!بيگانهايم خويش فرهنگي ميراث با
فرهنگ نامه
پارتيان موطن ، نسا تاريخي شهر
!بيگانهايم خويش فرهنگي ميراث با
و انديشه جان ، آينه واقع در كشور هر فرهنگي ميراث :درآمد
به كشور هر تاريخي آثار ديدن با.است آن معنويت
گذران و زندگي شيوههاي از و ميسپاريم ره دور گذشتههاي
.ميشويم آگاه گذشته مردمان
، بيتوجهي معرض در كه ايرانزمين ، گاه فرهنگي ميراث اما
ميان اين در آنچه.است گرفته قرار نابودي و ويراني
و ارزشمند ميراثهاي اين به مردمان سازي آگاه دارد ، اهميت
از نگهداري جهت در عمراني و فرهنگي دقيق برنامهريزيهاي
جهاني وجههاي فرهنگي ، ميراث از پاسداري اگرچه.آنهاست
تشكيل با غيره و يونسكو به وابسته نهادهاي و يافته
ولي ميكوشند ، آنها از داري نگه و بازيابي براي ستادهايي
براي اقوام و ملتها جهاني ، امروز دهكده در كه نيست شكي
از و يكديگرند شناخت نيازمند بيشتر انديشگي هم و گفتوگو
مهمترين از تاريخي يادمانهاي و فرهنگي ميراث رو اين
پيميآيد ، از كه مطلبيگفتوگوست اين ابزارهاي
زيانبار نتايج و فرهنگي ميراث براهميت است يادداشتي
.ايران در بويژه آنها ويراني
نميتوان اما باشد ، مكررات تكرار مطالب اين يادآوري شايد
آن از توجهي قابل سهم تمدن مسيرگذار در كه كرد كتمان
و فلسفي ادبي ، قالبهاي بر علاوه سهم اين و ماست سرزمين
داده شكل را ما سرزمين ، معماري خود صوري قالب در اجتماعي
مخاطب ديگر قالب هر از تاثير و درك براي كه آنچه.است
فرهنگي قالبهاي ساير از حال عين در و دارد بيشتري
اين در.است كرده تجربه وسعت نسبت به را آسيب بيشترين
آسيب و تخريب وسعت از شكوه كه نيست براين سعي مقال
از كه است كسي كمتر چه آوريم ، ميان به را آن تالي فرهنگي
تا نداريم قصد ديگر جانب از و باشد بياطلاع مطلب اين
مواريث از پاسداري متولي نهادهاي به نسبت مزمن بيمهري
اين در.ميطلبد ديگري مجال خود كه بشكافيم ، را فرهنگي
جاري رويه آينده از تصويري تا شد خواهد سعي تنها سطور
فرهنگ توسعه جهت در كه بهرهاي.شود داده دست به تخريب
بيشترين نگارنده بهزعم اقتصادي شكوفايي و سرزمينمان
دست از ولي دارد ، را تجهيز به نياز كمترين و قابليت
سرعت است چندي ما جامعه در شدن مدرن شتاب اينكه.ميرود
اطلاعرساني شبكههاي گسترش.نيست پنهان چندان گرفته
عالي ، تحصيلات شدن همهگير مخابرات ، فناوري توسعه جهاني ،
بنادر راهها ، توسعه كشور ، زيربنايي تاسيسات حجم افزايش
چه هر تطبيق جهت در كلان برنامههاي از خبر همگي...و
تغيير ميدهد ، شهرنشيني جهاني استانداردهاي با بيشتر
مذموم گذشته در كه شهرها نفع به روستا و شهر جمعيتي نسبت
جامعه طبيعي گذار از قسمتي اكراه با اكنون ميشد دانسته
دارد آن از نشان و ميشود شمرده صنعت به كشاورزي عصر از
اكراه با شده اگر حتي را توسعه مسير و روال ما كه
كه چرا نداريم ، اين جز چارهاي حقيقت به و پذيرفتهايم
تمامي با و ميكند حكم چنين انساني تمدن هسته تغيير جبر
آن از نيز را ما البته كه انسانياش و اجتماعي آفات
سنت به پيوسته بناهاي آخرين كه زمان آن.نيست مصونيتي
گسست نطفه زمان آن درست ميشد ساخته ايران معماري
گوناگون انحاء به نيز ايراني معماري از اجتماعي پايههاي
بدون معماري آموزشي شيوه تغيير با جهتي از.شد گذارده
وسيع تخريب ديگر جهتي از و جاري روشهاي با تلاقي هيچگونه
با تطبيق جمله از مختلف دلايل به ابنيه و مسكوني بافتهاي
سنت اينچه و چه و مدني سيماي تغيير جديد ، شهرنشيني
به فرهنگي ويژه الگوهاي و مسكوني بافتهاي كردن قرباني
كه آورد وجود به را جرياني خود طبيعي ملحقات تمامي همراه
و انجاميد فرهنگ نشانههاي تمامي شدن كمرنگ به نهايت در
در شهر هر از است كافيدارد جريان نيز هنوز اينكه جالب
.شود آورده مثالي كشور كنار و گوشه
جامعه اقبال مورد فرهنگي ارزش يك كه همانگونه متاسفانه
همان با نيز ابتذال مييابد ، توسعه و حفظ جامعه خود توسط
فضاهاي جزئيات به حداقل توجه اينكه.مييابد گسترش شدت
مورد چندان ديگر مسكوني فضاهاي در زيست چگونگي و زيستي
اين تا جامعه اقبال مورد فضايي هندسه اينكه و نيست توجه
تنها را شده كشيده ابتذال به مواردي در و كرده افول درجه
خير.داد ربط بيگانه فرهنگ با التقاط و نفوذ به نميتوان
جهت به تحول و تغيير سرعت در جامعه شدن مقهور ديگر اتفاق
سخن بهديگر.است شده داده نويد صنعتي فضاهاي با تطبيق
جامعه اين در ديرباز تعديلاز و سياستهايتطبيق تمامي
اشتغالو آوردنزمينههاي پديد جهت در سرمايهگذاري
پيشينهاين در يا معمولا آنچهكه بوده ، نوين توليد
روشها اين با بوده اگر يا نبودو آن از اثري جامعه
حصول در توفيق عدم بر علاوه كه آن حاصل.است نبوده منطبق
نظام و سردرگميگشته دچار جامعه اشتغال ، و نتيجهثروت
به چندي از سازمانيهر تغييرات تندباد در اقتصادي
عرصهگسترده اين كهدر جالبآن.است سياستيپرداخته
ناديده تاريخي ومهارتهاي موجود تواناييهاي خطا و آزمون
سر از يا بوده نيز توصيهاي به توجه اگر و شده گرفته
در) ترجيعبند حدتكرار در ويا بوده شخصي علاقه و تفنن
آنسرزمينهايي آنكه حال ،(چنان و بودهايم چنين گذشته
اجتماعيشانالگوي حتي صنعتيو اقتصادي ، نظام امروز كه
بلكه تماما نه اگر را خود امثالمايند ، استواري و ما
اقليمو و تواناييهايبوم بر توجهي قابل ميزان به
.كردهاند بنيان انسانيشان جامعه
اقصي در كشورهايي صنايعملي يادآوري است ، واضحات توضيح
.دارند اقليمي و بومي بستر كه جهان نقاط
وسيع طيف كه ايران درسرزمينيچو:كه اين سخن كوتاه
تمامي و داده جاي خود در اقوامگوناگون از جمعيتيرا
شمار به جالب و توجه قابل فرهنگهايي خودخرده اقوام اين
معماريجهاني متنوعترينفرهنگهاي از ، يكي ميروند
غناي از نيز ديگر تمدنهايي كه البته.است شكلگرفته
جوامع برخورد نحوه معماريبرخوردارنداما در توجه قابل
اين غير است ، بوده اجتماعيشانمتفاوت شناخت به بسته
هنرشان و معماري صنايع ، اقوام ، ميراث حفظ كهضامن نيست
سازمانهاي و دولت كه آنچه و نيستند مردم آن خود جز
خم و پرپيچ مسير در معمولا ميگيرند عهده بر تابعه
.گمميشود كارشكنيها انواع و بخشنامهها مسئوليتها ،
مسجد چون عظيمي شاهكار ميبينيمكه عبارتياگر به پس
ميراث اگر و ميكند تجربه را هراستخريب تبريز عليشاه
فرسايشجديشروبهزوال اثر در خواجه سيستانكوه كهن
بلوچ و كوچ فضايلقوم نميشناسدش ، اگر كس تازه و است
نميدانند ، عشايرقشقاييرا سرشت و بهچشمنميآيد
از بينياز را خود جامعه ديگر كه باشد دليل بدين شايد
شادي بيشكل عاج برجهاي اين شايد.ميداند تجربيات اين
حقيقتجز واقع به اما ميكنند ، تامين را مردمان زندگي
ميراث با ارتباطارگانيك يك از ما است ، جامعه اين
.است مانده محروم خويش فرهنگ
تا است معاصر الگويشهرنشيني كه تهران روز معماري اگر
ميگيرد ، قرار شهروندانش مذموم تحريككنندهو حد اين
اگر و فرهنگاست اجتماعيبحران نقلمجلسنخبگان اگر
انتقال آموزشو به نسبت تا دارد تاكيد جمعيتي هشدارهاي
كنيم ، تعجيل جوانان توده خويشبه فرهنگي دانستههاي
از را آن اقتدارتابعه و دولت نهاد تاييد و نبايدنقش
ميتواند قدرتودانش ابزارهاي تسلطبر.داشت نظردور
اقتدار طرفي از.سازد بانيموجتحولفرهنگ را دولت
شهركسازي جريان محرك توسعه ، برنامههاي پس در كه دولتي
رسانيد توجيهي چنان به را جامعه كوتاهمدت در بود صنعتي
دادند سوق سو آن به را خود سرمايه از عظيمي حجم مردم كه
از بالاتر شهرهاي تمامي مذكور شهركهاي كوتاهمدت در و
بماند.ساختند خويش حضور به مزين را نفوس نفر هزار دويست
آن ديگر ، مشكلات و اجتماعي مناسب پايگاه شناخت عدم كه
كارگاههاي از متروك كويري به را شده داده نويد گلستان
راهكار يك عنوان به كنيد تصور حال.ساخت بدل توليدي
نياز سودآوري بر علاوه كه كرد پيشنهاد را الگويي بتوان
فرهنگ قوام جهت در و باشد داشته اندكي سرمايهگذاري به
نوعي به مهمتر همه از و باشد برنامهريزي قابل جامعه
.باشد خود جهاني مشابه بسترهاي با رقابت قابل
آن نيازمند ما ويژه معماري و كهن شهرهاي امروز كه آنچه
يك و دقيق برنامهريزي يك و جدي همت يك هستند
.است توجه قابل سرمايهگذاري
و اقتصادي وضعيت و تمدنهاست گفتگوي پرچمدار كه كشوري
زمينههاي كدام با ميشناسيم بهتر خود را فرهنگياش
آيا شود ، ظاهر خويش ادعاي اندازه در ميتواند موجودش
يافت تمدن و فرهنگ آثار از ارزشمندتر متاعي ارتباط براي
زمينه در گرفته انجام كه نيز محدودي تلاش چند ميشود؟اين
اتفاق سازمانها كدام توسط و ابزار كدام با تمدنها ارتباط
آن از بيتوجهي اثر در روز هر كه ثروتي اين آيا افتاده ،
ميليون چند اين آيا.ندارد نگراني شود ، مي كاسته
سرزمينمان به سال چند اين در كه خارجي بازديدكننده
كردند اقامت شهرها كدام دربودهاند چه پي در آمدهاند
بجاي آنكه براي نيست كافي اينها آيا ديدند؟ چه و
شدن صنعتي درازمدت و بلندپروازانه برنامههاي پيگيري
وسيله بدين نميتوان آيا پرداخت؟ موجود زمينه اين به
آيا ساخت؟ فراهم را اشتغال زمينه بيشتر بلكه اندازه همان
ارزش كهن بناي يك به پرداخت كه زماني كردهايم ، فكر
آيا داشت؟ را فرهنگي خودباختگي پرواي نبايد ديگر ميشود ،
اين با نبايد آيا كردهايم؟ مرور را كشورها ساير تجربيات
تاثر با كه سرزمينمان نقاط اقصي در موجود آثار حجم
با وزارتخانهاي ميروند ، دست از روز به روز فراوان
.آئيم خود به يكدم گذارد؟ بنيان متناسب اجرائي قدرتهاي
آثار اضمحلال سرعت.جست باز نميتوان را روزها اين
نمايندگان و مقننه قوه تا دارد آن جاي.است تكاندهنده
پاي ميشوند قلمداد نيز نوين اصلاحات باني كه مردم منتخب
را دولت ملياي طرح چنين مقدمات تهيه در و گذارند پيش
وزارت حد در را سازماني بتواند كه طرحي.نمايند ياري
با و سازد فرهنگي آثار و ابنيه وضعيت بهبود متولي
به هم توجه قابل سرمايهگذاري و كلان برنامهريزيهاي
فرهنگي كالاهاي هم و گمارد همت ايرانگردي و توريسم صنعت
نيز جهاني عرصههاي در و نمايد عرضه جامعه به را متناسب
قدري به مهم اين.شود باعث پيش از بيش را ارتباط امكان
.نيست قبول قابل آن به نپرداختن كه دارد وقوع امكان
گوهري مشتاق كامبيز
فرهنگ نامه
اسطورهشناسي جهان
از مقالاتي مجموعه /(4)اسطورهشناسي جهان:كتاب نام
/مركز:ناشر /ستاري جلال:مترجم/بزرگ اسطورهشناسان
.چاپ1380 تاريخ
كه است مجموعهاي چهارم جلد "اسطورهشناسي جهان" كتاب
جلد سه ستاري جلال معاصر ، اسطورهشناس و مترجم پيشتر ،
اين در.بود رسانده چاپ به مركز نشر همت به را آن ديگر
دمزيل ، ژرژ:چون بزرگي پژوهان اسطوره از مقالههايي جلد ،
دارمستتر ماساهاياماگوشي ، كايوا ، گودورف ، روژه
ديدگاههاي تنوع مجموعه ، اين ويژگيهاي از.ميخوانيم
جلد همين در نمونه براي.است آن مطرحدر اسطورهشناختي
خودشان خاص چشمانداز از شده پژوهشگرانياد از كدام هر
از مجموعه اين مقالات از برخي.نگريستهاند اسطوره به
كنش ،(ژرژدمزيل) كنش سه خدايان:است قرار اين
پادشاهي تئاتري -اسطورهاي ساختار ،(كايوا روژه)اسطوره
.(ياماگوشي)ژاپن در
در كه داده قول خوانندگان به كتاب ، ديباچه در مترجم
ازاين برخي درباره كتابهايي مجموعه آينده ،
.دهد ارائه علاقهمندان به اسطورهشناسان
ملي هويت
در اين از پيش كه ملي مطالعات فصلنامه شماره پنجمين
ايراني تمدن و ملي وفاق و همبستگي فرهنگ ، حوزههاي
ويژه با اينك بود ، داده اختصاص خود به را ويژهنامههايي
اين مقالههاي.است درآمده نشر بازار به "ملي هويت"
و تخصصي درجهاي از پيشين ، شمارههاي چونان شماره
.است برخوردار پژوهشگرانه
(اكنون و گذشته) تاريخي مقطع چهارراهدو در هويت مقوله
برخوردار اهميت از نكته دو پايه براين.است بازشناختني
موقعيتهاي و تحولات چگونگي بررسي و شناخت نخست ، :است
و يكديگر از آنها ناهمسان و مشترك نقاط و اكنون و گذشته
لحاظ مييابد ، اهميت ايران با ارتباط در بويژه آنچه دوم
ايران در فرهنگي متكثر و متنوع زمينههاي نگرش و كردن
كه چرا است ، آن در قومي پيچيده ساختار از برآمده كه بوده
نگرش بر مبتني كه ملي هويت باره در ديدگاهي هرگونه اتخاذ
شده استوار نهايت در و يكسويه هويتي به نباشد ، شده ياد
.انجاميد خواهد ايدئولوژيك و قوممدارانه پايههاي بر
مجموعه ارائه با تا كوشيده "ملي هويت" فصلنامه رو اين از
و مسائل از برخي به نويسندگان و انديشمندان از مقالاتي
اين نوشتههاي از برخيدهد پاسخ رابطه اين در پرسشها
تحول ميزگرد ايران ، در ملي هويت:است قرار اين از مجموعه
باوند ، هرميداس داود دكتر شركت با ايران ملي هويت
و خليلي محسن جامعي ، احمدمسجد جعفريان ، رسول حجتالاسلام
بحران و سياسي توسعه كرد ، ايرانيان سيدامامي ، كاووس دكتر
... و مرزها فراسوي در ايراني هويت ملي ، هويت
پارتيان موطن ، نسا تاريخي شهر
دور ، بسيار گذشتههاي در ايران ، جغرافيايي مرزهاي:درآمد
علتهاي به بعدها ازاينرو.داشت زيادي تفاوت امروز با
خود كنوني بهاندازه ايران مرزهاي سياسي و تاريخي مختلف
كه است اين نكتهها اين يادآوري از غرض روي هر به.رسيد
بررسي ايران ، فرهنگ تحولات از بخشي شناخت براي
در تاريخي و فرهنگي مانده بهجاي آثار و يادمانها
مطلب ازاينرو.دارد ضرورت ايران كنوني مرزهاي فراسوي
يادمانهاي شناخت به شده ، نوشته انگيزه همين به كه زير ،
پارتيان موطن زماني كه (كنوني عشقآباد) نسا شهر تاريخي
.ميپردازد بوده ،
***
نسا در گرفته انجام كاوشهاي
خانههاي كه است گرفته صورت منطقه اين در اندكي كاوشهاي
شهر ، نجباي به متعلق قبرستان يك نيايش ، محل يك مسكوني ،
كشف حفاري در استحكامي قسمت در بايگاني يك و فروشگاهها
چندان آمده دست به نتايج كلي ، طور به ولي گرديدهاند
.است نبوده دهنده آگاهي
ديوار و بود متر يازده از بيش ضخامتي داراي شهر ديوار
تپه منصور در.داشت ضخامت متر هشت از بيش حومه و اطراف
و ايوانها داراي بناهايي شهر ، حومه شرقي قسمتهاي در
كه گرديد كشف بزرگ حياط يك اطراف در مانند اطاق سلولهايي
.باشد بوده آتشكده ميرود احتمال
با ميشود ، خوانده قديم نساي امروزه كه ،"داتكرت ميتري"
محسوب برجسته آثار از يكي ديوارهايش چشمگير ارتفاع داشتن
مشرف نسا شهر جنوبي بخش در را ارتفاعي كم دست و ميگردد
.ميگيرد فرا شهر و دشت به
قسمتهايي كه دارند وجود ويرانهها از ارتفاعي كم تپههاي
و گرفتهاند قرار باستانشناسي حفاري عمليات تحت آنها از
.سهگانهايست بزرگ ساختمانهاي شامل مكشوفه مركزي بناهاي
راهروها از مربعي توسط متر قطر 17 به گنبددار تالار يك
و طبيعي انسان اندازه به بزرگ مجسمههاي با كه شده ديده
.گرديد كشف نيز بودند شده تعبيه ديوارها در كه گچبريها
.باشد بوده معبدي ميرود احتمال
مربعي با متر جانبي 20 طول داراي بزرگتري چهارگوش تالار
به بودند سقف نگهدارنده و حامل كه چهارگانه ستونهاي از
گلي و قد تمام مجسمههاي مجددا هم اينجا در.آمد دست
را ديوارها فوقاني قسمتهاي نياكان ، و اجداد يا خدايان
ويرانه مكشوفه ، تالار دو اين ميان در.بودند كرده تزئين
كه شد ديده راهروهايي داراي چهارگوش بناي يك از نامشخصي
برج معبدي عنوان به كه بود كرده احاطه را ستوني پايه
.ميشود قلمداد نيايش آيينهاي انجام جهت مانند
مركزي ساختماني گروه اين به كوچكتري ساختماني قسمتهاي
و ميشود كشيده عمومي محوطه يك جهت در كه ميگردد افزوده
.نيست مشهود آن در يكنواختي و يكدستي
آثار ، توصيف و تفسير همچنين و باستانشناسي حفاري عمليات
در وضعيت البتهاست نگرديده پاياني مرحله وارد هنوز
رضايت حدودي تا شده حفاري معماري مجموعههاي ديگر مورد
ريتون از ميتوان مكشوفه آثار با ارتباط در و است بخشتر
كندهكاري ، زيباترين با عاج بزرگ ساغرهاي و نسا مشهور
آرامي و پهلوي زبان به رسمي و اداري متنهايي با سفالهايي
و ساختن مسدود بر مبني آثاري اطاقها درهاي.برد نام
شدن شكسته آثار همچنين و داد نشان را آنها گشودن دوباره
ميدهد نشان كه آمد دست به "بوله" نام به گلي مهرهاي
.باشد بوده منطقه ذخيره و نگهداري محل و گنجينه بايد
عبادتگاه
و حوضها آن امتداد در و بود متعددي اتاقهاي داراي كاخ
داشتند ، قرار عبادتگاهها هم قصر از كمي فاصله در و پاركها
متر xمساحت 3020 به شكل مربع طرح داراي برجي عبادتگاه
مرتفعي نقطه روي بر مجسمه يك با مقبرهاي آن زير و بود
.داشت قرار مقبره داخل در
به ديوارهايي با بزرگ ساختمان يك شمالي بخش در معبد اين
بزرگ اتاق شامل 12 ابتدا در كه دارد قرار متر ارتفاع 60
و ديوارها امتداد در بلنديهايي با ميشد مستطيل شكل به
بعدا.اتاقها سقف نگهداشتن براي اتاق محور در ستون چهار
مجموعه اين بر نيز ديگر كوچك اتاق عمارت 10 نوسازي از پس
روي بر و بودند شده مسدود اتاقها وروديهاي.شد افزوده
از نشان ظاهرا كه ماندهاند جاي بر مختلف مهرهاي سفالها
.است بوده اموات مخصوص گنج مخزن مكان اين كه دارد آن
ورودي و 3 طبقه از 2 مركب متر ، قطر 17 به نيز مدور معبد
ارتفاع به خدايان سفالي مجسمههاي فوقاني طبقه در كه بود
روي بر و بوده چوبي نيز معبد اين سقف.داشت وجود متر 5/2
داخل نوربود شده بنا آن ديوارهاي و آجري ستون چهار
تامين ديوارها بر شده تعبيه دريچههاي طريق از سالن
.است بوده مفروش گرانقيمت بافرشهاي احتمالا و ميشد
خانه خم
مجموعه آن شرقي سمت در و شكل مربع عمارت از كمي فاصله در
دوره مكتوب متن از 2700 بيشداشت قرار شراب انبارهاي
شده نوشته كوزهها و خمها شكسته قطعات روي بر كه پارتها
آن الفباي و پارتي نوشتههاي زبان كه است گرديده كشف بود
.است ميلاد از پيش دوم قرن به متعلق و آرامي
.است مهم بسيار گنجينهها اين بقاياي ميان از ريتونها كشف
شدهاند ساخته فيل عاج از كه هستند مخصوصي ظروف ريتونها
و مذهبي آيينهاي اجراي هنگام به شراب نوشيدن براي و
ظروف اينميگرفتند قرار استفاده مورد جشنها و اعياد
سفال ، ديگر ، حيوانات شاخ از فيل عاج بر علاوه ويژه ،
در شده كشف ريتونهاي بين از.ميشدند ساخته شيشه و فلزات
و شكل نظر از هم قديم نساي ريتونهاي جهان ، مختلف مناطق
همين به و استثنايياند هنري تزئينات و زيبايي نظر از هم
هنري شاهكارهاي از ميتوان را آنها معتقدند برخي دليل
.نمود محسوب جهان
جشنها تالار
مركزي بخش در كه برد پي ميتوان شده انجام حفاريهاي از
قرار (x3020)حياط طرف از ورودي سه با جشنها تالار كاخ ،
پاييني نيمه كه است متر ديوارها 3 تقريبي ضخامتدارد
.است شده سفيدكاري و تزئين آجري ستونهاي نيم با آنها
آن حاشيههاي و است پررنگ قرمز رنگ به دوم طبقه ديوارهاي
بين.گرديدهاند تزئين چوبي ستونهاي با و شده كاري نقوش
روي بر.داشتند قرار رفهايي و طاقچهها فوقاني ستونهاي
و رنگ لاكي كلاههاي و بلند لباسهاي با زنان مجسمه آنها
ظاهرا كه بودند شده داده قرار ريش داراي شنلپوش مردان
.بود اشكانيان سلسله پادشاهان مجسمههاي
گنجينهها
از كه عظيم امپراتوري سراسر از پارت دولت شكوفايي عصر در
ثروت دربرميگرفت را فرات و دجله تا مرغاب و آمودريا
قديم نساي سوي به قيمتي هدايايي و پادشاهان حساب و بيحد
گنجينههاي در و ميشد سرازير پارت امپراتوران پايتخت
گنجينه.ميشد انباشته قيمتي ، اشياء نگهداري ويژه
با بزرگي ضلعي چهار ساختمان شامل نسا در پارت پادشاهان
.بود داخلي كوچك محوطههاي و ايوانها متعدد ، اتاقهاي
از گنجينه اين اتاقهاي از يكي پرشدن از پس بلافاصله
نموده مسدود طرف همه از را آن جواهرات ، و ارزش با اشياء
.ميشد تبديل بزرگ صندوق گاو به نوعي به و
امپراتوري پايتخت قديم نسا سقوط زمان تا گنجينهها اين
ساسانيان دست به ميلاد از پيش سوم سده دهه 20 در پارت
دست به گنجينهها غارت وجود با.ماند باقي نخورده دست
عقيق ، نقره ، طلا ، از بينظيري هنري آثار و اشيا ساسانيان
.گرديدهاند كشف مرمر و كريستال
نسا مرمرين مجسمههاي
نمونههاي قديم نسا در باستانشناسي كشفيات و حفاريها از
سنگتراشي ، مجسمهسازي ، نقاشي ، آثار شامل هنري بينظير
.آمدهاند دست به معماري تزئينات و هنري ريختهگريهاي
.است برخوردار ويژهاي ارزش از مرمرين مجسمه آنها ميان در
نوع دو از كه است زن يك عريان نيمه مجسمه مجسمه ، اين
عريان قسمت كه قرمز لكههاي با سفيد مرمر از يعني مرمر
از آن پايينتنه و تراشيدهاند را مجسمه سر و تنه نيم
كه پيكره اين ظرافت.است شده تراشيده رنگ خاكستري مرمر
آورد بوجود را دقيقي بسيار روانشناسي سيماي است توانسته
.است شگفتآور
پيكره احتمالا مجسمه اين.است شده قطع دستها از قسمتي
كه چرااست پارت پادشاه اول مهرداد دختر رادوگونا
رادوگونا براي عتيق عهد نويسندگان كه مشخصاتي
شباهت مجسمه اين با فوقالعادهاي صورت به برشمردهاند
است شده كشف قديم نسا گنجينه در كه ديگري مجسمهدارند
جهت از هم آن كه ميشود ناميده "نسائي الهه" اصطلاحا
.است توجه قابل ميزان همان به هنري ارزش
تركمان ابراهيمي ابوذر
|