كنيم نگاه را دورتر صنعتي نوسازي
ببينيم را دورتر
كنيم نگاه را دورتر صنعتي نوسازي
دقيق فهم و درست درك با توسعه اول برنامه قانون طراحان
زندگي بر صنعتي توسعه شگرف و پررنگ تاثيرگذاري و نقش از
اقتصادي توسعه محور را صنعت كردند تلاش ايران ، اقتصادي
ارزي بازرگاني ، سياستهاي ترتيب اين بهدهند قرار كشور
سياستهاي محوريت با آزادسازي مسير در مالي و پولي و
سالهاي در كه ميدهد نشان بررسيهاشدند سازگار صنعتي
نقش تقويت هدف با كشور صنعتي سياستهاي تا 1372 ، 1368
صنعتي ، توليدات قيمت نسبي آزادسازي ، خصوصي بخش
مختلف كارشكنيهاي وجود با صنعت بخش خصوصيسازي
معتقدند اقتصادي كارشناسان برخي.داشت مهمي دستاوردهاي
در صنعت بخش در تعديل به موسوم سياستهاي تداوم صورت در
شده فراهم صنعت طبيعي نوسازي براي شرايط گذشته ، سال 8
.بود مواجه كمتري تنگناهاي با امروز دولت و بود
صفت جنان صادق محمد
به صنعت در گذشته دهههاي در كه بپذيريم.باشيم فروتن
راتجربه واقعي معناي به صنعتي توسعه و رفتهايم بيراه
كيفيت با ايراني توليد خودرو بپذيريم.نكردهايم
چنداني شوق ايراني مصرفكننده در بالاتر قيمت و پايينتر
بستهبندي با برزيلي مرغ گوشت بپذيريمبرنميانگيزد
بر نيز عادلانه شرايط در ارزانتر قيمت و تر بهداشتي
تلويزيون و يخچال بپذيريم دارد ، برتري ايراني توليدات
...دارد رجحان ايراني توليدات بر آسيا شرق كشورهاي ساخت
اميدواري باشيم پذيرا را واقعيتها و باشيم فروتن اگر
پنهان و پيدا تواناييهاي به توجه با كه دارد وجود
.پرشكنيم راسكوي صنايعايران نوسازيوبازسازي بتوانيمطرح
خاتمي آقاي تاكيد
لايحه ارائه زمان در و زمستان 1379 در ايران جمهوري رئيس
و بازسازي بايد ايران صنعت كرد ، تاكيد كشور كل بودجه
از شد يادآور نيز ديگر بار چندين بعدها ، وي.شود نوسازي
و بازسازي براي ارزيبايد درآمد مازاد صندوق منابع
نيك خاتمي آقاي.شود سرمايهگذاري و هزينه صنايع نوسازي
واحدهاي براي فعلي رقابت پراز بازار در ماندن كه ميداند
جهانگيري اسحاق.است بخش اين نوشدن گرو در كشور صنعتي
بار نخستين براي امسال بهار در معادن و صنايع وزير
كار دستور در ايران صنايع بازسازي و نوسازي طرح خبرداد
و تدوين بايد امسال پايان تا طرح اين ميشود گفته.است
اجراي بدون معتقدند ايران صنعتي كارشناسان.شود اجرايي
بحران با كشور صنعتي رشتههاي از پرشماري تعداد طرح اين
كه ميروند فرو گردابي در احتمالا و شده مواجه عميق
ايران قند صنايعشد نخواهد ممكن هرگز آن از آمدن بيرون
با كمتر مدت اين در دارند سال به 100 نزديك سابقهاي كه
كارخانه چند جز به و شدهاند آشنا دنيا روز نوآوريهاي
است رسيده بهرهبرداري به اخير سال دو در كه شكر نوين
نباتي روغن كارخانههاي.است نشده نو ، ساخته كارخانههاي
با اخير سالهاي در و دارند عمر دهه سه به نزديك كشور
با كشور سيمان صنايع.بودهاند بيگانه تكنولوژيك نوسازي
شرايط در شدهاند ساخته اخير دهه در عموما اينكه وجود
.ندارند قرار مناسبي
به نظر از خوبي شرايط در نيز كشور خودرو لاستيك صنعت
با كشور نساجي صنعت.ندارند قرار نو فناوري كارگيري
.كردهاند تجربه كمتر را نوسازي دهه ، به 7 نزديك سابقهاي
تكنولوژي كشوربا صنعتي واحدهاي در خانگي لوازم توليد
.بيگانهاند تقريبا روز
ببينيم دورتررا
كه شود تدوين گونهاي بايد ايران صنعتي نوسازي طرح
:ميگويد صنعتي كارشناس يك.شود ديده آن در دورترها
حوصله ، و صبر با بايد كشور صنعتي نوسازي طراحان
بازار ، احتمالي تحولات مطالعات و ژرفانگر بررسيهاي
صنعتي تحولات آتي ، دهههاي در جهان مردم سليقههاي
طرح آينده ، براي آنها برنامهريزيهاي و رقيب دركشورهاي
قرار توجه مورد ملاحظات اين كه صورتي در.كنند تدوين را
ملاحظات و سادهنگري با ايران صنعتي نوسازي طرح و نگيرد
در باز كه نميگذرد ديري شود ، اجرا و تدوين غيراقتصادي
صنعتي نوسازي طرح.هستيم الان كه ميگيريم قرار جايي
تدوين طرح خلاف بر مسيري در و تدوين شتابزده نبايد ايران
.بگيرد قرار صنعتي استراتژي
با ايران صنعتي نوسازي طرح اجراي و تدوين در شتابزدگي
هر با و قيمت هر با صنعتي واحدهاي مشكلات كردن برطرف هدف
طراحي در.است كشور مادي ارزشمند منابع دادن هدر ، كيفيت
برخواستهاي اقتصادي منطق بايد ايران صنايع نوسازي براي
.كند غلبه جناحي و گروهي حزبي ، قومي ، سياسي ،
نشود رانتخواري
نوسازي طرح در معتقدند كشور اقتصادي و صنعتي كارشناسان
كشور اقتصاد و صنعت بخش درازمدت منافع ايران نساجي صنايع
ارزان وامهاي پرداختاست شده گرفته ناديده نسبي صورت به
از نساجي صنايع واحدهاي كردن معاف ترجيحي ، و قيمت
به كه است امتيازهايي...و كار قانون سختگيريهاي
ايجاد آنها براي رانت نوعي و شده داده صنايع اين صاحبان
نساجي صنايع نوسازي طرح كارشناسان گفته به.است كرده
.شود صنعتي رشتههاي ساير براي نوسازي الگوي نبايد
انجمنها از برخي كه ترفندهايي و اجتماعي سياسي ، فشارهاي
گرفتند كار به نساجي صنايع براي دولت از امتياز اخذ در
صورت به خود نوسازي براي تعهدي نساجي صنعت تا شد موجب
در دولت ميرسد نظر به.ندهد پردامنه و ژرف و واقعي
را بيشتري غيراقتصادي ملاحظات اخير طرح به نهادن گردن
.داد قرار توجه مورد
نوسازي معناي
و اجتماعي سياسي ، موضوعهاي در رايج اصطلاحي نوسازي
.ميشود مستفاد آن از گستردهاي معناي كه است اقتصادي
كارفرمايان ، دولت ، ديدگاههاي كردن واقعي معناي به نوسازي
فعاليت به نسبت ديدگاهها نوسازي.است مديران و كارگران
است صنعتي نوسازي طرح جنبه مهمترين شايد واقعي اقتصادي
اقتصاد كارشناس يك.بود بياعتنا آن به نسبت نبايد كه
بخشي حتي و كشور صنعتي فعالان ديدگاههاي:ميگويد سياسي
هر كه است اين اقتصادي فعاليتهاي به دولت بدنه از
و شده خير به عاقبت بايد شرايطي هر در سرمايهگذاري
به نسبت ديدگاه اين.باشد قطعي و مشخص پيش از آن سودآوري
در سرمايهگذاري كه نميپذيرد هرگز اقتصادي فعاليتهاي
.نيست قطعي سود كسب معناي به لزوما سالم اقتصاد يك
دهه چندين ايران در اقتصادي فعالان كه است اين واقعيت
براي وانحصاري نخورده دست بازار كردهاند عادت كه است
ويژه به عمومي منابع از دولت باشد ، فراهم داخل در آنها
و بدهد ترجيحي وامهاي آنها به نفت صادرات از حاصل درآمد
واردات براي غيرتعرفهاي موانع گمركيو محدوديتهاي
فعاليت مطمئن شرايط در آنها تا كند ايجاد رقيب كالاهاي
ندارد جايگاهي امروز دنياي در عملكرد و ديدگاه اين.كنند
اجازه كنند اراده ملي دولتهاي اگر حتي امروز دنياي و
.شود حاكم اقتصادي فعاليتهاي بر روندي چنين نميدهد
بازارداخلي توانند نمي ديگر آينده در ايران حكومت و دولت
خارجي رقيب و مشابه كالاهاي روي بر شرايطي هر تحت را
.كنند حمايت خود صنايع از يكسره مسدودو
تكنولوژي اجزاي
اجزا اين از يكي.است متفاوتي اجزاي شامل تكنولوژي اطلس
ايران صنعت اگرچه.است سختافزار و تجهيزات و ماشينآلات
پسماندگي صنعتي رشتههاي برخي در بهويژه زمينه اين در
به توجه با تكنولوژي از بخش اين اما دارد ، قابلتوجهي
به ميتواند بيشتري سهولت با امروز دنياي رقابتي بازار
تكنولوژي سطح از دقيق نقشهاي بايدشود منتقل داخل
دقيقي نگاه و ترسيم كشور صنعتي مختلف بخشهاي در موجود
امروز دنياي در.آورد بهدست را آن و كرد جهاني بازار به
هر از پيش و بيش تجهيزات و سختافزار به مربوط تكنولوژي
اقتصادي و صنعتي كارشناسان.است خريداري قابل چيز
نيست ، خريداري قابل بهسادگي كه تكنولوژي از بخشي معتقدند
مهارتها.است گوناگون ابعاد در انساني نيروي مهارتهاي
امكان زماني تنها جامعه يك مردم نوآوري و خلاقيت قدرت و
.باشد آماده سياسي و اجتماعي فضاي كه مييابند بروز
مديران شامل صنعت بخش كاركنان صنايع ، صاحبان مديران ،
.بياموزند را تكنولوژي از جزء اين بايد اقتصادي مالي ،
سختافزاري تجهيزات بهسادگي تكنولوژي از جزء اين آيا
نوسازي طرح تدوين در ميرسد نظر به است؟ خريداري قابل
قرار موردتوجه بيشتري دقت با طرح از بخش اين بايد صنعتي
مهارتهاي شامل انساني نيروي مهارتهاي كه زماني تا.گيرد
نشود ساري و جاري واقعي بهصورت ايران صنعت در مديريتي
هدردادن و حبسكردن معناي به سختافزاري تجهيزات خريد
بخش اين به بايد ايران صنعتي نوسازي طرح.است ملي منابع
.كند توجه بيشتر
سازگاري
و بسته محيط يك در نميتواند ايران صنعتي نوسازي طرح
و تدوين سياسي و اقتصادي متغيرهاي ساير با تعامل بدون
بايد صنعتي نوسازي طرح اندازههاي با طرحي هر.شود اجرا
و ارزي و پولي سياستهاي بازرگاني ، سياستهاي با
همين از صورت اين غير در شود ، سازگار مالي سياستهاي
سياسي اقتصاد كارشناس يك.است شكست به محكوم ابتدا
موانع و سدها بايد ايران حكومت و دولت ميگويد ،
هموار را صنعت فراروي سياسي و فرهنگي اجتماعي ، بازدارنده
نگاه سرمايهدار طبقه به نسبت جامعه كه زماني تا.كند
معرفي خبيث افرادي سرمايهگذاران و دارد بدبينانه
صنعتي نوسازي طرح نيست ، فراهم آنها براي امنيت و ميشوند
.نميبرد جايي به راه
قانون اقتصادي سياستهاي با بايد صنعتي نوسازي طرح
توسعه ، سوم برنامه قانون در.شود سازگار توسعه سوم برنامه
آزادسازي و تجارت آزادسازي سوي به كشور اقتصاد حركت
درنظر بدون صنعتي نوسازي طرح و است شده پيشبيني قيمتها
.نميبرد جايي به راه سرنوشتساز متغير اين گرفتن
ببينيم را دورتر
حوزه دو از ايران صنعت بخش ناهنجاريهاي و تنگناها
از دروني ، حوزهميگيرد سرچشمه بيروني و دروني متفاوت
سازهاي و ساخت فقدان و ارتباطات و مناسبات نبودن روان
نيز بيروني حوزه و ميبرد رنج توليدي واحد يك موردنياز
يك هر البته كه روبروست پيراموني محيط ناهماهنگيهاي با
.ميگذارد اثر ديگري بر
دروني مشكلات و موانع
نفت درآمد از حاصل ارز دولت ، به صنعت اتكاي و وابستگي -
.واردات و
.نبودنوناشناختهماندننقشپژوهشوتوسعهدربخشصنعت فعال -
.صنعت بخش تجهيزات و ماشينآلات فرسودگي -
.صنعت بخش در مهارت و سواد سطح بودن نازل -
.صنعتي سرمايهگذاري گسترش در لازم انگيزه فقدان -
.آموزش و صنعت بين ارگانيك ارتباط ضعف -
تامين و خودكفايي تفكر پايه بر صنعتي ساختار وجود -
.داخلي نيازهاي
.توليدي فرهنگ كمبود و تجارتپيشگي فرهنگ حاكميت -
تغيير از غفلت و ماشينآلات و فني دانش خريد به اكتفا -
.تكنولوژي كردن بومي و
.فنآوري و خلاقيت نوآوري ، براي لازم انگيزههاي فقدان -
با مقايسه در صنعتي محصولات نامطلوب كيفيت -
.بينالمللي و داخلي استانداردهاي
در صنعتي سرمايهگذاريهاي كارايي افت و سودآوري كاهش -
.بخشها ديگر با مقايسه
.مالي نوين ابزارهاي از استفاده امكان عدم و فقدان -
تحولات و جهاني بازارهاي از مديران نسبي ناآگاهي -
.جهاني سطح در اقتصادي
.توليد عوامل بهرهوري ميزان بودن نازل -
.توليدي واحدهاي در علمي مديريت ضعف -
ايران اقتصاد ماهنامه از نقل به
مرداد1380
|