اسلامي مجازات قانون مواد برخي بر نقدي
دادگاه بدون عدالت
سلبناشدني حقوق بشر حقوق
چكهاي جايگزين شده ، تاييد چك پيشنهاد يك
عادي
افزايش جديد موج از "همشهري" گزارش
مبارزه دهه دو ايران به افيون مواد ورود
بينتيجه
دبيركل يك براي حادثهاي همشهري يك جمعه
!مديركل يك و
خشك زودي به اميركبير سد خبر آخرين
ميشود
اعلام بزرگ تهران انتظامي ناحيه فرمانده
قتل يك و نقليه وسيله سرقت روزانه 6:كرد
ميدهد رخ تهران در
فردا مطبوعات
وزارت به ايدزي حملهكننده پاتوق
آلوده را بيگناه يك ميتوانم چگونه:بهداشت
كنم
اسلامي مجازات قانون مواد برخي بر نقدي
دادگاه بدون عدالت
شيدا محمدرضا
قتلهاي عامل مورد در شده منتشر اخبار و محاكمه گرچه
در گرفته صورت ادعاهاي برخلاف كه است آن از حاكي مشهد
هيچوجه به مشهد قتلهاي ،"حنايي سعيد" دستگيري ابتداي
و است نبوده مذهبي و شرافتمندانه انگيزههاي داراي
استناد انگيزهها اين به نميتواند قتلها عامل مطمئنا
ارزيابي براي باشد بهانهاي ميتواند مسئله اين ولي كند ،
مغاير تنها نه نگارنده نظر به كه فوق قانون مواد از برخي
بلكه است مدني جوامع و مدرن دولت در "مجازاتها" فلسفه
و بالاترين عنوان به اساسي قانون با اساسي تضادهاي داراي
كشور در قدرت نهادهاي بر حاكم قانون و مرجع اوليترين
.است
و تعقيب جرم ، كشف در قضايي دستگاه انحصاري صلاحيت
و فردي مجازاتهاي انجام از ممانعت و مجرمين مجازات
اخير قرنهاي در جزا فلسفه بنيادين اصول از يكي خودسرانه
اين بر جزا علم صاحبنظران عموم ديگر عبارت به.است
دولتهاي و جوامع اساسي مشخصههاي از يكي كه اتفاقاند
انحصاري صلاحيت غيرمدني و بدوي جوامع با مقايسه در مدرن
مجرمين مجازات و تعقيب و جرم كشف در (عام معناي به) دولت
.است
عليه حتي) خشونت كارگيري به مرجع تنها ديگر عبارت به
قانون واضعان همينرو از.است قضاييه قوه و دولت (مجرمين
به قانون اين مختلف اصول در ايران اسلامي جمهوري اساسي
مجازات اعمال و جرم كشف مرجع تنها را قضاييه قوه صراحت
زمينه اين در را خودسرانهاي اقدام گونه هر و كرده عنوان
.كردهاند اعلام ممنوع
يگانه قضاييه قوه اساسي قانون اصل 156 بند 4 اساس بر
و حدود اجراي و تعزير و مجازات و تعقيب و جرم كشف مرجع
گروهي يا فرد هيچ و است اسلام جزايي مدون مقررات
.كند فعاليت زمينه اين در نميتواند
تظلمات رسمي مرجع":است آمده هم اساسي قانون اصل 159 در
صلاحيت تعيين و دادگاهها تشكيل.است دادگستري شكايات و
".است قانون حكم به منوط آنها
حقوق فصل ذيل در كه نيز قانون همين اصل 26 ديگر سوي از
آن اجراي و مجازات به حكم":ميكند تاكيد است آمده ملت
".باشد قانون موجب به و صالح دادگاه طريق از تنها بايد
دفعات به اساسي قانون واضعان ميشود ملاحظه كه همانگونه
به رسيدگي در دادگستري محاكم انحصاري صلاحيت اصل بر
هيچ به و كردهاند تاكيد مجرمين مجازات يا و اختلافات
صورت به كه ندادهاند مجوز خاصي تشكل يا گروه هيچ به وجه
ديگر و برده اسلحه به دست فردي تشخيص اساس بر و خودسرانه
اساس بر كه حال عين در.برسانند قتل به را شهروندان
حق و دفاع حق عادلانه ، محاكمه كيفري ، دادرسي آيين قوانين
و است مجرمي هر مسلم حقوق از تجديدنظر و فرجامخواهي
اين نافي خودسرانه قصاص يا و قتل براي قانوني مجوز اعطاي
.است حقوق
مجازات قانون به كوتاهي نگاه با كه است حالي در اين
با مقابله براي قانونگذار كه پيشبينيهايي و اسلامي
قانونگذار كه درمييابيم است گرفته نظر در جرايم از برخي
يگانه عنوان به را قضاييه قوه مواردجايگاه برخي در
تعزير و مجازات و تعقيب و جرم كشف" انحصاري نهاد و مرجع
.است برده سوال زير "حدود اجراي و مجرمين
موضوع به اختصاص اسلامي مجازات قانون سوم كتاب اول باب
تفصيل به قانونگذار بخش اين در.دارد قصاص و عمدي قتل
داده توضيح را (قصاص) آن مجازات و عمد قتل وقوع شرايط
ظاهر به انگيزههاي با قتل به كه جايي تا است
قتل":ميگويد قانونگذار اينجا در.ميرسد شرافتمندانه
كشتن مستحق شرعا مقتول كه است قصاص موجب صورتي در نفس
او قتل استحقاق بايد قاتل باشد ، قتل مستحق اگر و نباشد
".كند اثبات دادگاه در موازين طبق را
گروهها و افراد كه است اين ماده اين مخالف مفهوم
قوه و دادگستري دادگاههاي به آنكه بدون ميتوانند
موازين از فردي تشخيص با امر بدو در كنند مراجعه قضاييه
آنكه بدون برسانند قتل به را جامعه ديگر شهروندان شرعي ،
موضوعه قوانين ديگر و دادرسي آيين قوانين اساس بر فرد آن
فرد اگر يعنيشود مجازات و گرفته قرار تعقيب مورد كشور
شرعي نظر از شهروندان از يكي كه دهد تشخيص چنين گروهي يا
عمل وارد ميتواند سرخود و تنهايي به خود است واجبالقتل
حق كشور موضوعه قوانين براساس شهروند آن آنكه بدون شود
.باشد داشته فرجامخواهي حق حتي يا و دفاع
ماده 295 دوم تبصره در قانونگذار كه است حالي در اين
در":است كرده عنوان و گذاشته فراتر را پا قانون همين
اعتقاد به يا قصاص اعتقاد به را كسي شخصي كه صورتي
و شود ثابت دادگاه بر امر اين و بكشد بودن مهدورالدم
مهدورالدم يا و قصاص مورد مجنيعليه كه گردد معلوم بعدا
".است عمد شبيه منزله به قتل است نبوده
كه شود مشخص دادگاه در بعدا اگر حتي فوق ماده اساس بر
عمد قتل جنايت اين هم باز است نبوده مهدورالدم مقتول
به محكوم حداكثر بلكه شد نخواهد قصاص قاتل و نشده محسوب
.(است ديه پرداخت عمد شبيه قتل مجازات) ميشود ديه پرداخت
فردي خشونت ترويج و گسترش موجب تنها نه قانوني ماده اين
گروهها و افراد به بلكه ميشود جامعه در خودسرانه و
جنايات و اقدامات به فرديدست تشخيص با ميدهد اجازه
.بزنند خودسرانه
.م.ق ماده 183 در قانونگذار آنكه وجود با ديگر سوي از
سلب و هراس و رعب ايجاد براي كه هركس":است كرده تاكيد ا
مفسد و محارب ببرد اسلحه به دست مردم امنيت و آزادي
ماده در را جرمي چنين وقوع مجازات و ".ميباشد فيالارض
خود نوع در كه است آورده.. دار ، از آويختن قتل ، 190 ،
همين ماده 184 در اما هستند اسلامي حدود شديدترين جزو
اجازه مختلف گروههاي و افراد به ديگر گونهاي به قانون
.ببرند اسلحه به دست خودسر صورت به است شده داده
براي كه گروهي يا فرد هر":ميگويد ا.م.ق ماده 184
به دست زمين در فساد بردن بين از و محاربان با مبارزه
".نيستند محارب ببرند ، اسلحه
خود برعهده "زمين در فساد" تشخيص نيز ماده اين در
به يعني.بردهاند اسلحه به دست كه شده گذاشته گروهي
قانون بخشهاي ديگر در نه و بخش اين در نه هيچوجه
در فساد مصاديق كشور موضوعه قوانين ديگر و اسلامي مجازات
موجب تفسير ، راه بودن گشوده اين و است نشده مشخص زمين
و شخصي تفسيري با بتواند دستهاي و گروه هر تا ميشود
با جامعه از مختلفي گروههاي با مقابله به خود به مخصوص
.برخيزد "فيالارض مفسدان" عنوان
براي موارد اينگونه در قانونگذار ميرسد نظر به
ديگري حل راه بايد فوق مقررات از سوءاستفاده از جلوگيري
بر حاكم قضايي رويه ميرسد نظر به گرچه.برگزيند را
را ادعاها اينگونه بهندرت كه است آن دادگستري محاكم
تنها عنوان به قضاييه قوه جايگاه بر عملا و ميپذيرند
اصلاح راه بهترين ولي دارند تاكيد جرايم به رسيدگي مرجع
اعمال دادگستري به مدعيان تمامي دادن احاله و قانون
.است قضاييه قوه سوي از اسلامي مجازاتهاي
سلبناشدني حقوق
بشر حقوق
كه دههاي - 1995_ دهه 2004 پاياني سالهاي در كه اينك
گرفته نام بشر حقوق آموزش براي متحده ملل دهه عنوان به
بشر كه باشد معتقد كسي كمتر شايد داريم قرار _ است
چشمگيري پيشرفت از بشر حقوق رعايت عرصه در توانسته
دنيا نقاط از بسياري در روزه هر بشر حقوق.باشد برخوردار
كه است آن از حاكي بينالمللي رخدادهاي و ميشود نقض
موجب ميتواند داخلي عرصه در بشر حقوق گسترده نقض همچنان
بيش اكنون آنكه وجود با.شود بينالملل صلح خوردن برهم
منطقهاي يا جهاني الزامآور قرارداد و معاهده هشتاد از
از يكي به حقوق اين و دارد وجود بشر حقوق مورد در
تبديل كشورها از بسياري اساسي قوانين بخشهاي مهمترين
منطقهاي و بينالمللي چشماندازهاي هم هنوز اما است شده
حقوق عنوان به _ بشر حقوق رعايت براي را زيادي اميدواري
است انسان يك عنوان به او وجود به قائم كه فرد هر طبيعي
جهت در تلاش ميرسد نظر به حال اين با.برنميانگيزد _
به ميتواند زمينه اين در عمومي دانش گسترش و شناساندن
آنكه وجود با.باشد آن رعايت جهت در گام اولين عنوان
هجدهم قرن در تاريخ در بار اولين براي بشر طبيعي حقوق
اين با است گرفته قرار متفكران و انديشمندان توجه مورد
كبير منشور همچون تاريخسازي متون از نميتوان حال
حقوق منشور و (1628) حقوق درخواست ،(1215) (Magna Carta)
فرانسوي اعلاميه.گذشت آساني به انگلستان در (1689)
شهروندان حقوق منشور و (1789) شهروند و بشر حقوق
توسط كه بودند مكتوبي آثار اولين (1791) آمريكايي
تمام ذاتي كرامت و حيثيت شناسايي" بر كشور يك شهروندان
به آنان سلبناپذير و برابر حقوق و بشري خانواده اعضاي
.ميكردند تاكيد "جهان در صلح و عدالت آزادي ، اساس عنوان
.دارد وجود قواعد دوگونه بشر حقوق مورد در حاضر حال در
پيمانهاي و معاهده بر مبتني كه "الزامآور حقوق" يكي
مدني ، حقوق ميثاق دو از ميتوان كه است بينالمللي
عنوان به اجتماعي و اقتصادي حقوق ميثاق و سياسي و فرهنگي
سال در فوق معاهدات)برد نام پيمانها اين معروفترين
ماده براساس و رسيدهاند قانونگذاري قوه تصويب به 1353
و (.هستند الزامآور و داخلي قانون حكم در مدني قانون 9
از زيادي بسيار شمار محتوي كه "الزامآور غير" حقوق ديگر
اعلاميه.است بينالمللي توصيهنامههاي و اعلاميهها
غيرالزامآور حقوق اين جمله از (1948) بشر حقوق جهاني
رسمي بهطور را دولتها حقوق اين آنكه وجود با.است
و بينالمللي رويه بر تاثيرگذاري با ولي نميكند متعهد
ياري مطلوب هنجارهاي ايجاد به بشر ، حقوق عرصه در ملي
كه ميپذيرند جهان ملتهاي از بسياري اينك.ميرسانند
اساسي آزاديهاي و بشر حقوق نقض بتوانند نبايد دولتها
امروزه نتيجه در.كنند توجيه حاكميت حفظ بهانه به را
به بشر حقوق و يافته كاهش بسيار دولتها ملي صلاحيت حوزه
حقوق اساسي تفاوت.ميشود شناخته مرز بدون حقوقي مثابه
بينالمللي و داخلي عرصه در قوانين و قواعد ديگر با بشر
كه ميشود شناخته قواعدي عنوان به بشر حقوق كه است آن
فرد هر براي كشورها و مذاهب رنگها ، مليتها ، از فراتر
حق و آزادي حق حيات ، حق جمله از است حقوقي به قايل بشري
عرصه در چه قانونگذار ، قواي از هيچكدام و انساني كرامت
.نيستند آن نقض صلاحيت داراي بينالمللي عرصه در چه و ملي
نوعي به جهان سراسر در معمول حقوقي قواعد ديگر عبارت به
صورت مستقيم صورت به توافق اين ياهستند توافق يك زاده
صورت به يا و (قراردادها و معاهدات همانند) ميگيرد
مانند) فرضي قرارداد يك گرفتن نظر در با و غيرمستقيم
نتيجه در ،(قانونگذاري براي نمايندگان انتخاب سيستم
(آنها نمايندگان يا و افراد اراده) قانونگذاري نهادهاي
را قبلي الزامات و داده تغيير را قواعد اين ميتوانند
كه درحالي.كنند آن جايگزين را جديدي الزامات و برطرف
و طبيعي صورت به بشري ، موجود يك حيات با بشر حقوق
و سازمان يا و نهاد هيچ و ميشود اعطا او به ناخودآگاه
به.كنند سلب او از را حقوق اين نميتوانند او خود حتي
به افراد اراده توسط كه نيست حقوقي بشر حقوق ديگر عبارت
تعلق بشر افراد به بودن انسان صرف به بلكه شود اعطا آنها
.ميگيرد
ريشههاي پيجويي بدون بشر حقوق شناسايي و ارزيابي گرچه
پيجويي و انساني فرد هر طبيعي حقوق عنوان به آن فلسفي
داريم قصد اما نيست ، كامل زمينه اين در انديشمندان نظرات
حقوق جهاني اعلاميه مواد از بخشي بيان با ديگر آدينه از
ضمانتهاي همچنين و آن مختلف مواد معناي مورد در بشر
.كنيم ارائه بيشتري توضيحات آن اعمال اجرايي
چكهاي جايگزين شده ، تاييد چك
پيشنهاد يك
عادي
جوادنگين
تصويب با ميتوان
فاقد بلامحل چك صدور كه اين با انگلستان كشور در
پرداخت براي بانكها تعهد دليل به ولي است كيفري جنبه
چك صدور آمار پايينترين داراي كشور اين چك ، وجه
است دنيا بلامحلدر
ملي بانك شده تضمين چك به مربوط مقررات واحدهاي ماده
تسري شده تاييد چك صدور براي كشور بانكهاي ديگر به را
تاييد چك صدور ضوابط زمينه در موجود ابهامهاي تا داد
شود برطرف شده
شوراي مجلس نمايندگان از گروهي گذشته سال اواخر در
تهيه اسلامي شوراي مجلس به تقديم براي را طرحي اسلامي
جديدي اصلاحات با چك صدور قانون آن براساس كه ميكردند
از پس كه) طرح اين مفاد مهمترين براساس.ميشد روبهرو
شوراي مجلس كار دستور در هماكنون ماندن مسكوت ماه شش
خواهد واگذار افرادي به تنها چك دسته (دارد قرار اسلامي
در تا باشند بانكها در ملكي معتبر وثيقه داراي كه شد
دارندگان محالعليه ، بانك در چك پرداخت محل فقدان صورت
طلب شده ، اخذ وثيقههاي و مذكور بانك طريق از بتوانند چك
.كنند دريافت چك صادركنندگان از را خود
و زندانيان تعداد كاهش در است ممكن گرچه فوق تمهيد
به اما شود ، واقع موثر برگشتي چكهاي تعداد كاهش همچنين
تعداد عملا چك ، دسته دارندگان از ملكي وثيقه اخذ دليل
بهنحو چك با تجاري معاملات و يافته كاهش افراد اين
بانك مسئولان برخي دليل همين به مييافت ، كاهش چشمگيري
طرح اين با اقتصادي كميسيون اعضاي از گروهي و مركزي
جهت شده ابراز استدلالهاي ميان در البتهكردند مخالفت
چك" كه استدلال اين ميرسد ، نظر به طرح اين با مخالفت
كشور در اعتبار تامين وسيله بهعنوان همچنان بايد
.است قانونگذار نظر مخالف و قانون خلاف "شود استفاده
به چك صدور":ميكند تصريح چك صدور قانون ماده 13
صادركننده و "است ممنوع...اعتبار تامين يا تضمين عنوان
محكوم ماده همين دوم بخش در شده معين مجازات به چكي چنين
.شد خواهد
چكهاي مشكل رفع براي نگارنده نظر به ديگر سوي از
به.نيست چك قانون در گسترده تغييرات به نيازي برگشتي
با ميتوانند اسلامي شوراي مجلس نمايندگان ديگر عبارت
از مهمي بخش چك صدور فعلي قانون در اصلاحاتي انجام
.كنند برطرف را زمينه اين در موجود معضلات
چكي عادي ، چك چك ، صدور قانون يك ماده اول بند براساس
و صادر خود جاري حساب به بانكها عهده اشخاص كه است
.ندارد آن صادركننده اعتبار جز تضميني آن دارنده
از برگشتي چكهاي درصد از 90 بيش گفت ميتوان متاسفانه
.است عادي چك نوع همين
كه است چكي شده تاييد چك" فوق ماده دوم بند براساس
بانك توسط و صادر خود جاري بهحساب بانكهاي عهده اشخاص
دليل به كه ".ميشود تاييد آن وجه پرداخت محالعليه
كه آن دليل به و چكي چنين صدور قانوني ضوابط نبودن مشخص
بانكها و بانكهاست خود برعهده چك اين پرداخت تضمين
به چك دارنده حساب و كرده تعهد را آن وجه پرداخت بايد
از كشور بانكهاي كنند ، مسدود را شده ارائه چك ميزان
.ميكنند خودداري چك نوع اين صدور
تصويب با سال 1337 در قانونگذار كه است درحالي اين
است داده اجازه ملي بانك به "شده تضمين چكهاي قانون"
.كند اقدام شده ، تضمين چكهاي صدور به نسبت
برابر در ملي بانك فوق ، مادهاي پنج قانون براساس
بايد و است آن وجه پرداخت مسئول شده تضمين چك دارندگان
شده ، تضمين چك ميزان به را دستهچك دارندگان حسابهاي
مسئوليتي كه عادي چكهاي رواج حال اين با.نمايد مسدود
تا شده موجب نميگيرد نظر در محالعليه بانكهاي براي را
چكهاي ميتواند مخصوص قانون براساس كه ملي بانك نه
براساس كه كشور بانكهاي ديگر نه و كند صادر شده تضمين
اختيار در شده تاييد چك ميتوانند چك صدور قانون يك ماده
چكها نوع اين صدور به نسبت دهند ، قرار خود مشتريان
رواج با ميرسد نظر به كه حالي در.ندهند انجام اقدامي
قابلتوجهي حد تا برگشتي چكهاي مشكل شده تضمين چكهاي
.يابد كاهش
در مقرر كيفري مجازاتهاي حذف به نيازي ديگر همچنين
.بود نخواهد هم چك صدور مورد
بند حذف با ميتواند اسلامي شوراي مجلس زمينه اين در
را بانكها عادي ، چك حذف و چك صدور قانون يك ماده اول
.كند مشتريان به شده تاييد چكهاي ارائه به ملزم
به مربوط مقررات واحدهاي ماده تصويب با ميتوان همچنين
براي كشور بانكهاي ديگر به را ملي بانك شده تضمين چك
در موجود ابهامهاي تا داد تسري شده ، تاييد چك صدور
.شود برطرف شده تاييد چك صدور ضوابط زمينه
به نيازي ديگر فوق ، موارد به توجه با نگارنده نظر به
بلامحل چك صدور كيفري وجه حذف و چك صدور قانون تغيير
.نباشد
چك صدور كه اين با انگلستان كشور در كه است توجه قابل
بانكها تعهد دليل به ولي است كيفري جنبه فاقد بلامحل
آمار پايينترين داراي كشور اين چك ، وجه پرداخت براي
اصلاح با ميرود اميد.است دنيا سطح در بلامحل چك صدور
استفاده مورد ابزار بهترين حاضر حال در چك كه فعلي قانون
سوءاستفاده ادامه از است رباخواران و "ربوي معاملات" در
.شود جلوگيري معاملات در "پرداخت وسيله ، " اين از
افزايش جديد موج از "همشهري" گزارش
مبارزه دهه دو ايران
به افيون مواد ورود
بينتيجه
فغاني بهروز مهران
جنگ طبل لحظه هر آمريكا ، نظامي نيروهاي جديد كرنشهاي
تحركات و استقرار.ميكند نواختن آماده افغانستان در را
همسايه ، كشورهاي و افغانستان مرزهاي در آمريكا ارتش تازه
جنگ قريبالوقوع آغاز از حكايت سياستمداران پيشبيني به
خود ، مسدود مرزهاي با طالبان كه است درحالي اين.ميكند
را كشور اين از خارج به مخدر مواد فروش افزايش سوداي
در افغانستان شمال اتحاد نيروهاي حال همين در.دارد
مقادير شدند موفق طالبان ، عليه خود عمليات جديدترين
بر ترتيب ، اين به و بكشند آتش به را مخدر مواد زيادي
.بيفزايند طالبان مغموم لشكر عليه خود پيروزيهاي
بلكه افغانستان ، در جنگ سياسي تحولات فقط نه اكنون ،
است رسيده نقطهاي به آن وقوع از ناشي اجتماعي آسيبهاي
آسيايي ، و اروپايي چندكشور و ملل سازمان مقامات كه
در مخدر مواد عرضه و توليد افزايش از خود نگرانيهاي
مسدود با:گفتهاند و كردهاند فاش را آسيا شرقي جنوب
مثلث ناحيه از اصلي نگراني اكنون افغانستان ، مرزهاي شدن
فروش و توليد بازار نبض ديگر بار ميتواند كه است طلايي
تايلند ميانمار ، مثلث عضو كشورهاي درون از را مخدر مواد
قبل زماني طلايي ، مثلث اين.كند كنترل و هدايت لائوس ، و
مواد توليد مركز مخوفترين و بزرگترين طالبان ، حضور از
و بوده كوكايين و هرويين ويژه به جهان در مخدر
بالگردهاي و هوايي نيروي حتي خود براي آن گردانندگان
.داشتند تهاجمي توپدار
شرقي جنوب منطقه در متحد ملل سازمان صاحبنظران باور به
مرزهاي شدن مسدود و آمريكا نظامي تحركات دنبال به آسيا ،
مخدر مواد همه ميتواند طلايي مثلث اكنون افغانستان ،
خود كوكايين و هرويين محصولات مهمترين و توليد را آسيا
روانه نوين شيوههاي و ابتكاري جديد مسيرهاي طريق از را
.كند ايران جمله از و آسيايي اروپايي ، كشورهاي بازار
اين عرضه نامحسوس و پنهاني نمود اولين بتوان شايد
ناحيه فرمانده "انصاري" سردار سخنان ميان از را محصولات
اعلام گفتوگويي در تازگي به كه شنيد بزرگ تهران انتظامي
كوكايين كشفيات [مان]كشور در تاكنون..:است كرده
كوكايين ، ماده كيلوگرم يك حدود كشف ولي نداشتهايم ،
و ايران در ماده اين كشف بر علاوه.است نگرانكننده
محموله يك تازگي به نيز اسپانيا پليس مسئولان ، نگراني
با...و هرويين كوكايين ، حشيش ، شامل مخدر مواد بزرگ
و مواد اينگونه ورود به نسبت و كشف تن ، از 15 بيش وزن
خود ، شهرهاي از برخي جمعيت ميان در مصرف ، افزايش احتمال
.است كرده نگراني ابراز
خود گزارشهاي تازهترين در نيز روسيه مرزباني نيروهاي
كه كردهاند تاكيد و داده خبر مخدر مواد ضبط و كشف از
طريق از مخدر مواد قاچاق از جلوگيري براي تلاشهايشان
.است گرفته بيشتري شدت افغانستان ، و تاجيكستان مرزهاي
كه چرا است ، اهميت حايز ميان اين در نيز ايران موقعيت
مقابله و مبارزه بابت بسياري هزينههاي كشورمان تاكنون
.است پرداخته مخدر مواد قاچاقچيان و مرگ سوداگران با
نيروي ماموران از نفر و 200 هزار سه از بيش شهادت
مخدر مواد با مبارزه براي كلان بودجههاي صرف و انتظامي
اين جمله از اجتماعي و فرهنگي برنامههاي ديگر و
افغانستان ، در اخير وقايع به توجه با اما.هزينههاست
اصلاحات انجام براي آمريكا نظامي نيروهاي جديد تحرك
توليد ، افزايش احتمال و افغانستان حكومتي ساختار در سياسي
هلال" جاي به طلايي مثلث سوي از مخدر مواد عرضه و تامين
با جدي مبارزه راههاي و شيوهها ميرسد نظر به ،"طلايي
و اساسي بازنگري نيازمند كشور ، مسئولان سوي از مخدر مواد
"تاجالدين عبدالرحمن" باره اين در.است خاص شرايطي تمهيد
گفتوگو در اسلامي شوراي مجلس در اصفهان مردم نماينده
عمل شدت به توجه با:داشت اظهار "جمعه همشهري" با
شدن مسدود افغانستان ، منطقه در آمريكا نظامي نيروهاي
مخدر مواد توليد مستعد كشورهاي فعاليت و كشور اين مرزهاي
كنترل براي ميرسد نظر به آسيايي ، كشورهاي به آن عرضه و
بسيج لازم ، تجهيزات و امكانات تمام بايد ايران مرزهاي
.نميماند باقي برايمان راهي اين ، جز.شوند
براي جديدي شيوههاي طبعا" كه سوال اين به پاسخ در وي
در (ترياك و كوكايين هرويين ، ) مخدر مواد فروش و افزايش
طلايي ، مثلث هدايتكنندگان سوي از ايران ، چون كشورهايي
،"چيست؟ شيوهها اين با مقابله راهكار و ميشود اتخاذ
نشان كشورمان در مخدر مواد با مبارزه دهه دو تجربه:گفت
مثبتي جواب و نكردهايم عمل موفق مدت اين در كه داده
موج با مبارزه و مقابله راهكار بهتريناست نشده دريافت
در اساسي بازنگري كشور ، به مخدر مواد عرضه افزايش جديد
مواد با مبارزه كل ستاداست ديدگاه اصلاح و شيوهها
با اجرايي قوه يا سازمان نظام ، يك شكل به بايد مخدر ،
.كند فعاليت بيشتر اختيارات
آمادگي ضرورت به توجه با:كرد تاكيد همچنين "تاجالدين"
و سياسي تحولات و مخدر مواد قاچاق پديده با مقابله و
بايد و ميتوان افغانستان ، در شكلگيري حال در اجتماعي
توان ، تمام از و كنيم عمل ضربتي خيلي كوتاهمدت ، در
.كرد استفاده كار اين براي موجود تجهيزات و امكانات
مجلس اجتماعي كميسيون عضو و نماينده "جلودارزاده سهيلا"
جمعه همشهري با كوتاه گفتوگويي در نيز اسلامي شوراي
نوعي انسانها ، كردن آلوده و مخدر مواد كشت:كرد تصريح
ضد اهداف توانستهاند تاكنون سوداگران و است تروريسم از
.كنند عملي را خود انساني
نيز تروريسم نوع اين قرباني خود كه ايران حال همين در
كار به مختلف عرصههاي در را خود تلاشهاي ميشود ، محسوب
مسئول سازمانهاي مسئولان كه است لازم البته و گرفته
نسبت بيشتري امكانات و تجهيزات با مخدر مواد با مبارزه
.كنند اقدام ضدانساني تحرك هرگونه خنثيسازي به
كشورهاي در مخدر مواد فروش و عرضه افزايش موضوع حساسيت
كه ميگيرد خود به حادتر شكل زماني افغانستان همسايه
مداقه مورد را مخدر مواد با مبارزه ستاد دبير اخير سخنان
افيوني مواد ورود متنوع و متعدد شكلهاي با و دهيم قرار
افاغنه":است گفته ستاد اين دبير "فلاح".شويم آشنا
مواد انواع هستند ، حاضر راحتي به كشورمان به ورود هنگام
وي ".كنند منتقل ايران داخل به سپس و ببلعند را مخدر
از نفر هزار چند حاضر حال در":است كرده تصريح همچنين
مخدر مواد جرايم با ارتباط در كشور در بيگانه اتباع
".هستند زنداني
دبيركل يك براي حادثهاي
همشهري يك جمعه
!مديركل يك و
هموطن يك پنجشنبههاي كه نيست اين بر قرار اصلا البته
به روزي پنجشنبهها معمولا كه چرا باشد ، جمعهها مثل
و رتق و ميپردازند معوقه كارهاي به همه و است يادماندني
محسوب همشهري و هموطن هر وظايف مهمترين نيز امور فتق
از تن دو حداقل براي پنجشنبه ، يعني ديروز وليميشود
ديگري و غيردولتي تشكل يك دستاندركاران و صاحبنظران
را ادامهاش خب ، چرا؟.نبود خوبي وقت و روز دولتي ،
.بخوانيد
از مخدر مواد ورود افزايش احتمال فراوان خبرهاي انعكاس
موجب ايران ، به آسيايميانه كشور چند و افغانستان مرزهاي
براي.كند تغيير اجتماعي سرويس خبري گزارش موضوع تا شد
پيرامون كشور مسئولان برخورد نحوه با درارتباط كنكاش
خانم همراه تلفن با حادثه ، اين قريبالوقوع احتمال
دبيركل و اسلامي شوراي مجلس كنوني نماينده "جلودارزاده"
او ميكنيد فكر.شد حاصل تماس اعتياد به مبارزه جمعيت
نحيف صدايي.خورد زنگ دوبار !بود؟ وضعيتي چه در و كجا
دوباره.نميدهد آنتن گويا:گفتم.داد را سلامم جواب
خود كه خبرداد واقعهاي از صدا صاحب ولي.ميگيرم تماس
مبارزه جمعيت دبيركل":است روزنامهنگار يك براي سوژهاي
از دقيقه و 15 ساعت 7 دقيقا پنجشنبه صبح اعتياد با
مصدوميت دچار و ميكند سقوط صدا ، پخش ساختمان پلكان
تخت روي":ميگويد هستيد؟ كجا اكنون ميپرسم ".ميشود
ساختماني راهروي در پله يك از سقوط اثر بر دي بيمارستان
كارگران حقوق احقاق درباره تا ميرفتم مصاحبه براي كه
پزشكان.خورد تكان مغزم و كردم سقوط بگويم ، سخن نساجي
و است ديده آسيب جمجمهام كه دادهاند تشخيص نيز متخصص
".دارم استراحت به مبرم نياز
نظر اظهار براي من اصرار برابر در نحيف ، صداي همان صاحب
افزايش احتمال با مقابله در ايران برخورد نحوه درباره
الان:كرد تاكيد و گفت جمله چند كشور ، به موادمخدر ورود
:گفتم.است ناقص ديده ، صدمه جمجمه اين با من حرفهاي
روز احيانا و پنجشنبه عصر تا ميكنيم دعا برايتان
.باشيد داشته سلامت از سرشار جمعهاي
***
روزنامه اختيار در خبر يك عنوان به زماني دوم ، اتفاق
ستاد عمومي روابط مديركل همراه تلفن به كه گرفت قرار
اظهارنظر خواستار و زديم زنگ مخدر مواد با مبارزه
به افغانستان از موادمخدر قاچاق موضوع درباره "درخشان"
سلاممان جواب ناراحت و عجول صدايي هم باز كه شديم ايران
پانسمان حال در پدرهستم ايشان پسر من ، :گفت و داد را
يك.گذشت بخير:گفت كه !ندهد بد خدا:پرسيدم.است دوباره
.نحسي پنجشنبه عجب !بد چه:گفتم.بود مختصر جراحي عمل
.پدرش ماجراي بعد و (گفتم برايش كه) اتفاق آن اول
.ميكنيم دعا برايتان
خشك زودي به اميركبير سد
خبر آخرين
ميشود
حوزه سد بزرگترين اميركبير سد پشت در شده ذخيره آب
.است اتمام حال در تهران آبريز
استان فاضلاب و آب شركت عمومي روابط مدير رفيعي ، خسرو
در آب سطحي منابع وضعيت:افزود مطلب اين اعلام با تهران
و استفاده بيشترين هماكنون و نيست مطلوب تهران
.ميشود انجام زيرزميني آب منابع از بهرهبرداري
تنها لتيان سد آبي حوزه در اخير بارندگي بهرغم:گفت وي
هيچ اما آمد ، بهوجود آبي لحاظ از بهتري وضعيت روز دو
در اميركبير سد آب روز هر و نشد ايجاد منابع در تغييري
.است كاهش حال
پيدا كاهش روز به روز سداميركبير آب منبع:افزود وي
منتشر درحالي خبر اين.است اتمام حال در آن ذخاير و كرده
تهران فاضلاب و آب شركت مسئولان اين از پيش كه ميشود
حتي شهر اين در آب مصرف كاهش روند كه بودند كرده اعلام
نيز درصد مرز 5/8 به نوبتبندي برنامه اجراي وجود با
بود شده اعلام تابستان اوايل كه درحالي.است نرسيده
صرفهجويي تهران شهر آب مصرف در درصد كه 15 درصورتي
پيشروي تهديدي هيچ بارش فصل آغاز زمان تا شود ، ايجاد
.بود نخواهد شهروندان
باعث تهران آبرساني شبكه فرسودگي كه ميشود گفته البته
شود تلف تهران مصرفي آب درصد حدود 30 روزانه كه ميشود
اجرا به شبكه اين ترميم براي نيز ضربتي طرح هيچ ولي
.است درنيامده
در تهران آب روزانه مصرف ميانگين آمار ، آخرين براساس
بوده مترمكعب هزار پانصد و ميليون دو حدود گذشته هفته
.است
اعلام بزرگ تهران انتظامي ناحيه فرمانده
قتل يك و نقليه وسيله سرقت
روزانه 6:كرد
ميدهد رخ تهران در
سرقت مورد مسلحانه ، 5/7 سرقت يك روز هر 4 تهران در
به نسبت كه ميدهد رخ موتوسيكلت سرقت مورد و 5/17 خودرو
.است داشته نزولي روند پيش سال
بزرگ تهران انتظامي ناحيه فرمانده انصاري ، محسن سردار
به رو تهران در خرد جرايم ميزان:گفت مطلب اين اعلام با
نرخ و جمعيت افزايش در بايد را آن علت كه است افزايش
ضعف و طلاق اعتياد ، مثل ناهنجاريهايي افزايش بيكاري ،
با گفتوگو در گذشته روز وي اگرچه.كرد جستوجو قانون
در قتل سه روز هر 4 در كه كرد اعلام خبر مركزي واحد
مورد يك سال 78 به نسبت عدد اين و ميدهد رخ تهران
روز هم آن كه ديگر گفتوگويي در ولي است ، يافته افزايش
وي كه داد گزارش ايرنا شد ، انجام خبرنگاران جمع در گذشته
همچنين.داشت بيان روز چهار هر در قتل يك را رقم اين
به ارتكاب انگيزههاي بزرگ تهران انتظامي ناحيه فرمانده
و اخلاقي مسائل درصد ، نزاع 25:برشمرد شرح اين به را قتل
سرقت درصد ، خانوادگي 15 اختلافات درصد ، نامشروع 11 روابط
.نامعلوم علل نيز درصد و 39 درصد مالي 4 اختلافات درصد ، 6
موارد خبر مركزي واحد با گفتوگو در انصاري سردار اما
درصد را 9 مالي اختلافات انگيزه به مربوط قتل به ارتكاب
.داشت بيان
صورت يافته سازمان قتل تهران در:گفت همچنين وي
غيرسازمانيافته قتلهاي حجم نيز ايران در و نميگيرد
به موفق پليس موارد درصد در 75 كه است مورد پنج روزانه
.ميشود جرم كشف
فردا مطبوعات
منافقين و شارون بهعلاوه آمريكا فهرست:رسالت ديروز ، &
رخدادهاي به ديروز رسالت روزنامه سرمقاله در
و شده اشاره آمريكا به تروريستي حملات از پس بينالمللي
تروريستهاي فهرست اسلامي كشورهاي براي":است آمده
ويژه به و صهيونيست تروريستهاي نام بدون آمريكا موردنظر
مزبور مورد بر علاوه ايران.شد نخواهد كامل "شارون آريل"
صدر در نيز را اروپا و آمريكا در فعال منافقين نام
نيز رسالت خواننده طاهري مسلم ".ميدهد قرار تروريستها
فتنه اين در نبايد ما:است گفته روزنامه اين با تماس در
يك و شوند پررو آمريكاييها كه كنيم رفتار طوري اخير
برابر در بايد آورند وجود به منطقه در انساني فاجعه
بينالمللي قوانين به را آنها و ايستاد آمريكا قلدريهاي
.ساخت ملتزم ملل سازمان چارچوب در فعاليت و
چه تفريح خرج ميلياردي بودجههاي:پيامآور فردا ، &
شد؟ كساني
خواهد منتشر يكشنبه كه پيامآور هفتهنامه اصلي گزارش
تابستان فراغت اوقات در بعضيها ميلياردي تفريحات به شد
عنوان اين تحت كه هنگفتي بودجههاي و است پرداخته گذشته
.است كرده بررسي را شده هزينه مختلف مراكز و نهادها در
با گفتوگويي و گزارش چهار شامل فراغت اوقات پرونده
مصاحبهاي همچنين پيامآور شماره اين در ميشود طههاشمي
اين در نراقي احسان خواند ، خواهيد نراقي احسان با را
وضعيت و گفته سخن نيويورك انفجارهاي پيامدهاي از گفتوگو
.ميكند تحليل جهان آينده در را ايران
جده در A گروه مدعي دو:تماشاگران فردا ، &
و اخبار آخرين شنبه ، شماره در تماشاگران هفتهنامه
منعكس را عربستان در ملي تيم حضور از اختصاصي عكسهاي
است ورزشي هم آن كه هفتهنامه اين ديگر گزارش در.ميكند
سيدكا ولفگانگ تيم اين مربي خصوصا و بحرين تيم وضعيت به
.دارد اختصاص
شهرري و فوكو ميشل:ماه همشهري فردا ، &
خواند خواهيد را هفتمش شماره فردا كه ماه همشهري
اين عنوان حجاريان ، سعيد با است داده انجام مصاحبهاي
اين انتخاب چرايي درباره.است شهرري و فوكو ميشل مصاحبه
شايد كه شهرري و فوكو ميشل:است آمده اشارهاي در عنوان
با حجاريان اما كند جلوه مفرح حتي و نامرتبط اول نگاه در
ميكوشد فوكو معرفتي تبارشناسي از جامعهشناختي قرائتي
به بود ، داده سياسي نخبگان به پيش چندي كه را هشداري
جنبشهاي شدن پديدار به نسبت هشدار برساند ، اتمام
.ايران اجتماعي افق در بناپارتي
از بزرگي عكس با همراه نيز ماه همشهري سرمقاله در
آنچه يا بنيادگرايي نام به دشمني آيا:ميخوانيد بنلادن
يا ناپديد است خوانده تمدني رقابتهاي را آن هانتينگتون
و طالبان دولت چون بنيادگراياني آيا است؟ شده استحاله
كه است اين واقعيت هستند؟ تنها جهان در اسامهبنلادن
آغاز از آمريكا ايدئولوژيك رقيب عنوان به بنيادگرايي طرح
واقعيت در ريشه كه اين از بيش و است ، جدي چالشهاي دچار
.است تبليغات از ناشي باشد داشته
.است ماه همشهري ديگر گزارش موضوع نيز مسعود احمدشاه مرگ
نه ميانديشيد مقاومت به كه مردي گزارش از بخشي در
است ، خميده تبر يك شبيه مسعود چهره":است آمده پيروزي
پيشانياش بر عميق شيار چهار نفوذناپذير ، و سخت چهرهاي
و خيره چنان نگاهش ميگويد سخن كسي با وقتي انداخته ، چين
".ميآيد بند زبانش ناخودآگاه گوينده كه است نافذ
وزارت به ايدزي حملهكننده پاتوق
آلوده را يكبيگناه ميتوانم چگونه:بهداشت
كنم
از كه شد منتشر مطبوعات از برخي در مطلبي گذشته هفته
و بهداشت وزارت كاركنان به ايدز به مبتلا فرد يك حمله
اين.داد خبر ويروس اين به آنان از تن سه كردن آلوده
روزنامه در بهداشت وزارت مسئولان سوي از بعد روز دو خبر
آزمايش از پس كه بود آمده تكذيبيه در.شد تكذيب رسالت
.است نبوده ايدز ويروس به آلوده آن كه شده معلوم سرنگ ،
بر سال 73 كه هموفيلي بيماران پرونده كه است درحالي اين
مسئولان سهلانگاري و خونآلوده فرآوردههاي مصرف اثر
در همچنان شدند ، آلوده ايدز ويروس به خون انتقال سازمان
قويدل احمد با.است رسيدگي حال در كشور قضايي محاكم
انجمن موسسان از يكي و ايران هموفيلي كانون اجرايي مدير
.ميخوانيد كه كرديم گفتوگو ايدزي بيماران از حمايت
شده شروع كجا از بهداشت وزارت به فرد اين حمله قضيه &
بود؟
نگذاشتيم ما اما شده ، انجام پيش روز حدود 15 حمله اين
اما.نداشت خوشي صورت حال هر در چون.كند درج خبر اين
شد پخش خبر رفت ، خبري ويژه تلكس روي بر خبر كه آن از بعد
بر كه هموفيلي ساله جوان 30 اينشدند پيگير مطبوعات و
مبتلا نيز ايدز به خون سازمان مسئولان سهلانگاري اثر
مسئولان ندادن پاسخ و پرونده روند به اعتراض خاطر به شده
.زد كار اين به دست جريان اين به
بود؟ آلوده سرنگ واقعا آيا &
من.كردند اعلام را اين هم بهداشت وزارت مسئولان.خير
از شدت به او داشتم ، بيمار اين با ديداري چهارشنبه روز
مگر گفت ميكرد گريه كه حالي در و بود ناراحت جريان اين
اين از خودم كه من.بكنم را كاري چنين كه هستم نامرد من
آلوده هم را ديگر بيگناه نفر سه ميآيم ميبرم رنج درد
.ندهم انجام را عملي چنين كه هستم انسان آنقدر من كنم؟
چنين به شدن مبتلا بيخبر كه بگويم كار اين با ميخواستم
.دارد حالي چه بيماري
است؟ بوده چه كارش اين اصلي علت &
مطلع او بيماري از كارش محل همكاران كه آن از بعد
مسئولان حتي نشود حاضر سركار كه ميخواهند وي از ميشوند
كار سر اما ميكنيم پرداخت را تو حقوق ما كه گفتهاند وي
قبول و ميخورد بر او غرور و شخصيت به مسئله اين.نيا
نداشته تقصيري هيچ آلودگي بروز در او كه درحالي.نميكند
فرآورده مصرف اثر بر كه بوده هموفيلي بيماري او.است
يك به او كردن اعتماد واقع در.است شده مبتلا آلوده خوني
.است كرده مشكلي چنين دچار را او بوده نيز دولتي كه سيستم
يك خود و نيست مبتلا فرد متوجه گناهي كه صورت اين در
كه درحالي.دارد ملي تسلي توقع جامعه از او است ، قرباني
فعاليت از حتي را او كه است آنگونه ما جامعه فضاي
.ميكند منع نيز اجتماعي
ميشود؟ نگهداري كجا در حاضر حال در او &
پيش روز چند.است قصر زندان در انفرادي سلول يك در او
دوباره سپس و شد منتقل امام بيمارستان به خونريزي اثر بر
.برگشت زندان به
قضايي پرونده آيا نبوده آلوده سرنگ اينكه به توجه با &
است؟ شده تشكيل او براي
كه آزمايشهايي از پس گرفتند قرار حمله مورد كه نفري سه
پروندهاي هيچ و كردند اعلام را خود رضايت شد انجام
از تشنج ايجاد خاطر به بهداشت وزارت حراست اما نشد تشكيل
آزاد زندان از فرد ضمانت با بود قرار.است كرده شكايت وي
ايجاد خميني امام بيمارستان در كه تشنجي علت به اما شود
ساختمان يك سند شده اين بر قرار كرد گم را پابندش و كرد
.شود گذاشته ضمانت عنوان به
چيست؟ اجتماعي مسائل جز به ايدزي بيماران مشكل بزرگترين &
ايران هموفيلي كانون كه است آنان دارويي مشكلات بخش يك
بيمار هر درماني هزينه ماهيانه.ميكند تامين را آن
نيز ديگري بيمارستانهاي كه است تومان هزار ايدزي 116
غدد يا پوستي بيماريهاي مانند ميشود ايجاد آنان براي
هزينه كه ميخورند سرما راحتي به اينان همچنين.لنفاوي
كانون را همه كه ميشود اضافه هم بيماريها اين درماني
.است كرده تقبل
بيماري اين درمان روند كه است آن مشكلات ديگر بخش اما
حدود 20 روزانه آنان.ميدهد جواب مناسب تغذيه كنار در
بخورند ميوه آب حتما آن همراه بايد كه ميكنند مصرف قرص
همچنين.كند اثر داروها هم و نيفتد كار از كليه هم كه
ساير به نسبت بيشتري پروتئين مقدار بايد ايدزي بيماران
همين ، و.نميافتد اتفاقي چنين عملا كه كنند مصرف افراد
مشكل ايدزي بيماران براي و ميكند مختل را درمان روند
.ميشود ايجاد
چه در دادگاه در هموفيلي بيماران پرونده حاضر حال در &
است؟ وضعيتي
سابق كل مدير مجدد تاكيد.است خوب وضعيت خوشبختانه
تاييد درباره اخير دادگاه جلسه در دارو بر نظارت اداره
انعقادي فرآوردههاي توليد خط تعطيلي دستور مجدد
مدارك و اسناد با كه مهرماه 76 در تهران خون پالايشگاه
ضمن در.است وضعيت بهبود نشاندهنده است ، منطبق موجود
مختلف بخشهاي در قسمتها از هريك شده قسمتبندي پرونده
سالها گذشته ، مصرف كيتهاي توزيع ;است رسيدگي حال در
بوده صدتن يك به نزديك كه گذشته تاريخ پلاسماي نگهداري
ميليون يك ماهانه انبار اين اجاره هزينه كه انبار يك در
.بود هزارتومان و 700
|