوانيم تايتانيك فيلم در ما مثلا.بزنيم رقم
روند و است چگونه بحث مورد جامعه داخل در طبقاتي تحرك كه
فيلمهاي در را شرايطي چنين ما ميباشد؟ چه آن آتي
از برخي كه آن ضمن.ميكنيم مشاهده كمتر ايراني
بهطور و است ما سنتي وجودي وحدت از ناشي كه پيامهايي
شمار به قوت نقطه نميتواند دارد ، وجود ما فرهنگ در ذاتي
.نكردهايم آنها ايجاد براي تلاشي و سعي ما زيرا رود
اين از غير و هستيم اينگونه ريشهاي و اساسي بهطور
كنيم ، پيشرفت بخواهيم اگر براين علاوه.باشيم نميتوانيم
با سادگي به را لباس اين منفي نقاط از برخي نميتوانيم
.كنيم پينه و وصله ديگران يا خود قوتهاي نقطه از برخي
كه هستيم فلسفي و معرفتشناسي مرج و هرج يك دچار ما زيرا
ميرسد نظر به لذا ميكند ، متجلي عرصهها تمام در را خود
مشاهده فيلم سرتاسر در كه وحدت اين جايگاه نميدانيم كه
كجاست؟ ما اقتصادي و فرهنگي سياسي ، نظام در ميشود ،
است؟ ما گذار دوره كه دوره اين در عليالخصوص
متفاوت امر دو طبقاتي آگاهي با طبقاتي ، اختلاف اولا -
ثروت ، ازفقر ، بازنمودهايي ايراني ، فيلمهاي در.هستند
به را اجتماعي طبقات يا اجتماعي مختلف گروههاي اختلاف
خوبان عروسي فيلم در كنيد فرض مثلا.ميبينيد وفور
مساله اماببينيد را موضوع ميتوانيداين شما مخملباف ،
ما.ميشود مشاهده كمتر طبقاتي آگاهي كه است اين
ولي است ، شدن عوض قابل عالمي ايراني ، عالم كه نميگوييم
عالم و غربي انساني عالم يعني عالم دو اين حال هر به
نميخواهم.ميخورند پيوند يكديگر به جاهايي يك شرقي
اين جاهايي در اما كنم ، مطرح را انسانمدارانه ديدگاه
رويكرد اين.ميخورند پيوند همديگر با فرهنگ و تمدنها
نشان و نام يافتن براي صرفا ما ، هنرمندان و فيلمبرداران
نامشان شدن شناخته رسميت به براي.نيست مرزها از درخارج
ما كه ندارم اعتقاد من صورت هر در.است هويتشان و
حفظ ديگري ، عالم به نگاه بدون را خودمان عالم ميتوانيم
تكنولوژيو عصر ودر كنوني اوضاع در چيزي چنين يك.بكنيم
اما نميشود ، عوض ما عالم است ، امكانناپذير ارتباطات ،
را زبانهايي ما.كنيم توجه آن به بايد كه هست نگاهي
سخن ما درباره زبانها آن به ديگران كه مييابيم
.است مهم اين و ميكنيم كشف را زبانها اين ما و ميگويند
چيزي ديگري براي دارد كه باشد آگاه هنري اثر سازنده اگر
.ميكند عمل او سليقه به ميسازد ،
زير " فيلم در مثلا نباشد ، آگاه هم ما هنرمند است ممكن
.سينما از گذشت بر مبني دارد وجود فكري ،"زيتون درختان
از گذشت به كه دارد را اين احتمال خود در سينما از گذشت
ميبينيد زيتون درختان زير فيلم در رو اين از.برسد فيلم
نيز چقدر و ميشود پيگيري مساله اين آخر سكانسهاي در كه
.است جذاب
مولف ، و اثر بين فاصله و شما خودآگاهي بحث بين ببينيد*
و اثر بين فاصله كه آنجايي.بشوم نقد بحث وارد ميخواهم
بكنيد فرض مثلا.ميرود بالا نقادي قدرت است ، كم مولف
جامعه نقد به راجع "كاستاريكا"فيلمهايياز در كه
اساسا شما نظر به.بالاست بسيار قدرت اين آمريكايي ،
اين واجد اگر و است ، نقادي خصوصيات واجد ايران ، سينماي
ناخودآگاه؟ يا است خودآگاه آيا امر اين هست ، خصوصيات
چون ديگر عبارت به يا دارد؟ وجود نقادي خصوصيت اين كجاها
سينما ، با مقايسه در داريد ، دستي هم واسازي معماري در شما
خير؟منظورم يا دارند را شكنانه ساختار خصوصيات اين آيا
اما است ، وارداتي صنعتي سينما هرحال به كه است اين
عنصر هردو در كه ميرسد نظر به ولي است ، كهن معماري
اينها اساسا.ميزند موج نقادانه آگاهي فقدان مشترك
خير؟ يا هستند واشكنانه خصايص داراي
نقد آيا كه ميدهم جواب اينگونه من را شما پرسش اين -
نقد من عقيده به نه؟ يا هست فيلم دانش از فيلمبخشي
به آگاهي نوع يك ولي.است فيلم دانش با متناظر بخشي فيلم
از فراتر گويي كه فلسفي ، نوعآگاهي يك دارد ، وجود فيلم
گويي كه معني اين به.است فيلم علم همان يعني فيلم نقد
فيلم مضمونعلم از كه ميكند امكانپذير را شناختي
فيلم نقد به موسوم كه فيلمي نقد آيا حال.ميرود فراتر
به بنده عقيده به است؟ برخوردار خودآگاهي از است ايراني
به.ميشود نزديك خودآگاهي به بيشتر و بيشتر دلايلي ،
.دارد ماوجود مكتوب نقد در كه سابقهاي دليل
كجاست؟ منظورتان *
نوشتهاي در بيشتر.ميشود ظاهر فيلم در كمتر ما منتقد -
بشود ، ظاهر بخواهد فيلم در اگر.ميشود ظاهر فيلم درباره
حالي در.ميداشتيم را فيلم خود گرفتاريهاي همان باز ما
نوشته سينما به راجع كه اثري در و مكتوب نوشته در كه
و اينجا كه نظري نقطه فيلم ، آن يا فيلم دراين ميشود ،
نسبت به اين و دارد وجود خودآگاهي اين ميشود ، ظاهر آنجا
عوالم برخي آن در كه بازميگردد ما مكتوب ادبيات
.است ملموستر خودآگاهي
در كه بگويم بايد پرسشتان از ديگري بخش به پاسخ در
اساسا كه ايراني ، سنتي معماري خلاف بر ايران سينماي
بيشتري خودآگاهي بشود ، واسازي بخواهد تا ندارد ساختاري
واساختن براي خاصي قابليتهاي ما ، فيلم در.دارد وجود
از فراتر كه دارم اعتقاد امادارد وجود واسازي وتفكر
مباني به هرمنوتيك ، يك در ميتوان واسازي ديدگاههاي
فيلمهاي در.است بنده اعتقاد اين.كرد رجوع اصيلتر
و اشياء به نمادين نگاهي كه فيلمهايي خصوص به ايراني ،
.بگيرد صورت ميتواند بهتري بازشناسيهاي دارند ، مضامين
فيلمساز گفتيد كه بازميگردم شما سابق حرف به من *
در واسازي قدرت ميگوييد اكنون و ندارد خودآگاهي ايراني
واقع در آيا.است بيشتر سنتي معماري نسبت به فيلمايراني
ندارد؟ پيوندي خودآگاهي با الزاما شما نظر به نقادي
كنم ، دقت برقرار تميزي يك ميخواهم من ببينيد-
به ميخواستيم ضمنفيلم در را نقادي ما اگر بفرماييد ،
ناصرالدين به اگر مثلا.ميشد تصنعي خيلي بياوريم ، وجود
اينگونه از آثاري به و سينما سلام يا سينما ، آكتور شاه
لحاظ اين از و ندارد وجود نقادي عنصر اين كنيد ، رجوع
ما فيلمها از بعضي تاريخي ارزش منتهي.است ناكام بسيار
عالم در كه تاثيري نظر از را آنها اينكه به ميكشاند را
خاصي زمان در كه فيلمي هر.بشماريم بزرگ دارند ، انديشه
آن در وقوعاش دليل به ميشود ، عرضه ايران سينماي در
خود اينكه به دارد فرق اين.ميكند پيدا اهميت خاص زمان
كه باشد نقادانهاي چهقوه داراي فيلم ، متن محتواي
حتي و هستند متن از خارج مباحثاتي واقع در اينها
بكنيد ، تاريخي بحث شما اگر.نيستند هم تاريخي مباحثات
و است فزايندهاي قدرت كه ميبينيد را ايران سينماي قدرت
از.است نياورده دست به را قدرت اين شبه يك ايران سينماي
.امروز بهسينماي رسيديم و كرديم شروع عكاسي
ميفرماييد كه بكنم مخالفت شما سخن با ميخواهم من *
شالوده براي بهتري عناصر ايران معماري از ايران سينماي
حاكم ما معماري در كه ساختاري آن من نظر به.دارد شكني
كه عبارت اين بهدارد وجود نيز ما هنر و سينما در است ،
تنگ فضاي در كه است بسته و كويري معماري يك ايران معماري
در فرديتي اصلا.بكند رشد نميتواند اساسا فرد آن
.دارد ساختاري حالت مساله نيست ، اين موجود فضاها
نظير مسايلي در و هنر فلسفه هنر ، سينما ، در كه ساختاري
آثار اينطور شما نظر به آيا حال.ميگيرد شكل هم اين
باشند؟ شكنانه شالوده ميتوانند اساسا
بسيار مقايسه يك گرا ، معماريساختار با سينما مقايسه -
و فضاها به ميدهيد ارجاع بيشتر شما.است دشواري
آنها در ما كه خصوصياتي يعني ايراني ، مشترك عالمهاي
فكر شما آنكه رغم به ما كهن معماري در.كردهايم زندگي
اعتنا فرديت به كاملا ندارد ، وجود فرديتي كنيد مي
.ميشود
بزنيد؟ مثالي ميتوانيد آيا *
. قاطع و سخت حدود.است حدود آوردن وجود به در آن نمود -
معماري در برعكس بشود ، فرديت به منجر نميتواند حدودكه *
دارد؟ وجود گروهي و جمعي حالت يك ما سنتي
بزرگتر فرديتهاي به ميتواند كه دارد وجود فرديتي -
مشكل رو اين از.بيايد وجود به مسجد مثلا شودو تبديل
ميخواهد وقتي كه است اين آن مشكل.نيست اين ما معماري
در يكانگي اين بياورد ، روي آسيايي دروني عالم اين به
پيدا مشكل بيايد ، ديگران سمت به و بشكند را خودبودگي
ما سينماي در.داشتهايم هميشه ما را مشكل اين و ميكند
ايراني سينماي كه زماني تا.است افتاده اتفاق همين هم
نزديك هندي سينماي به كند ، منعكس را ايراني بخواهد
زندگي ، رنجهاي ضعفها ، .است آن اصلي مضمون عشق.ميشود
ميخواهدبيايد كه وقتي ولي.هستند آن بنيادي مفاهيم
ساخته كه انساني در تاثيرگذار اينها چگونه كه بدهد نشان
مشكل بياورد ، روي بيرون به ميخواهد يعني هستند ، ميشود ،
را وضعيت همين نيز شهرها در معماري فضاي.ميكند پيدا
تبديل و شهرها شدن بزرگ هنگام در بهويژه مشكل اين.دارد
خانه درون در.ميكند پيدا بروز متروپوليتن ، به آنها شدن
ميشود ، مشاهده يگانگي به آميختهتري وضعيت يك ايراني ،
به كه فيلمي.ميافتد اتفاق همين هم فيلم درآن برون تا
در ايراني فيلم.دارد مشكل كمتر خودش در ميپردازد ، رنج
نمونهاش.است موفق آخر تا احساسات و رنج دادن نشان
به را خود در نگرش اين ميخواهد وقتي ولي.شيشهاي آژانس
ميبينيد را ايراني فيلم كدام.است ناموفق بياورد ، وجود
.باشد بوده موفق خود در نگرش با كه
و است پيامي داراي ما فيلم اينكه از كردن صحبت اساسا *
..و است شرقي يا و آسيايي كه است ويژگيهايي داراي نيز آن
جذب را جهاني ميتواند كه است آموزههايي بر مبتني يا.
بخواهيم اگراست نامانوس من حداقلبراي بكند ، خودش
بر مبتني اول هزاره كه ميبينيم كنيم ، بررسي هزارهاي
بيثباتي و مرج و هرج هزاره دوم هزاره بوده ، كهن استبداد
داريم تازه هستيم آن ابتداي در كه سوم هزاره و بوده
روشنهايبسيار نيزسايه آن كه ميشويم چيزهايي يك متوجه
بهطور كه نميدانيم هنوز ما زيرا.هستند وتاري تيره
به داريم كه ميدانيم.ميبريم سر به وضعيتي چه در دقيق
اين در كه عقلاني ، گزينشهاي سري يك.ميرويم سويي
در دارد ، جايي ظاهرا همه عالم وحدت عقلاني ، گزينشهاي
ديگر عرصههاي برخي در و مدرنيته به را ما عرصهها بعضي
هنوز موضوع اين ولي.ميكند نزديك مدرنيسم پست به را ما
كه است اين دلايلاش از يكي.نيست مشخص نيز ما خود براي
ما براي علمي انباشت. نداريم علمي نظام ما
گفتوگوي بحث وارد زاويه اين از تا است بهوجودنيامده
آن در كه بهسرميبريم تاريكي دراتاقبشويم نيز تمدنها
يك دادن فشار با آن ، براساس تا ندارد وجود برق سيمكشي
بفهميم بتوانيم آن شدن روشن با و شود وارد برق كليد ،
قاطعيت با ميتوانيم چگونه رو اين از چيست؟ اتاق اجزاي
بگوييم؟ سخن واضح و شفاف هنر ، تاثيراين درباره
بحث نه ، يا دارد پيامي ايران سينماي كه سخن اين در من -
فكر پيام موضوع به كه اين از پيش موضوع اين براي.دارم
.بكنيم فكر ايراني انسان خود بيان مساله به بايد بكنيم ،
در من كه بگويد توانسته ايراني ، سينماي با ايراني ، انسان
در مختلف شيوههاي به را فضا اين و ميكنم فكر فضا اين
سوي به دعوتي ضرورتا.است كرده بيان گوناگون فيلمهاي
در.بيايد ما سوي به ديگري كه نيست دعوتي و نيست ديگر
مي آخرش در را علائمي يك شما "راين تا كرخه از" فيلم
به دارد هواپيما با آلماني دورگه كودك كه وقتي.يابيد
دستش در را شيميايي مجروح پلاك برميگردد ، ايران سوي
خيلي ميتوانست ، ولي شده ساخته تصادفي اين.دارد
اينكه براي شده ساخته تصادفي.باشد اين از مايهدارتر
ميخواهد را كنشي چه موضوع اين كه ندارد وجود آگاهي هيچ
بين از غرب در كه مردي جنگي شناسايي پلاك.بدهد نشان
ميآورد؟ را كسي چه اما بازميگردد ميهن به ميرود ،
فيلم مثل نباشد ، تصادفي ميتواند امر اين اتفاقا *
برميدارد ، را او عينك بچهاي اعدام ، از پس عمرمختاركه
.است حسابشده و نمادين سمبليك ، كاملا اين
ضعف نقطه اين ميآورد ، را اين كه وقتيميكنم عرض -
است عجيب.است فيلم سرانجام مساله اين كه است فيلم بزرگ
ندارد ، خودآگاهي چون اما ميكند ، را كار همه يعني
ديگري معناي كه كند صحنهپردازي گونهاي به نميتواند
قطعا ميانداخت ، گردنش در را پلاك اگر مثلا.بدهد
به ديگري عالم يك كه بود اين معنايش ميداد ، ديگري معناي
درحالي است ، فرق چقدر ميبينيد شده ، متمايل ما عالم سمت
ميانداخت گردنش در اگر.دارد دست در را پلاك پسر آن كه
و ايراني عالم به و شناختم را آسيا من كه بود اين معنايش
ميخواهم كه چيزي.شدم آشنا او رنج با شدم ، وارد آسيايي
فيلم در پيام عنوان به چيزي ضرورتا ما كه است اين بگويم
ضعف با بنده ، عقيده به.نميبينيم ايراني سينمايي
داخل سختي به دارد ، وجود ايران سينماي در كه انديشهاي
.گشود اروپايي سينماي براي را راهي ميتوان ايراني سينماي
مردمشناسان ، براي كه هستند اسنادي اينها روي هر به اما
غربي ، مورد انديشمندان و هنردوستان جامعهشناسان ،
سينما اين.بشناسند را اينها ميخواهند آنها و توجهاند
كه بدهد نشان را وحدت داراي ايراني عالم ميتواند
.باشد موثر بسيار ميتواند
نخعي آصف فروزان -صادقيگيوي فاطمه:از گفتوگو
ميشود اكران سينماها در كوتاه فيلمهاي
:گفت ايران جوان سينماي انجمن استانهاي امور مدير
در كشور مختلف جشنوارههاي شدهدر پذيرفته فيلمهاي
.ميشود اكران سينماها
هفته سومين اختتاميه آيين در"دزفولي محمدرضا"
تصميم اين:افزود سنندج در كردستان عكس و فيلم
كشور جوان سينماي انجمن نمايشي سياستهاي براساس
.است شده اتخاذ
حرفهاي ، سينماي ساختار زير اينكه بيان با وي ،
حمايت و هنرمندان تشويق: گفت است ، جوان سينماي
سينماها در فيلمها اكران اهداف از آنان ، توليدات از
.است
جشنوارههاي در ايراني كوتاه فيلمهاي حضور وي ،
اكنون:افزود و كرد توصيف آميز موفقيت را بينالمللي
كوتاه سينماي از خاصي سبك عنوان به ايراني فيلمهاي
.است مطرح خارجي جشنوارههاي در
جوان سينماي انجمن سياستهاي در بازنگري دزفولياز
عرضه براي توليد و توليد براي آموزش:گفت و داد خبر
.است جوان سينماي انجمن سياستهاي مهمترين از
عكس و كوتاه فيلم هفته هر برپايي هزينه:افزود وي
يك هزينه پنجاهم يك كشور سطح در جوان سينماي
كمكهاي جذب و احتساب با و است منطقهاي جشنواره
هفته هر برگزاري گفت ميتوان استان هر فرهنگي مراكز
.دارد هزينه ريال ميليون متوسط 10 بطور عكس ، و فيلم
در ايران جوان سينماي انجمن دفاتر تمامي:گفت وي
براساس و آمد درخواهند استاني شكل به نزديك آينده
و خصوصي دفاتر انجمن ، اين امناي هيات جديد مصوبه
هيات دفاتر" باعنوان كوتاه فيلم توليد انتفاعي غير
.ميشوند راهاندازي كشور سطحشهرستانهاي در "امنايي
مالي كمك و حمايت با و شهري امكانات با دفاتر اين
در و ميشوند تاسيس ايران جوان سينماي انجمن
شهرداريها ، از نمايندگاني آنها ، امناي هيات مجموعه
نفراز دو استانها ، اسلامي ارشاد و فرهنگ كل ادارات
مسئولان و مقامات از جمعي همراه به معتمدينمحلي
.دارند حضور شهري
كوتاه فيلم عنوان هزار يك سال 79 در:گفت دزفولي
دفتر هنرجويان 50 همت با ويديويي و داستاني ، مستند
دو اكنون استو شده ساخته جوان سينماي انجمن
كشور جوان سينماي درانجمنهاي هنرجو و 500 هزار
.ميكنند فعاليت
پديدهها ذهني بيان و هنرمند
برپايي مناسبت به محقق نقاشو گودرزي ، مرتضي با وگو گفت
ايرانيدرموزه پيشكسوت نقاشان از تن سه آثار نمايشگاه
تهران معاصر هنرهاي
متولد 1341بروجرد ، ديباج به گودرزيمتخلص مرتضي :اشاره
آكادميك تحصيلات كه است معاصر پژوهشگران و هنرمندان از
دانشگاه زيباي هنرهاي دانشكده از درمقطعليسانس را خود
مركزي دانشگاه در دكتري مقطع تا و كرده تهرانآغاز
در تدريس ضمن وي.است داده ادامه UCE انگلستان
و تحقيق به كه سالهاست نقاشي ، كار و كشور دانشگاههاي
مشغول نظريهنر مباحث تجسميو هنرهاي پيرامون پژوهش
تحليلآثار و تجزيه روش" جلدي پنج تاليفكتابهاي.است
ازجمله "ايران معاصر نقاشي در وجويهويت جست" و "نقاشي
به مستمر ، پژوهش موازات به وي.اوست فعاليتهايهنري
در شركت رهگذر ، اين ازاست مشغول نقاشينيز
دريافت وخارجيو داخلي وانفرادي نمايشگاههايجمعي
.ميدهند تشكيل را او هنري ازكارنامه بخشي متعدد ، جوايز
و كاظمي حسين سپهري ، سهراب آثار عمومي نمايش مناسبت به
گفتوگويي تهران ، معاصر هنرهاي موزه در پزشكنيا هوشنگ
كه شده انجام وي با ايران معاصر نقاشي زمينه در
.ميخوانيد
و دهيد توضيح ايران معاصر نقاشي درباره مختصري لطفا *
بااين معاصر هنرهاي موزه فعلي نمايشگاه بين ارتباطي اگر
كنيد؟ بيان ميبينيد ، مبحث
نقاشي كه) باغرب ايران سياسي -فرهنگي ارتباط چندكه هر-
صفويه دوران به (كرد ظهور آن در كشور اين نوين
را آن وتاثيرات ارتباط اين شروعجدي اما بازميگردد ،
.كرد جستجو امپراطوريعثماني پايان و قاجار دوره در بايد
زنديه و افشاريه دوران در نقاشيكه شيوه زمان دراين
كه اينشيوه.كرد پيدا ادامه بود ، تكوين درحال
.است خود خاص ويژگيهاي داراي ميشد ، ناميده فرنگيسازي
و نوعي نگاهي مختلف ، موضوعات به و آنان به نگاه نوع اما
ضمن كردندكه سعي ايراني هنرمندان كم كم.بود آرماني
از را خود دريافتهاي مردم ، توده ميان به راهيابينقاشي
در.كنند نزديك ومنطقيتر علميتر تعريفهاي به غرب نقاشي
محمودخان" و"صنيعالملك" مانند كساني ميان اين
غرب هنر دستاوردهاي به دادن سامان خاطر به "ملكالشعرا
سلطنت دوره ظهوركمالالملكدر اما.شدند شاخص
به بعدا و دربار نقاش عنوان به وي نقش شاهو ناصرالدين
تاثير غربي والگوهاي هنر ترويج و هنر مدرسه موسس عنوان
غربي الگوهاي اين البته.گذاشت ايران نقاشي روند بر مهمي
طبيعتسازي روايتگريو عيني ، سازي صرفاپرتره
آن ايران نقاشي بر كمالالملك تاثير.بود ناتوراليستي
از تصوريكه مردم از نيزبسياري امروز تا كه چنانبود
و بتوانددرثبت بايد وي كه است اين دارند ذهن در نقاشي
اما.دهد عكاسيمسابقه دوربين طبيعتبا ارائهجزئيات
در زيبا هنرهاي تاسيسدانشكده و مرگكمالالملك از پس
توسطاستادانفرانسوي ، مكتب هنر آموزش سال 1319و
ترويج اثر در حال هر به اما گذاشت افول روبه كمالالملك
نقاشي مدتي براي شاگردانش و او توسط مكتبكمالالملك
با زيادي قشر و گذاشتهشد كناري به نگارگري يا سنتي
دنبال به.شدند آشنا حدودي غربيتا كلاسيك نقاشي زبان
زيبا ، دانشكدههنرهاي در استادانفرانسوي آموزش
آشنا نيز غربي شيوههاي و مكاتب با ايراني دانشجويان
تحصيل ادامه.داشت ويژهاي امپرسيونيسمجايگاه كه شدند
و اروپا زيبادر هنرهاي دانشكده دانشجويان از بعضي
به كمالالملكيرا سنتهاي نفي از موجي آنان بازگشت
انقراض به كه درگرفت نوجدالي و كهنه ميان و داشت دنبال
جوان نقاشان.انجاميد سلطهنوگرايان و كمالالملك مكتب
آن از كه را آنچه سريعتر چه هر تا ميكردند مشتاقسعي
ميكردند ، تعبير "اروپا جديد هنر از خود عقبماندگي" به
ضياءپوركه جليل همچونمرحوم ظهورافراديكنند جبران
فضايمتمايل چند ، نشرياتي انتشار تبليغكوبيسمو با
زمره اين از ميكرد ، تقويت بيشتر را غربي هنر سمت به شده
امپرسيونيستي ، فعاليتهايياينچنين ، تمايلات نتيجه.است
پاپآرت ، كانسپچوال اكسپرسيونيستي ، سوررئاليستي ، كوبيستي ،
از بعضي در گاه چه اگر.داشت دنبال به را آبستره و آرت
ايراني نقاشان خلاقيت و ذوقيات غربي ، شبه گرايشات اين
مينمايد ، رخ بيشتر كه آنچه اما ميشد ، جلوهگر نيز
و بود غرب هنري مكاتب و سبكها از ايراني هنرمند تقليد
هياهو ، آن در البته.جامعه و هنرمند جدايي نيز آن بازتاب
نوين تجربههاي كه كردند سعي ايراني هنرمندان از بعضي
عناصر از بهرهگيري.كنند "ايراني" امكان حد تا را خود
گرايش نگارشي ، عناصر حتي و آشنا مردم موتيفهاي و سنتي
در كلي طور به.زد رقم ايران معاصر نقاشي در را خاصي
تجربهاندوزي ، دهه را سي دهه ميتوان ايران معاصر نقاشي
چند هر توجه حال عين در و نوين يافتههاي كشف را چهل دهه
پنجاه ، دهه در اما.دانست ملي و قومي هويت به ظاهري
دولت گوناگون حمايتهاي از توانست مدرن اصطلاح به نقاشي
از خارج به آنها تردد و دانشجو اعزام و شود برخوردار
همراه به معاصر هنرهاي موزه و يافت افزايش شدت به كشور
و حمايتها اين همه با اما.شد راهاندازي ديگر گالري چند
آشفتگي و تناقض نوعي دچار ايران نقاشي فعاليت ، گستردگي
ارزشهاي" و "كيفيت" رفت دست از كه آنچه ميان اين در و شد
تقليد به بيشتر هرچه هنرمندان اكثر.بود آثار "فني -هنري
و "خودي فرهنگ" به توجه بدون و شدند دچار دنبالهروي و
دور به محض پيروي و تنبلي نوعي به خود ، اثر "هنري كيفيت"
تا تغيير كمي با البته كه شدند دچار حقيقي خلاقيت از
عدم و نوآوري بر افراطي تاكيد.دارد ادامه نيز امروز
برخي انتقاد كه رفت پيش بدانجا تا مردم و مخاطب به توجه
تقدير هر به.برانگيخت نيز را منتقدان و نويسندگان از
ديگري ويژگي هر از بيشتر ايران معاصر نقاشي در كه آنچه
در كه -غرب هنر از تاثيرپذيري بر علاوه است ، لمس قابل
نشان را خود آشكار و پنهان صورت به موارد از بسياري
عمدتا كه است جديد تجربههاي براي روزافزون ولع -ميدهد
-نقاشي فيزيك يعني متريال و مواد تركيب تجربههاي حد در
.است مانده متوقف آن ، هنري ماهيت نه
ايران هنري مدارس آموزش نوع و هنري جامعه بر حاكم فضاي
كاملا مسير يك نقاشان كه است شكلي به مختلف مقاطع در
يافتن براي انرژي همه با ابتدا در:ميكنند طي را مشخص
كوشش "نوآوري" بر تكيه با خاص زبان قولي به و تكنيك
در خود آثار نسبي پذيرش و ارائه محض به اما ميكنند
را آن ديگر نقاشان از عدهاي عمدتا كه -هنري محافل
گرايش همين با را خود آثار عمر آخر تا ميدهند تشكيل
نقاشي در همواره "نوآوري با تعارض" اين.ميدهند ارائه
امكان عدم ميان اين در.است برانگيز سوال ايران معاصر
ارتباط قطع اساسا و موارد اكثر در مخاطب با ارتباط
معاصر نقاشي لمس قابل مسائل از يكي مردم ، با هنرمند
چنانچه.است تامل جاي نيز نوآوري بر تكيه.است ايران
پيشكسوت نقاشان از تن سه آثار كه حاضر نمايشگاه همين
پيش سال سي حدود تجربه از خوبي بسيار نمونه است ايراني
كه -كارها نوع همين هنري محافل و دانشكدهها در اما است ،
به را -بود عقب سال غرب 6070 هنر به نسبت خود دوره در
و ميدهند تعليم هنرجويان و دانشجويان به مدرن هنر عنوان
دهه چند تجربه اين از جوانان كه ميكنند تلاش برخي حتي
.بمانند بيخبر پيش
فهم غيرقابل مردم از بسياري براي اكنون مدرن هنري آثار *
.دهيد توضيح ارتباط اين در لطفا.است درك و
بخصوص و مختلف بيانگريهاي از مردم عامه درك عدم اين -
.نميشود محدود نيز ايران به و ندارد تازگي نقاشي ، نوين
كلي طور به و نقاشي از جامعي تعريف مردم كه اين در اما
سعي من و است محسوس بيشتر مساله اين ندارند تجسمي هنرهاي
مربوط ميدهم ، ارائه مختصرا اينجا كه را بحثهايي ميكنم
و منقد و منتقد عنوان به كه هم افرادي.باشد ايران به
هنر اين پيرامون مواردي تشريح به محقق اصطلاح به حتي
ميكندموجب اقتضا وقت هر كه ميكنند سعي و -پرداخته
معضل اين به -شوند افرادي يا فرد شيوه ، يك حضيض و اوج
از بهرهگيري با نيز آنها اغلب.ميزنند دامن بيشتر
و "قلم" بر كننده گمراه احاطه و لغوي پرحجم اندوختههاي
و جامعهشناسي كمي با را نقاشي "ادبي ترجمه" ،"گفتار"
خود و آميختهاند هم در اجتماعي علوم مسائل و روانشناسي
كه است آن واقعيت اما.زدهاند دامن آشفته اوضاع اين به
كه دارد انتظار نگاه و برخورد اولين در معمولا تماشاگر ،
اغلب او البته.باشد فهم قابل خوبي به او براي هنري اثر
مضمون دنبال به هنري ، اثر يا نقاشي تابلوي يك ديدن پي در
كه كساني اندكند كه است همين خاطر به.است خاصي روايت و
حداقل يا و صحيح بصري روابط داشتن دليل به را تابلويي
از دسته اين براي.كنند نگاه صرف زيباييشناسي جنبههاي
حتي و ديگر مسائل از بيش هنري اثر ادبي بار مخاطبين ،
اوضاع اين در طرفي از.دارد اهميت زيباييشناسي جنبههاي
چند مخاطبيني عدهاي ، جوسازي و ترويج و تبليغ خاطر به
ميكنند وانمود و درميآورند را هنري آثار درك اداي نيز
تغيير عليرغم نيز ميان اين در.ميكنند درك را آنها كه
زيباييشناسي مفاهيم از بسياري گذشته ، به نسبت بصري زبان
و نكردهاند پيدا تغيير يا نشده تقويت مردم عامه ميان در
ارزش كلي طور به و ضعف يا قوت بدي ، يا خوبي سنجش معيار
.بازميگردد طبيعت با آن عناصر شباهت ميزان به هنري ،
كه است طولاني نسبتا دوران دستاورد نگرش ، نوع اين البته
دوره در و ميشود آغاز صفويه عصر از غربي نقاشي ورود از
نوين دوره در اماميگردد مطرح جديتر صورت به قاجار
كه است كمالالملك ظهور دستاورد نقاشي ، از تلقي نوع اين
نقاشي در او وفات از دهه پنج از بيش گذشت از بعد همچنان
عموم هم هنوز كه طوري به.دارد حضور ايران معاصر
ميليوني ، شصت كشور اين در كه قليلي بسيار عده منهاي)جامعه
كه دارند نقاشي كار از تصوري (هستند نفر هزار زيرده
خاطر بهاست عكاسي دوربين با نقاش مسابقه آنها ملاك
در البته كه را نوين تصويري زبان مردم عموم كه است همين
در.نميپذيرند راحتي به نيست هم نوين اصلا غرب جامعه
آن تعمق بدون و سرعت به نو ، نقاشي مقابل در حالتي ، چنين
نقاشي آثار از دريافت و درك هرگونه امكان و كرده رد را
همچنان بدانند ، اگر كه حالي در.ميكنند سلب خود از را
تغيير مرتبا گوناگون ، اعصار طي در ما تكلمي زبان كه
وجود مختلفي گويشهاي كشور ، همين جاي جاي در و است كرده
نسل سه يا دو بين لهجه ، يك با شهر ، يك در وقتي دارد ،
آواها ، تكلم ، نوع بيشتر ، بلكه و قرن يك حدود يعني
مربوط پارامترهاي ديگر و كششها كلامها ، تكيه اصطلاحات ،
هر به كه كنند باور بايد ميكند ، تغيير گفتن سخن به
آن تفاوت.است كردن تغيير حال در نيز نقاشي زبان تقدير
متن در و ندارد عام استفاده چون كه است اين در زبان با
آن ، با هنري اثر هر با برخورد از پس نيست ، مردم زندگي
قديم پهلوي زبان با نفر يك اگر الان.ميكنند غربت احساس
مسخره را او حتي بلكه نميفهمند ، تنها نه مردم بزند ، حرف
تكلم زبان اين به كاملا دورهاي در حاليكه در.ميكنند
بايد هنرمندان و نقاشان كه بحث اين حالا اما.است ميشده
مفصل بحث نه ، يا كنند كار مردم براي فهم قابل زبان به
مسايل و اجتماعي تعهد و هنر جايگاه به كه ميطلبد ديگري
اما.هنر از كس هر تعريف و ميگردد باز آن پيرامون
وجود مشكل همين هم ديگر حيطههاي در كه است آن واقعيت
تجسمي آثار ز بهترا را ادبيات الزاما همه مثلادارد
جايگاه بيسوادي ، يا كافي سواد داشتن زيرا.نميكنند درك
اين.ميدهد تغيير ادبي مبحث يا اثر يك به نسبت را هركس
را نقاشي يك افراد همين گاه كه ميرود پيش آنجا تا مساله
.را ادبي قطعه و اثر يك تا ميفهمند بهتر و سريعتر
خير؟ يا هست نيز دنيا نوين زبان هنر ، نوع اين آيا *
در نقاشي حال هر به كه انكاراست غيرقابل مطلب ، اين -
بريده اجتماع گستره از زيادي ، حدود تا و غامض ما روزگار
آنچنان هنرمندي ، و نقاش هر فردي باورهاي امروز.است
براي حتي موارد بعضي در كه مينمايد ديگران از متفاوت
حالي در تصويري ، "سنتي" نگاه در.نيست درك قابل فن اهل
جهان عين به عين بازنمايي به تا ميكرد تلاش هنرمند كه
در مقابل در بپردازد نمايي سهبعد شگردهاي طريق از محسوس
به طبيعتگرايانه ، عوامل از پرهيز با هنرمند جديد ، عصر
ذهني بيان و تفسير كه ميكند پيدا دست نويني تصويري زبان
پيش آنجا تا هنرمند راستا ، اين در.است پديدهها از
ملموس و محسوس طبيعت از او ، تصوير و تركيب در كه ميرود
حركت ، ريتم و فرم و رنگ از كمپوزيسيوني خلقنيست نشاني
جمله آن از عيني جهان عناصر و اشياء و اشكال به بيتوجه
از نيز انحصاري بياني قالب يك به رسيدن ميان اين در.است
اخير ، قرون در مدرنيست هنرمندان.است نوين هنري ويژگيهاي
تنزل انحصاري ، بياني قالبهاي به رسيدن براي تلاش پي در
از.ميدهند ترجيح "عميق مفاهيم" به را خود آثار معاني
قراردادهاي با مخالف نوين ، هنر جلوههاي از يكي چون طرفي
نوعي مثابه به نقاش تلقي و است سنت نفي و گذشته هنر
در هنرمند دربردارد ، را شخصي تجربههاي انتقال ابداع ،
كوشش و بياني ابزار و امكانات در جو و جست و تلاش ضمن
در قراردادي و تعهد هيچ به نو ، شكلهاي ابداع و كشف براي
مدرن ، هنرمند ديدگاه از.نميدهد تن روايي مقاصد مورد
درمورد "محدود" و "نارسا" گزارشي هنري ، واقعيت بازيابي
حسي دريافتهاي معمولا هم مساله اين مبناي.است واقعيت
و آراسته شكل در.است شخصي كاملا خواستهاي بر مبتني
.ميشود برده نام شهود نوعي از معمولا هم آن پيراسته
صرفا نميتواند هنر حال هر به كه نكنيم فراموش البته
نه هنري آفرينشباشد محض حسي و شهودي ادراك بر مبتني
در نيز را فني دانش بر تعقلاتمبتني بلكه احساسات ، تنها
در جز -ديگري بر يكي ترجيح و تقدماست داده جاي خود
اين از يكي به دادن محض اصالت و -دارد ضرورت كه مواردي
بيان نقصان باعث هنري ، آفرينش فرآيند با رابطه در دو
روابط به كه هنرمنداني هستند حال هر به.شد خواهد هنري
درصدد خاطردارندو تعلق مخاطبين و خود ميانآثار متقابل
را خود روح زواياي و اعتقادات احساسات ، كردن متجلي
دست خود ، جامعه اجتماعي -فرهنگي وموقعيت شرايط با متناسب
نوين زبان خود ، آثار هنري ارزشهاي باحفظ و ساخته يافتني
راهحلهاي دنبال به و يافته را خود فرهنگ با همساز هنري
.خودباشند تصويري بيان كردن متعادل براي منطقي
اسماعيل درگذشت روز چهلمين انگيزه به
!گذشته رويايي فضاي مجسمهساز مطلبزاده ،
.نيست دور غفلت و خطا از هيچگاه نوشتن را شخصيتي بيوگرافي
از كه اطلاعاتي يا خود نگرش براساس هميشه نويسنده چون
هم مطلبزاده اسماعيل كاش اي مينويسد ، كرده كسب اطراف
را مسئوليت اين و ميگذاشت جاي بر خود از اتوبيوگرافي يك
معرفي آثارش دوستداران به را او داريم قصد كه ما عهده از
.برميداشت داريم ، نگاه زنده را يادش و كنيم
در تبريز در اسفند 1334 در مطلبزاده اسماعيل
در را مادرش و پدر.آمد دنيا به آذربايجاني خانوادهاي
تا كرد تلاش جواني از دليل همين به.داد دست از كودكي
شخصيت دليل به چند هر كند ، زندگي خود به متكي و مستقل
.نبود تنها هيچگاه داشتنياش دوست
آموزشي ، دوره اين چه اگر ;رساند اتمام به را معماري دوره
ولي آورد ، ارمغان به برايش ارزشمندي هنري نگرش و فني دقت
كار به آغاز ، از و نپرداخت حرفه اين به جديت با هيچگاه
در كه او هنرمندانه و حساس روحيه.آورد روي چوب روي بر
تحولات به نسبت نميتوانست بود ، هنرياش حركت آستانه
اثناي در او.باشد بيتفاوت انقلاب آغازين سالهاي
كودك به كمك علت به انقلاب آغاز خياباني جنگهاي
پيش را او مرگ پاي تا كه شد مصدوميتي دچار تيرخوردهاي
بر تاثيرگذار بسيار عوامل از يكي مساله اين شايد برد ،
.باشد او زندگي تمام
مريم زندگياش همدم و دوست بهترين با بهبود از پس
اگر اسماعيل ، خود گفته به.كرد ازدواج مطلبزاده
بر ميتوانست سختي به نبود ، نگهبان فرشته اين مراقبتهاي
.شود فائق بيماري دوران رنجهاي
يك ساله چند و بيست تلاش يك در اسماعيل و مريم پس آن از
زندگي از وجه هيچ به كه كردند آغاز را هنري حركت
.نيست تفكيك قابل مشتركشان
و اثاثيه ساخت و طراحي با را چوب روي بر كار اسماعيل
را هنرمند امضاي كه اثاثيه اين از برخي.كرد آغاز مبلمان
هنرمند خود تاييد مهر كه گرانبهاست گوهري دارد ، خود بر
به آن نظير هرگز ديگر پس اين از و دارد همراه به نيز را
.آمد نخواهد وجود
داد ، ادامه ابريشم روي نقاشي با را هنريش فعاليت نيز مريم
كودكياش دوران به نقاشيها اين تاريخچه چند هر
.بازميگردد
در آنها دائمي و كوچك نمايشگاه به هم شما اگر شايد
تلفيق يادآوري از ميآمديد ، تهران در شرقي زرتشت خيابان
اوج يكي كه چوبي نفيس مبلمان با ابريشمي نقاشيهاي اين
در اشك بود ، ايستايي و استحكام نهايت ديگري و ظرافت
.ميزد حلقه چشمهايتان
براي راضيكنندهاي ابزار ديگر چوبي اثاثيه و مبلمان
صورت به كاملا دليل همين به.نبود اسماعيل احساسات بيان
.كرد تغيير او هنري حركت مسير اتفاقي
خود با آب كه چوبي تكه نوشهر ، به دوستان با مسافرتي در
مسير بود ، داده قرارش مريم پاي جلوي ساحل ، در و آورده
اشكال از يكي كه مريم.كرد تعيين را جديد حركت اين
جستجوي به بود بازيافته چوب تكه اين در را نقاشيهايش
خود دروني تصوير توانست آنها از تعدادي با و پرداخت آنها
كوتاه زماني ودر آورد وجود به را طبيعت با وارتباط
جلب نخورده دست و طبيعي زيبايي اين به را اسماعيل توجه
ذهن پيامهاي يافتن مجذوب هنرمند كه بود آن از پس.كرد
خود عاشقانه سال چهار نزديك چوبها تكه اين قالب در خود
چوبي مجسمه صد چند تلاش اين محصول.كرد غرق آنها ميان را
ريخته چوبهاي انبوه ميان از او تيزبين نگاه در كه است
برجستهسازي نماياندنو دنبال به و شدهاند كشف ساحل در
.يافتهاند صيقل و خورده تراش آن در نهفته فرم
نمودن برجسته منظور به مطلبزاده اسماعيل بعد قدمهاي در
ديد زاويه از عكسهايي نظر ، از دور اشكال اين بيشتر هرچه
.شدند ارائه نفيسي تابلوهاي شكل به كه كرد تهيه خود مطلوب
همراه به مجسمهها اين متحركسازي و هماهنگسازي همچنين
بعدي تلاشهاي از آنها سايههاي روي بر كار يا موسيقي
به سال 1380 تقويم نيز و ميآيد شمار به هنرمند اين
سال" نام با مجسمهها اين عكسهاي از مجموعهاي عنوان
ايران در دوستي و صلح عاشقان تمامي به "تمدنها گفتوگوي
.است شده تقديم و چاپ ايران از خارج در و
اسفند 1379 ، در 10 مطلبزاده اسماعيل هنگام زود درگذشت
هنر كه آنجا از ولي ساخت ، متوقف را هنري حركت اين چه اگر
و داخل در هنردوستان از كثيري جمعيت بود ، مردمي هنري او
آشنا او آثار با متعدد نمايشگاههاي طريق از كشور از خارج
موارد به ميتوان نمايشگاهها ، اين جمله از.بودند شده
:كرد اشاره زير
;صادرات 1371 نمايشگاه ;تهران 1370 بينالمللي نمايشگاه
;سينا 1377 ابن فرهنگسراي ;تهران 1376 در سبز گالري
;تهران 1379 در اثر گالري ;تهران 1377 برگ گالري
.سال 1378 در نروژ نمايشگاه
در اسماعيل اصرار به كه مطلبزاده مريم او همسر همچنين
رشته در تحصيلات ادامه منظور به خود بر تكيه با سال 1378
داشته وي آثار معرفي در مهمي نقش رفت ، آلمان به نقاشي
.است
جامعه براي مطلبزاده اسماعيل وجود كه اهميتي از گذشته
با عضو انسانها ، جمع وي درگذشت با داشت ، ايران هنري
و محبت و برادري آموزگار كه است داده دست از را ارزشي
انساني و مردمي هنري مروج او.بود همنوع به كمك و تواضع
شدن قايل و طبيعت و انسان آشتي مشخصهاش مهمترين كه بود
و اشكال آن در كه است انساني نگرش آزادي از حدي به
.ميگيرند شكل ذهن فردي خوانش در چهرهها
گرامي يادش و شاد روحش
اينترنت در اش بيوگرافي همراه به وي آثار از گوشهاي
:است زير قرار به آنها الكترونيكي نشاني كه است موجود
ww.Persianart gallery.net
www.essi.ss.com
بحث و گفتوگو جلسات برگزاري از گزارشي
ايران معماران جامعه آزاد
موضوعات با ايران معماران جامعه آزاد بحث و گفتوگو
در موجود موانع رفع راهكارهاي و ايران معماري با مرتبط
.شد برگزار ايران هنرمندان خانه در رشته اين
علل و دلايل پيرامون جلسه اين در بحث مورد موضوعات
انجام بافتها اين ويژگيهاي و شهري كهن بافتهاي تخريب
:بود زير شرح به شده مطرح مطالب رئوس و مباحث خلاصه كه شد
رفتن بين از شهري بافتهاي رفتن بين از علل از يكي *
ميباشد ، معاصر دوره در ايران قديم معماري فضايي ادراك
ازآن اثري هيچ معاصر (شهرسازي) درمعماري كه نحوي به
.نميشود مشاهده ادراك
تاريخيبه و فرهنگي ارزشهاي به مسئولين و افراد نگرش *
از ديگر يكي نيز فرهنگي ميراث يا تاريخي ميراث عنوان
كه صورتي در است بوده شهري بافتهاي رفتن بين از عوامل
وتاريخي فرهنگي و ملي ثروت يك بلكه ميراث نه ارزشها اين
.است
بين از تبعات از شهرها در تاريخي هويتهاي رفتن بين از *
.است تاريخي بافتهاي رفتن
مورد در شده انجام تجربههاي تمام شكست مهم علل از يكي *
بافت احياء گرفتن ناديده تاريخي ، بافتهاي و محلات احياء
تمام كه نحوي است ، به بوده بافتها اين در اجتماعي
در بدون كالبدي بافت احياء هدف با فقط موجود تجربههاي
.است بوده بافتها اين اجتماعي مسائل گرفتن نظر
جلسه دومين بحث اصلي محور "ايران معاصر معماري در تحقيق"
معماران از نفر چهل حضور با كه بود معمارانايران جامعه
.شد معماريبرگزار رشته اساتيد و
سابقهو ايران ، معاصر معماري در شناخت نياز و لزوم
شامل امروز مسائل زماني ، محدوده اين در تحقيق پيشينه
راهحلها و پيشنهادات و تحقيق جهت امكانات و محدوديتها
و فرهنگ براي ميتوان را ، تحقيق كاربري بخش در.شد ارائه
و برد را بهره حداكثر شده انجام تجارب واز شناخت هويت
ارث به كه را كار انجام فضاي با برخورد نحوه ضمنا
سابقه درمورد ديگر بخش در.ميكند تقويت را بردهايم
به كه شد ارائه مباحثي ايران معاصر معماري در شناخت
شد برده ارث قاجاريه دوره اواخر از شناخت و تحقيق موضوع
انجمنآثار تكاليف و خارجي تحقيق و كارشناسان وحضور
به ايران گذشته معماري با رابطه در تا بوده موضوعي ملي
.شد آغاز شناخت و تحقيق علمي روش
مدني نهاد :اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير
باشد دولت به وابسته نبايد
اعضاي با نشستي در اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير :هنري گروه
اين فعال مشاركت خواستار ايران ، موسيقي خانه مديره هيات
.شد موسيقي حوزه در اجرا و سياستگذاري در نهاد
احمد اسلامي ، ارشاد و فرهنگ وزارت عمومي روابط گزارش به
يك ايران ، موسيقي خانه:كرد تاكيد جلسه اين در مسجدجامعي
نيست ، دولت از بخشي يا ادامه مدني نهاد و است مدني نهاد
.است جامعه و دولت بين واسط و مستقل نهادي بلكه
مالي منابع به وابسته چنان آن نبايد مدني نهاد:افزود وي
نقش.كند ايفا را خود مستقل نقش نتواند كه باشد دولت
و برنامه پيشنهاد و فكر توليد فرهنگ ، حوزه در مدني نهاد
انتظار:كرد تصريح اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير.است سياست
ارشاد و فرهنگ وزارت ايران ، موسيقي خانه كه است اين ما
اين برنامههاي تدوين سياستها ، ارزيابي در را اسلامي
پيشنهاد ويكند ياري كارشناسي تصميمهاي اتخاذ و حوزه
موسيقيدانان جامعه مشاركت جلب طريق از موسيقي خانه كرد
انجام دهه 1370 سياستهاي به نسبت جامعي ارزيابي كشور ،
تدوين دهه 1380 فرهنگي برنامههاي پايه اين بر تا دهد
.شود
كه است اين دولت سياست:گفت اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير
به بيشتر را خود توجه و بكاهد خود اجرايي وظايف از
خصوصي بخش براي مناسبي فرصت اين و كند معطوف سياستگذاري
نقش كه است ايران موسيقي خانه جمله از مدني نهادهاي و
.بپذيرند را فعالتري
ارتباطات آموزش ، پژوهش ، چون زمينههايي:افزود مسجدجامعي
مناسب برنامههاي تدوين موسيقي ، گروههاي تشكيل فرهنگي ،
زمينههاي از موسيقيدانان معنوي و مادي حقوق تامين براي
فعاليت ميتواند ايران موسيقي خانه كه است فوري و مناسب
تصور اين برخلاف افزود وي.دهد سازمان آن در را كارآمدي
ميدهد ، ارجاع بودجه كمبود به را فرهنگي مشكلات كه رايج
و فكر توليد و نرمافزاري زمينه در حوزه اين در ما مشكل
اما است فرهنگي فعاليت براي مهمي شرط بودجه ، .است برنامه
.نيست موفقيت شرط تنها
خانه اوليه نيازهاي تامين با كه كرد اميدواري اظهار وي
نقش نهاد اين كه باشد سويي به فعاليت مسير ايران ، موسيقي
.كند ايفا را ذيربط اجرايي دستگاه فكري مشاور و ياور
وزارت هنري امور معاون كاظمي مرتضي حضور با جلسه اين
و موسيقي مركز رئيس مرادخاني علي و اسلامي ارشاد و فرهنگ
فرهنگي صنوف با اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير نشست ادامه در
اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير سخنان از پيش.شد برگزار هنري
از گزارشي موسيقي خانه مديرعامل روشنروان كامبيز نيز
.داد ارائه موسيقي خانه مشكلات و فعاليتها
|