|
|
مثابهديپلماسي به رسانهاي ديپلماسي
فارس خليج جنگ در نظامي و كلاسيك (بخش واپسين) - رسانهاي ديپلماسي تصميمگيري در آن نقش و عمومي افكار ميتوانست بود بيسابقه تاريخ در كه بوش عظيم سازماندهي مردم عمومي افكار ميتوانست صدام اگر ;ببيند آسيب شدت به جهان سطح در اگر همچنين و بشوراند جنگ عليه را آمريكا رهبر ، يك مثابه به را خود سوم ، جهان كشورهاي كلا و اسلام قرار عمومي اذهان در آمريكا ضد مبارز يك قهرمان ، يك .ميداد .ميشد خرد ويدئويي بازي طريق از بايد سوم ، جهان ذهنيت .باشد كار در نميتوانست قهرماني و نبود كار در قهرماني كه بود غرب بيروح و سرد تكنولوژي تنها ، و تنها قهرمان ، نظم يعني مربوطهاش سياسي سازمان و آن مقابل در بايد .آورد فرود تعظيم سر جهاني نوين حقيقت در مقاله از بخش اين.نبود ماجرا همه اين اما روشنفكران انتقادي -رمانتيستي ديدگاههاي از گرفته تاثير .ميباشد جنگ اين با مقابله در غرب انتقادي و سومي جهان قدرت عظيم نمايش و اخبار كنترل با بوش واقع ، در منظور) "ويتنام سندروم" ميخواست آمريكا تكنولوژيك از خارج در درازمدت درگيري هر با آمريكا مردم مخالفت مهمتر ، آن از ولي ميباشد مختلف دلايل به آمريكا مرزهاي به ابرقدرت ، يك عمومي افكار باور عدم به ويتنام ، سندروم كه كند حل هميشه براي بار يك را (دارد اشاره خود قدرت مرگ سندروم ، اجزايگرديد موفق نيز كار اين در البته و تلويزيون صفحه بر آنها اجساد نمايش آمريكايي ، سربازان محققين چه آن مهمتر ، همه از شايد و جنگ خونين صحنههاي و شيلر چون منتقديني ولي نميكنند اشاره آن به پلوراليست مجروح عمومي وجدان نمودهاند ، ياد مراتب به آن از چامسكي غارت ، و قتل كشتار ، و كشت اثر در آمريكا مردم شده .است آزادي از دفاع لواي تحت بيگناه مردم بمباران دلخراشي صحنههاي جنگ ، آخر سالهاي در آمريكا تلويزيون كودكان شده ، ويران دهكدههاي شمالي ، ويتنام شخصي مردم از معروف پوسترهاي سريال.درآورد نمايش به را شده پار و لت بوش.آزرد سختي به را آمريكا مردم عمومي وجدان ،"چرا" معصوم ، كودكان باردار ، زنان از تصويري هيچ كه ميدانست بر نبايد شده پار و لت شخصي افراد شده ، ويران خانههاي .ببندد نقش آمريكا ، تلويزيون صفحههاي جنگ چنين انگاره سازماندهي آيا كه اينجاست سوال اما بوده ممكن نيز درازمدت در تلويزيون صفحههاي بر عظيمي است؟ كوتاهمدت جنگ عمومي ، افكار ;ويتنام زمينه پس بايد رسانهاي ديپلماسي كلي خطوط بررسي براي به آن از كه نيرويي و جنگ اين سياسي و تاريخي اجتماعي ، اشكال كليترين در حداقل نمود ، استفاده شكلي ، بهترين است ابزاري از يكي عمومي افكار فشار.ميگرديد طرح ممكن سياستمداري مخصوصا سياستمدار يك آن طريق از ميتوان كه اتخاذ جهت در مينمايد حركت دموكراتيك ، جامعه در كه را .نمود مجبور برندارد در را وي ملي منافع كه سياستهايي صدام و نيايد او سر بر چنين كه اين براي دقيقا نيز بوش استفاده عمومي افكار سلاح از كه اين براي دقيقا نيز كه استراتژي.بردند پيش به را متفاوت استراتژي دو نمايد ، .ميگرديد متناقض ذاتا صدام ، مورد در مخصوصا گاه تميز جنگ يعني جنگ خوداز كلان انگاره ميبايست بوش بنابراين.ميبرد پيش را خود "خونريزي بدون" تكنولوژيك از عراقي شهروند يك يا و آمريكايي سرباز جسد ندادن نشان .گرديد موفق كار اين در او.بود انگارهاي چنين الزامات بيش شدن كشته و عراق عظيم بمباران از تصويري هيچ تقريبا اين.نكرد پيدا انعكاس خارج در عراقي شهروند هزار از 250 نميخواست ، صدام.بود نيز صدام ديپلماتيك تناقض دليل به .نمايد خرد را خود مردم روحيه بوش ياريدهنده صدام ، خبري سياست تناقض ترتيب ، اين به آن كه بود روبهرو نيز ديگر مساله يك با بوش اما.گرديد تظاهرات يعني.ميگرديد محسوب ويتنام سندروم از بخشي هم جهاني سيستمهاي رابطه ، اين در ضدجنگ ، مبارزات و از يا آنهانمودند را همكاري كمال بوش با اطلاعرساني تحتالشعاع را آن يا و كردند خودداري صحنهها ، اين نمايش اگر.دادند قرار اسرائيل به صدام اسكاد موشكهاي حملات مخوفترين از يكي زير در واقعيت در عراق مردم تلويزيونهاي صفحههاي بر داشتند قرار تاريخ بمبارانهاي و درآمد نمايش به "آتش" زير در كه بود اسرائيل اين جهان ، در زمينها زير در را اسرائيلي يهوديان بسياري ، صحنههاي "نمايش" مقدار اين.ميداد نشان شيميايي بمباران از ترس با آماري نظر از نميتوانست آتش زير در اسرائيل مردم همخواني اسرائيل به شده پرتاب اسكادهاي مقدار و ميزان مردم مورد در "بزرگنمايي" يك به رسانهها.باشد داشته دست عراق مردم بمباران مورد در "نمايي كوچك" و اسرائيل و زنان جمله از اسرائيل مردم همه سو اين در اگر.زدند در آن ارتش و صدام فقط سو ، آن در بودند ، آتش زير كودكان همچون اسرائيل مردم سو اين در اگر.داشتند قرار آتش زير مقاومت كه لندن زيرزميني تونلهاي به مربوط فيلمهاي نواختن به ميداد ، نشان هيتلر مقابل در را انگليس مردم صدام مقابل در مقاومت و زمينها زير در موسيقي چند.نبود خبري مردم مقاومت از سو آن در ميپرداختند ، به را او داشت ارسال عراق از پيترآرنت كه نيز كوتاهي خبر مورد رسما را او بوش و كرد تبديل واشنگتن رسمي دشمن .داد قرار شماتت بسيج از خبر كنترل با تا شد موفق بوش ترتيب ، اين به البته.كند جلوگيري خود ، تصميمات عليه بر عمومي افكار .بود امكانپذير مدت كوتاه در جنگ رخداد صورت در فقط اين و گرفت قرار مدنظر كارتر زمان از مساله اين حقيقت در كه نمود ايجاد سريع مداخله ضربتي نيروهاي آمريكا ، ارتش در را (نسبي طور به) وسيع يا محدود عمليات انجام قدرت و ارتش همه بسيج داد ، انجام بوش چه آندارند كوتاهمدت كوتاهمدت جنگي در سريع مداخله (UNITS) واحدهاي تنها نه جنگ اگر كه بود رسيده نتيجه اين به آمريكا ارتش.بود سازمان آن همراه به و ارتش سازمان درگيري ، و شود طولاني ناگهان ، ويتنام ، همچون و كند متزلزل را ارتش عمومي روابط خبرنگاران و گيرند قرار حمله مورد خبري "گذارهاي و گشت" حيران ماهها نموده ، فرار صحنه از ارتش مختلف واحدهاي با بر جنگ ديگر چهره آن شوند رها خود حال به عمليات صحنه در .ميآيد در نمايش به تلويزيونها صفحه موجب همچنين را طولانيمدت جنگ آمريكا ، سياسي سازمان اما كلان تصميمگيريهاي با رابطه در دروني تضادهاي اوجگيري با جنگ همچون ويتنام جنگ آغاز درميديد نيز مملكتي .ميكرد پشتيباني جمهور رئيس از يكپارچه كنگره ، صدام ، جنگ اعلام از اكثريت اين از تابعي عنوان به نيز مطبوعات شكاف حاكمه هيات در جنگ ، شدن طولاني اماميكردند دفاع را شكاف اين نيز مطبوعات خود ، به خود و ميآورد وجود به و گشته پارهپاره جامعه در عمومي افكار.ميدادند انعكاس براي.ميگرديد محدود جنگ ، ادامه براي داخلي شرايط .ميبود كوتاهمدت بايد جنگ نيز ، امر اين از جلوگيري گفتن سخن يعني ديپلماسي اين دوم بعد به بايد جا اين در از يا مذاكره ميز پشت در ديگر جامعه با جامعه يك نخبگان ميان اين در.كرد اشاره CNN چون تلويزيوني رسانه ميان زيادي اهميت از رسانهها در آن انعكاس و "خفجي" نبرد ذكر .است برخوردار و مشاورين همراه به بوش و صدام روزمره ، صورت به تقريبا را خود مذاكره و بحث "عمومي جلسات" دولتشان هيات اعضاي ويدئو يك اين البته.ميكردند برگزار CNN پهنه بر بلكه نبود CNN وسيله به شده داده ترتيب كنفرانس را مقابل طرف ذهنيت كه بود سخناني و پيامها مصاحبهها ، تصميمگيريهاي بر تاثيرگذاري براي و ميداد قرار هدف از بلكه.نبود ماجرا همه اين اما.ميگرديد انجام آنها ، انجام و يكديگر با گفتن سخن براي رسمي كانال هيچ كه آنجا سالن به CNN تلويزيوني شبكه ناگهان نداشت ، وجود مذاكره !گرديد تبديل واشنگتن - بغداد "صلح كنفرانس" مذاكره براي سالنيCNN آن در پاريس در نمايندگاني تضاد ، دوسوي ويتنام درجنگ طور به و ميشد ، داشتند ناميده پاريس صلح كنفرانس چه ... يا و نو سال شب چون مقطعي آتشبسهاي مورد در دائم توافق به حتي گاه و ميكردند يكديگرمذاكره با يا سطوحبالا دوسو ، در هر جنگ ، طول تمام در.ميرسيدند در اما.دادند پاريسادامه در را مذاكراتخود پايين ، "سالني" هيچ طرف دونشد چنين خليجفارس جنگ رابطهبا آنها.نداشتند يكديگر با "صورت به صورت" مذاكرات براي .ميفرستادند پيغام يكديگر براي طريقواسطهها از تنها مذاكرهمابين سالن جانشينيك نميتوانست همه اين اما پتانسيل كه داد نشان عمل در CNN.جنگشود سوي دو صدام اگرداراست خوبي به را سالنمذاكره يك به تبديل آرنت پيتر به و ظاهرميگشت CNN صحنه بر آبي لباس با طريق از بوش بعد ، ساعتي است ، صلح خواهان كه ميگفت عزيز بلافاصلهطارق و مينمود اعلام را شرايطصلحCNN در.ميكرد آغاز را خود "قبول غيرقابل" چانههاي و چك CNNكه ميگفتند شوخي به مطبوعاتچيها روزها ، اين ساعته شكل 24 به صدام قصر و سفيد كاخ در را دفاترخود مستمر طور به تضاد طرف دو كه بود آن منظور.ميكند اداره مقابل طرف بهسمعCNNطريق از را خود مذاكرات تلويزيونهاي طريق جواباز منتظر ساعته و 24 ميرساندند بود ، مانده متوقف CNNكانال روي بر كه خود دفاتر يك تاريخ ، در بار اولين براي ترتيب اين به.ميشدند سالني گرديد ، تبديل مذاكره ، سالن به حقيقت در جمعي رسانه تبيين "مجازي واقعيت" مفهوم درك با ميتوان را كهآن رسانه ، طريق از دوسو گفتن سخن مسالهيعني همين امانمود طريق از مقابل طرف "فريب" يا اقناع به تشويق را آنها آن ، نمونه بهترين.ميكرد تلويزيوني پيامهاي فرستادن .ميباشد"خفجي" نبرد جريان نتيجهگيري كلاسيك ديپلماسي از بخشي بهمثابه رسانهاي ديپلماسي شكلي به سياسي پرقدرت بازيگران سوي از ميتواند تنها داشت آن بر سعي مقاله اين.گيرد قرار استفاده مورد موثر ، به مبحث ، اين شكلگيري فرآيندهاي و تاريخچه بررسي با تا فارس خليج جنگ در رسانهها از جرجبوش استفاده چگونگي ديپلماسي گوناگون اجزاي توانست بوش جرج.نمايد اشاره و گيرد بهكار ممكن شكل "مطلوبترين" در را رسانهاي ذهنيت از هميشه براي بار يك را ويتنام سندروم نهتنها به را "درس" بزرگترين بلكه بزدايد ، آمريكاييان اجتماعي جهت در را رسانهاي ديپلماسي ويبدهد نيز سوم جهان موفقيت با و گرفت كار به جهاني نوين "نظم" شكلگيري اتخاذ به متقاعد را عراق رهبرانCNNطريق از توانست از توانست همچنين بوش.بنمايد ويرانكننده و غلط تصميمات طريق ازSoundbitمفهوم و فاكس دستگاه از استفاده طريق مستمر جوابهاي ارائه با فكري ، رهبران بر تاثيرگذاري در را خود افكار مطبوعات ، در شده طرح روزمره مسائل براي هيچ هرگز شايد.دهد نشر جنگ مورد در نكردني باور ابعادي چنين بود نتوانسته تاريخي ، مقطع هيچ در غربي رهبر و نظامي بوروكراتيك ، گوناگون عوامل همه هوشيارانه ، سياست تحت "عيار تمام" جنگ يك پيشبرد جهت در را رسانهاي .دهد سازمان توافق ، مورد نسبتا و هماهنگ از كه ميگردد گوناگون مباحث شامل رسانهاي ديپلماسي گفته به خبر مديريت.برد نام خبر مديريت از ميتوان جمله انگاره ، موضوع ، رسانه ، مديريت چون اجزايي خودشامل نير مك عنصر بر كلنرميشود سياسي بازاريابي و اطلاعات مهمترين بهعنوان رويدادها شبه و"Misinformation" مبحث شدن مطرح آغاز.مينمايد اشاره خبر مديريت اجزاي .كرد جستجو پاريس ، صلح كنفرانس در ميتوان را خبر مديريت شده دموكراتيزه دوران آغاز همچنين را پاريس صلح كنفرانس طريق از عمومي افكار به آن عرضه طريق از خارجي سياست كه گرفت نتيجه ميتوان بنابراين.ميدانند رسانهها كردن باز در دولتها نياز به جوابي خبر مديريت تكنيكهاي روابط زمينه در مخصوصا تصميمگيري و حكومتي شيوههاي از سرد جنگ آغاز در سياستها اينبينالمللميباشد متفاوت نسبتا كيفيتهاي و اشكال به كندي و خروشچف طرف اولين همان در.شد گرفته كار به عمومي افكار بسيج براي كه دادند نشان رسانهها خروشچف و كندي مابين برخوردهاي مورد ديپلماتيك مجاري و كانالها مثابه به ميتوانند مثابه به رسانه اما.گيرند قرار سياستگذاران استفاده ميتوان تنها بار اولين براي را ديپلماتيك كنفرانس سالن نمود ، مشاهده بازي خليجفارس جنگ درCNNكه نقشي در .كرد سرد جنگ آغاز به را رسانهاي ديپلماسي بسياري كه آن با ابعاد در فارس خليج جنگ تا مبحث اين هرگز ميدهند ، نسبت بررسي مسلما.نگرفت قرار بررسي مورد خود ، امروزين خليج جنگ در بوش توسط شده گرفته بهكار استراتژيهاي زيادي بسيار اهميت رسانهها با رابطه در مخصوصا فارس ميتوان را آن كه امروز جهان در سياسي واحدهاي كليه براي با نبايد اما.دارد دانست ، رسانهها و انگارهها دنياي رسانهها از "سوءاستفاده" تكنولوژي به دستيابي سطحي ، درك بدون دانش اين به دستيابي كه چرا.كرد بزرگ حد از بيش را سودمند نميتواند اقتصادي ، -سياسي انسجام داشتن دراختيار كه شد متذكر ميتوان قوام دكتر قول از حقيقت در.باشد منافع و هدفها مراتب سلسله از درستي درك كه زماني تا" صحيحي ارزيابي و نشده حاصل خارجي سياست كلي بهطور و ملي باشد ، نگرفته صورت بينالمللي رفتارهاي و خود امكانات از روبهرو بحران با گوناگون تكنيكهاي بهكارگيري كيفيت مجريان تا شود سبب امر اين است ممكن گاه و شد خواهد با تناسبي كه گيرند خدمت به ابزارهايي خارجي سياست ".باشد نداشته هدفها فخرايي تژامير .است موجود روزنامه دفتر در منابع * |
|