فرزندان و ناراضي شوهران ;شاغل زنان
طلبكار
جامعه هر انساني نيروي علمي ظرفيت و دانش :اشاره
و مادي منابع از بهينه بهرهبرداري در عامل مهمترين
.است جامعه آن اقتصادي و فرهنگي توسعه اساسا و معنوي
گام توسعه مسير دارددر قصد كه جامعهاي اين ، بنابر
و زن از اعم خويش انساني نيروي از بتواند بايد بگذارد ،
.كند استفاده احسن نحو به مرد
در مستقيمي تاثير جمعيت ، از نيمي عنوان به زنان بيترديد
جامعه يك استراتژيهاي و دارند جامعه توسعه و پيشرفت
فعالتر چه هر مشاركت مبناي بر حتما بايستي يافته توسعه
.گردد طراحي اجتماعي و سياسي اقتصادي ، امور در بانوان
شغلي نابرابريهاي بررسي ضمن ميآيد ، پي در كه مطلبي
زنان مشكلات كاهش جهت را راهكارهايي جنسيت ، بر مبتني
.ميگذرد نظرتان از كه ميدهد ارائه شاغل
شغلي نابرابري
از يكي.نيست تازهاي مقوله جنسيت اساس بر شغلي نابرابري
.است پاداش براي جنسي نابرابري كار ، جنبههاي پاياترين
دستمزد ، محاسبه شيوه به مربوط مسائل تمام از صرفنظر
و زن تفاوت نيز تجربه غيره ، و كار ساعات و كيفيت مهارت ،
.ميدهد نشان را مرد
در و تاريخ طول در را مرد و زن بين شغلي زمينه در تبعيض
است پايين صنايعدستمزدها بخش در.ميبينيم جوامع تمامي
نسبت گذرانيدهاند نيز را رسمي تخصصي مدارج كه زناني حتي
.ميگيرند حقوق كمتر %متوسط 12 طور به خود همتاي مردان به
و نزديكترند روسا و مديران به غالبا كارمند مردان
سهولت با نياز مورد تخصصي آموزشهاي تسهيلات و امكانات
.ميگيرد قرار اختيارشان در بيشتري
دارد وجود مرد و زن ميان توجهي قابل اختلاف سوئد كشور در
.است مردان دستمزد درصد زنان 90 درآمد ميانگين كه طوري به
خالص درآمد سال 1988 در مساوي ، شرايط در غربي آلمان در
همكاران درصد ميكنند ، 76 كار وقت تمام كه زناني ماهانه
مختلف صورتهاي با آمريكا جامعه در زنان.است مردشان
اقتصادي و سياسي اجتماعي ، نابرابريهاي جمله از تبعيض
محدوديت كمتر ، دستمزد شامل اقتصادي تبعيض.هستند روبهرو
آن بيانگر آمارها اين.است بيكاري بالاتر ميزان و شغلي
مساوي ، تجربه و تخصص با كاري مساوي شرايط در زنان كه است
كمتري شغلي فرصتهاي و ميكنند دريافت حقوق مردان از كمتر
.است آنان انتظار در
بيان تبعيضات اين مورد در متفاوتي نظرات جامعهشناسان
و جسمي نظر از را زنان عموما محافظهكاران.ميكنند
دست به زنان آنچه كه معتقدند و دانسته ضعيفتر بيولوژيك
.هستند آن سزاوار كه است همان ميآورند ،
از مردان و زنان برابري به معتقد ليبرال جامعهشناسان
ناشي را زنان كم دستمزد علت و هستند استعداد و هوش نظر
.ميدانند تربيت و تعليم در نابرابري از
بينش نه و ريشهدار و پيشين تبعيض نه راديكالها ،
اما نميكنند نفي را اتحاديهها و كارفرمايان غيرعقلايي
تبعيض از سرمايهداري نظام كه دارند تكيه حقيقت اين بر
از را بهره بالاترين سرمايهدار و ميشود بهرهمند جنسي
.ميكند خود نصيب رهگذر اين
زنان متفاوت نقشهاي
الگوهاي بايد جامعه و گروه در خويش موقعيت حسب بر فرد هر
.ميگويند "نقش" آن به كه كند ، رعايت را خاصي عملي
.دارد نام "نقش انتظارات"نقش هر تكاليف و حقوق مجموعه
مطابق را خود نقشهاي اشخاص جامعهشناسان ، نظر به
به مربوط امور انجام در و ميكنند ايفا جامعه انتظارات
در اجتماعي نظام خواست كه ميگيرند پيش در را روشي خود
.باشد شده منظور آن
شده تثبيت الگوهاي اساس بر نيز نقش عامل از فرد انتظارات
اجتماعي عمل راهنماي فرهنگ واقع در و گرفته قرار فرهنگي
.ميدهد شكل اجتماعي ارزشهاي با مطابق را فرد وكنش بوده
:است وابسته عامل چند به نقشها وظايف انجام اين بنابر
.عاملها ميان انتظارات -1
.عاملها رفتار بر هنجاري ارزشهاي -2
صورت در افراد ، كه تنبيهي و پاداش بر اجرايي ضمانت -3
بهرهمند آن از متقابل ، انتظار برآوردن عدم يا برآوردن
.ميشوند
افراد شخصيت تكوين در را اجتماعي شرايط نقش بواس فرانس
اجتماعي زمينههاي گولدنر و ميداند غريزي عامل از بيشتر
.ميداند خاص رفتارهاي بروز عامل را
ميشوند ، فرهنگي مشخص خواستههاي اسير انسانها كه هنگامي"
و استعدادها نميدهند ، پاسخ خود دروني انگيزههاي به
يك به آنها زندگي و نميشناسند را خود ويژه تمايلات
".ميشود مبدل تراژدي
شرايط در بلكه نيستند ، احساسي موجوداتي زنان ، اين بنابر
تاثير تحت افراد رفتار.ميشوند چنينتربيت اجتماعي
خرده اجتماعياز ارزشهاي گرفتهو قرار ارزشي نظام
.ميپذيرد تاثير اقتصادي و سياسي حقوقي ، ديني ، نظامهاي
است ، موثر نقشها تداوم در كه ديگري عامل شد گفته چنانچه
ايفاي صورت در فرد كه است تنبيهي و پاداش يا اجرا ضمانت
.ميشود برخوردار آن از آن ايفاي عدم يا نقش
زنان به كار واگذاري شرايط
اسلام در
به بايد اسلامي ، جامعه يك در زنان به كار واگذاري در
:كرد توجه زير نكات
زنان به شغل واگذاري پيامدهاي به بايد:جامعه مصلحت -1
بررسي آن منفي و مثبت تاثيرات يعني.كرد توجه جامعه در
.شود
بنيادي واحد خانواده كه آنجايي از:خانواده مصلحت -2
از خارج در مادران و زنان اشتغال است اسلامي جامعه
استواري و قداست از پاسداري تحقق راستاي در بايد خانواده
.باشد آن
سپرده زنان به كه شغلي بايد:فردي مصالح و شرايط -3
با و عقبماندگي نه باشد آنان رشد جهت در ميشود
داشته همخواني و سازگاري زنان توانمنديهاي و قابليتها
.باشد
كسي چه ديد بايد:افراد به كار واگذاري در اولويتها -4
تواناييها و امكانات و بازدهي به و ميباشد مناسبتر
.شود توجه
توجه مورد بايد زنان اشتغال در كه مسئلهاي مهمترين
به بايد زنان كه است متعددي نقشهاي گيردوجود قرار
.گيرند عهده به خانواده ، گرداننده و مادر و همسر عنوان
نگريسته آن به سنتي صورت به ما جامعه در كه نقشهايي
شاغل فرد يك عنوان به زن مدرن نقش با وبعضا ميشود
.است تعارض در خانه از درخارج
در فعالانه و ميگذارند كنار را زنانه نقشهاي زنها وقتي
سيستم طريق از نهتنها ميكنند ، شركت اجتماعي زندگي
نيز زنان جامعه داخل در بلكه نميشوند تشويق اجتماعي
نقشهاي جامعه در زناننميگيرند قرار حمايت مورد
آن خارج در هم و خانواده داخل در هم كه دارند متعددي
:بپردازند آن به بايد
در بهويژه انسان پرورش جهت:رشد و تغذيه در زن نقش (الف
امر اين كه ميباشد ويژه مراقبتهاي به نياز كودكي دوران
از آن مراحل و ميباشد مادران عهده به اول درجه در خطير ،
در نوزاد تولد بعداز جنيني ، دوران در بچه تولد از قبل
در زن نقش و ميباشد..و خردسالي زمان شيرخوراگي ، دوران
.است اهميت حائز فوقالعاده حياتي ، امر چنين با ارتباط
با نوزاد تولد ، لحظه از:تربيت و تعليم در زن نقش (ب
زمينه حقيقت در و شده آشنا خود اطراف بامحيط سپس و مادر
چگونگي با ارتباط در زن نقش.ميگردد آماده يادگيري براي
آينده مسئوليتهاي براي او پذيرش و كودك شخصيت شكلگيري
رشد ، دوران به بستگي زياد مقدار به گفت ميتوان جامعه در
ابتدايي تحصيلات در اصطلاح به يا و زندگي اوليه مراحل در
در.دارد متوسطه دوره در نهايت در و دوره اين در سپس و
تربيت و تعليم در مراحل اين در زن نقش كه خانوادههايي
فرزند زمينه شدن مساعد با ميپذيرد ، انجام درستي به
روحي و جسمي جنبههاي از كافي آمادگي داشتن با خانواده
شانس و ميگردد هدايت عالي آموزشهاي سمت به وتربيتي
كه ميگردد كساني نصيب بيشتر علمي عالي مراحل به رسيدن
انتظارات باشدپاسخگوي توانسته مادر بهعنوان زن نقش
.باشد جامعه
فوق ، مراحل بعداز:زندگي شريك و همسر بهعنوان زن نقش (پ
دقت با.ميگردد متجلي زندگي شريك و همسر بهصورت زن نقش
آنان كه دريافت ميتوان آساني به موفق ، مردان زندگي در
فداكاريهاي با و آرام خانوادگي محيط از برخورداري علت به
خود ، همسران طرف از كار تداوم جهت در تشويق و صادقانه
.برسند موفقيت ساحل به توانستهاند
اشتغال زمينه در زنان مشكلات
زنان بين مديريتي و آموزشي شغلي ، فعاليتهاي آمار مقايسه
بودن پايين.است آنان بين شديد نابرابري از حاكي مردان و
در زنان حضور عدم مردان ، به نسبت زنان اشتغال درصد
و معلمي مشاغل در آنها وتجمع فعاليت مختلف شاخههاي
اداري ، عاليرتبه مديران رديف در زنان حضور عدم پزشكي ،
نابرابري اين از حاكي اداري ، بالاي مشاغل و كارفرمايان
با مقايسه در بالا باتحصيلات زنان درصد آنكه حال.است
.نيست كم مردان
مديريتي و مملكتي بالاي مقامات در زنان حضور كه حالي در
نفع به سياستگذاريها تصويب جهت اجرايي ، و قانونگذاري و
.است ضروري و لازم زنان ، جامعه
خانگي كار و زنان
و وقت انرژي ، به زنان توسط خانه كارهاي انجام آنكه با
غيرمولد صورت به كارها اين اما دارد ، احتياج زياد زحمت
شاغل ، استثماري زنان براي مسئله اين و ميشوند ارزيابي
در مشاركت كه خويش امروزي و مدرن نقش در زن.است دوگانه
روز از ساعاتي است ، سياسي و اقتصادي -اجتماعي فعاليتهاي
و فرهنگي نقش همان اما ميبرد ، سر به خانه از خارج در را
معمول كارهاي تمامي اوست ، انتظار در خانه در سابق سنتي
تحصيل به رسيدگي علاوه به غيرشاغل ، خانهدار زنان
اغلب ما شاغل زنان.غيره و خانه در مديريت فرزندان ،
زحمات اين تمامي مقابل در و روحي و جسمي خستگي خستهاند ،
هميشه بلكه نميدارند ، دريافت پاداشي خانه در نهتنها
ناراضي شوهران.است آنان انتظار در خانواده اعضاي سرزنش
زنان.هستند شاغل زنان هاي قاضي تنها طلبكار ، فرزندان و
وجود ابراز فرصت مردان از كمتر نيز خانه از خارج كار در
:زيرا دارند موفقيت و
كار بازار موقتي ترك
آنان زنان ، شدن بچهدار بهويژه و خانوادگي مسئوليتهاي
هم آن كه زايمان مرخصي.ميكند مجبور كار موقت ترك به را
كشيدن دست يا و مادران شيردهي دوره است ، محدود و ناكافي
كه است ادواري از خردسال ، فرزندان تربيت براي كار از
كمتر كارفرمايان و ميكند دور كار دنياي از را زنان
كار نيروي دارندو زنان كار نيروي از استفاده به گرايش
علت به بيشتر هزينهها اين.مييابند گران را زنانه
از حمايت و مهدكودك ايجاد هزينه.است زن مادري كاركرد
مادر مرخصي دوران در كه كارفرما براي مادري و حاملگي
اين همچنين و بگيرد درنظر بايد او براي جايگزيني
يا و ترك و غيرموجه غيبت مردان از بيش زنان كه پيشداوري
زنان جهت كلي تقاضاي كه ميشود سبب دارند ، شغل تغيير
.يابد كاهش كارگر
كه وقتي حتي فرزندان ، تربيت بهويژه زن به خانه كار تعلق
كشورهاي در كه است چيزي ميكنند كار خانه از بيرون زنان
كار بازار وارد كه زماني از مردان.ميشود ديده هم صنعتي
باقي كار نيروي در بازنشستگي هنگام تا معمولا ميشوند
و ناپيوسته مشاركتشان زنان كه صورتي در ميمانند ،
بازار وارد زندگيشان طول در بارها آنها.است قطعهقطعه
زندگيشان تغييرات تحتتاثير مشاركتشان الگوي و شده كار
...غيره و بچه تعداد تاهل ، وضعيت مانند است
دارندزناني منظمي اقتصادي فعاليت كه كساني معمولا
در اغلب و ندارند بچه يا نكردهاند ازدواج يا كه هستند
تدريس ، مثل آنهاست خانه نقش تداوم كه هستند مشاغلي
نشان زنان اجتماعي حقوق طرفداران نظريات.غيره و پرستاري
سيستم از بخشي كار بازار در زنان موقعيت چگونه كه ميدهد
.دارد پايينتري مقام آن ، در زن كه است اجتماعي جامع
توسعه ، حال در هم و پيشرفته هم جهان ، كشورهاي بيشتر در
معلمي ، مانند:دارند تمركز بيشتر مشاغل از بعضي در زنان
از مشاغل ، اينگونهپرستاري دندانپزشكي ، پزشكي ، مدرسي ،
نيروي شود متراكم بخش يك در انساني نيروي اگر كه آنجا
بيشتر حرفه آن كسب براي رقابت و ميشود ارزان كار
موجود زنان همه براي شغل به دستيابي امكان لذا ;ميگردد
.ميمانند خانه در و شده ياس دچار اغلب و نيست
فرزندان عاطفي مشكلات
و بدني ارگانيزم به حدي تا كار ، بازار در زنان فعال حضور
وضع كودكان ميان دراين.ميسازد وارد لطمه آنان روحي
را خود وقت از زيادي اوقات كه مادري.دارند اسفبارتري
دست به را خود فرزند بايد ميگذراند خانه از خارج در
به را وظيفه اين مهدكودكها معمولا كه بسپارد ديگران
و آمادگي مربيان اغلب مهدها ، اين در.ميگيرند عهده
حتي و نكردهاند كسب كودكان نگهداري براي را لازم آگاهي
را مادر عاطفي جايگاه نميتوانند باشد چنين كه فرض به
به نسبت مادر محبت و عاطفه مسلما.كنند پر كودك براي
و نهيها و امر از بسيارياست ديگران از بيش فرزندش
مادر اگر.است نافذ آنان عاطفه پوشش در مادران ، نصايح
است ويژگي اين فاقد كه كانونهايي به را خود فرزندان
.نيست آنان مطلوب رشد و تربيت بر اميدي دهد ، تحويل
خواهد دو آن جاذبه ميزان از مادر ، از فرزند دوري ساعتها
احساس مدت ، اين شدن طولاني با موارد از برخي در و كاست
چنين و ميكند بيشتر را دو آن بين بيگانگي و غربت
متعادل و سالم ميخواهيم ما كه آنگونه مسلما كودكاني
.كرد نخواهند رشد
ناراضي شوهران
زياد ، خستگي باعث شاغل ، زنان مدرن و سنتي نقشهاي تعارض
اين در.ميشود آنان افسردگي نهايتا و مداوم استرسهاي
خويش همسر و زن نقش به سنتي فرهنگ ديد با كه شوهران ميان
آنكه با.ميكنند نارضايتي احساس بيشتر مينگرند
زنان اين اما است ساعت انسانها24 همه براي شبانهروز
عملا كه درحاليباشند داشته كارها همه براي وقت بايد
نيز كار تامحل خانه راه دوري و مسافت بعد.است غيرممكن
.ميگيرد را شاغل زنهاي وقت از زيادي مقدار
در سياستگذار و برنامهريز مردها كه زماني تا مشكلات اين
طور به تا زيرا داشت ، خواهد وجود هستند جامعه سطوح همه
ثمربخش كه هم راهكارهايي نشود لمس مشكل وواقعي محسوس
.نخواهدشد ارائه باشد
راهكارها
در زنان حضور لزوم به جدي باور و اعتقاد ايجاد -
ضرورت و كشور فرهنگي و اقتصادي اجتماعي ، مختلف صحنههاي
سياستهاي و اهداف تعيين طريق از آنان دانش سطح ارتقاء
و وزارتخانهها اجرايي الزام و توسعه برنامههاي در خاص
.آموزشي و فرهنگي نهادهاي و سازمانها
رفع و زن متخصص نيروي جذب براي كيفي و كمي اهداف تعيين -
بهينه بهرهبرداري و تحصيلكرده زنان براي شغلي تبعيضات
.زنان تواناييهاي و استعداد از
آنان نگرش وتغيير توجيه و سرپرستان مديرانو آموزش -
به بالا سطح و حساس پستهاي سپردن و زنان كارايي به نسبت
.زنان
براي غيررسمي و رسمي سازمانهاي قالب در تشكلهايي ايجاد -
.زنان خود زنانتوسط حقوق از دفاع و كار بهبود
بين تميز و خود حقوق شناخت براي زنان به دادن آگاهي -
و سنتي بامسائل واسلامي حقوقي مسائل پايه بر قوانين ،
.خرافات
خودچگونگي موقعيت شناخت رفتار ، در مطلوب تغيير
از حمايتكننده ونهادهاي سازمانها از بهتر بهرهبرداري
.زنان حقوق
زنان مورد در استخدامي و آموزشي موانع و محدوديتها رفع -
زنان از بيشتر واستفاده موفق زنان حمايت و تشويق و
.مديريت و برنامهريزي سطوح در شايسته
توان بردن بالا و كارايي افزايش براي خدمت ضمن آموزش -
.زنان تخصصي و علمي
تنظيم شكلي به تربيتي و آموزشي موضوعات بايدمحتواي -
به زن نقش درباره را نوجوانان و كودكان اذهان كه شوند
;سنتي قابليتهاي و نقشها بر علاوه زن و دهند شكل درستي
.شود معرفي موثر و اقتصادي اجتماعي ، فرهنگي ، عنصري
انتقال در موثري و نافذ بسيار نقش ميتواند تلويزيون -
پرداختن جاي به است بهتر و باشد داشته جامعه به ارزشها
زن از غيرانساني و غيراسلامي و انتزاعي غير چهرههاي به
ايراني مسلمان زن واقعي سيماي خود ، سريالهاي و فيلمها در
.كند ترسيم را
كردن بهينه براي سياستگذاري و برنامهريزي نوع هر -
ارزشهاي بهويژه مردم فرهنگ با بايد شاغل زنان موقعيت
با تضاد در نبايد نوآوريهاباشد داشته مطابقت اسلامي
.باشد ملت دين و فرهنگ
به مربوط نيازهاي ما ، اسلامي جامعه در كه اميد اين به
به زنان براي..و مشكلات و زندگي شرايط درك و پيشرفت
و برنامهريزيها در كشور ، جمعيت از نيمي عنوان
.شود دنبال بيشتري جديت با مملكتي ، مسئولان سياستگذاريهاي
مسعوديان صديقه
اجتماعي علوم ارشد كارشناس
|