خرداد دوم ملي جنبش تا مشروطه ;اصلاحات
ملي كتابخانه رئيس بجنوردي كاظم محمد باسيد گو و گفت
:اشاره
و بروز اسلامچگونه دين متن در مفهوم اين چيست؟ اصلاحات
زماني چه از ايران در اصلاحات تاريخ يابد؟ مي تجلي
حاضر زمان در اصلاحات آيا يابد؟ ايمي ويژه برجستگي
انتخابات عرصه به خاتمي مجدد ورود ضرورت است؟ پذير برگشت
سيد با كه است سوالاتي اينها...و چيست؟ جمهوري رياست
.ايم گذاشته ميان در ملي كتابخانه رئيس بجنوردي كاظم محمد
.گذرد مي نظرتان از گو و گفت اين
اصلاحگرايي تاريخچه و ازمفهوم اي خلاصه ابتدا لطفا*
.كنيد بيان
شود ، نگريسته دقت به اگر اصلاحگرايي و اصلاح مفهوم -
مثلا.برميخيزد مجيد قرآن از آن ، اجتماعي بعد در بويژه
واخلفني":ميفرمايد هارون به موسي حضرت قول از كه آنجا
بعثت درباره كه آنجا يا (اعراف/142)"واصلح قومي في
منهم رسولا فيالاميين بعث هوالذي":ميفرمايد انبياء
وان والحكمه الكتاب يعلمهم و يزكيهم و آياته يتلواعليهم
جامعه اصلاح مرادش (جمعه /2)"مبين ضلال لفي قبل من كانوا
قرآن از نمونهها اين از.است فرهنگي و اجتماعي بعد در
(ص)اكرم رسول شخص و ديني بزرگ پيشوايان سخنان و مجيد
پديده يك خود اسلام ظهور واقع دركرد نقل ميتوان بسيار
در بشري جامعه وبيگماناصلاح بود اصلاحگرايانه نهضت و
.ميداد تشكيل را (ص)پيامبر رسالت اساس و اصل ابعادش ، همه
حدود تنها آن امروزي مفهوم به اصلاحطلبي كه است درست
يافته ، بارز بس جلوهاي اسلام دنياي در كه است قرن دو
اصلاحگرايانه حركتهاي كه نيست اينمعني به ولي
قرن يك در كه اصلاحطلباني از بسياري.است تازه حركتهايي
ادامه را خود صراحت به شدند ، پيدا اسلام جهان در اخير
در.دانستهاند پيشين اصلاحگرايان آراء و افكار دهنده
ديني برجسته علماي اهداف مهمترين از يكي گفت بايد حقيقت
با مبارزه سوي ، اين به اسلام اوايل از بزرگ متفكران و
تاويلهاي و تفسيرها و مابانه جاهلي عصبيتهاي و جهل
جامعه در ناروا بدعتهاي و دين از بيگانه و بيپايه
قضيهنگريسته به ديدگاه اين از اگراست بوده اسلامي
حديث و كتابتسيره آغاز از فرهنگي حركتهاي بيشتر شود ،
فرقههاي ظهور از ترجمه ، نهضت عصر و بيتالحكمه تاسيس تا
علمي تاشكوفايي انديشههايفلسفي بروز و كلامي عقلگراي
و فرهنگي اصلاحات نوعي جلوهگاههاي همه قمري ، چهارم سده
كه كلامي و مذاهبفقهي تنوع سده ، همين در.اند فكري
وارد داشتند ديني فكر اصلاح داعيه خود آنها همه پيشوايان
نوعي به كثرت ، رغم به نحل و ملل اصحاب و شد نويني مرحله
اين و شدند متمايل فرقهاي نزاعهاي از رهايي و همزيستي
جمعيتي دوره اين درگرديد فكري شكوفايي موجبات از خود
در اماممحمدغزالي چون عالماني سپس و الصفا ، اخوان چون
.برخاستند اصلاحگرايانه و نظري كوششهاي به احياءالعلوم
شيعه پيشوايان عمده مشغولي دل جامعه اصلاح عملي ، بعد در
و نادرست عقايد با مقابله در شيعي نهضتهاي بيشتر و
(ع)حسين امام قيام زمينه اين در و بود ناهنجار عصبيتهاي
متحمل بسيار رنجهاي آن پس از كه بنيهاشم ، مطالبات و
عقيدتي و ديني و فرهنگي اصلاحگرايي ميدان در بايد شدند ،
و عباسي خلفاي از بعضي تلاش بعدحكومتي در.گردد تفسير
واجتماعي فرهنگي اصلاحات و تحولات ايجاد براي فاطمي
سازمان اصلاح و اداري ، و علمي نهادهاي تاسيس همچون
غازان چون كساني كوششهاي و ;قوانين تدوين و دولت اجرايي
و اداري و اجتماعي وسيع اصلاحات به دست كه مغول ايلخان
از پس هم عثماني تركان.است مطالعه قابل زد اقتصادي
اعمال داشتند ، قدرتمند و مستبدانه حكومت كه دراز روزگاري
و دانستند ضروري خويش ، بقاي براي لااقل را ، وسيع اصلاحات
نيز ايران در.آوردند پديد را اصلاحات به موسوم دورهاي
يك ايجاد و اداري و سياسي جهات برخي در صفويان كوششهاي
نادرشاه سپس و قانوني شده تعريف نهادهاي با متمركز دولت
مطالعه قابل ديگر جهتي در ديني نزاعهاي خواباندن فرو در
.است
يافت نيز ديگري صورت اصلاحگرايي اخير قرن دو يكي در اما
توانائيها دامنه به توجه و انسان شان به بيشتر توجه آن و
آن از.بود خود معنوي و مادي حيات ساحت در او اختيارات و
كه اروپايي دول نظامي و سياسي سلطه و اروپا ترقيات سوي
خفته وجدان داشت ، پي در نيز را نوين افكار امواج هجوم
جهت اين از.كرد بيدار ديرين مجد تجديد براي را مسلمانان
بودند معتقد اخير قرن در اصلاحطلبان از بسياري كه است
اصلاحات به نوين ، ابزار و علم به تمسك به بايد كه
امت اصلاح راه يگانه و پرداخت فرهنگي و سياسي و اجتماعي
در عميق تحولات ايجاد شده او عارض كه رخوتي و بيخودي از
.است آنها نقش و فرهنگ و دين و جامعه مفهوم از مردم تلقي
چون كساني اخير سدههاي همين در كه كرد اشاره بايد البته
كه بودند نيز دوم هزاره مجدد به مشهور سرهندي احمد شيخ
بدعتها و خرافات از دين پيراستن در تنها را اصلاحات
اين تطبيق و ايمان و دينداري مفهوم تبيين در و ميديدند
كه است آشكار ولي بودند سختگير بسيار مصاديقش بر مفهوم
و نياورد پديد نويني و جذاب فكر هيچ آنها تلاشهاي
اصلي بنياد بگذريم ، كه اندك موارد اين از.نيافت طرفداري
عمدتا اخير ، سده دو در اصلاحطلبانه افكار و جنبشها
و عقايد از خردمندانه تحليلي و تفسير آنكه بر بود مقصور
و اجتماعي و سياسي نوين انديشههاي با و دهند دست به سنن
تعاليم جان و حقيقت حال عين در و گردند همگام فرهنگي
از بسياري چه.كنند تبيين قوت به دوباره را اسلامي
سبب به را اسلامي جامعه ديني ، احياگران و اصلاحطلبان
و انبوه قرون طي در كه بيبنيادي عقايد و اخلاقي انحطاط
و يافته مابعدالطبيعي ارزشهاي بعضا و شده انبوهتر
قداست نوعي آنها به فرقهاي و شخصي تاويلهاي و تفسيرها
منشا كه بودند آن بر و ميدانستند اصلاح محتاج بخشيده
مسلماناني در بلكه اسلام در نه بيماري و فساد و ضعف اين
در صرفا را دين حال عين در و دارند سررشته كه است
سخن ، ديگر به و ميكنند تفسير خويش شخصي پندارهاي چارچوب
و گشته جدا فرهنگي سرنوشتساز حركتهاي روند از
سيد چون كسانيميكنند ترويج را ساله هزاران انديشههاي
.جملهاند اين از عبده محمد شيخ و اسدآبادي جمالالدين
بسيار سخن بزرگ اصلاحطلبان و اصلاحطلبي تاريخ درباره
.نيست آنها طرح جاي اينجا كه گفت ميتوان
روند شما عقيده به آيا رسيد ، اينجا به سخن كه حال *
شده راكد يا يافته تندتر آهنگي اسلام جهان در اصلاحگرايي
است؟
متفكر مسلمانان.نيست كار در ركودي ابدا نظري طور به -
طرق به جامعه اصلاح انديشه در شرايطي هر در و جا همه در
و قيام آيا اخير دهه چند همين در.هستند و بوده مختلف
افكار زدودن و جامعه اصلاح براي جز خميني ، امام نهضت
ديني امور رشتهدار سر كه كساني از برخي آيا بود؟ منجمد
و اجتماعي بعد در امام اصلاحطلبانه افكار با بودند
مرحوم كوششهاي آيا نكردند؟ مقابله ديني حتي و سياسي
ايجاد براي روحانيان و علما ديگر از چند تني و مطهري
جز علميه ، حوزه سازمان در حتي فرهنگي ، و اجتماعي تحولات
تمايل و نظريه گفت بايد واقع در بود؟ اصلاحطلبانه حركتي
يكي.دارد جلو به روي همواره بشري انديشه در اصلاحات به
تاريخي ، تجربه بر بنا و من عقيده به اصلاحگرايي خصائص از
مفهوم كه كساني يعني است ، عقب به بازگشت امكان عدم
معتقد آن حقانيت به واقعا و كرده درك را اصلاحات حقيقي
.بگذارند عقب به پاي كه است محال بلكه و بعيد شدهاند ،
اصلاحات نتايج و فوايد با مردم وقتي نيز جامعه بعد در
كه مطالباتي از است محال كردند ، لمس را آنها و شدند آشنا
گرچه.بردارند دست آمده وجود آنها آندرنهاد تبع به
از موقت طور به مخالفين فشار و خشونت براثر است ممكن
فقط ولي مانند ، باز مطالبات آن تحقق براي عملي كوششهاي
برجسته و عمده بسيار ما كنوني وضع در آنچه.موقت طور به
و كشور داخل در كه است خاتمي آقاي اصلاحگرايانه نقش است
بخشيده تازه جان را اصلاحگرايانه حركت بينالمللي سطح در
ارائه زيبا چهرهاي با را نويني اسلامي حكومت و اسلام و
.است يافته زيادي طرفداران اسلامي كشورهاي در و داده
حركت ادامه مساله ميرسد نظر به مهم بسيار اكنون آنچه
آن توقف يا شكست واقع در.است خاتمي آقاي اصلاحطلبانه
.است ديني حكومت شكست مثابه به
در ايشان ونامزدي خاتمي حضورآقاي ادامه ضرورت *
.كنيد مي ارزيابي مبنا همين بر هم را آينده انتخابات
دستاوردهاي و اصلاح انديشه امروز.است چنين بيترديد -
وجود عقب به بازگشت امكان كه رسيده جايي به سال چهار اين
اصلاحات ، روند با مقابله و عملي مخالفت گفت بايد و ندارد
.ميكند تشديد ايران جامعه در را اصلاحگرايانه حركتهاي
بهترين كه گردد مراجعه تاريخ به زمينه اين در است خوب
استبداد دستگاه شديد مقابله.است بشري تجربيات مخزن
نهضت كردن خاموش براي كه كشتارهايي و مشروطه با قاجار
در را مردم آوردند ، عمل به خواهان مشروطه اصلاحطلبانه
خويش حق بر تحققمطالبات براي كوشش و خواستها بيان
زيرا بود ، چنين نيز ما روزگار همين در.كرد استوارتر
و ترقيخواهانه افكار با پهلوي حكومت مقابله
حكومت آن از پيش از بيش را مردم واقعي ، اصلاحگرايانه
در اصلاح و تحول ايجاد براي خويش عزم در و گردانيد متنفر
بهطور هنگامي اسلامي ، انقلاب.كرد راسختر انقلاب لباس
كه ميگردد خويش راستين بستر وارد واقعي و عملي
كنار در و كنند تقويت را اصلاحات انديشه آن زمامداران
براي سازنده حركتي به اصلاحگرايان و احياگران و متفكران
در كه گونهاي به زمينهها ، همه در عميق تحولات ايجاد
افكار با همپا را مسلمان جامعه ديني ، باورهاي تقويت عين
حق و ببرند پيش نوين حكومتي وروشهاي علوم و انديشهها و
و سياسي و اجتماعي حيات در كامل دخالت در مردم طبيعي
اكنون مردم.بشناسند رسميت به را خويش فرهنگي و اقتصادي
شدهاند آشنا خويش حقوق و خود تواناييهاي به زيادي حد تا
از جدا جامعه امروز دنياي در كه كردهاند باور و
انديشه اين از مهمي بخشفناست به محكوم مردمسالاري
و است اصلاحات نظريهپردازان و خاتمي كوششهاي مرهون
وظيفه حتي و است ضروري حركت اين پرچمدار عنوان به خاتمي
اين از مهمي بخش يا همه تحقق براي كه اوست ملي و ديني
هيچ در اصلاحگرايي.كند پايداري و بماند صحنه در انديشه ،
.است بازنيافته را خود مسير راحتي ، و سادگي به جهان جاي
مجلس اخير انتخابات در عالي جناب اينكه به توجه با *
بوديد تهران انتخابيه حوزه اجرايي هيات عضو اسلامي شوراي
.نماييد نظر اعلام آن سلامت ميزان و اداره نحوه راجعبه
چهرههاي انتخاب براي مردم چشمگير شركت و انتخابات اين -
خواست كه داد نشان خاتمي انديشههاي طرفدار و اصلاحطلب
هيچ از و دوانده ريشه مردم دل و جان در ايران در اصلاحات
ابزار ايجاد براي تلاش و خواست اين دادن نشان براي فرصتي
عقيده به انتخابات اين.نميگذرند آن تحقق زمينههاي و
جمهوري ، رياست انتخابات از پس و اسلامي انقلاب از پس من
و بزرگترين مردم استقبال لحاظ از چه و سلامت لحاظ از چه
خود بزرگ قطعنامه ملت كه ميگردد محسوب ملي مجمع مهمترين
انتخابات.كرد صادر آن در را اصلاحات از طرفداري يعني
جلوهگاه به خاتمي آقاي حضور با نيز جمهوري رياست آينده
تبديل مردم اصلاحطلبي و آرمانخواهي از ديگري بزرگ
نامزد خاتمي آقاي كه صورتي در ميكنم فكر و شد خواهد
.باشد قبل دوره از بيش حتي مردم حضور شوند
شوراي مجلس اخير دوره انتخابات اجرايي شيوه مديريتو *
ميكنيد؟ ارزيابي چگونه را اسلامي
از تهران ، انتخابيه حوزه اجرايي هيات عضو عنوان به من -
.بودم تهران حوزههاي انتخابات مراحل كليه جريان در نزديك
به من.است اجرايي هيات با نيز مسئوليت همه قانون طبق
سازمان را انتخابات چنان تاجزاده آقاي كه ميگويم جرات
بود ، بينظير ايران در گفت نتوان اگر كه كرد اداره و داد
مديريت اين ميگفتم وقت همان من.بود كمنظير بيگمان
سلامت در تاجزاده آقاي وجود و است تقدير شايسته
كه اواخر اين اما.داشت را عمده نقش انتخابات بيمانند
محاكمه انتخابات مورد در و خواندند دادگاه به را او
مديران بايد كي تا نميدانم.شد حيرتم موجب سخت كردند ،
ساله چهار اين در كه صورتهايي به را خود تواناي و لايق
!بدهيم دست از بوديم شاهد
|