خشم؟ چرا
گذار دوران و جوانان
كشورهاي در مجدد ازدواجهاي روند بررسي
يافته توسعه
شد آزاد صلواتي الله فضل
امنيت و حرفهاي استقلال آزاد تريبون
روزنامهنگاران شغلي
بر نظارت و مديريت سازمان نظارت تحت
آغاز بهزودي زنان تاكسيسرويس تاكسيراني
ميكند كار به
خشم؟ چرا
شديم روبهرو انكار و طرد يا و تلخي با زندگي در هربار
ياد بايد بلكه است ، گرفته موضع ما عليه دنيا مبريم گمان
موردنظر چيزهاي خواستار موثرتري نحو به چگونه كه بگيريم
و خصمانه احساسات كه مييابيم در مدتي از پس و شويم خود
از و ميگيرند قرار پايينتري اولويتهاي در مزاحم
ميتوانيم كه اينجاست در ;ميشود كاسته اهميتشان
به معضلات حل جهت و نماييم غلبه خود خشمآلود براحساسات
.باشيم آرامش با توام و عاقلانه راههاي دنبال
وكنار گوشه در روز هر كه وحوادثي اخبار به گذرا نگاهي
از ناشي عكسالعملهاي نشانگر ميدهد ، نوعا روي شهرمان
بر همسايه دو مجادله از.ميباشند موقتي هيجانهاي و خشم
و وجرح ضرب به اقدام تا گرفته (1)مرغخانگي يك تصاحب سر
وجود با متاسفانه كه است وقايعي جمله از قتل احيانا
در و ميدهد رخ هموطنانمان ميان گاه تلخي و ناگواري
.ميباشيم حوادث اين تفسير و شرح شاهد جرايد
روانشناسانه ديد از اتفاقات اين تمامي ضروريست البته
در خشونت كارگيري به دلايل و گيرد قرار جدي بررسي مورد
بررسي عميقا نيست هم خاصي قشر مختص امروز كه مردم ميان
و هيجان كاهش جهت راهكارهايي و شود تحليل و تجزيه و
شود ، ارائه ميرسد خود اوج به خشم كه زماني بخصوص اضطراب
داشته دهنده هشدار نقشي ميتواند خاطيان مجازات اگرچه
حيات نميتواند هم توبه و پشيماني نيست ، كافي لكن باشد
از ناشي روحي زخمهاي يا و گرداند باز را عزيزي شده قطع
.بخشد تسلي را خشمگينانه اعمال اينگونه
قابل حريمي و مقدس بسيار محدودهاي خانواده كه آنجا از
مساله اين به تنها اينجا در ميباشد اعتنا و احترام
ميان كه اضطراباتي و تنشها ميپردازيم ، خانوادگي درجمع
نزديكان و خويشان و فرزندان با ارتباط در يا و شوهر و زن
معمولي بسيار و لفظي مجادلهاي با عموما خانوادهها در
مراحل به احيانا ادامه صورت در و ميشود آغاز
از عضوي كه زماني است بديهي ميانجامد فاجعهآميزي
خود رهايي به قادر و است عصبي و خسته دليل هر به خانواده
اندك نميباشد ، ... يا و كار محل در روز طول تنشهاي از
تبديل بيهوده و واهي نوعا بهانههايي است كافي تلنگري
هم اطرافيان آيا مرحله دراين.شوند شديد هيجانهاي به
و باشند؟ خود تبرئه جهت براهيني و ادله دنبال به بايد
برآيند؟ خود از اتهام رفع درصدد درشت كلمات با متقابلا
اصولا است عصبانيت اوج در فردي كه زماني شما نظر به آيا
نتيجه در ميباشد؟ وتحليل درك و شنيدن قابل برايش كلمات
ادامه ، صورت در احتمالا و مييابد اوج منازعه
قابل انابه و توبه هزاران با كه ميدهد رخ اتفاقسويي
:خوانديم جرايد در پيش مدتي.نيست جبران
مادر جوان ، همسر بيسابقه اقدام يك در سالهاي مرد 43"
كه داد رخ هنگامي حادثه اين.كشيد آتش به را خودش و همسر
در شد ، روبهرو همسرش طرف از طلاق تقاضاي با مرد اين
سوختگي درصد با 80 همسر و باخت جان حادثه عامل نتيجه
سوختگي درصد با 20 مادرهمسر و ضعيف ماندنش زنده احتمال
آتشسوزي وقوع استهنگام ذكر به لازم است ، معالجه تحت
(2)".نداشتند حضور منزل در خانواده اين خردسال فرزند دو
برادر 16 گذشته روز سالهاي نوجوان 17":كه خبر اين يا و
شد مدعي او رسانده ، قتل به شيشه ضربههاي با را خود ساله
نااميد وقتي اما ميخواست پول مادرم از مقتول حادثه روز
را جا همه كه كرد تهديد خانه داخل به نفت ريختن با شد
به چاقو با نيز او كردم ، اعتراض او به من زد ، خواهد آتش
به نوشابه شيشه با هم من كرد زخمي مرا و ورشد حمله سويم
(3)".زدم او پهلوي به ضربه يك و كردم حمله سويش
تعريفي ابتدا هيجان ، و انگيزش كتاب در مارشالديو جان
در هيجان":مينويسد و نموده بيان "هيجان" واژه از كلي
ايجاد معين موقعيتهاي معنادار ، ساختارهاي به پاسخ
معنادار ساختارهاي به پاسخ در متفاوت هيجانهاي ميشوند ،
(4)".ميگردند ايجاد مختلف
هيجان انواع با رابطه در را "ايزارد" نظريه ادامه در و
نظرپديداري از هيجان دو":كه شرح اين با مينمايد نقل
پديداري نظر از هيجان هفت و شادي و علاقه مثبتاند ،
گناه ، و شرم ترس ، تحقير ، اندوه ، انزجار ، خشم ، منفياند ،
(5)".است خنثي هيجاني نظرپديداري از تعجب و
در خشم":كه مينمايد نتيجهگيري خشم به راجع اينگونه و
عصبي شليك آن ويژگي و است پرتراكم هيجاني شناختي عصب سطح
دشوار مسالهاي درحل ناتواني است ، زياد سرعت با بيوقفه
خشم موجب و ميشود ناراحتكننده زود خيلي تلاش ، عليرغم
و ميدهند دست از را كنترلشان مردم اوقات برخي ميگردد ،
توانايي مردم كه زماني معمولا ميكند طغيان آنها خشم
ندارند ، را شديد عصبي شليك دادن كاهش براي راهي يافتن
ميكنند ، پرت را اشياء و ميدهند دشنام ميزنند ، فرياد
را راهي بتواند شخص اينكه تا مييابد ادامه خشم احساس
(6)".بيابد خود پرتراكم عصبي شليك دادن كاهش براي
به و سرخوردگي فوق روانشناسانه نظر زعم به بنابراين
در و مييابد ريشه كودكي دوران از خصومتورزي آن دنبال
با دوران اين.ميكند پيدا پرورش و رشد ناهماهنگ محيطي
ناكامي به محكوم اطفال واقع در و است همراه زياد وابستگي
هميشه ميكنند زندگي طفل اطراف در كه كساني زيرا هستند ،
ناآرامي و گريه لزوما و نميشوند كودك خواستههاي متوجه
ميآيد ، بهشمار طفل خواستههاي ارضاي جهت مناسبي حربه
مينمايند سعي والدين طفوليت دوران تمام در بنابراين
كودك به را خود قبول مورد.. و اجتماعي فرهنگي ، ارزشهاي
ميان دائمي مشاجره و بحث يك همواره و نمايند تحميل
چگونگي قبيل از مسايلي با رابطه در كودكان و والدين
بهتدريج.دارد وجود... و خوردن غذا آداب بهداشت ، رعايت
آموزشي ومحيطهاي مدرسه يعني جديد دنياي وارد كودك كه
امور بعضي در خود سن افزايش نسبت به ميكند سعي ميشود
اين.دهد نشان مادر و پدر به خودي و نمايد استقلال احساس
نقش كه اينجاست و ميشود شديدتر بلوغ دوران در موضوع
و تلويزيون بخصوص گروهي رسانههاي مدرسه ، والدين ، تربيتي
نشان را خود نوجوان شخصيت قالبريزان عنوان به سينما
.ميشوند مشخص رفتارها بعضي منفي و مثبت اثرات و ميدهند
واقعيتها از دور اهدافي فرد آيا زندگي از مقطع اين در
اجتماعي ، موقعيت تحصيل ، به نسبت يا و است؟ نموده تعيين را
طرح نقشههايي خود قابليتهاي وراي... و شغل ازدواج ،
با هماهنگي و تطابق عدم صورت در است بديهي.است كرده
كاذب و غيرواقعي اهداف ترسيم يا و موجود وضعيت
پرخاشجويي و خصومت و نموده بروز پيدرپي سرخوردگيهاي
ازدواج ، مورد در مثال بهعنوان.آمد خواهند آن دنبال به
شكل ميدهيم يكديگر به كه وعدههايي براساس همسري طلب
است واضح.وعدههاست اجراي هنگام ازدواج و ميگيرد
خصومت و پرخاشجويي نپذيرند واقعي صورت وعدهها چنانچه
كه خانواده كانون و ميدهد صميميت و صفا به را خود جاي
از جهنمي به تبديل باشد مامن مطمئنترين و گرمترين بايد
اين افراد معمولاميشود ناخوشايند افكار و بدگمانيها
كه مينمايند ابراز مختلف طريق از را خصومتآميز احساسات
بدن در خشم فيزيولوژيكي آثار.ميباشد "خشم" آنها از يكي
عادي شرايط در كه خون" آنجمله از ميشود تغييراتي موجب
بهصورت ميشود فرستاده بدن اطراف به منظم مكانيسمي با
سريعتر قلب ميشود ، ارسال بدن سطح به مانند ، تلمبه
افزايش خون فشار و شده تند نبض ضربان آهنگ و ميزند
مينمايد سرگيجه احساس تقريبا فرد بهطوريكه مييابد ،
آدرنال غدههاي عينحال در ميشنود ، را خود قلب كوبيدن و
كه آنجا از و ميكنند وارد آدرنالين خون ، جريان به
افزايش هم خشم ميبرد بالا را ما واكنشهاي آدرنالين
و سمپاتيك بخش دو بر مشتمل كه هم اعصاب سلسله.مييابد
بخش و ميشوند تعادل عدم دچار ميباشد پاراسمپاتيك
شدن سياه موجب دارد ارتباط آدرنال غدههاي با كه سمپاتيك
اين در.ميشود وي قلب تند ضربان و خشمگين فرد چهره
و نماييم آرام خودرا شده كه ترتيب هر به بايد مرحله
پاراسمپاتيك اعصاب به و بدهيم فيزيكي وضعيت و محيط تغيير
(7)".برگرداند ما جسم و روح به را آرامش كه نماييم كمك
در ريشه تني روان بيماريهاي از بسياري معتقدند دانشمندان
خشم و پرخاشجويي حتي دارند ، خشم فيزيكي تاثيرات
نفس ، تنگي دهان ، زخم همانند ناراحتيهايي موجب ميتواند
.شود ارگانيك مشكلات بهطوركلي..و مزمن خستگي
عادي صورت رابطه اين در بزرگ معضلات از يكي متاسفانه
ميباشد ، پرخاشجويي روحيه و خصومتورزي نمودن پيدا
معمولا زندگي اوان و طفوليت دوره در نشده حل ناكاميهاي
در آنچه و مينمايد زودرنج و حساس و سرخورده را فرد
مايه خشم ، ":كه است جمله اين ميشود تكرار مرتبا جامعه
چگونگي راجعبه كمتر اما ".ميباشد سوء اثرات و شرارت
مجرمان.ميشود صحبت خشم آتش از انسانها يافتن رهايي
ميشوند قصاص و مجازات خود نابجاي خشم دليل به همواره
تمام آوردن بهدست" كه ميشود يادآوري كمتر مطلب اين لكن
و است عاطفي هرجومرج با مساوي افراد براي آرزوها
است اخباري آموزش عدم اين نتيجه ".نميباشد امكانپذير
شاهد روز هر هموطنانمان از بعضي روحي كنترل عدم از كه
اختيار در جهت عملي راهكارهايي روانشناسان ميباشيم ،
آنها رعايت با كه ميدهند ارائه رفتار و اعمال داشتن
بهطور كه كاست حدودي تا خشم از ناشي هيجانات از ميتوان
:از عبارتند خلاصه
احتمال اينصورت در زيرا نشويد متنفر خود از هرگز - "1
.شويد متنفر هم ديگران دارداز
بهنحوي را آن يا كنيد اجتناب خصومت از حتيالمقدور - 2
.نماييد ابراز سازنده
تغيير ميشود شما خشم موجب كه را شرايطي كنيد سعي - 3
.دهيد
گسترش ميتوانيد چه هر را خود علاقه مورد زمينههاي - 4
.دهيد
جهت سازندهاي خروجيهاي و ساده ابزار مشغوليتها - 5
شكار ، نويسندگي ، نقاشي ، :مانند هستند ، خصمانه احساسات
... و باغباني ماهيگيري ،
ما است ، اهدافمان ارزيابي خوب ، عاطفي انطباق از بخشي - 6
.دهيم ادامه خود حركت به ميبايد
تا دهيم پرورش را خود انعطاف قابليت كنيم سعي - 7
(8)".نماييم غلبه خصمانه احساسات و ناكاميها بر بتوانيم
با زندگي در هربار كه ضروريست نكته اين ذكر پايان در
دنيا مبريم گمان شديم روبهرو انكار و طرد يا و تلخي
چگونه كه بگيريم ياد بايد بلكه است ، گرفته موضع ما عليه
از پس و شويم خود موردنظر چيزهاي خواستار موثرتري نحو به
در مزاحم و خصمانه احساسات كه مييابيم در مدتي
كاسته اهميتشان از و ميگيرند قرار پايينتري اولويتهاي
خود خشمآلود براحساسات ميتوانيم كه اينجاست در ميشود
و عاقلانه راههاي دنبال به معضلات حل جهت و نماييم غلبه
وجود احتمال اين اينصورت درغير باشيم آرامش با توام
بام از هميشه براي خوشبختي و سعادت هماي كه دارد
خود جاي به را تاثر و افسوس عمر يك و كند پرواز خانهمان
:كه كنيم تكرار را جمله اين مرتبا شويم مجبور و بنشاند
اين حداقل بياييم بنابراين."نيست تدبير را كرده خود"
آن بر را خانواده زيباي واژه كه را حساس و شكننده جامعه
و نماييم پابرجا و محكم صفا و محبت گرماي با نهادهايم
وسيله به صميميت از سرشار اما كوچك حريم اين ندهيم اجازه
گرفتار ميآوريم وجود به خودمان احيانا كه تندبادي
و موانستها قدر بلكه شود ، ويراني ناكرده خداي و توفان
لذت هم حضور و وجود از و بدانيم را بودن يكديگر كنار در
روحيه آنها از و بدهيم روحيه خود خانواده به.ببريم
گاه باوجوديكه كردن برپا و ساختن نكنيم فراموش و بگيريم
و تخريب بالعكس و است دلنشين و زيبا بسيار اما است سخت
يا شعلهاي با سهولت به ميتواند اگرچه ساختن متلاشي
بهدنبال ناهنجار و زشت پيامدهايي باشد همراه فريادي
مجسم و ببينيم را آينده خشم ، تسلط هنگام بايد ما و دارد
كه عزيزاني و برادر خواهر ، مادر ، فرزندان ، همسر ، نماييم ،
قادر خشمآلود لحظه آن در لكن داريم ، دوستشان واقعا
فداكاري ، گذشت ، عشق ، همانند زيبا ، واژههايي به نيستيم
هيجاني خشم ، زيرا بينديشيم ، .. و شكيبايي تحمل ، صبر ،
مثبت جنبه نادر بسيار مواردي در تنها و منفي غالبا است
در اكثرا و گرديده ذكر روانشناسان بهوسيله آن سودمند و
و ميآيد بوجود تاريكي و بدگماني و شك از مملو محيطهايي
در نماييم باور اينكه آخر نكته ومينمايد عرضه را خود
بهشت بدنبال نميتوانيم است فاني آن چيز همه كه دنيايي
و تمايلات سلايق ، با مطابق كاملا كه بهشتي.باشيم
موقعيتهاي تا گرفته زندگي محيط از باشد خواستههايمان
.... و والدين و فرزند و همسر و اجتماعي
طاهري معصومه
:پانوشتها
.صفحه 14 ايران 5/11/79 ، روزنامه - 1
.صفحه 14 منبع ، همان - 2
.صفحه 14 جامجم 11/11/79 ، روزنامه - 3
ترجمه ديو ، جانمارشال تاليف هيجان ، و انگيزش كتاب - 4
.صفحه 362 سيدمحمدي ، 1378 ، يحيي
.صفحه 349 منبع ، همان - 5
.صفحه 365 منبع ، همان - 6
علي ترجمه فروم ، اثر ناآرام ، درونهاي كتاب - 7
.113- هاي 108 صفحه خلاصه زنجيرهاي
.128- صفحات 109 خلاصه منبع همان - 8
گذار دوران و جوانان
جوانان مسائل به شناختي جامعه نگاهي
كه كرد تحولاتي دستخوش را ما جامعه جديد دنياي با برخورد
متفاوت ما گذشته تحولات تمام با تنوع و عمق نوع ، نظر از
رديف در را ما جامعه توسعه جامعهشناسي منظر از و است
مثل جوامعي براي گذار دوران.داد قرار گذار درحال جوامع
پروسه در و گرفته موضع جديد دنياي مقابل در كه ايران
نميخواهند جديد فرهنگي و اجتماعي ساختار به سنت از گذار
كه است طاقتفرسايي و سخت دوران كنند پشت خود گذشته به
مسائل و سئوالات مقابل در را جوامع اين خودكار طور به
ملت رابطه چگونگي قبيل از سئوالاتي.ميدهد قرار بيشماري
حكومت و جمهوريت دمكراسي ، و مذهب سياست ، و مذهب مذهب ، و
شهروندي ، حقوق جمعيت ، ميزان قبيل از مسائلي همچنين و ديني
توسعه قانون ، جايگاه خانواده ، ابعاد مدني ، جامعه
سئوالات اين با رويارويي و پاسخگويي در.غيره و اقتصادي
.است گرفته شكل ما واجتماعي سياسي تفكر در عمده رويكرد دو
بوده جديد دنياي شناخت دنبال به اينكه بر علاوه عدهاي
پاسخگويي دنبال به و نبوده غافل نيز گذشته شناخت از
مولفههاي ميان ناسازگاريهاي به مستدل و علمي منطقي ،
عدهكثيري اما ميباشند خودي فرهنگ با جديد دنياي انساني
داراي اسلام دين از برخورداري با ما فرهنگ كه معتقدند
اقتصادي و فرهنگي و حكومتي اجتماعي ، قابليتهاي نوع همه
سيستم دين ، مباني در تفكر و تفقه با بايد صرفا و بوده
برنامهريزي و نموده ترسيم اجتماعي و فرهنگي اقتصادي
و كشيده جديد دنياي با ارتباطي مشخص مرزهاي و داده انجام
برخورد محتاطانه جديد دنياي فرهنگي و رفتاري ارزشهاي با
دو هر كه است اين در رويكرد دو اين اشتراك وجه اما كرد
دنبال به و داشته باور جامعه بحراني و غيرطبيعي حالت به
از كدام هر به حال.ميباشند جديد نظمي استقرار و تبيين
از يكي جوانان مشكل و مسئله كنيم نگاه نيز فوق رويكرد دو
آينده اجتماعي بحرانهاي در و بوده جامعه مسائل مهمترين
نظم يك به رسيدن در فعلي وضعيت از درگذار و موثر عاملي
اين مسلم امر.ميباشد محور مهمترين اجتماعي شده تعريف
پذيرش با كه بوده ديروز كودكان ما جامعه جوانان كه است
ميانسال نسل خالي جاي فرهنگي و رفتاري الگوهاي و ارزشها
و ميكنند پر ميشوند پياده اجتماع قطار از كه را پيري و
پروسه در جوانان كه است مقولهاي سياسي و اجتماعي مشاركت
دوره به رسيدن و نوجواني به كودكي از گذار با و زماني
آن به جامعه اعضاي ساير با متقابل ارتباط در و جواني
شخصيتي تكامل از ميزاني با همگام جواني.ميبخشند معنا
وجود احساس خود زندگي محيط اجتماعات شبكه در فرد كه است
بلوغ و ميكند ، پيدا سايرين با متقابل ارتباط و كرده
اتفاق دورهاي در بلوغ اين.ميشود كامل او اجتماعي
انتظارات و يكسو از عاطفي و غريزي نيازهاي كه ميافتد
ديگر از انتظارات اين با انطباق جهت در تلاش و اجتماعي
نام جواني دوره كه ميبخشد ويژهاي شرايط دوره اين به سو
آغاز با است ، خانه به وابستگي دوره كودكي".ميگيرد
جاها خانواده ، و خانه جز به كه ميفهمد هم آدمي نوجواني ،
خانواده از خارج آدمهاي ديگر و هستند هم ديگري كسان و
وجود از آگاهي عين در نوجوان اما نميبيند خاله و عمو را
حمايت تحت هنوز آن با برخورد و خانه از خارج محيطي
پشتوانه بي و مستقيم رويارويي آغاز جواني.است خانواده
با اجتماعي جدي حيات آغاز نيز و است اجتماع با
و آرمانها ارزشها ، با جوان.موانعش و نيازمنديها
را خود اوست ، ذهن پرداخته هست چه هر كه جواني گمانهاي
اين ميبيند تنها اجتماع انگارههاي و واقعيات برابر در
متفاوت تبعات و صورتها مختلف جوامع به بسته رودررويي
(1)".دارد
و روحيات سبب به را جواني دوران انساني علوم عالمان
ميگيرد شكل همسالان با ارتباط در جوانان در كه حالاتي
شرايط داراي را جوانان و ميدانند خود خاص فرهنگ داراي
جامعه افراد بقيه از را آنان كه ميدانند رفتاري ويژه
و دوستيها". ميكند تمايز قابل مسنتر افراد مخصوصا
را خاص فرهنگ كه است اندازه آن تا همسن گروه كشش و جذبه
ميكنند تبعيت خاص فرهنگ اين از نوجوانان.ميآورد بوجود
جمله از مينامند نيز جوانان فرهنگ گاهي را فرهنگ اين
سنتي ارزشهاي به - كه1 است اين فرهنگ اين خصوصيات
متداول آن افراد بين در رازداري - نيست20 پايبند چندان
معيار - نميكند40 تبعيت خود اجتماعي طبقه از - است30
زبان - دارد50 يكديگر با اعضا معاشرت براي را خاصي
يكديگر از تبعيت براي اعضا در اجباري - دارد60 ويژهاي
نوجوانان براي همسن گروه اينكه به باتوجه.ميشود احساس
است بزرگسالان حملات برابر در سپري و ميكند امنيت ايجاد
والدين نابجاي اقدام هرگونه ميكند عرضه را خاصي فرهنگ و
.ميكشد همسالان طرف به بيشتر را نوجوانان
با همراه دوره اين نيازهاي از آگاهي و رشد مرحله شناخت
اعتماد و احترام با توام فضايي و باز و صحيح ارتباطي
گروه برابر در را آنان و بخشد اعتبار والدين به ميتواند
دو از جوانان مسائل مطالعه اهميت (2)".ندهد قرار همسن
غالب جمعيت كمي نظر از.است توجه مورد كيفي و كمي بعد
هرم و بوده جوان جمعيت ايران مخصوصا سوم جهان كشورهاي
آنان اجتماعي وضعيت اما.ميباشد جوان جمعيت نفع به سني
نشيبتري و پرفراز و حساستر شرايط كيفي عوامل عنوان به
اجتماعي زندگي كه آنجا از.ميدهد تشكيل آنان براي را
است نسلي جوان نسل و است دگرگوني و تحول دستخوش دائما
عمل و ميانديشد گونه ديگر سنتي قالبهاي از فراتر كه
شكل جوان نسل و گذشته نسل بين تقابل كه اينجاست ميكند
همچنانكه جواني".مييابد معنا نو و كهنه تضاد و گرفته
نوع جاودان تضاد مييابد ، راه خود زمان اجتماعي پهنه به
كه نوست و كهنه همزمان وجود اين و ميكند تصوير را انسان
يكديگر با مكان و زمان از لحظه يك در تكامل سير مقام در
نزاع به نظريهپردازان از بعضي را تضاد اين (3)".شريكند
با مواجه را خود همواره جوانان".كردهاند تعبير نسلها
خاصي اجتماعي ارزشهاي برابر در و يافته بزرگسالان دنياي
اين.است نبوده آنان قبول مورد كلا كه گرفتهاند قرار
با اجتماعات تمام تقريبا كه نسلهاست نزاع داستان همان
مسئلهاي جوان نسل مسائل و مشكلات (4)".دارند آشنايي آن
.ميشود شامل را جوامع تمامي نسبت به كه است همگاني
و گرفته در جهان سراسر در جوان نسل بحران كه است مدتي"
قبيل از متفاوتي ، سياسي نظامهاي با كشورهايي دامنگير
اصطلاح به يا رشد حال در كشورهاي و صنعتي بسيار كشورهاي
در آن شروع چگونگي و مسئله اين حدتاست شده سوم جهان
استنباطات و ايدئولوژيها اعتبار به و نيست يكسان جا همه
.ميكند فرق بيش و كم كشور هر سنن يا مسئولان و مديران
با كه گذراست پديدهاي جوانان مسئله كشورها ، برخي در
نهادهاي اساس و ندارد كاري كشور اجتماعي شالودههاي
كشورها ، از ديگر بعضي در.نميافكند مخاطره به را اجتماعي
اجتماعي نهادهاي با و است توام خشونت با جوانان پديده
پرورش و برآموزش حاكم اساسي اصول و عادات دستكم يا
آنان نگراني و جوانان پيگير خواستدارد سرستيز جوانان
واقعي زندگي تاروپود از آنها بودن خارج و آينده به نسبت
حتي و مشكلات دهنده نشان ناآگاهانه يا آگاهانه جامعه ،
رفتار است ممكن.ماست دوران فرهنگي و اجتماعي تناقضات
غيرمعقول ، خشن ، خيالپرورانه ، جوانان انتقادي سياسي
هست هرچه اما كند جلوه بيهدف و منفي حتي يا ناپخته
كه خود عمل شيوههاي و عادات در تا واميدارد را بزرگان
اعتبارشان و ارزش در هيچگاه خويش ابتكار به و شخصا
(5)".كنند تجديدنظر نميداشتند روا ترديد
سوم جهان كشورهاي در جوان نسل مشكل و مسئله كه راستي به
نوعي به يا گذار دوران كه چرا است ديگري سنخ و نوع از
اجتماعي زندگي زواياي تمامي كشورها اين در هويت بحران
است كرده نوسان و چالش دچار را جوانان زندگي مخصوصا
براي و نداشت مشخصي ايدئولوژي و راه و هدف جوان كه وقتي"
در روح و جسم طبعا نديد ، تكيهگاهي خود آينده و حال
نوعي دچار جوان حالتي چنين در.ماند نخواهد تعادل حالت
داعيههايي و افكار و ميشود عصيان و محيط با ناسازگاري
(6)".اوست محيط و او خود امكانات از بيش كه ميكند پيدا
سياسي فعاليتهاي در سوم جهان كشورهاي جوان نسل شدن درگير
به دادن نشان عكسالعمل واقع در اجتماعي و فرهنگي يا و
و آسيايي كشورهاي جوانان".است جامعه بحراني شرايط
ناچار و هستند بحراني دوراني گذراندن حال در آفريقايي
هنوز آنكه حال كنند ، زندگي قبل نسلهاي نظير نميتوانند
اين در.شوند ديگري سيستم داخل كه ندارند را آمادگي اين
توجه سياسي مسائل به زود بسيار جوان جمعيتهاي كشورها
و تحول حال در كشورها اين اجتماعي وضع زيرا.ميكنند
روحيهاي چنين خود ناخواه و خواه تحول اين و است دگرگوني
اينكه براي جوانان كشورها اين در.ميآورد وجود به را
و قاطع راهحلهاي يافتن خواهان برسد نتيجه به تحول اين
اين در جوانان فعاليتهاي دليل همين به و هستند شديد
در شركت با زيرا دارد بيشتري لزوم و اهميت كشورها
با بيشتر آشنايي خصوص به و اجتماعي و فرهنگي فعاليتهاي
نيروي داراي جوانان اين سياسي ، و اقتصادي احوال و اوضاع
راهحلهاي گوناگون اشكالات متوجه و ميشوند درستي قضاوت
بر جوانان فعاليتهاي بسط اما (7)".ميگردند يكطرفه و تند
.ميافزايد نيز آنان اجتماعي و سياسي مطالبات دامنه
تصميم در تلاش خود غيرصنعتي كشورهاي در جوانان اعتراض"
همچنين آنان است انتخاباتي حقوق به دستيافتن و دمكراسي
تمايل و هستند بيشتري شخصي آزاديهاي و بهتر زندگي خواهان
".دارند امور در بيشتر مشاركت و اجتماعي عدالت گسترش به
دنياي در جوانان كه خاصي ويژگي با مطالبات واين (8)
مقطعي مانورهاي با كه نيست امري كردهاند پيدا معاصر
مهم بسيار و دارد تازگي آنچه".شود گذاشته پشتسر سياسي
از خاصي گروه بگوييم بهتر يا جوانان كه است اين است
در را متمايز و مشخص كاملا اجتماع يك امروزه ، جوانان
روز تعداد تازه پديده اين موجب.ميدهند تشكيل جامعه
كه است تحصيلي طولاني دوره همچنين و دانشجويان افزون
هزاران كه هنگاميبرسد هم بيشتر يا سال ده به است ممكن
به يا دانشگاه كوي در يا دانشگاه در روز هر دانشجو نفر
طبيعتا ميبينند ، را يكديگر دانشگاهي محوطه در خصوص
مشترك ، زبان مشترك ، منافع به آنان كه ميرسد فرا لحظهاي
آنها همه بر كه فشارهايي به همچنين و مشترك خواستهاي
بتوانند كه را نيرويي و كنند پيدا آگاهي ميشود وارد
جوانان كه دورهاي در (9)".آورند وجود به شود عمل وارد
زدن پا پشت ميدهند تشكيل را يافته تمايز كاملا گروه يك
و منطقي پاسخگويي آنان اجتماعي و سياسي مطالبات به
از دور به بايد و نميباشد جوانان مسئله به واقعبينانه
علاوه كه انديشيد راهكاري به اجباري و تحكمانه برخوردهاي
درامر نيز آنان پتانسيلهاي از آينده بحرانهاي مهار بر
راهكارها جمله از كه جست بهره گذار دوران تسهيل و توسعه
برقراري در آنان آگاهي و فكري سطح افزايش به ميتوان
خود ايجاد ايران ، و اسلام تمدن و فرهنگ با ارتباطشان
و واقعي مشاركت در يا و خلاقيت و تلاش روحيه و باوري
.كرد اشاره ايران اجتماعي و سياسي سرنوشت در آنان موثر
تفضلي كريم
:پاورقيها
خرداد روزنامه ميخواهند؟ چه مدني جامعه از جوانان - 1
.بهمن 77 شنبه 10
نخستين نشر جوانان و نوجوانان روانشناسي احمد احمدي - 2
.و 48 صفحه 49 پنجم چاپ تهران 74
جوانان ويژه يونسكو پيام مجله اكنون وجوي درجست - 3
.صفحه 4 شهريور 66
تهران 1345 دانشگاه ، جوانان ، جامعه ، احسان نراقي - 4
.صفحه 41 جيبي كتابهاي شركت
.و 17 صفحه 18 منبع همان - 5
.صفحه 185 منبع همان - 6
.صفحه 6 منبع همان - 7
.صفحه 32 منبع همان - 8
.و 41 صفحه 42 منبع همان - 9
كشورهاي در مجدد ازدواجهاي روند بررسي
يافته توسعه
بيوه يا ازطلاق پس ومردان زنان از بسياري:اجتماعي گروه
آمارهاي حال ، اين با.ميگيرند مجدد ازدواج به تصميم شدن
طور به ازدواجها بين فاصله كه آندارد از نشان جهاني
.است افزايش به رو كلي
برخي در ملل ، سازمان سوي از شده ارائه آمارهاي اساس بر
گذارده ، افزايش روبه مجدد ازدواجهاي شمارقطعي كشورها ،
افزون.است طلاقها شمار افزايش دليل به زيادي حدود تا كه
تنها اين كه يافته افزايش مجدد ازدواجهاي نسبت اين ، بر
در نزولي روند بلكه نيست طلاقها درشمار افزايش دليل به
.ميشود تلقي راستا ، اين در عاملي نيز نخست ازدواجهاي
اروپا ، اتحاديه كشورهاي از بسياري در آمارها ، اين طبق
.است كرده رشد توجه قابل گونهاي به مجدد ازدواجهاي شمار
رواج انگليس و دانمارك در همه از بيش مجدد ازدواجهاي
در كم دست را پيوندها درصد حدود 30 كه طوري به دارد ،
.ميدهد تشكيل دوم ازدواج ، زوجين از يكي با ارتباط
تقريب طور مجددبه ازدواج ايرلند ، چون كشوري در برعكس ،
امري نسبت به نيز اسپانيا و ايتاليا در و ندارد وجود
.است نادر
يافتن فزوني وجود با كه دارد آن از حكايت آمارها اين
اين ميزان تاكنون دهه 1970 از مجدد ، ازدواجهاي شمار
.است گذارده كاهش به رو طلاق از پس بلافاصله ازدواجها
ازدواج گرفتهاند ، طلاق كه افرادي از بسياري امروزه ،
.مياندازند تعويق به را مجدد
غرب در طلاق از پس مجدد ازدواج احتمال سال 1956 ، در
درصد نورديك 55 كشورهاي در و درصد تا 70 حدود 60 اروپا
كم 20 دست ميزان به يك هر درصدها اين بعد ، سال بيست.بود
.يافتند كاهش درصد
ازدواجهاي ميزان تا 1996 ، سالهاي 1980 بين فرانسه ، در
ايتاليا دريافت كاهش ميزان 52درصد ازطلاقبه پس مجدد
ميان در بويژه تا 1990 ، سالهاي 1980 بين رقم اين نيز ،
.داشت كاهنده روندي مردان
شد آزاد صلواتي الله فضل
شدگان بازداشت از صلواتي الله فضل دكتر
ميليون وثيقه 10 گذاشتن با بازداشت روز از 10 پس اخير
از باباصفري محمد از پس ميشود يادآوري.شد آزاد تومان
است ، شده بازداشت شنبه پنج كه اصفهان شهر شدگان بازداشت
.ميشود آزاد كه است نفر دومين اين
امنيت و حرفهاي استقلال آزاد تريبون
شغليروزنامهنگاران
آزادي تريبون صنفيروزنامهنگاران انجمن:اجتماعي گروه
روزنامهنگاران شغلي امنيت و حرفهاي استقلال موضوع با
.ميكند برگزار را
اين ايران روزنامهنگاران صنفي انجمن دبيرخانه گزارش به
سالن محل در الي 16 ساعت 14 از دوشنبه 3/2/80 روز مراسم
.ميشود انجمنبرگزار اجتماعات
بر نظارت و مديريت سازمان نظارت تحت
آغاز بهزودي زنان تاكسيسرويس
تاكسيراني
ميكند كار به
آژانسهاي رانندگان صنفي انجمن عامل مدير:اجتماعي گروه
وزارت مجوز با:كرد اعلام بزرگ تهران زنان سرويس تاكسي
بر نظارت و مديريت سازمان نظارت تحت صنفي انجمن اين كشور
.ميگيرد قرار تهران شهر تاكسيراني
اخبار گروه با گفتوگو در سهشنبه روز "آهوان معصومه"
زنان سرويس تاكسي آژانس:افزود ايرنا خانواده و زنان
.كرد خواهد آغاز جاري سال اول نيمه از را خود فعاليت
قانوني ، مراحل انجام با گذشته ماه طي 9 آهوان ، گفته به
اجتماعي امور و كار وزارت سوي از انجمن اين فعاليت مجوز
.دارد قرار ثبت مرحله در هماكنون و شد دريافت
به وابستگي عنوان هيچ به انجمن اين:كرد تاكيد وي
حقوقي ارتباط همچنين و تهران آقايان تاكسيسرويس اتحاديه
.داشت نخواهد تهران تاكسيراني اتحاديه با
با زنان سرويس تاكسي آژانسهاي فعاليت:كرد تصريح آهوان
ضعف نقطه هيچگونه داشته تلاش و است روبهرو خاصي حساسيت
متقاضيان تعداد وي ، .باشد نداشته وجود زنان آژانس طرح در
نفر كه 150 كرد اعلام نفر را 500 تهران شهر در زن راننده
مجوز صدور و استخدام شرايط آهوان ، .شدهاند انتخاب تاكنون
با رانندگي آزمون در قبولي بر مشتمل را زن رانندگان به
و پيشينه سوء عدم رانندگي ، و راهنمايي اداره هماهنگي
اماكن اداره همكاري با محلي تحقيقات انجام اعتياد ، داشتن
زن رانندگان تمامي:كرد تصريح وي.كرد ذكر انتظامي نيروي
سابقه سال پنج از بيش داراي و بوده خانوار سرپرست
.ميباشند رانندگي
اين:گفت خواهران سرويس تاكسي صنفي انجمن موسس هيات عضو
صاحبان و شد خواهد اداره تعاوني صورت به سرويس تاكسي
همكاري به موظف هستند ، زن جملگي كه سرويس تاكسي موسسات
.بود خواهند رانندگان با
از خواهران سرويس تاكسي موسسات كار ساعت:گفت سپس آهوان ،
دو تهران ، منطقه هر در و است ساعت 24 الي بامداد 4
به آقايان و شده گرفته نظر در خانمها مديريت با نمايندگي
.ندارند را مديريت در دخالت حق وجه هيچ
در دبيرستان و راهنمايي مقطع مدارس مديران:شد يادآور وي
سرويسدهي براي انجمن اين هماهنگي با تحصيلي 8180 سال
.ميكنند استفاده زن رانندگان از
|