بسازيم؟ برتري انسان خود از چگونه
تاكسيسرويس در فعاليت متقاضي زن 500
هستند تهران بانوان
زودتر چه هر قضايي دستگاه:لطفي مرتضي
كند مشخص را توقيفشده روزنامههاي وضعيت
بسازيم؟ برتري انسان خود از چگونه
و باورها به توجه با كسي هر را ، بيروني اتفاقات و حوادث
لذا ميكند ، توجيه و تفسير -خودكار طور به و -خود بينش
در آنچه كه دارند باور اينگونه انسانها ، از بسياري
در نميتوانند و بوده خارج ارادهشان از ميگذرد درونشان
.بكنند تصرفي و دخل آن
رفتارآدمي كننده تنظيم و دهنده شكل كه -انسانها باورهاي
وقالببندي شده ساخته گرفته ، شكل عمر ، طول در -است
سالگي ، تا 5 تولد بدو از شده ساخته باورهاي ولي.ميشوند
اين در چون.ميباشند برخوردار حياتي بسيار اهميت از
وابسته اطرافيان و پدر مادر ، به شديدا بچه ساله ، دوره 5
و...بداند ، را بدي يا خوبي مفهوم اينكه بدون و بوده
باشد ، داشته را مفاهيم شناخت و فهم توانايي اينكه بدون
...و هشدارها تشويقات ، و تنبيهات فرمانها ، راهنماييها ،
آنها كليه و دريافت را اطرافيان و مادر بيشمار و متعدد
اطرافيان و مادر سوي از چه هر علاوه به.ميكند ضبط را
عملكرد كردن ، لمس ديدن ، شنيدن ، راه از- كند بروز و ظهور
رسوم ، زندگي ، جاري امور و رويدادها بر ناظر يا و -...و
به مربوط مراسم و مذهب و دين عادات ، و آداب آئين ، سنن ،
كودك ذهن در دقيقا و كاست و بيكم و جملگي..و آنها
پدر ، و مادر به او حياتي نياز كودك ، موقعيت.ميشوند ضبط
و تصحيح دوره ، اين در معاني درك و فهم در او توانايي عدم
و امور كليه لذا ميسازد ، ممكن غير او براي را توضيح
اين.ميكند ضبط و پنداشته محض حقيقت را جريانها
هيچكس ، و داشته وجود زندگي طول تمام در شده ضبط نوارهاي
نوارها اين و پاكسازد خود مغز از را آنها نميتواند
عمر ، تمام در بازنواختن اين ;هستند بازنواختن آماده هميشه
.است مقتدرانه بسيار ، نفوذي داراي
خاصي اهميت از دوره اين در شده ساخته اعتقادات و باورها
باورهاي تاثير تحت بعدي ، باورهاي كه چرا هستند ، برخوردار
و قالبها افراد ، از بسياري در حتي.ميگيرند قرار اوليه
حتي -اساسي تغييرات بدون اوليه ، ساله پنج فكري باورهاي
تمام در آنان الگوي و راهنما -تعصبآميز صورت به بعضا
.ميگردد عمرشان طول
تنبيهها ، راهنماييها ، ، هشدارها فرمانها ، :بنابراين
بيشتر كه ميشوند ضبط كودك كوچك مغز در..و تشويقها
هميشه ، هرگز ، هيچوقت ، بكن ، نكن ، :كلمات چهارچوب در اينها
كننده خسته و بيهوده كردنهاي ادب همچنين...و نرود يادت
اين ميآورد ، بوجود منفي احساسهاي كودك در والدين ،
تاييد را يكديگر و ميآيند هم پي در كه ناشاد احساسهاي
شدني پاك و شده ضبط دائم طور به نيز ميكنند ، تثبيت و
.نيستند
منفي تلقينهاي و كردار گفتار ، تاثير تحت ما از بسياري
-وپدر مادر مخصوصا -اطرافيانمان مستقيم غير يا مستقيم
...است بيرحم و دشوار سخت ، زندگي:كه ميآموزيم كودكي از
هيچ زندگي در...نداري عرضه تو...است فناپذير زندگي
..ميخوري شكست هميشه تو...نداري شانس تو...نميشوي چيز
-منفي باورهاي اين متاسفانه..ميكني اشتباه هميشه تو.
عمر آخر تا -انسانها از بسياري در و موارد بسياري در
.ميمانند باقي
از انسانها اعتقادات و باورها فوق ، مراتب به توجه با
شخص كه ميشوند پرداخته و ساخته زماني از و تولد بدو
تصرفي و دخل يا نظر هيچگونه و نداشته انتخابي حق هيچگونه
اعتقادات و باورها.باشد داشته نميتوانسته نيز آنها در
همچنين.دارند قرار اوليه باورهاي تاثير تحت نيز بعدي
فرهنگ تاثير تحت آدمي ، تفكر نحوه و خصوصيات از بسياري
محيط الگوهاي و تلقينها تاثير تحت و جامعه بر حاكم
بسياري در كه ميباشد ، بهطوري خود (اجتماع و خانواده)
-نيز بالا سنين در حتي -آنها برابر در مقاومت مواقع ، از
.است مشكل بسيار
كهاختيار شده آغاز سفري...است حكايتي عجب انسان زندگي
ميآييم ، دنيا به چرا:بدانيم كه نداشتهايم را آن
خواهد ادامه كي تا و شروع كجا از و زماني چه در سفرمان ،
چه كيستند؟ ما همسفران كدامند؟ آن شرايط و ضوابط داشت؟
و حوادث بود؟ خواهد و بوده حاكم سفرمان بر فضايي
سود به هم نهايت در ماست ، نفع به ظاهر به كه رويدادها ،
همه از شد؟ خواهد تمام ضررمان به بالعكس يا بود خواهد ما
شكل زماني ما اوليه و اساسي باورهاي اينكه ، شگفتانگيزتر
از را زشت بد ، از را خوب حتي تشخيص قدرت كه ميگيرند
!نداشتهايم مضر از را مفيد و زيان از را سود زيبا ،
دوران...آمدهايم كجا از اينكه به توجه بدون
پشت دشواريهايي چه و...شده ، سپري چگونه خردساليمان
و...بوده چگونه اوليهمان باورهاي و...سرداشتهايم ،
منفي يا و مثبت اثرات چه و چگونه جامعهمان حاكم فرهنگ
از اصولي ، رعايت با ميتوانيم داشتهاند ، باورهايمان بر
.توانا و دانا جذاب ، تندرست ، شاد ، آرام ، موفق ، انساني خود
جديد انساني و ساخته شوق و شور از سرشار و مثبتانديش..
.باشيم داشته گذشته با متفاوت كاملا شخصيت با
ماست پندارهاي و انديشهها:كه هستند معتقد روانپزشكان
به پندارها ، و انديشهها.ميسازند را ما زندگي كيفيت كه
بدن سراسر در (Neuropeptides) "شيميايي پيامهاي" وسيله
ما ذهن از كه فكري هر كه طوري به ميكنند ، پيدا جريان
بدن تركيباتشيميايي بر زدن برهم چشم يك در ميگذرد ،
بدن در احساسي انديشهاي ، هر از بعد و ميگذارد تاثير
:ميشود توليد
ترشح باعث مهرآميز ، و بخش شادي و مثبت انديشههاي -
و پرنشاط سالم ، را ما ذهن و جسم كه ميشوند هورمونهايي
!ميسازند فعالتر را بدنمان دفاعي و ايمني سيستم
چگونگي و سازندگيها پيشرفتها ، راه:مثبت انديشههاي -
چه اينكه...ميدهند نشان ما به را پيروزي به رسيدن
ميتوانيم ابتكاراتي چه و خلاقه نيروي چه تواناييها ،
و فراوان خودباوري زياد ، نفس به اعتماد...باشيم ، داشته
هميشه كه ميكنند توصيه...ميبخشد ما به را انديشي بزرگ
شايسته و لايق را خود هميشه..بينديشيم ، پيروزيها به
....نگيريم كم دست را خود هرگز و..بدانيم
بدن شيميايي انفعالات و فعل مخرب ، و منفي انديشههاي -
و مضر هورمونهاي ترشح با و داده تغيير منفي صورت به را
.ميگردند جسمي و روحي امراض از بسياري باعث سمي ،
و حقارت احساس نارساييها ، ناتواناييها ، :منفي افكار -
به اعتماد ديگر ، سوي از كرده ، تشديد را خودكمبينيها
در و..ميدهند كاهش شدت به ما ، در را خودباوري و نفس
نداري ، را عرضهاش نميتواني ، " شعار با كاري ، هر با مواجه
و افتاده كار به شخص خود منافع عليه "ميخوري شكست
.ميگردند پيشرفت راه سد عملا
را مثبتي يا منفي افكار بهلحظه ، لحظه و دائما انسان
نخواسته يا خواسته ناآگاهانه يا آگاهانه و كرده انتخاب
احساسهاي ;ميپردازد آنها تكرار به لجوجانه بعضا حتي ،
جاي ما فكر در باشيم ، داشته دخالتي بيآنكه منفي
به تلقين با ميبايست را مثبت جنبههاي اما ميگيرند ،
هزار از 60 بيش روز هر در كسي هر چون.كرد تزريق افكار
منفي يا مثبت افكار وقتي لذا باشد ، داشته ميتواند فكر
و ذهن ميان دائمي ارتباط به توجه با -شوند تكرار ذهن در
به برجسم ، آن (ناايمن) منفي يا (ايمن) مثبت اثرات -جسم
را منفي انديشههاي وقتي.ميكند پيدا ادامه دائمي صورت
-روز هر در -ناخواسته يا خواسته را آنها داريم ، سر در
منفي افكار -نتيجه1 در ميكنيم ، تكرار مرتبه هزار چند
اختصاص خود به ذهن در بيشتري جاي -ميشوند ، 2 قويتر
خود نظارت تحت را فكر توليد بخش تمام نهايت ، در ;ميدهند
با.ميدهند منفي ماهيتي افكارمان ، مجموعه به و ميگيرند
(بالقوه و بالفعل) تواناييهاي از عظيمي بخش روند ، اين
نتيجه در...ميدهيم هدر بيهوده و ساخته ناتوان را خود
...و افسرده و بدخواب حال ، پريشان اشتها ، كم بيحوصله ،
عروق ، قلبي ، ناراحتي به همچنين...گرفته ، معده زخم گشته ،
حقيقت در..ميشويم دچار ديگر دردهاي هزاران و خون فشار
خود خون ذهن ، در آن تكرار و منفيبافي و منفيانديشي با
در را خود نيروي و انرژي و ساخته مسموم بيشتر چه هر را
خود براي را زندگي و برده كار به ديگران و خويشتن تخريب
حاصل سموم ساده ، عبارت به..ميسازيم زهرآگين ديگران و
به را ما...و منفيبافي ناكامي ، ترس ، خشم ، نگراني ، از
واحد آن در است ، ممكن غير.ميكشاند نابودي و بيماري سوي
.نگران و مضطرب و منفينگر هم و باشيم سالم هم
-منفي يا مثبت -ميكنيم كه فكري هر كه ، اينجاست جالب
;اثرگذارند "ناخودآگاه ضمير" در پنجگانه حواس از بيشتر
فقط كنيم سعي و باشيم خود انديشههاي مراقب ميبايست لذا
را بدن ايمني سيستم كه -را سازنده و مثبت انديشههاي
خود ذهن در -ميسازند عالي را ما باورهاي و كرده تقويت
.كنيم تكرار
باورهاي تشكيل چگونگيروند كشف مسير در پژوهشگران ،
قدرت كشف آن ، و آمدند نايل بزرگتري كشف به انساني ،
"ناخودآگاه ضمير" نامحدود و بيكران نيروي و خارقالعاده
از دريايي انساني ، هر ضمير اعماق در.بود انسانها در
.دارد قرار نامحدودي دانايي و توانايي خرد ، ذكاوت ، هوش ،
به بيكران ثروتهاي از اقيانوسي پهنه در انسانها ، همه
درون كه بينهايتي موهبتهاي از هستند قادر و ميبرند سر
خود ذهني نامحدود تواناييهاي و قدرت از و دارد وجود شان
و شگفتانگيز نيروي از استفاده با و شوند بهرهمند
شادابي ، باطني ، آرامش سعادت ، به آساني به درون ، سحرآميز
از و..برسند زيبايي و عشق و نور به و ثروت تندرستي ،
به و افسردگيها پريشانيها ، حسادتها ، زشتيها ، بديها ،
ضمير".سازند دور جسمي و ذهني امراض از را خود كلي طور
ميتواند كه است برخوردار نيرويي چنان از ،"ناخودآگاه
به را انسان تندرستي و مالي عاطفي ، احساسي ، مسائل كليه
.كند حل آساني
بيپايان گنج يك خارقالعاده ، قدرت يك ،"ناخودآگاه ضمير"
بهرهمند آن از انسانها همه كه است نامحدودي نيروي يك و
بوده نامحدود افراد امكانات و توانايي بنابراين ، .هستند
اين وليندارد برتري ديگر ، كس بر هيچكس بابت ، اين از و
استفاده درست اگر كه است دولبه شمشير مثل بيكران ، نيروي
.داشت خواهيم...و سعادتمند باشكوه ، و عالي زندگي كنيم ،
واقعي قدرت از شناخت عدم علت به مردم ، اكثر كه حالي در
منفي و معقول غير و ناصحيح استفاده دليل به و خود ضمير
مرض ، و درد اضطراب ، نگراني ، با توام نامطلوب زندگي آن ، از
.ميبينند تدارك خود براي...و نكبت نداري ، و فقر
با آگاهي و آموزش علت به ماهر خلبان يك كه همانطوري
هواپيماي ميتواند راحتي به مختلف ، دستگاههاي و سيستمها
پرواز به بار ، تن صدها و انسان صدها با را غولپيكري
ببرد ، دنيا طرف آن به دنيا طرف اين از را آن و درآورده
باشد نداشته آگاهي خلباني امور به كه كسي كه حالي در
فراوان ريسك و خطر ايجاد بدون را كاري چنين نميتواند
.برساند انجام به
ضمير" بينظير و عظيم نيروي از صحيح استفاده طرز اگر
يابيم ، تسط برآن نتوانيم و ندانسته را خود "ناخودآگاه
.باشيم برخوردار آن مثبت بركات از توانست نخواهيم مسلما
حوادث هم ، آن از منفي و ناصحيح استفادههاي علاوه به
.داشت خواهند پي در جبرانناپذيري خسارت و ناگوار
برآن ، تسلط و "ناخودآگاه ضمير" از صحيح بهرهبرداري براي
بيكران قدرت اين از تا هستيم ، صحيح دستورالعمل نيازمند
اينكه براي.باشيم داشته صحيح و بهينه استفاده خود ، درون
به فقط دارد ، قدرت چقدر ما ، خود "ناخودآگاه ضمير" بدانيم
از بيش "ناخودآگاه ضمير" كه ، ميكنيم اشاره نكته اين ذكر
تغذيه به داشته كنترل تحت دقيقا را بدن سلول ميليارد 70
-مريضي و سلامتي مورد در -زايد مواد دفع -اكسيژنگيري
مرگ ، -هم از آنها ارتباط قطع يا و هم با سلولها همكاري
به مربوط ديگر امور هزاران...سلولهاو تكثير و زندگي
در و استراحت و درنگ بدون و لحظه به لحظه را ، سلولها
...دارد خود دقيق نظارت تحت و كنترل روزي شبانه مدت تمام
بدن مختلف قسمتهاي از سلول ميليونها لحظه هر در يا و
ميشوند ، آنها جايگزين جديد سلول ميليونها و ميميرند
ضمير" مستقيم تصميم و كنترل و نظارت با همگي كه
البرز كوه نفره ، يك شايد..!ميپذيرد صورت "ناخودآگاه
لحظه 70 هر از آسانتر كردن ، بلند دست يك با و كندن را
!!!باشد كردن كنترل را سلول ميليارد
ميدهد ، انجام "ناخودآگاه ضمير" كه اساسي كارهاي از يكي
ديگر ، عبارت به.انسانهاست منفي يا مثبت باورهاي ساخت
باورها:باورهاست ساخت كارگاه ،"ناخودآگاه ضمير"
:چون ;هستند ذهن عنصر مهمترين (اعتقادات)
;دارند قرار احساساتمان تاثير تحت ما كردار و رفتار
;هستند ما انديشههاي و افكار نفوذ تحت ما احساسات
;ميباشند باورهايمان از ناشي انديشههايمان ، و افكار
.ميشوند ساخته "ناخودآگاه ضمير" در باورهايمان
و پنجگانه حواس بهوسيله "ناخودآگاه" و "خودآگاه" ضماير
ارتباط خارج دنياي با (ششم حس) تجسم و تصور تلقين ، تفكر ،
پنجگانه ، حواس وسيله به كه مطلبي هر.ميسازند برقرار
:شوند منعكس ضماير ، اين به تفكر و تجسم تصور ،
تجربيات ، اطلاعات ، دانش ، به توجه با "خودآگاه" ضمير (1
مداقه مورد را دريافتي موارد و مطالب استدلالش ، و تعقل
موارد به نسبت شخص ، هر باورهاي به توجه با و ميدهد قرار
به اقدام ، و اجرا جهت و كرده تصميمگيري دريافتي ، مختلف
مشاهده ، عمل اينكه توضيح.ميسازد منعكس "ناخودآگاه ضمير"
وسيله به..و تعقل استدلال ، دانشاندوزي ، تجربهآموزي ،
.ميگيرد صورت خودآگاه ضمير
بدون را دريافتي موارد و مطالب ،"ناخودآگاه ضمير" (2
اگر مثلا.ميكند ضبط عينا استدلال ، و تعقل و پردازش
و كرده برقرار ارتباط "ناخودآگاه ضمير"مستقيمابا
.ميكند ضبط را آن عينا هفت ، با است مساوي xبگوييم 22
چند؟ با مساويست xكه 22 كنيم سوال آن از مستقيما اگر
جواب ما به كرده ضبط قبلا را آنچه ناخودآگاه ضمير
دارابودن علت به "خودآگاه ضمير" كه درحالي.هفت:ميدهد
ميشود xكه 22 ميدهد جواب...و وتعقل استدلال دانش ،
قدرت داشتن وجود با "ضميرناخودآگاه" حقيقت در !چهار
و بگويي چه هر كه ميماند بچهاي مثل نامحدود ، و فراوان
و كرده ضبط پردازش ، و تعقل تفكر ، بدون بدهي ، دستور يا
مثل يا.ميسازد فراهم هم را آن اجرايي امكانات حتي
چگونه بداند اينكه بدون راهافتاده ، بدهي گاز كه ماشيني
!ميرود كجا به و ميافتد راه
در كه بينظيري و خارقالعاده قدرت از ميتوانيم چگونه
معقول و منطقي بهرهبرداري دارد ، قرار انسانها همه درون
امكانات و انرژي آن ، بر تسلط با ميتوانيم وچگونه داشته
و خويش آرمانهاي اهداف به رسيدن در را ، آن نامحدود
كار به مطبوع بسيار و عالي شايسته ، بسيار زندگي ساختن
گيريم؟
ذهن سلامت به عملي ، و علمي راهنمايي با ميتوان چگونه
توانمنديهايمان ، اعلاي حد از بهرهگيري با و يافت دست
شعف و تندرستي شادماني ، نشاط ، حداكثر به را خود زندگي
كمتر كه ببريم بالا چنان را خود تواناييهاي و برسانيم؟
!باشد كارگر ما در...و ارعاب تهديد ، نگراني ، اندوه ، غم ،
و تجزيه پردازش ، قدرت عدم از وروانكاوان ، پژوهشگران
:كه ميكنند توصيه و كرده استفاده "ضميرناخودآگاه"تحليل
بويژه دلخواه ، ذهني تجسمات و تصور سازنده ، تلقينهاي با
عالي وانديشههاي تفكر و مثبت پرسشهاي با
.داد قرار خود اهداف مسير در را "ضميرناخودآگاه"ميتوان
از يا نوشته روي از را معيني مطالب يا مطلب معني بدين
بيداري ، وبعداز خواب از قبل مخصوصا بار چندين روزي حفظ ،
خود ذهن در را خويش دلخواه اهداف تصاوير و..بخوانيم
از را مثبتي سوالات عالي انديشههاي و كنيم تجسم
ميدهيد ، انجام را كارها اين كه باري هر براي..خودبكنيم
و تكرار اثر بر.ميشوند ضبط "ناخودآگاه ضمير"در عينا
تكراري مطالب اينكه گمان به "ناخودآگاه ضمير" آنها ، ضبط
ضمير سوي از اجرا جهت مطالب يا و ماست دلخواه و نظر مورد
تكرار ، تكرار ، تكرار ، تاثير تحت ميشوند ، منعكس خودآگاه ،
و ميدهد تغيير آرامي به را خود باورهاي...تكرار
يا و تلقيني مطالب و مفاهيم مسير در را جديدي باورهاي
مثبت و سازنده وسوالات انديشهها ذهني ، تجسمات و تصورات
.ميكند اجراء هم را جديد باورهاي و داده قرار خود ، از
شوند ، تكرار بيشتر تلقينها علامتها ، پيامها ، چه هر
باورها تغيير موجبات و كرده عمل زودتر "ناخودآگاه ضمير"
كه باشيم داشته توجه بايدميسازد فراهم سريعتر را
جملهاي اگر مثلا نميشود ، سرش تكرار ،"ناخودآگاه ضمير"
بار را 1000 آن "ناخودآگاه ضمير"كنيم تكرار بار را 1000
تصور جديد علامت و پيام عنوان به بار و1000 كرده ضبط
.ميكند
دستگاه به را "ضميرناخودآگاه" روانكاو ، پژوهشگران
به چه هر كه همانطوري هستند معتقد و كرده تشبيه ضبطصوت
اگر ميگرداند ، وباز ضبط ما براي را آن بدهيم ، صوت ضبط
را پرنشاط و سازنده مثبت ، افكار ذهني ، تصاوير و تلقين با
و روحيات افكار ، اين سازيم ، مستقر "ناخودآگاه ضمير" در
وشوق شور از سرشار و شاد رفتار و كردار احساسات ، حالات ،
.ميآورند بوجود ما در..و عالي و
ذهن بر كه است افكاري تاثير تحت انسان اينكه ، به توجه با
باعزمي و علاقهمندي و اشتياق با اگر لذا ميگذرد ، او
را مثبت باورهاي كه باشيم معتقد فراوان ، شوق و شور راسخ ،
موفق حتما بكنيم ، منفيمان باورهاي جايگزين ميتوانيم
لذا ;است خويش افكار محصول انساني ، هر چون ، .شد خواهيم
.شد موفق تا انديشيد پيروزي به ميبايست
مثبت وسوالات ذهني تجسم و تصور تلقين ، براي زمان بهترين
هرگونه موقع ، اين چون ;است خواب از قبل حالت در خود ، از
پذيرندگي حالت و ميرسد حداقل به انسان فعاليت و تلاش
انتقال براي خوبي فرصت و ميگردد زياد انسان در ذهن
.ميآيد پيش ضمير ، به آرزوها و خواستهها
در "ناخودآگاه ضمير" با را خود اهداف و خواستهها وقتي
:كنيم پرسش خود از مثلا برويم ، خواب به و گذاشته ميان
علت اينكه بدون "ناخودآگاه ضمير"هستم؟ موفقي آدم من چرا
كند تحليل و تجزيه را آن يا و بداند را ما موفقيت واقعي
در و پذيرفته را ما گفته نه ، يا است درست مطلب كه
در -را وپيشرفت موفقيت لحظههاي مغز ، بايگاني ميليونها
و كشيده بيرون -داشتهايم كه زمينه هر در و زندگي طول
.هستيد موفقي آدم شما دلايل ، اين به:كه ميكند اعلام
ضمن هستم ، بدبختي آدم من چرا كنيم ، سوال اگر برعكس ،
زمانهاي بهدنبال مغز فايل ميليونها در بدبختي ، قبولي
و گشته...و ناگوار موفقيت ، حوادث عدم بدبياري ، بدبختي ،
:كه ميگويد ما به و كشيده بيرون بايگانيها از را آنها
!هستيد بدبختي آدم شما دلايل اين به
جوابهاي ناخودآگاه ضمير مثبت ، پرسشهاي با بنابراين ،
ما براي منفي جوابهاي منفي ، پرسشهاي مقابل در و مثبت
و سالم من چرا:چون مثبتي سوالات با لذا ، .ميكند تدارك
بيمار سخت حتي و مريض است ممكن كه حالي در)هستم؟ تندرست
است ممكن كه حالي در)دارم؟ فراوان ثروت من چرا...(باشيم
...(باشيم داشته هم فراواني بدهي حتي و بوده فقير خيلي
خيلي آدمي است ممكن كه حالي در)هستم؟ قدرتمند من چرا
هستم؟ دوستداشتني و جذاب آدم من چرا..(باشيم ناتوان
داشته نازيبا قيافه فيزيكي نظر از احتمالا كه حالي در)
كليه "ناخودآگاه ضمير"..ديگر مثبت چراي صدها...و(باشيم
مغز فايلهاي از را سوالات جواب سپس و ضبط را پرسشها
تكرار بارها پاسخ ، و پرسش پروسه وقتي...ميكشد بيرون
.ميگردند "ضميرناخودآگاه" باورهاي جزو پاسخها ميشود ،
همه دسترس در موفقيت و سلامتي خوشبختي ، ثروت ، بنابراين ،
با و مصمم و قوي اراده با اشتياق ، با است كافي ماست ،
.بياوريم بهدست را آنها تا بخواهيم پيروزي ، به اعتقاد
نتايج واخذ دلخواه باورهاي ساخت براي:ميشود تاكيد
و كرده مشخص دقيقا را خود خواستههاي و اهداف مطلوب ،
بار دهها روز ، طول در و خواب از قبل هنگام شب.بنويسيد
آنقدر راسخ ، عزمي و اشتياق با و كنيد تكرار را خود اهداف
وقتي.كند باور را آنها "ضميرناخودآگاه" تا كنيد تكرار
فراهم هم را آنها انجام موجبات كرد ، باور را آنها ضمير
فراوان نفس به اعتماد كه است شرايطي چنين در.ميسازد
و ميروند بالا توانمنديهايمان و وخودباوري كرده پيدا
بزرگ و ثروتمند خوشبخت ، تندرست ، شاداب ، موفق ، انساني به
.ميشويم تبديل...و منش
راميخواهند ، هستند ، آنچه قادر انسانها:اينترتيب به
تفكرات و سازنده تلقينهاي تاكيد و تكرار با آگاهانه
...ذهني ، تصورات و تجسم و خود از مثبت پرسشهاي و عالي
خويش"ضميرناخودآگاه" در را نظرخود جديدمورد باورهاي
عوض انديشههايمان و افكار باورها ، تغيير با..بسازند
احساساتمان جديد ، وانديشههاي افكار تاثير تحت ;ميشوند
به.مييابند تغيير نيز كردارمان و رفتار شده ، دگرگون
ميتوانيم پيگيري و تلاش با و راسخ عزمي با و طريق اين
..ومخرب ، منفي انديشههاي جايگزين را سازنده و مثبت افكار
....پريشانحالي و افسردگي جاي رابه وشادابي نشاط..
و موفقيت...مريضي و ناخوشي جاي به را سلامتي و تندرستي
واقعي باطني آرامش...ناكامي ، و شكست جاي به را پيروزي
جاي به را ودارندگي ثروت...نگراني و دلهره جاي به را
تنگ جايگزين را بزرگواري و عفو و گذشت...تهيدستي ، و فقر
تغيير با ترتيب ، اين به.بسازيم حسادت و وانتقام نظري
مسير ودر گشته تازه زندگيمان وشيوههاي افكار باورها ،
.ميگيريم قرار زندگي شگفتانگيز و عظيم دگرگونيهاي
تجسمهاي و تصور سازنده ، و مثبت تلقينهاي از نمونه چند
يادآوري با اينجا در را ، ازخود مثبت پرسشهاي ذهني ،
مي ذكر آينده لذتبخش حوادث تجسم و گذشته شاد رويدادهاي
:كنيم
.عاليميشود بسيار روحيهمان(1
پيدا عملي امكان بكنيم تجسم و تصور خود ذهن در آنچه هر(2
.ميكنند
قشنگ تصاوير ميكند ، عادت ذهنمان ، سيستم ترتيب ، اين به
عالي را روحيهمان و كرده تجسم را آينده و گذشته از
نشاط با خوب ، چيزهاي به دائما كه ميكند عادت و ساخته
و شاد موفق ، كه ميكنيم احساس مدتي ، از پس و كند فكر
زندگي ديگران ، و خود به علاقه و عشق با همراه ، سلامت ،
.داريم عالي و مطبوع بسيار
از مثبت سوالات مرتبه چندين روزها و خواب از قبل شبها
:بكنيم خود
سالارآفريدهاي؟ و شايسته خوشبخت ، را من چرا..خدايا
است؟ من مراد وفق بر چيز همه چرا..خدايا
فراوان ونشاط لياقت سلامتي ، آرامش ، من به چرا...خدايا
بخشيدهاي؟
رادوست همه كه بخشيدهاي را قدرت اين من به چرا.خدايا
بدهم؟ انجام موقع به را كارهايم هميشه و داشته
از بهتر من فرداي و ديروز از بهتر من امروز چرا...خدايا
بود؟ خواهد امروز
فريور ميرعمادالدين
دانشگاه مدرس
:از برداشتي
رزمآزما هوشيار ترجمه مورفي ، روژف دكتر فكر ، قدرت -
مجردزاده مهدي ترجمه رابيز ، آنتوني كاميابي ، بهسوي -
كرماني
خوشدل گيتي ترجمه اسكاولشين ، فلورانس از اثر چهار-
مهدي هيل ، ناپلئون شويد ، ثروتمند و بينديشيد -
قراچهداغي
فصيح اسماعيل ترجمه هريس تامس دكتر آخر ، وضعيت -
بختآور ژنا ترجمه شوارتز ، دكتر بزرگ ، فكر جادوي -
تاكسيسرويس در فعاليت متقاضي زن 500
هستند تهران بانوان
صنفي انجمن مديرعامل:اسلامي جمهوري خبرگزاري - تهران
صريح پاسخگويي خواستار بزرگ تهران بانوان سرويس تاكسي
.شد بانوان ويژه سرويس تاكسي راهاندازي در مربوط مسئولان
گروه با گفتوگو در (چهارشنبه) ديروز "آهوان معصومه"
تاكنون گذشته ماه طي 10:گفت ايرنا خانواده و زنان اخبار
و ثبت براي مربوط ادارات و سازمانها به مكرر مراجعات
كار وزارت وي ، .است مانده بينتيجه انجمن اين پروانه صدور
و مديريت سازمان شهر ، شوراي كشور ، وزارت اجتماعي ، امور و
و تهران استان تعاون كل اداره تهران ، تاكسيراني بر نظارت
مراجعه آنها به كه برد نام مراكزي جمله از را استانداري
.است كرده
:افزود بانوان سرويس تاكسي صنفي انجمن موسس هيات عضو اين
انجمن سوي از شده انجام اقدامات كار قانون ماده 131 طبق
متقاضيان ، اسامي ثبت حركت ، اين به بخشيدن رسميت براي صنفي
و اجتماعي ، امور و كار وزارت به ارائه و اساسنامه تشكيل
.است بوده تهران استان تعاون كل اداره
تاكسيراني بر نظارت و مديريت سازمان شرط:شد مدعي آهوان
حضور آژانسها ، اين راهاندازي و پروانه صدور براي تهران
.است آژانس دفاتر در آقايان
در:گفت بانوان سرويس تاكسي صنفي انجمن موسس هيات عضو
اداره بانوان ، ويژه سرويس تاكسي دفتر راهاندازي 42 طرح
موسسات صاحبان و است شده گرفته نظر در تعاوني صورت به آن
زنان جملگي مسافران و رانندگان اجرايي ، كادر سرويس تاكسي
راننده زن تعداد 500 تاكنون آهوان ، گفته به.بود خواهند
ثبتنام صنفي انجمن اين در عضويت متقاضي عنوان به
گذشته سال ماه دي زنان سرويس تاكسي انجمن.كردهاند
.كرد موجوديت اعلام
زودتر چه هر قضايي دستگاه:لطفي مرتضي
كند مشخص را روزنامههايتوقيفشده وضعيت
هيات اعضاي:گفت كارگر و كار مسئول مدير:اجتماعي گروه
همه نماينده و عمومي افكار و وجدان برآيند بايد منصفه ،
.باشند جامعه اقشار
روزنامه مسئول مدير و تهران شهر شوراي عضو لطفي ، مرتضي
به وارده اتهامات از دفاع براي پيش روز چند كه كاروكارگر
خبرگزاري به بود ، شده حاضر دادگاه در روزنامه اين
جرايم به رسيدگي تعيين چارچوب:گفت ايران دانشجويان
بايد آن طبق و كرده مشخص صراحت به قانون را مطبوعاتي
.شود تشكيل منصفه هيات اعضاي حضور با صالح دادگاه
تعيين چگونگي براي طرحي پيگيري حال در مجلس البته ،
.است منصفه هيات اعضاي
مسئولان از ما خواست در:كرد تصريح تهران شهر شوراي عضو
روزنامههاي وضعيت زودتر چه هر كه است اين قضايي دستگاه
.كند مشخص قانوني لحاظ از را شده توقيف
|