است اجتماعي جريان يك جواني
همزمان دفاع و قضاوت
:وكلا كانون رئيس
نيست قضائيه قوه شان در
مييابد گشايش آينده قرآنيهفته جشنواره ششمين
ارشاد و فرهنگ وزير مطبوعاتي مشاور
جامعه راه چراغ بهعنوان مطبوعات
:اسلامي
كنند نقد را نارساييها بايد
صنفي انجمن عمومي مجمع
ميشود برگزار امروز روزنامهنگاران
است اجتماعي جريان يك جواني
ذكايي سعيد محمد دكتر با گفتوگو
تكهاي دو هويت كه است شهروندي ايدهآل شهروند يك*
خاص هويتهاي با رابطه در است خصوصي شهروند هم يعني دارد
با ارتباط در كه دارد عمومي هويت يك هم و خانواده در خود
ميكند بروز دوستان و مردم همكاران ،
نيروي اين از بهرهمندي و است جواني جامعه ايران ، :اشاره
جوانان دادن مشاركت به منوط جامعه چرخهاي حركت براي عظيم
.است جامعه امور اداره در شهروند يك عنوان به
با گفتوگويي در جوانان مشاركت موانع و عملي راهكارهاي
طباطبايي علامه دانشگاه استاديار ذكايي سعيد محمد دكتر
رشته در را خود دكتراي وياست گرفته قرار بحث مورد
دريافت انگلستان كشور از وشهروندي ارزشها جامعهشناسي
جامعهشناسي نيز وي فوقدكتراي تحقيق وحوزه است كرده
.است بوده نسلي بين روابط بر تاكيد با و قومي اقليتهاي
.ميگذرد نظرتان از زير در گفتوگو اين متن
اوليه مفاهيم از تعريفي است بهتر ديگري سوال هر از قبل *
آغاز اينجا از را بحث جهت همين باشيمبه داشته بحث
و حقوق چه از شهروند و معناست چه به شهروند كه ميكنيم
است؟ برخوردار تكاليفي
و است سياسي جامعه يك از عضوي شهروند ساده ، تعبير به -
درباره مفهومسازي.دارد ابزاري و لوازم عضويت اين
آن ريشه كه گفت ميتوان حتي و نيست تازهاي كار شهروند
كه است اين از حاكي و ميگردد باز باستان يونان دوران به
اين و داشتهاند دلبستگي مفهوم اين به فلاسفه و متفكرين
رويكردهاي ارائه و مفهوم اين حيات تجديد با تنها روزها
.هستيم روبهرو آن به نسبت جديد
يك تكثرگرايي كه زمينه اين با اروپايي كشورهاي در
و بومي اقليت ، گروههاي براي سياستگذاري لزوم واقعيتاست ،
ديده است ، شده تامين كمتر آنها حقوق كه آسيبپذيري
جوامع امروزه كه اجتماعي جنبشهاي مساله خصوصا.ميشود
...و اروپا اتحاديه قبيل از هستند ، درگير آن با غربي
و شهروند موضوع) مفهوم اين زندهشدن و گيري شكل روي
.است گذاشته تاثير (شهروندي
وجود دولت و فرد بين كه است رابطهاي اساسا شهروندي
كرده زنده را شهروندي بحث كه جدي علتهاي از يكي و دارد
در يا ملي دولت با فرد رابطه و موقعيت كه است وضعيتي است
را آن از فراتر حتي يا و محلي دولت با كوچكتر مقياس
.ميكند تنظيم
.شود مي آغاز مدني حقوق از و است مراتبي داراي شهروندي
طلب را آن شهروند هر اجتماعي زندگي كه اوليهاي حقوق
و فكر انديشه ، آزادي بيان ، آزادي مانند حقوقيميكند
.است سياسي شهروندي ديگرشهروندي ، وجه...و جاني تامين
حقوقي داراي شود مي استنباط آن از امروزه كه تعبيري
سياسي بعد حقوق اين.است..و انتخاب حق راي ، حق مانند
كمي آن تحقق كه ديگري بعد.است دموكراتيك نظام در شهروند
ميگردد باز سياسي ساختار و ملي دولت تعهدات به است مشكل
.دارد خود شهروندان به نسبت دولتي هر تئوريك شكل در كه
شهروندي حقوق تدريج به بيستم قرن اواسط از غربي دولتهاي
بازنشستگي ، قبيل از حقوقيكردند تامين زيادي حدود تا را
ديدگاههاي از بسياري...و پزشكي بيمه بهداشت ، بيمه
كمتري توجه شهروندي مسئوليتهاي نقش به اساسا كلاسيك
و تعهدات چه سياسي جامعه اعضاي كه وجه اين به و داشته
حاكم سياسي و دولتي نظام مقابل در را مسئوليتهايي
دارد وجود نيز جديدتري ديدگاههايميپردازد دارندكمتر
با افقي سطح يك در شهروندان مدني رابطه موضوع به كه
به برايشان ملي هويت كه اشتراكاتي و پرداخته يكديگر
..و ادبيات تاريخ ، فرهنگ ، مليت ، دين ، نظير ميآورد ارمغان
اشكال كه است اين بر عقيده.ميدهند قرار نظر مد را.
تا كرد فراهم جامعه افراد بين بايد را همبستگي از جديدي
عضويت و جامعه به خاطر تعلق و مردم بين همبستگي
كه است بوده نيز ديگري نظر.شود پررنگتر اجتماعيشان
معناي اينان نظر بهميداند حس يك را شهروندي اساسا
كه است وسيعتري مجموعه با ذهني تعلق و اشتراكات شهروندي
و همسويي هماهنگي ، نوعي و ميكنند زندگي آن در افراد
.است نظر مورد مشترك هويتيابي
شهروندي كه بگويم بايد شهروندي و بحث از جمعبندي در پس
شاهد اخيرا كه تحولي و تغيير منتهي.نيست تازهاي موضوع
كردن متعادل يا كردن زنده به گرايش نوعي هستيم آن
عنوان به پيش از بيش شهروندياست شهروندي مسئوليتهاي
.ميشود نگريسته جامعه با اجتماعي رابطه و احساس نوعي
.است داده جاي درخود را مشاركت رابطهاي چنين بالطبع
و سياسي توسعه سطح يا جامعه نوعساختار اساس بر البته
خواهد دنبال به را مفهوم اين نگرش در تفاوت آن اجتماعي
از تفاوتهايي يكدست ، يا است متكثر جامعه آيا اينكه داشت ،
و نظريهپردازيها نوع در كاملا و شود مي ديده بابت اين
.دارد تاثير آن به نگاه زاويه
شهروندي حقوق از ميتواند اجتماعي پايگاه و طبقه آيا *
شوند برخوردار آن از يكسان صورت به بايد همه غالبا كه
شود؟ تفاوتهايي ايجاد باعث و گذاشته تاثير
يك ما جامعه اجتماعي تامين نظام.است طور اين عملا -
حقوق عنوان به كه حقوقي از بخشي.است رفاهي شبه نظام
هستند ، تصاحبش مدعي شهروندان استو مطرح شهروندي اجتماعي
ايدهآل سطح از هنوز البته كه است شده فراهم حال به تا
.آسيبپذيرترند مسير اين در جوانها.دارد فاصله مطلوب و
را موقعيتي بتوانند تا ميكشد طول سالها كه علت اين به
دستيابي فرصت چون و كنند پيدا كار بازار در اشتغال براي
به آنها مادي وابستگي و است كم بسيار كار بازار به
با جوانها از اقليتي چه اگر.است شده بيشتر خانواده
نيز بعضي.ميدهند ادامه را وابستگيها اين خود انتخاب
به تمايل اينكه عليرغم و دادهاند تن آن به ضرورت روي از
گذران و فردي كارهاي انجام در تصميمگيري براي استقلال
فرد وابستگي مالي ، استقلال عدم دليل به ولي دارند زندگي
طبيعتا.ميكنند حفظ همچنان مادي لحاظ از را خانواده به
بهخصوص.ميشود برجستهتر طبقه نقش اوضاعي چنين در
فرصت اين برخوردارند بهتري طبقاتي خاستگاه از كه كساني
و باشند داشته بيشتري انتخابهاي كه دارند نيز را
و اشتغال و تحصيل ادامه به محدود را خود زندگي انتخابهاي
خاستگاه كه است جواناني متوجه بيشتر آسيب.نسازند ازدواج
دختر متاسفانه هم آنها بين در و دارند پائينتري اقتصادي
و كار بازار كنكور ، دختران ، ندارند برابري وضعيت پسر و
ميبينند خود پيشروي در موجود انتخابهاي تنها را ازدواج
آينده مورد در زيادي نگراني و ابهام هنوز هم پسرها و
ايدهآل خودشان براي كه اجتماعي نقش بازآفريني و شغلي
نقش اجتماعي پايگاه و طبقه ترتيب بدين.دارند ميبينند
.دارند تعيينكنندهاي
در آنها ارتباط به شهروندان بين قوي ارتباط مورد در *
كشورهايي در.داشتيد اشاره حكومت و دولت با عمودي سطح
چطور دارند وجود آن در مختلفي اقوام كه ما كشور مثل
داشت؟ متحد شهروند ميتوان
اگر.است نزديك بسيار مدني جامعه مفهوم با شهروندي بحث -
براي را مختلف طبقات و دستهها مشاركت امكان جامعه
ميكند فراهم خود مدني سياسي ، اجتماعي ، حقوق احقاق
و گروهها كه تفاوتهايي ضمن كه كرد ، تصور بايد آنوقت
نشان اشتراكاتي هم جهاتي از ميدهند نشان خود از دستهها
وجود بايد خاطري تعلق عام سطح در سادهتر زبان به.دهند
.كند نزديك هم به را جامعه اعضاي بتواند كه باشد داشته
كه مشكلي.ميشود تعبير عامگرايي اصطلاحا مساله اين
و سياسي رشد و تحول جريان در قومي ، تنوع داراي كشورهاي
و آموزش چه كه است اين هستند ، روبهرو آن با خود فرهنگي
آنكه ضمن تا دهند قرار آنان اختيار در را تواناييهايي
و بدانند مهم را خودشان جزييتر و محدود و خاص هويتهاي
سطح در خود مشاركتي و رفتاري سمبليك ، مسئوليتهاي به
ميگذارند ، احترام نزديك اطرافيان يا خانواده مثل خرد
شهروند ، همين تا كنند فراهم هم را آموزشهايي حال همان در
بداند ملي دولت نام به بزرگتر مجموعه يك از عضوي را خودش
ملت و تاريخ فرهنگ ، دين ، مانند عامديگري مقولات به يا
به منوط حدي تا تعادلي چنين ايجاد.كند تعلق احساس...و
نهايي بسترسازيهاي به منوط ديگر بخش و شهروندي آموزش
در ساختاري تحرك.كند ايجاد ميبايست جامعه كه است
با و مقطعي صورت به نميتوان را اجتماعي نيروهاي
ايدهآل ، شهروند يك اساساكرد مهيا كوتاهمدت برنامهاي
شهروند هم يعني دارد ، دوتكهاي هويت كه است شهروندي
هم و خانواده در خود خاص هويتهاي با رابطه در است خصوصي
و كوچه مردم همكاران ، با ارتباط در عمومي شهروند يك
شهرونداني چنين همه از مهمتر.است عمومي محافل و خيابان
دارند آن نهادهاي و سمبلها و جامعه به نسبت مشتركي احساس
.ميشناسند را آن به نسبت خود مدني مسئوليتهاي و
روبهرو جوانان نام به عظيمي قشر با امروزه دولتها *
افزايش و جوانان جامعهپذيري براي آيا شما نظر به.هستند
خاص برنامه به نياز جامعه به نسبت آنها مسئوليت احساس
گرفته نظر در جامعه كل براي كه برنامههايي يا دارد وجود
بود؟ خواهد نيز آنها نياز پاسخگوي ميشود
زمينه به نگاهي مجبوريم سوال ، اين به پاسخگويي براي -
نظر بهبيندازيم مشاركت و جوانان اجتماعي پديده تاريخي
به نگرش در سالهاي صد مرور حداقل بخواهيم اگر ميرسد
تا.برميخوريم مهمي سرفصلهاي به باشيم داشته نيرو اين
حساب به نيرويي جوانان غرب در جهاني دوم جنگ از پيش
و مخرب برچسب آنان سياسي و اجتماعي جنبشهاي كه ميآمدند
مستعد و "مخرب" نيروي اين كنترلگرفت براندازندهاي
كه بود توصيههايي از جامعه ، براي ،"خطرناك" بالقوه
.ميكرد ارائه دولتها به زمان ، آن در شده انجام تحقيقات
كه تحقيقاتي.نداشت چنداني تغيير اوضاع نيز آن از بعد
ساختاري نيروهاي اينكه جاي به ميشد انجام جوانان روي
...و ارزشها تضاد جامعه ، شرايط و فرهنگ اجتماعي ، طبقه مثل
اجتماعي نيروهاي اين تاثير و جامعه و بگيرند نظر در را
فرد خلا و انزوا در را او بسنجند ، جوان روي به را
آشفتگي ايجاد استعداد كه تلقينپذير نيرويي بهعنوان
بود هنگام آن ازميآوردند شمار به داشتند ، را اجتماعي
عناصر و جوانها فرهنگهاي خرده شناختن به گرايش كه
شده فرهنگها خرده اين آمدن وجود به باعث كه وافرادي
.يافت گسترش آنان بهتر و بيشتر كنترل منظور به بود ،
در را روش اين اجتماعي اكولوژي مكتب مثل اجتماعي مكاتب
ازآن بعد كه تحليلهايي.داد ارائه آمريكا در و 60 دهه 50
شد مطرح آمريكا كشور در خصوصا و جامعهشناسي ديدگاه در
تجربي واقعيات البته.ميكردند ترسيم را مسيري چنين همگي
بوده جوانان به بياعتمادي و بدبيني و سوءظن اين مويد كه
از را جوانها فرهنگ شده باعث و است بوده كار در نيز
و شكاف داراي را مقوله دو اين و جدا بزرگسال فرهنگ
خرده فعاليتهاي پوشش در جوانان اينكه.بدانند دوگانگي
را خود اعتراض اجتماعي سياسي جنبشهاي قالب در و فرهنگي
فراهم دولتها براي را نگرانيهايي ميرسانند ، گوش به
تا اخير دهه سه دو طي مظنونانه نگرش اين.است ميآورده
جوانان به نگاه و است يافته تعديل و تغيير زيادي حدود
بخشي عنوان به را خود جاي تدريج به "مساله يك" عنوان به
بيانضباطي ، منشا را جوان ديگر ، و است داده راهحل از
نميدانند مشابه تعابير يا (بلاتكليفي) آنومي مرج ، و هرج
تلاش و مينگرند او به همدردانهتري نگاه با آن جاي به و
و اجتماعي مشاركت عرصه از را جوان كه را نيروهايي ميشود
.بشناسند ميدارد ، باز جامعه با همسويي
در سياستگذارها تا است شده باعث نگرشي تغيير چنين
.كنند اتخاذ جديدي سياستهاي قطعا هم جوانان كردن اجتماعي
جزو سطوحي در تدريج به شهروندي آموزش خانواده ، از بعد
.است شده داده قرار مدارس پنهان و آشكار رسمي برنامههاي
انجام داوطلبانه ، و فعال مشاركت به جوانان ترغيب و تشويق
نوجواني سنين در خصوصا دموكراسي تمرين مدني ، كارهاي
در فعالي و مسئول شهروند تا ميكند آماده را جوانها
نيروي كشف خاطر به نيز تاحدي روش تغيير اين.باشند جامعه
ميتوان و است جوانان اختيار در كه است بالقوهاي و عظيم
اين هدايت و اجتماعي جنبشهاي براي اجتماعي انرژي اين از
.كرد استفاده جمعي و مدني منافع جهت در جنبشها
در اندازه چه تا جامعه امور اداره در جوان دادن مشاركت *
است؟ موثر شهروند يك عنوان به آنان جامعهپذيري فرآيند
.ميشود جوانها در مشترك هويت پيدايش باعث مشاركت اين -
تا ميشود باعث بودن ، يكي و داشتن هم به شباهت احساس
دانشهايشان نتيجه در و است يكي مسائلشان كنند فكر
كه را آشفتگيهايي هويت اينميكند پيدا سو هم جهتهاي
براي آن تبع به و جوانان براي انزوا و بريدگي و تعلق عدم
براي بهانهاي و ميبرد بين از را دارد دنبال به جامعه
سياسي ، مرزهاي به نسبت جوان مسئوليتپذيري و تعلق احساس
را پايهاي نقش شايد.ميشود جامعه ديني و ملي اجتماعي ،
.دانست مربوط خانواده به بتوان جريان اين در
.ميگيرد شكل خانواده در نوجوان شدن اجتماعي اوليه سالهاي
ارزشگذاري و قضاوت و سياسي ارزشهاي كه است خانواده در
مواقع اين در و ميگيرد ياد را جمع حقوق سر بر
آموزش در مهمي نقش داراي مادر و پدر خصوصا خانوادهها
كشورهاي در كه مطالعاتيدارند شناسي مسئوليت و اخلاق
در كه نوجواناني كه است اين از حاكي گرفته انجام غربي
تمرين را مسئوليتپذيري و شده پذيرفته خوبي به خانواده
و بودهاند موفقتر بزرگسالي سنين در مراتب به كردهاند
و داوطلبانه فعاليتهاي براي آنها اجتماعي انگيزه و انژري
دانشآموزان هم مدرسه سطح در.است بيشتر عامالمنفعه
گروهي ، و عامالمنفعه كارهاي در شركت به تمايل كه نوجواني
داشتهاند ، را..و فرهنگي تا گرفته ورزشي فعاليتهاي از
بسترسازي چنين.كردهاند كسب مدني اخلاق در بالاتري رتبه
درسي فصلهاي سر به جستن توسل با و مستقيم بايد جامعه را
نتيجه كه ديگر وجه كند فراهم خانوادهها آموزش با حتي و
از شبكههايي شكلگيري است مدني آموزش اين محصول و
شروع خانواده سطح از متقابل اعتماد.است جامعه بر اعتماد
تا و ميرسد همسايگان كوچك و محلي اجتماع سطح به و
كه شبكهاي.مييابد امتداد جامعه مثل وسيعتر عرصههاي
و متقابل اعتماد بر مبتني روابط و مشترك هنجارهاي از
.ميشود تشكيل همكاري
مختلف سنين در بچهها به همكاري و اعتماد اين آموزش
مهار سبب كرده ، ايجاد آنها در را مشاركت و مسئوليت احساس
.ميگردد جامعه نفع به و معين حركتي جهت در اجتماعي انرژي
اجتماعي سرمايه جامعهشناسي رايج ادبيات در موضوع اين
براينكه علاوه اجتماعي سرمايه بالاي ميزان.ميشود تلقي
موجب ميآورد ، بوجود جامعه در را همكاري و بيشتر اعتماد
نقش من نظر بهميشود جوانان بيشتر تعاون و مشاركت
در.است برجسته سرمايه اين ايجاد در مدرسه و خانواده
به مدارس و خانوادهها در شهروندي و مشاركت آموزش نتيجه
از پيش جوان يك تا ميگيرند پيش در را راهي دولتها تدريج
.بشناسد را بزرگسالي مسئوليت برسد ، بزرگسالي سن به اينكه
سامعي ويدا:گفتوگو
دارد ادامه
همزمان دفاع و قضاوت
:وكلا كانون رئيس
نيست قضائيه قوه شان در
:كرد اعلام مركز وكلاي كانون رئيس:اجتماعي گروه
قضاوت و دفاع امر دو مسئول همزمان نبايد قوهقضائيه
در و هستند تعارض در هم با مسايل اين كه چرا باشد ،
.نيست قوهقضائيه شان
:افزود ايرنا با گفتوگو ديروزدر پور كرماني جندقي محمد
قانون نقض قضائيه قوه سوي از وكالت پروانه صدور
قوه اين وظايف جزو مساله اين كه است ، چرا اساسي
.نيست
قوه كارشناسان و حقوقي مشاوران اجرايي دبيرهيات
قضائيه ، قوه امسال كردهاست ، اعلام اخيرا قضائيه
و حقوقي مشاوره مركز و 500 هزار چهار تاسيس مجوز
دارندگان به مصاحبه و كتبي آزمون طريق از كارشناسي
.ميشود صادر حقوق كارشناسي دانشنامه
قوه تصميم اين به واكنش در وكلا كانون رئيس
به اساسي قانون تصريح اينكه به اشاره با قضائيه
براي قوهقضائيه وظيفه معناي به عامه حقوق حفظ
عامه ، حقوق حفظ از منظور:افزود نيست ، وكيل تربيت
فراهم قضائي ، نهادهاي ايجاد قضائي ، امكانات توسعه
و قضات افزايش آنها ، به مردم آسان دسترسي كردن
.است آنان علمي سطح
دفاتر تاسيس سرانجام:داد هشدار پور كرماني جندقي
كنوني وضعيت به قضائيه سويقوه از حقوقي مشاوره
.شد خواهد دچار انقلاب و عمومي دادگاههاي
از نبايد وكيل يك:كرد تاكيد مركز وكلاي كانون رئيس
لغو اضطراب است ، گرفته وكالت پروانه كه سازماني
شرايطي چنين در كه چرا باشد داشته را خود كار پروانه
دفاع خود موكل از اطمينان با و درستي به نميتواند
دادگاه حكم به جز:پورافزود كرماني جندقي.كند
محروم وكالت از را وكيلي هيچ نميتوان وكلا انتظامي
.كرد
تعداد افزايش نسبت به اينكه به اشاره با وي
افزايش نيز وكالت كارآموزان تعداد كشور در دادگاهها
دادگستري رئيس از مركب كميسيوني:افزود ميكنند ، پيدا
وكلا كانون رئيس و انقلاب دادگاه رئيس استان ، كل
وكالت كارآموزان پذيرفتهشدگان تعداد مورد در
.ميكنند تصميمگيري
از حمايت كه آنجايي از:گفت مركز وكلاي كانون رئيس
كانون دارد ، قرار دولت كار دستور در مدني نهادهاي
.شود تضعيف نبايد حقوقي و مدني نهاد يك عنوان به وكلا
نيست ، انحصارطلب وكلا كانون اينكه بر باتاكيد وي
پيشنهاد تهران شهر هايقضائي مجتمع تمام به:گفت
در رايگان بصورت را قضائي معاضدت دفاتر كه كردهايم
.نپذيرفتهاند تاكنون كه كنيم ايجاد ها مجتمع آن
داريم تهران شهر در فعال وكيل هزار سه:گفت جندقي
.ميكنند تجديد نوبت هر در را خود وكالت پروانه كه
دعاوي ، براي حقالوكاله تعيين ميزان خصوص در وي
به كه مصوب تعرفهاي اساس بر حقالوكاله:گفت
.ميشود تعيين است ، رسيده قضائيه قوه رئيس تاييد
حقالوكاله ميزان:كرد تاكيد مركز وكلاي كانون رئيس
مازاد به نسبت و درصد ريال ، 11 ميليون مبلغ30 تا
.است درصد هفت آن
مالي توانايي كه كساني براي وكلا كانون:افزود وي
خدمات آنان به و برميگزيند معاضدتي وكيل ندارند ،
.ميدهد رايگان
مييابد گشايش آينده قرآنيهفته جشنواره ششمين
بيشتر انس هدف با قرآني جشنواره ششمين:اجتماعي گروه
و آغاز آبانماه پنجم از كريم ، قرآن با نوجوانان و كودكان
.دارد ادامه جاري سال بهمن چهارم تا
به اشاره با قرآني جشنواره ششمين دبير بافان يراق مجيد
ميان در قرآني فرهنگ گسترش پي در قرآني جشنواره اينكه
هنري استعدادهاي كردن شكوفا:گفت است مردم مختلف قشرهاي
قابليتهاي تبيين و بررسي اسلامي ، ميهن نوباوگان ادبي و
و كودكان آگاهي ارتقاي و كريم قرآن در هنر و ادب
اهداف از بخشي مجيد قرآن انسانساز مفاهيم از نوجوانان
.است قرآني جشنواره ششمين
و مفاهيم حفظ ، قرائت ، قرآني ، جشنواره ششمين در:افزود وي
.ميشود گذاشته مسابقه به تواشيح و قرآن همخواني
در را جشنواره فعاليتهاي اوج قرآني جشنواره ششمين دبير
جشنواره برپايي مدت در:گفت و كرد اعلام رمضان مبارك ماه
قصههاي تحقيق ، و مطالعه شعر ، نهجالبلاغه ، مفاهيم قرآني
مختلف سني گروههاي در قرآن پيرامون خاطرهنويسي و قرآني
.است گرفته قرار جشنواره كنندگان برپا كار دستور در
دستي ، هنرهاي نقاشي ، خوشنويسي ، سرود ، برپايي يراقبافان
جشنواره ششمين برنامههاي ديگر از را عكاسي و تئاتر
سني متعدد گروههاي از علاقمندان:گفت و كرد اعلام قرآني
ميتوانند هستند قرآني جشنواره در شركت به علاقمند كه
قرآن فرهنگسراي به شده اعلام زمينههاي در را خود آثار
.بفرستند هادي شيخ خيابان در واقع
ارشاد و فرهنگ وزير مطبوعاتي مشاور
جامعه راه چراغ بهعنوان مطبوعات
:اسلامي
كنند نقد را نارساييها
بايد
همه با روزنامهنگاران و مطبوعات اگر:اجتماعي گروه
راه چراغ كنند ، پيدا حرفهاي كاركرد موجود ، ناملايمات
.بود خواهند جامعه
ارشاد و فرهنگ وزير مطبوعاتي مشاور الحسيني سيدمحمدصادق
صنفي انجمن عمومي مجمع برپايي آستانه در اسلامي
و صنفي انجمنهاي:گفت ما خبرنگار به روزنامهنگاران
ابزارهاي از يكي و مدني جامعه ناپذير جدايي جزو حقوقي
و مطالبات خواستها ، ميتوانند ، و هستند اصلاحات تحقق
به جمعي عقل از بهرهگيري با را قانوني معطلمانده حقوق
به دستيابي پي در اگر روزنامهنگاران لذا برسانند ، نتيجه
-است اجتماعي حقوق اعاده نوعي به همانا كه- خود حقوق و حق
و سنديكا مجامع ، انجمنها ، تشكيل از بايد ميباشند
.كنند استقبال مدني تشكلهاي
به انجمنها گرايش از ارشاد وزير مطبوعاتي مشاور
انجمنها:گفت و كرد ياد آفت يك عنوان به حزبي كاركردهاي
تمام حقوق و حق حزبي و سياسي گرايشهاي از فارغ بايد
به و كنند پيگيري گرايشي هر با را روزنامهنگاران
تصميمات در اثرگذار و مهم ركن يك عنوان به روزنامهنگاري
.بينديشند كشور كلان
و حقوق علم به آشنايي كه اين به اشاره با صادقالحسيني
در روزنامهنگاري ميتواند جمعي ارتباطات حقوق شناختن
كه آنچه:گفت كند رهنمون شدن حرفهاي سوي به را ايران
اين اصالت سوي به را روزنامهنگار ميتواند هرچيز از پيش
هر در رسانهها و است شغلي امنيت همانا كند رهنمون حرفه
بتوانند خارجي و داخلي فشار هر از فارغ بايد كشوري
كه چرا دهند بازتاب را مردم ديدگاههاي و سخنها حرفها ،
.هستند جامعه عمومي افكار نماينده نوعي به رسانهها
جايي تنها كشوري هر در رسانهها كه اين به اشاره با وي
مينهند گردن آن به و برميتابند را نبايدها و بايد كه
مسئولان و مديران خبرهاي كردن بزرگ":گفت است ملي منافع
كه چرا است غيرحرفهاي كار و بدعت يك روزنامه در كشور
و روند پيش شدن حرفهاي سوي به روزنامهها اگر
افراد عملكرد و سخنها حرفها ، فراگيري و تاثيرگذاري
معلم يك بيمارستان ، مدير يك بسا چه باشد ، آنها عمل ملاك
و حرف سخن ، با معروف نهچندان هنرمند يك و حادثهساز
.بسازد روزنامهها براي اول تيتر بتواند عملكردش
با تمدنها گوي و گفت بينالمللي مركز مطبوعاتي مشاور
و سياسي حزبي ، كاركرد نبايد حرفهاي مطبوعات كه اين ذكر
براي شرايطي چنين اگر:گفت كنند پيدا ايدئولوژيكي
مطبوعات كه داشت انتظار نميتوان آيد پديد روزنامهها
از را فراگير گرههاي و مشكلات موانع ، از برخي بتوانند
.بردارند ميان
انكارناپذير اصل يك عنوان به اعتمادسازي از صادقالحسيني
دولتمردان:گفت و كرد ياد مطبوعات و دولت ميان ارتباط در
ديگري دنياي از مطبوعات كه بپذيرند بايد كارگزاران و
رفاه ، دغدغه و هستند خاك و آب همين به متعلق و نيامدهاند
هم مطبوعات ديگر سوي از دارند ، را مردم مطالبات و آسايش
و تاريك نقاط گرهها ، فروزنده چراغ يك عنوان به بايد
اين كنند ، گوشزد مسئولان به انصاف دايره با را ناملايمات
اگر بيفتد اتفاق ميتواند ملت و دولت ميان تعامل
.گيرد قرار طرف دو كار دستور در اعتمادسازي
صنفي انجمن عمومي مجمع
ميشود برگزار امروز
روزنامهنگاران
صنفي انجمن سالانه عمومي مجمع جلسه:اجتماعي گروه
.ميشود برگزار امروز ساعت 30/13 روزنامهنگاران
اجتماعي امور و كار وزارت شهريور سالن 17 در جلسه اين
طبق.ميشوند انتخاب صنفي انجمن بازرسان آن در و برگزار
را ديگر عضو يك وكالت ميتواند اعضا از يك هر اساسنامه
.گيرد عهده به وي عضويت كارت ارائه با
عدم دليل به امسال عمومي مجمع جلسه نخستين است گفتني
.نيافت رسميت حدنصاب به دستيابي
|