!دشوار راهي آغاز
جشنواره دومين برگزاري مناسبت به گزارشي
;يزد در ديني سينماي همايش و حقيقت فيلم
ديگر نگاهي از "مسافران"
!دشوار راهي آغاز
تئاتر خانه سامانگيري فرودهاي و فراز از گزارشي
;سرآغاز
است روبهرو فراواني دشواريهاي با ما جامعه در صنفي كار
اين مينهد هنري صنفي واديهاي در پاي كه هنگامي و
كه است روزگار عجايب از اين و دوچندانميشود دشواريها
هنوز هنر و فضل به بودن شهره عليرغم هنرمندان
و برجسته ويژگيهاي از يكي و آيند گردهم نتوانستهاند
تحقق را مدني ، -صنفي نهادهاي ايجاد بشري ، تمدن شاخص
"تئاتر خانه نوپاي نهاد" شكلگيري از حاضر گزارش.بخشند
و شده شناخته چهرههاي از تن چند با گفتوگو و ميگويد
و دارند صنفي فعاليتهاي همگي كه) كشور تئاتر بصيرت صاحب
،(هستند تئاتر خانه مديره ، اصلي ، هيات اعضاي زمره در
.برميشكافد را كار اين بم و زير
سكوت سال دو
با موسيقي خانه كه ميشنويم هرازچندگاه اينكه رغم به
نيز تاكنون و است روبهرو فراواني و پراكنده اختلافات
را آن سپس و پذيرفته را سمتي آن در مديرعامل چهار
در هم آن و بار يك تنها كه تئاتر خانه وانهادهاند ، اما
كرده درز بيرون به آن دروني اختلافات از برخي گذشته سال
گذشته هفته شنبه كه تئاتري جشن در و سال دو از پس بود ،
.كرد اعلام را خود موجوديت رسمي و جدي بسيار شد ، برگزار
در مديره هيات عضو و سخنگو عنوان به همت اصغر سخن شايد
انتشار فعاليتها مجموعه اين از خبري تاكنون چرا كه اين
.باشد مناسب پاسخي بتواند نيافته ،
نيافتهايم ، دست نتيجهاي به تا كرديم سعي":ميگويد وي
خوش را اعضا دل و ندهيم قول بيخود نكنيم ، مطرح را آن
فكر اينكه ضمن.شويم شرمنده نكرده خداي بعدها كه نكنيم
موجود انجمنهاي به ابتدا لذا باشد ، ريشهاي كارها كرديم
تمامي براي گذشته سال يك درطول و داده سروساماني
داده تشكيل موسسي هيات نداشتند ، تشكلي قبلا كه گروههايي
سامان به را مركزيشان شوراي انتخابات نيز انجمن چند و
بوده تئاتر فني كاركنان آنها ، انجمن آخرين كه رساندند
".است
كارگردانان ، چون انجمنهايي تشكيل به همت اصغر
هنري ، طراحان نمايشنامه ، مترجمان نمايشنامهنويسان ،
انجمنهاي نيز و عروسكي تئاتر و پژوهشگران و مدرسان
و سنتي و آييني نمايش با خياباني تئاتر منتقدان ،
كه صنفي تشكل تعداد 11 از و كرده اشاره آزاد تئاترهاي
نام گرفتهاند ، خود به شدهاي تثبيت و معين شكل تاكنون
.ميبرد
بروند؟ كجا بقيه
و مشاغل برخي جاي صنفي تشكلهاي اين تمامي ميان در اما
كارگردانان ، دستياران كه نيست مشخص هنوز و است خالي حرف
صنوف از يك هيچ در كه...و صحنه مديران صحنه ، منشيهاي
.گيرند قرار كجا در بايد نميگيرند ، جاي گانه يازده
برابر در تئاتر خانه مديره هيات رئيس نايب پسياني آتيلا
نظر كند ، تاكيد مديره هيات نظر بر آنكه از بيش پرسش اين
تئاتر كار كه كساني":ميگويد و كرده تلقي شخصي خودرا
طبيعي و...باشند تئاتر خانه عضو بايد ميدهند ، انجام
از هيچكدام جزو كسي اگر.شود فكر آن درباره بايد كه است
خانه در اينها كه نيست اين معنايش نگيرد ، قرار صنوف
زير بايد اينها كه است اين معنايش بلكه نيستند ، تئاتر
دارند ، وجود حاضر حال در كه انجمنهايي و كانونها مجموعه
".بگيرند قرار
البته و صنفي تقسيمبندي جاي به و خود سخن توجيه در و
مورد به افراد اين از بسياري پيشگي چند به اشاره با
تئاتر در":ميگويد و ميكند اشاره كارگردانان دستياران
فقط كه داريم آدمهايي قليل بسيار بسيار تعداد ما ،
در و نيست اينگونه معمولا.ميكنند كارگرداني دستيار
كار در است ممكن كارگردان دستيار سينما ، خلاف بر تئاتر ،
است ، ممكن بعدي نمايش در و باشد كرده بازي اول نقش قبلي
چه اگر..ديگر شكلهاي خيلي و باشد كارگردان خود مثلا
در بايد اصلي گروههاي ديگر يا و تئاتر كارگردانان كانون
".بكنند آنها براي عاجلي فكر آينده
!نيستيم وابسته ما
برخي مستقيم غير دخالت درباره كه فراواني حديثهاي و حرف
هنرمندان ، صنف خصوص به صنفي ، كارهاي در هنري مراكز از
پشت پچپچههاي به نيز تئاتر خانه درباره ميشود ، شنيده
تئاتر ، خانه كه ميگويند برخي.است شده تبديل صحنهاي
آن نيز گروهي و است نمايشي هنرهاي مركز به وابسته تشكلي
ميشود ناشي آنجا از ذهنيت اين البته ميدانند ، مستقل را
بار كه صنفي و مدني نهادهاي به توجه فرهنگ هنوز كه
كشند ، بردوش ميتوانند را دولتي نهادهاي مشكلات از بسياري
و است جانيفتاده خصوصهنري به و دولتي مسئولان ميان در
:موسيقي پيشكسوت چهره آن قول به و گاه از هر
ميگيرد ، صورت مدني نهادهاي راه برسر "سنگاندازيهايي"
خويش "هووي" همانند نهادهارا اين مسئولان ، برخي كه چرا
شايعات اين تمامي عليرغم و حال هر در.ميپندارند
نظر با مديره هيات اعضاي (صحنه پشت پچههاي پچ بخوانيد)
مستقل تشكلي را تئاتر خانه و هستند همسو دوم گروه
تئاتر خانه كارهاي رفتن پيش اگرچه همت اصغرميدانند
:ميگويد اما ميداند ، سادهلوحانه را دولتي كمكهاي بدون
تمام ما غيردولتي ، و هستيم مستقل تشكلي اساسنامه طبق ما
اين به باشيم ، نداشته وابستگي كه ميكنيم را خودمان سعي
حفظ است ، بودن مستقل كه را مهمتر اصل ميتوانيم ترتيب
.كنيم
نيستيم مركز مقابل در ما
را ذهنيتها از بخشي خويش ، گفتههاي با نيز پسياني آتيلا
هنرهاي مركز برابر در تئاتر خانه ميكردند گمان كه
بر كرده ، نقش پيدا بروز و حضور آن با جنگ براي و نمايشي
ميآيد خرد از دور كمي ما نظر به":ميگويد و ميكند آب
مقابل در تا آمده بهوجود تئاتر خانه كه كنيم ماتصور كه
مهمترين من نظر به.كند علم قد نمايشي هنرهاي مركز
خانه و نمايشي هنرهاي مركز بين ميتواند كه هماهنگياي
سو دو از هم نيتهايي حسن البته كه) بيفتد ، اتفاق تئاتر
تئاتر سياست بكنند سعي هم دوش به دوش اينكه (دارد وجود
"بزنند رقم را مملكت
عالم در اگرچه تئاتر خانه مديره هيات رئيس نايب سخنان
و ماند منتظر بايد اما است ، آرامبخش و زيبا بسيار نظر
گفته خلاف و ميانجامد كجا به ماجرا عمل عالم در كه ديد
دو و نگنجند اقليمي در پادشاه دو" كه عليهالرحمه سعدي
اثبات به نخستينبار براي "بخسبند درگليمي درويش
شده شناخته چهره فراهاني بهزاد سخنان.يانه ميرسد
تئاتر خانه مديره هيات عضو و حقوقي امور مسئول و تئاتر
از متفاوتتر صبغهاي ميتواند ماجرا كه ميدهد نشان
.بيابد كرده ، پيشبيني پسياني كه آنچه
هنرهاي مركز اجرايي و سياستگذاري قدرت:دارد مي اظهار وي
ابزار كه است اين من اعتقاد.نيست من دلپسند زياد نمايشي
شود ، چنين اگر.شود محول ما خود به بايد ما كار
عبارت به هستند ، يا هم كار ابزار صاحب تئاتر توليدگران
".بود خواهد خودشان دست در هم سياستگذاري ديگر
عضو تندروترين" را وي دوستانش كه مديره هيات عضو اين اما
هنرهاي مركز قولهاي دلبسته زياد" كه مينامند "شورا
مركز مديران جدي فعاليت بر تاكيد ضمن ،"نيست نمايشي
"درونا" و نهايت در تئاتر خانه پاگيري در نمايشي هنرهاي
شورايي صورت به بتوانند تئاتري مراكز تمام كه ميخواهد
.بشوند اداره
نگريست فراتر بايد
در كه است مشكلاتي جمله از نيز تئاتر خانه بودجه تامين
.ميكند مواجه بنبست با را پيشرفتي هر نشدن ، حل صورت
كه) هنرمندان خانه رئيس غريبپور بهروز گفته به و تاكنون
مواجه بودجهاي فراوان مشكلات با نيز خانه اين متاسفانه
و برنميآيد آستين از دستي آن به كمك براي است ،
دستاندازهاي نيزدر آن براي گرفته درنظر هزينههاي
و (است آمده گرفتار پاگير و دست و پيچيده بوروكراسي
و ميليون يك تاكنون تئاتر ، خانه رفاهي و مالي امور مسئول
و شده عضويتجمعآوري حق اخذ ناحيه از تومان هزار هشتصد
سالروز برگزاري هزينه تامين همانند) نيز كمكها برخي
است ، شده تقبل نمايشي هنرهاي مركز سوي از (تئاتر جهاني
خانه كه كنيم فكر اگر است ايدهآل اين وي اعتقاد به اما
را خود والاي انديشههاي و ميماند باقي سرپا تئاتر
عضويت بودجه به كه است صورتي در اين داشت ، اما خواهد
عضو سري يك ميتواند تنها صورت ، آن در كه كند اكتفا
پيش مشكلي و دعوا موقع هر و بدهد كارت آنها به و بگيرد
نگاه بايد اين از فراتر اما..و بكند دفاع و آمد ، برود
باشد ، داشته اعتباري صندوق ميتواند تئاتر خانه كرد ،
و خصوصي بخش سرمايهگذاري با رابطه در ميتواند
را تئاتر درواقع و بدهد پيشنهاد و لايحه تماشاخانهها ،
.كند خارج صرف بودن دولتي حالت از
ميشود؟ نوشته اساسنامه نانوشته اهداف آيا
خردي و بصيرت صاحب فرد و هنرمند هر آرزوي حال هر در
همه.است معين هدفي راه در آن گرفتن قرار و علايق تجميع
نميشوند ، جمع چرا اينكه اما صداست بي دست يك ميدانند
!باشد سوال اين از بخشي پاسخ فراهاني آخري سخن شايد
هنر اهل ما دل گمگشتههاي اينكه دليل به متاسفانه
آن از خودخواهتر كه است اين است ، يافتهها از افزونتر
رشد بشر حال هر به ولي كنيم ، تحمل را همديگر كه هستيم
.ميكنيم حركت سيال جريان دراين هم ما و ميكند
اينكه گروهي ، بهدليل ارجمنديهاي و تجربهها ، شناخت
هم با اگر كه ميدهد ياد ما به است ، تئاتر كارمان
و ميكنيم دموكراسي تمرين داريم ما.نيستيم نباشيم ،
قرار هم كنار در آدم دو نميآيد ، تا وجود به هم دموكراسي
را تئاتر متفاوت و معتبر صنوف بتوانيم اگر حالا.نگيرند
ميكنم فكر باشيم ، پيروز تمرين اين در و كنيم جمع هم دور
است سختي كار.ميشود نوشته ما اساسنامه نانوشته اهداف
آرزوي.نتوانستهايم و رفتهايم آن انجام براي بار وچند
تحمل را همديگر بتوانيم هم كنار در كه است اين بيشتر من
:معروف قول به.كنيم
درياست با اگر درياست قطره
.درياست دريا و قطره قطره ورنه
مختاباد ابوالحسن سيد:تنظيم و تهيه
جشنواره دومين برگزاري مناسبت به گزارشي
;يزد در ديني سينماي وهمايش حقيقت فيلم
ديگر نگاهي از "مسافران"
;اشاره
ديني فيلمهاي نمايش به كه حقيقت فيلم جشنواره دومين
.شد خواهد برگزار يزد استان در آينده هفته دارد ، اختصاص
فيلم بود 57 خواهد برپا روز مدت 3 به كه جشنواره اين در
بخش در.ميآيد در نمايش به بخش در 3 كوتاه و بلند
فيلم و 11 كوتاه فيلم بلند ، 9 فيلم ديني 6 سينماي مسابقه
بوي آسماني ، زمين ماه ، نور زير.دارند حضور ويديويي
فيلمهاي ري مسافر و مقدس مريم مارال ، كافور ، عطرياس ،
بخش در.ميآيند در نمايش به بخش اين در كه هستند بلندي
ايران عنوان با بخشي در و فيلم نيز 4 پيامبران داستان
در.بود خواهد پرده بر كوتاه فيلم نيز 9 اديان سرزمين
فيلم دارد 9 عنوان "حقيقت جستجوي" كه جشنواره ديگر بخش
مردم عموم براي استان سينماهاي در فارسي زبان به خارجي
سه همايش و جشنواره اين درباره.ميآيد در نمايش به
به و اكنون اما گفت ، خواهيم سخن برپايي از پس روزهاش ،
ديني ، فيلمهاي جشنواره دومين بر درآمدي پيش عنوان
به گذشته هفته كه مسافران فيلم بررسي از داريم گزارشي
انديشه تالار در اسلامي تبليغات سازمان هنري حوزه همت
.بود برپا
هنري گروه
اخير سالهاي اين در فرصتطلبانه رويه يك متاسفانه
مثلا كه شكل اين به آمده بوجود ديني سينماي پيرامون
شرق ظاهري به آن آراستن با و ميآورند را "بروسلي" فيلم
مسلمان يا ديني كشور يك سينماي عنوان به را آن پسندانه
.است كلاهبرداري يك اين كه ميكنند معرفي
بهرام ساخته مسافران فيلم نقد جلسه در ياري منوچهر
برگزار هنري حوزه انديشه تالار در گذشته هفته كه بيضايي
ساختار لحاظ به چه مسافران":گفت مطلب اين بيان ضمن شد ،
است ايراني فيلمهاي مذهبيترين از محتوا ، لحاظ به چه و
اين ميكنم سعي من و است شده ساخته انقلاب از بعد كه
معقول ميگويد هگل.كنم ثابت ساختاري روش يك با را موضوع
يعني معقول به زيبا امر و شود تبديل زيبا امر به بايد
ايجاد پلي فلسفه ، به هنر و شود تبديل هنر به بايد فلسفه
توانسته مسافران من نظر به مردم ، و معقول امر بين شود
.است بزرگي كار اين و كند تبديل زيبا امر به را معقول است
"شهادت:غياب در حضور" عنوان با خود سخنراني در ياري
فصل":ذكركرد اينگونه را مسافران فيلم بودن مذهبي دلايل
كاملترين تا گرفته توتمي اديان از اديان همه مشترك
و غيب به اعتقاد است ، اسلام و توحيدي دين كه اديان
يوقيمون و بالغيب يومنون الذين" آيه قرآن در.ناپيداست
قائل مومن انسان يك براي كه صفتي اولين "..و الصلوه
ديگر نباشد ، اعتقاد اين اگر و است غيب به اعتقاد ميشود
فيلم اين همچنينبود نخواهد كار در احكامي و آداب هيچ
هرچقدر انسان.است معنوي غياب در حضور به اعتقاد جهت به
كه زيرا ميشود ، بيشتر غيب به اعتقادش ميشود ، كاملتر
ديده درخت خود مثلا نميشوند ديده اصلها و ريشهها
".نميشود ديده آن ريشه اما ميشود ،
فيلم اين در موجود معنوي و مذهبي نشانههاي مورد در وي
اين براي است ، مذهبي بار داراي خود "مسافران" اسم":گفت
:ميگويد (ع)علي حضرت.است گذر محل دنيا و مسافريم ما كه
ما عرفاني ادبيات همچنين "توشه كمي و راه دوري از امان"
زندگي كه ميدهد نشان كه است معاني و مفاهيم از سرشار
وجود زمينه اين در واژههايي حتي.مسافريم ما و است راه
...و صراط شريعت ، طريقت ، مانند دارد
به فيلم اين":گفت "مسافران" فيلم ساختار تحليل در ياري
يعني نميكند ، پيروي متعارف ساختاري از روايت لحاظ
و اوج شروع ، شامل ارسطويي ساختار.ندارد ارسطويي ساختار
اين روايت ساختاراست دراماتيك ساختار يك كه است پايان
يا دوساحتي ساختار را آن نام من كه است ساختاري فيلم
ساختار بر كه اين دليل به بيضايي.ميگذارم دوقلمرويي
خوب را دوساحتي ساختار دارد ، اشراف تعزيه و ايراني درام
رغم به است ، شرقي ساختار يك ساختار اين.ميشناسند
ساختار پيشينه.است غربي ساختار يك كه ارسطويي ساختار
فيلم كه ميشود ديده كوروساوا "زيستن" فيلم در دوساحتي
فيلمها ، اين در.است آن از متاثر حدودي تا "مسافران"
در امر اين ميميرد ، داستان ابتداي در فيلم قهرمان
ابتدا در مسافران فيلم قهرمانان است بيسابقه غرب سينماي
ياد با فيلم اعظم قسمت.مرد خواهند كه ميگويند خودشان
.آنهاست ترحيم مجلس واقع در و ميشود دنبال آنها
".است غيابشان در حضورشان اما ندارند ، حضور قهرمانان
درام عنوان به تعزيه در ساختار اين پيشينه":افزود وي
كه "قتلگاه" تعزيه در مثلا.ميشود ديده هم ايراني
ساختار اين است ، حسين امام شهادت از بعد وقايع به مربوط
و حسين امام كه داستان قهرمان تعزيه اين در.ميشود ديده
هيئت در بنياسد طايفه و شدهاند شهيد هستند ، يارانش
در.ميكنند سوگواري و ميريزند سر بر كاه ميآيند شيرها
غيابشان در حضورشان اما ندارد ، حضور قهرمان تعزيه اين
.دارد وجود شهادت عنوان با مضمون اين شيعه فرهنگ در.است
.غياب در حضور و خدا راه در شدن كشته.دارد معني دو شهادت
.دارد پيشينه هم بيضايي كارهاي در ساختار نوع اين
ابتداي در":گفت فيلم اين مذهبي وجوه ديگر پيرامون ياري
سفري به ما كه ميگويد دوربين به رو قهرمان فيلم ، اين
مرگ ، به اشراف اين.ميميريم همگي و ميرويم بيبازگشت
ميشود ، ديده هم عرفان در كه است ديني و مذهبي امر يك
مراحل از يكي ميگويد عشق شهر هفت در عطار كه همانطور
.است انتظار فيلم اين مذهبي معاني از ديگر يكي.فناست عشق
اين انسانها بزرگ عيب ميگويد مورد اين در بكت ساموئل
در تنها امروز انسانهاي.نيستند چيزي انتظار در كه است
مهمترين بعدي اتوبوس يعني هستند ، بعدي اتوبوس انتظار
انتظار البته.است گذاشته منتظر را آنها كه است موضوعي
معنا آمادگي ، اين بدون و باشد آمادگي يك با همراه بايد
."ندارد
در كه است ديگري مذهبي معناي معاد ، يا حشر":افزود وي
همه كه ميبينيم فيلم پايان در.ميشود ديده فيلم اين
قيام و برميخيزند قهرمانان ورود با و ميشوند جمع
".است قيامت نوع يك واقع در كه ميكنند
هنري حوزه انديشه تالار در كه جلسه اين پايان در ياري
اول نقش بازيگر شيخي جميله ياد گراميداشت با شد ، برگزار
ديگر مصداقي فيلم اين نقد با را وي فوت تقارن فيلم ، اين
.دانست غياب در حضور براي
|