نگاه از جيراني فريدون ساخته "آتش و آب"
دوگانه هويتي از گريز
خوانندگان
شد منتشر فيلم 271
شد منتشر تصوير دنياي
تصحيح و توضيح
سينماي براي موفق الگوي ايران سينماي
است جهان
ناپايدار متزلزل ، ناباورانه ،
كتاب معرفي
ندارد سينما نوشهر ،
سالانه اجلاس در ايران ملي اركستر اجراي
مونتانا
نگاه از جيراني فريدون ساخته "آتش و آب"
دوگانه هويتي از خوانندگانگريز
همه ميان در.است رمانس يك "آتش و آب" فيلم داستان
آدمي مطلوب روياي ارضاي به رمانس قصهگويي ، فرمهاي
نقشي اجتماعي ، نظر از لحاظ ، همين به و است نزديكتر
را آرمانهايش جامعه ، عصري ، هر دردارد متناقض كاملا
زنان و شريف مردان كه جايي.ميكند ارائه رمانس فرم در
با شريرها ، و مينهند نمايش به را آرمانها اين زيبا ،
طرح اصلي عنصر رمانس ، در.ميپردازند تهديد به خويش سلطه
زنجيرهوار فرمي رمانس ، كه است معني بدان اين و ماجراست
قصه طريق از بيشتر را آن رو ، اين از و دارد متسلسل و
.درام تا ميشناسيم(fiction)
جستجوي از است عبارت وضوح به رمانس ، كامل فرم
-دارد1 عمده مرحله سه كاملي فرم چنين و موفقيتآميز
مرحله -ساز 3 سرنوشت نبرد مرحله -پرمخاطره 2 سفر مرحله
.قهرمان پيروزي
به مقيد واقعگرايي كه آنجا.است آزادي رمانس جوهر
هيچكدام به رمانس است ، منطق قيد در كلاسيسم و واقعيت
جهان بر پيروزي با را رهايي رمانس ، قهرمان.نيست مقيد
.ميكند كسب روزمره واقعيت
قتل اتهام به كوتاه داستانهاي نويسنده "مشرقي علي"
بايد بيگناهياش اثبات براي او.ميشود بازداشت همسرش
مريم نام به است زني شاهد ، و بياورد دادگاه به را شاهدي
سعي مشرقي ولي بيايد ، دادگاه به نميشود حاضر كه شكوهي
به آمدن به را مريم انساني ، ارتباط ايجاد با ميكند
.كند ترغيب سالم زندگي و دادگاه
بيگناهياش بخاطراثبات "مشرقي علي" داستان قهرمان
مدت تمام در او.ميكند آغاز را (مجازي سفري) جستجويي
كند ترغيب را او تا است شكوهي مريم جستجوي پي در فيلم
مرحله كه دوم مرحله در.بيايد دادگاه به شهادت اداي براي
با خود خاص شيوه با مشرقي علي است ، ساز سرنوشت نبرد
!كنيد توجه) پردازد مي نبرد به مجيد ، يعني منفي ، شخصيت
روي تاثيرگذاري و استقامت صبر ، او شيوه (خود خاص شيوه به
مرحله آخر دست و بياورد خود به را او تا است شكوهي مريم
در مثبت تحول باعث كه آنجاست قهرمان سرافرازي يا پيروزي
مجيد يعني خود استثمارگر جلوي تا ميشود شكوهي مريم
مرگش به منجر كه قيامي كند ، قيام او عليه و بايستد
.است بهتر بارش ذلت و كثيف زندگي از كه مرگيميشود
زن شكوهي ، مريم.هستند سياه و سفيد رمانس ، در شخصيتها
صرفا اواست شده خود سابق شوهر قرباني كه است بيگناهي
به مشرقي علي همراه وقتي كه است زني.فاسدنيست زن يك
به و ميكند پاك را خود غليظ آرايش ميرود ، آپارتمانش
گفت بايد اينجا در).ميشود تبديل است شاعر كه معصوم زني
مريم نقش براي معصومانهاش چهره با حاتمي ليلا انتخاب
در وقتي شكوهي مريم (.است بوده هوشمندانه بسيار شكوهي ،
دارد ، .و ريمل و ماتيك از نقابي است خيابان يا رستوران
هيچگونه بدون است مشرقي علي يا و مادر پيش وقتي ولي
با كه ذاتي همان.ميدهد ارائه را خود وجودي ذات آرايشي ،
.ميكند طغيان مجيد برابر مشرقي علي تاثيرگذاري
بازي (!كنيد دقت دارد ، وجود "مريم" اسم در كه نشانهاي)
يكي شكوهي مريم معصوم و پاك ذات اين ارائه در حاتمي ليلا
.است هنرپيشگي عرصه در او قوت نقاط از
مريم به فيلم از جايي در او.ندارد پيچيدهاي شخصيت مجيد
پليد وجه او "دارم دوست را كثافت آشغال توي":ميگويد
به مجيد عشق.را بودنش آشغال وجه.دارد دوست را مريم
را اول حرف آن در مالكيت كه عشقي.است عصبي عشق مريم
را او مريم ميفهمد وقتي و.گذاشتن احترام نه ميزند ،
راجع مجيد تلفني گفتوگوي.ميكشد را او كرد ، خواهد ترك
مريم مجيد ، .آوريد ياد به فيلم در را فرزندش و همسر به
هم شايد و غرورش بخاطر.ميخواهد خودش بخاطر فقط را
.زن جنس از گرفتن انتقام بخاطر
از نويني مفهوم يافتن پي در كه روشنفكري مشرقي ، علي اما
پيدا عجيب كاملا ماجراي يك در را مفهوم اين و است زندگي
بياورد دادگاه براي شاهدي بايد.ميشود كشته زنش ;ميكند
و خياباني زني شاهد ، .بدهد شهادت بيگناهياش بر كه
اول.دارد راه چندين او.است (بيهويت) بيشناسنامه
با اينكه دوم و برود مجيد و مريم سراغ به مامور با اينكه
(مجيد شيوه همانند شيوهاي) زور حتي و ارعاب و تهديد
با و باشد خودش كه اين سوم.بياورد دادگاه به را آنها
تاثيرگذاري خشونت ، از پرهيز كند ، حل را مشكل خودش شيوه
نه است ، نويسنده يك او نرود يادمان) مريم روان و روح بر
آخر دست هم مشرقي علي استقامت و سماجت.(...يا كارمند يك
.ميشود مريم تحول باعث و ميگذارد را تاثيرش
ديد زاويه با چرا ولياست شكوهي مريم زندگي فيلم موضوع
فيلمساز زيركي كنيم دقت كمي اگر.ميرويم جلو مشرقي علي
سراغ به مستقيم ميخواست او اگر.دريابيم ميتوانيم را
را مريم زندگي از قسمت آن بود مجبور برود ، شكوهي مريم
تاكيد كاري ، چنين امكان صورت در حتي كه بكشد تصوير به
خدشه دچار شكوهي ، مريم انساني خصلتهاي روي بر فيلم
فيلمي "ايرماخوشگله" فيلم از ميتوان مثال براي !ميشد
اصلي موضوع هم فيلم آن در.برد نام "وايلدر بيلي" از
با كه است خيابانگرد زني "ايرما".است "ايرما" زندگي
فيلم بيليوايلدر ولي دارد ، فرق خودش رديف هم زنان ديگر
ميكند شروع وظيفهشناس پليس يك نقش در "لمون جك" با را
خودش ماموريت محل معروف خيابان در را فساد ميخواهد كه
ترسيم لمون جك ديد زاويه از را ايرما اوببرد بين از
منافي عمل هيچگونه ما "خوشگله ايرما" فيلم در.ميكند
از فيلم ، ديد زاويه چون نميبينيم ، ايرما سوي از عفت
.است لمون جك ديدگاه
و پست فرهنگ و متعالي فرهنگ ميان مرز فيلم ، اين در
مريم.ميشود محو تفريح و مطالعه اتاق ميان مرز همچنين
هويتي به ميخواهد كه زني است ، شاعر كه ولگردي زن شكوهي
ديالوگهاي آخرين بياوريم ياد به.كند پيدا دست مستقل
زندگي مشرقي علي با نميخواهد ميگويد كه را شكوهي مريم
زندگي دنبال به تا ميخواهد را شناسنامهاش فقط و كند
از جديدي تعريف دنبال به شكوهي مريم.برود خود حقيقي
تعريف او براي مجيد ديگر كه جديدي هويت.است "خود"
اين بخاطر و بود خواهد آن جستجوي در خود بلكه.نميكند
تا ميكند فدا را خود زندگي او.ميدهد گزافي بهاي هم
مادرش كه كاري.نشود او امثال و مجيد دست اسير فرزندش
كارگردان كه است دليل همين به شايد و نداد انجام او براي
.ميدهد نشان اصرار با را مادرش و مريم شدن روبهرو صحنه
روايت بهانه ابتدا.نيست هم اشكال بدون "آتش و آب" اما
براي را داستان اين او.است مشرقي علي يعني "فيلم راوي"
اين كه كسي معمولا فيلمها در ميكند؟ تعريف كسي چه
كسي براي و است زندان در ميكند ، تعريف را خاطرهاي چنين
تعريف وكيلش يا زندان رئيس يا قاضي يا بازجو مانند
(است افتاده اتفاق فيلم ابتداي كه جنايتي دليل به) ميكند
قصه اين مشرقي علي كه نميشود معلوم فيلم اين در ولي.
ميكند؟ روايت چيزي چه براي و كسي چه براي را
خصوصيتهاي از يكي !است فيلم داستان شگفتانگيزي عدم دوم
از ولي است ، داستان شگفتانگيزي ماندني ياد به رمانسهاي
!زد حدس ميتوان را آن پايان راحتي به فيلم داستان اواسط
ياد به رمانس يك نه اما است ، رمانس يك فيلم اين داستان
.ماندني
الاسلام امين فريد
شد منتشر فيلم 271
درباره مطالبي با (تيرماه شماره) فيلم سينمايي ماهنامه
تبليغاتي فيلمهاي بررسي.شد منتشر جهان و ايران سينماي
فلاحيان ، علي پخشنشده فيلم گزارش رياستجمهوري ، نامزدهاي
جاودانگي ، نوعي و كوئين برگزيدگانش ، آنتوني و كن 2001
شهيد سهراب يادگار تنها حرفهاي سيمپس ، جان با گفتگو
روز فيلمهاي معرفي و نقد سالگي ، در 66 دلون آلن ثالث ،
.است فيلم مجله شماره اين مطالب جمله از..و جهان
شد منتشر تصوير دنياي
مطالبي با تصوير دنياي هنري فرهنگي نشريه نودودومين
.شد منتشر تئاتر و سينما درباره
شات لانگ مخملباف آقاي منتقدان ، ديدگاه از قندهار سفر
روايت به سينما را؟ امروز كلوزاپ يا كنيم باور را ديروز
بررسي و معرفي پناهي ، جعفر آثار به نگاهي اسكات ، ريدلي
جعفري مسعود قريبيان ، فرامرز با گفتگو جهان ، روز فيلمهاي
شازده به نگاهي و گودرزي فرهي ، فاطمه بيتا جوزاني ،
دنياي شماره اين در كه است مطالبي از رفيعي دكتر احتجاب
.است رسيده چاپ به تصوير
تصحيح و توضيح
نكته تصحيح 3 يا توضيح سينايي خسرو استاد با گفتگو در
.ميرسد نظر به ضروري
ثالث شهيد و است سينايي خسرو ساخته هياهو آنسوي فيلم -1
.است داشته عهده بر را او دستياري
.است شده سينما وارد طياب منوچهر طريق از سينايي خسرو -2
به سينايي از بعد مهدوي منصور و ثالث شهيد سهراب -3
.شدند آشنا سينما با او طريق از و آمدند دانشكده
سينماي براي موفق الگوي ايران سينماي
است جهان
انتشارات و تبليغات سابق وزير "اقبال جاويد"
موفق الگوي عنوان ايرانبه سينماي از پاكستان
.كرد ياد جهان سينماي براي
كنفرانس پاياني نشست حاشيه اقبالدر جاويد
:گفت آسيا ، رسانهاي ارتباطات و اطلاعات مركز سالانه
اسلامي انقلاب از پس ايراني فيلمهاي مشاهده با
براي ايران سينماي فرد به منحصر ويژگيهاي بخوبي
حفظ و خشونت از دوري:گفت وي.ميشود روشن عموم
مشترك خصوصيت دو اجتماعي و خانوادگي ارزشهاي
هنر به را منصفي بيننده هر كه است ايراني فيلمهاي
.ميكند جلب ايران سينماي
در كه گفت پاكستان انتشارات و تبليغات سابق وزير
فيلمهاي جشنواره اسلامآباد ، در وزارتش دوران
فيلمها اين مشاهده با و كرده گشايش را ايراني
شده آشنا ايراني فيلمسازان توانايي و هنر با بيشتر
.است
اعضاي تمام براي ايراني فيلمهاي:افزود وي
براي ميتواند مسئله اين و است آموزنده خانوادهها
.آيد شمار به موفق تجربه يك سازان فيلم ديگر
سفر با بتواند كه كرد اميدواري ابراز اقبال جاويد
از پس ايران پيشرفتهاي با نزديك از تهران به
.شود آشنا اسلامي انقلاب
ناپايدار متزلزل ، ناباورانه ،
اگر جيراني فريدون بلند ساخته سومين عنوان به آتش و آب
فاصله صعود ، وي فيلم نخستين هواي و ازحال كلي طور به چه
فيلمساز اين ساخته دومين قرمز با مقايسه در اما دارد
.ميرسد نظر به -متظاهرانه گاه و -ناقص اثري
صورت آن پيرامون كه تبليغاتي عليرغم ، آتش و آب واقع در
سال فجر فيلم جشنواره در آن نمايش عدم به توجه با و گرفت
دروني رويدادهاي با را مخاطب بتواند كه نيست فيلمي پيش ،
-حتي - سينما عادي تماشاگر باور بر و سازد درگير خود
.باشد تاثيرگذار
از ناشي بيننده ، باور بر آتش و آب تاثيرگذاري عدم
.است فيلم اجرايي و ساختاري ابعاد در نهفته كاستيهاي
حقوقي -جنايي داستاني بر متكي داستاني ، لحاظ به آتش و آب
است ماجراهايي از ناشي فيلم دروني حوادث و رويدادها.است
به و ميدهد روي مشهور چندان نه نويسنده ، يك براي كه
كه ميشود مجبور وي نويسنده اين همسر رسيدن قتل به دنبال
است ، بوده قتل در وي داشتن دست عدم شاهد تنها كه را زني
.ببرد دادگستري به شهادت اداي جهت
كارگردان خود قضا از كه فيلمنامه نويسنده ميان اين در
قضايي محاكم در كه نداشته توجه نكته اين به اصلا است
تاثيري هيچگونه نميتواند تنهايي به زن يك شهادت كشورمان
زمينه اين در و باشد داشته پروندهها دادرسي روند در
-ديگري شده پذيرفته روشهاي از معمولا دادگاهها قضات
.ميكنند استفاده -قسامه همچون
و آتش و آب فيلم داستان حقوقي ويژگيهاي خصوص در البته
ميتوان فيلم ماجراهاي پيشبرد در زن يك شهادت تاثير
و داد قرار بررسي مورد متفاوتي ابعاد از را موضوع
يك دادن شهادت از ديگري وجوه فيلمنامه نويسنده احتمالا
نكته اين حال هر به اما است داشته مدنظر را دادگاه در زن
بر را فيلمش بنيان و اساس نبايد فيلمساز كه است واقعيتي
ناپايدار و متزلزل اندازه اين تا كه كند استوار ماجرايي
.ميرسد نظر به
سيررويدادهاي نبودن منطقي آتش و آب خصوص در ديگر نكته
ذهن در پاسخ بدون پرسشهايي ايجاد باعث كه است فيلم دروني
با -شهلا مجيد شخصيت مثال عنوان به.ميگردد تماشاگر
علي با خود آپارتمان در كه هنگامي -پسياني آتيلا بازي
بيگانه يك حضور از ميشود مواجه -پرستويي پرويز -مشرقي
اين در نيز را مريم حتي و ميشود ناراحت خانهاش در
كه است حالي در اين.ميدهد قرار اذيت و آزار مورد رابطه
علي) ماجرا نويسنده چهره دقيقا پيش شب چند شهلا مجيد
پرداخته وي تعقيب به حتي ديدهو خيابان در را (مشرقي
.است
به فيلم شخصيتهاي كردار در موجود رفتاري تناقضات اين
آتش و ازآب بازيگران ، پذيرش قابل چندان نه بازيهاي همراه
نميتواند مضمون پرورش لحاظ به كه است ساخته فيلمي
در اين.كند درگير را سينما علاقهمند و جدي تماشاگر
عوامل از آتش و آب در جيراني همكار گروه كه است حالي
از پيش و هستند ايران معاصر سينماي مسلط و شده شناخته
به را خود تحسين قابل تواناييهاي ديگري آثار در اين
.گذاردهاند نمايش
صورتي به كه دارد وجود متعددي لحظات آتش و آب فيلم در
سينماي آثار ديگر از -متصل و پيوسته حتي و -پراكنده
به جيراني كار ارزش نكته اين.شدهاند گرتهبرداري ايران
سبب و است برده سوال زير شدت به را فيلم كارگردان عنوان
گرديده سينما جدي دوستداران ذهن به موضوع اين شدن متبادر
در بسياري سابقه كه جيراني همچون فيلمسازي چرا كه است
داراست ، را ايران سينماي مختلف سطوح در حرفهاي فعاليت
ايران سينماي تاثيرگذار فيلمهاي ديگر از صورت بدين
.است كرده نمونهبرداري
مريم و مشرقي علي گريز و تعقيب فصل كل مثال عنوان به
بايكوت فيلم از مريم تصادف نحوه و اتومبيل بهوسيله
گرفته نماهاي و است شده نمونهبرداري مخملباف محسن ساخته
"بايكوت" يادآور شدت به فيلم از بخش اين در شده تدوين و
و سفيد خطوط از فيلم در كه نماهايي اين بر علاوه.است
گرفته قرار استفاده مورد و شده گرفته خيابانها كف منقطع
ابراهيم ساخته يوسف پيراهن بوي فيلم در صورت همين به است
براي كارگردان نيست معلوم و داشتهاند وجود حاتميكيا
است؟ داشته توجيهي چه خود فيلم در نماها اين گنجانيدن
مشرقي علي با شهلا مجيد درگيريهاي به مربوط سكانسهاي كل
را آنها فيزيكي درگيري تماشاگر ، كه مجيد ، كار محل در
خورد و زد متوجه ديگري عكسالعملهاي از اما نميبيند
سريال از زيبا بسيار سكانس يادآور همچنين ميشود آنان
درگيري به موضوع اين.است "جو احمد" ساخته روزگاري روزي
تسري قابل نيز فيلم پاياني فصل در مجيد ، و مريم نهايي
از مريم فرار -كه ميرسد نظر به چنين -كارگردان و است
با را مجيد توسط وي بازگردانيدن و سيما آپارتمان داخل
روزگاري روزي سريال از سكانس همين به چشمي گوشه
.است كرده فيلمبرداري
بازي بهويژه - بازيگران قبول غيرقابل و مصنوعي بازيهاي
نيز و -مريم مادر نقش در فرجامي خانم تصنعي و اغراقآميز
در بازيگر اين بازي يادآور كه پسياني آتيلا بازي سبك
اجرايي است ، ارزش -افخمي بهروز ساخته -شيطان روز فيلم
.است داده كاهش را فيلم
كه كرد ياد حاتمي ليلا بازي از ميتوان فقط ميان اين در
عنوان به را خود ارزشهاي يكدستي ، حفظ با فيلم سرتاسر در
ساخته آشكار ايران معاصر سينماي سطح در توانا بازيگري
.است
عاصمي مجيد
كتاب معرفي
بزرگان گويند چنين
(سينمايي قصار جملات فرهنگ)
و جمعآوري "كراولي توني" توسط كه حاضر كتاب در
حدود 600 از قصار جمله از 2200 بيش است شده ويراستاري
گرفته جانوين و چاپلين چارلي از جهان سينماي مشهور چهره
در اگرچه.است آمده ديكاپريو لئوناردو و تامكروز تا
مطروحه موضوعهاي درباره افراد اين نظر و حرف موارد برخي
طريق از حال هر به اما نميرسد نظر به وكامل جامع چندان
يافته راه شخصيتها اين درون به ميتوانيم آنان گفتههاي
كه افرادي.كنيم كشف آنها در را تازهاي وجوه حداقل و
بوده استوار آنها دوش بر گذشته سال طي 50 جهان سينماي
.است
منتشر انگليسي به سال 1994 در كه بزرگان گويند چنين كتاب
با و صفحه در 436 اشتري بيژن ترجمه با اخيرا است شده
گرفته قرار سينما دوستداران اختيار در تومان بهاي 2650
.است
پاپ موسيقي ستارگان
پيشينيه به نگاهي با خود كتاب مقدمه فاطميدر فرهنگ
:مينويسد جهان و ايران در پاپ موسيقي
احتمالا درآمد نمايش به سال 1364 در كه "تاراج" فيلم
در كه است انقلاب از بعد سالهاي در سينمايي فيلم اولين
بهره الكترونيك وسازهاي پاپ موسيقي از آن متن موسيقي
موسيقي به مردم توجه و فيلم اين خوب فروش.است شده گرفته
تدريجا نيز ايران تلويزيون و راديو كه شد سبب آن متن
آنجا از اما شود مردمي و جذاب موسيقي نوع اين به متمايل
و مداومت از كشور در موسيقيايي و هنري سياستهاي كه
جريان اين جلو زود خيلي نيست ، برخوردار لازم پايداري
.گرديد حذف سيما و صدا از كلي طور به بعد كمي و شد گرفته
به بازگشت جز چارهاي ايراني پاپ موسيقي ترتيب بدين
متن موسيقي قالب در خود حيات وبه نكرد پيدا سينما
پيشرفتهاي به حتي زمينه اين در و داد ادامه فيلمها
تاريخ از مقطعي در كه آنجا تا يافت دست توجهي قابل
سبك در فيلمها متن موسيقي سهچهارم از بيش ايران سينماي
.بودند پاپ موسيقي
در را ايران پاپ موسيقي سرشناس چهره كه 21 كتاب اين
فرهنگ قلم به تومان بهاي 1950 به صفحه در 292 بردارد
.است شده منتشر فرهنگ نشر سوي از فاطمي
ندارد سينما نوشهر ،
همچنان شهرستان اين:ميگويند نوشهري شهروندان از جمعي
.است تفريحي و هنري فرهنگي ، مراكز فاقد
نوشهر نفري هزار جمعيت 120 متاسفانه:آنانافزودند
نظيرتئاتر هنري سايرمراكز يا و سينما يك حتي داشتن از
.است محروم
گذشته سال چندين شعارهاي عليرغم:گفتند آنان
منطقه اين جوانان گردشگري ، مستعد شهرستان دراين
.ميبرند رنج وهنري فرهنگي ازفقر كماكان
اين:ميگويد نوشهر فرهنگيان از جعفرزاده صديقه
رنج ازمشكلاتي باطراوت چهرهاي رغم به شهرستان
خواسته ابتداييترين بانبود مرتبط همه كه ميبرد
.سينماست يعني آن مردم
تعطيلات ايام و فراغت اوقات در:كرد اضافه وي
در سرگرمي براي را مكاني هيچ نوشهري خانوادههاي
سينما به رفتن براي اوقات اغلب و ندارند شهر اين
.ميكنند سفر همجوار شهرهاي ديگر و چالوس به
پرورش و آموزش اداره بازنشسته معلم هريسي اسماعيل
بردن گردش به براي روزها از بعضي در:ميگويد نوشهر
.شوم سرگردان خيابانها در ناچارم نوهام
سينماي نوشهر در انقلاب از قبل درسالهاي:گفت وي
دردو بودن غيرايمن و فرسودگي دليل به كه بود كوچكي
تعطيل اسلامي ارشاد و فرهنگ اداره توسط قبل دهه
براي جايگزيني كردند فراموش مسئولان اما شد ، اعلام
.بيابند آن
اين سرسبزي ميرسد نظر به:نوشهرگفت ازكسبه يكي
ايجاد پيگيري از نيز را آن مسئولان حتي شهرستان
اين و كرده غافل وتفريحي هنري فرهنگي ، مراكز
به نيازي شهرستان اين گويا كه شده امرمشتبه
.ندارد فوق امكانات
فرهنگي تهاجم با مقابله براي:كرد اضافه وي
اين در تفريحي و هنري فرهنگي ، امور به اهتمام
.است ضرورت يك شهرستان
همچنان فرهنگي برنامهريزي عدم چنانچه:افزود وي
.منجرشود فاجعه يك به ميتواند روند اين يابد ، ادامه
از مبلغمذهبي يك حيدرزاده علي محمد حجتالاسلام
:وگفت كرد انتقاد منطقه در فرهنگي مراكز فقدان
، است نياز يك تالارنمايش و سينما مثل سالم تفريحات
درجوانان بيبندوباري سوي به بازدارندگي قدرت چون
.ميكند تقويت را
گردشگري جاذبههاي دركنار نوشهر:است معتقد وي
كه باشد نيز اجتماعي معضلات مستعد ميتواند خدادادي ،
به تنگناها رفعاين براي اكنون ازهم بايد مسئولان
.كنند اقدام درمنطقه مناسب فرهنگي ريزي برنامه
اسلامي شوراي مجلس در چالوس و نوشهر مردم نماينده
را نوشهر شهرستان فرهنگي مشكلات ، سخناني طي پيش چندي
بودجه تخصيص به مازندران مسئولان توجه عدم به
.داد نسبت فرهنگي
مجتمع تنها احداث:افزود دراينباره محسني انوشيروان
شده متوقف قبل سال هفت از نوشهر هنري فرهنگي ،
.است
اعتبار ريال ميليون اختصاص 600 رغم به:گفت وي
مازندران به درسفر قبل سال رهبري 7 معظم مقام كه
بودند ، داده اختصاص مجتمعسينمايي ساخت براي
.است نگرفته صورت هنوزاقدامي
نوشهر در مجتمعسينمايي اگراين:كرد اضافه وي
منطقه اين فرهنگي مشكلات از بزرگي بخش شود ساخته
.مرتفعميشود
سالانه اجلاس در ايران ملي اركستر اجراي
مونتانا
بار نخستين براي ايران ملي اركستر آنكه از پس:هنري گروه
همين پرداخت برنامه اجراي به ژنو در ملل سازمان مقر در
سالانه اجلاس در مجلسيژنو اركستر همكاري با اركستر
مركز عمومي روابط گزارش به.نواختند را قطعاتي مونتانا
انجام فخرالديني فرهاد رهبري به كه برنامه اين در موسيقي
صداي با و ماهور دستگاه در قدما از تصانيفي ميگرفت ،
انگيزان ، دل سپهر ، آواي مانند قرباني ، قطعاتي عليرضا
.شد اجرا همايون رنگ و طوفان رقص چشمهزار ،
|