علي چشمه
حالا كه دور ، آنقدر نه..رفته دست از روزگاران صفاي
تهران كه بود پيش سال خيلي اما.نياورد خاطر به كسي ديگر
همه پاكي ، و زلالي ميگفتي تا و نداشت لولهكشي آب
.ميآوردند خاطر به را چشمهعلي
دور ساليان آن همچون ميكردم گمان رو ، بدين هم
و زلالي آن كه باشند كهنسالاني علي چشمه به علاقهمندان
، لولهكشي آب چه اگر اما.دارند خاطر به هنوز را پاكي
و جوان صدها باز كرده ، بينياز علي چشمه از را شهروندان
.بدهند آب زلال جاري به تن تا بودند آمده نوجوان
...پاكي و زلالي همان به ميجوشد ، هنوز علي چشمه
كناره طاهر عطاءالله: از عكسها
|