تهران ترافيك ديگر مشكل پيادگان ، سيلاب
زيبا روستاي اين به را آرامش اول سخن
بازگردانيم
به درآمد وكم بيبضاعت اقشار
دارند نياز رايگان بيمارستانهاي
به نگاهي ملي اسناد روز انگيزه به
ملي اسناد سازمان كاركنان مشكلات و نيازها
تهران ترافيك ديگر مشكل پيادگان ، سيلاب
خبر پياده حال از سواره آدم:ميگويد كه است المثلي ضرب
پياده كه است صادق هم آن عكس تهران شهر در البته.ندارد
ظاهرايكي ها پياده مشكل.ندارند خبر سوارهها دل از ها
در.ميرسد نظر به شهري ترافيك در نشدني حل مشكلات از
پيادهاي عابر پلهاي و گذرگاهها بزرگ ، شهرهاي مختلف نقاط
حال در پيادهها و استفادهمانده بدون ميبينيمكه را
.هستند گذرگاهها همين كنار و پلها همين زير از گذر
پيادهها كه شهرميشناسيم سطح در را تقاطعهايبسياري
نيمههاي اتوبوستا به شدن سوار يا تاكسي يافتن براي
را خيابان از باريكي مسير تنها و ميآيند پيش به خيابان
در.اتومبيلهاميگذارند يعني آن اصلي صاحبان اختيار در
را پيادهاي افراد خيابانها يا ميادين از بسياري
شلوغي از برايفرار يا تنوع براي ميبينيمكه
طول در پيادهرو مسير بودن مسدود علت به يا پيادهروها
براي پيادهها كه ديدهايم بسيار چه و درحركتند خيابان
از جلوگيري براي كه نردههايي از خيابان عرض از عبور
آنها از صعود با شده نصب معابر برخي در آنها عبور
.مياندازند خطر به بيشتر را خود نردهها ميان از ياخزيدن
چيست؟ چاره راه اما
مشكل اين چگونه آنها.است غربي كشورهاي اتومبيلساخته
يا هوشي ضريب در آنها و ما اختلاف آيا حلكردهاند؟ را
مثلا است ، ديگر جاي در اشكال يا است پذيري قانون قابليت
؟"اجرا" و"قوانين"
براي ميتواند كه درحالي اي پياده فرد ايران در:مساله
از آن زير كند ، از استفاده عابر پل از خيابان از عبور
است حركت در سوارهرو اتومبيليدر.ميگذرد خيابان عرض
يا ميكند پيدا عضو نقص پيادهميكند برخورد او با و
ديه و شود زنداني بايد خودرو رانندهسپارد مي جان
(تعزيرات) اسلامي مجازات قانون از ماده 714;بپردازد
يا بياحتياطي هرگاه":ميگويد مجلس مصوب 2/3/75
مهارت عدم يا دولتي نظامات رعايت عدم يا بيمبالاتي
شود غيرعمدي قتل به منتهي موتوري وسيله متصدي يا راننده
صورت در ديه پرداخت نيز و حبس سال سه تا ماه شش به مرتكب
مواد بنابر.ميشود محكوم دم اولياي ناحيه مطالبهاز
چنين از ناشي بدني وصدمه عضو ضعف و نقص تا 717 715
به كه آنچه.است ديه پرداخت و حبس مستوجب نيز تصادفي
چراي و محكوميتبيچون است ، مشهود قانون اين در وضوح
فرد بودن مقصر قانون در ولي است "موتوري وسيله متصدي"
حال.است نشده گرفته نظر اصلادر مرحوم يا مصدوم پياده
وارد ممنوعه محل در پيادهاي اگر غربي كشورهاي از يكي در
هزينه تنها نه كند برخورد او اتومبيليبه و شود خيابان
پياده فرد گردن به(ودفن لالكفن زبانم يا) بيمارستان
صدمات علت به ميتواند اتومبيل راننده بلكه است ، مجرم
تصادف از ناشي روحي ضربه نيز و خودش اتومبيل به وارده
و است؟ عادلانهتر قانون كدام حال.كند خسارت ادعاي
تضمين را شهروندان ميتواندحقوق قوانين اين از كداميك
حفظ براي پيادهها كه ميكنيم توصيه روز هر ما كند؟
غفلت علت به وقتي ولي.كنند عمل خودچگونه وجان سلامت
.ميكنيم تلقي مقصر را راننده ميدهد رخ حادثهاي آنها
معابر و پياده عابر پلهاي چرا گلهمنديمكه هميشه
جادلشان هر از پيادهها و است متروكه شده خطكشي
پيادهها كه است آن علت.ميكنند عبور خيابان از بخواهد
قانون چونميكنند امنيت احساس خيابان سطح تمام در
اتومبيلها كه ميشود باعث امر همين و پشتيبانآنهاست
وبايد كنند ناامني خياباناحساس سطح تمام ودر هميشه
در.دهند مسير تغيير عابرينپياده ميان از دائما
كه هستيم برنامههايي شاهد ويژه ايام و اعياد برنامههاي
و رانندگي علت به كه ميپردازند زندانياني معرفي به
ديه پرداخت براي مالي امكان وعدم پياده عابر به برخورد
مظلوم را آنها آنگاهچون و ميبرند سر به زندان در
جمع پول و ميسوزانيم آنهادل براي ميپنداريم ،
رخ همچنان مشابه حوادث كه حالي در.شوند آزاد تا ميكنيم
چرا نميدهيم؟ تغيير را غيرعادلانه قانون چرا.ميدهند
رانندگي و راهنمايي قوانين در را پياده جايگاهافراد
غيراز محلي در كه پيادهاي فرد نميكنيم؟ تعيين
ميگذارد رو سواره درون به پاي پياده عابر گذرگاههاي
نقليه ووسائل رانندگان سلامتي مسئول نيز و خود جان مسئول
فراتر را پاي خود شهروندي حق از كه اوست اين.آنهاست
اين از را او بايد يا قانون ومجريان قانون ميگذاردو
.كنند جريمه را او صورتانجام ، در كنندويا منع كار
چون جريمهكرد سوارهها راحتي به نميشود را پيادهها
فرد كه بهتر اين از جريمهاي چه ولي !ندارند پلاك شماره
آن از عبور براي و كند ناامني احساس سوارهرو در پياده
زيرگذرها و پلها و پياده عابر امن معابر از بايد تنها
عابر گذرگاههاي كمبود حتما ترتيب بدين.كند استفاده
خواهد فكري هم آن براي و داد خواهد نشان خودرا نيز پياده
.شد
راهنما آزاد
زيبا روستاي اين به را آرامش اول سخن
بازگردانيم
ما ميهن مناطق و شهرها از بعضي در قبيلهاي ، برخوردهاي
داشته همراه به جبرانناپذيري و سنگين زيانهاي هميشه
با و خشونتبار اوقات اغلب كه برخوردها اين.است
ادامه نسل چند تا گاهي ميباشد توام كمنظير بيرحميهاي
را بركت و مهرباني صلح ، سياه ، تومار اين و ميكند پيدا
.ميكارد عداوت و كينه بذر آن جاي به و ميبرد خود با
بروجرد شهرستان غربي شمال كيلومتري در 20 كفشگران روستاي
استعداد و حاصلخيز خاك خوش ، آبوهواي دارابودن با
دعواهاي درگير كه سالهاست ، متاسفانه پيشرفت براي كمنظير
نسل چشم به برخوردها اين دود و است قبيلهاي و فاميلي
و تحصيل ادامه براي كه ميرود روستا اين بالنده و جوان
.دارند خشونت از عاري و آرام محيطي به نياز پيشرفت
زندگي ميانجامد ، جرح و قتل به گاه كه خشونت تسلسل دور
را روستا اين در اقتصادي و اجتماعي فعاليتهاي و آرام
مسئولان ، جادارداست كرده ناآرامي و تلاطم دستخوش
بركندن براي هم ياري به وهمه ريشسفيدان معتمدان ،
زودتر چه هر تا ورزند تلاش عداوتها اين چركين ريشههاي
صلح شاهد كفشگران پربركت و آباد سرسبز ، زيبا ، روستاي در
سرگرم و خندان ، شاداب را كودكان و باشيم پيشرفت و صفا و
.ببينيم تحصيل
گودرزي حجتالله
به درآمد وكم بيبضاعت اقشار
نيازدارند رايگان بيمارستانهاي
و نداشته درآمدي و بوده بيكار ما كشور در افرادي اگر
داشته درمان يا و جراحي عمل به احتياج و نباشند نيز بيمه
شامل كه افراد قبيل اينكنند مراجعه بايد كجا به باشند
ميشوند ، ما محروم و فقير هموطنان از نفر ميليون ده چند
هزينه از اعم همه براي رايگان درماني خدمات خواستار
هزينه و جراحي عمل و راديولوژي و آزمايشگاه و پزشك ويزيت
و است گران خيلي دارو.ميباشند بيمارستاني تخت و بستري
در ارزان بايد كه نميشود يافت بازار در داروها بعضي
.گيرد قرار مردم اختيار
براي بايد.است گران فوقالعاده دندانپزشكي خدمات
بودجه از ميتوان و شود اساسي فكر درآمد كم مردم بهداشت
را لازم اعتبار تامين بزرگ مساله اين حل براي كشور عمومي
دربرگيرنده اسلامي انقلاب كشور اين در.نمود كسب
در است حيف.بود كمدرآمد اقشار حال رفاه براي پيامهايي
و بيمارستانها است اسلامي ممالك امالقراي كه كشوري
نداشته بيبضاعت مردم پذيرش براي رايگان درماني مراكز
.باشيم
.باشد مساله اين پاسخگوي درمان و بهداشت وزارت است ، اميد
كشور در اعم بهطور بيمه صنعت اگر كه است يادآوري شايان
ملت آحاد همه كه بهطوري شود ، پياده اصولي صورت به ما ،
خدمات پوشش تحت را بيبضاعت و كمدرآمد اقشار بخصوص
عدالت از بخشي كه گفت ميتوان بدهد ، قرار درماني رايگان
يا و است شده اجرا اسلامي انقلاب منشور در موعود اجتماعي
.است يافته را خود مصرف شكل نفتي ، بهترين درآمدهاي
بالغي كريم
به نگاهي ملي اسناد روز انگيزه به
ملي اسناد سازمان كاركنان
مشكلات و نيازها
در اگرچه ;است ملي اسناد روز ماه ارديبهشت هفدهم
.است مزين نام اين بر بيستوهشتم روز رسمي تقويمهاي
اين نويسنده هدف آن درباب بحث و تاريخ و تقويم باري ،
حرفهاي تا است بهانهاي روز اين فقط و نميباشد گفتار
.كند ديگر زمزمهاي رساتر صدايي با را ناشنيدهاش و گفته
اسلامي جامعه مسئولان از يكي به خطاب (ع)علي حضرت
زبانت جز پيامرساني مردم و تو بين نبايد":ميفرمايند
كه همانقدر اما."صورتت جز فاصلهاي و پرده هيچ و باشد
بين ;دارد وجود فاصله امروز تا (ع)علي روزگار از
و ديوار چندين نيز كارمندان و ملي اسناد سازمان مسئولان
را روزنامه گرديدهنويسنده ، سبب كه هست حايل و حريم
ميتوان" داردكه يقين اما.برگزيند مسئولش با درددل براي
گرامي مسئول خدمت سلام عرض با پس "برداشت ، را فاصلهها
:ملي اسناد سازمان
.ميكنم كار شما سازمان در كه هستم انساني
بيش افراد عملكرد بر آن تاثير و روان و روح سلامت درباره
چندان موضوع اين.شنيدهايم و خواندهايم بايد آنچه از
و صنعتي روانشناسي نام به رشتهاي كه است اهميت با
كه عصري در امابپردازد آن به تا آمده پديد سازماني
سمت به سرعت به كار ، روانشناسي اصول بهكارگيري با جهان
هنوز اسناد ، سازمان در ميتازد بازدهي افزايش و پيشرفت
.است گرفتهنشده كار به اصول اين
نشدن رعايت فردي ، شايستگيهاي و لياقتها به كمتوجهي
شغلي ، عدم آينده به اطمينان نداشتن اجتماعي ، عدالت
براي آشكار دلايلي همكاران ميان و كار محيط اعتماددر
و آرشيو كارمندان كه سازماني درهستند فوق ادعاي تاييد
ميتوانند كه هستند روبهرو اوراقي و اسناد با بايگاني
خدمات ;باشند چشمي حتي و ريوي پوستي ، بيماريهاي مولد
حتي و ندارد وجود آنها براي پزشكي معاينات و درماني
بردن بين از براي كه) "شيرخوراكي" بد كيفيت به اعتراض
بي (ميشود مصرف مسموميتزدايي و اسناد از حاصل ضايعات
از استفاده مانند رفاهي خدمات حتي و ميماند پاسخ
براي ديگر شهرهاي در مهمانسرا و رفاهي و ورزشي باشگاههاي
فكر به هيچكس ;ندارد وجود سازمان كار از خسته كارمندان
اين در پيگيريها تمام و نيست كارمندان مسكن مشكل حل
.است شده سپرده فراموشي دست به زمينه
در بايد كارمندان و ندارد وجود غذا صرف براي سرويس سلف
اربابرجوع آمدهاي رفتو با و خود آلوده كار اتاقهاي
.نمايند صرف را خود غذاي
براي كه تعاوني و ندارد وجود سازمان مخصوص تعاوني شركت
كه است دور آنقدر مسافت بعد لحاظ از شده تعيين آنها
.است استفاده بدون عملا
دارد وجود كارمندان براي كه تسهيلاتي اندك از شايد
آنهانيز كه باشد ذهاب ايابو سرويسهاي از استفاده
.هستند وترتيب بينظم اوقات برخي و نامناسب
در دست نميگنجد مقال اين در كه ديگر مواردي و فوق عوامل
و ارتباطات عصر در شما كارمند تا دادهاند يكديگر دست
توجه با مسلماباشد داشته ناآسودهاي احساس تكنولوژي
شغلي نيازهاي شناخت شايستهسالاري ، اصل به بيشتر
اين ميتوان آنها كار طبيعت و نوع به توجه با كاركنان
انگيزه ، از آكنده محيطي و ساخت رابرطرف مشكلات قبيل
.نمود فراهم را نشاط و فعاليت
"محفوظ نام"
.است شده اجتناب وي نام ذكر از نويسنده خواهش به
|