يزد در "انسان فطرت و ديني هنر" همايش
يافت گشايش
آثار ترجمه به نگاهي و كوري نوبل ،
مييابد واقعيت كه هولناكي كابوس ساراماگو
مارتي خوزه آثار و ادبي زندگي به نگاهي
و جهان صداي درد ، صداي كوبايي انقلابي
پنهان صداي
دومين برگزيدگان يزد در ديروز عصر
شدند معرفي حقيقت فيلم جشنواره
يزد در "انسان فطرت و ديني هنر" همايش
يافت گشايش
با حقيقت فيلم جشنواره دومين تخصصي همايش :هنري گروه
برجسته هنرمندان حضور با "انسان فطرت و ديني هنر" عنوان
.شد برگزار يزد در كشور
وزارت سينماي معاونت يزد ، در همشهري خبرنگار گزارش به
ديني ، هنر:گفت همايش اين در اسلامي ارشاد و فرهنگ
را آن و باشد بازگشته خود فطرت به كه است انساني زاينده
فطرت هنرديني ، خاستگاه اين بر بنا نمايد جستجو درون از
.است انسان
و است پيروز باشد فطرت آن خاستگاه كه اثري:افزود وي
حق به آگاه خود نا شود نزديكتر خود فطرت به هرچه هنرمند
.ميشود نزديكتر خود ، اثر در نيز دين و
سئوال اين به:گفت همايش اين در تاجزاده مصطفي همچنين
حركت بيديني يا دينداري سمت به بيشتر ما جامعه آيا كه
كه اين به بسته و داد ميتوان متفاوتي پاسخهاي ميكند ،
پاسخها باشد ، چگونه ديني فطرت و بشر حركت به ما نگاه
.است متفاوت
واقعيت:گفت سينمايي هنر در سانسور وجود مورد در وي
معناي به و دارد وجود نظامي هر در طبيعي صورت به سانسور
.است موجود اجتماعي نظم مبناي نظامي ، هر در كه است اين
سليقهاي اختلاف حالت از محدوديتها اگر:افزود تاجزاده
آيد بوجود منطقي و اكثريت گرايش براساس و شوند خارج
مشكل اينكه بيان با وي.ميشود هنر رشد باعث و است مطلوب
شفافيت عدم جامعهما در هنري محدوديتهاي ديگر و سانسور
عرصه مانند هنر عرصه در شفافيت اگر:افزود است آن
قوانين خودبهخود هنرمندان صد صددر آيد بوجود مطبوعات
.نمود خواهند رعايت را
آثار ترجمه به نگاهي و كوري نوبل ،
مييابد واقعيت كه هولناكي كابوس ساراماگو
بهتر نويسندهاي تا است فرصتي ادبيات نوبل جايزه
داعيهدار قديمالايام از كه ما كشور در.شود شناسانده
چون به نشده ، داده كسي به فرصت اين حال به تا بوده فرهنگ
و نيست آن فرصت مجال اين در كه نداريم كاري هم چرايش و
به فرصتي جايزه همين اما.برنميتابد نيز خواننده حوصله
آشنايي آن با كه جهان از گوشهاي با ما تا ميدهد دست
گذشته قرن در زيادي نويسندگان.شويم آشنا نداشتيم چنداني
گابريل سعادت كدام هيچ انصافا اما بردند نوبل جايزه
زبان در كه نيافتند را ساراماگو ژوزه يا ماركز گارسيا
.كنند كسب شهرتي چنين فارسي
در اوداد اختصاص خود به را نوبل سال 1998 در ساراماگو
.داشتم را انتظارش":گفت جايزه دريافت به واكنش اولين
خيلي كه بزنم احمقانه حرفهاي نميخواهد دلم اصلا
جايزه كه هستند بزرگي نويسندههاي.قسعليهذا و خوشحالم
نوبل با اما بود ، آنها حق جايزه اين.نشده آنها نصيب
حدي تا بود رفته پرتغالي زبان بر كه را ظلمي ادبيات
".كردند جبران
و سي اما نوشت سال 1947 در را خود رمان نخستين ساراماگو
از.برسد عام مقبوليت به آثارش تا كشيد انتظار سال پنج
اختصاص خود به متعددي جوايز كه نوشت رمان سال 1977 ، نه
بر همچنان و بود پرتغال كمونيست حزب عضو ساراماگو.داد
دارد جمعيت نفر ميليون ده پرتغال.است پايدار خود عقايد
زبان به نفر ميليون دويست به نزديك جهان سراسر در اما
اعطاي به واكنش در هم واتيكان.ميزنند حرف پرتغالي
.كرد صادر بيانيهاي ساراماگو به جايزه
"كوري" شد ترجمه فارسي زبان به كه ساراماگو رمان نخستين
كه شهري درباره است تمثيلي داستاني كوري.داشت نام
زندگي آنكه جاي به اما ميشوند كور تدريج به آن مردمان
دولت.ميبينند سفيدي در غرق را چيز همه ببينند سياه را
آنها بر ماموراني و ميكند قرنطينه را كور شهروندان
ميشود كور شهر تمام بعد و ميشوند كور همگي كه ميگمارد
.نيز شمايلها و ميشوند كور هم مجسمهها حتي و
موجوداتي.است عقلانيت كوري نيست ، واقعي كوري كوري اين
نبايد وگرنه نميبريم بهره خود خرد از كه هستيم خردمند
.ميكشيديم بدبختي قدر اين
سه مجموع از و است شده ترجمه فارسي زبان به بار سه كوري
اسدالله مشيري ، مينو خانم را كوري چاپ سيزده ترجمه
امرايي اسدالله.كردهاند ترجمه غبرائي مهدي و امرايي
كتاب ضميمه را ساراماگو ژوزه نوبل خطابه از خلاصهاي
تحليل در را پژمان عباس از مقدمهاي غبرائي مهدي و كرده
استقبال سال سه از پس هنوز آنكه جالباست آورده كوري
.ميآيد عمل به كتابها اين از شاياني
به را نقاشي خط تاريخ كتاب ترجمه نيز صدريه عبدالرحمن
.بود آلماني زبان به صدريه ترجمه منبع.برگرداند فارسي
به فرانسه زبان از پژمان عباس را ريش ريكاردو مرگ سال
فرناندو ريكاردوريش مرگ سال در ساراماگوبرگرداند فارسي
از پسوا فرناندو ميخواند جهان تماشاي به را پسوا
ساراماگو روايت در پسوا.است پرتغال شعراي بزرگترين
رمان طرحكند قناعت جهان تماشاي به بايد كه است معتقد
دور يعني اين.ميشود يكي آن آخر و اول جمله كه است چنان
اصلي شخصيت.بگذاريد را اسمش كه هرچه يا تو هزار باطل ،
.ميشكند و ميشود تكرار متعددي شخصيتهاي در رمان
همه نام به را ساراماگو ژوزه از ديگري كتاب پژمان عباس
كمدي به عجيبي شباهت كتاب اين.است كرده ترجمه نامها
.دارد ايراني كهن متون از نامه ، ارداويراف و دانته الهي
نامها همهشود القا موضوعي چنين كه نيست اين قصد البته
بايگان و ميگذرد احوال ثبت بايگاني در كه است داستاني
اصلي قهرمان مردگان دنياي نگاهبان به است تلميحي كه پيري
.است روايت
مهدي كه ساراماگوست ژوزه از ديگري رمان سنگي بلم كتاب
حكايت سنگي بلم رمان.است كرده ترجمه فارسي به غبرائي
نمادين صورتي به كه اروپاست سرزمين از پرتغال شدن جدا
.دارد دان جان شعر به تلميحي ضمنا كه شده داده نشان
اثر ميزند كه عزاي در ناقوس رمان بدانيم كه است جالب
با را رمان اين.دارد مضموني همچنين همينگوي ارنست
ترجمه ميآيند در صدا به كه زنگهابراي فارسي عنوان
كوري ، سنگي ، بلم در ساراماگو شيوه.نيست درست كه كردهاند
ريش ، ريكاردو مرگ سال نقاشي ، و خط تاريخ نامها ، همه
بند و قيد از رهايي ناشناخته جزيره حكايت و شيئي تقريبا
گرامري علايم.است مالوف عبارات و نقطهگذاري مقررات و
ساراماگو آثار در نقطه نادر موارد در و ويرگول جز نيز
.نميخورد چشم به
هم ساراماگو كوتاه داستانهاي از مجموعهاي شيء ، تقريبا
فارسي به زارعي علي ترجمه با است داستان هشت شامل كه
زبان از را كتاب ايتالياست ساكن كه زارعي علي.شد منتشر
و است شده چاپ هم دوبار كه برگردانده فارسي به ايتاليايي
عباس.ساراماگو آثار جذابيت بر است ديگري دليل همين
ترجمه وعده ريش ريكاردو مرگ سال كتاب مقدمه در پژمان
محاصره تاريخ نام به است داده را ساراماگو از ديگري رمان
بسيار رمان هم ساراماگو آثار آخرين از يكيليسبون
را آن نفر سه كه ناشناخته جزيره حكايت نام با است كوتاهي
مستقل كتابي صورت به بديعي محبوبه خانم:كردهاند ترجمه
اسدالله و شيراز پنجشنبه عصر مجله در اشرفي سودابه خانم
شوكران نام با جهان طنز داستانهاي مجموعه در امرايي
.شيرين
ساراماگو ژوزه ترجمه قابل آثار همه تقريبا حساب اين با
و بليموندا و بالتازار از غير.است شده ترجمه فارسي به
.مسيح عيسي روايت به انجيل
جامعه ميآفريند هولناك كابوسي آثارش در ساراماگو ژوزه
بربريت به ناگهان امكانات همه با پيشرفتهاي شهري
در و ميگسلد هم از الفت و تعهد رشتههاي و بازميگردد
و نشر بحران باب در كه حديثهايي و حرف همه با ما زمانه
ديگر عامل هزاران و چاپ و كاغذ گراني و كتاب خواندن كم
كه ميشويم ، روبهرو نويسندهاي آثار از استقبال موج با
بود اين از هراسش نميترسيد مردن از بزرگم پدر ميگويد
.ببيند نميتواند ديگر را دنيا زيباييهاي كه
مارتي خوزه آثار و ادبي زندگي به نگاهي
و جهان صداي درد ، كوباييصداي انقلابي
پنهان صداي
مادري و پدر از هاوانا ، در ژانويه 1853 در 28 مارتي خوزه
كوبا براي واقعي مبارزه يك او زندگيشد متولد اسپانيولي
بود جنبش 68 هواخواه جواني دربود كوبا در آزادي براي و
به سال 1871 در.بيفتد زندان به شد باعث امر همين كه
و ادبيات فلسفه ، تحصيل به آنجا در و شد تبعيد اسپانيا
مكزيك:شد آغاز او سفر سالهاي سال 1875 در.پرداخت حقوق
،(كرد ازدواج بازان زاياس كارمن با دسامبر در 20 كه جايي)
به معروف گرانادوس ، گارسيا ماريا با آنجا كه) گواتمالا
و (شد آشنا ،"سادهاش شعرهاي" مجموعه در "گواتمالا دختر"
.بازگشت كوبا به موقتا سال 1878 در ازآن پس كه نيويورك
ولي كرد بكار شروع دانشگاه استاد بهعنوان درآنجا
فرزندش همچنين و نكرد ترك را هميشگياش سياسي دلمشغولي
سال 1879 در.آمد بهدنيا نوامبر در 22 فرانسيسكو خوزه
او و گشت برملا ميشد طرحريزي قيام براي كه آنها توطئه
عنوان به سال 1880 در و شد تبعيد اسپانيا به مجددا
با كه جايي كرد ، بكار شروع نيويورك در روزنامهنگار
ارتباط گارسيا ، كاليكستو ژنرال مثل كوبايي ، نظاميان
كوبا انقلابي كميته رئيس عنوان به همانجا و كرد برقرار
را كوتاهي مدت سال 1881 ، طي در.پرداخت حزب دهي شكل به
ايدئولوژيك دلايل بنابه نيز آنجا از گذراند ، ونزوئلا در
را خود وقت و بازگشت نيويورك به سال 1882 در و شد اخراج
را كوبا استقلال كه كرد نهايي انقلاب آمادهسازي صرف
در "ما آمريكاي" چاپ و نوشتن بر علاوه.مينمود دنبال
،"نيويورك مصور و فرهنگي مجله" در ژانويه 1891 دهم
به بود ، كوچك كشتيهاي و سلاح پول ، تهيه بهدنبال
كمكهاي آوردن بهدست پي در ميداد ، آموزش انقلابيون
ميكرد ، حفظ را كوباييها شورش روح و بود بينالمللي
لاتين آمريكاي كشورهاي به مختلفي سفرهاي اهداف اين بخاطر
گومز ماكسيمو همراه به مارتي مي 1895 ، ماه در.داد انجام
پيوستن براي و رسيدند "پلهاتياس" به كشتي با ديگران ، و
مي ماه در 19.شدند آنجا وارد انقلابي نيروهاي ديگر به
كه مبارزهاي شدند ، جنگ وارد اسپانيا ارتش با سال همان
بدون شد كشته كوبا استقلال قهرمان و بخش الهام آن ، در
.گيرند بازپس را او جنازه حتي بتوانند همرزمانش اينكه
مارتي آثار
از يكي كه برميخوريم نشانههايي به مارتي خوزه آثار در
براي فقط نه البته ميكند ، مشخص را دورهها پربارترين
تغيير با كه انساني و هنري جلوههاي همه براي بلكه هنر ،
است شده ناميده مدرنيسم كه آنچه است ، رسيده ظهور به قرن
.ميخورد چشم به عميقش شعر و بيپروا نثر در و
روزنامهنگار مارتي
مورد از 400 بيش مارتي خوزه و 1892 ، سالهاي 1880 بين
زبان ، اسپانيايي كشورهاي مورد در (نگاري وقايع) تاريخچه
روزنامههايي در.كرد منتشر اروپا و آمريكا متحده ايالات
عقيده" كاراكاس ، "ملي ايده" آيرس ، بوئنوس "ملت" مثل
حزب"گالپا ، تگوسي "جمهوري" ويدئو ، مونته "عمومي
چشم نيويوركبه "آمريكائيها" و مكزيك "آزاديخواه
،(نوگرا) مدرنيسم نويسنده يك عنوان به مارتي.ميخورد
آموزش ، بينالمللي ، سياست و جنگ مثل عناصري القاي براي
از ادبيات و علم به متكي پيشرفتهاي همه و مد معماري
با نيويورك در همچنين او.ميكرد استفاده وقايعنگاري
.مينمود همكاري "آفتاب" و "زمان" مانند روزنامه چندين
متفكر مارتي
كل در ميشد ، كوبايش به محدود كه مبارزهاش عليرغم مارتي
تفكر.ميانديشيد نيز لاتين آمريكاي كشورهاي آزادي به
:بود اساسي اصل دو اين شامل مارتي
در آن انحصاري تقسيم كه ملي ثروت تحول براي طرفداري (1
.ميرسيد بهنظر ناعادلانه معدودي عده دست
استعمار غمبار تسلط از آمريكايي ملتهاي جوانان رهايي (2
يك در تنفس براي آنها به كمك و بود كرده حقير را آنها كه
.آزاد ميهن
زيرا بود ، متكي مردم اتحاد و او عقيده بر انقلاب آينده
برطبق.نميداشت وجود پيروزي براي تضميني هيچ آن بدون
بايد ابتدا كوبا ، در استقلال به رسيدن براي او ، نظر
و شود ريشهكن آمريكا از اسپانيايي استعمار بقاياي آخرين
زبان اسپانيايي جمهوريهاي جوانان اتحاد بايد اينكه ، دوم
آمريكا متحده ايالات استعماري تحريكات از تا باشد محكم
.نمايد جلوگيري
"ما آمريكاي" بهنام داستانش مارتي سياسي اثر مهمترين
غرور آن در كه نيست آمريكايي فرهنگ بيانگر كه ميباشد
مردم بومي ارزشهاي برتري آن در يا كند نصيحت را ملي
-سياسي برنامه يك اساسا بلكه دهد ، شرح را زبان اسپانيايي
طرحريزي سرزمين اين ضروريتر نيازهاي طبق بر فرهنگي
.آورد بوجود را كلي آزادي يك بتوان آنها با تا ميكند
يك نه است پرافتخار گذشته يك بر شرحي نه "ما آمريكاي"
با كه دارد اعتقاد مارتي.آن به بازگشت براي دعوت
از كه شد تحميل آمريكا بر رسوم و آداب سري يك استعمار ،
دغدغههاي از يكي.كرد جلوگيري آنها بومي فرهنگهاي توسعه
واحد پرچم يك زير را كوباييها تمام كه بود اين مارتي
نظر به كه كند جمع ،"انسان به احترام و عشق" عنوان تحت
من":باشد جمهوري آينده برتر قانون ميبايست خودش
در كوباييها تربيت ما ، جمهوري اول قانون كه ميخواهم
".باشد كامل انسان يك شان
كوبا انقلابي جنبش بازسازي اساس انسانگرايانه ، كلمات اين
.ميدهد تشكيل را
نويسنده مارتي
راضي عشق با عشق و زناكار آبدالا ، ) تئاتر در مارتي اگرچه
رماننويسي ، دنياي در اما نداشت ، زيادي موفقيت (ميشود
بگوئيم نميتوانيم اگرچه "نحس دوستي" نام با اثرش تنها
را نشانههايي بار ، اولين براي ولي باشد عالي اثر يك كه
(نوگرايي) مدرنيسم رمان نشانگر كه مينمايد معرفي
و بزرگ نثرنويس يك عنوان به روشن بياني با او.ميباشد
او مدرنيسمبا يعني ميشود ، شناخته دوره يك آغازگر
.ميگردد آغاز
آموزشي تقريبا وظيفه يك صرف را خود وقت اعظم قسمت مارتي
روح در حس اين.بود كودكان با رابطه در كه ميكرد
نشان مارتي آثار از بعضي البتهداشت وجود او انقلابي
و خالصا او كار.نيست كودكانه او ادبيات كه ميداد
امر ، اين و وسيعتر زمينه يك در ولي است آموزشي آشكارا
كودك ، آن در كه است مارتي اجتماعي -سياسي هدف مرهون
براي.باشد داشته پيشرفت بايد آينده اين و است آينده
استقلال حقيقت ، جستجوي آزادي ، مانند اهدافي كردن دنبال
چون داد ، آموزش كودكان به مناسبي بطور بايد توسعه و كوبا
به كودكان ، تربيت او ، نظر به.است بهتر آينده يك پايه او
او به بايد بلكه نيست ، آنها به حقيقت آموزش معني
مرحلهاي به و بفهمند بتوانند كه طريقي به بفهمانند
آپارتايد ، مثل نمايند شركت مشكلات و مسائل در كه برسند
،("شاهزاده دو" ،"سياه عروسك" در) فقر اجتماعي ، نابرابري
و نيكو اخلاق مثل كلي مسائل و ("قهرمان سه" در) آزادي
ميگوي" ،"شيطان بچه ننه" ،"توت دانه" در) پرهيزكاري
دارد حضور داستانهايش از بسياري در كه مرگ ، يا ("خوشوقت
تا ميخورد پيوند زيبا ولي ساده سبك يك اينها ، همه به
داستانهاي در.نمايد بخش لذت را يادگيري روش و راه
كليد از استفاده و خاص گرامري نظم يك كودكانهاش ،
.ميشوند تكرار طولداستان در كه ميشود ديده واژههايي
فراوان ربطهاي حرف بيوقفه ، منظم ، جاري ، خطي ، تركيبات
آهنگي داستانهايش به است مناسبتر كودكان زبان براي كه
اولين در همچنين.مينمايد زيباتر را آنها كه ميدهد
دارد وجود خاصي كودكانه آهنگ "اسماعيل" بهنام شعرش كتاب
نويسنده.آورد همراه به او براي را موفقيت بزرگترين كه
آن در كه ميكند تعريف را روياها دنياي به سفري درآنجا
و قوي استعارات با پوشيده را كلي و مهم عميق ، پيامي
.ميباشد مارتي فكر طرز نشانگر كه ميكند بيان بنيادين
چاپ به نشريات و روزنامهها در را خود "آزاد اشعار" او
او.شد منتشر "تبعيد گلهاي" عنوان تحت بعدها كه ميرساند
با (كرد توصيف خودش كه همانطور) "هجايي يازده اشعار" در
زندگيش در كه تنشهايي تمامي و كرده تركيب "آزاد اشعار"
وطنش ، غربت و تبعيد از:است كرده بيان بود ، آمده بوجود
در.وظيفه و عدالت آزادي ، قوي حس درد ، و عشق عطش تا
-ملت آميختگي و ميگيرد نشات سادگي و اضطراب "ساده اشعار"
.ميدهد نشان را طبيعت -شاعر
صداي:ميگيرد نشات حياتي عامل سه از مارتي شعري صداي
صدايي و جهان ، يا طبيعت صداي انساني ، و مهربان ولي درد
داشته انسانها اطمينان بين محكم جايي ميخواهد كه پنهان
است آزادي و عشق اظهار به رسيدن براي اينها همه و باشند
.ميباشد ساده و زيبا پيامي كه
اينترنت:منبع
حقروستا مريم:ترجمه
دومين برگزيدگان يزد در ديروز عصر
شدند معرفي
حقيقت فيلم جشنواره
با (ديني سينماي) حقيقت فيلم جشنواره دومين:هنري گروه
برگزاري با ديروز عصر مختلف ، بخشهاي برگزيدگان معرفي
.داد پايان خود كار به مراسمي
و بازيگران حضور با كه جشنواره اين اختتاميه مراسم در
نمايندگان بههمراه ايران سينماي دستاندركاران
سينما سالن در يزد مردم از زيادي عده و گروهي رسانههاي
دومين دبير "كاظميني محمد" شد ، برگزار شهر اين ايران
اسلامي ارشاد و فرهنگ اداره مديركل و حقيقت فيلم جشنواره
"داد سيفالله" و يزد استاندار "سفيد" مهندس استان ،
سخن ايراد به اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت سينمايي معاونت
از متشكل جشنواره داوران هيات آراي ادامه ، درپرداختند
كمال رئيسان ، عليرضا اسدي ، شهرام مشايخي ، جمشيد آقايان
:شد اعلام شرح اين به فريد مهرداد و تبريزي
ايران سينماي بلند فيلمهاي بخش.1
"انتظامي مجيد" آقاي به متن موسيقي بهترين جايزه -الف
."مقدس مريم" فيلم براي
براي "نونهالي رويا" خانم به زن بازيگر بهترين جايزه -ب
."ياس عطر كافور ، بوي" فيلم در بازي
"پورحسيني پرويز" آقاي به مرد بازيگر بهترين جايزه -ج
."مقدس مريم" فيلم در بازي براي
در بازي براي "رجبي مهران" آقاي به افتخار ديپلم -د
."ميگذريم هم كنار از" و "ماه نور زير" فيلمهاي
"ميركريمي سيدرضا" آقاي به فيلمنامه بهترين جايزه -_ه
."ماه نور زير" فيلمنامه نويسندگي براي
"ميركريمي سيدرضا" آقاي به كارگرداني بهترين جايزه -و
."ماه نور زير" فيلم كارگرداني براي
براي "محمدي منوچهر" آقاي به تهيهكننده بهترين جايزه -ز
."ري مسافر"،"ماه نور زير" فيلمهاي تهيه
براي "كريمي ايرج" آقاي به داوران هيات ويژه جايزه -ح
."ميگذريم هم كنار از" فيلم
كوتاه فيلمهاي مسابقه بخش.2
"اميريوسفي محسن" آقاي به كوتاه فيلم بهترين جايزه -الف
."سنگي دستهاي" فيلم خاطر به
"صفرخاني مهدي" آقاي به داوران هيات ويژه جايزه -ب
."دريا و موج" فيلم بهخاطر
فيلم بهخاطر "جعفري مهدي" آقاي به افتخار ديپلم -ج
."زيارت"
ويديويي كوتاه فيلمهاي مسابقه بخش3
علي" آقاي به ويديويي كوتاه فيلم بهترين جايزه
."سبز وهم" فيلم بهخاطر "زمانيعصمتي
يزد استان در ماه خرداد از 23 حقيقت فيلم جشنواره دومين
مسابقه بخش در فيلم جشنواره 7 اين در.كرد كار به آغاز
ديگر بخشهاي.پرداختند رقابت به يكديگر با ديني سينماي
و كوتاه فيلمهاي) ديني سينماي مسابقه شامل نيز جشنواره
خارجي فيلم نمايش 8 ،"طياب منوچهر" بزرگداشت ،(ويديويي
نام با بخشي و "حقيقت جستجوي در" عنوان با بخشي در
.بودند "پيامبران داستان"
ديني هنر" موضوع با يكروزه همايشي نيز جشنواره حاشيه در
داد ، سيفالله هاشمي ، طه دكتر حضور با "انسان فطرت و
برگزار نجفي محمدعلي و تاجزاده سيدمصطفي افخمي ، بهروز
و يزد هنري فرهنگي بزرگ مجتمع كلنگزني مراسم همچنين.شد
مسئولين حضور با شهر اين جوان سينماي انجمن دفتر افتتاح
سوي از جشنواره اختتاميه مراسم در.شد برگزار هنرمندان و
و فرهنگ وزارت سينمايي معاونت و ايران سينماي هنرمندان
- "سفيد" مهندس آقاي به سپاس لوح يك اسلامي ارشاد
سال طي 2 ايشان بيوقفه تلاشهاي بهدليل - يزد استاندار
در ايران سينماي كيفي و كمي ارتقاي و رشد جهت در گذشته
وزارت سينمايي معاونت و سينما هنرمندان.شد تقديم استان
به نيز را ديگري سپاس لوح همچنين اسلامي ارشاد و فرهنگ
ارشاد و فرهنگ اداره مديركل - "كاظميني محمد" آقاي
رساندن جهت در ايشان چشمگير فعاليت بهدليل - يزد اسلامي
.كردند اهدا آرماني ، و كيفي سطحي به يزد سينماي
|