است شيرين اما سخت زندگي زندگي يك گزارش
ياك 40 هواپيماي سقوط عامل ، خلبان خطاي
بود
تصادفهاي اعلام براي پليس تازه تلفن 110
رانندگي
پايين شاخصهاي :تلفن و تلگراف و پست وزير
باشد داشته بالا بهرهوري
نميتواند
و شمسالواعظين گنجي ، وضعيت آخرين
اشكوري
زنان حقوق استيفاي براي :حقيقتجو فاطمه
كرد خواهيم استفاده مجلس در نظارت حق از
دادگاه در شهادت اداي براي :حجاريان سعيد
داشتم حضور گنجي اكبر تجديدنظر
است شيرين اما سخت زندگي زندگي يك گزارش
ميخواهد زندگيش مورد در كسي كه ميشنود دوستم از وقتي
كه من آشناي جواب در اما.ميپذيرد كند ، گفتوگو او با
از ساعت يك ميآيي ، كار براي كه روزي":ميگويد او به
و ميكند مخالفت "مصاحبه براي ميگذاريم را كار وقت
كند مصاحبه من با ميخواهد شما دوست كه روزي":ميگويد
.نميكنم قاطي كاري روز با را آن.است مهمي روز من براي
شما منزل به بزنم حرف زندگيم از اينكه براي فقط روز يك
".ميآيم
در چشمانش.است هيجانزده.دارد تن به مرتبي و زيبا لباس
هم من دوست حتي.ميزند برق نشدني فراموش روز يك انتظار
زبان به را آن و ميشود متعجب او آراستگي ديدن از
:ميكند پر را صورتش تمام شادي از خندهاي.ميآورد
"!مادر روز براي خريدم ، خودم"
***
توي بود زنده پدرم وقتي.هستيم برادر و خواهر تا هشت ما
داشت مزرعهاي.داشت انار باغ كه ميكرديم زندگي جايي يه
پرورش اون تو چيزا جور اين و بوقلمون و گوسفند و گاو كه
و برادرام.بود مادرم و پدر مال جا اون.ميداديم
اونا اصل در.ميكردند چروني بوقلمون و گوسفند خواهرام
اون پدرم.مادرم همراه ميچرخوندند اونجارا كه بودند
نيروي با درگيري در هم آخرش.داشت درگيري شاه با موقع
بود سالش كجاست330 نميدونيم هم را قبرش.شد كشته شاه
هيچ.يادمه پدرم از كمي چيزبود سالم سه من.شد كشته كه
.ميافتاد زندان هي پدر چون.نچشيديم را پدري طعم وقت
مرد پدرم وقتي.ميافتاد زندان دوباره.ميآمد بيرون
بودم ساله سه من يكو بچهها از يكي.بود حامله مادرم
.ساله دوازده ساله ، هفت ساله ، شش همينطور هم بقيه
شش پسر ، تا دو.بود سالش بزرگه 14ساله و 14 برادرام 13
كار مادرم.بود سالش يا 28 ميكنم 27 فكر مادرم.دختر تا
.رسوند سرانجام به و كرد بزرگ را ما همه اون.ميكرد
***
باغ از را مادرم آمدن عدهاي پدرم فوت از بعد ماه شش
زمينها.گوسفندشو يكي ميبرد ، گاوشرو يكي.كردن بيرون
ميگن مثلا.كيه مال باغ كه بود معلوم زبوني.نداشت سند
خيلي باغهاي.ميخريدند زمين تيكه يك تومني تك تا ده با
.بود پيش سال مال 34 اين.ميخريدند هكتاري دو مثلا بزرگ
از بعد مدت يه.داشت ديگه جاي كوچيكي زمين يه مادرم
خيابون يك يا جا همون كردن ، بلندش باغ اين از اينكه
كردند درست كوچيكي كلبه يه برادرام و خواهرام با بالاتر
بوده بدهكار پدرتون گفتن اومدن باز.كنن زندگي اونجا كه
كسي به كسي بود ببند و بگير موقع اون.كنين خالي بايد
.ميآورد فشار رسيد مي زورش كس هرنبود
***
از دايي.مادرم برادر خونه رفتيم تهران ، اومديم كه بعد
.ما به داد كوچيكي اطاق يه.ميكرد زندگي تهران تو اول
را ما خرج سختي به بود آورده كه چيزهايي با اول مادرم
اين به.نداشت بساط در آهي ديگه مدتي از بعد ولي.ميداد
.بود كم درآمدش.كرد پيدا كار كارخونه يه توي رفت خاطر
روزا.ميخوند درس شبانه زمان آن برادرم.نميرسيد اصلا
دو اين يعني.سلماني در گاه ميكرد كار نانوايي در گاه
اجاره دايي خونه.كنن بزرگ را ما كه كردن شروع تا
در برادرم.بود كم خيلي ولي.چقدر نيست يادم.ميداديم
و برادرم ماهارو خرج.ميكرد حساب ما پدر خودشو واقع
.ميدادن مادرم
***
كلاس نه هم ، تاشون دو.دارند ديپلم تاشون سه خواهرام
اينها زور به مادرم.دارند ديپلم هم برادرام.دارند سواد
خونه ميرفت روز شبانه مامانم.خوندند درس تا رسوند را
.ميكرد آشپزي مردم
درآمدش چوننميآمد خواب براي شبها بيشتر جمعهها حتي
.نميرسيد خونه كرايه به يا.ميآورد كم خرجي.نميرسيد
اطاقشو چون.آمديم بيرون دايي خونه از بعد سال يك
.مستاجري رفتيم ميخواست ،
سالش برادرم 35.خرجي برادرم ;ميداد خونه كرايه مادرم
كمك مامانم به سالگي تا 35 از 14سالگي.كرد ازدواج كه بود
توي 52سالگي اونم.بود بزرگتر كه داشتم خواهر يهكرد
با اونا بعد.كرد ازدواج هم كوچيكم برادر.كرد ازدواج
يكي اونا.گذاشت تومان مادرم 50.خريدند خونه يه مادرم
برادر.بودند خونه نصف تو دختر تا چهار و مادرمصدتومان
.شهرستان رفت برادرم اون.خونه ديگه نصف خانمش با بزرگم
.ميخواست خونه از سهمشو وليهميشه براي موند اونجا
را جايي هم مادرم ميخواست ، را خونه هم بزرگم برادر
روي هم بالغ دختر تا چهار.بود شده خسته.بمونه نداشت
اومدن كه بود نظري دوم آخر امتحانهاي موقع.بود دستش
سختگير خيلي برادرم.بود خواستگار اولين.من خواستگاري
به خواستگار خواهربودن خواهرم همسايه.دادن زن تو بود
از نميخواد.ديدند همديگرو اينها كه گفت برادرم
گفت.بود متعصب ديني لحاظ از برادرم.كنين سوال خواهرتون
.شما مال.تمومه ديگه پسنديدند و ديدند همديگرو اينها اگر
بله برادرم.سال خواستگار 27.بود سالم من 15 موقع اون
نبود120 بدهكار گوشش كسي چي؟ من پس گفتم چي هر.داد را
.شوهر خونه رفتم شدم عروس من بعدش روز
برگشتم.مدرسه رفتم فقط.نكردم جواني اصلا من واقع در
.حسرت هم هميشه.خونه
***
.نبود بد كارش اوايل.بود ساختماني اسكلت جوشكار شوهرم
در ماميكرد كار مردم برانداشت چيزي خودش از ولي
چيز يه ولي ميكرديم فكر ديگهاي جور يه اونا مورد
.ميشناخت خواهرم را اينها خانواده.دراومد آب از ديگهاي
.ميخوردند خوببودند شيك و مرتب و تميز و تر هميشه
من كه بود راضي هم خواهرم همين خاطر به.ميپوشيدند خوب
برادرم.نميدونستند اينا از هيچي باطنا ولي.بشم زنش
آدماي گفتند هم همه.كرد موردشون در كوچيكي تحقيق يه
خوب فقط كه بودند آدمايي اينا واقع درهستند خوبي
از هم شوهرمنداشتند چيز هيچ.ميپوشيدند و ميخوردند
درآمد فقط شوهرم كار مثل شغلهايي.نداشت هيچي خودش
نرند اگر دارند ، حقوق كار سر برند اگر.دارند روزانه
از بعد.كار سر ميرفت هميشه من شوهر البته.ندارند حقوق
با اونم خونه ، ساختن به كرد شروع دهي تويه ازدواج
سالي ده خونه ساختن.بودند مستاجر ازدواج اوايل.اصرارمن
در.خونه اين روي ميذاشت درميآورديم هرچي.كشيد طول
مقداري يه هم پدرشوهرم.ميداد خرجمارو مادرم بازم واقع
توي رفتيم شوهرم خانواده با شد تمام كه خونه.كرد كمك
نصفشو نشستند اونا نصفشو.كرديم نصف را خونهخونه اون
پول آجر ، پول.بوديم بدهكار درميآورد چي هر بازم.ما
پس حالابودند داده نسيه بود ، روستا اونجا چون.سيمان
.ميگرفتند
***
منو اصلا شوهرم واقع در.شديم جدا زندگي سال از 11 بعد
يه بچه اولين.ميزد داد.ميكرد بحث الكي.نداشت دوست
شروع اختلاف اون از بعد.آمد دنيا به ازدواج از بعد سال
بره اينكه جاي به صبح.برد دادگاه منو موقع همون حتي.شد
تو.بدم طلاق تورو من دادگاه بريم بيا ميگفت كار ، سر
چرا ميگفتن.نميخوام اينو من ميگفت هم دادگاه
دوست ميگفت.خوبه ظاهرش.خوبيه زن كه اين.نميخواي
ازدواج از بعد سال يك از دادگاه.بشم جدا ميخوام.ندارم
.نميخواستم طلاق من خب ، .سال تا 11 داشت ادامه طور همين
.شد بيشتر طلاق براي شوهرم اصرار اومد دنيا كه بچه دومين
فكر من اوايلبياييد ديگه ماه سه بريد ميگفت هم دادگاه
.نميآمد بدم اون از من آخرميكنه شوخي كه ميكردم
من ولي ميآد ، بدم تو از ميگفت.بشم جدا نميخواستم
ميآورد را مادرم ميرفت بودكه شده طوري.نميشد باورم
گفته دادگاه چون.باشه شاهد مادرم كه دادگاه ميرفتيم
صاحب اين مگر.بيا زنت خانواده افراد از يكي با بود
كه همينه.شوهرت خونه بري بايد ميگفت هم مادرم نداره؟
هر.كرد بعدبدتر.بموني جا همين بايد.كرده بيخود.هست
ماه دو.مادرش خونه ميرفت خونه از خودش.بود دعوا روز
سخت زندگي خيلي.نميداد اصلا خرجي.ميموند جا همون
آرايشگري من.بخوريم نميكرديم پيدا هيچي ديگه.ميگذشت
ديده را اينها همه دوره.ميكردم هم زني آمپول.ميكردم
ميآن ميگفت.ميكرد مخالفت من كار با شوهرم ولي.بودم
درآمدش چوننگرفتم كار با تورو منميگيرن را وقتت
از تا بكشم سختي من ميخواست ميرفت ، خونه بدهكاري براي
هميشه.نكن كار ميگفت همين براي.بيرون بيام خونه اون
.ميكنه شوخي طلاق مورد در ميكردم فكر
***
شده سالش هفت بزرگم دختر.داشتم بچه دوتا موقع اون من
شوهرم.بشه بهتر شايد بيار ديگه بچه يه گفت خواهرم.بود
كه فهميدم تازه اومد ، دنيا كه بچه چهارمين.نميگفت هيچي
بوديم رفته شب يه.نميخواد منو.ميگه راست شوهرم
ديوار ، به ديوار بغلي همسايه همسايهمون ، خونه شبنشيني
بيرون خونه از و زد را زنش همسايه...شد شون دعوا اونا
گفت شوهرم خونه ، نزديك.رفتيمخونه بريم گفت شوهرم.كرد
را زنش كه كرد كاري خوب اون.خونه بيايي نداري حق تو
بزن دستبود كرده بيرون منو خيلي هم قبلا.كرد بيرون
منو شب ساعت 12 شب يه.ميكرد بيرون خونه از ولي.نداشت
بايد گفت.مياومد نمنم بارون بود ، پاييز.كرد بيرون
دنبال برداشت سنگ.برو گفت.برم صبح ميدم قول گفتم بري ،
.بشه تموم ديگه گرفتم تصميم جريان اين از بعد.كرد من
ديگه گفتم اون بهخواهرم خونه رفتم برداشتم را بچههام
.برنميگردم وجه هيچ به ديگه.بشم جدا ميخوام.شد تمام
اگه گفتم مادرم به.شد تمام ديگه گفتم گفت ، خواهرم هرچي
.ارزونيه مشهد چون.مشهد ميرم نميكنين قبول منو
اما.بمونم مشهد زيرپناه ميتونم.هست هم زيارتگاه
زن يه رفت ماه شش از بعد شوهرم.كردن قبول خانوادهام
.گرفت دهاتي
* * *
پيش بردن را بچهها مادرم و خواهر جدايي ، از بعد ماه يه
.داد را ما طلاق دادگاه هم زود خيلي.دادن تحويل شوهرم
خونهش از جهاز و شيربها مهريه ، بدون.داشتيم پرونده چون
هيچ ميكردم ، زندگي مادرم پيش طلاق از بعد.بيرون اومدم
چرا كه خوردم اينو حسرت هميشه و نيامد پيش برام مشكلي
از بودند بزرگ كه بچهها از دوتا.كارونكردم اين زودتر
من از فهميدهتر اونا.بهتره بشي جدا گفتند پرسيدم شون
خونه اين از ميگفتند ميديدند ، را ما دعواهايبودند
.برو
* * *
هست هم نيم و سال سه.بودم مادرم با سال سه طلاق از بعد
كني زندگي تنها بري بايد گفت مادرم.ميكنم زندگي جدا كه
من ميخواست مامانم واقع در.ببينم تورو زندگي من تا
ازدواج وجه هيچ به ديگه كه گفتم بهش من چون.باشم مستقل
تو پيش تا نيستم زنده هميشه كه من ميگفت مادرم.نميكنم
سختي و شيريني و تلخي طعم تا كني زندگي تنها بايد باشم ،
پيش بيشتر بچهها تابستونها.بدوني را تنهايي زندگي
دخترام.سالشه اون 18.ميكنند كار پسرم بهجز همه.منند
خوش بهمون هم ، با خيلي.هستن ساله و 9 ساله ساله ، 10 16
هميم با كه روزي دو اون ميكنيم فكر ما واقع در.ميگذره
مدرسه فصلشيرينه خيلي.اين يعني زندگي.ميكنيم زندگي
من پيش جمعه و پنجشنبه بار يك هفته سه يا هفته دو هر
خيلي روحيهام ميبرمشون و ميآرم ميروم هروقت.هستند
لحاظ از ولي خوشيم ، خيلي هم با اينكه با.ميشه خراب
اينكه با.نداره حد كه ميكشم وجدان عذاب قدر اين رواني
.نبودم من جدايي مقصر
* * *
هست مريض وقتي تا.ميكنم كار دندانپزشكي مطب يه تو الان
مطب اين از.ميكنم نظافت مريضها از بعد.هستم دكتر كمك
تا صبح هفتونيم ساعت از.ميگيرم تومن هزار ماهي 60 ، 65
.سهونيم الي سه ساعت
دو تو ميكنم ، بعدازظهرهانظافت هفته تو روز سالهدو 5
به اينم.شب نه هشت ، تا ميرم چهار ساعت از.خونه تا
.ميكردم حذف را تا دو اين والا نميرسه ، خرجم اينكه خاطر
خانمآن برادر دكتر ، اين.نميرسه ميكنيم كار هر
مطب از قبل.ميكرده كار براشون مامانم كه است خانهاي
درست ساندويچ بودكه اين كارم.ميكردم مدرسهكار يه تو
طبقه سه را نوشابه حياطساندويچو ته از و ميكردم
ميآمد جيگرم.ميكرد درد استخوانهام تمام.بالا ميبردم
.زياد كار و كم درآمد.پايين ميدادم قورت.دهنم تو
.بودم اونجا سال يك.ميداد تومان ماهي 20
***
دويست.هست هم گاز و آب تلفن ، پول.ميدم اجاره تومن 35
يه بعدمتريه نه اطاق يه ام خونه.دادم پيش پول تومن
از.نداره حمام.حياط تو دستشويي.آشپزخونهچهارمتري
.خونهمو دارم دوست خيلي ولي ، ميكشم سختي خيلي لحاظ اين
كار خيلي اينكه با.ميكنم زندگي راحت خيلي الان
بچههام دوري اينكه با ماليميكشم ، سختي ميكنم ، خيلي
هيچي با.راضيم زندگيم از حال اين با برام ، سخته خيلي
مهم.باشه داشته شوهر آدم كه نيست مهم.نميكنم عوضش
تنها البته.باشه خوشبخت.كنه زندگي راحت آدم كه اينه
همه ;نفره دو وقتي آدم واقع درسخته خيلي كردن زندگي
شوهرم با من كه زندگي اون با ولي.دونفره چيروشونه
.شيرينه برام فعلي زندگي اين داشتم
***
يه.ميآره نيرو برام كار.مريضم نميكنم كار وقتي من
خيلي برام ميكنم شب كار با كه روزيرا. زندگيه
اگر باشه ، كار هميشه كاشكي.تعطيل روز يك شيرينترهتا
بكنم؟ ميتونم كار چه نباشه كار
سال.ميخرم كادو روززن براخودم دارم ساله ، هفت الان
يه رفتم.بچههام دوري از زاريميكردم و گريه خيلي اول
هنوزم كه.خريدم بود پسرم اسم اول حرف گردنبندكه آويز
استكان دست سه براخودم رفتم;جالبه خيلي دوم سال.دارم
مردمو ميرفتم ، خيابون تو.داشتم استكان اتفاقا.خريدم
گريهام.ميخرن كادو مادر روز برا دارن كه ميديدم
.ميخرم كادو براخودم.ميكنم گريه مادر روز الانم گرفت ،
بزرگي بار واقعاانگار.ميشم ساكت ميخرم كادو وقتي
تسكينم چيزي يه انگار.ميشه برداشته شونههام روي از
.خريدم لباس خودم برا سال هر ديگه سوم سال از.ميده
كيان مهوش
ارثي
ياك 40 هواپيماي سقوط عامل ، خلبان خطاي
بود
اظهار كشوري هواپيمايي رئيسسازمان:اجتماعي گروه
بررسي گروه سوي از آمده بعمل بررسيهاي طبق:داشت
انساني نيروي خطاي مسكو ، به اعزامي سوانح ، علل
هواپيماي سقوط مهم و اصلي علت تاكنون (خلبان خطاي)
معاونان از تن دو ترابري ، و راه وزير حامل ياك 40
بوده اسلامي شوراي مجلس نمايندگان از تن هفت و وي
.است
:گفت اسلامي جمهوري خبرگزاري به ديروز مظاهري بهزاد
اين با جهان در سوانح نتايج اعلام آنكه وجود با
به زمان كمترين در ايران اما نيست ، معمول سرعت ،
.است برده پي سانحه اصلي مسائل
با گذشته سال دو در كشوري هواپيمايي:گفت وي
تمام است توانسته سوانح ، علل بررسي گروه تشكيل
.كند بررسي را سوانح
طبق اينكه به اشاره با راهوترابري وزير معاون
است ، سوانح بررسي كشوريمسئول هواپيمايي قانون ،
تمامي گذشته روز چند در سازمان اين:افزود
و قشم فراز هواپيمايي شركتهاي پرواز ، مسئولانمراقبت
مجزا بهطور را سازندگانهواپيما و طراحان ارمنستان ،
خود نظرات مدارك ، ارائه با آنها و است فراخوانده
.كردهاند تشريح هواپيما ، سقوط سانحه بروز خصوص رادر
سانحه ، اين علت ريشهيابي براي سازمان اين
تخصصي و فني مشاور عنوان به را روسيه تخصصي انستيتوي
هواپيمايي عالي كارشناسان نظر تحت سانحه ، بررسي
.است كرده انتخاب كشوري ،
سوانح بررسي و پرواز امنيت كميته انستيتو اين
.است المنافع مشترك كشورهاي
يقين به قريب اطلاعات وجود با كرد ، تاكيد مظاهري
بدست مستندات و مدارك براساس خلبان خطاي بر مبني
تمامي 38 موضوع حساسيت لحاظ به اما آمده ،
كارشناسان دقيق بررسي تحت سانحه وقوع مورداحتمال
.گرفت قرار كشوري هواپيمايي
توسط آمده بعمل بررسيهاي مجموع كرد ، خاطرنشان وي
مسكو ، به اعزامي سوانح بررسيعلل كارشناسي گروه
اصلي علت را (خلبان خبط) انساني نيروي خطاي تاكنون
البته.ميكند بيان ياك 40 هواپيماي سقوط سانحه
.رسيد خواهد مردم اطلاع به كارشناسي كميته قطعي نتايج
است صدد در كشوري هواپيمايي سازمان كرد ، تاكيد وي
و لغزش چنين بروز زمينههاي دور چندان نه آينده در
شده سانحه اين در خلبان خطاي به منجر كه علتي
.برساند مردم اطلاع به را است
تصادفهاي اعلام براي پليس تازه تلفن 110
رانندگي
موارد بايستي پس اين از تهراني شهروندان:اجتماعي گروه
.بدهند اطلاع تلفن 110 شماره با را خودرويي تصادف
يكشنبه روز بزرگ تهران رانندگي و راهنمايي كل اداره
از تصادفات زمينه در پليسي خدمات انجام با:كرد اعلام
به رسيدگي سابق تلفن انتظامي ، نيروي پليسي فوريتهاي سوي
.شد قطع (197) تصادفات
خواست تهراني شهروندان از اطلاعيه اين در كل اداره اين
فوريتهاي تلفن 110 با را تصادفات به مربوط امور كليه
.دهند اطلاع انتظامي نيروي به پليسي
پايين شاخصهاي :تلفن و تلگراف و پست وزير
باشد داشته بالا بهرهوري
نميتواند
:كرد اعلام تلفن و تلگراف و پست وزير: اجتماعي گروه
اين با و است پايين مخابرات شركت در كاركرد شاخصهاي
.يافت دست بالايي جايگاه به بهرهوري در نميتوان شاخصها
تحت ايران بهرهوري ملي همايش در كه معتمدي احمد سيد
عين در ميگفت ، سخن "بهرهوري بهبود مديريت چرخه" عنوان
در كشور در مخابرات خدمات بخش وضعيت:داشت اظهار حال
سامان به ميتواند نيز اين از بيشتر و است بهبودي حال
.برسد
و شمسالواعظين گنجي ، وضعيت آخرين
اشكوري
شنبه تاريخ از وي گنجي ، اكبر همسر بهگفته:اجتماعي گروه
زندان بندهاي از يكي زيرين طبقه به بند 325 از 5/2/80
.يافت انتقال اوين
وي ، با خود ديروز ملاقات از پس گنجي همسر شفيعي معصومه
گفتهاند گنجي به زندان مسئولين:گفت مطلب اين اعلام با
تهديد را وي جان كه است خطراتي وي ، انتقال دليل كه
امنيتي نيروهاي از برخي كه مدعياند آنان.ميكند
با است ممكن رياستجمهوري انتخابات آستانه در گفتهاند
.كنند پا به غائلهاي گنجي به رساندن آسيب
با شمسالواعظين همسر عباسقليزاده فريبا ديگر سوي از
از شمسالواعظين ماشاءالله:است كرده اعلام نمابري ارسال
شده منتقل بند 240 به جاري سال ماه ارديبهشت تاريخ 27
مطلع داشتم همسرم به گذشته دوشنبه كه ملاقاتي در.است
حاليكه در.ميبرد سر به انفرادي سلول در ايشان شدم
به انتقال دستور ايشان بود كرده اعلام مربوطه قاضي
.نميباشد انفرادي در شمس و نداده را انفرادي
به نامهاي ارسال با نيز اشكوري يوسفي حجتالاسلام همسر
حجتالاسلام همسرم:است كرده اعلام قضاييه رئيسقوه
موافقت با و انقلاب دادگاه درخواست به اشكوري يوسفي
زندان 59 به هفته دو حداكثر قرار با روحانيت ويژه دادگاه
به راجع سئوالات از بعضي به تا شدند منتقل پاسداران سپاه
شش اكنون ولي دهند پاسخ اخير شدگان بازداشت پروندههاي
روحانيت ويژه دادگاه مسئولين و ميگذرد تاريخ آن از هفته
.نميباشند پاسخگو
هستند ديابت به مبتلا اشكوري آقاي كه ميدانيد شما قطعا
دستور به و دارند را خويش خاص شرايط بيماراني چنين و
كافي نور با آزاد فضاي در بايد ايشان متخصص ، پزشكان
از دور به و داشته ارتباط خانواده با مرتبا و باشند
اين در اينكه سربرندمضافا به استرس و رواني فشارهاي
روز امروز 43 يعني نداشتيم هم تلفن و ملاقات يك حتي مدت
.بيخبريم ايشان حال از مطلقا كه است
زنان حقوق استيفاي براي :حقيقتجو فاطمه
كرد خواهيم استفاده درمجلس نظارت حق از
شوراي مجلس در تهران مردم نماينده:اجتماعي گروه
بر علاوه حقوقزنان استيفاي مورد در:گفت اسلامي
استفاده مجلس در نظارت حق از قانونگذاري حق
.كرد خواهيم
از جمععدهاي در يكشنبه روز "حقيقتجو فاطمه"
شهر اين خرداد سوم درفرهنگسراي اردبيلي بانوان
مجلس زياديدر تلاشهاي گذشته يكسال طول در:افزود
ارائه كه گرفته صورت زنان حقوق احقاق براي
پس ايثارگران زنان و شاهد برخورداريزنان طرحهاي
اعزامدختران طرح تامينات ، از دوم ازدواج از
قانون اجراي نيز و ولي اذن بدون كشور از بهخارج
.آنهاست جمله از دردادگاهها حرج و عسر
شغلي وضعيت بهبود و ارتقاء براي:كرد تصريح وي
پستهاي در زنان از آيندهبايد كابينه در زنان
دراين البته شود ، استفاده وزارت حد در حتي كليدي
.است گرفته صورت رايزنيهايي زمينه
حقوق مورد در ششم مجلس يكساله عملكرد:افزود وي
حق بر مطالبات با كه چند استهر تحسين قابل زنان
.دارد زيادي فاصله آنها
كاملي گزارش تهيه درصدد نيز نظارتي دربعد:گفت وي
پيگيري را آنها جديت با و زنانهستيم حقوق نقض از
.كرد خواهيم
انسان تعالي و رشد براي اسلام دين:داشت اظهار وي
ملاك تنها نيز كريم آياتقرآن در و است آمده
.است شده ذكر عدالت و تقوا افراد برتري
در و اسلام در مرد و زن بين تبعيض:افزود وي
هر مقابل در قطعا و وجودندارد ما اساسي قانون
.كرد خواهيم مبارزه اصل اين مخالف نظريه
دادگاه در شهادت اداي براي :حجاريان سعيد
داشتم حضور گنجي
اكبر تجديدنظر
گنجي اكبر تجديدنظر حكم در سياسي بازي هيچ:اجتماعي گروه
.كرد عمل منصفانه دادگاه قاضي و نداشت وجود
بيان ضمن تهران شهر اسلامي شوراي رئيس نايب حجاريان سعيد
تجديدنظر دادگاه در:گفت ايسنا خبرنگار به بالا مطلب
.يافت كاهش سال گنجي 4 آقاي حكم من شهادت با و داشتم حضور
با پنهاني صورت به حجاريان كه نوشتهاند برخي:افزود وي
حضور.ميكنم تكذيب را خبر اين من.است كرده صحبت قاضي
.بود شهادت اداي براي تنها قاضي با صحبت و دادگاه در من
علي سخنان به اشاره با خبرنگاران جمع در همچنين وي
قانون و شرع خلاف تلويزيون كار:گفت تلويزيون در افشاري
اعلام از پيش را متهم گفتههاي ندارد حق تلويزيون.بود
.كند پخش دادگاه حكم
حمايت:گفت خرداد دوم جناح استراتژي درباره حجاريان
.است خرداد دوم جناح استراتژي خاتمي از يكپارچه
كانديدا اعلام عدم بر مبني خبرنگاري سئوال به پاسخ در وي
زياديكانديدا آنانتعداد:گفت دولت مقابل جناح سوي از
.كردهاند معرفي
|