نوجوانان بزهكاري زمينهساز تحقير ،
تجمعات ريشههاي و علل بررسي نشست در
:مطرحشد فوتبال مسابقات از پس مردمي
ناكاميها نتيجه فوتبال از هايپس هيجان
است شده سركوب عقدههاي و
توضيح
نوجوانان بزهكاري زمينهساز تحقير ،
كردن فراموش و كودك به نسبت تحقيرآميز كلمات كردن رديف
از را سالم رفتار و اندام عرض جرات او خوب ويژگيهاي
ميگيرد كودك
آنها نگوييم را انسانها خوبيهاي اگر":ميگويد پاولوف
ماندن تنها اين و ميمانند تنها و ميشوند خاموشي گرفتار
".ميآورد دنبال به را رواني وبيماريهاي انحرافات كه است
واز شود ، واقع تحقير مورد انسان اگر روانشناختي نظر از
بيفتد دور ديگران توسط دلجويي و صميميت عاطفه ، نظر
بيكفايت و غمگين افسرده ، روز به روز فرد اينكه احتمال
بيماري و رفتار شدن مختل به رواني فرايند اين و شود
خود احساس انسان اگر اما.است زياد بسيار بيانجامد ، رواني
ارزشمند ، كفايت ، با فردي را خود درون واز كند ارزشمندي
و كرده فعال را فرد نگرش نوع اين آثار بداند لايق و موثر
.داشت خواهد دنبال به را رواني و جسماني سلامتي
نابهنجار ، رفتارهاي با رابطه در معتقدند روانشناسان
"تحقير عامل"نوجوانان بزهكاري و اجتماعي انحرافات
ميباشد انحرافات اين در مهمي فرزندفاكتور شدن وسركوب
به پيوستن مدرسه ، از فرار منزل ، از فرار دزدي ، به منجر و
... و بزهكاري و اعتياد كشيدن ، سيگار ناباب ، گروههاي
.شد خواهد
مرا فلاني)فرد كردن كوچك يعني ، عاميانه نظر از تحقير
نظر از اما (كرد وبيارزش كوچك يعني كرد تحقير
و فرد يك مثبت ويژگيهاي نپذيرفتن" معناي به روانشناختي
."او به ندادن اندام عرض اجازه
مرد و زن يك يا نوجوان ، يك به كودك ، يك به وقتي يعني
او تواناييهاي و خوبيها و نميشود داده اندام عرض اجازه
و بيكفايتي واحساس ميماند تنها فرد نميگردد بيان
كه است بزرگي روانكاوان از آدلر آلفرد.ميكند حقارت
باليني مطالعات اساس بر او.است حقارت نظريه پايهگذار
كه است آفريده جوري را ما خداوند":خودميگويد تحقيقات و
را ما كس هر و ميكنيم فرار او از كند تحقير را ما كس هر
:ميگويد آدلر "ميشويم علاقهمند او به بدارد گرامي
كه داريم دوست ما كه ديد خواهند بشكافند را ما سينه اگر"
بسياري است ، معتقد آدلر "باشند داشته دوست را ما ديگران
شديد ، پرخاشگريهاي اعتيادها ، ديگركشيها ، خودكشيها ، از
اجتماعي ، انحرافات فراركردنها ، خانه از افسردگيها ،
...و ديگران به شدن بدبين خود ، به بدبينشدن بزهكاريها ،
.دارد حقارت احساس در ريشه
حقارت عامل كه هستند هم ديگري روانشناسان آدلر بر علاوه
بزهكاري و اجتماعي انحرافات رواني ، بيماريهاي در را
اگر":ميگويد پاولوفميدانند ودخيل مهم بسيار
ميشوند خاموشي گرفتار آنها نگوييم را انسانها خوبيهاي
انحرافات كه است ماندن تنها اين و ميمانند تنها و
".ميآورد دنبال به را رواني وبيماريهاي
ميشوند تحقير جايگاه سه از ما فرزندان
در ما فرزندان كه است مكاني اولين خانواده:خانواده -1
بدو از كه ناآگاهي مادران و پدران.ميشوند تحقير آن
بدترين ميكنند او تحقير و كوبيدن به شروع فرزند ، تولد
گفتن زيرا واردميكنند خود فرزند به را رواني آسيب
شاكله در كودكي دوران از حتي تحقيرآميز كلمات و واژهها
سوي به را او عصبي دستگاه و گذاشته اثر فرزند شخصيتي
.داد خواهد سوق بيكفايتي و فرسودگي
كردن فراموش و فرزندان بر تحقيرآميز كلمات كردن سرازير
از را سالم ورفتار اندام عرض جرات آنها خوب ويژگيهاي
هستي ، چلفتي پا دست تو نميرسي ، بجايي تو).ميگيرد كودك
فقط تو آدمي ، كردي فكر داري ، كه است قيافهاي چه اين
بچه هم ديگران نكرده ، رشد كه عقلت كرده ، رشد هيكلت
رفتي ، بابات به نميكند ، كار مخت بچهداريم ، هم ما دارند
خوانها درس به تو قيافه نده ، هدر را پولها بيخودي
هر كه هستند تحقيرآميزي كلمات جمله از... و نميخورد
زياد كلمات اين اگر (ميكنيم مشاهده خانوادهها در روز
همان و گرفته را كلمات آن كودك عصبي دستگاه شود تكرار
.شد خواهد ايجاد كودك در رفتار و احساس
افتتحصيلي ، پرخاشگرانه ، خانه ، رفتارهاي از فرار آمار
در بزهكاري و باوالدين درگيرشدن اعتياد ، كشيدن ، سيگار
.است برخوردار بالايي فراواني از خانوادهها اين
ميگذرد زمان چه هر":ميگويد خود تحقيقات در رابرت دكتر
نتيجه در و ميشود زياد فرزندان و پدرها بين فاصله
".مييابد افزايش درگيري
كرده خودكشي دبيرستاني ساله دختر 17 يك ايلام استان در
آن در و گذاشتهبود جا به خود از اويادداشتي.بود
را علتش و "راميكشم خود مادرم دست از فقط":بود نوشته
زن اين بس از":بود نوشته او.بود داده توضيح زير در هم
خسته حرفهايش و او دست از ميكند تحقير جمع در مرا
و بلوغ دوران در حقارت احساس مسئله كه ميبينيم "شدهام
به توجه با و است بالاييبرخوردار حساسيت از نوجواني
پيش درنوجوانان سن اين در كه جسماني و رواني تغييرات
را خود اهميت بودن ارزشمند احساس يا حقارت مسئله ميآيد
.ميدهد نشان
:شد پرسيده راهنمايي سوم نوجوان يك از مشاوره مركز يك در
"ميكني مشورت كي با اول بيايد پيش برايت مشكلي اگر"
باشد كس هر با مادرم و پدر جز به:گفت او داد جالبي جواب
كه است اين آن و دارد پيامي سخن اين ميكنم ، مشورت
سر به خاصي فيزيولوژيكي و رواني شرايط در نوجوانان
با بايد تربيتي مسائل به آشنا و آگاه والدين و ميبرند
رواني و عاطفي رابطه و بوده آشنا خود فرزندان ويژگيهاي
.نمايند برقرار خود فرزندان با را سالمي
و خودكشيها اعتيادها ، دزديها ، بيشترين ميدهد نشان آمار
اتفاق سالگي (الي 18 14)سن در مدرسه و منزل از فرار
شيرگرفتگي از" دوره روانشناسان را دوره اينميافتد
ميبرد خانواده از نوجوان كه سني يعني مينامند ، "رواني
در ميپيوندد ، خيابان و كوچه و همسالان به و
هر و نميكند رواني امنيت احساس نوجوان كه خانوادههايي
خواهد بيشتر خانه از گريز ميشود تحقير لحظه هر و روز
.بود
و زن برخورد چگونگي و واژهها نوع بردن كار به بنابراين
و شخصيتي و رواني ويژگيهاي و تفكر نوع در منزل در مرد
.ميكند مهميايفا نقش فرزندان آينده رفتارهاي
و باشند برخوردار ثبات از ميخواهند كه خانوادههايي
را عاطفي و رواني امنيت بايد باشند داشته سالم فرزندان
خود فرزندان به مثبت وتوجه محبت از و كرده فراهم منزل در
.نورزند دريغ
آنجا در است ممكن ما فرزندان كه ديگري جايگاه:مدرسه -2
و ميخواند درس فرزندما كه جايي.است مدرسه شوند تحقير
كه است محلي كلاس.دارد سروكار آموختن و كلاس و معلم با
نشان را خود شايستگيهاي و تواناييها دانشآموزان
دانشآموز پذيرش و مناسب برخورد قدرداني ، توجه ، .ميدهند
در را درس به انگيزه و علاقه ميتواند معلم سوي از
و تشويق طريق از بتواند فرد و سازد شكوفا دانشآموز
احساس و داده بروز را خود تواناييهاي معلم ، ارجگذاري
.بكند بودن مفيد
برقرار ودانشآموز معلم بين رواني و عاطفي رابطه كه وقتي
راحتي و آرامش احساس معلم پيش و كلاس سر ودانشآموز شد
مهيا سالم رفتارهاي و خواندن درس براي شرايط بهترين كرد
معلم سوي از كلاس در دانشآموز كه وقتي اما است ، شده
قرار مقايسه و تحقير مورد تربيتي ، مسائل به ناوارد
دانشآموز سر بر تحقيرآميز و نسنجيده واژههاي و ميگيرد
بيكفايتي احساس دانشآموز روز روزبه ميگيرد باريدن
و بود خواهد بيمارگونه و منفي خود به او نگرش و كرده
حقارت اين از تا افتاد خواهد تحصيل ترك فكر به هم روزي
دلسوز ما جامعه معلمان اكثر كه است درست.كند پيدا رهايي
صادقانه تلاش ما فرزندان موفقيت براي هستندو مهربان و
رواني ويژگيهاي با كه معلماني است شده ديده اما ميكنند
و توهين از وغير ندارند شناختي هيچ دانشآموزان جسماني و
ابزاري درس ، به دانشآموز ترغيب و كلاس كنترل براي تحقير
به را رفتاري و رواني آسيبهاي بدترين ندارند دست در
دبيرستاني دختر دانشآموز يك.كردهاند وارد ما نوجوانان
ميشد كلاس وارد وقت هر و داشتيم معلمي يك ما":ميگفت
فوري دانشآموز ، يك از ناجور رفتار كوچكترين ديدن با
"نميخوريد خواندن درس درد به ترشيدهايد ، شما همه ميگفت
شود تكرار كلاس در واژه اين روز هر اگر بفرماييد توجه
دانشآموزان در رفتار كننده مختل و رواني منفي آثار چه
.افتاد خواهند تحصيل ترك فكر به نفر چندين و گذاشت خواهد
دبيرستاني و راهنمايي دانشآموز و نوجوان وقتي بنابراين
در و ميبرد سر به "من"وشكوفايي استقلال حس دوره در كه
با است واكنش آماده لحظه هر تحقير و حقارت احساس برابر
دشمنانه رابطه به شاگردي -معلم رابطه شود ، مي درگير معلم
افت حقارت احساس اين نتيجهشود مي تبديل كينهجويانه و
.بود خواهد تحصيل ترك احتمالا و تحصيلي
درباره شيراز در سال 78 در كه تحقيق يك اساس بر
دانشآموزان درصد گرفته ، 77 انجام دبيرستاني دانشآموزان
هيچ ما و است تكراري و زايد درسها از بعضي گفتهاند
دانشآموزان درصد نميبريم820 آنها از فايدهاي
.ميكند تحقير را ما و نميدهد شخصيت ما به معلم گفتهاند
علاقهاي رفتن مدرسه به گفتهاند دانشآموزان درصد 39
قضاوت نگران ما گفتهاند دانشآموزان درصد ندارند380
گفتهاند دانشآموزان درصد خودهستيم690 درباره مردم
دانشآموزان درصد ندارند500 اعتماد ما به والدين
.ميكنيم شكست احساس خواندن درس از گفتهاند
شرط دانشآموزان درصد كه 71 ميدهد نشان ديگر تحقيق يك
.ميدانند بامعلم همدلي را خود تحصيلي موفقيت
رفتاري مشكلات و تحصيلي افت درصد ما 24 كشور در
.است شده اعلام خانوادگي اختلافات از ناشي دانشآموزان
را سارقان و معتاد زندانيان درصد كشور 91 زندانهاي در
از پايينتر آنها تحصيلي مدرك كه ميدهند تشكيل كساني
نامناسب محيط يا خانواده تحقير نتيجه در و بوده ديپلم
و بيكفايتي نتيجه در و كردهاند رها را تحصيل مدرسه ،
.سردرآوردهاند اجتماعي ضد و خلاف كارهاي از حقارت احساس
را ما والدين مشاجرات گفتهاند نوجوانان از درصد 64
.داريم دلشوره گفتهاند نوجوانان درصد است500 كرده نگران
ياناموفق ، موفق زدهاند خودكشي به دست كه كساني اكثر
حقارت احساس رواني نظر از اول آنها كه دارد اين از نشانه
خودكشي به دست فشار اين از رهايي براي بعدا و كرده
.زدهاند
كه باشد داشته را شرايطي بايد مدرسه محيط بنابراين
و بكنند آرامش و رواني امنيت احساس آنجا در دانشآموزان
بچهها توانايي خود ، تشويق و ترغيب و راهنمايي با معلم
ارزشمندي خود و نفس عزت احساس آنها در و كرده شناسايي را
نظر از دانشآموزان كه است صورتي چنين در كند ايجاد را
و سالم آنها رفتارهاي و كرده پيدا ثبات شخصيتي و رواني
.خواهدشد متعادل
هم جامعه خود مدرسه ، و خانواده بر علاوه:جامعه -3
و رواني فرآيند در بزرگتر و گسترده عامل يك بهعنوان
از است شده تشكيل جامعه.ميگذارد تاثير نوجوانان رفتاري
مطبوعات ، تلويزيون ، سينما ، دوستان ، كوچه ، همسالان ،
مستقيم كه كساني همه و رهبران عالمان ، مسجد ، ورزشگاهها ،
رفتارهاي و انتخابها گرايشها ، ديدگاهها ، در غيرمستقيم يا
كه جامعهاي در".ميگذارند تاثير ما فرزندان و نوجوانان
و نميشود عنوان افراد شايستگيهاي و خوبيها تواناييها ،
امكان كه ميشود ساخته كوهي آن از بخورد شكست كسي اگر
نحوه آن مردم كه جامعهاي در و است محال آن بر غلبه
از بيش كه جامعهاي در و نيستند بلد را شكستها با برخورد
و منفي خانوادهها در شده برده بكار كلمات درصد 65
از منزل در مردها و زنها كه جامعهاي در و است تحقيرآميز
همديگر دلجويي ، و دادن اميد جاي به و نميكنند تشكر هم
و طلاقها علت درصد كه 50 جامعهاي در و ميكنند تحقير را
و فرزندان است منزل در "همديگر كردن تحقير " جداييها
و شده پذيرا را تحقيرآميز كلمات كودكي دوران از جوانان
احساس و معيوب رواني فرآيند همين براساس هم آنها شخصيت
".ميگيرد شكل حقارت
و اجتماعي انحرافات نابهنجار ، رفتارهاي با رابطه در
برجسته روانشناختي نظر از كه مهمي عامل نوجوانان بزهكاري
آنها شدن دور و نوجوانان در "حقارت احساس" ميرسد نظر به
.است ارزشمندي خود احساس از
اجازه و شود تحقير حد از بيش نوجوان يك يا كودك يك اگر
رفتار ، اين ادامه است ممكن نشود ، داده او به اندام عرض
.شود رفتاري و رواني مشكلات پيدايش موجب
:باشد چنين است ممكن آثار اين
.ميكند فراهم را حسادت زمينه حد از بيش تحقير -1
.ميدهد افزايش را فرد پرخاشگري حد از بيش تحقير -2
پايين نفس به اعتماد ميشود باعث حد از بيش تحقير -3
.بيايد
پيدا تصوري خود از فرد ميشود باعث حد از بيش تحقير -4
شخصيتي اختلال و رواني افت نظر از مرحله بدترين كه كند
.است
بپذيرد را حقارت فرد كه ميشود باعث حد از بيش تحقير -5
.ميشود فراهم بزهكاري و انحراف نوع هر زمينه صورت اين در
اختلالات و افسردگي كه توجهي قابل اثرات با رابطه در
و انحرافي رفتارهاي در حقارت احساس جمله از شخصيتي
دو اينجا در ما.است فراوان بحث ميگذارد افراد بزهكاري
سيگار جمله از نوجوانان در انحرافي ازرفتارهاي نمونه
اشاره مورد را بدبختيهاست بقيه پايه كه اعتياد و كشيدن
روانكاوان جمله از روانشناسان از بسياري.ميدهيم قرار
از بسياري علت و ريشه كه دارند قبولي قابل و مستدل دلايل
.است بوده "حقارت احساس" اعتيادها و كشيدنها سيگار
است شده معضل يك ما جامعه در كه اعتياد و كشيدن سيگار
ناميده بزه و رفتاري انحراف يك نوجواني دوره در بخصوص
رواني سلامت كه رفتاري و حركت هر كلي نظر يك در.ميشود
سالم رفتارهاي از را ما و بيندازد خطر به را ما جسماني و
هنجارها از انحراف و نابهنجار بزه ، رفتاري دارد نگه دور
.ميشود ناميده
سيگار به روي كه كساني ميدهد نشان روانشناختي بررسيهاي
ادامه در هم شايد و شده معتاد آن به بعدها و آوردهاند
خاصي شخصيتي و رواني فرآيند درآوردهاند مخدر مواد از سر
.كردهاند تجربه و گذاشته سر پشت را
و رواني ويژگيهاي اين سيگاري افراد كودكي سابقه مورد در
:است شده شناسايي شخصيتي
شيرخوارگي دوران در افراد اين) دهاني مرحله در تثبيت -1
آن ارضاء در يا شدهاند محروم مادر شير از احتمالا
در حتي آنها شخصيتي ويژگي اكنون و (است شده زيادهروي
شكل گذاشتن دهان در چيزي و مكيدن براساس نوجواني دوره
.است سالگي يك دوره به بازگشت كشيدن سيگار.است گرفته
كودك زمان هر احتمالا سيگاري افراد خانواده در -2
كودك دهان در را چيزي زده نق و كرده گريه كرده ، اعتراضي
كشيدن سيگار و خوردن با فرد اكنون و بخورد تا گذاشتهاند
.كودكي دوران مثل ميكند ارضاء را خود
دادن ، فشار و گذاشتن انگشتان لاي چيزي و بستن را دهان -3
براي كشيدن سيگار.ميكند فراهم را هيجاني تخليه نوع يك
برده بكار اضطراب كاهش جهت رواني تخليه نوع يك افراد اين
.ميشود
او نميشود پذيرفته خانواده در نوجوان استقلال وقتي -4
شدن بزرگ بالغو آن ، دادن نمايش و كشيدن سيگار طريق از
سيگار به آن ادامه در و ميدهد نشان مبدل صورت به را خود
.يابد رهايي حقارت از ميخواهد اوميكند عادت كشيدن
او به آرامش كمي اول كه سيگار كم فايده به كردن بسنده -5
افزايش را او تحريكپذيري و عصبانيت بعدا اما ميدهد
.ميدهد
براي نوجوان) همانندسازي بهعنوان دوستان از تقليد -6
من كه بگويد ميخواهد يابد رهايي حقارت احساس از اينكه
.(ميتوانم هم من شدهام بزرگ شما مثل هم
كساني و معلم دايي ، عمو ، پدر ، بزرگترها از الگوبرداري -7
تقليد باعث آنها بودن سيگاري.دارد علاقه آنها به كه
.ميشود نوجوان
طرف از كشيدن سيگار تعارفات به گفتن نه در ناتواني -8
و نداشتند دادن نظر و اعتراض جرات كه كودكاني) دوستان
سيگاري دوستان تعارفات تسليم زود بودند محض اطاعتپذير
(.ميشوند خود
براي سيگاري فرد سوي از سيگار دانستن همراه و دوست -9
داشته دوست و نميگيرند قرار محبت مورد كه افرادي) خود
گوش آنها دل درد به كسي و ميمانند تنها و نميشوند
بهدست آرامش و ميزنند حرف خود سيگار با نميكند
.(است رواني تخليه نوع يك اينهم ميآورند
.است بدتر اين از وضع معتاد افراد درباره
مختل ، بسيار شده معتاد كه نوجواني شخصيتي و رواني فرآيند
كساني و روانشناسان همه گفته به.است بيمارگونه و گسيخته
دادهاند ، انجام مطالعاتي معتاد جوانان گذشته درباره كه
بودن ، بيسرپرست.داشتهاند سختي كودكي دوران معتادين ،
از شديد كتككاريهاي خانوادگي ، اختلافات بودن ، سرپرست بد
در پدر حضور عدم محبت ، فقدان فرزند ، به نسبت پدر سوي
و فرزند حد از بيش تحقير فرزندان ، كنار در و خانواده
فرد اعتياد كه است بوده مهمي عوامل از معيوب من يك داشتن
.است آورده پيش را
همه" است معتقد شد برده او از نامي قبلا كه آدلر آلفرد
را افراد اعتياد ريشه او "دارند شده حقير من يك معتادين
.ميداند نوجواني و كودكي دوران در تحقير
نوع يك فرد شدن معتاد كه بود معتقد فرويد زيگموند
از فرار و ناخوشايند تجربههاي سركوبي براي است مكانيسمي
.واقعيتها
:كه ميدهد نشان معتادين زندگي مطالعه
خود اعلاي حد به بيگانگي اعتياد به مبتلايان نزد در -1
همبستگيهاي مييابد ، كاهش خانواده نظارت ميرسد ،
حاكم اندوه و حزن فرهنگ ميشود ، سست و متزلزل اجتماعي
.ميگردد انفعالي و شده پذيرا را شرايط اين فرد و ميشود
شورش و بحران زمان كه دورهاي يا جواني دوره مسائل -2
دنبال به خود خاص ويژگيهاي بودن دارا با جوان و است
.ميشود كشيده بيراهه به اغلب راه اين در و است هيجان
را معتادين بيشترين الي 19سال سن 15 افراد آمار يك طبق
.ميدهند تشكيل
را نوجوان كه است ديگري عامل نادرست و ناباب دوستان -3
و عنصر سست افراد از برخي.ميكشد اعتياد سوي به
موادمخدر مصرف با دوستانشان ميبينند وقتي بياراده
حالت و كرده خاموش را خود روحي گرفتاريهاي و نگرانيها
ترغيب كنجكاوي روي از نيز آنها ميآورند دست به آرامش
و كرده حساس آنها مانند حالتي مصرف ، بار چند با شده
.ميآورد بهدنبال را اعتياد آن ادامه
برآورده و محيطي فشارهاي گاهي استرسها ، عصبي ، فشارهاي -4
كه ميشوند نامساعدي عوامل عاطفي و رواني نيازهاي نشدن
براي افراد و ميآورد بوجود جوانان در را اعتياد زمينه
اين به نگراني و رنج از فرار و مضطرب افكار از رهايي
.ميآورند روي موارد
عدم و مشكلات از فرار بيكاري ، زندگي ، نابسامانيهاي -5
ديگر از اجتماعي مسائل با شدن روبهرو از فرد توانايي
را مخدر شخصمواد ميشوند موجب كه هستند عواملي
اين) ببرند پناه آن به و كنند تلقي خود براي پناهگاهي
با مقابله از و دارند وجودشان در شده تحقير من يك افراد ،
(.ميشوند تسليم ناچار و ميترسند مشكلات
مشكلات خوب ، دوستان نداشتن بيپناهي ، احساس تنهايي ، -6
طرف به را فرد است ممكن نيز اجتماعي شكستهاي و خانوادگي
را فرد ناكامي احساس و پيدرپي شكستهاي) دهد سوق اعتياد
فشار اين جبران براي فرد و ميكند رواني درماندگي گرفتار
(.ميبرد پناه مخدر مواد به
و شجاعت جانشين بزدلي و وحشت و ترس معتاد ، فرد نزد در -7
نيز شغل و كار به چون اوميشود خودگذشتگي از و شهامت
كارهاي به مخدر مواد آوردن بهدست براي ناچار بياعتناست
مواد فروش احتمالا و دزدي تكدي ، مانند غيرشرافتمندانه
و ميپذيرد را حقارت فرد حالت اين در) ميآورد روي مخدر
.(ميكند عمل انفعالي
آمدن بوجود در كه است اين بر دليل شد گفته كه آنچه هر
مشروبخواري ، اعتياد ، دزدي ، بزهكاري ، "انحرافي رفتارهاي"
فرار ديگركشي ، خودكشي ، روسپيگري ، مردم ، ناموس به تجاوز
...و بزهكار گروههاي به پيوستن مدرسه ، از فرار منزل ، از
به دست عامل چند بلكه نميآيند بوجود عامل يك نتيجه در
بوجود را بزه و نابهنجار رفتار يك و ميدهند هم دست
.ميآورند
خانوادهها سالمسازي جهت نكته چند
شكل آنجا در افراد شخصيت كه است مكاني اولين خانواده -1
از خانواده داخل كنند تلاش بايد والدين بنابراين ميگيرد
.باشد آرام و امن رواني نظر
همديگر درباره مادر و پدر كه را كلماتي و واژهها -2
و تلاشها به بلكه نباشد تحقيرآميز ميبرند بكار
را كلمات همين فرزندان چون شود تاكيد همديگر تواناييهاي
.مينمايند جذب و ميكنند دريافت
.كنيد پرهيز جمع در فرزندان تحقير از -3
.نكنيد منفي ديگرانمقايسه با را خود فرزندان -4
در را فرزندان خوب عملكردهاي و تواناييها خوبيها ، -5
و بشنوند بچهها بگذاريد كنيد ، بيان آشكار بهطور جمع
.ميگذاريد احترام آنها تواناييهاي به شما كه ببينند
انتظار جسمانيشان و رواني امكانات براساس فرزندان از -6
فرآيند اين ادامه باشد اين جز اگر زيرا باشيم داشته
.آورد خواهد پيش را حقارت احساس
دهيد اجازه.باشيد خوبي شنونده خود فرزندان براي -7
كنند درددل شما با جوانان و نوجوانان بخصوص شما فرزندان
اخيرا.بگذاريد وقت مطالب اين شنيدن براي شما و
دقيقه والدين 20 روز هر كه است بهتر گفتهاند روانشناسان
رابطه بودن خوب شنونده.بدهند گوش خود فرزندان حرف به
و ميكند تقويت را والدين و فرزند بين رواني و عاطفي
در متاسفانه.ميكند رواني آرامش و عزتنفس احساس كودك
طول در فرزندان و والدين بين كلامي رابطه ما كشور
.است دقيقه شبانهروز 6
در و بگذاريد احترام خود فرزندان گفتن نه و انتقاد به -8
مقابل در را فرد عمل اين.كنيد اصلاح را آن لازم صورت
نه آنها برابر در ميتواند و ميكند تقويت انحرافات
.بگويد
عليزاده حسين
خانواده و كودك كارشناس
:منابع
-مديريت انتشارات -عليزاده حسين -فرزندانتان و شما -1
1379
آواي انتشارات -ستوده هدايتالله -اجتماعي آسيبشناسي -2
1372-نور
1378-پرورش و آموزش پرورشي معاونت -مقالات خلاصه -3
1379-شماره 257 -مربيان و اولياء انجمن -پيوند مجله -4
تجمعات ريشههاي و علل بررسي نشست در
مطرح فوتبال ازمسابقات پس مردمي
نتيجهناكاميها فوتبال از هايپس هيجان:شد
است شده سركوب عقدههاي و
در دانشگاه استاد عشايري ، حسن دكتر:ايسنا خبرگزاري
تجمعات فرهنگي اجتماعي ريشههاي و علل بررسي سمينار
جهاد مركزي ساختمان در كه فوتبال مسابقات از بعد مردمي
ورزش اجتماعي روانشناسي به اشاره با شد برگزار دانشگاهي
پديدهها اين:گفت بينالمللي سطح در آن آسيبشناسي و
ريشهشناسي و پژوهش به نياز آنها تشخيص و است نشانه تنها
.دارد
از ناشي فوتبال تماشاي از پس هيجانات:گفت ادامه در او
جامعه در اما ;است شده سركوب عقدههاي و ناكاميها خروج
عاطفي و ابزاري سطوح در خشونت شادي ، فقر بهدليل ما
پايينتر سطوح هم ، اضطراب و افسردگي.است يافته افزايش
رويكردها و ديدگاهها است لازم ازاينرو و هستند خشونت
.يابد كاهش ورزش و نخبگان بين فاصله و كند تغيير
طبيعي با جلسه اين شركتكنندگان ديگر از مجد ، دكتر
تخليه براي كانالهايي تعبيه:گفت تجمعاتي چنين خواندن
شركت و مردم خواستههاي به دادن گوش و عمومي هيجانات
كاهش باعث ميتواند تجمعات اين در دولتي و سياسي مقامات
.گردد آن آسيبشناختي جنبههاي
جلسه اين در شركتكنندگان ديگر از باوند هرميداس دكتر
جوامع ارتباطي ، نوين تكنولوژيهاي طريق از جوان نسل:گفت
ميپردازد ، آنها با خود مقايسه به و ديده را ديگر
مثل ارتباطي منافذ اگر.است تغيير طلب در بنابراين
و دگرانديشي و نباشد غيره و انجمن احزاب ، روزنامه ،
آرمانگرا جوانان هنگام آن نباشد ، جامعه در آزادانديشي
ميكنند سعي ميبينند پويا حركتي در را خود آينده كه
اين در.كنند استفاده حركتي هر از آرمانهايشان براي
را جامعه راديكال گرايشهاي و زيرزميني فعاليتهاي حالت
.ميكند جدي مشكلات دچار
اين در دانشگاه استاد و روانشناس افروز ، غلامعلي دكتر
ابراز به كه را جواناني نبايد اينكه به اشاره با رابطه
:افزود كرد ، سياسي انگيزههاي به متهم ميپردازند ، شادي
محسوب هيجاني رفتارهاي نوعي شادي ابراز كه آنجا از
مجرم را شاديكننده افراد نميتوان بنابراين ;ميشود
.كرد تلقي
توضيح
نيست "شيطنت"اصلاحاتآموزشي" عنوان تحت مطلبي درج پي در
كل اداره عمومي روابط سهشنبه ، همشهري صفحه 22 در"
:كرد اعلام همشهري به نامهاي طي تهران شهر پرورش و آموزش
تهران شهر پرورش و آموزش كل مدير قول از نقلشده مطلب
عنوان مطلبي چنين ايشان و است غلط ريشه و بن از
.ننمودهاند
|