خاص مدارس در ثبتنام به ديگر نگاهي
!است تكميل ظرفيت
دكتر با گفتوگو ، در فرهنگ و معماري
بخش) شناس باستان - خانيكي
رجبعليلباف
ارتباطات عصر در ايراني معماري (پاياني
خاص مدارس در ثبتنام به ديگر نگاهي
!است تكميل ظرفيت
در خصوصي نهادهاي كه ميپنداشتند اغلب قبل سالها:اشاره
تجربه ولي نيستند ، مطمئن و كارآمد هم چنان آن آموزش عرصه
اصل هرچند.نبود مدارسنامطلوب اين شكلگيري ساله چندين
وسايل است موظف دولت" كه ميكند تصريح اساسي قانون 30
دوره پايان تا ملت همه براي را رايگان پرورش و آموزش
سرحد تا را عالي تحصيلات وسايل و سازد فراهم متوسطه
شهروندان همه و ".دهد گسترش رايگان بهطور كشور خودكفايي
كه شهرونداني ولياغلب دارند ، اطلاع خود مسلم حق اين از
براي هستند حاضر برخوردارند ، بالايي به متوسط تمكن از
را هزينهاي خود ، فرزندان آموزشي استانداردهاي رعايت
اينكه آن و است كننده نگران نكته يك اما شوند ، متقبل
و آشفتگي است ممكن غيرانتفاعي ، مدارس تقويت و شكلگيري
.باشد داشته پي در را دولتي مدارس در بينظمي
روند به همچنان آموزشي نظام دلسوزان تمامي بيترديد
شيوههاي تغيير دوختهاند ، چشم آموزشي شيوههاي اصلاحات
كمك كتابهاي افزايش درسي ، كتب تاليف و برنامهريزي
ديداري و شنيداري شبكههاي رشد و دانشافزايي و آموزشي
عرصه اين در جدي تغييرات نويدبخش آموزشي نظام حوزه در
انجام كمي و كيفي كارهاي تمامي كنار در همچنان اما.است
و آموزشي فضاهاي ايجاد و دانشآموزان ثبتنام مشكل شده ،
.است آموزشي نظام جدي دغدغههاي از مدارس بودن دوشيفته
و والدين برنامهريزيهاي كنار در تابستان ، فصل آغاز با
مسئله دانشآموزان ، فراغت اوقات غنيسازي براي مدارس
در.دارد عيني نمود دولتي و خاص مدارس در ثبتنام پرتنش
.ميخوانيم هم با كه است شده تهيه گزارشي زمينه اين
ثبتنام دغدغه و گرم تابستان
تابستان ، فرارسيدن با كه ميكنند تصور دانشآموزان والدين
به مربوط تنشهاي ساير و نمره و مشق و درس دغدغه ديگر
آموزش ماجراهاي ظاهرا اما داشت ، نخواهند را مدرسه
همين تا اگر.داشت نخواهد خاكتمامي و آب اين فرزندان
چشم از را خواب نمره ، و امتحان از ناشي اضطراب اواخر
مقطع تغيير از ناشي تنشهاي هماينك بود ، ربوده والدين
گريبانگير "خاص مدارس" در ثبتنام يا و فرزندان تحصيلي
.ست ا ايراني مادر و پدر هزاران
به را تربيت و تعليم وظيفه اغلب ، كه والدين ، از بسياري
به تمايلي هيچ كردهاند واگذار "آموزشي نهاد" عهده
نبود در كه دارند را پندار اين چون ندارند ، مدارس تعطيلي
خواهند رها خيابان و كوچه در بچهها شاغل ، مادران يا پدر
!شد
و رسيده راه از تابستان دغدغهها ، اين تمامي با اما
با دانشآموزان ، فراغت اوقات غنيسازي نگران نگاههاي
از خيلي البته است ، شده آميخته در آنان ثبتنام استرس
مدارس نه كه دور ، چندان نه گذشتههاي والدين ، در گروه اين
خاص ، دولتي و غيرانتفاعي مدارس نه و بود دولتي نمونه
از ناشي اضطراب هرگونه از فارغ و خاطر انبساط با هميشه
به تابستان اواخر يا اواسط در خود دانشآموزان ثبتنام
مراجعه دلخواه مدارس ساير يا و خود منزل حوش و حول مدارس
مدارس به مقطعي هر در را خود فرزندان و ميكردند
سكونت اثبات به نيازي آنان ديگر بنابراين.ميسپردند
معتمدين كاركرد و نداشتند مشخص خيابان يا خاص درمحله
آنان زندگي محل تاييد يا و استشهاد ارائه به نيز محلي
اثبات براي نيز آموزشي مسئولان آن بر علاوه نميشد ، ختم
و آب فيش رويت به نيازي منطقه يك در دانشآموزان حضور
.نداشتند مصلحتي اجارهنامه و برق
و آموزش كهمسئولان اميدوارند دانشآموزان والدين البته
و كنند مرور را خاص مدارس ضعف و قوت نكات ديگر بار پرورش
و نوجوانان آموزش در شكاف از جلوگيري براي موثر تدبيري
.بينديشند جوانان
و آموزش كه نميكند كتمان را واقعيت اين كسي البته
حضور به شايد دانشآموزي بودجهسرانه ريز ارقام با پرورش
نيز غيرانتفاعي مدارس در دانشآموزان درصدي حدودا 4
آموزشي نهاد اين بارگران از هرقدر هرحال به كند ، دلخوش
و بازماندگان تحصيل از ديگري گروه مطمئنا شود ، كاسته
تقريبا حال عين در!رسيد خواهند مقصد به آموزشي مخاطبان
هزينههاي از اينكه با مرفه و متوسط خانوادههاي تمامي
دنبال به همچنان ولي هستند ، مطلع خاص مدارس بالاي
. هستند مدارس اين در نامنويسي
است شده مشكلي به تبديل خاص مدارس در ثبتنام توي هزار
اينكه با.است گرفته را خانوادهها گريبان سالهاست كه
را مشكل حل وعده مسئولان بارها سالها ، اين طول در
!نيست خبري آن حل از اما ميدهند ،
پايان هفته اولين با تابستان طول در تهراني والدين
يمن به كه ميشوند مدارسي راهي پرسان پرسان امتحانات ،
آموزشي قطبهاي به آموزشي نظام و دولت يارانهاي خدمات
.شدهاند تبديل معروف
زياد آنچنان شهرستانها و تهران در خاص مدارس اين تعداد
برخوردار موقعيتي و منزلت مقام ، چنان از اغلب اما نيست ،
آنها با هم آموزشي مناطق مديران گاهي كه شدهاند
پرورش و آموزش وزارت اينكه با.نميكنند برخوردي
تدوين دانشآموزان ثبتنام زمينه در را مشخصي شيوهنامه
است ، كرده ابلاغ وغيرانتفاعي دولتي مدارس تمامي به و كرده
پرورش و آموزش كه اين آن و دارد وجود روشن نكته يك اما
چگونگي مورد در كه ندارد بازرس مدرسه ، هزار تعداد 120 به
پذيرش نحوه بخشنامه ، شيوه والدين ، با برخورد نحوه
البته.كند تحقيق خودسرانه رفتارهاي ساير و دانشآموزان
سالهاي همچون وزارتخانه همين بخشنامه طبق كه است واضح
هرگونه اخذ و است رايگان دانشآموزان از ثبتنام گذشته
مبلغ پرداخت به موظف فقط خانوادهها و بوده ممنوع وجهي
در فرزندانشان درماني و حوادث بيمه براي چهارهزارريال
را بخشنامه از فراز اين هم هركس و هستند تحصيلي سال طول
سقم و صحت از و مراجعه مدرسهاي به ميتواند ندارد ، قبول
!درآورد سر آن
كه منطقه 5 دختر دانشآموزان از يكي مادر "اميري - ع"
مدارس از يكي به راهنمايي مقطع در فرزندش ثبتنام براي
فصل شروع با اغلب":ميگويد است ، كرده مراجعه خاص
ميشود تشكيل مناطق در عنوان همين تحت ستادهايي ثبتنام
و دولتي مدارس بخشنامههايي ، به استناد با يك هر كه
ظاهرا اما.ميكنند قوانين اجراي به موظف را غيرانتفاعي
تمامي "محوري مدرسه" شعار ميشوي ، وارد مدرسه در از وقتي
ديگر عبارت به.ميكند محو را بخشنامهها و وعدهها اين
براساس را مدرسه بايد سال يك كه است مدعي مدرسه ، مدير
امور ساماندهي براي والدين از دريافتي هزينههاي
طراحي نشده پيشبيني موارد ساير و زيباسازي فوقبرنامه ،
و حوادث بيمه پول به تنها ميتواند چگونه او حال كند ،
سالهاي":ميافزايد وي !كند بسنده دانشآموزان درمان
قالب در هميشه نبود ، خبري ضروري هزينههاي اين از كه قبل
از تومان هزار قريب 10 هزينههايي اجبار به خودياري ،
.كنند خرج مدرسه براي سال طول در تا ميكردند اخذ والدين
اين بر بيشتري نظارت آموزشي بازرسان ميكنم پيشنهاد
".باشند داشته مسايل
!بدهند گزارش مردم
ارزشيابي بازرسي ، دفتر مديركل "عسگري محمد" گفته به
به مربوط اغلب ثبتنام عمده مشكلات پرورش ، و آموزش وزارت
و متوسطه و راهنمايي ابتدايي ، دورههاي در اول پايه
ثبتنام بر نظارت مركزي ستاد كه است دانشگاهي پيش همچنين
.ميكند رسيدگي مشكلات بر بخشها ، اين در فعاليت تمركز با
آنها ولي حضور دانشآموزان ، از دسته اين ثبتنام براي
منطقهبندي ، رعايت با مدارس مديران و است شرط
نامنويسي خود سكونت محل مدرسه نزديكترين در دانشآموزان
.ميكنند
آموزشي واحد هزار از 46 گذشته سال در:ميافزايد وي
واحد و 501 هزار تعداد 3 اين از كه آمد بهعمل بازرسي
وجه اخذ نامناسب ، برخورد شدند ، داده تشخيص متخلف آموزشي
رعايت عدم محدوده ، رعايت عدم وجه ، پرداخت تعهد يا و نقد
در اولويت رعايت عدم و غيرانتفاعي مدارس در شهريه سقف
".است شده انجام تخلفات جمله از شاهد مدارس
بر نظارت مركزي ستاد رئيس توسط شده گزارش تخلفات فراواني
يك كشور سراسر در مدرسه هر 40 از كه ميدهد نشان ثبتنام
آماري جامعه به صرفا اگر حال.است داشته تخلف مدرسه
مدرسه ، هر 15" به رقم اين كنيم اشاره بازرسي مورد مدارس
گسترده حجم به توجه با حال ميكند ، پيدا كاهش "تخلف يك
يك با ميتوان چگونه استانها ، و شهرستانها در تخلفات
كاست؟ خودسرانه رويههاي اين از كارآمد و موثر ساماندهي
از فراتر نيز آن جمعيت موج كه بالاتر مقاطع در متاسفانه
ميزان تناسب به مديران رفتار و نگره است ابتدايي مقطع
در كافي نظارت عدم.ميكند تفاوت ثبتنامها تقاضاي
اينگونه مديران دولتي ، خاص مدارس و غيرانتفاعي مدارس
تعيين براي اغلب كه گذاشته آزاد حد آن تا را مدارس
و انواع برگزاري از خود آتي سال مخاطبان و وروديها
تفتيش و مصاحبه حتي و ورودي مصاحبههاي آزمونها ، اقسام
.ميجويند بهره دانشآموزان والدين عقايد
در راهنمايي مقطع دانشآموزان از يكي مادر "شهركي - ص"
منطقه مدرسه دو در ورودي آزمونهاي به اشاره با منطقه 2
كه شد آغاز آنجا از دغدغه":ميگويد تهران شمالغربي
پاگذاشت ، راهنمايي مقطع به ابتدايي مقطع از فرزندم
بالاخره كارآمد ، و مطمئن مدارس يافتن براي هفتگي جستجوي
با.داد سوق غرب شهرك منطقه در مدرسه دو به را بنده
مسئولان غلط برخورد شيوههاي از والدين بيشتر اينكه
اين پس در نميدانم اما داشتند ، شكوه مدارس اين آموزشي
براي معطلي ساعتها كه است نهفته جاذبهاي چه دافعه
آنان براي والدين و دانشآموزان مصاحبه و ورودي آزمون
!است لذتبخش
اينترنت ، از استفاده زمينههاي در پرسش:ميافزايد وي
درآمدزايي نحوه خارجي ، فيلمهاي و كتاب ويدئو ، ماهواره ،
خانه از خارج و داخل در اسلامي شئون رعايت پدرخانواده ،
بيشتر باشد ، مدارس اين فرهنگي رشد نمايانگر آنكه از قبل
حكايت تربيت و تعليم شيوههاي در انحصارگرايي نوع يك از
اين ثبتنام ، براي كشاكش اين در نهفته نكته اما.ميكند
شيوههاي اين با دارند علاقه والدين تمامي كه است
.كنند ثبتنام مدارس اين در فرزندانشان محدودنگر ،
عين در مناسب سامانه يك با مدارس اين من بهنظر
تربيت و تعليم زمينه در نخبهپروري نوعي به دانشافزايي ،
كه هستند مطمئن خانوادهها بنابراين.هستند معتقد نيز
تنهايي به مدارس اين را تربيت و تعليم سنگين آموزشي بار
گزاف هزينههاي هستند حاضر آنها لذا.كشيد خواهند دوش به
شرط اين به بپذيرند را آنان قوانين و شهريه سقف از خارج
".شوند تربيت صحيحي شكل به فرزندانشان كه
دولتي مدارس مقبوليت
مدارس جريان راهاندازي با ابتدا آموزشي مسئولان
مدارس اهميت بر تاكيد و دولتي و دولتي نمونه غيرانتفاعي ،
دولتي و رسمي آموزشي نهادهاي نوعي به ميكنند سعي دولتي
در متنوع نگرشهاي و سليقهها اماكنند تقويت را كشور
ناخواسته خاص ، دولتي و غيردولتي مدارس مديريتي حوزه
نظارت براي آن كنار در و ميكند خلق را جديدي مشكلات
بخشنامههاي ميگيرند ، شكل ثبتنام ستادهاي تبعات ، براين
خود قوت به مشكل همچنان ولي ميشود ، ارسال درشت و ريز
!است باقي
مدارس" ناخواسته اخير سالهاي طي در چرا نميداند كسي
از را خود مقبوليت دولتي خدمات و كالاها برخي مثل "دولتي
دوشغله معلمان ، از برخي خصوصي تدريس آيا دادهاند؟ دست
كاهش يا و دولتي و غيرانتفاعي مدارس در آنان بودن
است؟ شده مقبوليت عدم اين موجب آموزشي استانداردهاي
مقاطع در آنها والدين و دانشآموزان ميان اين در حال
شهروندي حق از استفاده براي هستند مجبور تحصيلي سهگانه
.كنند تردد ثبتنام ستادهاي و مدرسه مسير در بارها
زبان از كه است واژهاي تنها اغلب ظرفيتها پرشدن
شامل گاهي مسئله اين.ميشود شنيده "خاص مدارس" مسئولان
به كه افراديميشود نيز مدارس همان مدارس همسايگان حال
را مدرسه همان در فرزندشان ثبتنام مدارس ، با مجاورت علت
وزارتي بخشنامههاي به آنها البته ميدانند ، خود مسلم حق
كرده راموظف مدارس بخشنامهها اين چون هستند ، دلخوش
.دهند قرار پوشش تحت شعاعي صورت به را همسايگان كه است
در تقاضا و عرضه اصل كه ميشود ناشي آنجا از مشكل اما
كه مسئلهاي ;نميكند برابري يكديگر با مدارس ، اين
.ميدهد رنج را آموزشي نظام سالهاست
وعده عاليه نظارت وعده با نيز پرورش و آموزش وزارت
مدت كوتاه در را خاص مدارس در ثبتنام مشكل كه ميدهد
امكانات عادلانه توزيع با نيز درازمدت در و كند برطرف
تقاضاها ظاهرا ولي شود ، چيره مشكل اين بر بتواند آموزشي ،
.نميكند عمل دولتي بخشنامههاي مطابق جمعيت ، افزايش و
اهميت دانشآموزان والدين براي نيز مسئله اين بنابراين
خود فرزندان تربيت و تعليم كارآيي و بهبود براي كه دارد
!نباشند بيتفاوت
دلخوش شده داده وعدههاي به تنها اينكه با خانوادهها
را پرورش و آموزش وزارت ضربتي اقدامات اما بود ، نخواهند
به ناچار ميان ، اين در بنابراين.ميپندارند ناكافي هم
غيرقانوني تقاضاهاي و خاص مدارس مديران از برخي خواسته
رقم را غلطي شيوه ناسالم روند اين و ميدهند در تن آنان
خود فرزندان جايابي براي نگران والدين بنابراين.ميزند
پرورش و آموزش ذينفوذ مديران دامن به دست خاص مدارس در
مثلا مدارس اين در را خود فرزندان گونهاي به تا ميشوند
.كنند ثبتنام استاندارد
حمايت با سالها اين طول در غيرانتفاعي مدارس اينكه با
وام و زمين قبيل از امكاناتي و مستقل كل اداره يك
مدارس از فربهتر آموزشي آشفتهبازار در توانستهاند
هم زياد دولت دوش از مالي بار كاهش در اما شوند ، دولتي
.نبودهاند موفق
در تعادلي اميدوارند آموزشي نظام حوزههاي صاحبنظران
آيد بوجود دولتي و غيرانتفاعي مدارس آموزشي خدمات ارائه
دولتي آموزشي نهادهاي با آموزشي خصوصي بنگاههاي فاصله و
و دولتي نظام اثربخشي كاهش شاهد هنوز ولي يابد ، كاهش
.هستيم غيرانتفاعي آموزشي نهادهاي شدن فربهتر
كارشناسان آموزشي ، نهادهاي دلسوزان اغلب باور به امروزه
آموزشي نهادهاي ناكارآيي صرف به صديق مديران و كارآمد
.ميكنند عرضه خاص مدارس به را خود خدمات دولتي ،
از دسته اين شكلگيري از دهه يك از بيش طول در بنابراين
سنتي نظام در تدريجي بينظمي شاهد خود بهخودي مدارس ،
.هستيم آموزشي
دولتي و خاص مدارس خرداد قبولي و تحصيلي افت ارزيابي
حال در ما فرزندان آموزش در جدي فاصلهاي كه ميدهد نشان
.كرد معطوف بيشتري توجه بايد امر اين به است شكلگيري
شهري مهدي
دكتر با گفتوگو ، در فرهنگ و معماري
بخش) شناس باستان - خانيكي
رجبعليلباف
ارتباطات درعصر ايراني معماري (پاياني
بايد موج حامل اما است فراگير عامل يك موج حال هر به *
انديشهاي چه و چيزي چه كسي ، چه.باشد واحدي منشا يك
است؟ بوده اينامواج حامل و عامل
آن.ناشناختهاند هنوز ما براي كه هستند زيادي چيزهاي -
كه ، اماميبينيد موثرند بسيار كردم اشاره كه عنصر 3
يا راميدهد زوزن مسجد ساخت دستور كه زوزني ابوالنويد
منطقهاي در مسجد اين و ميسازد را آن كه معماري آن
گل ، ساختماني مصالح از ميبايست و ميشود ساخته كويري
فقط را آن كه ميرود كار به سبكي شود ساخته خشت و آجر
زير از نميتواند زوزني آقاي آن ديگر و ناميد موج ميشود
جغرافيايي زمينه نه و معمار نه و كند خالي شانه آن بار
اين و باشند معماري سبك آن توجيهكننده نميتوانند
همان كه ميشود موجب زوزن با زمان هم فرمايشي ديدگاه
در شود ، ساخته هم خواف سنگان در معيارها همان با مسجد
نيز گناباد و فردوس در يا و شود ساخته هم سمنان فريور
كسي فرمايش به ديگر اين و باشد داشته جريان موج اين
به موضوع واين است جور يك همه ساخت سبك ولي است نبوده
.دارد را خودش خاص اعجاز زمان ، كه معناست اين
درآن معماري ويژه سبك دوره هر در ميتواند موج اين *
شود؟ ناميده دوره
ملموس هم خيلي و بگذاريد را اسمش هرچه يا روش يا سبك -
و ايران در كه ميبينيد را مسايلي گاهي دنيا تمام در است
.هست هم وافغانستان پاكستان
آن به شما كه موج واين هستيم ارتباطات عصر در الان ما*
به من براي بحث اين ، اما است ملموس بسيار ميكنيد اشاره
آن به توجه با كه است ناباور و سنگين قدري دليل اين
امواج اين گونه چه گذشته ، قرون در ارتباطي محدوديتهاي
مييافت؟ گسترش دنيا جايجاي به سريع قدر اين
و گرفت جدي بايد خيلي قديم در را ارتباطات مسايل البته -
ميپرسند خيليها.است بوده كم يا نبوده كه نكنيد شمافكر
سوال حال هر به ميكرد ، صحبت چگونه گذشته در انسان كه
چگونهصحبت انسان پيش سال هزار صد در مثلا كه است مهمي
گفت ميشود اينكه براي دارد سادهاي پاسخ.است ميكرده
برآورده واژه دو يكي با را خودش نيازهاي تمام انسان كه
هم او دوم نياز و خوراك اوليهاش نياز يعني.است ميكرده
فرياد با و گرسنهام ميگفت فرياد يك با او و بود امنيت
.ميكرد خطر اعلام ديگر
خودش با را واژه چند كامپيوتر ، مثلا حالا همين ولي
پيرامون كه وسايلي اين از كدام هر و ماشين يا است آورده
در ارتباطاتنيز.آوردهاند واژه انبوهي دارد ، وجود ما
بگيرد تماس موبايل با بخواهد كسي كه نبود حالا مثل قديم
اطلاعات از انبوهي و شود آگاه دلار نرخ از سريعا تا
اتفاق كه مهم واقعه يك گذشته در.كند راضي را او ديگر
انتقال ديگري جاي به سريعا را ماجرا شرح ميافتاد ،
برده نيز ديگر اطلاعات سري يك آن با همراه و ميدادند
زوزن از تا ميكرد حركت كه تيزتك پيك يك مثلاميشد
روز سه يا دو از پس و ببرد كرمان به را زوزن ملك پيغام
نبود ، صامت و ساكت ديگر كه مقصد در ميرساند را پيغام اين
زوزن در كه ميداد آنها به هم را ديگري اطلاعات بلكه
يا و آمد كي و بود طوري اين راه يا باريده كم باران
تا است رفته او كه است اين قضيه اصل حال هر به.كيرفت
همراه هم را ديگري پيامهاي اما برساند را خاصي پيغام يك
.بودهاند مهمتر قضيه اصل از گاهي كه است برده خود
در تاريخرسانه"نام با باره اين در مقالهاي اتفاقا
هوشمندانه بسيار ايرانيان كه دارم رسانه مجله در "ايران
قلمرو سراسر در روزه يك را خبر يك مثلا توانستهاند
نظر مورد خبر مشعل از استفاده با يعني.كنند پخش كشورشان
با كه خاصي علامات با و ميكردند بدل و رد كوه كوهبه را
خوب.ميكردند مخابره را خود خبر ميشد ايجاد مشعل حركت
ابداع زندگي تسهيل براي را مختلفي راههاي انسانها
معتقد مناست بوده آنها همراه نيز موج آن و ميكردند
تغيير ذائقهاش خودش تكامل مسير در انسان كه هستم
هر به نسبت كرد ، خواهد و ميكند هم حالا و است ميكرده
اين معرض در هم معماري و شهرسازي اشخاص ، محيط ، به چيزي
تاثير ميتواند كه دارد وجود هم عامل آن 3 و هست موج
مهمترين از يكي كارفرما ذائقه و بگذارد معماري بر عميقي
غزنوي مسعود كه ميخوانيم غزنويان تاريخ مرور در.آنهاست
نقاشيهاي از پر كه داشت تالاري بود ساخته كه قصري در
كاري چنين پسرت كه ميبرند محمودغزنويخبر به.بود قبيح
را كسي ماجرا ، سقم و صحت براي هم محمود است ، كرده
.نه يا دارد واقعيت آيا كه كند تحقيق و تفحص ميفرستدتا
آنكه از پيش داشت ، جاسوس پدرش دربار در كه هم مسعود
سريعا و ميگردد مطلع ماجرا اين از برسد پدرش فرستاده
عادي حالت به بگيرندو گچ را نقاشيها روي ميدهد دستور
اينگونه نه كه ميبرد خبر و ميآيد بازرس خوب ، درآورند
سليقه اينها حال هر به.مييابد خاتمه قضيه و است نبوده
.ندارد موج به ربطي و است بوده ذائقهكارفرما و
ايراني اصيل معماري سبك به بازگشت براي آيا شما نظر به *
به نياز كشورمان گذشته مصالح از بهينه استفاده حتي و
و اصالت فاقد كه كنوني معماري در جديد موج يك ايجاد
موفقيت امكان صورت اين در و ندارد است ، واقعي ريشههاي
ميباشد؟ اندازهاي چه تا
نيز گذشته به بازگشت ما البته.است همينطور بله ، -
و جلو برويم كه است نبوده گونه اين هميشه و داشتهايم
اوايل در مديدي مدتهاي ما.نكنيم نگاه هم را سرمان پشت
به نگاهمان غزنويان و سامانيان زمان در اسلامي دوره
دوران پلانهاي همه پلانها و است بوده ساسانيان معماري
بست سنگ در ارسلان آرامگاه بناي مثلا.است بوده ساساني
يك بخارا در ساماني اسماعيل امير آرامگاه يا مشهد
تزئينات از بسياري كه بسا چه و است ساساني دوره چارطاقي
كارهايي يك هم الان و باشد بوده چنين اين هم معماري
.ببينيد را آنجا و مركزي آسياي به برويد شما.ميشود
چيده يكديگر كنار كبريت جعبههاي مثل ساختمانهايشان
آنها در مينياتوري رنگين سنگهاي كه ميبينيد ولي شدهاند
ايجاد ديواري نقاشيهاي آجركاري ، با يا است رفته كار به
و خشن آنجا معماري هرحال به زيباست ، هم خيلي و كردهاند
آرمههايشان بتون در هم همانها باز ولي است خستهكننده
.ندارد هم اشكالي هيچ و زدهاند كارها يكسري به دست
اروپا در مثلا و است شده مد الان گذشتهگرايي اتفاقا
و پوشيدن لباس در و است شده باب نوزدهم قرن آرايش باز
يك است ممكن منتها دارد ، وجود گذشته به برگشت آرايش ،
.كنند امروزي آنرا و شود اضافه آن به هم چيزهايي
كه نميگذارند محدوديتها ، يكسري كه نميكنيد فكر *
به اجبارا و كاركرده بال ، فراغ با گذشته مثل ما معماران
و زمين محدوديتهاي مانند دادهاند تن مسايل سري يك
خو آنها به شهروندان كه وسايلي و شهري زندگي مشكلات
كردهاند؟ عادت و گرفته
رفتن طفره و بهانه گفتهها ، از بسياري كه ميكنم تصور -
در برجسازي كه شد گفته تلويزيون در است يادم.باشد
حاليكه در نداريم زمين مشكل ما زيرا نيست موجه ايران
نميخواهم البته بود زمين كمبود استدلالشان برجسازان ،
ميكنم فكر اما. باشم كرده تاييد آنرا گفته اين نقل با
فرهنگي نوع يك ما و باشد توجيه يا بهانه قضايا از خيلي
است اين واقعيتكنيم تبعيت آن از ميخواهيم و گرفته را
من.است كرده دور خودمان فرهنگ از را ما امواج برخي كه
همان با را روستاها بروند بعد به اين از كه نميكنم دفاع
را اين ولي نيست هم منطقي اصلا و بسازند گل و خشت
قديم در.كنند ساخت به اقدام محاسبه ، با كه ميخواهم
تا ميكردند تلنبار هم روي قدر آن را گل از تودهاي
سنگين اين و كنند ايجاد آن روي را سقف و داشته ايستايي
اما ميداد كشتن به را زيادي جمعيت زلزله ، يك با و ميشد
آن عوض ولي كند محاسبه را اينها تمام است قادر روز علم
نياز كه بسازند خانههايي و ببرند روستاها به تيرآهن كه
مسايل آن دنبال به و نميكند برآورده را روستائيان
خودش خاص فرهنگ هرحال به و ميآيد پيش سرمايش و گرمايش
از كمتر هرچه كامل دقت با و محاسبه با بيايند دارد ، را
و روستا براي اينها زيرا كنند ، استفاده غيربومي مصالح
جغرافيايي تغييرات ميتوانند ما مهندسان.است كويرفاجعه
استفاده با و دهند تطبيق آن با را خود دانش و مطالعه را
برنامهريزي را معماري ميشود شاخصها و معيارها اين از
مهم بسيار كه منطقه هر ازفرهنگ استفاده با ، البته كرد
سال شهريور در گناباد كاخك ويرانگر زلزله شاهد من.است
درخراسان صنعتي و تجاري قطب يك قبلا كاخك.بودم 1347
پس.بودند كشاورز يا و دامدار صنعتگر ، كاخك ، مردم ، بود
شهر منطقه ، يك ساختهاي زير به توجه بدون آمدند زلزله از
نه آنجا در و بود نوين معياري با منطبق كه ساختند جديد
دامدار براي طويلهاي نه شد گرفته نظر در صنعتي كارگاه
تا.باشد پختن نان براي تنوري داراي كه آشپزخانهاي نه و
نميرفتند جديد شهر اين به و كرده مقاومت مردم هم مدتها
فضاهاي جديد خانههاي اين كنار در خودشان كمكم بعد و
موجب البته كه يافتند سكونت و ساخته را نيازشان مورد
كه است مشخص كاملا و شد زشت و غيرطبيعي فضاي يك ايجاد
وجود به ناهمگوني شكل يك هم و بودند عذاب در مردم هم
مختصر مشورت يك و مطالعه با ميشد حاليكه ، در بود آمده
برخورد قضيه اين با ديگري طور منطقه ، مردم از تعدادي با
از بسياري در و نيست هم كاخك به منحصر مثال اين و كرد
با كه جايي تنها و است شده تكرار اشتباهات اين كشور نقاط
شايد شد ، آنجا بازسازي به اقدام عمومي افكار به مراجعه
بازطبس اگرچه زيباست ، كنوني طبس.كرد اشاره طبس به بتوان
و شده مراجعه عمومي افكار به حال هر به.است نشده قبلي
الان و است شده استفاده نيز سنتي مصالح از زيادي حدود تا
توابع از خانيك نام به روستايي در من.است تحمل قابل هم
خرج تومان هزار حدود 700 سال 70 در.شدهام بزرگ گناباد
از الهام با و ساساني معماري سبك به سنتي خانه يك و كرده
گچ ملات و آهك شالوده سنگ ، مصالح با فارس سروستان
.زيباست هم و خرج كم هم كه ساختهام
معماري تاريخ كه ميكنم توصيه نيز ايراني معماران به
گذشتگان معماري باقيمانده فضاهاي از و بخوانند را ايران
تاريخي ، متون و ببينند را آنها بروند و شوند مطلع
ر بيهقي تاريخ خصوص به را توصيفي تاريخهاي و سفرنامهها
در معماري تزئينات از را استفاده حداكثر سپس و بخوانند ا
و دارند كه خوبي ايدههاي با مسلما و بكنند جديد معماري
كه كنند تهيه را طرحهايي ميتوانند رايانه از استفاده با
يك قديم معماري در.ميكند ايجاد را مستقيم ديد بهترين
برونگرا به معروف و است جالب خيلي كه دارد وجود اصل
براي ايراني معماران اينكه يعني است ، ايراني معماري بودن
حرمت مردم ديدگان براي و بودند قايل احترام چشمها
خيلي ورودي ايوانهاي سنتي ، بافتهاي درميگذاردند
را زيبايي آن برويم خانه داخل اگر است ممكن و هستند زيبا
خرج به سليقه كارفرما ، و معمار بيرون ، در اما نبينيم
ميشود ، رد آنجا از كه رهگذري حتي آنكه خاطر به ميدادند
معماران كه ميكنم خواهش من و ببرد لذت آنجا تماشاي از
دو قديم در.شوند قايل احترام انسانها براي هم كنوني
مردها ، براي ديگري و زنها براي يكي بود درها روي كوبه
هشتي در يا انسانهاست ، به گذاشتن حرمت اين خوب
درون به مستقيم ديد كه ميساختند ايستگاه يك خانههايشان
صدا درآوردن با مهمان كه باشد جايي و باشد نداشته خانه
اهالي استقبال مورد و كرده حضور اعلام كردن ، سرفه يا
به لازمشد واگر رفته بيروني به سپس گيرد قرار خانه
خانههايشان به را بهشت گذشتگان ، .شود وارد اندروني
آنها به ميشود هم حالا و است ارزش همه اينها و ميبردند
.پرداخت
دلتنگي و است ناراحت كه ميداند زنداني شما ، گفته به *
نشان زندان ديوار روي نقاشي و اشعار علامات ، با را خود
شايد كه دارند دلتنگي احساس يك هم ما مردم خوب ميدهد ،
با حال هر به و باشد گرفته نشات آنان گذشته فطرت همان از
آن دليل ندانند شايد اما دارند مشكل جديد سازههاي اين
ميكنيد؟ فكر چه شما.چيست
دراين زندگي سال از 4هزار بيش كه كنند فكر بايد مردم -
تداوم باعث عواملي چه و دادهاند تداوم كساني چه را كشور
اين موجب عواملي دسته چه همچنين و است شده زندگي اين
به ما.است شده ايراني عنصر ماندگاري و نسلها از پاسداري
كنيم ، نگاه كه اطرافمان و همسايه اينكشورهاي از يك هر
تغيير نيز نامشان و شده دست به دست بارها كه ميبينيم
الان ور ، اين آمده تكه يك و ور آن رفته تكه يك است ، كرده
وجود ايران واژه وقتيكه از ولي ميبينيد را اوضاعشان هم
مرز اين داخل در طور همان و مانده ايران همان است ، داشته
و شده دراز دمش اوقات گاهي است ، مانده باقي مانند گربه
اينها.است مانده باقي همانطور ولي گرديده كوتاه دوباره
فرهنگ همين استبلكه نداشته نگه نظامي نيروهاي را
مدرسههاي همين علوم ، آكادميهاي همين است ، نگهداشته
فرهنگي نهضتهاي همين و دانشمندان همين علميه ،
ما گذشته و تاريخ كه ارزشمندند بنابراين نگهداشتهاند ،
تاريخ مرور زندگي ، در را لذت بهترين من.است ارزشمند
و قلبي بيماري از كه استفادهاي بزرگترين شايد و ميدانم
را هزاردستان فيلم كه بود اين بردم تهران در شدنم بستري
اين مردم از من خواهش و كامل طور به هم آن ديدم بار 5
هم فردا و ديروز به و نشوند امروز غرق خيلي اولا كه است
هم كمي بكنيم ، چه امروز كه نكنند فكر مدام و كنند فكر
كرد ، بايد چه فردا و كردند چهكار ديروز كه كنند فكر
تنها عبرتگيري.باشند داشته درنظر را عبرتگيري ثانيا
اگر كرد ، سقوط و داشت تختي و تاجي كس فلان كه نيست اين
چه كه باشند داشته نظر در هم را اين ميروند جمشيد تخت
وراي در ايدههايي چه و آفريدهاند را نقشها اين دستهايي
به بايد و بودند ايراني هم ، آنها است بوده نقشها آن
با ثالثا.بينديشيم است ، نهفته نقشها اين پشت كه افكاري
از و كنند كپيبرداري عظيم زيگوراتهاي و مساجد مشاهده
.بخشد تجسم آنان براي را كپيها اين كه بخواهند خود معمار
صلابت كتيبه آن و ميآيد خوششان زيبايي كتيبه از اگر
و نكنند بسنده كردن تماشا به فقط و بنويسند آنرا دارد ،
اين بگويند معمار به ميآيد خوششان كاشي قاب يك از اگر
سمبليك صورت اين بهكن تعبيه نيز ما ديوار بر را قاب
جنبههاي منظورم البته آورد ، حال به را گذشته ميشود
با انسان كه زيباييهايي و ارزشها آن است ، گذشته مفيد
يا حافظ اشعار مثل ميشود مات مقابلشان در آنها ديدن
مات عظمتشان مقابل در را ما كه فرشچيان استاد آثار
به ميشود راحت را دست اين از كارهايي حال هر به.ميكند
آينهكاريهاي خرج تومان ميليونها.ببريم خانههايمان
آن صدم يك ميشود خوبنيست ما مال كه ميكنند فرنگي
خيلي توان آنمي با كردكه ايراني كاشي قاب يك راخرج
از را چيزها اين من سبكيكردو و راحتي احساس بيشتر
وقتي.ميكنم عمل آنها به خودم و ميگويم وجودم اعماق
در كه آبي و ميشود زده عميق چاههاي اين چرا كه ميگويم
آن علتش مكيدهميشود كوتاهي مدت در شده جمع سال 50
طناب با متر و186 گناباد تاريخي قنات رفتهام كه است
را كار اين نيز ماه يك و بررسي را آنها و رفته پائين
.كردهام تكرار
اميدوارم و است اهميت حائز بسيار معماري مساله حال هر به
معماري ياري به و شنيده نيز ديگران را عاشق اين درددلهاي
.بشتابند ايراني اصيل
است صلابت با و غني قدر آن ما فرهنگ كه هستم مطمئن من *
و آسان و كرده هضم درخود را ديگري چيز هر ميتواند كه
اين در شما حضور از حال هر به.نشود آنها جذب كتبسته
.سپاسگزارم بسيار گفتوگو
بهايي و ارزش خاطر به همشهري روزنامه و شما از هم من -
.متشكرم هستيد ، قايل فرهنگي موضوعات نوع اين براي كه
ميربهرسي حسن سيد:گو و گفت
|