:درباره مالزي وزير نخست هاي ديدگاه
ملل سازمان و جامعهجهاني ، شدن جهاني
متحد
ازطريق كه است مجموعهاي اوتانت برجسته سخنرانيهاي:اشاره
سازمان نقش خصوص در جهاني رهبران و برجسته انديشمندان آن
ويكم بيست قرن در كه چالشهايي با مقابله در متحد ملل
سخن ايراد به دارد قرار جهان ملتهاي و مردم فراروي
طورمشتركتوسط به سخنرانيها مجموعه اين.ميپردازند
آن پيشرفته مطالعات موسسه و متحد ملل سازمان دانشگاه
اوتانت برجسته سخنرانيهاي مجموعه.است شده سازماندهي
از دعوت در متحد ملل سازمان دانشگاه ديرينه سنت برمبناي
اين مقر -توكيو به برجسته شخصيتهاي و جهان رهبران
به جهان در متحد ملل سازمان نقش بررسي براي -دانشگاه
سال هر برنامه اين.است گرفته شكل تغيير ، حال در سرعت
ازمقر ديدار فرصت جهاني برجسته شخصيت چهار حداكثر براي
دانشمندان ، با نظر تبادل و ملل سازمان دانشگاه
.ميكند فراهم عمومي افكار و تجاري رهبران سياستگذاران ،
سازمان پيشين كل دبير ،"اوتانت" افتخار به سخنرانيها اين
دانشگاه تاسيس پيشنهاد بار اولين براي كه متحد ، ملل
و جهاني مسائل زمينه در پژوهش براي متحد ملل سازمان
كرد ، مطرح را بينالمللي فرهنگي و سياسي شناخت افزايش
مورد اولين.است شده ناميده اوتانت برجسته خطابههاي
نخستوزير "محمد ماهاتيربن"دكتر توسط سخنرانيها ، ازاين
جهاني" عنوان تحت (خرداد 1380 17) ژوئن 2001 در 7 مالزي
ترجمه كه است شده ايراد "ملل سازمان و جامعهجهاني شدن ،
.ميگذرد نظرتان از زير در آن
انديشه و فرهنگ گروه
آن از قبل وجود ، بااين.است شده روز موضوع شدن جهاني -1
ترشيده بچشند ، را آن طعم جهان وكشورهاي مردم اكثريت كه
در شدن جهاني كه چرا است ، تاسف مايه امر اين البته.است
خالي جهاني عادلانهتر ، جهاني براي زيادي خوداميدهاي بطن
.است داشته فقير و غني بين مشترك وجهاني فقر از
اينقدر چرا است؟ ترشيده زود اينقدر شدن جهاني چرا -2
كه فقرا چرا ميكنند؟ تظاهرات و اعتراض آن عليه افراد
آن از -اصلي بهرهمند نه اگرچه -بهرهمند ميشود تصور
شروع از آنها چرا هستند؟ بيميل آن قبول در آنقدر هستند
و ميروند طفره جهاني تجارت سازمان مذاكرات جديد دور
ديگري چيز يا شدن جهاني آيا ندارند؟ بدان ميلي چندان
است؟ شده آنها نگراني و رنجش موجب
فينفسه شدن جهاني كه يافت درخواهيم كنيم دقت ما اگر -3
پيامدهاي بلكه نميشود ، منفي واكنشهاي و نگراني موجب
.ميكند ايجاد را مسائل اين شدن جهاني
درباره منحصرا باو مترادف شدن جهاني حاضر حال در -4
شدنبه جهاني.است آزاد كاملا بيقاعده جهاني بازار
بين و كشورها درون در كامل مقرراتزدايي به مطلق طور
عقبنشيني بايد تنها نه حكومتها.دارد ارتباط كشورها
اختيار و حق هرگونه از بايد كامل طور به بلكه كنند ،
تجارت كه جايي ديگر عبارت به.شوند محروم بربازار نظارت
.است حاكميت عدم مفهوم به خوب حكومت است مطرح آزاد
واقع در.كرد خواهد تنظيم را خودش بازار ميشود گفته -5
ميدهند ، انجام منضبط كاملا حكومتهاي آنچه از بيش بازار
.داد خواهد انجام
ارز بزرگ معاملهگر "سوروس جورج" توسط آخر جمله اين
كه بود شده مدعي او جنوبي كره در.است شده عنوان
بخشيدن نظم براي اقدامي آنها ارزش كاهش و ارز معاملهگري
است اين ميگذرد بزرگ دلال اين ذهن در آنچه.حكومتهاست
آموزش خوب كردن حكومت براي آنكه براي را حكومتها كه
.كرد محدود بايد شوند ، آماده و ببينند
از كه ميرسد نظر به عجيب دموكراتيك جهان يك براي -6
ارز خارجي معاملهگر يك توسط مردم منتخب منظم حكومتهاي
منطقي ادعا اين كه است براين باور ظاهرا اما.شود حمايت
اين منطقي جملات بلافاصله جهان رسانههاي چون است صحيح و
.كردهاند ذكر را بزرگ حكيم
كاپيتاليسم معيارسيطره مضحكي ادعاي چنين يك وقبول طرح -7
و مبادلات آن در كه است بزرگ جايي بازار.ميشود تلقي
به بازار اما.ميكند ثروت ايجاد به زيادي كمك دادوستدها
و آزاد بازار يك.ميانديشد سود حداكثر هم آن و سود كسب
سود تا كند كمك آزمند سودجويان به ميتواند فقط بيقاعده
بازار كه اين درباره كردن فكر.رسانند حداكثر به را خويش
.ميرسد نظر به خندهآور ملتهاست خوب حكومت دلواپس
ارز دلالان كه بوديم شاهد ارزي بحران دوران در ما -8
بيشتر پول آوردن بدست منظور به را منطقه كل اقتصادهاي
را امر البتهاين آنها.كشيدند نابودي به خود براي
فاسد ، حكومتهاي اين كه گفت خواهند آنها.كرد خواهند انكار
نابود را كشورشان اقتصادهاي كه بودند فرتوت و غيرشفاف
كشورهايشان حكومتها همين ژوئيه 1997 از قبل اما.كردند
اقتصادي ، معجزههاي به كه ميدادند توسعه سريع آنقدر را
امكان.بودند شده موسوم غيره و اژدها اقتصادي ، ببرهاي
ژوئيه 1997 در آسيايي ببرهاي اين همه يكباره به كه ندارد
بدي حكومتهاي قبل مدتها از حتما آنها.شوند فاسد
به كشورهايشان اداره به قادر حال عين امادر بودهاند ،
.بودهاند نيز اقتصادي ببرهاي به آن تبديل و شايسته نحو
دليل به آسيا شرق اقتصادهاي سقوط كه ادعا اين نه ، -9
تطابق واقعيت با داده رخ فاسد حكومتهاي و بد حاكميت
بورس و ارز معاملهگران به مساله اين دادن نسبت.ندارد
بزرگ بحران است ، زيرا منطقيتر آنان دستكاريهاي و بازيها
صحنه در ارز معاملهگران ظهور از پس بلافاصله آسيا پولي
سقوط درباره پيوسته رسانههايشان و آنها.افتاد اتفاق
شد ، تبديل واقعي پيشبيني يك به كه اقتصاد قريبالوقوع
بانكها ، و شد متوقف منطقه به سرمايه حركتگفتند سخن
.شدند گريزان دادن وام از بينالمللي بانكهاي
.خارجشدند نيز كوتاهمدت سرمايهگذاران
بازار ارزبه تزريق به شروع ارز معاملهگران سپس -10
پول جمعآوري در سعي بيهوده بهطور مركزي بانكهاي.كردند
كه پولي از ميتوانند تنها مركزي بانكهايكردند اضافي
قادر كه مالي مديران عليه آنها.كنند استفاده دارند
برابر حتي100 يا تا10 ، 20 را وجوهشان سطح بودند
قابل كه همانطوري اما.ميكردند مبارزه دهند افزايش
و پولها و خوردند شكست مركزي بانكهاي بود انتظار
.كردند سقوط اقتصادها
دست از را خويش سرپنجههاي و دندانها ببرها ناگهان -11
افتاد اتفاق آنچه از واقعي اما بديع بيان يك.دادند
ميليونها كردند ، سقوط اقتصادها كه اين از است عبارت
آشوب آنجا در آنها ريختند ، خيابانها وبه شده اخراج كارگر
بيگناه مردم زدند ، به آتش را فروشگاهها كردند ، برپا
كه وضعيتي در.رساندند قتل به را آنها و كردند تجاوز
حكومتها بودند ، داده دست از را درآمدهايشان قبلا مردم
افزايش و سوخت و غذايي مواد يارانههاي قطع به مجبور
بينالمللي صندوق بودند ، شده مالياتها و بهره نرخهاي
نمايش به كلي طور به و دولتها هزينه كاهش خواستار پول
همان و يافت افزايش آشوبها.شد بيپروا حالت يك گذاشتن
كه بودند توانمند آنقدر آن از قبل كه دولتهايي
.كردند سقوط كنند ، تبديل اقتصادي معجزه به را كشورهايشان
اين خاطر به مسائل اين افتاد؟ اتفاق مسائل اين چرا -12
و كنند تنظيم را خودشان قادرند بازارها كه مضحك نظريه
فقط بازارها.افتاد اتفاق نمايند ، منضبط را دولت حتي
آسيا شرق جنوب در.هستند حداكثر سود هم آن سود دلواپس
براي برسانند ، حداكثر به را بازار منافع اينكه براي
فقير مردم بهويژه مردم ، و كشورها اقتصادها ، كل نابودي
كوتاهمدت خروج مالزي در.بودند شده آماده كارگران و
به260 واحد از 1000 سهام بازار شاخص تا شد موجب سرمايه
دلار ميليارد بازار200 سرمايه ميزان.كند تنزل واحد
مورد حاشيههاي و كردند سقوط شركتها.يافت كاهش آمريكا
داشتند قرار سقوط آستانه در نيز بانكها.نشد تامين تقاضا
.كنند اعطا را لازم وامهاي نبودند قادر و
شرقي آسياي و شرقي جنوب آسياي مالزي ، در هرآنچه -13
ما بله ، .بود آزاد بازار عمليات دليل به همه افتاد اتفاق
جهان حكومتهاي بهترين كشورها اين حكومتهاي كه داريم قبول
رايج بازي پارتي داشت ، وجود فساد كشورها اين در.نبودند
.داشت اصلاح به نياز اينها همه.بود ضعيف هم شفافيت و بود
طور به اقتصادها و كشورها كل بايد كه است اين پرسش اما
شيوه آيا شود؟ انجام اصلاحات اين تا ميشد نابود كامل
اندكي ما اگر آيا نداشت؟ وجود كار اين براي انسانيتري
امكان حد تا را اقتصاد نميتوانستيم ميداشتيم فرصت ديگر
دهيم؟ انجام نيز را لازم اصلاحات كه اين عين در كنيم حفظ
را حكومتها ارز معاملهگران كه است شيوهاي اين اگر -14
آزاد اقتصاد كه است چيزي آن اين اگر و ميكنند منضبط
براي آن از استقبال براي دليلي هم باز آيا دارد ما براي
ميماند؟ باقي ما
بازار براي انحصاري طور به و ضرورتا شدن جهاني اما -15
يك به شدن جهاني.است نشده طراحي آزاد بيقاعده كاملا
نه و واحد موجود يك بهعنوان جهان است ، جهان بازي معنا
مرزهاي با متعدد كشورهاي به تقسيمشده موجود بهعنوان
اقتصادي تعامل به مربوط مشاجرات مشكلاتو بايد مابسته
را ثروتساز سرمايه و متخصصان آزاد جريان فرامرزي ، خاموش
.نيست مرزها كردن خراب ضرورتا مساله اين پاسخ.بپذيريم
به مرزها كردن كوتاه درمورد ساده توافق با ميتوانيم ما
كه حال عين در شود وارد داخل به سرمايه جريان كه طوري
همان به ميشود ، فراهم سرمايه خروج براي انگيزههايي
.دستيابيم اهداف
ورود مااست داده انجام مالزي كه است چيزي اين -16
و انگيزهها ايجاد طريق از را خارجي سرمايه جريانهاي
تامين و توليدي فعاليت از حمايت بروكراتيك ، مشكلات كاهش
ترغيب مالزي داخل به ممكن ، حد تا سرمايهگذاران نيازهاي
و كرديم عمل موفق زيادي حد تا زمينه اين در ما.كرديم
مخفف عبارت به "آيدي.اف" كه آن از قبل مدتها
جريانهاي توسط شود ، تبديل خارجي مستقيم سرمايهگذاريهاي
ما وجود ، اين بابوديم شده توانمند خارجي سرمايه
نيازي آن به زيرا.نكرديم حذف كامل طور به را خود مرزهاي
كردند پيشرفت داخلي صنايع وضعيت ، اين نتيجه در.نداشتيم
رقابت آنها با توانستيم خارجي سرمايههاي جذب ماضمن و
خود بومي كالاهاي لازم سرمايهگذاريهاي انجام با و كنيم
.آوريم بهدست كشور براي بهتري درآمد تا نمائيم صادر را
از ماهستيم جهان از بخشي كه كرديم احساس ما -17
بود شده ايجاد ثروتمند كشورهاي توسط كه رشدي محركهاي
مهارت و پائين هزينههاي از نيز آنها و شديم بهرهمند
گزينش و آرام كردن كوتاه اين از.بردند سود ما كارگران
ما طريق همين به و بردند سود همه مرزي ديوارهاي
كردن كوتاه از همه كه كنيم عمل شيوهاي به ميتوانيم
.ببرند سود ما مرزهاي گزينش
واقعا مرز بدون جهان يك حاميان كه نميكنم تصور من -18
معتقد امر اين به واقعا آنها اگر.باشند پايبند بدان
خواستار فقط تبعيضآميز طور به نميتوانند ديگر باشند
تنهايي به سرمايه جريانهاي خروج و ورود براي مرزها حذف
صورت آن در باشد مرز واقعابدون ما جهان اگر.باشند
و وارد كشورها به آزادانه تا باشند قادر بايد نيز مردم
.شوند خارج آنها از يا
فقير انسان ميليونها بايد مرز بدون كاملا جهان يك در
به مهاجرت به قادر لاتين آمريكاي و آسيا آفريقا ، در
در هزينهها كاهش به كه اين ضمن و باشند غني كشورهاي
حتي اما ، .باشند آنان دوش بر نيز باري ميكنند كمك آنجا
ميكنند تصريح مرز ، بدون شده جهاني جهان يك شديد حاميان
در.شود حذف سرمايه انتقال و نقل براي تنها مرزها كه
به خود محل از فقير اقشار وقتي ديگر كشور هر و مالزي
را مشكلاتي ميكنند ، مهاجرت صنعتي و ثروتمند شهري مناطق
در كه چون ميكند فرق اينجا در قضيه اما.ميشوند موجب
حق از يكسان شهروندي حقوق پرتو در همه كشور هر داخل
.برخوردارند مهاجرت
وجود مرزي آن در كه شده جهاني كاملا جهان يك در -19
به فقير افراد كه دارد وجود منطقي انتظار ندارداين
ميتوانند ثروتمندان وقتي.كنند مهاجرت ثروتمند كشورهاي
در نتوانند فقرا چرا آورند ، بهدست پول فقير كشورهاي در
امري چنين آيا آورند؟ بهدست پول ثروتمند كشورهاي
حركت به هيچوجه به شدن جهاني.نه اما نيست؟ عادلانه
.نميدهد اجازه ديگر بخش به جهان بخش يك از كارگران آزاد
يعني.است سابق دوگانه استانداردهاي همان شبيه اين -20
بازي يك حاضر حال در شدن جهاني.ديگري باخت و يكي برد
ادامه بردشان كه برندگاني به فقط بلكه ;نيست برد -برد
.است مربوط ميبازند همچنان كه بازندگاني و دارد
است ، يكسويه چنين اكنون شدن جهاني واقعا اگر اما -21
نيازي ما بكاهيم؟ آن يكسويي اين از هستيم قادر ما آيا
اين همراهان بايد ما بلكه نداريم شدن جهاني انكار به
.بپذيريم را موارد ساير و بيقاعده آزاد بازار همچون روند
آزاد بازار شدن جهاني كه بپذيريم صراحت به بايد ما آيا
است؟ شدن جهاني آزاد بازار و است
جهاني ميتوانيم ما.است منفي مطمئنا پرسش اين پاسخ -22
كامل مقرراتزدايي بدون كاملاآزاد ، بازار بدون را شدن
قانونگذاري و نظارت حق از حكومتها محرومسازي بدون و
.باشيم داشته
.كنم اشاره ارزي معاملات به ديگر بار بدهيد اجازه -23
طور به باشد؟ شدن جهاني از بخشي بايد ارزي معاملات آيا
بدون را جهاني تجارت ميتوانيم حتي ما.نه مسلم
ميتوانيم ما واقع در.باشيم داشته ارز معاملهگران
تمام.باشيم داشته ارز ثابت نرخهاي با را جهاني تجارت
.است بوده ارز ثابت نرخهاي ايجاد "وودز برتون" نظام تلاش
از پس مدتها و دوم جهاني جنگ از پس اوليه سالهاي در -24
مناسبات و كشورها براي وودز برتون ارز ثابت نرخهاي آن
پرتو دربود آورده ارمغان به ثبات يكديگر با آنها تجاري
سريع بهبود دوم جهاني جنگ ضربه از توانست جهان شرايط اين
جنگ از پس بهبود بهبود ، اين با مقايسه در.نمايد حاصل
خورده شكست آلمان.بود ناعادلانه و بيقاعده اول جهاني
كاهش دليل به نيز مارك ميبردو رنج ركود شديدترين از
در تلخي تنفر چنان وضعيت آن.بود شده بيمصرف ارزش شديد
و هيتلر پذيرش آماده را آنها كه گذاشت برجا آلمانيها بين
ميليونها جان نهايتا و كرد او ديوانهوار جاهطلبيهاي
غيرثابت ارز نرخ يك نتيجه حدودي تا امر اين.گرفت را تن
.بود
شدن جهاني در ثابت ارز نرخ يك درباره چيز چه پس -25
بازيهاي بورس با مقابله براي مالزي است؟ اشتباه
ورطه در كشور غلتيدن از جلوگيري و ارز معاملهگران
مالزي اقدام اين.كرد ثابت را خود ارز نرخ ورشكستگي ،
عدهاي.داشت دنبال به را شوم پيشگوييهاي اقسام و انواع
.كرد خواهد سقوط كامل طور به مالزي اقتصاد ميگفتند
همه كه شده تبديل منفور جهاني به مالزي ميگفتند گروهي
ميگفتند ديگران و كرد خواهند فرار آن از سرمايهگذاران
دست به گدايي كاسه كمك ، جذب براي بود خواهد مجبور مالزي
.گيرد
.نيفتاد اتفاق شوم پيشگوييهاي اين از هيچكدام خوب ، -26
ما اقتصاد رشد سال 2000 دريافتيم بهبود كامل طور به ما
از كمتر خيلي مالزي اقتصاد رشد امسال.بود درصد 5/8
بر شده اعمال كنترلهاي آن دليل اما بود خواهد پارسال
كاهش امر اين دليل.نيست ارز ثابت نرخهاي يا سرمايهها
جذب را مالزي صادرات درصد كه20 آمريكااست اقتصاد رشد
.ميكند
شود ايجاد بايد ارز نرخهاي تثبيت براي سازوكار يك -27
افزايش و ضعيف اقتصادهاي پولهاي ارزش كاهش باشد قادر كه
مطمئنا.كند تنظيم را قوي اقتصادهاي پول ارزش
ايجاد به قادر جهان بزرگ مالي كارشناسان و اقتصاددانان
جلوگيري اقتصادي بحران از زيادي حد تا كه خوبي سازوكار
.هستند كند ،
است ممكن شود جهاني بيشتر جهان كه اين براي را مرزها -28
تجاري ، اقلام مورد در حال عين در اما برد ، بين از بتوان
.ماند باقي گزينشي همچنان شرايط ساير و زمان لحاظ از
كس هر و چيز هر براي مرزها بردن بين از به نيازي درواقع
تعرفه نيست لازم علاوه به.ندارد وجود مشخص زمان يك در
در امر اين براي كه است درست.رسد صفر به نيز كالاها همه
گرفته نظر در شرايطي جهاني تجارت سازمان موافقتنامههاي
كافي تنهايي به آنها كه كنيم اذعان بايد اما است شده
اجازه اقتصادها ، بازگشايي متوجه فشارها هميشه.نيستند
انتقالات و نقل از بردن سود و سرمايه جريان خروج و ورود
.است بلندمدت توليدي سرمايهگذاريهاي جاي به سرمايه
و غولها مقياس اقتصادهاي از بهرهمندي به نيازي ما -29
بسيار سازمانهاي.نداريم يكجانبه يا چندجانبه انحصارات
متكبري موجودات به و ميدهند دست از را خود كارآيي بزرگ
توجهي فعاليتهايشان منفي آثار به كه ميشوند تبديل
تاز و تاخت به چيزي هر روي بر سادگي به آنها.ندارند
.پرداخت خواهند
هستند كوچك و بزرگ بانكهاي و شركتها اين اين ، بنابر -30
.كنند فعاليت بينالمللي و ملي سطح در ميتوانند كه
اين.گيرند قرار حمايت مورد حدودي تا بايد كوچك شركتهاي
بازي بازيكنان به كه باشد امتيازاتي شبيه بايد حمايتها
بلكه باشد هموار بايد زمين تنها نه يعني ميشود داده گلف
حكومتها.ميشود جبران نيز بازيكنان ساير در نابرابري
به بانكها و ابرشركتها دسترسي رد يا پذيرش در بايد
را اقدام اين بتوانند بايد آنها اما.باشند مجاز كشورشان
.كنند توجيه
.بودند فروپاشي به مجبور غولآسا شركتهاي زماني -31
موجب آمريكا نفت صنعت بر راكفلر موبيل نفتي شركت انحصار
از پسشد كشور اين در ضدتراست و انحصار ضد قوانين تصويب
هم از ژاپني و آلماني بزرگ شركتهاي دوم جهاني جنگ
.فروپاشيد نيز آمريكا در بل تلفن شركت.پاشيدند
بزرگي ، شركتهاي به شركتها اين اجزاي از يك هر بعدا -32
با ديگر بار آنها اكنون.شدند تبديل خود اجداد از بزرگتر
بهوجود بزرگتري هم باز شركتهاي و ميشوند ادغام هم
ميشوند ادغام همچنان ادغامشده شركتهاي.ميآورند
و بزرگتر كشورها از بسياري حكومت از عمل در كه بهطوري
از بسياري حتي.شدهاند قدرتمندتر آنها از مالي ازلحاظ
.ميترسند آنها از نيز قوي كشورهاي قدرتمند حكومتهاي
شركتهاي تعداد تا گرفتهاند تصميم اكنون شركتها اين -33
صنايع در.كنند محدود را جهان سراسر در صنعت هر در مجاز
همين.بود خواهند فعال كمتر يا شركت پنج تنها خودروسازي
.كرد خواهند فعاليت صنايع و بانكداري بخشهاي در تعداد
ادغام طريق از چندجانبه انحصار اين كه نيست تضميني هيچ
تضميني هيچ همچنين ، .نشود تبديل يكجانبه انحصار به بيشتر
يا نكنند محدود خاصي صنايع به را خود آنها كه اين درباره
وجود شوند ، ادغام غولها ساير با و سازند رها را تنوع
.ندارد
اما.ميكند بيمورد وحشت ايجاد كه باشم كسي من شايد -34
چشيدهايم ، را استقلال طعم قبل سال فقط 43 ما كه آنجا از
تلقي مشروع محافظي بهعنوان را خود مرزهاي اكنون مالزي
در اگر.كند مديريت را اقتصادش بايد آن پشت در كه ميكند
كه حفاظي بايد بعد دهه چند كه ميگفت ما به كسي زمان آن
را او ما بدهيم ، دست از را شده ايجاد مرزهايمان بهوسيله
ما به امروزه اما.ميكرديم محسوب بيمورد وحشتآفرين يك
يك است قرار اكنون.است گذشته مرزها زمان كه ميشود گفته
ديگر ماباشد داشته وجود مرز بدون جهان يك هم آن و جهان
استفاده خود از محافظت براي مرزهايمان از نميتوانيم
جهان اين در كه شويم مطمئن ميتوانيم ما چگونهكنيم
جهان بر غولآسا شركتهاي و بانكها مرز ، بدون شده جهاني
كرد؟ نخواهند نابود را ما و شد نخواهند حاكم
جهان اين ملتهاي دوم جهاني مخرب جنگ از پس كه زماني -35
حكومت و بينالمللي همكاري براي مجدد تلاش به تصميم
سازمان كه اين كرد ، ظهور زيادي اميدهاي گرفتند ، جهاني
را جهاني صلح بود ملل جامعه از جديدي نوع متحدكه ملل
كشورهاي مستعمرات سازمان اين.كرد خواهد تضمين
آن از ما اين بنابر.كرد خواهد آزاد را امپرياليستي
از زيادي تعداد و مالزي آن نتيجه در و كرديم استقبال
.چشيدند را استقلال طعم اروپايي كشورهاي ديگر مستعمرات
حكومت حق بودن دارا معني به استقلال ميكنيم تصور ما -36
رئيس سوكارنو پرزيدنت اين.است كشورمان آزادانه اداره و
را استعمارگري جديد شكل كه بود اندونزي پيشين جمهور
فكر ما قبلا.ناميد جديد استعمار را آن و داد تشخيص
فهميدهايم اكنون اما است ، فرومايه آدم يك او ميكرديم
.ميديد را دور آيندههاي كه بود آگاهي فرد او كه
را آن انتظار ما كه نهادي آن متحد ملل سازمان اكنون -37
وتو حق داراي بزرگ قدرتهاي كه ايده اين.نيست داشتهايم
شده منسوخ اكنون كرد خواهند اعمال همه نفع به را حق اين
كار به نادرست امور براي غالبا وتو حق امروزه.است
.ميشود گرفته
شكل متحد ملل سازمان پرتو در جهاني تجارت سازمان -38
اين كه باشيم انديشه دراين بايد ما اين بنابر.گرفت
.كند فراهم همه براي عادلانه آزاد تجاري نظام يك سازمان
يك نيز سازمان اين كه درمييابيم ما وجود اين با اما
تقويت و جهان در ثروتمندان سياستهاي پيشبرد براي ابزار
.آنهاست بيشتر چه هر
آنها.هستند ثروتمندان مديون ناتوان ، كوچك كشورهاي -39
ساير و وام كمك ، دادن دست از نگراني با اكنون مجبورند
متفرق شدت به كشورها اين.كنند بهسر حمايتها انواع
و آمدهاند مذاكره به كوچك هياتهاي با و هستند
آگاه بسيار هياتهاي با را پيچيده موضوعات ميخواهند
داخل در آماده كارشناسان حمايت مورد كه غني كشورهاي
دستور با آنهادهند قرار بررسي مورد دارند قرار كشورشان
از برخي.هستند مواجه نشده تنظيم خودشان توسط كه كاري
به ثروتمند كشورهاي از را هياتهايي قبلا كشورها اين
خطر اين هميشهكردهاند دريافت موضعشان تسهيل منظور
.شود انگاشته ناديده پول نقش كه دارد وجود
.نيست عادلانه تجارت درباره جهاني تجارت سازمان سياست -40
به كمك منظور به گلوگاهها بردن بين از براي سازمان اين
تجارت سازمان در.آنهاست كردن غنيتر براي غني كشورهاي
بلكه شد نخواهد فعال مرز بدون و شده جهاني جهاني ، جهان
.شد خواهد تحميل
كشورهايمان براي دموكراسي فضيلت درباره حالي در ما -41
امور در عمومي دموكراسي فقدان كه ميشنويم سخن
ديگر جاي هر و ملل سازمان در.هستيم شاهد را بينالمللي
به و آورد خواهند دست به ميخواهند را آنچه قدرتمندان
.شد خواهد واگذار بايد ، آنچه ضعفا
در جهاني تمدن وضعيت درباره غمانگيز تفسير يك اين-42
مردان زمان از ما.است سوم هزاره و بيستويكم قرن
او زن و ميزدند كتك خود رقيب به كه غارنشين دست چماقبه
كه آن رغم بهنكردهايم چنداني پيشرفت ميربودند را
امور ابتدايي وضعيت و است اصلاح حال در ملل نظامسازمان
مطرح جهاني تجارت وقتي تا مطمئنا.دارد ادامه همچنان آن
.بود خواهد مطرح نيز ارز بازارهاي در بازي بورس است ،
سازمان و جهاني جامعه شدن ، جهاني درباره بحثي اين -43
خوبي چيزهاي بتوانم كه بودم اميدوار من.است متحد ملل
، شدم ناتوان خصوص اين در جديد نكته گفتن از اما.بگويم
در لحظه هر در آساني به بيعدالتي كه هستم آن شاهد زيرا
داريم سعي ما كه چرا ميشود اعمال كشورها از بسياري خصوص
.كنيم اعمال را اقليت حقوق و بيان آزادي دموكراتيك حقوق
و ثروتمندان باشيم ، بهتر جهاني شاهد ميخواهيم ما اگر
و فقرا مخالف ديدگاههاي شنيدن به را خويش بايد قدرتمندان
و نمايند توجه آنها به جدي طور به و نمايند ملزم ضعفا
جلوي بايد.بكنند اندكي قربانيان تقديم آماده را خويش
.كند نابود را ما ميتواند زيرا شود گرفته طمع و حرص
وجود جايي خيرخواهانه اعمال و انديشهها براي هم هنوز
.دارد
در كه فرصتي اين خاطر به ملل سازمان دانشگاه از من -44
ايراد را سخنان اين آن تريبون از تا داد قرار اختيارم
كنترل كه كساني توسط كه ميدانم من.ميكنم تشكر كنم
كامل طور به دارند عهده بر را جهان به ارسالي اطلاعات
مرتد تهمت من به كه ميدانم من.شد خواهم انگاشته ناديده
آنها اندازه به نيز من كه ميدانم را اين اما.زد خواهند
مطالبه را حقم من اينجا در و برخوردارم بيان آزادي حق از
.ميكنم
صباغيان علي دكتر:ترجمه
|