محمدباقر دكتر با وگو گفت در مفهومي هنر
در دانشگاه مدرس و هنر
كارشناس ضيايي ،
...ناب انديشه يك فقط ايران و فرانسه
ها نگارخانه برديوار
نشريه معرفي
مجسمه‌سازي سمپوزيوم در ايراني هنرمندان
لبنان
محمدباقر دكتر با وگو گفت در مفهومي هنر
در دانشگاه مدرس و كارشناس‌هنر ضيايي ،
...ناب انديشه يك ايران‌فقط و فرانسه
باغي دره مصطفي اثر الوار براي 11 تبر 61
.بس و است انديشه يك فقط ناب ، حالت به كانسپچوآل هنر *
در... و دريا عشق ، درخت ، انسان ، آتش ، آب ، عناصري‌چون
آنچه‌كه دارند ، يكسان مفهومي اقوام و ملل همه فرهنگ
درالقاي زباني نشانه‌گذاري‌هاي مي‌سازد را تفاوت‌ها
.آنهاست
آرت‌چيست؟ كانسپچوآل *
ايده" كه است مدعي كانسپچوآل هنر:كلام يك در فقط -
:هنرمندان از بسياري تعبير به و "باشد هنري اثر مي‌تواند
.دارد معني نيافته ماديت انديشه و ايده در فقط ناب هنر
شده برگزيده "مفهومي هنر" فارسي در اصطلاح اين براي *
گوياست؟ و دقيق اصطلاح‌ترجمه‌اي اين آيا است ،
از برخوردار است ، شده آفريده جايي در كه هنري پديده هر-
و دارد تنگاتنگ ارتباطي آن تكوين دلايل با كه گشته نامي
.باشد نادرست و غيرعادلانه مي‌رسد نظر به آن دادن تغيير
ترجمه‌كنيم ، را "دادائيسم" باشد قرار اگر مثال به‌طور
از عبارت كه كنيم مراجعه لغت فرهنگ در واژه ماخذ به بايد
گروه دادائيسم ، جاي به را آن است‌و "چوبي كوچك اسب"
نظر به كه بناميم ، "چوبي كوچك اسب" وهنرمندان نقاشان
كه يادآوري‌است به لازم.مي‌رسد مسخره حتي و غيرمنطقي
صورت لغت اوراق‌فرهنگ گشودن با "دادا" اصطلاح انتخاب
.است گرفته
باشد ، در آنچه هر واژه يك وجودي علت امر اين به توجه با
كه مي‌يابد رواج و شده اصطلاح يك به تبديل تاريخي روندي
محسوب هنري -فكري نهضت يا گروه جريان ، آن گوياي و معرف
.مي‌شود
...و اكسپرسيونيسم دادائيسم ، كوبيسم ، آرت ، پاپ:مثل
ترجمه‌است ، كه "هنرمفهومي" برگزيدن‌اصطلاح بي‌ترديد
هنر كه آن توضيح و آن فارسي معادل برابري ولي نبوده صحيح
بسنده‌تري حل راه مفهومي ، مي‌تواند هنر كانسپچوآل‌يعني
.باشد
جريان؟ يك يا است هنري مكتب يك كانسپچوآل‌معرف هنر آيا *
آن‌توسط اصطلاح كه است هنري جريان كانسپچوآل‌يك هنر-
عنوان براي"فلاينت هنري" نام به آمريكايي هنرمندي
در سال 1961 در كه شد ابداع مدرن موسيقي درباره مطلبي
ديگري هنرمند توسط اصطلاح اين وبعدها يافت جنگ‌انتشار
از عمده‌اي بخش در و شد گرفته كار به كاسوت جوزف نام به
.يافت رواج غرب هنر عرصه
و آمريكا در پيش سال چهل به مكتب اين اوليه تجربه‌هاي *
ايران در تجربه‌هايي زمان همان برمي‌گردد ، آيا اروپا
ايراني هنرمندان مدت همه اين از پس چرا حالا و است؟ شده
مي‌زنند؟ چنيني تجربه‌هايي‌اين به دست
صورت بخش دو در نيز آن به پاسخ كه دارد بخش دو سوال اين-
غرب فرهنگ فرآورده كانسپچوآل‌يك هنر:اول بخش.مي‌پذيرد
بتوان شايد.موجوديت‌مي‌كند اعلام سال 1965 از كه است
زد مثال انقلابرا از قبل هنرمندان آثار از نمونه‌هايي
فاصل درحد و پذيرفته‌اند تاثير جريان اين از بعضا كه
از.مانده‌اند سرگردان پاپ هنر كانسپچوآل‌و هنر بين
"گلنار و من" عنوان با كاتوزيان ، كامران از اثري:جمله
حروف نوشته‌هاو آن زمينه در كه است زني كه‌پرتره
ديبا طباطبايي كامران از اثري يا و است شده نوشته لاتين
ماهري بازي آب من" جمله را شناگري پيكر كه"آب" عنوان با
مي‌توان كه مثالي موجه‌ترين ولي.مي‌كند همراهي "هستم
از كه است تناولي پرويز "هيچ" مجسمه‌هاي آورد ،
تاثير انقلاب از قبل دهه اجتماعي و سياسي واقعيت‌هاي
بانيان به هنري اعتراض يك تجسم "هيچ" مجسمه.مي‌پذيرد
كه وجودي با بود ، زمان آن برنامه‌هاي محتواي و فرهنگي
خصلت ليكن بود نيستي شكل يافتن هستي "هيچ" مجسمه‌هاي
نستعليق شكسته خط مشق‌هاي سياه و جستجوها از آن صوري
مشق ، مفهوم سياه در همان‌گونه‌كه و است شده استخراج
و مخفي خط بازي‌هاي و قلم‌گيري از انبوهي زير در نوشته
مخفي "هيچ"مجسمه در"هيچ" واژه مفهوم مي‌شود ، ناخوانا
مفهومي خصوصيات به مختلف دلايل به اما.مي‌ماند پوشيده و
"هيچ" واژه كه اين نخست.مي‌شود كانسپچوآل‌نزديك اثر يك
ديدگاه از برمي‌انگيزدو ذهن در را عدم و نيستي مفهوم
آن در كه خلا يعني"هيچ" آسيايي ، مذهبي باورهاي برخي
پيدايش بستر مثابه به "هيچ" مفهوم و مي‌يابد تكوين هستي
.مي‌شود كائنات‌محسوب
و وجود ماديت نفي معناي به"هيچ" ايراني عرفان فرهنگ در
به"هيچ" علمي ، -ادبي محدوده در.است كل در يافتن هستي
مجسمه.رياضي‌است صفر معادل و عدم و نداشتن وجود معناي
مطلوب به مصادره يعني كلامي توتولوژي نوعي "هيچ"
بي‌وقفه‌به عنصر دو اين.است فرم و مفهوم"همان‌گويي"
...محتوا به فرم و فرم به محتوا مي‌شوند ، تبديل يكديگر
هنر عرصه به را اثر كه ويژگي‌است اين برخورداري‌از
.كانسپچوآل‌مي‌كشاند
كانسپچوآل‌به هنر يك ايجاد پي در"تناولي" ترديد بدون
كه اينجاست توجه قابل نكتهاست نبوده اخص‌كلمه معناي
به كه اين از قبل ،"هيچ" سياسي -فرهنگي واژه محتواي
گرفته شكل هنرمند انديشه و ذهن در شود ، تبديل خميره‌فرم
.است
از كه هستيم تاريخي لحظه يك مديون را مجموعه اين پيدايي
واكنش‌مفهومي اين وجود متاسفانه و است گذشته هنرمند ذهن
از واستفاده است شده ومحو كم‌رنگ او بعدي كارهاي ساير در
شيرين" ادبيات از تغزلي مفاهيم كارگيري به يا ميخي‌و خط
فلزناب پيكر بر كه است ادبي روايت‌گويي نوعي"فرهاد و
در او تجلي‌كامل‌تلاش اخير آثار و است شده حك برنز
.نيست پهنه‌مفاهيم
مي‌كنم فكر جديد ، تجربه‌هاي يعني دوم بخش مورد در اما
برخي وجود و اينترنت مثل بين‌المللي رسانه‌هاي حضور
از برخي شركت نيز و آموزشي مراكز در انديشه صاحب استادان
نمايشگاه‌هايي و ميزگردها همايش‌ها ، در خارجي هنرمندان
قابل است ، تاثير برگزارشده معاصر هنرهاي موزه در كه
آنجا تااست نهاده ايران هنرمندان برانديشه ملاحظه‌اي
پنج حدود) من كه بگويم‌زماني بايد است ، من به مربوط كه
هنر از خبري هيچ شدم ، تهران آموزشي محيط وارد (پيش سال
مطلب اين به توجه با و اينستاليشن‌نبود كانسپچوآل‌و
و كارشناسي دوره درس كلاسهاي آموزشم‌در دوران تمام در
به هنر دانشگاه سپس‌در و آزاد دانشگاه در ارشد كارشناسي
و جهاني نوين جريانهاي و تحليل‌جنبش‌ها و تجزيه و بحث
اكثر و بودم مشغول ايران هنر در جديد رهيافت‌هاي
كارشناسي‌ارشد ، بويژه و كارشناسي مقطع پاياني پروژه‌هاي
بوده فضا مفهوم و مفهومي هنر زمينه در درخشاني تجربه‌هاي
احتياطدر با چند هر نيز ديگر استادان قاعدتا.است
.داشته‌اند نوين عرصه‌هاي به نگاهي خود ، آموزش‌هاي
هماهنگي ايران وهنري تاريخي مسير با آرت كانسپچوآل آيا *
آفريد؟ ايراني نمونه‌هايي مي‌توان و دارد
در انديشمند واكنش يك چيز هر از كانسپچوآل‌قبل هنر -
مفهوم از جديدي درك است ، هنر معني فلسفه‌و و زبان عرصه
لودويك و راسل تفكرات‌برتراند با همسو رابطه‌و در هنر ،
زبان و فرهنگ و تحليلي فلسفه اصولا و ويتگنشتاين
علم با همسايگي‌نزديك دليل ليكن‌به.است انگلوساكسون
يك به قابليت‌تبديل ونشانه‌شناسي ، از زبان‌شناختي
.است گشته برخوردار جهانشمول پديده
و ساختار از درك گذشته ، عدم در اشتباهات از يكي
به تنها و بوده آوانگارد هنر جريانهاي تكوين مولفه‌هاي
عمده‌ترين.است شده توجه آن صوري بيروني‌و جلوه‌هاي
معني" به نسبت كه واكنشي‌است كانسپچوآل‌در هنر ويژگي
.است داشته ابراز هنري اثر نوين شكل و محتوا و "هنر
مفهومي ، ظرفيت‌هاي بودن بالا دليل به ايران هنر و فرهنگ
نوين رهيافت‌هاي و آزمايشگري‌ها براي است مناسبي بستر
به مفهومي ، هنر جهانشمول بصري زبان با ايراني هنرمند
.عبارتي‌كانسپچوآل
نشانه عرصه ، در تنها هنري ، اثر ارائه شكل داشت توجه بايد
آن ، مفهومي زبان طريق از نه است ، ميسر فرم و علامت و
.لاتين هم‌خانواده زبان‌هاي يعني
در نمايشگاه چرااين كه دارد عقيده هنرمندان ، از يكي *
سي‌وسه‌پل مثلاروي نه و مي‌شود برگزار موزه محوطه
چيست؟ باره اين در شما نظر اصفهان ،
موضوعي‌هنري مورد اظهارنظري‌در هنرمندي اگر اولا-
فرصت تا بماند مخفي نامش نبايد و است گفته‌اش مسئول كند ،
بايد حال هر بهبيايد فراهم گفته اين به نسبت پاسخگويي
چه كه نگفته‌اند چند هر زده‌اند ، خطرناكي مثال ايشان گفت
دارد اجرايي قابليت سي‌وسه‌پل روي پروژه‌اي نوع
هنرمند "كريستو" پروژه‌هاي از احتمالاايشان‌متاثر
پل اين كردن بسته‌بندي با سال 1985 در كه هستند فرانسوي
هنر قالب و كليشه نيست قرارشد اجرا پاريس معروف
فرآورده‌هاي با را آن و كرده وارد خارج از را كانسپچوآل
هنر نام به و كرده پر ايراني رسوم و آداب و فرهنگي
.كنيم عرضه جهاني هنر ساحت كانسپچوآل‌ايراني ، به
خصلت چوناست نشده درك اصلا يا و به‌درستي مساله گويا
مفهوم‌ساخته و واژه هر) آن كانسپچوآل‌مفهوم هنر اصلي
اصولاداراي كه فرم‌آن نه است(انسان نوع شده‌توسط
سنتي و فرماليسم‌كليشه‌اي برابر در خصلتي‌آشتي‌ناپذير
.است هنر
حالت به كانسپچوآل هنر كه كنم تاكيد بايد جدي طور به
آتش ، آب ، عناصريچونبس و است انديشه يك فقط ناب ،
اقوام و ملل همه فرهنگ در... و دريا عشق ، درخت ، انسان ،
مي‌سازد را تفاوت‌ها آنچه‌كه دارند ، يكسان مفهومي
.آنهاست القاي در زباني نشانه‌گذاري‌هاي
انسان هستي به نسبت او ديدگاه و مولانا انديشه امروزه
گرفته قرار جهان آوانگارد هنرمندان از بسياري توجه مورد
برگردان‌مفاهيم ليكناست كرده پيدا تجمع آثارشان در و
آموزش و درك طريق از بايد بصري ، زباني به ايراني فرهنگ
قيد از هنر و گيرد انجام فرهنگي -آموزشي محيطهاي در آن
نظري بازدارنده آكادميك‌وچون‌وچراهاي چارچوبه‌هاي بند و
و بوم سطح‌و و بافت كهنه ، و تكنيكي ترفندهاي و
هنرمند و كند پيدا رهايي صنعتكارانه اجرايي توانايي‌هاي
دريافت به زندگي مفاهيم شهود و كشف با يابد فرصت ايراني
كردن صادر.نائل‌شود هنري نوين رهيافت‌هاي و
جايي به فالگيرانه‌ره پيش‌بيني‌هاي دستورالعمل‌و
ذهن خورشيدي‌از همچون ايران هنر نوين فرداي.برد نخواهد
خطه اين جوان بيدارهنرمندان و پرورش‌يافته انديشه و
.دميد برخواهد
ملكي حسن:گفت‌وگو
ها نگارخانه برديوار
جهان نقش نگارخانه
دوم تا /منوچهرملكشاهي هنرجويان از گروهي نقاشي نمايشگاه
نبش زعفرانيه ، خيابان:نشاني /تا 21 ساعت 17 از /مهر
.تلفن2418490 /زمان تماشاگه پرزين ،
آتشزاد نگارخانه
:نشاني /مهر دوم از /آتشزاد محمدرضا نقاشي نمايشگاه
.تلفن8884407 /واحد 8 دوم ، طبقه ساختان 43 ، توانير ،
برگ گالري
سوم تا /اسپانيايي هنرمند "پريرا پامن" آثار نمايشگاه
خيابان:نشاني /تا 19 و 15 تا 30/12 ازساعت 9 /مهر
.تلفن8797927 /لاك 1/12_پ افشار ، دامن ولي‌عصر ،
شيو نگارخانه
تا 12 كودكان 5 هنري آثار از سالانه نمايشگاه پنجمين
/تا 21 ازساعت 17 /مهر پنجم تا اول از /"V جوانه" ساله
:تلفن / جم ، شماره 1/221 روبه‌روي مطهري ، خيابان:نشاني
.8730864
فرامرزي نگارخانه
ساعت از /مهر سوم تا /تهماسبپور محمدرضا عكاسي نمايشگاه
هما ، هتل جنب خدامي ، خيابان ونك ، ميدان:نشاني /تا 19 16
.تلفن8791459 /شماره 54 ارم ، كوچه
نشريه معرفي
(جديد دوره)"تجسمي هنرهاي" ماهنامه شماره دوازدهمين
الهي موهبتي هنر"عنوان با مطالبي شماره اين در.شد منتشر
نقد"،"ديگران و مدرن‌ها"،"وضوح هندسه ، خط ، نقطه ، " ،"است
معاصر مجسمه‌سازان" ،"است شوخي يك بيشتر ما دوران در هنر
پل -كنم نقاشي لحظه آخرين تا كه قسم‌خورده‌ام" ،"جهان
تاثير"چليپا ، كاظم نوشته "تجسمي هنرهاي در هويت" ،"سزان
خسروجردي حسين"آغداشلو ، آيدين نوشته "غرب هنر از پذيري
ما نگارگري" ،"مدرنيسم پست"،"خبر خط روي" ،"خود زبان از
طراحي در تصوير نوين زبان" ،"مي‌برد تاريخ محضر به را
معاصر تصويرسازي" ،"اسرارآميز و شرقي آثار" ،"معاصر
،"هنرمفهومي" ،"بود زنده هنوز ديسني والت اگر" ،"آمريكا
...و "بستني كيك يك از برشهايي" ،"آنتونيو سان دوسالانه"
.رسيده‌اند چاپ به
حوزه تجسمي هنرهاي مركز همكاري با تجسمي هنرهاي نشريه
.مي‌شود منتشر هنري
مجسمه‌سازي سمپوزيوم در ايراني هنرمندان
لبنان
اقصي هنرمندان حضور با لبنان مجسمه‌سازي سمپوزيوم سومين
.شد برگزار بيروت حومه در دنيا نقاط
بيروت شهر در شهريور تا 5 مرداد كه 14 سمپوزيوم اين در
ايران ، همچون دنيا مختلف كشورهاي از هنرمند حضور 67 با
مدت 20 به..و روسيه مصر ، سوئد ، هلند ، فرانسه ، آمريكا ،
اسكندري ايرج) ايراني هنرمندان از تن دو شد ، برگزار روز
.داشتند شركت (اسعدي فرزانه و
لبنان دولت و يونسكو ملي سازمان حمايت با سمپوزيوم اين
شركت‌كننده هنرمندان و شده داير كشور اين در ساله هر
ساخت و هنري اثر يك خلق به زنده و آزاد طور به درآن
.مي‌پردازند مجسمه
|
