كارگردان"اسعديان همايون" با گفتوگو
اصلي مشكل بيگانگي خود از بازي آخر فيلم
است امروز جوانان
پاريس در ايراني جوان فيلمساز 22
كارگردان"اسعديان همايون" با گفتوگو
اصلي مشكل بيگانگي خود بازياز آخر فيلم
است امروز جوانان
و دروني دغدغههاي و ذهني آشفتگي اسعديان ، آقاي *
"بازي آخر" در ديگري عنصر هر از بيش جوانان بيروني
اگر و است همين فيلم مركزي و اصلي حرف آيا ;است نمايان
كه صورتي در رفتهايد مرفه جواناني سراغ به چرا است اين
بسيار دغدغههاي و مسائل در كه داريم ديگري جوانان ما
نوع هر از گردابي در و شدهاند واقع اينها از عميقتر
.ميزنند پا و دست مشكلات
كه ميپرداختيم جوانان از ديگر قشري به ما اگر -
نفر يك بود ممكن باز ميبود ، ديگري جنس از مشكلاتشان
كار نتيجه و نپرداختيد ديگر قشر يك به چرا كند سوال ديگر
ساخت ديگر فيلم صدها ميشود البته است ، يكي صورت اين در
و شخصيتها موضوعات ، به ميشود فيلم صدها اين در و
.پرداخت مختلف جنسهاي
بواسطه نه ، آن و بوده مهم اين چرا كه نگاه اين اصولا
.است بوده مساله معضلات اين و قشر اين من براي كه است اين
ديگري مشكلي و ديگر قشري به ديگر سالي در است ممكن
سرگرداني بلاتكليفي ، كردم ، احساس مقطع اين در بپردازيم ،
اقشار در گونهاي به شدن گم و بيگانگي خود از نوعي و
خود از و سرگرداني اين كه كردم فكر دارد ، وجود مختلف
گونههاي و شكلها در حالا است ، جوانان همه مشكل بيگانگي
محور عنوان به را تم اين دادم ترجيح نتيجه در.مختلف
بتوانم اينكه براي طبيعتا كنم ، كار آن روي و داده قرار
دست شخصيتي خلق و انتخاب به كنم پرداخت خوب را محور اين
در باشد ، سرگرداني و آشفتگي نوع اين بارز نمود كه زدم
يعني شخصيت اين برمبناي را فيلم تمام كردم سعي واقع
زد نقبي بشود شخصيت اين كانال از و بكنم ، پرداخت "پويا"
.جوانان همه به
پا و دست مختلفي سطحهاي و لايهها در "آخربازي" *
را سطحها و لايهها و موضوعات از ملغمهاي و ميزند ،
تم يكدستي و انسجام عدم و آشفتگي سبب كه است آورده بوجود
داريد؟ خصوص اين در خاصي نظر آيا.ميشود اصلي درونمايه و
دستمايهاي فيلم در مختلف سطحهاي و لايهها اين همه -
برساند ، مخاطب به بهتر را "پويا" شخصيت سرگرداني كه هستند
درآن كه محيطي دورويي ، و تظاهر اختيار ، و جبر مورد
واقع در اينها ديگر ، چيزهاي خيلي و ميكنيم زندگي داريم
شخصيتي ;ميآورند بوجود را شخصيت اين كه هستند بسترهايي
براي واقع در ما.كيست نميداند و كرده گم را خودش كه
مجموعه داريم ، ابزار سري يك به نياز شخصيت يك به پرداخت
به كه مواردي يعني برسد شخصيت يك به بايد كه المانهايي
در ميكنيد ، ياد آن از مختلف سطحهاي و موضوعات عنوان
.ميسازند را "پويا" شخصيت كه المانهاييست مجموعه آن واقع
دادهايد قرار موقعيتهايي و وضعيت در را آدمها فيلم در *
.است تقديرگرايي و اختيار عدم با انسان درگيري نوعي به كه
است؟ بوده مدنظرتان صريحي مضمون چنين آيا
و جبر مسئله بودم ، كرده فكر نكته اين روي حدي تا بله ، -
مقوله اين است ، قديمي مقوله يك فلسفي مباحث در اختيار
قرن ماترياليست فلاسفه و باستان يونان فلاسفه ذهني معضل
مهم مقولات جزء هم اسلامي فلسفه در همواره و بوده نوزدهم
اين به قطعي پاسخ هيچ من اعتقاد به اما.رود مي شمار به
"پويا" فيلم اصلي شخصيت ذهن در و است نشده داده مساله
احساس كه ميشود باعث و دارد وجود شكلي يك به مساله همين
عنوان به قضيه اين از فيلم در اما كند ، ناتواني و عجز
را ما زندگي مسير كه تصادفاتي ميشود ، ياد تصادف عنصر
ميتواند شدن پيش و پس ميليمتري با و ميكنند تعيين
اين واقع در دهد ، قرار ما آينده براي را متفاوتي بسترهاي
.هست هم من شخصي باور
هم آن فلسفي ، انديشههاي با "پويا" شخصيت نميكنيد فكر *
شعار و ساختگي تصنعي ، بسيار گرايانهاش ، پوچ نوع از
نميتواند و است نكرده دروني را نقش آن چون مينمايد
بزند؟ مخاطب بردل چنگي
از كسي است ممكن دارد ، شخصيت يك به نگاه نوع يك كسي هر -
بردلش "پويا" شخصيت كسي هست هم ممكن و نيايد خوشش پويا
كردن پنداري همذات و سليقه به بستگي اين خلاصه بنشيند ،
است نتوانسته "پويا" اينكه اما است ، شخصيت با نكردن يا
و فلسفي يعني نظر مورد شخصيتي تيپ يا نظر مورد حس آن
كند ، القاء را هويت بحران دچار و بيگانه خود از و پوچگرا
اين اينكه و بازيگري در "بهداد" آقاي تواناييهاي به
هم ما و برميگردد است بوده سينما در او بازي اولين نقش
او از خوبي بازي كرديم سعي توانستهايم كه آنجا تا
.بگيريم
نقش از كه است نشده آن باعث فيلم در شخصيتها تعدد آيا *
كمرنگ يا و كاسته است فيلم محوري و اصلي شخصيت كه پويا
باشد؟ نشده متمركز آن روي قصه اصلي بار اينكه و شود
حتي كه شخصيتهايي همه كه كرديم را تلاشمان تمام ما -
قبولي قابل پرداخت از ميروند ، و ميآيند سكانس يك براي
كه هستند شخصيتها اين مجموعه واقع در باشند ، برخوردار
پرداخت به و قصه پيشبرد و فيلم اول شخصيت پرداخت به
فيلم اول شخصيت اينكه براي ما ميكنند ، كمك فيلم نهايي
در را شخصيتها تعدد كه نمييابيم راهي كنيم پررنگ را
معرفي براي شخصيتها تعدد از ميكنيم سعي و كنيم كم فيلم
.بگيريم را كمك بيشترين محوري شخصيت پردازش و
نماهاي بين فضايي و گرافيكي و ريتميك روابط ضعف آيا *
داريد؟ قبول را فيلم
دارد ، فيلم كه كارگرداني بخش و فيلم ساختار بخش در من -
انجام الان تا كه خودم كارهاي زمينه در ميكنم فكر
ساختار هم فيلم كليت و است بوده كارم بهترين دادهام ،
كه نيست مفهوم اين به نكته اين و دارد حرفهاي و منسجم
از ميتوانم اما هستم ، كه نباشم ، متصور فيلم بر را ضعفي
.كنم دفاع فيلم كارگرداني
چون دراماتيكي عناصر و موقعيت به قوي پرداخت وجود *
پاياني نقطه در.دارد نياز بحران اوج و تعليق و انتظار
بسترهايي و موقعيتها با مناسب و منطقي روال خلاف فيلم
نكردهايد؟ عمل شده ايجاد قصه در كه
ازموقعي است ، روز الي 25 فيلم 20 بندي زمان كل ببينيد ، -
است ، روز حدود 15 شايد پايان تا ميگيرد صورت قتل كه
پخته "نغمه و پويا" در مسئله كل كه است زماني روز اين 15
بايد كه نقطهاي به ميرسد و ميشود تهنشين و
يا و شعار يك اگر حتي تصميمگيري آن بكند ، تصميمگيري
اول پوياي از چرخش واقع در است ، فيلم حرف همه باشد پيام
چيزي آن همه ميگويد را حقيقت جانش قيمت به حتي كه فيلم
كه مسيري در پويا واقع در بگوييم ، ميخواستيم ما كه هست
تكليفش شدن عاشق با و ميآيد در آشفتگي آن از ميكند ، طي
كه پوياييست فيلم انتهاي پوياي ميكند ، روشن خودش با را
ميداند حالا شايد و ميدهد پاسخ ذهنياش معضلات تمام به
.ميخواهد چه زندگي از كه
و فيلم جوانان با پنداري همذات نوع يك شما خود آيا *
فقط اينكه يا داريد آنها مسائل و مشكلات و دغدغهها
مسائل تحليل و ريشهيابي و بررسي به كه محققي مانند
كردهايد؟ عمل ميپردازد آدمها و محيط و اجتماع
بوده ، به هم من نسل دغدغه من نظر به دغدغهها اين -
را مشكلها و سوالات اين خودمان زمان در هم ما هرحال
راهكارهاي و انگيزهها ما نسل كه تفاوت اين با داشتيم ،
را انگيزهها اين امروز نسل و است داشته خودش براي ديگري
خودمان زمان در كه آيندهاي آن واقع در ندارد ، ديگر
براي بسازيم ديگري جهان ميخواستيم اينكه و بوديم متصور
.است بيهويتتر و رنگتر كم امروز نسل
جديدي روايتي شيوههاي از "بازي آخر" در ميرسد نظر به *
ميشود ، آغاز پويا نريشن با روايت اينكه بردهايد ، بهره
دوربين چشم كه جايي تا ميكند تغيير ديد زاويههاي مدام
اين در آيا ميپردازد ، ماجرا روايت به "ماني" كم هندي
يا مدرن پست مثلا خاصي فرم يا سبك از ساختارروايي و فرم
كردهايد؟ استفاده شيوهها ديگر
نبوده ، من ذهن در مدرن پست مقوله فيلم اين در اصلا -
ميزنند حرف بسيار بارهاش در ايران در اكنون كه شيوهاي
جهاني روز مقولات از كپيبرداري متاسفانه مقوله اين و
هم مدرنيسم مرحله به هنوز ما روشنفكر و ما تفكر ;است
ما برسد ، مدرن پست مرحله به كه بخواهد چه تا است نرسيده
شخصا من و سرگردانيم مدرن و فئودالي تفكر بين هنوز
.ندارم را چيزها اين ادعاي
روايت يا و ساختار و فرم حوزه به مربوط من سئوال البته *
و فلسفه و انديشه با چنداني ارتباط و بود فيلم اين در
فيلم روايت شيوه فقط سئوال اين در.نداشت مدرن پست تفكر
بود؟ من مدنظر
تجربه داشتم دوست كه است شيوهاي فيلم اين روايتي شيوه -
بهتر ساختار و شيوه نوع اين با اينكه ديگر و كنم
تفكر من براي قالبي تفكر كنم ، بيان را موضوع ميتوانستم
.محتوا نظر از چه و فرم نظر از چه حالا نيست ، مطلوبي
را اين.كنند مشخص را كار فرم و سياق و سبك بايد ديگران
.است منتقدان كار اين بگويم ، نبايد من
شكريپور مختار:از گفتوگو
پاريس در ايراني جوان فيلمساز 22
فيلمهاي ارايه با ايران سينماي بهار جشنواره
.شد برگزار فرانسه پايتخت در ايراني موسيقي و كوتاه
ايراني ، تصوير همچون عنوانهايي با كه جشنواره اين در
و ايران سينماي از كوچك چشماندازي ايراني ، چهره
از تعدادي است ، شده ياد آن از پارسي مينياتورهاي
خود كوتاه فيلم ارايه 22 با ايران جوان فيلمسازان
.پرداختند ايران كوتاه فيلمهاي معرفي به
كشورهاي هنر معرفي به سال طول در پاريس شهرداري
از نيز ايران سينماي بهار جشنواره و ميپردازد مختلف
فيلمهاي نمايش كنار در.برنامههاست اين جمله
بينالمللي و فرهنگي بخش ابتكار به كه ايراني
ميگيرد صورت البرز ايراني انجمن و پاريس شهرداري
.شد اجرا نيز ايراني موسيقي برنامه
ايراني كوتاه فيلمهاي جشنواره اين سينمايي بخش در
و آداب زنان ، كودكان ، بخشمسايل در 5 موضوع برحسب
پس دوران و خانوادهها بزرگان و سالخوردگان سنتها ،
.شد گذاشته نمايش به جنگ از
فوروم" سينماي محل در روز مدت 3 فيلمهابه اين
.درآمدند نمايش به پاريس "هال دو
"روزنه" موسيقي گروه جشنواره ، اين موسيقي بخش در
.پرداخت ايراني سنتي موسيقي اجراي به روز دو مدت به
فريبا بهوسيله كه گروه اين آثار از "دوست آواي"
پروين صداي با است شده تنظيم و تهيه هدايتي
همراهي با اثر اين.ميشود اجرا بيات زهره و جاودان
ويولونو دف ، ضرب ، سازهاي با و ايراني زن نوازندگان
.ميشود اجرا كمانچه
بهار جشنواره دستاندركاران از همايون تكميل نادر
و فرهنگي جشنوارههاي برگزاري كه ايرانگفت سينماي
فرانسه در اخير سال دو يكي در ايران درباره هنري
علاقهمندي از نشان كه است يافته افزايش
به آنها تمايل و ايران هنر و فرهنگ به فرانسويان
.است خاتمي دولتآقاي از فرهنگي حمايتهاي
مقيم ميهنان هم پشتيباني و حمايت درباره وي
واقع در كار اين از هدف:گفت برنامه اين از فرانسه
.است ايران سينماي قابليتهاي و عمق دادن نشان
نشان ميتوان كارها اين با:افزود همايون تكميل
استقبال با اخير سالهاي در كه ايران سينماي كه داد
اينطور و است اساس و پايه داراي شده مواجه جهاني
فيلمساز و كارگردان يا 5 دوره 4 يك در كه نيست
شود ، تمام ايران سينماي بحث آنها رفتن با و بيايند
استعدادهايي ايراني جوان سينماگران ميان در بلكه
بروز و ظهور طبيعي بطور و ميشود كشف كه است نهفته
.ميكند پيدا جهاني
جشنواره در ايراني فيلمساز از 22 فيلم نمايش 22 وي
اين وجود نشانه را پاريس در ايران سينماي بهار
نمايش به اشاره با همچنين وي.دانست استعدادها
:جشنوارهگفت دركناراين ايراني عكاسان از آثاري
به كمتر كه دارد بالايي قابليتهاي نيز ايران عكاسي
.است شده توجه آن
خصوصي انجمنهاي كه است معتقد فرانسه مقيم هموطن اين
به بارها خودشان ابتكار با كه كشور از خارج در ايراني
ايران با درارتباط جشنوارههايي و نمايشگاهها برگزاري
نهادهاي با ارتباط طريق از ميتوانند كردهاند ، كمك
در ويكنند پربار و هماهنگ را خود فعاليت ايراني
هنري و فرهنگي موانعتبادلات درباره پرسشي به پاسخ
سياستهاي با برنامهها گونه اين اجراي واقع در:گفت
موانع بايد رو اين از و دارد هماهنگي نيز ايران دولت
اجراي در تاخيرها باعث كه مورد اين در ديوانسالاري
.رفعشود طرف دو هر در ميشود برنامهها
اين هزينههاي تامين راههاي درباره همايون تكميل
كمك با برنامهها اين از بسياري:كرد تاكيد برنامهها
.است اجرا قابل فرهنگي مختلف نهادهاي بلاعوض مالي
و فرهنگي برنامههاي به بلاعوض مالي كمكهاي به وي
فرانسه در:گفت و كرد فرانسهاشاره در خاص هنري
لوور موزه كه تابلو يك خريد به بانك يك است ممكن
ندارد را كار اين قدرت ولي است آن خريد به مايل
.كند كمك
به اغلب كارها اينگونه:افزود همايون تكميل
با ايراني نهادهاي و ندارد نياز كلان بودجههاي
فرانسه در كه منظور اين براي بخشهايي داشتن
ميتوانند ميشود گفته "نا مسه" آن به اصطلاحا
و كنند جذب كارها اين براي را كمكهايي و بودجهها
به ميتوانند حد اين در نيز خارج مقيم ايرانيان
.بكنند زيادي كمك برنامهها اين
|