ايم كرده فراموش را تقدم حق رعايت
رود سيه و جلفا در آموزشي امكانات كمبود
جانشيننادرست استفادهازكلمهجايگزينبهجاي
است
شمال ، رودخانههاي خانگي و صنعتي پسابهاي
است كرده آلوده را كشور
ماست؟ خانه ما ، شهر آيا
ايم كرده فراموش را تقدم حق رعايت
همت بزرگراه ترافيك گره گشودن براي پيشنهادي طرح
آمد و رفت پر ساعات از يكي در تاكنون هم شما اگر
در همت شهيد بزرگراه روي پلهاي از يكي روي از اتومبيلها
اتومبيلهاي وضع شاهد بالا از وليعصر -يوسفآباد منطقه
كاربرد البته كه) بودهايد بزرگراه اين ترافيك در موجود
اين زيرا بود ، خواهد بيمعني اينجا در ديگر ترافيك كلمه
اين مصداق ديگر ميباشد آمد و رفت آن معني كه خارجي كلمه
مناسبتر توقفگاه كلمه بلكه ندارد را بزرگراه از قسمت
اتومبيلهاي زياد بسيار شمار كه كردهايد فكر حتما (است
محترم اگرمسئولان است ، شده باعث را وضعي چنين عبوري
نگارنده دارند باوري چنين هم عبورومرور امر كار دستاندر
بارز نمونه يك فقط اين:شود ، گفته اينكه از قبل است مايل
رانندگي و راهنمايي مقررات رعايت عدم عامل دو تلفيق از
اين ساخت در ترافيك مهندسي اوليه اصول رعايت عدم با
كه تجربي علمي مقدماتي بحث يك به است بهتر است ، بزرگراه
ورزيده مبادرت ميشود پرداخته آن به هم دبيرستان سطوح از
.كنيم نتيجهگيري بعد و
به و موضوع كردن بيان سادهتر براي باشد بهتر شايد البته
موثر فيزيكي قوانين و محض علمي ديدگاه به جستن توسل جاي
هم اتومبيلها زيرا) لوله يك يا ظرف در سيال يك عبور در
بزرگراه اينجا در كه لوله در مظروف همان حكم دقيقا
همه براي تجربه قابل و ساده مثال يك ،(هستند ميباشد
:بزنم
يك در را سيالي يا و مايع از ليتر يك مثلا معين حجم يك
در را آن محتوي دقت با بعد و بريزيم شكل استوانهاي ظرف
يادداشت دقيقا را زمان و كنيم خالي خودش شبيه ديگري ظرف
همان دوم بار.بشود خالي ظرف تا ميكشد طول چقدر كه كنيم
به باريك ته ولي گشاد دهانه قيف يك واسطه با را سيال حجم
دارد بزرگي دهانه قيف چون بار اينكنيم منتقل بعدي ظرف
قيف دهانه در را ظرف تماممحتوي سريعتر خيلي ميتوانيم
گرديد منتقل دوم ظرف به سيال تمام كه بعد ولي كنيم خالي
در اگر حال.كرد مقايسه هم با را آزمايش دو زمان بايد
منظورمان ديگري شبيه كجاي هر يا همت شهيد بزرگراه ترافيك
كردن استراحت آنجا در و قيف دهانه داخل به رسيدن زودتر
زودتر منظور اگر.است فعلي وضع گوياي اين خوب كه است
اگر.كرد عمل درست طريق به بايد كه است مقصد به رسيدن
(نشود هم شايد كه) كرد گشادتر را قيف ته لوله نميتوان
:دارد ديگري راه
شده كه هم آزمايشي بهصورت اگر حتي هفته يك براي بياييم
به مسير كل در را قيف لوله از قبل مشكلساز و اضافي عرض
رعايت متاسفانه كه خطكشي زدن هاشور از غير) طريقي
مثلا اگر كه بهطوري.كنيم دسترس غيرقابل (شد نخواهد
سه گنجايش (بزرگراه تنگتر قسمت منظور) قيف لوله عرض
:دارد عبوري "لاين"
بگذاريم اتومبيلها استفاده براي خط سه مسير تمام در -1
خروج و ورود براي راست خط و مستقيم عبور براي چپ خط دو)
.(دارند را بزرگراه از خروج يا ورود قصد كه اتومبيلهايي
فيلم يك تهيه با دارند آموزش نياز كه رانندگان به -2
سيماي از پخش قابل دقيقه دو حتي حداكثر آموزشي كوتاه
داده آموزش طرح اين اجراي هفته يك مدت به اسلامي جمهوري
از شود هزينه هرچه راه اين در كه دارد واثق رجاء.شود
جبران قابل فعلي بيهوده بنزين مصرف فقط صرفهجويي محل
به خود را "لاين" سه اگر كه دهيم آموزش آنان به.است
مقصد به زودتر نكنند ، تبديل اتومبيل ستون پنج يا چهار
.ميرسند
شده تهيه حتي طرحي هر موفقيت اصلي كليد فعلي شرايط در -3
و راهنمايي زحمتكش ماموران دست در درست محاسبات با
صورت به اگر موفق طرحهاي ساير مثل چنانچهاست رانندگي
.شد خواهد حل مشكل درآيد شهروندي عادت يك
دارند وجود بسياري شهري درون بزرگراههاي جهان شهرهاي در
بيشتر ، مرور و عبور با اما همت ، بزرگراه از كمتر عرض با
به اشاره كمتر عرض از منظورم.شوند مشكل دچار بيآنكه
هم اتفاقي بطور اگر و است بزرگراه فعلي قسمت تنگترين
در جادهاي ، تعميرات علت به يا حادثه يك وقوع با مثلا
مشاهده محض به آيد پيش نقصان بزرگراه يكنواخت عرض وضعيت
خودش اتومبيل هر قبل ، كيلومتري دو از راه ، شدن تنگ علائم
شصت به را كيلومتر هشتاد مثلا سرعت ترمز نيش يك با
بودند حركت در ستون سه در مثلا اگر و ميرساند كيلومتر
و ميكنند تبديل كمتر يا و ستون دو به سريعا را خودشان
عبور كيلومتر شصت سرعت با باريكتر محل از نتيجه در
جاده شدن تنگ علامت ديدن با ما متاسفانه ولي.مينمايند
اجراي اميدواريم ، !نيست توضيح به احتياجي ميكنيم؟ چه
.كند كمك همت بزرگراه ترافيك بغرنج معضل حل به كنوني طرح
جلاليبهزاد غلامرضا دكتر
رود سيه و جلفا در آموزشي امكانات كمبود
آموزشي امكانات از سيهرود بخش و جلفا شهرستان مدارس
تامين مدرسه يك آموزشي حقوق ابتداييترين.بيبهرهاند
خدمات حداقل ارائه در لازم تداركات و آموزشي كمك امكانات
مدارس متاسفانه اما ، .ميباشد دانشآموزان به آموزشي
روستايي حوزههاي در خصوص به سيهرود بخش و جلفا شهرستان
اين.هستند محروم استنسل فتو و كپي دستگاه يك داشتن از
بيشتر دانشگاهي پيش و متوسطه مقاطع در خصوص به محروميت
در آموزشي شديد افت آن پيامد ميكند ، كه نظر جلب
آينده سرمايه مستعدترين كه بود منطقهخواهد دانشآموزان
و خشكسالي بروز به توجه با.ميباشند اسلاميمان مملكت
اين در نيز مردمي مشاركتهاي مردم ، مالي توان آمدن پائين
و آموزش وزارت محترم مسئولين از.است صفر تقريبا مدارس
.دارد سريعتر چه هر رسيدگي درخواست پرورش
محمدباقرمداحي
منطقه دبيردبيرستانهاي
جانشيننادرست استفادهازكلمهجايگزينبهجاي
است
متداول بسيار كه جانشين جاي به جايگزين كلمه از استفاده
جايگزين فرهنگها ، نوشته براساس زيرا است ، نادرست شده ،
يعني شدن جانشين آنكه حال.شدن مستقر جايي در يعني شدن
اين بنابر گرفتن را ديگري جاي يا آمدن ديگري جاي به
چهارشنبه 16 صفحه 16 در زندان مجازات جايگزينهاي عنوان
:شود نوشته بايد و است نادرست قبل ، روزهاي و آبان
زندان مجازات جانشينهاي
بهزاد محمود دكتر
شمال ، رودخانههاي خانگي و صنعتي پسابهاي
است كرده
آلوده را كشور
عقلمندي ميثم: از طرح
شمالي استانهاي در شهرنشيني و شهر كه است دهه دو از بيش
اجتنابناپذير ، توسعه اين.است يافته گسترش كشورمان
بهخصوص زيست محيط آلودگي همچون پيامدهايي و مشكلات
سرازير.است داشته همراه به را رودخانهها وسيع آلودگي
نبود علت به رودخانهها به صنعتي و خانگي پسابهاي شدن
بر علاوه شهرها اين در فاضلاب بازيافت و تصفيه سيستم
آلودگي شديد خطر با نيز زيرزميني آبهاي شبكه رودخانهها
از زيادي تعداد آب تامين به توجه با.شدهاند روبرو
طريق از مازندران و گيلان استانهاي روستاهاي و شهرها
ميتواند كنوني فزاينده خطر آب ، زيرزميني سفرههاي و چاه
خطر با نيز را مناطق اين آب كننده تامين منابع آينده در
اين در فاضلاب دفع كه است اين اصلي مسئله.كند روبرو
از حتي شهرها و نيست سيستمي و قاعده هيچ تابع مناطق
محروم فاضلاب دفع فنآوري و روشها ابتداييترين داشتن
از مهاجرت ميزان افزايش با اخير سالهاي در.ميباشند
و توليدي جديد واحدهاي احداث همچنين و شهرها به روستاها
خانگي و صنعتي پسابهاي خروجي حجم مناطق ، اين در صنعتي
به پسابها اين نفوذ اثر بر و است شده بيشتر برابر چندين
تيرگي به رودخانهها آب طبيعي رنگ رودخانهها ، آب
براي مناسبي مكان ديگر آنها از زيادي تعداد و گرائيده
يك بنابه.نميباشند آبزيان ديگر و ماهيان زندگي
بگيريم ، را ضرر جلوي كه جا هر فارسي ، قديمي ضربالمثل
بازيافت حتي و تصفيه براي زودتر ، چه هر بايد است ، منفعت
كشور شمالي استانهاي شهرهاي در خانگي و صنعتي پسابهاي
در قدر هر كه باشيم داشته خاطر به.گيرد صورت لازم اقدام
به درآينده آن زيان و ضرر ميزان شود ، كوتاهي مورد اين
امروز سرمايهگذاري بنابراين.بود خواهد سنگينتر مراتب
فاضلاب تصفيه و مهار براي لازم اعتبارات گرفتن نظر در و
مثبتي بسيار اقتصادي پيامدهاي كشور ، شمالي استانهاي در
سفرههاي آب بخصوص آب ، سلامت حفظداشت خواهد پي در
تخمگذاري براي كه ماهيان انواع و آبزيان نجات و زيرزميني
بيماريهاي شيوع از جلوگيري و ميآيند رودخانهها به
.است جمله آن از حصبه و هپاتيت نظير خطرناك
سفري جواد
ماست؟ خانه ما ، شهر آيا
كشور ، يك اندازه به جمعيتي با كندو ، شهر است تهران اينجا
گياه ، و گل و درخت بودو ميوه باغ سراسر شهر اين روزگاري
حالا اما پاك ، زمينش و آبي آسمانش و بود دلنشين هوايش
بيرون خانهام از كه صبح روز هر من.نيست روزها آن
به بنگرم ، دقت با را همهچيز و همهجا دارم عادت ميآيم ،
و جويها تراسها ، كركرهها ، تابلوها ، ديوارها ، درها ،
هاي نشانه چون ميشوم ، غمگين ميكنم نگاه كه معبرها
در بيسليقگي و نازيبايي شكستگي ، بدرنگي ، آلودگي ، فراوان
اندكي محيطزيست به شهر اين در انگار كسي.پيداست همهجا
از مغازههاانباشتي برخي مقابل كنيد باور.نميكند فكر
بو پيادهروها غالب يا ميدهد بو كه هست روباز زباله
ميتركد لولهاي خياباني و كوچه در وقتيميدهند
بعضي.كنند درست آنرا و بيايند تا ميكشد طول مدتها
برخي.هست ناهمواري ندارند ، درستي آسفالت خيابانها
معابر چراغ شهر خيابانهاي دربالاترين حتي خيابانها
جوي در ميخواهد دلش هرچه هركس.ما خيابان مثل ندارند ،
و نميگيرد را او يقه قانونا كسي ميريزد ، آب روان
برويد.نميشود جريمه و نيست زبالهداني آب جوي نميگويد
كثيف چقدر را شهرداري اعلانات نصب تابلوهاي ببينيد
خانهها مقابل زباله جمعآوري چگونگي مساله.كردهاند
فرق باشي كسي هراست آلودهكننده و بيضابطه همچنان
خراب را روزت و ميكند عصباني ترا وضع اين نميكند ،
پايت اگر بهويژه ميكني مقايسه ميخوري ، غصه.ميكند
دلت همه حال و خودت حال به باشد ، رسيده هم بهخارج
مسئول بداني داري ميل باشي ، چارهگر داري ميل ميسوزد ،
درست كي شهر آلودهكنندگان بداني داري ميل كيست ، واقعي
ميشوند؟
بايد و است جرم كردن آلوده نوع هر كه است اين واقعيت
قانونش اگر شود ، سنگين جريمه حداقل قانون مجرمبرابر
تصويب را قانونش چرا نيست اگر و نميشود اجرا چرا هست
به فيلم ازطريق و مفيد آموزشهاي تكرار با چرا.نميكنند
مردم چگونه ميشود ، پاكيزه شهري چگونه نميگويند مردم
دوست سخت را خود زيست محيط حفظ آلمان مانند كشورها برخي
اين بايد ميكنند ، حفظ هست قيمتي بههر آنرا دارند ،
.شود داده نشان كودكان بهويژه مردم به واقعي صحنههاي
ميكند زيبا را شهرش و محلهاش خانهاش ، كه آن بايد
همگان وهمت قانون از اطاعت و قانون با بايد شود ، تحسين
.كنيم زيبا و دلنشين را تهران
قول كند عمل و كند فكر قضيه اين به تهراننشين هر اگر
در.دنياست شهر زيباترين تهران بنويسند جا همه ميدهم
بگويم هم ناچيز و كوتاه نوشتار اين واپسين سطرهاي
تربيت بيانصاف و نيست نفيگرا و ناسپاس شما ، كمترين
زمينه در اخير سالهاي در ميبينيم روز هر چون نشده
ورزش ، زمينهاي به رهاشده زمينهاي تبديل پاركسازي ،
تاسيس گلكاري ، درختكاري ، سبز ، فضاي چشمگير توسعه
كتابخانهها ، توسعه فرهنگ ، خانههاي ايجاد فرهنگسراها ،
تابلو نصب زيبا ، ميدانهاي احداث ضروري ، اتوبانهاي احداث
جايگاههاي ايجاد شهري ، ناوگانهاي افزايش اعلانات ،
موارد و مترو ايجاد و گلفروشي و مطبوعات فروش براي مناسب
شده برداشته توجه قابل و اساسي بلند ، گامهاي ديگر عديده
تقدير ارزش با خدمات اين خادمين تمام از دارد جا و
خدمات در آنان موثر وجود از و آيد بهعمل فراوان وتحسين
در قبلا آنچه متاسفانه اما شود ، استفاده بيشتر ديگر
حتي و سختگلهمند مرا رفت ، اشاره تهران نابسامانيهاي
اجمالا كه هم را خدماتي و دارد حقيقت و ميكند متعرض
شهروند تا گفت بايد نهايت در ولي است حقيقت عين شد اشاره
و زيبايي شيفته و نباشد شهرش بهداشت ناظر و حافظ تهراني
ديگر ارزنده مساعي تمامي گفت بايد نشود ، شهرش زيباسازي
باب و ميماند ناپيدا و بياثر شهر اين به خدمت جهت در
تهران كرد ادعا نميتوان و نميشود مسدود نارضايتي و گله
.است شده زيبا و بهداشتي جهات همه از
مكوندي حسينعلي
|