اسلامي نوين انديشه و شريعتي
دكتر والمسلمين حجتالاسلام با گفتوگويي
ديني قرائتهاي و حكومت ثقفي سيدمحمد
اسلامي نوين انديشه و شريعتي
از شريعتي ، يكي علي دكتر شهيد آموزگار :جستارگشايي
نوين نسلهاي تفكر پايهگذاران ترين برجسته متعهدترينو
بنيادهاي بر اساسي تاثيري تنها نه او ، انديشهبود ايران
جهان كل در بلكه نهاد ، اسلامي انقلاب انديشه و فرهنگ
.بود انتقادي آگاهي و ازبيداري اسلام ، مرحلهتازهاي
عواطف و احساسات فروكاهي با انقلاب از پس سالهاي طول در
و شريعتي انديشههاي با برخورد در علمي جمعي ، بتدريجروش
گرفت نضج اسلامي انقلاب فرهنگ وعناصر زمينهها شناخت
منتشر مرتبا كه عميقي آثار تحليلهاو در امر واين
دكتر هاي انديشه اهميت.است درك و ملاحظه قابل ميشود
سراسر در و كشورهاياسلامي ايران ، در امروزه.شريعتي
مقاله در جمله از.است انكارناپذير و شده جهانشناخته
ميباشد ، وبستر دائرهالمعارفدين از بخشي كه ذيل
دريافت ، را اهميت و اعتبار اين از مختصر بازتابي ميتوان
تحقيقاتديني مراجع معتبرترين از يكي منبع ، اين زيرا
گزينش باوسواس دقتو به آن در سرفصلي هر و است معاصر
ارجمند خوانندگان رجوع براي كتاب ماخذاين.است گرديده
:است چنين
Encyclopedia of world RELIGION
merriam webster's -In corporated -Springfield,
Massachusette,1999
خصوصيت جهت به وتصرف دخل كمي با كه حاضر مقاله
هجرت سالگرد مناسبت به است ، شده تنظيم آن دائرهالمعارفي
فرزانه ، خردمند آن گراميداشتياد شهيدو معلم شهادت و
.ميشود تقديم گرامي خوانندگان تاخيربه با چند هر
معارف گروه
از يكي مزينان ، در سال 1933ميلادي در شريعتي علي
در 19 و شد متولد ايران در خراسان استان كوچك شهرهاي
روشنفكر ويفروبست جهان از انگلستانچشم در ژوئن1977
شاه رژيممحمدرضا از كه بود ايراني منتقدبرجسته و
.ميكرد انتقاد (801919) پهلوي
و تاريخ از متفاوتي و نوين شريعتيچشمانداز علي
خود جامعه مخاطبانو ميان در را جامعهشناسياسلامي
تهران در پراحساسي و شورانگيز سخنرانيهاي و گسترشداد
مردمي 1979 پايهانقلاب سخنرانيها اين كه مينمود ايراد
شكل آنرا نظري زمينههاي و ميشد محسوب ايران در
.بخشيد
-پدرش از را فكري آموزشهاياوليه تعاليمو شريعتي ،
گرفت فرا اسلاميبود علوم استاد يك كه -شريعتي محمدتقي
دانشگاهي و معلم هر كهنزد اين از قبل جهت همين وبه
.بود آموخته طريقپدرش از را مباني اين شود ، تربيت
مركزبه آن در و شد مشهد دانشگاه وارد وي بعدها
و عربي زبانهاي به دوران همين در.پرداخت [ادبيات]تحصيل
فرا را آن توجهي قابل و بالا سطح ودر شد فرانسهنزديك
.گرفت
وارد جدي صورت به بود ، دانشجو يك كه دوراني در شريعتي ،
در دليل همين به و گرديد نيز فعاليتهايسياسي
رخ كشور در جوانيش دوران در كه سياسياي ناآراميهاي
به و دستگير دستگاه سوي از ،[نفت صنعت شدن ملي نهضت]داد
.شد زندان روانه ماه هشت مدت
به و تكميل تحصيلاتشرا و مطالعات وي بعد ، سالهاي در
رشتهجامعهشناسي در وي كشور ، آن در.عزيمتكرد فرانسه
تحصيلش زمان.آمد نايل -Ph.D -دكترا درجه اخذ به وتاريخ ،
معروف متفكر فيلسوفو كه بود فرانسه ، هنگامي در
معترض ناراضيو ودانشجويان سارتر پل ژان فرانسوي ،
وفعاليتهاياجتماعيو داشتند آنجاحضور در ايراني
.ميدادند انجام گستردهاي سياسي
سارتر پل ژان آراء از وتجاربش انديشهها در شريعتي ،
تفكرو تحصيل ، دوره يك از پس و گرفت بسياري تاثير
فعاليتهاي هم باز دوره ، اين در.بازگشت ايران به مطالعه ،
شش مدت شدنشبه زنداني به منجر كه گرفت سر از سياسيرا
مشهد دانشگاه در آزادي ، از پس.سال 1964گرديد در ماه
ومحبوبيتروبه خطابهها اما سخنرانيشد ، و تدريس مشغول
او به نسبت را سياسيشاه و اطلاعاتي دستگاه وي ، تزايد
.دادند تشخيص خطرناك عنصري را وي نهايت در و كرد حساس
شد ، برايش تضييقاتومحدوديتهايفراواني موجب امر اين
تشريك با آنجا در و عزيمتكرد تهران مشهدبه از لذا
و مهم مركز يك ارشادكه حسينيه سال 1969 ، در وي ، مساعي
مركز اين.شد بنيانگذاري بود ديني آموزشهاي براي متجدد
منتهي تئوريهاي و بحثها شكلگيري در وگسترده مهم تاثيري
به مركز پرشماريدراين وجوانان ايراننهاد انقلاب به
.گرديدند جذب مذهبي هاي انديشه سوي
پرتعدادي آثار مقالاتو شريعتي بعد ، سالهاي طول در
اين موضوعات.كرد ايراد بسياري سخنرانيهاي و نوشت
مسائل و شناسياسلام جامعه و تاريخ مورد در فعاليتها ،
مسائل همچنين وي.بود وقت رژيم وضع از انتقاد و سياسي
جوان نيروهاي توجه مورد ماركسيسمكه درباره متعددي
را آنها و كرد روشنفكرانمطرح نيز و بود ودانشجويان
ماركسيسم ، وي ، انتقادات.ميداد قرار انتقاد مورد
ديني سنتگراي و كار محافظه رهبران از برخي روشنفكرانو
بومي و سنتديني او ، اعتقاد به.برميگرفت در را
انديشههاي و گيرد قرار پالايش و نقد معرض در ميبايد
ساخته مجذوب روشنفكرانرا ماركسيسمكه نظير وارداتي
در سياسي و اجتماعي و فرهنگي پيچيده نيازهاي پاسخگوي نيز
شخصيتي به شريعتيرا تعاليم ، اين مجموعه.نيست ايران
محبوبيتدر واين كرد بدل ايراني جوانان درميان محبوب
اسباب و سو يك از حكومت با وي شدن اسبابدرگير حال عين
وي براي ديگر سوي گرايانرااز سنت برخي جانب از زحمت
.ساخت فراهم
مدت سال 1972مجددابه در فعاليتهايش ادامه در شريعتي
گرفت قرار شديد مراقبت تحت سپس و شد زندان ماهروانه 18
وقت ، تحت امنيتيحكومت نيروهاي سوي از خانهاش حتي و
كه كرد ناچار را وي سرانجام مضاعف ، فشارهاي.بود نظر
از پس دليلبلافاصله همين به.گيرد ايران ترك به تصميم
.كرد انگليسترك مقصد به را ايران سال 1977 ، آزاديدر
ورود از پس كوتاهي بسيار مدت.بود بدفرجام سفري اين اما
.كرد فوت سكته و قلبي حمله اثر در شريعتي انگليس ، به
وشاگردان هوادارانانديشهها كه بود چنان او محبوبيت
مرگ در را ساواك يا حكومت اطلاعاتي مخفي سرويس پرشمارش ،
.دانستند مقصر او
ابراز مختلف تحليلهاي در كه شريعتي ، آنچنان تعاليم
فكري ساختارهاي گيري شكل مهمتريندلايل از يكي است ، شده
و تاثيرعظيم امر ، اين دليل.بود ايران اسلامي انقلاب
تعاليم اينبود ايراني جوانان بر تعاليم اين شورانگيز
شهيد و يافت مقدس صبغهاي اوكه مرگ وآموزشها ، با
دانشجويان تقريباهمه و يافت گسترش سرعت به شد ، خوانده
.برگرفت در را جوان و تحصيلكرده نيروهاي و
و خودكامه حكومت به حملات از شريعتي ، مجموعهاي نظريات
به كه را او بسته سياستهاي و وجباريت بود وقت استبدادي
.ميداد قرار نقد مورد داشت شدن غربي به گرايش شدت
به شدن ، غربي در سطحي فرآيندهاي به توجه مدرنيسمو
صدمه ايرانيان ديني سنتهاي و فرهنگ به شريعتي ، اعتقاد
اين نقد با تا ميكوشيد او جهت همين به ميساخت ، وارد
ديني ، و بومي مفاهيم و ارزشها به دادن توجه و جريان
بقبولاند خود مخاطبان به و آورد پديد جايگزينرا فرهنگي
صدمات چنگ از ملي و ارزشهايديني براساس ميتوان كه
به بازگشت مورد ، اين در دكتريناو.شد رها غربي فرهنگ
در حلي راه مثابه واقعبه در مفهوم اين و بود خويشتن
شده عرضه (اليناسيون) خودبيگانگي از و مقابلخودباختگي
.بود
به بدونتوجه را ، مردم شاه ، مدرنيستيرژيم برنامههاي
ناهنجاريهاي سوي به ديني ، گرايشهاي و سنتي خاطرهاي تعلق
ازمهاربندهاي را داشتجامعه قصد و بود داده سوق زيادي
اين تقابلبا در شريعتي دليل ، همين به.كند رها ديني
حقيقي ، انقلابي تشيع به بهبازگشت ميكرد دعوت جريان ،
.داشت باور آن به عميقا او خود كه
بلكه سنتي ، مذهبي مجموعه يك نه شيعه شريعتي ، تفكر در
تربيت و اجتماعي واعتلاي عدالت براي موثر قدرتي
را اعتقاد اواين همچنين اما.ميشد محسوب ايرانيان
، در سياسي رهبران سوي ايران ، از در تشيع كه داشت نيز
.است شده وارد آسيببدان و مانده راكد طولاني زماني طول
تشيع ركود رفع و تحول ايجاد براي راههايي جستجوي در او
.بود
دكتر والمسلمين حجتالاسلام با گفتوگويي
ديني قرائتهاي و حكومت
ثقفي سيدمحمد
اين است؟ دين از رسمي قرائتي داراي اسلامي حكومت آيا *
مبتني يا است شخصي قرائت يك آيا و شده ناشي كجا از قرائت
ميباشد؟ متشرعه جميع عقل بر
در آيا:كنيم مطرح صورت اين به است بهتر را سوال اين -
سياسي انديشه -دارد وجود ما فرهنگ در كه ديني همان -دين
مطرح دين زيرا ;است مثبت پاسخ كه است بديهي هست؟ حكومت
دين مانند -جامعهشناسي در بحث مورد دين ما فرهنگ در
فرهنگ در موجود دين از مشخصا ما بلكه نيست ، -بودايي
ديني هر لازمه.ميكنيم صحبت -است اسلام همان كه -خودمان
اين امادارد وجود نيز اسلام در اين كه است عبادت نوعي
نمازهاي اسلام ، در.اجتماعي گاهي و است فردي گاهي عبادت
نماز مثلا ، .ميشود محسوب فردي عبادت نوعي پنجگانه
يك در مردم اجتماع جمعه نماز محور.جمعي است عبادتي جمعه
نماز ركعت دو جاي به جمعه خطيب خطبه دو به توجه و محل
دوم ، خطبه در خصوص به خطبه در كه است شده تاكيداست ظهر
اين ، بنابرشود مطرح مسلمانان مشكلات و اسلام جهان اوضاع
و سياسي مسائل به توجه آن از بخشي كه ديني چنين در
ميان به حكومت از سخني كه است تعجب جاي است ، اجتماعي
.باشد نيامده
درآن كه است اصيلي تمدن داراي اسلام دين ديگر ، جنبه از
.است شده توجه فرهنگي -علمي نهادهاي انواع و فنآوري به
است ملاك اسلامي تمدن نظرشان در كه كساني حتي بنابراين ،
كنند ، توجه اگر ميگويند سخن تمدنها گفتوگوي از و
اسلامي انديشه در حكومت طرح دين اين محتواي كه ميبينند
.است
مدافع ميتواند هم (سكولار) كثرتگرا ديني قرائت آيا *
از ديني ، قرائت نوع اين با ميتوان آيا باشد؟ ديني حكومت
كرد؟ دفاع دينوحياني سرنوشت
غايتمند جامعه (سكولار) كثرتگرا انديشه در اصولا -
-متدين انسانهاي كه حالي در ندارد ، هدفي انسان و نيست
دارند ، كثرت دين كه نظر آن از -باشند قايل كه نظري هر به
اين ، بنابرميدانند هدفمند را جامعه و نيستند انديش
جمع قابل سكولار با مذهب تفكر انديشه ، مرحله در دستكم
خارجي اجتماعي نمود از فلسفي بحث اين ، بر علاوه.نيست
سخن سكولار حكومت يا مذهبي حكومت انديشه از گاهي ;جداست
دوم ، حالت در.داريم نظر خارج واقع به گاهي و ميگوييم
در ولي پذيرفت ، را ديني حكومت نظري ، حيث از نميتوان
.نبود پايبند دين مشروعيت عقلاني معيارهاي به عمل مقام
زمينه در چه و باشد دين زمينه در چه است ، آسان نظري بحث
.است مشكل عادلانه ديني حكومت كردن پياده اما سكولاريسم ،
مانند -باشد سكولار اگر حتي است ، عدالت مدعي حكومتي هر
كه آن از بيش اما -رضاخان استبداد يا تركيه لائيك حكومت
را خارجي نمودهاي بايد باشيم ، داشته جدل الفاظ سر بر
بشري والاي آرمانهاي پاسخگوي نمودها اگر.كنيم بررسي
.بود نخواهد راهگشا نظري بحثهاي نباشد ،
حكومت از قرائت نوع اين تلقي چيست؟ ماديگرايانه قرائت*
است؟ كدام اسلامي
است كهنه طرح يك واقع ، در دين از ماديگرايانه برداشت -
اين.بود مطرح نوزدهم قرن در كه مردمشناسي درزمينه
از كه بود متاثر مابانهاي روشنفكر انديشههاي از برداشت
به اروپا در را تحولاتي و شد مطرح بعد به هيجدهم قرن
مادي بعد از انسان تنها بينش ، اين براساس.آورد وجود
نقد دو بينش ، اين بر امروزه اما.ميگيرد قرار توجه مورد
:است مطرح علمي
فرضيه از ديدگاه اين علمي ، شواهد براساس كه اين اول
آن ، براساس كه فرضيهاي ;است متاثر داروين تكامل
چيز تخيل جز اين امابودند نيمهوحشي ابتدايي انسانهاي
جوامع از ملموس و عيني شاهدي هيچ ما و نيست ديگري
عكس ، به بلكه دهيم ، قرار ملاكنظر تا نداريم ابتدايي
غفلت آن از عده اين كه نكتهاي.دارد طرفداراني اين خلاف
دنياي در و ميبينند تكاملي را دين كه است اين كردهاند
شناخت فسيلها ، طريق از جز ما كه ميگذارند قدم مجهولي
هيچ نظرياتي چنين علمي ، لحاظ از.نداريم آن از ديگري
حال ، .نيست مشاهده و تجربه قابل زيرا ;ندارد علمي حجيت
كه ادياني مطالعه جاي به ما كه دارد وجود دليلي چه
جوامعي سراغ به است ، انكار غيرقابل آن جامعيت و گستردگي
!نيست؟ معلوم ما بر ماهيتشان كه برويم
درفيزيك كه است دين تحريف به معتقد ديدگاه اين كه آن دوم
بعد يك تنها يعني ;ميگويند (Reduction) "تقليل" آن به
را انسان مثلا ، ;كنيم مطرح است علم در كه را واقعيتي از
مدعاي اگربدانيم ميمون دنباله است ، ميمون شبيه چون فقط
دادن تقليل ببينيم ، هست كه چنان را موضوع كه است اين علم
.نيست علمي گفتوگوي آن
به است ، مطرح نيز دين درباره ما عصر در مساله همين عين
در موجود دين.ما جامعه در موجود دين زمينه در خصوص
مطرح تقليلي صورت به را آن ما اگراست اسلام ما جامعه
مطالعه روش به هم آن دهيم ، تقليل دروني بعد به و كنيم
به.قرآن پذيرش مورد نه و است علمي نه روشي چنين فلسفي ،
نور ميدهيم ، قرار بررسي مورد را نور وقتي مثال ، عنوان
پس.حرارت هم و ميكند توليد روشنايي هم زمان ، يك در
و عرضي روشنايياش اما است ، ذاتي حرارتش گفت نميتوان
مربوط فلسفه در وجودي ماهيت بحث به عرضي و ذاتي اصلا
يك:است صورت همين به هم دين.فيزيك -مثلا -نه ميشود ،
تجربه" به آن از كه خدا با ارتباط در و است دروني بعدش
در و است بيروني آن ديگر بعد و ميكنند تعبير "دروني
به را دين انسان اگر دروني ، بعد درجامعه با ارتباط
اين نميتوان.ميكند پيدا اخلاقي تعادل بشناسد ، خوبي
عدالت كه همچنان ;كرد جدا دين دروني بعد رااز تعادل
همان از موضوع اين.نمود جدا آن از نميتوان را خواهي
.ميگيرد سرچشمه عدالتخواهي ديني منشا
منظر از بيشتر دين ، مطالعه جاي به برخي متاسفانه اما
قرار دينداري ملاك را همين و نگريستهاند آن به تاريخي
.برسند درستي جمعبندي به نميتوانند نتيجه ، در.دادهاند
ديني حكومتهاي تاريخ ، در بنگرند ، خوب اگر عده اين
كه ايران در علويان حكومت مانند ;مييابند را متعددي
يا آمد برسركار مردم خواست با و بود مردمي كاملا دولتي
دوره" را دوره اين و بودند متمدن مردمي كه آلبويه حكومت
حتي دوره ، اين در دادهاند ، لقب "اسلامي تمدن طلايي
از اعظمها صدر و بودند حكومت پايوران جزو نيز يهوديان
حكومت هم مصر درميشدند انتخاب اسلامي دانشمندان ميان
و عمران كه دانست حكومتها اين از ميتوان را فاطميان
عباس.است بينظير حكومت اين عصر در شده ايجاد آبادي
در مصر ، تاريخ در:ميگويد مصري ، نويسنده العقاد ، محمود
.است نداشته وجود دورهفاطميان همانند تمدن دورهاي ، هيچ
چنين مطلق طور به تاريخي ، نظر از نميتوان بنابراين ،
.كرد نظري اظهار
|