فرهنگي نوين ضرورت مداري ، شهروند
( آخر بخش )شايعه اجتماعي فرايند
شايعه شكلگيري الگوهاي
فرهنگي نوين ضرورت مداري ، شهروند
سوال به پاسخ حاضر نوشتار تدوين اصلي انگيزه :اشاره
شهري مسايل در شهروندان مشاركت عدم دلايل"بنيادي و اساسي
اقدامات مقابل در آنان تقابل و نكردن همكاري علت نيز و
نيز و فرهنگي كارگزاران سوي از پرسش اين طرح.است "دولتي
متخصصين و كارشناسان تامل ميتواند كشور شهري مسئولان
پرسشهاي اين به پاسخ پيشدرآمد.برانگيزاند را شهري
:اينكه آن و ميباشد اساسيتر سوالات به مطروحهپاسخگويي
خودموجوديت واقعي مفهوم به شهروند ما شهرهاي در آيا
ايران فعلي شهرهاي در شهروند مفهوم نظري مصداق دارد؟
است بنيادي پرسشهاي اين براي جواب داشتن صورت در چيست؟
مورد را مختلف اقشار مشاركت كيفيت و چگونگي ميتوان كه
.داد قرار سوال و سنجش
مستلزم ديگر ازسوالات بسياري نيز پرسشهاو اين به پاسخ
و ايراني جامعه در شهرنشيني و شهر تحول سير دقيق شناخت
شهرهاي فضايي -كالبدي ساختار بر حاكم واقعيات علمي تبيين
مساله اين به پرداختن امكان مقاله اين در اگرچه.است آن
وجوه اولا ، تا است آن بر تلاش اما نيست ، فراهم اساسي
به استناد با ثانيا ، و شود تبيين "شهروند" مفهوم نظري
به شرقي جوامع ناكامي عدم پرسش به نظري يافتههاي اين
پاسخي شهري امور در شهروندان مشاركت جلب در ايران ويژه
.شود داده كوتاه
انديشه گروه
چنين شهرنشيني و شهر مقوله به نظري و تئوريك نگرش از
وجود مستلزم شهر ورسايي پويايي ماندگاري ، كه برميآيد
قانونمند ، قلمرو ، به وفادار خردمند ، هويت ، با انسانهايي
"شهروند" كلام يك در و خويش منزلت و امتيازات آگاهبه
بيشتر اهميت زماني محتوايي لحاظ به مفهوم اين.است
اين بر مختلف تمدنهاي در شهر مطالعه بدانيم كه مييابد
بسيار ويژگيهاي از يكي مفهومشهروند كه دارد تاكيد اصل
و زماني دورههاي در شهري جوامع كننده متمايز و مهم
به رو اين از.ميآيد حساب به مختلف مكاني محدودههاي
ماهيت دقيقتر نيزتبيين و اهميت چنين وجود واسطه
مفهوم اين تاريخي روند از كوتاه تحليل شهروندان مشاركت
.دارد ضرورت شرق و غرب دودنياي در
عطف نقطه را (رومي آتني شهر)رومي يوناني تمدن ظهور اگر
مفهوم سابقه كنيم تلقي غرب دنياي مدنيت و شهري جامعه
البته.داد نسبت دوره اين به ميتوان نيز را "شهروند"
دوره از قبل را شهروند مفهوم تقدم تاريخي ، بررسيهاي
شهروند مفهوم وجود حكايتاز و ميدهند نشان نيز مزبور
زندگي دورههاي تمام در مختلف عناوين و اشكال صورت به
در مفهوم اين واقعي تكامل اساسا اما.دارند غربي اروپاي
نكته.است افتاده اتفاق رومي -آتني شهرهاي تكوين دوره
تبيين نيازمند نظري لحاظ به مفهوم اين اينكه اساسيتر
و كيست شهروند"پرسش صريحبه پاسخ تا است دقيقتر علمي
در را اساسي فرض سه ارسطو.شود پيدا "معناست؟ چه به
:است كرده مطرح يوناني شهروندي ماهيت با رابطه
مفهوم از متنوع برداشتهاي به واكنش اينكهبا نخست -1
محل غالبا موضوعي شهروندي ماهيت كه داشته اعلام شهروندي
از واحد تعريف ارائه سر بر عمومي توافق و بوده جدل و بحث
.ندارد وجود آن
مدني زندگي در كه ميآيند حساب به كساني همه شهروندان -2
و راندن حكم در ميتوانند نوبتي چرخشيو طور به شهري و
.باشند سهيم و شريك كردن اطاعت
آن جامعهاي در نوبتي و چرخشي حكومتي نظام چنين -3
آگاه به قادر شهروندان تمامي كه است مفروض كوچك اندازه
.يكديگرند ازويژگيهاي شدن
را ويژهاي فكري مباني شهروند مفهوم به ارسطو خاص نگرش
مباحث همه زيربناي عنوان به امروز به تا كه نهاده بنيان
و چرخشي امكان يعني سوم فرض.است مانده پايدار شهروندي
به را بنيادي و اساسي اصل اين راندن ، حكم بودن نوبتي
نظري ، ديدگاه از حداقل كه ميدهد ارائه مدني جامعه منشور
و شده تلقي شهروند عنوان به جامعه افراد تمامي اولا ،
حقوق اين چارچوب در ثانيا ، و باشند دارا را حقوقي بايد
حاكميت تصاحب منظور به دارند حق خويش طبيعي و قانوني
تعيين نظام ، اين برمبناي اينكه مهمتر نكته.كنند تلاش
قرارداد ونوعي موازين اساس بر چنينحقي استرداد ونحوه
ازچارچوب بيرون قدرت اعمال و ميگيرد صورت اجتماعي
و عشيره خانواده ، نژاد ، طبقه ، از برخاسته و قرارداد
حقوق از شهروند اساسا نظام اين در.ميشود نفي آن نظاير
و وظايف حقوق اين كه ميباشد برخوردار فرضشدهاي
نيز حق صاحب شهروند.ميكند محول او به را مسئوليتهايي
انتظارات پاسخگوي خويش والايشهروندي جايگاه با متناسب
.است خاص رفتاري الگوهاي از تبعيت لحاظ به جامعه
اجتماعي قراردادهاي و اصول بر مبتني نظام اين بنابراين ،
در شهروندان همه حضور جهت را چارچوبي قرارداد اين كه است
سيستم اين در.ميدهد ارائه حاكميت و اجتماعي عرصههاي
از برخاسته قواعد رعايت اساس بر بايد شهروندان رقابت
همراه به را جمعي رضايت تا گيرد صورت اجتماعي قراردادهاي
مفهوم مطابقت از مقدمه اين به توجه با.باشد داشته
بنياد كه برميآيد شرقچنين و غرب دودنياي در شهروندي
حقوق قبول پايه بر غرب در شهروند و شهروندي مفهوم اصلي
استوار شهروندي جايگاه از ناشي وسياسي قانوني وظايف و
پيش ايراني جامعه جمله از شرق دنياي در مقابل دراست
دقيقتر بيان به يا حقوق صاحب افراد زيستگاه شهر ازآنكه
سياسي قلمرو از جزيي و حكومت مقر باشد شهروندان اجتماع
قلمرو ايراني ادبيات در دليل همين به.ميشود محسوب
.است شده برده كار به مترادف زيادي موارد در شهر ، و سياسي
:فردوسي شاهنامه بيت اين در
را رسيدمراو ايرج به نوبت چو پس وزآن
گزيد ايران شهر پدر
بلكه رفته كار به سياسي قلمرو مترادف شهر برآنكه علاوه
نگرشهايي چنين نتيجه.است شده تلقي شاه ملك شهر همچنين
نمونه كه است شهروندي مفهوم از نظري نمونه دو استخراج
واقعي جايگاه و دارد تاكيد مدار شهروند شهر بر آن متعالي
كه است زورمدار شهر معرف ديگري و ميباشد غربي شهر آن
.كرد جستوجو ميتوان زمين مشرق در را آن نشان
متفاوتي اثرگذاري سطوح شهر مقوله در نظري نمونههاي اين
اهميت خاطر به.است گذاشته جاي بر شهروندي مفهوم بر را
شهرونددر ويژگيهاي به پرداختن از قبل ناچار به موضوع
كه زورمدار ، شهر حاكميت آثار ايران گذشته جامعهشهري
.ميشود بيان اختصار به است استبدادي حاكميتي محصول خود
از تحليلي در شهري جامعهشناسي استاد پيران پرويز دكتر
نموده دستهبندي چنين را آثار اين ايران ، در توسعه موانع
:است
عنوان به مالكيت از تلقي و زمين بر فردي مالكيت فقدان -1
كه لحظه هر يا كند استواگذار ميتوانسته كه حاكميت حق
ساقط هستي از را خانوادهاي و گيرد بازپس مينمايد اراده
تمامي بر كه ديوانسالار و متمركز حكومت وجود -كند20
و طبقاتي نظام نبود -است30 بوده مسلط زندگي عرصههاي
اشغال و سو يك از حاكميت حفظ براي طبقات مانور فقدان لذا
ايجاد ضرورت -ديگر 4 سوي از طبقات ساير توسط حاكميت
شرايط علت به بعضا عمومي بيگاري براي سازمانهايي
-مستقل 7 اصناف فقدان -مدني 6 جامعه فقدان -اقليمي 5
بر خانواده تسلط -اجاره 8 و ماليات مالكانه ، وجودبهره
از برخاسته نهادهاي فقدان -فرد 9 زندگي مختلف عرصههاي
شدن رنگ هم -آنان 10 تمايل اساس بر و افراد آزاد اراده
بر جمع غلبه -مذهب 11 و خانواده حيطه از خارج جمعي زندگي
اساس بر اجتماع شكلگيري عدم)حيات عرصههاي تمامي در فرد
-بگيران 13 حقوق عظيم قشر آمدن پديد -12(افراد اراده
-موروثي 15 اشرافيت نبود -قضايي 14 محدوديتهاي نبود
و همگاني بردهوار برابري -حقوقي 16 نهادهاي نبود
.عمومي بيقدرتي
ديوسالار شاپور
دارد ادامه
( آخر بخش )شايعه اجتماعي فرايند
شايعه شكلگيري الگوهاي
از تعدادي در مقايسهاي تحليل و تجزيه سري يك از بعد
براي الگو چندين كه دريافت شيبوتاني كيفي ، تحقيقات
ضعيف جمعي هيجان كه هنگامي دارد ، وجود شايعه شكلگيري
-روزمره زندگي در جزئي وقفههاي بعضي در مثلا -باشد
در.ميگيرد صورت نوظهور رسمي غير شبكههاي طرق از روابط
و ميشود ارزيابي جدي طور به گزارشها شرايط اين
مشهور هم كه ميشوند پذيرفته ناگهاني طور به تفسيرهايي
كه هنگامي ديگر ، سوي از.درست منطقي لحاظ به هم و باشند
درگيرودار يا فاجعه يك در مثلا -ميرسد اوج به هيجانات
و مييابد كاهش كردن انتقاد توانايي -جمعي عمل يك
.ميشوند ظاهر خود به خود جديد ارتباطي كانالهاي
-ميشود سازگار عامه هواي و حال با شايعه محتواي بنابراين
كه گزارشهايي براساس مردم و -شادماني عصبانيت ، ترس ، مثل
در شايعات ميكنند عمل آوردهاند دست به ديگر شرايط تحت
شدت مبناي بر گزينش نحوه و ميگيرد شكل گزينشي فرايند يك
.ميكند فرق جمعي هيجانات
عمل انجام براي خبري نوع هر اينكه از قبل:رضايت و شهرت
بخش وسيله به بايد بگيرد ، قرار استفاده مورد آن به مرتبط
بسياري در.شود پذيرفته جامعه ذينفع افراد از عمدهاي
تا را خود تصميمات و ميمانند باقي خود شك بر مردم مواقع
زماني اينمياندازند تاخير به بيشتر رسمي اخبار كسب
هر انجام از قبل مردم از بسياري كه ميشود ساز مسئله
ترتيب بدين.ميمانند منتظر لحظات ، آخرين تا عملي ،
حركت از هم گروهي و خودبرسد اوج به است ممكن اختلافات
شايعه يك رواج مدت در رضايت مواقع بسياري در.بمانند باز
صورت گروهي مسائل حل براي كه مطالعاتي.مييابد افزايش
وسيع طور به نظر يك اينكه محض به ميدهد نشان گرفته
متقاعد كه آنهايي بر توجهي قابل فشار ميشود ، پذيرفته
اين از.شود مي وارد -سازگاري و مطابقت براي -نميگردند
و گذاشته تاثير آنان بر شايعه كه افرادي ديدن گذشته
را شايعه آن ما ميشود باعث ميكنند عمل آن براساس
آزمايش يك براي را فرصتي معمولا عمل.كنيم تلقي معتبرتر
باشد ، داشته وجود قضاوت در نقصي اگر.ميآورد بوجود واقعي
"بودن شايعه يك" حد در را موضوع آن قضاوت ، اين
قرار ارزيابي مورد هم هميشه خبر البته.ميكند بياعتبار
بحرانها در خودبهخودي صورت به كه باورهايي.نميگيرد
دانش زمره در بعدي قضاوتهاي به خدمت براي ميآيد بوجود
.ميگيرد قرار عمومي
-باشد كه قسمي هر از شايعه نوع همه:تبليغات و سياست
كساني تخلفات نظامي ، تحركات سري ، اطلاعات مورد در مثلا
سياست در مهمي نقش هميشه -هستند دولتي سمتهاي خواهان كه
محققين از بسياري توجه كنترل و مديريت زمينه در داردو
ادعاهاي اوقات گاهي سياستمداران.است كرده جلب خود به را
شايعه ترويج عملياتهاي موفقيت مورد در بيهودهاي
جمعآوري مستقل طور به كه اسنادي غياب در اما كردهاند ،
ترويج.ميگردد مواجه مشكل با ادعا اين اثبات شود
است مشكل اساسا داريم آن شيوع به تمايل ما كه شايعاتي
ارتباط شبكههاي در.نيست ثابت هميشه مردم رضايت زيرا
اما بگيرد ، قرار تاثير تحت است ممكن اخبار رسمي ، غير
هجوم مورد گروه براي كه ميشود چيزي آن نهايي محصول
جريان كه شايعاتي دوباره انتشار.است قبول قابل شايعه ،
ميدهد اعتبار شايعات آن به كه وقايعي نمايش يا دارند
در و انتخاباتي مبارزات طول در.بودهاند موفقي تكنيكهاي
سازي دردسر شايعات مبادا اينكه به نسبت نگراني جنگ زمان
يك كه زماني.دارد وجود كند پيدا رواج مخالفان جانب از
آن رواج با مقابله براي كه تكذيبهايي است مشهور شايعه
قانوني تعقيب تهديدبه.ميباشد بياثر معمولا ميشود
است ، ناموفق نيز آنان توقيف براي ديگر تلاشهاي و كردن
براي تقاضا شدن بيشتر باعث سانسور شده شناخته روشهاي
در عمومي مشاركت براي درخواست.ميگردد رسمي غير اخبار
چنين البته دارد ، كمي فايده معمولا شايعات با مبارزه
خوردن فريب امكان به نسبت مردم ميشود باعث اقداماتي
ميآيد مفيد نظر به كه روشهايي از يكي.شوند هوشيارتر
اينكه به مردم كردن معتقد" مثل است ، منابع كردن خنثي
هر بنابراين ".دارد قوي بسيار تبليغاتي مكانيزم يك دشمن
هر رساند ياري مكانيزم اين به ميتواند سازي دردسر امر
كه كنترلي تكنيكهاي.باشيم غافل آن از ما است ممكن چند
اكثر در -قوانين بر سوار كه آنهاييميباشند هستند عملي
شكلگيري طبيعي -شده شناخته شهودي صورت به فقط حالات
.ميگيرند قرار شايعه
كه است اين قسمت اين در اصلي مسئله:توضيحي نظريههاي
كه آنهايي براي ميشوند؟ داده توضيح مشاهدات اين چگونه
:است ساده نسبتا جواب است بيماري يك شايعه ميكنند تصور
كسانيكه خصيصههاي و ذهن ناتواني خاطر به سالم روابط
.ميشود متوقف ميدهند پيوند را روابط زنجيره حلقههاي
كه است اصلي بر مبتني عموما ديگر توضيحي نظريههاي
پراساد.ميباشد گشتالت پراگنانز قانون به منسوب
نتايج محيطي تحولات و تغيير پي در ميگويد(1935,PP7)
احساس يك وضعيت اين در.ميشود حاصل نشدهاي پيشبيني
را كوششي امر اين و ميآيد بوجود نقص به نسبت ناخوشايند
آلپورت.ميطلبد نواقص كردن برطرف و جديد شرايط فهم براي
گزارش يك كه بودند معتقد نيز (PP.36,381947)پستمن و
داشته دنبال به را سودمندي نتيجه كه ميشود شايع هنگامي
را احساساتي بدهد ، تسكين را اجتماعي هيجانات مثلا -باشد
قابل را جهان يا كند تصديق هستند پيشبيني قابل غير كه
را قاعدهمندتري گزاره يك (1957) فستينگر.سازد فهمتر
وجود":گفت او كرد ، اضافه خود شناختي ناسازگاري تئوري به
را او و دارد دنبال به نارضايتي فرد براي تناقض
از عملي طور به و شود خارج آن از كه برميانگيزد
پرهيز ميكند آن افزايش به كمك كه اطلاعاتي و موقعيتها
غلط مجموعهاطلاعات محصول نه شايعات بنابراين ".نمايد
بلكهاكثر ;است دادن فريب براي كوشش محصول نه و است
.مبهم موقعيتهاي درك براي صادقانه است تلاشي بيانگر آنها
روابط بر شدن وارد خدشه از نگراني خاطر به بسياري چه اگر
اهميت اين از بيش موضوع اما شدهاند ، شايعه مجذوب سالم
رسانه در كه مطالبي مكاني انتشار اهميت هم زيرا دارد ،
بيانگر هم و ميدهد نشان را ميشود عرضه جمعي ارتباط
به نسبت مردم وقت هر.است اجتماعي رسمي كنترل محدوديتهاي
كسب براي ديگري منبع ميشوند ، به بياعتماد رسمي منابع
حكومتهاي همه ميبينيم اينكه.ميكنند اعتماد اخبار
سرچشمه اينجا از ميبينند صدمه شايعه از استبدادي
داشته همراه به نيز را نتيجه اين شايعه مطالعهميگيرد
شكل عمومي اعتقادات آن طريق از كه مجاري از بعضي كه
منطقي رفتار معتقدند كه آنهايي.شود شناسايي ميگيرد
واقع نگاه يك ميتوانند است شفاف دانش بر مبتني هميشه
وجود ما روزمره زندگي در كه قضايايي به نسبت گرايانهتر
مشكلات حل براي روشي شايعه چون.بياورند دست به دارد
نيز اجتماعي تغييرات رشته دانشجويان براي است ، گروهي
امر يك اينكه از بيش شايعه زيرا دارد ، اهميت آن مطالعه
تلاشي و است اجتماعي فرايند از كامل نمونه يك باشد مرضي
زندگي تحولات كنترل براي مردم سوي از مستمر و مهم
.ميباشد
تاموتسوشيبوتاني: نويسنده
دايرهالمعارف:منبع /عابد ، عبدالرضاخليلي الله روح:مترجمين
اجتماعي علوم
|