قرآن انگليسي ترجمه در سبكي ملاحظات
زمان و نوستالژي
قرآن انگليسي ترجمه در سبكي ملاحظات
و بحثها منشا همواره مجيد ، قرآن ترجمه :جستارگشايي
فرهنگهاي در برجسته زباندانان و مترجمان ژرفانديشيهاي
دين اين معاصر اعتبار و اسلام گسترش با.است بوده مختلف
اسلام ، اعتقادي بنيادهاي فهم جهت در گسترده تلاشهاي نيز و
و شده بيشتر مجيد قرآن به معاصر مترجمان و متفكران توجه
افزوده اروپايي زبانهاي در مجيد قرآن ترجمههاي تعداد بر
زباني كه انگليسي ترجمه اهميت به توجه با.است گرديده
از بسياري رجوع مورد و ميشود محسوب بينالمللي و فراگير
يادداشت در زمينه ، اين در نكته چند است ، جهان پژوهشگران
اين از دقيقتر استفاده موجب ميتواند كه شده مطرح ذيل
.گردد ترجمهها
معارف گروه
جهاندار شاهرخ
و محظورات به بنا است ، قدسي و مقدس متني قرآن كه آنجا از
سخن كتابها ساير همانند آن ، درباره كه نميتوان شرعي ادب
مخصوصا و زبانشناسي پژوهشهاي معرض در را آن يا گفت ،
سند يك قرآن كه آنجا از ديگر سوي از ولي آورد سبكشناسي
كه گفت بايد و است مهم بسيار اثر يك و زباني عظيمالشان
ارزش است ، بافته جدا تافتهاي و فرد به منحصر نوعي قرآن
توجه مورد ديرباز از نيز قرآن جملات و كلمات موسيقيايي
و تغني و ترتيل و قرآن خوشخواني قابليتاست بوده محققان
آنكه با قرآن ديگر ، سوي از.است بينظير آن همخواني
وجود با و نيست هم بردارد ، قصه در حكايات و قصص همه اين
و جوهر قرآن ، در امانيست هم تاريخ تاريخي ، اشارات
ظريف بيان يعني است بسيار شاعرانه و زيباشناسانه امكانات
.هنري تشبيهات و تمثيلات و استعارهها انواع و مجازي و
جالب نيز قرآن "افتاده موزون" يا "موزون" آيات همچنين
نيست هم شعر قرآن شد گفته چنانكه اين وجود با.است توجه
شناسان قرآن و اسلامي جوامع محققين از بسياري گفته به و
از كه آربري جان آرتور.نثر نه و است شعر نه قرآن غربي ،
مترجم نيز و)غربي پژوهان قرآن و اسلامشناسان بزرگترين
از بهتر قرآنش ترجمه مقدمه در است (انگليسي به قرآن
و حسن را آن و برده پي قرآن ساختار هنري اهميت به ديگران
تقليد سبك و اعجاز كه ميرسد نظر بهاست شمرده قرآن هنر
.نميشد ميسر طريق اين از جز قرآن خارقالعاده و ناپذير
آن ترجمه كار قرآن ، ويژگيهاي و اوصاف اين همه با حال
.نيست ساخته مدعي هر از و بوده دشوار بسيار
توجه مورد آن در مهم عامل دو ميشود ، ترجمه كه متني هر
در اصلي متن نويسنده قصد و نيت كه معني يكي ميگيرد قرار
معني ارائه نحوه كه است آن سبك ديگري و است آمده آن
به و جملات ساختار كلمات ، آرايش چگونگي شامل و ميباشد
.ميشود ريخته آن در معني كه است قالبي و صورت كلي طور
زبان سبك الهي ، وحي ويژهترجمه به موارد از بعضي در اما
منجر آن به توجه عدم لذا و ميكند ايفا را مهمي نقش مبدا
نميتوان كه طور همان.ميشود معني درست انتقال عدم به
را سبك كرد ، ترجمه شعر به را نثر و نثر به را شعر
يا سبك رعايت از مواردي به اينجا در.داد تغيير نميتوان
مثال اين به.ميپردازيم قرآني آيات ترجمه در آن عدم
:است شده ترجمه صورت دو به كه كنيد توجه
(ميشويد بازگردانده او سوي به) "ترجعون اليه"
.1- You Shall be returned unto Him
.2- Unto Him you shall be returned
فقط و هستند يكسان دقيقا كلمات انگليسي ، ترجمه دو هر در
شده باعث مغايرت همين و دارند مغايرت يكديگر با سبك در
متفاوت مذكور انگليسي ترجمه دو در موجود تاكيد كه است
قبل "اليه" آمدن كه چون است اهميت حائز بسيار اين و باشد
بنياد از حاكي بلكه نبوده تصادفي و اختياري "ترجعون" از
دوم ترجمه اين بنابر.است هستي جهان خلقت در عميق فكري
.دارد مطابقت سبك و معني نظر از آن عربي اصل با
شده حساب بسيار يكديگر كنار در كلمات آمدن مجيد قرآن در
به توجه عدم و است آمده خاصي معني القاي براي و بود
وارد دقيق ترجمه انتقال در خللي آنها گرفتن قرار چگونگي
قرآن آيه اين انگليسي ترجمه دو و فارسي ترجمه به.ميكند
:كنيد توجه
در چه هر اوست آن از)"فيالارض ما و فيالسموات ما له"
(است زمين در چه هر و آسمانها
1- To Him belongs Whatsoever is in the heavens and
whatsoever is in the earth.
2- Whatsoever is in the heavens and Whatsoever is in
the earth belongs to Him
قرار جمله اول در كه است مفعول (له) كلمه مذكور آيه در
منحصر نشانه جمله نقشهاي ساير بر مفعول تقدم است ، گرفته
را بيشتري تاكيد و است خداوند به "زمين و آسمانها" بودن
به توجه با كه فارسي ترجمه در آيه اين معني.ميرساند
در.است شده بيان نيز آمده اصلي متن سبك يعني ساختار
To Him عبارت لذا و شده توجه آيه ساختار به اول ترجمه
عربي ، متن مثل تا است آمده ابتدا در است مفعول كه belongs
در.برساند خدا به را "زمين و آسمانها" بودن منحصر
و شده گرفته ناديده اصلي متن ساختار دوم انگليسي ترجمه
.دارد وجود آيه اصلي متن در كه نيست همان دقيقا
است مشهود آن در سبك گرفتن ناديده كه ديگري نمونه به
:كنيد توجه
(دارند ايمان كه كساني) "آمنوا الذين"
1- The believers
2- Those Who believe
ترجمه و است آن عربي اصل با مترادف سبك نظر از دوم ترجمه
معادل اگر كه آن حال و ميباشد "المومنين" معادل اول
The انگليسي ترجمه در "المومنين" همچنين و "آمنوا الذين"
الهي وحي سبك به توجه هيچ پس بگيريم نظر در را believers
.نكرديم
مسلمان چه مختلف مترجمان وسيله به بارها كريم قرآن اگرچه
شده ترجمه دنيا زنده زبانهاي اغلب به مسلمان غير چه و
ترجمه انگليسي زبان به را قرآن كه آنان از بعضي است
و بيبضاعتي به وضوح به خود كتاب مقدمه در كردهاند
كرده اعتراف مجيد قرآن عظمت و شكوه برابر در خود ناتواني
خود فهم و درك بيان براي تلاشي را خود ترجمه نتيجه در و
.كردهاند اعلام خدا كلام از
:منابع
واژهنامه و توضيحات ترجمه ، بهاءالدين ، خرمشاهي ، -1
.جامي 1374 انتشارات.كريم قرآن
.مترجم.قرآن ترجمه زمينه در مباحثي رسول ، معتمدي ، -2
.تابستان 1372 -دهم شماره
آموزش رشد مجله الهي ، وحي ترجمه سالار ، اناري ، منافي -3
.شماره 48 ، 1376 زبان
انگليسي ترجمههاي بررسي سالار ، اناري ، منافي -4
شماره470 ، زبان آموزش رشد مجله (الرحيم الرحمن بسمالله)
.1372
زمان و نوستالژي
شدم نامي و مردم جمادي از
سرزدم زحيوان زنمامردم و
(مولانا)
تركيبي بلكه.نيست خاص علمي اصطلاح يك عرفاني نوستالژي
آدمي روزگار ، كردن سپري و عمر گذشت به توجه با كه است
خاص اصطلاح نوستالژييك معناميشود ، اين متوجه
غم" به را آن جلالآلاحمد اولينبار كه است روانشناسي
الي حنين" عنوان با آن از عربها و كرد ترجمه "غربت
.ميكنند وطنياد به برگشت نالههاي يا "الاوطان
مشحون و مملو و پرطراوت و پرنشاط بسيار دوراني ما همه
نيست ما دسترس در اكنون كه داشتهايم وسرور شادماني از
دادهايم ، دست از "بخس ثمن" به را سرور و بهجت همه وآن
كفمان از را زندگي ، آن فرازهاي و نشيب و روزگار يعني
را(1)"پرقضا نمازي و چركين دستي" آن ازاي در و ربود
.گذاشت ميراث به برايمان
همين دل در هم و شدهايم گم زمان دل در بشر ابناء ما
ريكور قولپل به بيابيم ، را خود بايد كه است زمان
زندگي زمان در اينكه بر علاوه ما:فرانسوي فيلسوف
شناوري طريق از تنها شناوريمو هم زمان دل در ميكنيم ،
وجودخود وگوهر حقيقت ميتوانيم كه است زمان امواج دل در
از همواره (2)راماكريشنامورتي كه است معروف.بيابيم را
درواقع كه است آدميان براي معرفتي ناب گوهر دو همواره
دروني كاوش و تجسس با تنها ميشوندو غايب همه براي مدتي
.بازيافت را دو آن بايد كه است
بودن هوش به همچنين و زمان درك و اهميت روايتي در
ان":است آمده چنين معرفت گوهر صيد صيادي براي آدميان
در همانا:"الافتعرضوالها دهركم ، فيايام نفحات لربكم
ميوزد ، حق حضرت از (نسيمهايي)نفحهها روزگارتان ايام
(3)دهيد قرار نفحات آن معرض در را خود تا باشيد بههوش
به دوره آن تبديل واقع در ميگذرد كه عمر از مرتبهاي هر
و نبوده اثري هيچ پيشين مرتبه آن از و است جديد حيات يك
ظهور بعدي مراتب در واثراتي نتايجي تنها آن از بلكه نيست
عرفاني آثار از يكي در عربي محيالدين.مييابد بروز و
كرده تبيين واضح طور به را معنا اين زيبايي بامثال خود
تكه باچند ميخواهد شخصي كه كنيد فرض ميگويد او است ،
براي او كند ، درست آتش توري كوچك محفظه يك درون در زغال
خود سر بالاي در سرعت با را توري محفظه آنقدر كار اين
و شد خواهد متصور آتش ممتد دايره يك دور از كه ميچرخاند
و سريع وصلها و قطع آنقدر نيست چنين اين كه آن حال
سپس ميشود ، وارد ذهن به غلطي تصور چنين كه است بيدرنگ
مانند لحظه هر هستي اين كه ميگيرد نتيجه چنين عربي ابن
فيض چون و است نابودي و فنا حال در مفروض آتش دايره آن
منهدم و شده لحظاتپرت مدد به "فانا آنا"الهي وامداد
(4)شود مي جلوگيري آن ازنابودي ميرسد شده
برداشتي چنين فوق موضوع از نيز رومي جلالالدين مولانا
:دارد
ما و دنيا ميشود نو نفس هر
بقا اندر نوشدن از بيخبر
ميرسد نونو جوي همچون عمر
جسد در مينمايد مستمري
چندبار جو اين آب شدمبدل
برقرار اختر وعكس ماه عكس
روايتي در مهجوري و غريبي و غربت موضوع به برگرديم حال
شده ياد الايمان من حبالوطن عنوان تحت وطن به عشق از
مراد ديگر ، سرزمين صريح معناي بر افزون البته كه است
الغربه قصه" عنوان با آن از اشراق شيخ كه است معنوي وطن
.است كرده ياد "الغربيه
نيست شام و عراق و مصر وطن اين
نيست نام را كان است جايي وطن اين
(مولانا)
به زندگي در واقع در كه هستند آناني حقيقي بيوطنان
واقعي وطنتكاپويند در خويش معنوي و حقيقي موطن دنبال
به راه در كه باشد وجودي معناي مصر حقيقت در آدميان ، ما
طبق در و كرد نثار نيز را جان بايد حتي آن آوردن دست
.گذاشت اخلاص
درباره كه كنيم الحاق بايد فوق مطلب به نيز را موضوع اين
ميان در پيچيدگيهايش و راز و رمز درك و آن حقيقت و زمان
دادن به كه است فيلسوفي تنها ميرداماد مسلمان ، متفكرين
دقيقي مطالب خود فلسفي آثار در زمان از كليدي تعاريف
بسنده صرف فلسفي مباحث به ديگران و است كرده ارائه
بار كه واژگاني و مفاهيم استخراج مورد در و كردهاند
توجهي قابل تحقيقات ميشود ، عموما استدراك آنها از زمان
هيدگر مارتين نيز ، غربي متفكران بين در.نميخورد چشم به
و هستي" عنوان تحت كتابي مستقلا كه است كساني جمله از
ميتوان را فايدهاي پر مباحث كه است كرده تاليف "زمان
جديد ، و قديم متفكران وي ، بر افزون نمود ، استخراج آن از
سخنهاي باب اين در همواره دوران ، اين تا ارسطو زمان از
اما.باشد انديشه براي مبنايي ميتواند كه گفتهاند نغز
معناي يك كه "عصر" به قسم رابا موضوع اهميت كريم ، قرآن
زمان و وقت از لحظاتي به قسم حال عين در و است زمان آن
وقت ، قيمت و قدر درباره بسياري احاديث و گفته باز
دست از كه زماني.است آمده باب اين در (ع)علي از بهويژه
.است ماندگار آن نوستالژي ولي اجتنابناپذير ، آن رفتن
:پانوشتها
مردم بين در است اصطلاحي "پرقضا نمازي و چركين دستي" -1
مافات نكردن جبران و گذشته در كردن گناه از گيلان ، شرق
پولاد معراج عصر عارفان و شاعران از -2
(ص)اكرم پيامبر از روايت -3
و مكيه فتوحات چون آثاري به بنگريد اطلاع مزيد براي -4
محيالدين اكبر شيخ از الحكم فصوص ارزشمند كتاب همچنين
قرآني ازآيه كه) امثال تجدد به عربي ابن نظر اين عربي ،
اسقاط با عربي ابن نظر اين بعدها و بوده معروف (است ملهم
راه نيز مالبرانش نيكلاي انديشههاي و آراء در اضافاتي و
.يافت
آستانه ربيعي مسعود
|