ميگيرند جان پرده بر كه مرده امواجي
خوانندگان نگاه از مرده موج
به حيدرآباد فيلم جشنواره جايزه 4
يافت اختصاص ايران سينماي
ميگيرند جان پرده بر كه مرده امواجي
نخستين از حاتميكيا فيلم آخرين ساخت چگونگي بر مروري
اكران تا فيلمنامه شكلگيري مراحل
در يكي كه است اين در حاتميكيا هاي فيلم جالب ويژگي
ضدقصه سينماي و وكلاسيك قصهپرداز سينماي نوع دو به ميان
ايدهآل كه هميشهگفته خودش.دارند تعلق فرمگرا و
سالهاي در چند هر ديگر سوي از.سينماست نوع دو اين تلفيق
كاركنان به خطاب معروفش جمله فرصتي هر در اخير
دارند حق ساختم ، غيرجنگي فيلم وقت هر")لابراتوار
همچنان اما گرفته ، پس را ("كنند نابود را آن نگاتيوهاي
اواخر اين.جنگهستند از متاثر ميسازدكه فيلمهايي
جامعه در رزمندگان موقعيت به پرداختن او دغدغه اصليترين
در جنگ دوران ارزشهاي گذاشتن داوري به و جنگ از پس
.است بوده جامعه امروز ارزشهاي برابر
ابتدا همان از و بوده ودشواري سخت توليد "مرده موج"
بخش چون و ميكرده طلب را گستردهوسنگيني تداركات
ميگذرد ، كوچك قايق يك در و آب روي قصه از عمدهاي
ويدئويي كوچك دوربين با را فيلم گرفت تصميم حاتميكيا
اين گذشتهاش ، فيلم چند سياق به.كند فيلمبرداري ديجيتال
تمرينهاي به فيلمبرداري شروع از قبل ماه چند هم بار
داستان ، اقتضاي به بار اين و شد داده اختصاص بازيگران
شنا ، -دريانوردي ويژه مهارتهاي آموختن صرف هم زيادي مدت
تلاش از نشان اينها همهشد -غيره و قايقراني غواصي ،
شهامت و استاندارد فني حد يك به رسيدن حاتميكيابراي
آستانه در.دارد نشده تجربه عرصههاي به ورود در او
نام بودند همهمنتظر فجر فيلم نوزدهم جشنواره برگزاري
و حرف شودكه اعلام مسابقه بخش فيلمهاي جزو "مرده موج"
وحاتميكيا كننده تهيه ميان اختلاف بروز بر مبني حديثها
.نشد اعلام فيلمها فهرست در فيلم اين نام و شروعشد
"شيشهاي آژانس" شبيه فيلم وجهتگيريسياسي درونمايه
.متعادلتر بسيار نگاهي با اما است ،
جوانشكه پسر با است جنگ سردار يك رابطه فيلم اساس
دوست همراه به دارد قصد او ، آرمانهاي به بياعتقاد
آستانه در فرار اين.كند فرار ايران از خارج به دخترش
.دارد قرار سال 2000 حلول و سوم هزاره جشنهاي برگزاري
ترديد به خودش موقعيت درباره قصه ، از مقطعي در پدر
گويا.ميبيند مقصر بحران بروزاين در را خود و ميرسد
ازهمين هم حاتميكيا با تهيهكننده اختلاف اصلي دليل
.است شده ناشي جهتگيري
يازدهمينفيلمش حاتميكيا ابراهيم كه ميدانند همه حالا
ساخته خودش از فيلمنامهاي براساس "مرده موج" نام با را
از پيچيدهتر و كميطولانيتر داستانش كه فيلمي.است
قدر آناست سناريونويسي حتي و فيلمسازي سينمايي ، ساختار
سال يك حدود"مرده موج" فيلمنامه و ايده كهميان طولاني
ساخته فاصله همين در "قرمز روبان" فيلم و -افتاد فاصله
متفاوت فيلمنامه چند نگارش به پيچيدهكه آنقدر و -شد
.انجاميد واحد ايدهاي براساس
آغاز اسفند 1376 اوايل از "مرده موج"داستان ماجراي
آژانس" جانبه همه موفقيت از پس درست يعني.ميشود
به حاتميكيا.فجر فيلم شانزدهم جشنواره در"شيشهاي
بود ، شده تمام جاييكه از را داستان اين ميكوشد سادگي ،
بازگرداندن براي كاظم تلاش كه يعنيجايي.دهد ادامه
حامل هواپيماي است قرار و مانده بينتيجه زندگي به عباس
نشده ، خارج ايران خاك از تا عباس وجنازه كوهي احمد كاظم ،
ميكند سعي حاتميكيا واقع ، در.بيابد فرود براي محلي
فيلم كه آن حالكند دنبال عباس بدون را"آژانس" داستان
عباس شخصيت از آشكارا را خود وتحرك انرژي قوت ، قبلي
آژانس" نام دستنوشته ، نخستين ترتيب بدين.ميگرفت
ديگر نمونهاي با آن در كه خودميگيرد به را"شيشهاي2
قبلي فيلم در باحضورش موقعيتيمتفاوت عباسدر شخصيت از
بيانگرآن نيز فيلم كه آنچنان طرح اين.ميشويم مواجه
.است بوده همراه فراوان ترديد هيجانو اضطراب ، با است
.ميدهد ارائه روايتفتح موسسه به را طرحي حاتميكيا
اضطراباز با همراه او براي كه طرحي
كه تصوري -واحساس منطق تقابل - است احتمالي سوءتفاهمهاي
ايران در هنري اثر روندشكلگيري به را لطمه بزرگترين
نمي و ميكند عواطفشكار و احساس با هنرمند".زدهاست
رمز لذتبخش ، تعارض اين و "بپذيرد را ومنطق قاعده تواند
.است(سينما جا ، اين در)هنر ماندگاري
فتح روايت موسسه به خطاب خود نامه از بخشي در حاتميكيا
روي را قلم بار يك كردهام قصد":ميدارد اظهار چنين
به است حقير قلم و ذهن قدرت در آنچه هر و بچرخانم كاغذ
ولي داشت خواهد زيادي نقايص قطعا.گردد منتقل كاغذ
كه نكتهاي تنها.دارم اعتقاد آن به من آغاز يك بهعنوان
بر ميترسم كه است آن سياسي سنگين بار ميدهد ، آزارم
درحوزه و نشود چنين اميدوارم.بچربد آن فرهنگي وجوه
".باشد داشته معني آن ثغور و حدود تفسير ، فرهنگ و سينما
ارائه فتح روايت مسئولان به حاتميكيا كه طرحهايي درحوزه
سينمايي معاونت)داد سيفالله با حضوري صحبتي طي ميداد ،
(وقت سينمايي بنياد عامل مدير)پزشك محمدحسين و (وقت
"سوم وقت" موقت نام با فيلمنامهاي تحقيقات طرح تكميل
و تحليل طرح اين كلي موضوع.كرد جلب را آنان موافقت
دلايليكه نيز و بود آن از بعد ونسل نسلانقلاب تبيين
سفر.است كرده ايجاد عميق شكافي نسل دو اين بين
و كشور از خارج به "رضايي محسن" فرزند "احمدرضايي"
و روحيه بر حدي تا دبي ، طريق از آمريكا به پناهندگياش
واصلي اوليه نسخه در و گذاشته تاثير حاتميكيا نگاه
بعد ، به مقطع اين از نسل دو بين شكاف مايه كه پيداست فيلم
پاي پيش را سوالي اتفاق اين.است بيشترييافته گسترش
واكنش تا ميشود باعث چهچيزي ":ميگذارد حاتميكيا
دفعي اندازه اين تا خود پيشيناز نسل به نسبت امروز نسل
"برسد؟ بهنظر انفجاري و
محسوب دوست جنگ ، هيچكس نسل يافتگي مبنايسازمان بر
وجود دشمن نام به چيزي نسلكنوني ، منطق براساس و نميشود
ولي ميداند حق بر را تفكر مدل دو هر حاتميكيا.ندارد
پيشرفت براي او.شوند هماهنگ هم با بايد كه ميكند تاكيد
و پدران":دانسته فرض خود بر را كتاب دو ايدهاشمطالعه
اثر"كيمياگر" و تورگنيف ايوان مشهور اثر"پسران
.پائولوكوئيلو
و"انقلابي" كلمه با را قبلي نسل تا كوشيده او همچنين
اين با و دهد توضيح "اصلاحي" كلمه با را امروز جوان نسل
اصلي شخصيت دو براي كلمات ، ويژگيهايمتمايزكنندهاي
.بسازد فيلمش
ابراهيم تحقيقاتيشهمراهبا سفر براي حاتميكياكه
نيافتن از سرخورده و تنها بود شده پاريس راهي اصغرزاده
ميتوان را او سفر ماحصل.ميگردد باز تهران به جوابهايش
فيلمنامه يك وقايعنگاري" نام با ويدئويي فيلمي در
لحظه لحظه و شده ساخته اصغرزاده همت به كه ديد"ناتمام
حاتميكيا.ميگذارد نمايش به پاريس در را حضورحاتميكيا
روبان" فيلم ساخت ايران ، مقدمات به بازگشت از پس بلافاصله
موقت بهطور پيشين ، ايده و ميكند فراهم را "قرمز
فجر هفدهم جشنواره پايان از پس بلافاصله.ميشود بايگاني
در"قرمز روبان" موفق بيش و حضوركم و ماه 1377 بهمن در
طرح سوي به حاتميكيا جشنواره ، اين بينالمللي بخش
به را آن تا ميكوشد و ميگردد باز پيشيناش ناتمام
.برساند ساخت مرحله به فيلمش يازدهمين عنوان
ميكوشد كيا حاتمي ارديبهشت 78 ، تا اسفند 77 فاصله در
همزمان ، كندو جلب طرحش به نسبت را تهيهكننده چند نظر تا
مهدي به خود درنامه او.ببرد پيش هم را فيلمنامهاش
و دغدغه (فيلم سينا) محمدي ومنوچهر (وراهنر شركت) كريمي
حوادث تحتتاثير او.ميكند عيان وضوح به را خود تشويش
ميشود ، احساساتي مدام و است گرفتن شكل حال در كه است طرح
از را دقيقشان معناي جملهها ميكند ، گم را قصه مسير
تعويق به فيلمنامه شكلگيري عمل ، در ميدهندو دست
.ميافتد
با فيلم ، كامل فيلمنامه نسخه نخستين خرداد 1378 اواخر
و متن اين بين واضحي تمايز تا شود مي نوشته "مثلث" نام
پايان ترديدها هنوز.آيد بوجود بعدي فيلمنامههاي
حاتميكيا براي فيلم از مشخص و قطعي تصويري و نيافته
ضعف از حاكي كه دلايلي به بنا اوليه فيلمنامهوجودندارد
به ماه 78 تير درميشود رد است آن در موجود نوشتاري
نوشته "هشتم خوان" نام با ديگري نسخه"عتيقي سعيد" همت
ديدگاه آشكار تقابل از درطرحهايش حاتميكيا.ميشود
پسر و پدر ميان تعارض مشخص طور به اصلياشو شخصيتهاي
غير نتيجهاي شديد تعارض اين كه ميداند چون.دارد پرهيز
شخصيت ابعاد فاجعه كه دارد گمان و داشت نخواهد تراژدي از
.خواهدداد منفيجلوه را علاقهاش مورد
به"مرده موج" جديد نام با پاييز 1378فيلمنامه اواسط در
سمت به حاتميكيا حركت ، اين در.ميرسد تازهاي مرحله
(پسر -مادر -پدر)اصلي شخصيت سه ميان تعادل نوعي ايجاد
.است شده كند زيادي تاحد
صنعت بايد شد مطمئن كه زماني خودش قول به حاتميكيا
هيچ بكند ، فيلمسينمايي توليد عرصه وارد را ديجيتال
سختي به توجه با ومصرانه نداشت ايران سينماي در تجربهاي
روي و كند فراهم كوچكي اكيپ ميخواست فارس خليج در كار
براي تحقيقات به دستبسازد را فيلمش تندرو قايقهاي
فيلمبرداران با و ديد مختلف فيلمهاي.زد دوربين انتخاب
تجربه يك با چيز هر اول از بود مصر.كرد صحبت ويدئويي
سكوت محمدرضا.نبودند موافق وخيليها شود آغاز جديد
تمرينهاي و ديدند غواصي آموزش فيلمبردارياش وگروه
در اكيپ كل تمام ماه يك بعد و شد آغاز آب روي فيلمبرداري
از پسكردند فيلمنامه تمرين و دريازدگي تمرين فارس خليج
بود همراه زيادي خطرات با كه طاقتفرسا كار ماه دو
شيوه همان به بايد مونتاژ.رسد پايان به فيلمبرداري
.بود سختي كار غيرخطي سيستم انتخاب.ميشد انجام ديجيتال
سينك آنها ، تفكيك و بود شده فيلمگرفته ساعت سيصد
صفيياري خانم كه كاريبود سختي كار آنها نماهاونمايش
.برآمد متوالي كار به ماه سه در آنها عهده از خوبي به
سينماي در.شود دنبال استريو شيوه به صدابرداري شد قرار
.ندارد وجود استريو اپتيك و صدابرداري سيستمهاي ايران
كه وسيلهاي.شد خريداري و پيشنهادDATدستگاه
.بود شده كار آن با"ژوراسيك پارك" و "تايتانيك" فيلمهاي
كردند تمرين فقط ماه يك كتيرايي ، محمد شاهورديو اصغر
براي.كنند تجربه را استريو صدابرداري شيوههاي تا
چيز همه و افتاد جهانشاهي كيوان نام به قرعه صداگذاري ،
صداهاي تمام ماه سهشد آغاز ديجيتالFormatبا
ظرافت وصداگذارياستريوبا شد زده سينك فيلم روي DAT
فيلم برايSRدالبي سيستم آخر در.شد انجام تمام
پيش ميليمتري روي 35 فيلم تبديل ماجراي سپس.شد انتخاب
.شود انجام اتريش در كار شد قرار و آمد
اعلام تهيهكننده كه بود آماده فيلم پخش براي چيز همه
در مولف جايگاه پس.بخورد اصلاحي بايد فيلم كه كرد
كجاست؟ ايران سينماي
نظرات.شد كوتاه كمي فيلم حاتميكيا پافشاريهاي عليرغم
كارگردان حضور با پوزيتيو نسخه روي اصلاحات و اعمال
واصلاحاتي جشنواره در فيلم نشدن پخش از پس.گرفت انجام
براي را خود آمادگي فتح روايت موسسه شد ، زده فيلم بر كه
به فتح روايت":نمود اظهار وچنين كرد اعلام فروشحقوق
كه صورتي در دارد ، نظر انقلاب آرماني و ارزشي مسائل
غرض نقض اين كه است ديگري مردهچيز موج فيلم كار خروجي
".نيست سازگار فتح نياتروايت و اهداف با و است
خريد پيشنهاد از نيز سوره سينمايي توسعه سازمان طرفي از
اين كه است منتظر:گفت اما كرد استقبال "مرده موج"
.شود ارجاع آنها به رسمي طور به پيشنهاد
فيلم بالاخره آمد پيش امر اين در كه قوسهايي و كش از پس
اكران نوبت ودر شد خريداري تماشا فرهنگ موسسه توسط
و دست و ناتمام ماجراهاي به نوعي به شايد تا گرفت قرار
.دهد خاتمه"مرده موج" پاگير
در فيلم.است بيداركننده و هشداردهنده موجي "مرده موج"
ماند منتظر بايداست تهران سينماهاي پرده اكرانبر حال
نظاره به را فيلم نمايش از بعد ومنفي وبازتابهايمثبت
.نشست
پيلهوريان مهدي
خوانندگان نگاه از مرده موج
رويا از هالهاي در آرماني اعتراض يك
از شايد حاتميكيا ، ابراهيم فيلم يازدهمين "مرده موج"
اما نباشد ، مهجور قرمز روبان اندازه به فرم ، لحاظ
ميكند ، روايت حاتميكيا اسطورههاي غريبگي از كه داستاني
و سوخته كشتي.مينمايد نامفهوم عموم براي پيش از بيش
مين ميدان از حتي ميماند ، جا به آن روي بر كه عقدههايي
.است آرمانگرايي تركشهاي انفجار بستر بيشتر هم ، "داوود"
بجنگيم ، ما شد قرار".ميكند محكوم را همه كه آرمانهايي
كرد؟ كمفروشي كي ببينيد...كنيد مراقبت بچههامون از شما
شلوغش"."!مرتضي آقا رفت ، يادت خودت گذشته زود چه"."!
"هست؟ چي آينده !آينده؟" ،"...كرده خطا پسرت فاطمه ، نكن
نشانه و "كنه نگاه كيشوت دون نميتونه خوابه ، كه كسي"
بيشتر روايتگري كه است اين پهلو ، چند موضعگيري اين اصلي
.قربانيان به تا ميپردازد عاملان به
كمتر را هنرش و حرف را ، اعتراضش حاتميكيا بار ، اين اما
حركات و تصوير وسيله به بلكه مونولوگ ، و ديالوگ توسط
امپرسيونيزم يك آوردن بوجود براي تلاشي.ميكند بيان
حس تماشاگر كه باورها ، احساسي ابزار و حركات توسط شخصي
يكي كه لحظهاي).ميشود كشانده نامانوس موقعيت به كند
و "بگيد؟ پسرتان از كمي":ميگويد راشد به يقهسفيدها از
يك توسط مواقع بعضي در يا (موشن اسلو صورت به راشد واكنش
درگيري از پس راشد كه را سكانسي بياوريد خاطر به.كلمه
نزديك از دوباره را رفتهاش دست از همسر فرزند ، با
كلمه يك اين قبال در شايد."!فاطمه":ميكند ملاقات
كه موارد بسياري و ميشد نوشته ديالوگ صفحه چند ميبايست
.ميكند جلوه هدفدار بازيگرها ، برگشت و رفت هر
را خود داستانپرور سينماي كرده سعي حاتميكيا مجموع در
كه زماني از فيلم ، كل و كند ژرفنما تصويري ، فنون همت به
رويا ، يك تنها صورت به ناگهانيش ، پايان تا ميشود شروع
صحنه براي حتي تا شود ارائه آرماني ، اعتراض يك تنها يا
بلكه منطقي ، نه توجيهي آمريكا ، وينسنت كشتي به مشتزدن
مخفيانه صورتي به هميشه فيلم ، تكنيك.بيابد شدني درك فقط
ما فيلمهايي ، چنين تحليل در.نيست روايت پيشبرد خدمت در
فيلم پرسشهاي همه به دادن پاسخ براي تلاش از را خود بايد
توجه بايد.داريم حذر بر ارضاكننده پاياني انتظار از و
فيلم ، سبك و فرم چگونه كه داريم معطوف نكته اين به را خود
موج در فيلمساز كه كلنجاري.ميكند قطعيت عدم ايجاد
از بسياري تحليل براي.دارد كار سرو آن با مدام مرده ،
تعيين پيوستهاي معلولي و علت زنجيره نميتوان فيلمها
.كرد
مرده موج به راجع كلام اولين در فيلم ، ديدن پساز
خودحاتميكيا به حقيقتا پرستويي پرويز گفت ميتوان
ارائه در عيار تمام حرفهاي يك او.است شده تبديل
پرستويي مرده ، موج در ويژه به.حاتميكياست قهرمانهاي
چشمان.ميكند زندگي كه است راشد مرتضي نميكند ، بازي
در او بيروح و سريع حركات فيلم ، انتهاي تا او اشكآلود
او كودكانه لذت و ميشود مواخذه يا عصباني كه لحظاتي
روان بازي مينگرد ، رويا در رفتههايش كف از به كه زماني
غالبا كه حاتميكيا شخصيتهاي چندگانه ابعاد اجراي در او
در كارگردان ، خواسته نامتعارف ابعاد بروز با است فرد يك
اسلحه كاظم حاج.ميرسد آنارشيستي ضد تكاملي به قدم هر
و كند عمل خود شخصي تئوري طبق تا ميكشد هموطن روي به
در تنه يك تا ميگيرد دشمن سمت به آرپيجي راشد ، سردار
كه شخصيتي تغييرات ظريف سير اين.كند ايستادگي او مقابل
نبوغ از نشان ميكند ، ادا انعطاف و زيبايي با پرستويي
صحنه ايراني ، فيلمهاي در غالبا.دارد بازيگري عرصه در او
همخواني كمتر موضوع طرح با تصورسازينيست گيرا زمينه ، و
كه سينمايي در ميزانسن و فضا از مناسب استفاده.دارد
حائز گونهاي به ميگيرد ، صورت دكوپاژ عامل آن در كمتر
.است بهرهبرده خوبي به امر اين از حاتميكيا و شده اهميت
ماقبل آثار ملودرام هم تا خواسته اثر اين در كارگردان
را (شيشهاي آژانس يوسف ، پيراهن بوي تاراين ، كرخه از)خود
روبان سبز ، خاكستر) را شخصيتي قصههاي ضد هم و كند تصوير
و روايي) فرمال ساختار شاخه آميختن 2 يعني.(قرمز
باشد داشته رئاليستي صرفا بعد نه كه داستاني ،(غيرروايي
موفق كامل طور به دو اين آميزش در اما.سوررئاليستي نه و
هم به مختلف ، سكانسهاي سبك در دقت كمي با.نميكند عمل
.ميشود ديده روايت ، كلي ريتم ريختگي
در هم كيميايي سبك به پايانبندي و قصهگويي تم وجود
دوران ، از دلزده و خورده زخم قهرمان.است توجه قابل اينجا
...كند مقابله سرنوشت با تنه يك تا ميرود
فعاليت سينما عرصه در كه است بازيگراني از گلدره پوپك
سريال و نمايش چند در حضور از غير به و نكرده زيادي
وجود ، اين تمام با اما.نداشته چنداني مشغوليت تلويزيوني
خانه در را سلما و فاطمه ملاقات سكانس بياوريد خاطر به
آن سلما نامفهوم برخوردهاي جهت از حاجيان آزيتا سلما ،
بينقص بازي و بيان فن جهت به يا مينگرد مبهوت گونه
آزيتا استادي در !جنوبي غليظ و غريب لهجه با هم آن گلدره
استاد از شاگرد بيتعارف بار اين اما نيست بحثي حاجيان
.ميگيرد پيشي
سكانس شايد.فيلمساز اين سوم نقش ثابت پاي زارع ، قاسم
از سوخته ، كشتي در (حبيب) خواهرزادهاش و او گفتوگوي
.باشد بازيگرياش مدت طول در او بازيهاي ماندنيترين بياد
صفيياري ، 2 خوب تدوين همراه به موارد اين تمام كنار در
-قاچاقچي آن بيعلت حضور يكي.ميماند باقي مسئله
كه است فيلم در حلالمسائل عنوان به جنوبي ماهيگير
فيلمنامه گرههاي ساختن مرتفع به كليشهوار جنبهاي
غالبا.عليقلي وبياثر تكراري موسيقي وجود دوم و بخشيد
فيلمهاي در موسيقي را احساس و معنا از عظيمي بار
فيلمساز بار اين كه است عجيب و ميكشد دوش به حاتميكيا
اغلب درميگذرد ضعف كمال با و سادگي به مورد اين از
مشاهده تاثيرگذار و قوي موسيقي فقدان فيلم ، سكانسهاي
بعد هميشگي متضمن كه انتظامي موسيقي سبك خصوص به.ميشود
براي محركي قطب ميتوانست بود ، حاتميكيا آثار دراماتيك
موج هذا ، قسعلي.باشد نافذ يكاثر به مرده موج دگرگوني
نواقصي شامل دارد ، كه ويژهاي مثبت نكات بر علاوه مرده
به البته.است ناشدني تفكيك ما فعلي سينماي در كه هست هم
تا.است خاصي اهميت حائز آن ، قوت نقاط بودن غالب علت
.بيافتد ميخواهد اتفاقي چه "پست ارتفاعات" در ببينيم
فنائيان آرش
به حيدرآباد فيلم جشنواره جايزه 4
اختصاصيافت ايران سينماي
كودكان فيلم بينالمللي جشنواره دوازدهمين در ايران
.يافت دست نخست مقام به هند جنوب در حيدرآباد
بچههاي" داستاني ، فيلم دهلي از خبرگزاريها گزارش به
جايزه طلايي فيل تنديس فروزش ، ابراهيم كارگرداني به "نفت
.آورد دست به را حيدرآباد امسال جشنواره فيلم بهترين
فيلم جشنواره برتر فيلم دومين جايزه نقرهاي ، فيل تنديس
كارگرداني به سرباز و كودك فيلم به نيز حيدرآباد كودك
بخش داوران هيئت دوم جايزهيافت اختصاص ميركريمي سيدرضا
با دختري داستاني فيلم به نيز جشنواره بينالمللي
.شد اهداء صدرعاملي رسول كارگرداني به كتاني كفشهاي
منگول و شنگول فيلم نيز حيدرآباد جشنواره انيميشن بخش در
نقرهاي فيل تنديس احدي ، مرتضي و ترابي فرخنده مشترك كار
كودك فيلم جشنواره دوازدهمينآورد دست به را بخش اين
اندراپرادش ايالتي دولت و يونسكو تلاش با كه حيدرآباد
.يافت پايان ديشب بود شده برگزار
جهان كشور يك و چهل از داستاني فيلم جشنواره 162 اين در
.داشتند شركت
|