بحران و رسانهها
چين در رسانهها فعاليت محدوديت
بحران و رسانهها
باره در ارتباطات انتقادي ازديدگاه برداشتهايي
رسانهها در بحرانسازي
;اشاره
تنها نه كه است موضوعي بحرانها ، و رسانهها ميان رابطه
ارتباطات علوم پژوهشگران و نظريهپردازان توجه مورد
ساير براي بلكه است ، (سياسي ارتباطات بهويژه) همگاني
حائز نيز اجتماعي - سياسي علوم پژوهشگران و متخصصان
برخورد ابتدايي مفاهيم ما مقاله اين در است ، اهميت
تا دادهايم قرار توجه مورد را بحرانها و رسانهها
خارجي و داخلي رسانههاي كاركرد و نقش درك براي بتوانيم
و تحليلي عزيمتي نقطه اجتماعي - سياسي بحرانهاي در
.بيابيم انتقادي
مربوط مباحث در جستارگشايي قصد چيز هر از بيش مقاله اين
.دارد را بحران در رسانه مداخله به
ميكنند؟ خلق را بحرانها رسانهها آيا
مدرن پست منتقدان از بسياري كه است نكتهاي اين
خود بحران مفهومكردهاند نظر اظهار آن درباره ارتباطات
به بحران زيرا ميشود ، گسستمترادف مفهوم با خود به
قدرت رفتن ميان از زمان در كه تعارضهايي يعني عام معناي
رخ حاكميت يا ارزش يك قدرت پديداري و حاكميت يا ارزش يك
.مينماياند
بحران خلق در هژموني مفهوم بر تاكيد با آنتونيوگرامشي
يا هژموني بحران جامعه ، در اصلي بحران كه است معتقد
.است سلطه
طبقه هژموني در بحران جوامع ، در تعارضها محتواي..."
خود رسالتهاي انجام در آن ناتواني از يا كه است حاكم
را مردم تودههاي همراهي سركوب و زور با كه ميشود ناشي
به... مردم سترگ تودههاي كه آن يا... است آورده پديد
فعاليت به و آمده بيرون سياسي انفعال حالت از ناگهان
اين تداوم كه ميكشند پيش را خواستههايي و ميپردازند
(گرامشي 1930)".ميشود منتهي "انقلاب" به مطالبات
طبقاتي - سياسي آنكه از پيش را بحران اين ريشه گرامشي
انبوه" ;كه زيرا مييابد ، ايدئولوژيك ببيند اجتماعي يا
آن به ديگر و برداشته دست خود سنتي ايدئولوژيهاي از خلق
".ندارند ايمان داشتند ، اعتقاد اين از پيش كه چه
دارند؟ نقشي چه ميان اين در رسانهها ببينيم اما
اجتماعي نظم در ذهني يا واقعي اختلال را بحران اگر
رابطه از تعريف هرگونه بدانيم ، (داژنه 1992 و رابوي)
.مييابد ايدئولوژيك - سياسي ابعادي نيز جامعه و بحران
به لازم رسانهها بنيان براي اگرچه جامعه ثبات و ايستايي
خوشايند چندان آنها ، حيات تداوم براي اما ميرسد نظر
نقش براي خود رسانهها كه است پارادوكسي اين و نيستند
عنوان به رسانهها زيرا.برگزيدهاند خود اجتماعي
در (وكالاگونه) شده بستهبندي اطلاعات دانش عرضهكنندگان
به آنها عليه تهديدي عادي وضعيت و ميكنند رشد بحران
پي در رسانهها كنيم فرض كه است بديهي پس.ميآيد حساب
نوع دو تمايز ميان ، اين در.باشند آن خلق و بحران ايجاد
برابر در آنها ايدئولوژيك - سياسي جهتگيريهاي در رسانه
.است الزامي بحران خلق
اجتماعي متغيرهاي و غالبنيروها جريان رسانههاي در
شدهپنهان بازنمايي بحران پوشش هنگام در بحران در درگير
و طبقات دقيقا نيروها ، اين زيرا ميشود ، داشته نگه
تغييرات ايجاد در آنها اصلي نقش نبايد كه هستند گروههايي
.گردد هويدا اجتماعي تحولات و
نقش بر آلترناتيو ، و مستقل رسانههاي در ديگر سوي از
تاكيد آنها پيشروي و بالندگي بر تاكيد براي نيروها ، همين
.ميشود
آستانه در كه جنجالي مقالهاي در (1983) ليدبور
به را مدرن جامعه شد ، منتشر فرانسه مه 1968 ماه رخدادهاي
نمايش يك به اجتماعي زندگي آن در كه كرد توصيف جامعهاي
خود عقيده بر نيز اخيرا دبور است ، شده بدل خيرهكننده
اين بيوقفه تداوم كه است كرده تاكيد و است فشرده پاي
دهههاي در همچنان غالب ، جريان رسانههاي سوي از نمايش
.است داشته وجود عيني واقعيت عنوان به هم اخير
پوشش ميكنند؟ منعكس را بحرانهايي چه رسانهها اين اما
چگونگي از عيني نمونهاي فارس خليج جنگ رسانهاي
چنان آن و است غالب جريان رسانههاي توسط بحران بازنمايي
(آن وانموده يا و) شده نمايان بحران ماهيت و واقعيت ميان
با يكسره بودريار چون منتقداني كه شد پديدار تعارضي
اعلام "است نداده رخ خليجفارس جنگ" اصلا آنكه اعلام
تلويزيونها صفحه پهنه در همه از پيش جنگ اين كه كردهاند
.است داده رخ (CNN چون شبكههايي طريق از)
از نوعي را بحران اين پوشش سياسي ارتباطات صاحبنظران
و ماهيتمتغيرها زيرا كردند ، ارزيابي رساني ناپيام
مربوط اطلاعات حجم چنين عليرغم رسانهاي متن اصلي عوامل
پخش و بغداد موشكباران صحنههاي زنده پخش شامل) جنگ به
روي در مستقر دوربينهاي طريق از بمباران صحنههاي زنده
معلوم بودند ، شده داشته نگه پنهان (جنگي هواپيماهاي بدنه
چيز همه چيست؟ آن دليل و چيست بمبارانها از هدف كه نبود
.بود يافته تقليل اسپاگتي وسترن فيلم يا شو يك حد در
سلطهجو ، ابررسانههاي در آن بازنمايي و فارس خليج جنگ
و ارتباطات به مربوط مباحث در اساسي بازنگري به ديگر بار
اطلاعات انبوه ، جنگ اين در.شد منجر رسانهاي اقتدار
ميكرد تاييد را نظريه اين و شد مخاطب بياطلاعي به منجر
افزايش به خود خودي به اطلاعرساني كانالهاي انبوه كه
مهارت يا دانش و آگاهيها كسب اولي بهطريق و اطلاعات
گونه همان يا.نميانجامد مخاطبان در برجستهاي اختصاصي
در كه ميكرند خيال بينندگان":است گفته (1991) رامون كه
واقع در اما "هستند جنگ رويدادهاي از يافتن اطلاع حال
آن به كمتر ابررسانهها كه بود جنگ ماهيت خود اين
به آن از التوسر كه است وضعيتي همان اين و پرداختند
واقعي شرايط و افراد بين ذهني رابطه از نمودي" عنوان
.است كرده ياد (التوسر 1971) "زندگيشان
ساير در چه و فارس خليج جنگ بحران در چه ديگر سوي از
كه است ابزاري ديگرسازي ، و بيگانهسازي بحرانها ،
ايجاد و اوضاع بر خود سلطه حفظ براي اقتدارطلب رسانههاي
.ميگيرند بهره آن از مختلف جبههبنديهاي
غيرخوديها ، /خوديها ميان مستمر مرزبندي و دائمي تقسيم
اقتدارطلب رسانهاي جريانهاي توسط كه دشمنان/دوستان
و بينالمللي و داخلي تنشهاي تشديد سبب ميشود پديدار
برخي ترتيب اين به.ميشود بحران ايجاد نتيجه در
مولفههاي ميان كه معتقدند ارتباطات ازمنتقدان
حاكميت و سابق شوروي توتاليتر حاكميت اقتداررسانهاي
كمي اختلافات اساسا آمريكا متاخر سرمايهداري نظام
براي رسانهها از نظام هردو زيرا.(كلنر 1991) است مشهود
موقعيتهاي دادن جلوه بحراني طريق از ;موجود نظم حفظ
دادن جلوه غيربحراني طريق از درمقابل و غيربحراني
.ميگيرند بهره بحراني ، موقعيتهاي
واقع در و واقعيتها كردن نمايشي با سلطهجو رسانههاي
به آنها تبديل و آنها در واقعيت جلوههاي مسخ
رويكردي (ميگويد بودريا كه آنچنان) "وانمودهها"
به مخاطبان نتيجه در كه ميدهند اشاعه را پوزيويتيستي
انفعال به نقش ايفاي جاي به و مصرف به تفكر جاي
به محيط ، اجتماعي واقعيتهاي تغيير جاي به و ميپردازند
بدل آن فرهنگي كالاهاي و محصولات مشتري و ايزوله مخاطب
درباره (1988) جيمسن كه است ديدگاهي همان اين و ميشوند
و اخبار برجستهسازي در رسانهها نقش و "مشتري جامعه"
روابط تا گرفته مدونا ازدواجهاي از) مبتذل رويدادهاي
مباحث دادن جلوه كماهميت و (... و كلينتون بيل نامشروع
.دارد بنيادين ، و مهم موضوعات و
آنكه يعني است ، پرداخته بحث ديگر وجه به اما كين ، جان
بهره بحران كنترل براي رسانهها از حكومتهاچگونه
اعمال براي روش پنج از حكومتها وي اعتقاد به ميگيرند ،
:ميگيرند بهره جامعه و رسانهها بر قدرت
يا و پنهان و آشكار فشارهاي اعمال:اضطراري اختيارات - 1
براي ، روشي بحران بروز بهانه به اضطراري وضعيت اعلام
طريق از يا دولت ترتيب اين به رسانههاست ، كردن مرعوب
ايجاد به انتشار از پس يا و انتشار از پيش محدوديت اعمال
رسانهها كنترل براي دروازهسازيهايي و فيلترها
.ميپردازد
به دائما حكومت ، روش اين در:اطلاعات طبقهبندي - 2
تا كه اطلاعاتي كردن تلقي محرمانه و اطلاعات طبقهبندي
و ميپردازد بود مجاز عموم براي آن به دسترسي آن از پيش
منابع يافتن و فعاليت ادامه براي رسانهها ترتيب اين به
.ميشوند روبهرو بسياري مشكلات با اطلاعاتي
سياست ، از نيمي كه ميگويند سياستمداران:فريبكاري - 3
.است مردم به باوراندن براي ايماژهايي خلق و تصويرسازي
حكومت توسط واقعيتزدايي روشهاي ترتيبگاهي اين به
و رسمي مقامات گفتارهاي طريق از گستردهاي بهطرز
.ميرود كار به رسانهها توجيه براي مطبوعاتي مصاحبههاي
كارزارهاي حكومتهادر روش اين در:دولتي تبليغات - 4
افكار و آرا جلب به نياز كه زماني در بهويژه سياسي
از دقيق ، رسانهاي سياست يك از پيروي با دارند ، عمومي
بهره تودهوار همسانسازي و سياسي اقناع براي رسانهها
.ميگيرند
پيامها و تفاسير اطلاعات ، روش اين در:جناحگرايي - 5
جناح يك ديدگاههاي كه ميشود منتشر گونهاي به تنها
بيشتري توفيق رقيب جناح برابر در و كند منعكس را سياسي
نفوذ از كاستن يا حذف طريق از مردم ساختن اقناع در
نقش به آنچه قرار اين از.نمايد كسب رقيب ، رسانههاي
ميدهد ، اهميت آن كنترل يا و بحران ايجاد در رسانهها
است ، ايدئولوژيك - سياسي نظام در آن كاركرد چگونگي
سطحي و مصنوعي بحرانهاي خلق به سلطهجو رسانههاي
به رسانهاي اقتدار سازوكارهاي طريق از و ميپردازند
كه درحالي.ميشوند گمارده ريشهاي بحرانهاي كنترل
و گروهها آراي بيانگر ميتوانند كه جايگزين رسانههاي
صحنه به آنها بيشتر هرچه ورود براي شده ايزوله طبقات
و چامسكي نوام كه همانگونه باشند ، اجتماعي زندگي
بنيادين بحرانهاي ماهيت ميتوانند ميگويند همفكرانش
چالشي اين و.كنند افشا را مدرن سالار كلان نظامهاي
هزاره سرآغاز در بحرانها و رسانهها برابر در ريشهاي
...است فرااطلاعاتي عصر و جديد
"حبيبينيا اميد"
چين در رسانهها فعاليت محدوديت
چين در همگاني رسانههاي فعاليت نحوه درباره بحث
محدوديتهاي آن محور و مباحث مهمترين از يكي همواره
.بودهاست رسانهها اين روي پيش شديد
كنترل اگر كه است آمده پيش بحث اين اكنون
از كشور اين در همگاني رسانههاي بر دولت انحصاري
آمد؟ خواهد پيش وضعي چه برود ، بين
چين رسانههاي شدهكه شنيده ميان اين در
متفاوت عملكردهاي آنها بگويند ، سخن يكصدا نميتوانند
.شود حفظ همچنان بايد منافعشان و دارند
كنترل اين حاضر حال در كه است اين واقعيت اما
ارگان "مردم" روزنامه چون رسانههايي بر انحصاري
خبرگزاري و مركزي تلويزيون چين ، كمونيست حزب
.دارد ادامه شينهوا
برخي ادغام با كه كرد فراموش نبايد البته
يك در چين در محلي رسانههاي تشكيل و روزنامهها
محسوستر اندازهاي تا رسانهاي آزادي گذشته ، دهه
.شدهاست
هنگكنگ ، چاپ "پست چاينامورنينگ ساوت" روزنامه نوشته به
در "دونگ گوانگ" استان در روزنامهها مثال براي
درباره مطالبي و ميكنند عمل آزادتر غالبا چين جنوب
بايد و ميرسانند چاپ به چين در جنايت و جرم و فساد
.هستند كشور اين در نشريات آزادترين كه گفت
هنگ به استان اين كه است آن امر اين علت يك
و كنگي هنگ رسانههاي نتيجه در و است نزديك كنگ
.تاثيرگذارند آن بر منطقه اين چاپ روزنامههاي
استان اين در"دونگديلي وانگ" روزنامه گرچه
روزنامههاي ميان در را تبليغاتي درآمدهاي بيشترين
بيشترين كه گفت بايد اما است ، داشته چين در ديگر
بالغ چين در تبليغاتي و منابعاطلاعاتي زمينه در رشد
بوده كابلي تلويزيون به مربوط گذشته دهه يك بر
.است
اداره رساني اطلاع شبكه مركز مدير "نينگ شيائو چن"
مارس ماه در:ميگويد چين تلويزيون و فيلم راديو ،
استاني ، 2000 كابلي شبكه از 3000 بيش چين گذشته ،
داشته شركتي شبكه و 1000 بخش سطح در كابلي شبكه
.است
گستردهتر شهري اطلاعرساني شبكه گزارش ، اين بنابه
تلويزيون به خانوار ميليون از 90 بيش اكنون و شده
خواهد تلاش آينده سال پنج تا كه دارند دسترسي كابلي
.برسد خانوار ميليون به 120 رقم اين شد
كه است شبكه چندينهزار داراي پكن حال ، اين با
براي برنامهها پخش براي ميتوانند آنها از كدام هر
دارند ، دسترسي شبكهها اين به كه خانوارهايي
خانوادهها كه دهند نمايش را برنامههايي و اقدامكنند
.هستند آنها ديدن خواهان
به مردم دونگ گوانگ استان در و چين جنوب در
دارند دسترسي شبكههايماهوارهاي و هنگكنگ تلويزيون
چيني زبانهاي به برنامههايي آنها از بسياري كه
.ميكنند پخش
تلويزيون و راديو فيلم ، اداره اكنون سبب همين به
از واحد ملي شبكه يك تا است تلاش در چين دولت
بسيار كار اين اما كند ، ايجاد مختلف شبكههاي اتحاد
.مينمايد مشكل
بسياري كه است آن كار اين دشواري دلايل از يكي
بر خود كنترل خواهان محلي شبكههاي و رسانهها از
اينكه ، ديگر نكته و هستند برنامههايشان و عملكرد
سطوح در ارتباطات و برنامهريزي ادارات بين كشمكش
.است شديد بسيار كابلي شبكههاي كنترل سر بر استاني
رساني اطلاع شبكههاي و رسانهها علاوه به
شوند خارج تكصدايي از كه هستند آن خواهان بهتدريج
و كنند پخش را خود برنامههاي كه يابند امكان و
.برسانند مخاطبانشان گوش به را خود صداي
بيانگر كه دارد وجود مختلفي نمونههاي ميان اين در
مجله انتشار آن و رسانههاست در تكصدايي با مخالفت
چين در مالي و تجاري مسايل به كه است "جينگ چاي"
.ميپردازد
|