ايران سينماي موفقيت راز صداقت و سادگي
تلويزيون در زينت فيلم نمايش بازتاب
فيلم يك در ايران اجتماعي تحولات فرانسه
مستند
انزلي جوان سينماي در امكانات كمبود
تعطيلي آستانه در دماوند سينماي تنها
است محروم سينما از شهر خميني
نقد از بينياز و صادق
ايران سينماي موفقيت راز صداقت و سادگي
ديگران نگاه از ايران سينماي
در سينما صنعت شكوفايي براي را مشخصي تاريخ بخواهيم اگر
هنگامي يعني ببريم ، نام را سال 1983 بايد كنيم ذكر ايران
كه چيزي.شد تاسيس ايران در سينمايي امور موسسه رسما كه
.نداشت سابقه آن از سالهايپيش طي ويژه به و اين از پيش
ايران وارد سال 1900 در "هفتم هنر" نماند ناگفته چند هر
درمان براي قاجار شاه مظفرالدين كه زماني يعني بود ، شده
دستگاه ازديدن او.بود كرده مسافرت پاريس به بيماري
ميرزا" خود عكاسباشي به و شد شگفتزده سينماتوگراف
مراسم از تصويربرداري براي تا داد دستور "ابراهيمخان
را آن (بلژيك ساحلي شهرهاي از دريكي) "عيدگل جشن"
بين در فيلمبرداري دستگاههاي ترتيب ، بدين.كند خريداري
گشايش با آن از پس چهارسالگرديد رايج سلطنتي خاندان
نمايش به كوتاه كمدي فيلمهاي تهران در تماشاخانه نخستين
.درآمدند
توليدات از 1979 پيش آيا كه ميشود مطرح پرسش اين اكنون
دوسال و بيست طي آن وضعيت و بود چگونه ايران در سينمايي
است؟ رسيده جايگاهي چه به انقلاب عمر از
سالانه ميانگين بهطور هفتاد و شصت دهههاي طول در ايران
كپي كه فيلمها اين بيشتر اما ميكرد ، توليد فيلم پنجاه
داراي فني جنبه از بودند آمريكايي و هندي فيلمهاي
رقص بر متكي نيز فيلمها اين موضوع.بودند ضعيف ساختاري
گروهي شرايطي چنين در.بود خشونت و جنسي مسايل آواز ، و
ابتذال بدون سينمايي خواهان كه ايراني سينماگران از
پديد را "گوناگون سينما" نام به سينمايي توانستند بودند ،
سخت شرايطي تحت شدند موفق سينماگران از گروه اين.آورند
جو ميان در را شكافي "نوين سينمايي جريان" يك تشكيل با
ايجاد زمان آن ايراني جامعه بر حاكم هنري - فرهنگي تاريك
پاك هواي در تنفس به قادر مردم آن ، كمك به تا كنند ،
مهرجويي داريوش ميتوان سينماگران اين جمله از.باشند
ايران سينماي اسطورهاي فيلم به كه "گاو" فيلم كارگردان
بيضايي بهرام ،"قيصر" فيلم براي كيميايي مسعود شد ، معروف
را "گزارش" فيلم براي كيارستمي عباس و "رگبار" فيلم براي
.برد نام
ايران در سينمايي امور موسسه ايجاد و از 1983 پس
پروژههايي و برنامهها طرح به سينمايي دستاندركاران
پس كه صنعتي ;پرداختند صنعت اين گسترش و رشد براي عملي
مهمترين از يكي به دور چندان نه زماني مدت گذشت از
تبديل خاورميانه منطقه و ايران در هنري و فرهنگي صنايع
و شد معروف خود سينمايي فيلمهاي با ايران تدريج به.شد
براي را بيشتري شانس جهاني جشنوارههاي در حضور با
گفت ميتوان حقيقت در.كرد خود نصيب جوايز دريافت
فيلم اصلي عناصر ساخت راز كشف به موفق ايراني سينماگران
فيلمهايي خواهان آنان زيرا شدند ، درام و داستان يعني
هرگونه از دور به و دراماتيك محتوايي با واقعي
.بودند روزمره و كليشهاي تكراري ، خيالپردازيهاي
نيازمند سينما گرديد مشخص ايراني سينماگران براي بالطبع
شروع روزمره حوادث از حادثه يك با نيز درام و است درام
.ميشود
نهاد درخشيدن روبه ايران سينماي ستاره نود دهه آغاز در
.نداشت قرار جهان سينماگران موردتوجه گذشته در كه آن حال
"فجر سينمايي جشنواره" كار شروع هنگام حتي مثال عنوان به
و اشخاص از تن چهارصد از ايران پيش ، سال نوزده در
اين در شركت براي خارجي جشنوارههاي دستاندركاران
چهار تنها تعداد اين از اما آورد ، عمل به دعوت جشنواره
.دادند مثبت پاسخ نفر
به اهميتي زمان آن در بينالمللي جشنوارههاي مديران
به را اجازه اين كسي حتي و نميدادند ايراني فيلمهاي
جشنواره در حضور براي را ايران از فيلمي كه نميداد خود
سينماي با شرق و غرب جهان آشنايي از پس اما.برگزيند
نهايت در كه سينمايي.گرفت خود به عكس صورتي مساله ايران
طرح به ساختار استحكام و تناسب بيآلايشي ، سادگي ،
عالي ساختاري با كه سينمايي ميپردازد ، گوناگون موضوعات
از شيوا زباني با ابتذال و خشونت از دور به و جذاب و
سينماي ايران ، سينماي ميگويد ، سخن كشور واقعيتهاي
چند هربازيگر سينماي نه است ، فيلمنامهنويس و كارگردان
.ميخورند چشم به سينما اين در بزرگي بازيگران
و فلسفه نظير ايرانيان اهميت مورد مسايل به ايران سينماي
خلاف بر ايران سينماي.ميدهد نشان خاصي توجه ايدئولوژي
سرانجام و "انسان نفس شر بعد" نمايش خواهان كه سينمايي
نشان را انسان دروني واحساسات عواطف است "شر پيروزي"
و "بشري روح روشن بعد" ايراني فيلمهاي در.ميدهد
دوستدار و بيگناه خوب ، ميتواند انسان كه حدي تا آشنايي
اين به پاسخ در حال.دارد آشكار نمودي باشد ، خود همنوع
ايران سينماي در چرا" كردهاند مطرح بسياري عده كه پرسش
كودكان زيرا:گفت بايد "هستند؟ فيلم قهرمانان كودكان
تمامي بگوئيم بايد همچنين.هستند بيگناهي و پاكي مظهر
بلكه نيست ، كودكان درباره ايراني فيلمهاي موضوعات
مختلف اقشار مشكلات و مسايل درباره نيز بسياري فيلمهاي
.ميشود ساخته جامعه عادي مردم و
براي مجيدي مجيد ساخته "آسمان بچههاي" فيلم نامزدي
سال 1999 ، خارجي بخش فيلم بهترين اسكار جايزه دريافت
جشنواره" در كيارستمي عباس ساخته "گيلاس طعم" فيلم حضور
هيات سوي از نظارت و بررسي بدون فرانسه در "كن سينمايي
در ايراني سينماگران مشاركت و جشنواره اين فيلم انتخاب
جشنوارهها داوري هياتهاي و بينالمللي جشنوارههاي
جهان سطح در ايران سينماي جايگاه دلايل مهمترين از همگي
.ميآيند شمار به
ايراني فيلمهاي كه جوايزي به مقاله اين ادامه در
خود به سال 2000 نخست نيمه طي بينالمللي درجشنوارههاي
:ميكنيم اشاره دادهاند ، اختصاص
به كانادا مونترال سينمايي جشنواره داوران هيات جايزه *
جايزه و فرمانآرا بهمن ساخته "ياس عطر كافور بوي" فيلم
ساخته "خورشيد دختران" فيلم به جشنواره اول فيلم بهترين
.شهريار مريم
"دايره" فيلم به ديگر جايزه هفت و طلايي شير جايزه *
به "آينده سينماي - يونسكو" جايزه و پناهي جعفر ساخته
جشنواره در مشكيني مرضيه ساخته "شدم زن كه روزي" فيلم
.ونيز فيلم
"چرخ" فيلم به فرانكفورت جشنواره فيلم بهترين جايزه *
.رمضاني غلامرضا ساخته
عشق" فيلم به فيلم موسيقي بهترين طلايي مشعل جايزه *
.(شمالي كره) پيونگيانگ جشنواره در اسدي سعيد "گمشده
بانكوك سينمايي جشنواره فيلم بهترين طلايي فيل جايزه *
.طالبي محمدعلي ساخته "ترس" فيلم به (تايلند)
"ترس" و "چرخ" فيلمهاي به فيلم بهترين طلايي كفش جايزه *
.(چك جمهوري) زلين جشنواره در
بر موج" فيلمهاي به مشتركا مستند فيلم بهترين جايزه *
وحيد ساخته "زمين با تنها" و قاسمي عليمحمد ساخته "ساحل
دو" و "عروسك" فيلمهاي به طلا مدال جايزه موساييان ،
مادرم خانه" ،"دام" فيلمهاي به نقره مدال وجايزه "خواهر
در "شدي زنده كه دادي انجام سختي كار تو" و "مرداب
.(روسيه) سنپترزبورگ فيلم جشنواره
جشنواره فيلم بهترين بزرگ جايزه و طلايي دوربين جايزه *
فرانسوا يادبود وجايزه "خدا رنگ" فيلم به كن سينمايي
.كارگردان مخملباف ، سميرا به تروفو
الحيات:منبع
احمديانكيسمي علي:مترجم
تلويزيون در زينت فيلم نمايش بازتاب
فيلم يك در ايران اجتماعي تحولات فرانسه
مستند
انتخابات (ميلادي سال 1999 فوريه)ماه 1377 بهمن در
اين در.شد برگزار ايران در روستا شهرو اسلامي شوراهاي
سراسر از زن هزار جمله 5 از نفر هزار حدود 300 انتخابات
.بودند شده شهر شوراهاي در نمايندگي كشورنامزد
جزيره در روستا يك اهالي از و زنان اين از يكي "زينت"
صحنه به منظور اين براي كه خليجفارساست در قشم
فيلمي در سياسيوي زندگي فرايند و شده وارد انتخابات
به مختاري ابراهيم ساخته "ويژه روز يك زينت ، " بانام
.است شده تصويركشيده
شبكه يك كه آرته تلويزيوني شبكه از پيش چندي فيلم اين
زيرنويس با است آلماني و فرانسوي آموزشيمشترك هنري
.شد پخش فرانسوي
در سياسي و اجتماعي فعاليتهاي در زنان بيشتر مشاركت
اخير سال سه در كه مثبتي جنبههاي از عنوانيكي به ايران
فيلم اين اصلي موضوع شدهاست معطوف آن به بيشتري توجه
.است مستند
جوش و جنب و شوق و شور آن در زينت حضور و شوراها اين
.است آورده بوجود كوچك روستاي دراين جذابي و غريب
شوراهاي انتخابات از انعكاسي دقيقهاي فيلم 55 اين
انقلاب از بعد بار نخستين براي كه روستااست و شهر اسلامي
و گرفت قرار توجه خردادمورد دوم حماسه نتيجه در و اسلامي
.پوشيد خود به عمل جامه
از يكي انعكاس به تيزبيني با فيلم كارگردان مختاري
.است پرداخته ايران اسلامي درجامعه اساسي تحولات
سنتي بافتي با دورافتاده و محروم جزيرهاي در "زينت"
و خود شوهر با پرشور رقابتي به و انتخاباتشده عرصه وارد
.ميپردازد نامزدهايروستا ديگر بهعنوان ديگر نفر سه
خود خانواده روزمره زندگي به مربوط امور همزمان كه زينت
انتخاباتي مهم فعاليت در ميكند احسناداره نحو به را
اين علل بيان به فيلم از بخشهايي در وي.دارد شركت نيز
در زنان حضور ضرورت بهخدمت ، عشق و پرداخته خود گرايش
*
اين در مرد و زن بين تفاوت عدم و زندگي مختلف عرصههاي
شايد كه را احساسي تكلفي هيچ بدون و شده يادآور را زمينه
وجود ايراني زنان اتفاق به قريب اكثريت در بتوانگفت
.ميكند بيان دارد
روشن و صريح گفتوگوي فيلم اين جالب صحنههاي از يكي
زنان است معتقد كه است روستا اهالي پيرمردياز با زينت
و كنند خودرسيدگي خانواده داخلي امور به بايد فقط
كار اين براي آنان زيرا نپذيرند اجتماعي مسئوليت
سنتهاي رعايت ضمن سخن اين مقابل در زينت.ساختهنشدهاند
شما ادعاي اين كه پاسخميدهد پيرمرد احترام حفظ و محلي
احساسمسئوليت هم زنان.است نگفته چيزي چنين خدا و است
شركت اجتماعي فعاليتهاي در كه دارند علاقه و ميكنند
.كنند ايفا نقش خود اجتماعي محيط درسازندگي و داشته
كسب را اول مقام انتخابات ، در برتري با سرانجام زينت
انتخاب روستا اسلامي شوراي بهعنواننماينده و كرده
.ميشود
خود به سريعتري آهنگ روستا در سازندگي روند بعد ماه چند
.ميشود شروع جديدي وفعاليتهاي گرفته
به را مستند فيلم اين پخش كهخبر فرانسه مطبوعات
مستند فيلم اين كه دارند تاكيد رساندند اطلاععموم
آن در اكنوظن كه جامعهاي.ايرانياست جامعه تحول بيانگر
.دارند پيشرفتهمزيستي حال در مدرنيته يك با اسلامي سنت
انزلي جوان سينماي در امكانات كمبود
به انجمن اين:گفت انزلي بندر جوان سينماي انجمن مسئول
استان در انجمن دفاتر ساير با مقايسه در حتي ابزاري لحاظ
.است ضعيف بسيار گيلان
و انديشهها كه است حالي در اين:افزود "پورنعمت اردشير"
عكاسي و سينما هنر مختلف زمينههاي در شاياني استعدادهاي
.دارد وجود شهرستان اين در
تكنولوژي سرعت با حدي تا بايد امكانات:داشت اظهار وي
رشتهها اين جذب كه افرادي حتي وگرنه باشد هماهنگ
.ميگردند سرخورده مدتي از پس ميشوند
ريال هزار و 400 ميليون سه را انجمن اين سال 79 بودجه وي
ساختمان يك در كلاسها برگزاري به توجه با و كرد عنوان
پيشرفته دوربينهاي مناسب ، آموزشي فضاي فرسوده ، استيجاري
انجمن اين نيازهاي جمله از را خطي غير تدوين دستگاه يك و
.برشمرد
انجمن اين هنرجويان توسط فيلم گذشته 12 سال:گفت پورنعمت
.شد توليد
سيروس" و "ميماند كه خداست تنها" از عبارتند فيلمها اين
بيگي ، ايل آروين "دربان" قارورياني ، عليرضا كار "راستين
خسروي ، حامد "سوم خيابان" و "اومد بند بارون كه وقتي"
"سقز سايه" ،"صبحدم زخمههاي" فرزانگان ، كورش "پاره پاره"
"عمر سفر" شعار ، جو رضا كار "عاشق پروانههاي تولد" و
ساخته "نوا تا" و "چار واپ دام" صنوبري ، محمدرضا ساخته
.است شكيبا محمد
توسط شده ساخته فيلمهاي موفقيتهاي جمله از:افزود وي
خيلي" فيلم به ميتوان گذشته سال در انجمن اين هنرجويان
و كشور دانشجويي جشنواره برتر فيلم عنوان به "خصوصي خيلي
كار دو هر مازندران وارش جشنواره در "ساده داستان يك"
.كرد اشاره نژاد بهرامي رضا
اين فيلمسازي امتحان در نفر سال 79 ، 29 در وي گفته به
و شدند پذيرفته نفر عده 14 اين از كه كردند شركت دفتر
.هستند تحصيل به مشغول نفر اكنون 12
.ميدهند تشكيل بانوان را عده اين از نيمي:داشت اظهار وي
در نفر حدود 50 پارسال همچنين:كرد اضافه پورنعمت
كارگاه و فيلم تحليل تصويربرداري ، عكاسي درس ، تك كلاسهاي
.جستند شركت انجمن اين فيلمنامهنويسي
تعطيلي آستانه در دماوند سينماي تنها
شهرستان هنري -فرهنگي مركز و سينما تنها "پرستو سينما"
تجهيزات و امكانات كمبود دليل به دماوند ، نفري هزار يكصد
قرار تعطيلي آستانه در مردم ، استقبال عدم و نياز مورد
.است گرفته
تاكنون كرد كار آغازبه سال 1374 در كه سينما اين
طوري به كند جذب توجهي قابل تماشاگران و مخاطب نتوانسته
اين سانس هر تماشاگران ميانگين سينما اين مسئولان كه
.ميكنند اعلام نفر ده از كمتر را سينما
در را فيلمي هيچ كه است ماه بريك افزون پرستو سينما
امكانات با معتقدند دماوندي شهروندان.است نبرده اكران
تفريحي فرهنگي مركز اين رونق امكان پرستو ، سينما فعلي
.ندارد وجود
اين:ميگويد گيلاوند منطقه اهالي از يكي "پازوكي سميه"
صوتي سيستم گرمازا ، وسايل نظير لازم امكانات از سينما
دليل همين به نيست برخوردار مجرب كادر و مناسب
.ميشود عرضه پاييني كيفيت با سينما برنامههاي
سينما اين در شده ارائه فيلمهاي موقع به تعويض عدم از وي
.كرد ياد پرستو سينما نقصهاي از ديگر يكي عنوان به
موقعيت:گفت نيز دماوندي دانشآموز يك "نجفيفر مازيار"
.نيست مناسب جغرافيايي لحاظ از پرستو سينما
فيلم تماشاي و سينما به رفتن:ميگويد "احمدي فريده"
خلاف و منفي رفتار يك عنوان به هنوز دماوند درشهرستان
.ميگردد تلقي عرف
كه دارند را تصور اين اهالي از عدهاي هنوز وي ، عقيده به
.است بيمسئوليت و بيكار افراد مخصوص سينما ، به رفتن
شهرستان در فرهنگي امور به علاقهمندان حال عين در
هنري فرهنگي ، مركز تنها تعطيلي كه ميكنند تاكيد دماوند
فرهنگي توسعه سياستهاي با دماوند شهرستان تفريحي و
.ندارد همخواني
از دماوند ، شهرستان اسلامي ارشاد و فرهنگ اداره رئيس
كرد ناخرسندي ابراز شهرستان اين سينماي تنها فعلي شرايط
سينما تا كرد خواهيم تلاش ممكن نحو هر به ما:گفت و
.نشود تعطيل پرستو
بودن خصوصي دليل به اينكه بيان با "آقايي مشهدي محمد"
وجود مركز اين به زياد عملي كمك امكان پرستو ، سينما
مسئولان و محلي مسئولان كمك با تا شد آن خواستار ندارد ،
.شود بررسي سينما اين رونق راهكار سينما ، اين
است محروم سينما از شهر خميني
از اصفهان ، استان توابع از خمينيشهر شهروندان از جمعي
.هستند گلهمند هزارنفري اينشهر 70 در سينما نبود
هنري و فرهنگي اماكن احداث خمينيشهر ، ساكن شهروند يك
فراغت اوقات پركردن براي كنوني شرايط رادر سينما ويژه به
.دانست ضروري خانوادهها
گذشت از پس شهر ، دراين سينما نبود:گفت صالحي ابراهيم
فرهنگي امور مسئولان بيتوجهي اسلامي ، انقلاب از دهه دو
.ميدهد نشان را
جوانان:گفت زمينه اين در شهر خميني اهل طلبه خانم يك
اما دارند ، سينما به زيادي بسيار علاقه شهرستان اين
حبيبي مهري.نميكند توجه آنان علاقه به كسي متاسفانه
ديدن براي شهر اين در سينما به علاقهمندان:داشت اظهار
وي ، .كنند سفر اصفهان شهر به مجبورند زياد بامشقت فيلم
اماكن احداث براي ذيربط مسئولان تدابيراصولي خواستار
.شد شهر اين جوان جمعيت با هنريمتناسب و فرهنگي
:ميگويد نيز شهر خميني ساكن دانشجوي يك نيري محسن
.است مانده راكد شهر اين در سينما يك ساخت طرح كه سالهاست
شهر اين كه است حالي در سينما نبود:كرد خاطرنشان وي
كشور نقاط ساير از اسلامي آزاد دانشجوياندانشگاه پذيراي
فرهنگي مسئولان بيتوجهي حال عين در وي.ميباشد هم
و جوانان بهخصوص شهروندان حق در بزرگي ظلم را شهرستان
.كرد اعلام نوجوانان
نبود خاطر به:شد يادآور خانهدار خانم يك حدايقي مرضيه
براي دخترانم با ازگاهي هر مجبورم اينشهرستان در سينما
.بروم اصفهان به فيلم ديدن
نقد از بينياز و صادق
درباره حسيني مهدي و نامي غلامحسين با وگو گفت
ايران مدرن نقاشي پايهگذاران
شمخاني محمد :از گو و گفت
;اشاره
سه هر "كاظمي حسين" و "سپهري سهراب" ،"پزشكنيا هوشنگ"
معاصرايران و مدرن نقاشي پايهگذاران و پيشروان از
ايران ، هنر به را شرق و غرب هنر از دريچههايي كه هستند ،
فراموش جهان روز باهنر همسويي و همزماني در ميرفت كه
همنشين را فقيد هنرمند سه اين آنچه.بازكردند شود ،
فكري تكامل روند بلكه گفتيم ، كه بود آنچه فقط نه ميكند ،
شك بي.بود انسان به و هنر فلسفه ، به بيدريغشان تعهد و
هنرهاي موزه"ماندگان برياد" مياننمايشگاه اين در
آنها ، آثار و نام و ياد بر است تكملهاي كه تهران ، معاصر
ضروريتريننمايشگاههايي و ممتازترين از يكي بياغراق
هنرهاي كانون اين فعاليت دهه دو از بيش طول در كه است
شناخت كه آنجايي از.ميشود برگزار ايران در تجسمي
و بازنگريها به نياز بزرگ هنرمند سه اين جايگاه
از تن دو مناسبتبا همين به دارد ، فراوان بازانديشيهاي
دانشكده رئيس و نقاش حسيني كشورمهدي باسابقه نقاشان
و دوستان از و دانشگاه استاد نقاش ، نامي غلامحسين و هنر
.است شده پرداخته گفتوگو به كاظمي و سپهري همراهان
بپردازيم مساله اين به بدنيست ميكنم فكر من شروع براي *
ياد زنده سه اين پيشرو ، نقاش همه آن ميان از چرا كه
شدهاند؟ انتخاب
اين.دارد قاطعي خيلي دليل من عقيده به:نامي غلامحسين
موزه اول طراز و ممتاز نمايشگاههاي از يكي نمايشگاه
سه ايناست آن فعاليت سال چندين طول در معاصر هنرهاي
پيشكسوتان و پايهگذاران جزو خود جايگاه در كدام هر نقاش
مرحوم سابقه به وقتي مثلا.بودند ما تجسمي هنرهاي
اينها بيشتراز بسيار ميبينيم ميكنيم نگاه پزشكنيا
استوار ، بسيار تصويرسازيهاي او از نفت ، شركت مجله در
طرفي از.است مانده باقي مدرن نگاهي و مستحكم طراحيهاي
مطرح ايران در را مدرن نقاشي كه بود كساني اولين جزء او
نخستين از او كه اين گفتني كاظميهم مورد در.كرد
.شد فارغالتحصيل زيبا هنرهاي دانشكده از كه بود كساني
با را خود استادانفرانسوي استخدام با كه دانشكدهاي
دل از مدرنما هنر.بود كرده هماهنگ فرانسه "بوزار"
نخستين كاظمياز و آمد بيرون زيبا هنرهاي دانشكده
من اگر و داشت طراحي در توانمند دستي اوبود آن محصولات
كه است اين خاطر به هم باز ميكنم ، تاكيد طراحي روي
عبارتي كاظميبه.شدهاند انتخاب نفر اين 3 بگويمچرا
مطالعه و داشت ما نقاشيسنتي از غني توشهاي كه بود كسي
نخستين جزو نهايت در دنياو نقاشيروز عميقيدر
(تهران نخستينگالري) "آپادانا" گالري در كه كسانيبود
ما روز آن هنري جامعه تاثيراودر و كرد داير نمايشگاه
كميجوانتر كه سپهري اماسهراب و است انكار قابل غير
كه شعر با همزمان او.ميرسد نظر به ديگر نفر دو آن از
نقاشيو در بود ، داده نشان آن رادر والايش جوهره
.قويداشت تيزبينودستي نگاهي سازي طبيعت و طراحي
به هم نقاشي در بود ، تاثيرگذار شعر در كه همانقدر سپهري
بودن ، پيشرو بر علاوه نفر اين 3 اما و بود رسيده كمال
و پرداختند نو و سنتي دنياي دو تلفيق به كه بودند كساني
.انداختند در نو طرحي
شما ، پرسش به پاسخگوييمستقيم از پيش:حسيني مهدي
هر تجسمييا هنرهاي در ما.ميكنم عرض كوتاهي مقدمه
:از عبارتند كه داريم مرحله فكريديگر ، 3 فعاليت و هنر
دوره نقاشي مثلااگربه شما."تجزيه" و "اوج" ،"تكوين"
اين تا كردند تلاش عده يك كه ميبينيد كنيد ، نگاه رنسانس
آن ما اوج نكته در.بيابد وتكوين بگيرد نقاشيپا نوع
و داريم را(رافائل لئوناردو ، ميكلآنژو) بزرگوار سه
"منريسم" به ميشود رنسانسمنتهي نقاشي "تجزيه" مرحله در
ظهور براي مقدمهاي و كشيدهشد انفصال به نيز آن كه
.گرديد "باروك" سبك
انتخاب نفر اين 3 چرا كه اين درباره مقدمه اين با
نوين زبان"اوج" نقطه آنهادر بگويم بايد شدهاند ،
.هستند ما معاصر نقاشي
مرحله كردم اشاره كه بندي تقسيم آن طبق بخواهيم اگر
در را آن شوم ، بايد قائل عزيزان اين فعاليت تكوينيبراي
،"ملكالشعرا محمودخان" چون هنرمنداني آثار و فعاليت
.برشمارم "جلاير اسماعيل" و"خان ابوالحسن ميرزا"
متوجه دقيقا ولي دارد ، انجام نويني كارهاي محمودخان
.ميكند باز تصوير نوين دنياي به جديدي دريچه چه كه نبود
در"كمالالملك" از چرا كه بپرسيد شما است ممكن البته
ماجرا اين در كمالالملكرا من نبردم؟ نام مرحله اين
كارهايش در نو نگاه از بارقهاي هيچ او.نميدهم دخالت
سطح در كه معاصر هنرهاي موزه از من.نداد نشان
برگزاري رهگذر از كه دارم انتظار است ، مطرح بينالمللي
بيشتر خود هنري گذشته با را مردم نمايشگاههايي چنين
اوقات برخي موزه كه ميبينم متاسفانه اما.كند آشنا
موضوعهايي به و ميكند فراموش را خود اصلي رسالت
.نيست آن شان و سطح در كه ميپردازد
بر كرديد تاكيد نفر سه اين مورد در نامي آقاي *
همان از نمايشگاه اين برگزاري انگيزه آيا طراحيشان ،
تاخير به سال حدود 60 كه گذشته سال طراحي نمايشگاه
است؟ شده گرفته بود ، افتاده
طراحيهايي ميان از گذشته سال طراحي نمايشگاه در:نامي
هم ميان اين در و داديم ارائه را بهترينها بود ، كه
هم و داشتيم نظر مد را طراحي از نو الگويي و نگاه ارائه
سنتي طراحي چون.داديم ارزش آن سنتي روال در طراحي به
عنوان به نفر سه اين مورد درماست طراحي اصول و پايه
طراحي از آگاهي با توام نو نگاهي حاوي سپهري طراحي مثال
.دارد مصداق موضوع اين هم پزشكنيا مورد در.است سنتي
را اصول.است سنت از برخوردار ولي نيست ، سنتي او طراحي
درباره.ميكند كار امروزي جرات و نو نگاه با و ميشناسد
از راحت اوچقدر كه بودم شاهد خود من هم كاظمي
آزادي ، آن شد مي.ميكرد استفاده طراحي در تواناييهايش
گونه اين ميشود حالا.ديد او خطهاي در را سرعت و صراحت
و نو نگاه خوشبختانهنوع كه داد ، پاسخ شما پرسش به
پيش سال كه را نمايشگاهي طراحي ، به بزرگوار سه اين معاصر
تاييد كاملا داشت ، خواهيم را ادامهاش امسال و داشتيم
.ميكند
سوم مرحله شمرديد ، كه مرحلهاي سه آن از حسيني آقاي *
پيدا مصداق چگونه زندهياد سه اين آثار مورد در (تجزيه)
ميكند؟
نسلي از بايد بلكه نفر ، سه اين تنها گفت نميشود:حسيني
داريم الان ما ميكنم فكر من.بودند جزوش هم آنها كه گفت
ما جوان نسل كه اين يعني.ميكنيم تجربه را اين نوعي به
بگذارد ، سر پشت و كند تجربه را شده ياد مراحل كه آن بدون
رو نااستوار و پشتوانه كم تجربهگرايي يك به دارد كم كم
با آنكه بدون جوانان كه ميبينم زيادي موارد من.ميآورد
يك به و شوند آشنا است ، طراحي همان كه تجسمي ، اوليه زبان
.ميآورند رو تجريد به برسند ، مورد اين در كافي شناخت
از عظيمي تجربه يك به دارد دنيا كه است درست اين
"آرت بادي" چون تكنيكهايي به و ميزند دست "تجربهگرايي"
"پرفورمانس" ،(اينترنتي هنر) "آرت نت" ،"اينستاليشن" ،
ساختار مرز از درستي به هنوز ما آيا ولي ميآورد ، رو
البته شويم ، كشيده سو و سمت آن به كه كردهايم ، عبور
اين متوجه هرحال به چون كرد ، منع را جوانها نميشود
كنند ، تجربه را آنها تا دارند تمايل و ميشوند گرايش
همه بهار در وقتي:كه شد غافل نبايد هم نكته اين از اما
خيلي.بشوم ميوه بايد من ميكنند ، گرتهبرداري گلها
خاطر به تو كه ميگيرند ايراد من به كه ميآيد پيش موارد
ميكني ، برخورد محافظهكارانه و ميشوي ما مانع سنات
آن تمام كه دارم آستين در را پاسخ اين هميشه من اما
تلاش و ميدهيد قرار الگو را آنها الان شما كه افرادي
يك براي كنيد ، كار تجربي قالبهاي در آنها مانند داريد
تا 22 بين 18 سنين در كه.كنيد تجسم ذهنتان در لحظه
سر به سن اين در كه شما و ميكردهاند؟ كار چه سالگي
ميكنيد؟ كار چه ميبريد ،
با آشنايي عدم ما جوان نسل معضلات از يكي:نامي
از گروه يك مثال براي.است خود فرهنگي ريشههاي
خواستند من از نمايشگاه اين از بازديد هنگام دانشجويان
كه ميديدم بازديد اين جريان در.كنم همراهي را آنها كه
.است گرفته فرا را آنها بغضي چه آثار تكتك با برخورد در
.شدهاند آشنا ايران بزرگانهنر اين با دير چه اينكه از
معاصر نقاشي پيشروان با جوان نسل آشنايي ترتيب بدين
و برسند نسبي شناخت يك به آنها كه ميشود باعث ايران
امروز و كردهاند طي را مراحلي چه بزرگان اين كه بدانند
.كند آغاز جهان امروز نقاشي كجاي از ميتواند جوان يك
جامعه در نظر و نقد وجود عدم مورد ، اين در بعدي نكته
از داشت نياز ما جامعه كه پيش سال حدود 70ماست نقاشي
با كند ، همسو و همزمان جهان با را خود لحاظ همه
حلاجي كه آن بدون و گرفت را غربي مكاتب كامل دستپاچگي
كند ، بدل هنرمندان خود ميان گفتوگويي به را آن و كند
در مدرنيسم است ، هنوز كه هم هنوز و پذيرفت را "مدرنيسم"
در را مدرنيسم هنوز مااست نشده دروني ما هنري جامعه
رسيده "مدرنيسم پست" به دنيا امروز و نكردهايم حل خود
دوست و است نويي تجربههاي شاهد امروز جوان طرفي از.است
نيازهاي پيش كه آن بدون البته و كند تجربه را آنها دارد
.باشد گذرانده را فرهنگياش و فكري
يا و ميدهد نشان موزه نمايشگاه كه روندي همين در*
اين كار روي ميتوان كجا نمايشگاه ، اين از بيرون اصلا
شخصي خلاقيت و هويت اين كه گفت و گذاشت انگشت هنرمند سه
آنهاست؟
آشنا ما تجسمي دقايق و ظرايف با كه انساني براي:حسيني
پزشكنيا مورد در.است مشخص كاملا مساله اين باشد ،
آن و ميبينيم كارش در كه هيجاني آن بنابه ميتوان
بيشتر كه گفت برآن حاكم التهاب و خطوط شدن مضرس و قوسها
با ميتوانيم ما گونه ايندارد اكسپرسيونيسم به گرايش
اين كه دهيم تشخيص مرحوم آن كارهاي از نمونه دو ديدن
ذهني ، نگاه آن به كه زمانيپزشكنياست و نيست سپهري
يا طراحي فضاي برانگيز تامل و درونگرا شاعرانه ، بسيار
كارهاي از مورد دو يكي كه است كافي ميرسيم ، سپهري نقاشي
تشخيص آنها روي از را كارها بقيه تا باشيم ديده را او
هيچ ميكنيم ، نگاه پزشكنيا كارهاي به وقتي ما.بدهيم
شعر است ، خودش خاص شعر ولي دارد ، شعر.نميشويم آرام وقت
نگاه كاظمي مرحوم كارهاي به وقتي يا نيست سپهري سهراب
به نسبت كه را عميقي و ژرف نگرش و بينش آن ميكنيم ،
كار اقليم با كه اقليمي مييابيم در دارد ، اقليماش
اين.است متفاوت -هستند ايران هردو اگرچه -سپهري
بيان و تجسمي زبان از ما كه شناختي اندك با خلاقيتها
و شناسايي قابل كاملا باشيم ، داشته افراد اين شخصي
يك به رسيدن ابتدا اينها ، مشترك نقطه اما.است بررسي
و كردهاند طي را مشخصي مسير كه اين و است خودشناسي
پابه كه مسيري.نكردهاند مكرر را فرسودهاي گفته هربار
انتهاي به تا و كرده پيدا تكامل تدريج به آنها پاي
.است رسيده تابناكي نقطههاي به عمرشان
به نگاهشان و تكنيك در دقيقا استاد سه اين شخصيت:نامي
است ، غربي تكنيكشان كه درست اين.است كرده نفوذ جهان
ارائه كه شخصي عنصر آن و كردهاند بيان آنچه در اما
همان سپهري. هستند خودشان كاملا كه ميبينيد دادهاند ،
كه را روزمره و ساده بسيار توصيفات همان و را شعرش سادگي
به آورده ، شعرش مصراعهاي در زيبايي و صراحت و سادگي با
خيلي هم خودش واقعيت در او.است داده تسري نيز نقاشياش
آنجا تاميكرد نقاشي يا و ميگفت شعر يا.ميزد كمحرف
از 4050 بيشتر مينشست ، كه مجلسي يك در ميآيد يادم كه
ژرفايي به تا ميرفت سكوتاش با هميشه و نميزد حرف كلمه
. فيلسوفانه نگاهي و بود طرح و بود شعر آن در كه برسد
حرف كم واقعا.بود سپهري از بدتر حتي مورد اين در كاظمي
زعم به كه قيافهاي آن و رشيد هيكل آن با مرد اين.ميزد
و ظريف گل برگ يك به نبود ، حقيقت در و بود خشن خيليها
ميكنيد ، نگاه نقاشيهايش به وقتي.ميماند زودرنج و حساس
درست.نكنيد برخورد فيلسوفانه نگاه آن با كه است بعيد
عقيده به هم ايرادي هيچ كه) گرفته را غربي تكنيك كه است
.است شده متبلور آثارش تمام در كاظمي شخص اما ،(ندارد من
عمرش آخر در سنگ ، و گل مضمون به پرداختن سال از 20 بعد
در.است كثرت عين در وحدت نماد كه ميكند مطرح را "انار"
به نقاشيهايش و ميگذارد كنار را آبستراكسيون عمر اواخر
و كوه يك.ميشود نمادين و عرفاني.ميشود تبديل منظره
در را زندگي فلسفه تمام شما اما ميكشد..و آسمان يك
.ميبينيد او تابلوي همين
درباره آن و كنم اشاره نكتهاي به جا همين من:حسيني
و منشعب معتقدند برخي كه است ، سپهري مرحوم هندسي كارهاي
آثار اين كه كردهام دفاع هميشه اما من.ميشود جدا
متاثر و شدهاند خلق سپهري آثار ديگر با ارتباط در درست
به اگرشما.هستند نقاش اين خاص تفكر و انديشه نوع از
درخت يك وقت هيچ كنيد ، نگاه سپهري ي"درختها" مجموعه
افتاده ، حالت يك همهشان.نميبينيد استوار و ايستاده
كه هم هندسياي آثار مجموعه در.دارند اريب و فروتن
و ايستاده كاملا فرم يك شما است محال كرده ، نقاشي سپهري
كار به شبيه كارش ظاهر صورت كه است ممكن.ببينيد استوار
ميبينيد باشيد ، متوجه اگر اما باشد ، كانستراكتيويستها
كار با سپهري رنگ ، كارهاي گذاشتن تخت صرف كه
ميشود تصور مجموعه درآن.نميشود يكي كانستراكتيويستها
و خوابيده فروتن ، افتاده ، سطوح آن بهكارگيري در كه
چنين اصلا كه آمده ، پيش نقاش دركار انشعابي آمده ، گردهم
كه بكنم اشارهاي نيست بد هم كاظمي مرحوم مورد در.نيست
ديد ، كه را سفال استادكاران كار و برگشت پاريس از وقتي
تكنيك همان از استفاده با و گرفت قرار آنها تاثير تحت
روي نقوش به كه داد ، سفال به را بديعي بسيار طرحهاي
امروزي ، و شخصي بيان يك با بار اين منتهابود نزديك سفال
مغتنم بسيار مقطع يك براي را ماجرا اين گفت ميشود كه
و بود خودشنقاش چون متاسفانه ولي.كرد زنده و احياء
را كار اين كسي ميگرفتند ، را اينكار دنبال بايد بقيه
هم هنوز و شد فراموش هم سالها همان در و نكرد دنبال
چه سرنوشتشان و كيست اختيار در آثار آن كه نيست معلوم
.است شده
را گو و گفت اين ادامه
بخوانيد صفحه همين در آينده چهارشنبه
|