بگيريم؟ اختيار رادر زمان روشهايي چه با
چك مقررات اصلاح براي پيشنهادي طرح
زنداني دانشجويان وضعيت آخرين
شد تشريح باقي وعمادالدين
بگيريم؟ اختيار رادر زمان روشهايي چه با
وقت از بهرهوري براي حل راه 21
زمان در را مهم كارهاي نميكنيد فرصت اينكه از اغلب آيا
به تا آيا ميكنيد؟ ناراحتي احساس برسانيد پايان به مقرر
با و كنيد نگاه ساعتتان به كه است افتاده اتفاق حال
بايد كه را كاري شما و گذشته وقت كه دريابيد ناراحتي
نكردهايد؟ شروع هنوز واقع در ميكرديد تمام امروز
سال ، پايان گزارشهاي تهيه مانند برنامه فوق كارهاي وقتي
شبهاي بايد خود كار كردن تكميل براي آيا ميآيد ، پيش
كنيد؟ كار هم را هفته آخر تعطيلات و طولاني
مربوط گرفتاريهاي اوج در كه افتاده اتفاق حال به تا آيا
و ميدانيد مهم بسيار كه را ديگري طرح مسئوليت ، يك به
دهد انجام مناسب نحو به را آن نميتواند كسي ميكنيد فكر
ناشناخته اشكال يك وجود به گنگ حسي آيا بگيريد؟ برعهده
نداريد؟ عملكردتان در
يا و ميكند پيدا مصداق شما مورد در فوق پرسشهاي اگر
كه هستيد افرادي جمله از بدانيد است ، مطرح برايتان حداقل
مانند هم شما بگوئيم است بهتر يا و داريد زمان مشكل
مواجه زمانتان مديريت در مشكلي با ديگر افراد از بسياري
.هستيد
زمان و وقت از مطلوب و بهينه استفاده بتوانيد آنكه براي
.ميشود ارائه كلي حل راه يك و بيست ببريد خود
حد از بيش مسئوليتهاي پذيرفتن -1
است مسئوليتها حد از بيش پذيرش وقت ، كنندگان ضايع از يكي
را آن بايد بيايد پيش كه كاري هر كنيد تصور اينكه و
عوامل از يكي.نيست چنين واقعا كه حالي در داد ، انجام
به كارها نكردن واگذار حد ، از بيش مسئوليت داشتن اصلي
ميكنيم فكر دلايلي به اوقات گاهي كه چرا است ديگران
و كنند اداره را امور نميتوانند ما زيردست افراد
كارها انجام عهده از ديگران از بهتر ما كه ميپنداريم
.كنيم كنترل را تفكر نوع اين بايد صورت اين دربرميآييم
موارد ميتوان حد از بيش مسئوليت پذيرش دلايل ديگر از
:برشمرد را ذيل
شخصي انضباط و نظم نداشتن -2
.است زمان مديريت در مهم واژههاي از يكي شخصي انضباط
نهايي ، مرحله تا آن پيشبرد و كار رساندن پايان به براي
اينكه به بودن مقيد حتي.است نياز شخصي انضباط و نظم به
انقطاع ديگران كار در امور روند مورد در سوال طرح عدم با
بايد بنابراين ميشود محسوب انضباط نوعي نكنيم ، ايجاد
را عديدهاي مشكلات شخصي انضباط نداشتن درصورت كه بدانيم
.ميآوريم وجود به ديگران و خود براي
شخصي سازماندهي عدم -3
امور سازماندهي توان كه بينظم افراد است مديدي مدتهاي
دليل به زيرا.ميكنند سنگيني سازمانها دوش بر ندارند را
سپردن و اطلاعات كسب براي نميتوان امور در بينظمي
.كرد اعتماد آنها به اطلاعات و اسناد
جاي در آن ثبت عدم دليل به را كارها پاياني مهلت آنها
ميزان به را ديگران و خود وقت و ميكنند فراموش مناسب
تلفن ، شماره يك پرونده ، يك فرض به تا ميدهند هدر زيادي
دير تا غالبا افراد قبيل اينكنند پيدا را كسي اسم يا
و عقبتر امور روند و زمان از هميشه اما ميكنند كار وقت
.هستند قبل روز امور فصل و حل سرگرم موارد اكثر در
منسجم سامانه كه است آن امور سازماندهي براي كلي حلي راه
و پرونده و كاغذ هر تا كنيد ايجاد پيوستهاي هم به و
بر كلي نظم يك و باشد داشته را خودش مخصوص محل كاري
.شود غالب كارهايتان
آن از كه شده طراحي برنامهريزي و دهنده سازمان سامانه
ميشود برده نام زمان مديريت ابزارهاي از يكي عنوان به
:است زير موارد شامل
بايد كه كاري اولويتهاي و ملاقاتها قرار روزانه ، اهداف *
.شود انجام
.مهم برنامههاي و طرحها پيگيري براي برگهها كنترل *
اساسي تصميمگيريهاي نيازمند كه قراردادهايي از فهرستي *
.هستند دقيق عملكرد و
منظم طور به ضرورت به بنا كه كليدي اشخاص تلفن فهرست *
.هستيد تماس در آنها با
.مدت بلند اهداف ماهانه برنامههاي *
دربحران مديريت -4
بحران روز از بعد عملكرد نحوه معناي به بحران در مديريت
آن وقوع از جلوگيري بحران ، با ستيز طريقه بهترين.است
برنامه و پيشبيني بحران ، از پيشگيري شيوه بهترين و است
وقوع از جلوگيري سبب اگر حتي كه است زمينه اين در ريزي
طور بهاست سودمند آن مخرب اثرات كاهش نشوددر بحران
زمان اتلافگر عوامل از يكي به غلبه حل راه امر اين خلاصه
بحران يك ووقوع زمان حرفه ، و شغل به مربوط امور در.است
يك با اما كرد پيشبيني نميتوان راحتي به را
از بحران وقوع صورت در ميتوانيد ابتكاري برنامهريزي
.شويد بحران بروز مانع وحتي بكاهيد آن مخرب تاثيرات
اين در است ممكن":كنيد سوال خود از دائما بنابراين
اتفاقي چه بعد مشكلي؟ چه ديگر بيايد؟ پيش مشكلي چه شرايط
كنيد ، پيشبيني بيشتر را بحرانها و مسائل هرچه "ميافتد؟
.شويد روبهرو آنها با ميتوانيد آسانتر
تلفن شدنهاي قطع بين شده تلف زمان -5
لحن.كرد مقاومت نميتوان تلفن زنگ برابر در كلي طور به
خبرهاي است ممكن بردار ، را گوشي"ميگويد تلفن زنگ آمرانه
".باشم داشته شما براي مهمي
برداشتن از بتواند كه است كسي كمتر اداري واحد يك در
بايد ليكن.كند خودداري خوردن زنگ هنگام تلفن گوشي
از كه انقطاعهايي زيرا.آييد فائق وسوسه براين بتوانيد
و ريخته هم در را شما تمركز ميآيد پديد تلفني مكالمه
عامل هيچ كه ميگذارد منفي اثر شما بهرهوري در آنچنان
.نيست آن انجام به قادر ديگري
مناسب برنامهريزي يك نداشتن -6
براي ديگران نكنيد برنامهريزي خود روز ساعات براي اگر
را شما اولويتهاي شما اعمال.كرد خواهند را كار اين شما
اولويتهاي و هدفها تعيين زمان مديريت در.ميكند مشخص
براي و ميرود شمار به امور مهمترين از كار به مربوط
خواهيد عمل شده برنامهتعيين به اينكه از اطمينان حصول
ابزار مكتوب برنامه.بياوريد كاغذ راروي آن بايد كرد ،
كنترل را خود ميتوانيدزمان آن كمك به استو اصلي
مسئله هر با روزتان ساعات مكتوبي برنامه چنين بدونكنيد
روز پايان در و شود مي خارج دستتان از و منقطع كوچكي
.است صفر كارتان نتيجه
نشده برنامهريزي ملاقاتهاي -7
زمان گران اتلاف بزرگترين از يكي بيبرنامه ملاقاتهاي
برابر در مقاومت كه فراوانند و معمولي آنقدر زيرا هستند
حائز نكته دو ملاقاتها اين در.است ذهن از دور آنها
شما از كه زماني و وقت بيترديد اينكه اول است اهميت
زماني ديگراينكه و است دقيقه يك از بيش ميشود گرفته
براي.بازگرديد اوليه تمركز آن به تا است نياز طولانيتر
سه به دادهايد ، دست از كه محركهاي قوه بازگرداندن
.داريد نياز رفته دسته از وقت برابر
ديگران به امور نكردن تفويض -8
ديگران به كارها و امور واگذاري در مديران از بسياري
متعددي دلايل و عوامل در ريشه دشواري اين.دارند مشكل
منبع وقتي.است فطري خصلتهاي از ناشي آنها بيشتر كه دارد
بر غلبه جهت در ميتوانيم يافتيم را دشواري اين منشا و
.كنيم حركت آن
وسيله به اهداف به دستيابي مديريت ، ماهيت و اصلي مفهوم
نيست سايرين به كار واگذاري به قادر كه كسياست ديگران
نكته دو امور تفويض عدم مورد در.كند مديريت نميتواند
ديگران كه را كاري اينكه نخست.گرفت نظر در بايد را اساسي
عهده به را آن انجام بايد مدير ناچار به دهند انجام بايد
كه ميكنند كارهايي صرف را خود وقت اينكه دوم و بگيرد
.هستند آن انجام به قادر هم ديگران
مناسب شخص انتخاب با كه است اين آسان راهحل بنابراين
و آموزشها دادن و واگذاركنيد ميخواهيد كه كاري براي
پيگيري و او به اطمينان و اعتماد وداشتن لازم اختيارات
يكي بر غلبه و امور تفويض در موثر گامهاي امور ، روند
از را استفاده بهترين و برداشته وقت اتلافگران از ديگر
.ببريد زمان
"نه" گفتن در ضعف -9
يك در گيتي سراسر در زمان مديريت ابزار قويترين ميگويند
قادر كه كسي.است شده خلاصه "نه"يعني دوحرفي كوچك واژه
قرار تازه مسئوليتهاي فشار تحت دائما نيست ، نه گفتن به
.ميشود بزرگتر ومسئوليتها وظايف كوه برابرش در و گرفته
نميدانند كه نيست آن معناي به "نه" گفتن در ناتواني
قابليت ، نداشتن معناي به بلكه.پذيرد صورت چگونه كار اين
محجوب.است ديگران خواسته رد در لازم ذهني جسارت و ذهنيت
يا ديگران رنجش از هراس يا كردن خشنود به نياز بودن ،
را فرد كه است محركهايي و انگيزهها قبيل ، اين از عوارضي
.ميكند هدايت مثبت پاسخ سوي به
كارها در كردن كوتاهي -10
در ريشه زمان ، اتلافگر عوامل از بسياري كه آنجا از
كه كنيم درك بايد نخست گام در دارند ، ما ذاتي خصوصيات
.ميكنيم عمل چنين اين چرا
از ترس غالبا است؟ نهفته پديدهاي چه تعللها اين پس در
شما از ديگران اگر و باشد خطر با همراه كار اگر.شكست
و مهارت اگراز و باشد داشته فوقالعادهاي انتظارات
و دشوار را خود كار شروع حتما نباشيد مطمئن خود كارآيي
مواردي در حتي.يافت خواهيد آسان را آن انداختن تعويق به
.ميكند مختل را انسان كارآيي موفقيت ، عدم از ترس
كار انسان وقتي.است كار به علاقه فقدان ديگر ، مشكل
زمان ، حفظ منظور به همچنين و دادن انجام براي چنداني
دچار كه نميگذرد ديري باشد ، نداشته تلاش براي ضرورتي
.ميشود كسالت
مانندتعيينمهلت ، امري هيچ كنيد ، تعيين مهلت خود براي
اگر.نميكند تقويت شما در را كار احساسپرداختنبه
قسمتهاي به را آن است بزرگ طرح يك داريد دست در كه كاري
تعيين مهلتي ازكار قسمت هر براي و كرده تقسيم كوچك
.كنيد
پيدرپي جلسات تشكيل -11
از بيشتر تشكيلجلسه ، درباره زمان ، اتلافگران بين در
در خاصي اهميت از جلسات و است شده گفتوگو و بقيهبحث
هفته در مديري هر متوسط طور به.برخوردارند افراد ذهن
از بسياري و ميكند جلسهصرف در را خود وقت از ساعت ده
.ميشود ضايع جلسات اين وقت از نيمي كه معتقدند مديران
بهترين دارد؟ وجود زمان اتلافگر اين براي حلي راه چه
به ضرورتي كه را صرفاجلساتي كنيد سعي كه است اين راه
.فشرده صورت به هم آن كنيد برگزار ميكنيد احساس آن تشكيل
كاركنان نبودن كافي -12
نظر از -است 1 دوجنبه داراي كاركنان نبودن كافي مساله
.لازم مهارتهاي فقدان نظر از -تعداد 2
كمتر ، نيروي با كه بياموزند بايد مديران تعداد ، نظر از
.سازند برآورده را تعهدات همان حداقل بيشتريا تعهدات
تا كنيد ياري را خود كاركنان كه است آن روش كارآمدترين
بيشترين زمان كمترين از گيرند ، يعني بهره زمان مديريت از
.آورند دست به را بهره
كاري انجام در لازم مهارت فاقد كه اعضايگروهي حضور
:دربردارد را دومفهوم اين از يكي دارند ، برعهده كه هستند
لازم آموزشهاي يا شده اشتباه انساني نيروي انتخاب در
نامناسبي كاركنان كه ثابتشد وقتي.است نشده داده
بايد ابتدا.كنيد رها نيمه در را كار كه نيست صحيح داريد
حق كارمند.بگيريد نظر در را كاركنان از يك هر علايق
.باشد خودآگاه كار نامناسب نتيجه از دارد
سازمان در انساني نيروي بيكفايتي مساله رسيدگيبه در
تصور آنچه از بيشتر وارده زيان زيرا نكنيد كوتاهي
كه است ديگري موضوع آموزش ضعف مساله.بود خواهد ميكنيد
نيز كاركنان مطلوب آموزش مسئوليت.شود رسيدگي آن به بايد
.است مديران وظايف از
دوستانه معاشرتهاي -13
دوستانه معاشرتهاي به حد از بيش تمايل اصلي عوامل
غريزه ذائقه ، وتغيير تنوع به تنهايي ، نياز: از عبارتند
قرار به تمايل كنجكاوي ، دوستان ، اجتماع و بودن جمع در
"نه" درگفتن ناتواني خطا ، از امور ، ترس جريان در داشتن
به دادن خاتمه در ناتواني معاشرت ، اهل ومردم دوستان به
پاتوق و كار محل بودن دست دم پرحرف ، افراد با گفتوگو
ايفا عابري هر با را برخورد خوش فردي نقش محل ، آن شدن
كاري از گريختن براي بهانهاي يافتن سرانجام و كردن
.كسلكننده
اختيارات و مسئوليتها بودن مبهم -14
ابهام است كاري مسئولچه كسي چه موردكه اين در گاهي
تناسب آنها اختيار وميزان مسئوليتها بين يا دارد وجود
.شد خواهد تلف زيادي وانرژي زمان مواقع اين در ندارد وجود
وقتي.است كاركنان براي وظايف شرح تنظيم حل ، راه بهترين
وجود وظيفهاي اصلاشرح ويا نامعلوماست وظايف شرح
تضييع تعارضو بروز و وظايف تداخل امكان باشد نداشته
است مبهم شما وظايفكاركنان شرح اگر.ميرود بالا زمان
متزلزل وضعيت اين به است نداريدبهتر شرحي اصلا يا
.دهيد خاتمه ميكند كم كاركنان كارايي از كه
بازي كاغذ -15
شما وقت در جهات بسياري از خوب پيوسته هم به سامانه يك
پيوسته ، هم به سامانه يك وجود با.ميكند صرفهجويي
داريد احتياج آن به كه چيزي يافتن براي نداردكه ضرورت
در چيزي هر كه ميدانيد هميشه زيرا كنيد ، جستجو مدتها
خارج خود ذهن از داريد اختيار آنچهدر كه نحوي به كجاست
به وقت اسرع در داشتيد نياز آن به زمان هر و ميكنيد
.ميآوريد دست
وظايف گذاشتن ناتمام -16
وقتي.دارد مختلفي صورتهاواشكال كار ، گذاشتن ناتمام
كاري خودكار ، طور به ميدهيم ، كارمان انقطاعدر اجازه
در خود وقتيكردهايم رها نيمه در داريم دوست كه را
خيالبافي ، استراحتهاي با ميآوريم پديد انقطاع كارهايمان
كاري واقع در ديگر كاري به توجه كردن يامعطوف و بيوقت
.بپردازيم ديگر كاري به تا كردهايم رها نيمهراه در را
ديگران به زمان ، اتلاف بر علاوه كار كردن رها نيمهكاره
همكاران به جدي زيان ناتمام كارهاي.ميرساند آسيب نيز
آنها براي كار موقع به تكميل كه كساني به واردميآورد
.است مهم
اطلاعات بودن ناقص -17
نداشتن دليل به ماندن مبهوت و شدن حيران مفهوم با ما همه
و اطلاعات مثلا.هستيم آشنا اطلاعات دادن دست از يا
هم زماني و رسيده دستمان به دير طرحمان نياز مورد موارد
.است نشده واصل بوديم خواسته آنچه از نيمي رسيد ، كه
.است نادرست بررسيهاي و توقعات در معضل اين عامل گفت بايد
ما به را اطلاعات بايد كه شخصي ميكنيم تصور زيرا
.چرا و داريم نياز چيز چه به ما ميداند برساند ،
ميكند درك را ما فعاليتهاي و نيازها او كه ميپنداريم
كاري برسد ، ديگري فرد از بايد اطلاعات چون ميكنيم فكر و
متوقف كارها اطلاعات رسيدن تا و نميآيد بر ما دست از
اطلاعات كه شويد مطمئن اينكه براي شيوه بهترين.ميماند
به كه است اين ميرسد ، دستتان به موقع به نيازتان مورد
داريد دست در كه طرحي كليت به و ببخشيد نظم نيازهايتان
.بينديشيد
مسافرت زمان در وقت از استفاده -18
سفر ، البته.است كردن سفر زمان اتلافكنندگان از ديگر يكي
بيهوده گذران بلكه نميشود وقت شدن تلف باعث ذاتا خود
جزء ميتواند مقصد به رسيدن تا مبدا از حركت زمان
را ذهنيتتان كه بياموزيد بايد.باشد زمان اتلافكنندگان
باشد ، دقيق برنامهريزيتان اگر.دهيد تغيير سفر درباره
نظر در شده تلف زمان هستيد ، سفر راه در كه را زماني
هم صرفهجويي زمانتان در مسير طي در حتي بلكه نميگيريد ،
نه سفر زمان طول در كه بدانيد بايد واقع در.ميكنيد
.جلسهاي نه و كنندهاي مراجعه نه است ، كار در تلفني
به ميتوانيد سفر طول در ساعت يك فرضا ظرف در اين بنابر
و بازدهي يعني كنيد كار اداري معمول وقت ساعت سه اندازه
.كنيد برابر سه را خود كارايي
ارتباطات از مناسب استفاده -19
به آن ارزش كه است مهم و ذاتي مهارتي ارتباط برقراري
برقراري ما بسياري موارد دراست نشده شناخته خوبي
همانند را آن و ميآوريم شمار به بديهي امر يك را ارتباط
همين ارتباط ماهيت آيا ليكن ميدانيم ، طرفه دو محاوره يك
پيچيدهتر مراتب به موثر ارتباط خير ، كه است بديهي است؟
.است اين از
بروز از بازخورد از موثر استفاده ارتباطي نوع هر در
هستيد ، پيام فرستنده شما اگر.ميكند جلوگيري اشتباهات
روي هستيد پيام گيرنده اگر و بياموزيد را بازخورد چارچوب
.كنيد تاكيد آن
كار گزارش تهيه و كنترل در ضعف -20
برخوردار اهميتي چنان از كار گزارش تهيه و كنترل در ضعف
از يكي زمره در تا شده موجب آن گرفتن ناديده كه است
.آيد در زمان اتلاف مهم عوامل
اساسي امري كنترل ، به نياز بزرگ ، برنامههاي و طرحها در
از مقطعي گزارشهاي ميان ، اين در واسطه سودمندترين و است
.است كار پيشرفت جريان
تعيين براي چارچوبي كه است آن كار پيشرفت ازگزارش مقصود
كه غيرمنتظره رخدادهاي ساير يا بالقوه مشكلات انحرافات ،
.باشيد داشته اختيار در بركاربگذارد منفي تاثير است ممكن
به مهلت يك اينكه آن و دارد نيز ديگري نقش گزارش اين
برنامه طبق دقيقا تا ميدارد وا را شما كه ميآيد شمار
دارد قرار اولويت در كه را كار از قسمت آن و كرده حركت
بهعمل را استفاده حداكثر زمان از و داده انجام سريعتر
.آوريد
ليست چك تنظيم -21
استفاده براي پايهاي راه سه ليستها چك اصلي زمينه در
:دارد وجود ازوقت بهتر
وظايف از بعضي كردن حذف -
بيشتر كارآيي با كاركردن -
وقت از استفاده براي برنامهريزي -
:بردارد در را زير مزاياي ليست چك از استفاده معمولا
شما به را مديريت شغل مختلف وظايف و مهارتها انواع -
.ميشود يادآور
اين از كدام هر در است ممكن كه مشكلاتي شناخت در -
.ميكند كمك شما به شويد مواجه آنها با زمينهها
داشته خاطر به بايد زمينه هر در كه را كليدي عوامل -
.ميسازد روشن باشيد
لزوم ، صورت در و زمينه هر در حركت اصلي راههاي -
.ميكند مشخص را هرراه ضررهاي و فايدهها
ارايه عملي راهحلهاي مديريت ، عادي مشكلات حل براي -
.ميكند
بهطور كه ميكند كمك شما به مديريت كار از جنبه هر در -
.كنيد عمل صحيح و سيستماتيك
ميتوانيد آنها به توجه با كه ميدهد ارايه را روشهايي -
.كنيد بحث سايرين با خود تجارب درباره
بهجت جلالي معصومه
چك مقررات اصلاح براي پيشنهادي طرح
(پاياني بخش)
بررسي چك به مربوط مقررات مقاله اين نخست بخش در:اشاره
ارائه چك قانون اصلاح براي پيشنهادي طرح ادامه در.شد
.ميشود
* * *
پيشنهادي متن
اصلاحي 1372 و مصوب 1355 چك صدور قانون اصلاح قانون
نوشتهاي چك" تجارت قانون ماده 310 به عنايت با -ماده 1
عليه محال نزد كه وجوهي صادركننده آن موجب به كه است
واگذار ديگري به يا ميدارد مسترد بعضا كلايا دارد
".مينمايد
بانكها نشدني پرداخت چكهاي صدور از عملي جلوگيري براي
اين شدن تاريخلازمالاجرا از ماه مدت 6 ظرف مكلفند
دست در موجود دستهچكهاي دريافت بهتدريجبا قانون
واجد افراد به جديد دستهچكهاي آنها وابطال مشتريان
آتي شرح به جديد حسابهايجاري انواع.تحويلدهند شرايط
جاري حساب نوع هيچ يادشده موارد از غير وبه بود خواهد
.شد نخواهد افتتاح ديگر
.است شده تامين مشتري توسط نقدا آن محل كه جاري حساب -1
به روزشمار صورت به كه جاري حساب اين افتتاح با مشتري
خواهد تعلق سپرده سود آن به مدت كوتاه سپردههاي نرخ
حساب به-نباشد كمتر ريال ميليون پنج از كه مبلغي -گرفت
ميزان همان به آن فيش مقابل در و ميكند واريز خود جاري
چك برگ هر روي بر.مينمايد دريافت مقيد نقدي چك تعدادي
محل نقدي ، چك):است شده قيد چاپي صورت به"نقدي واژه"
تامين بانك اين در نقد صورت به ريال..ميزان تا چك اين
مبلغ از كمتر رقمي ميتواند صدور هنگام مشتري(است شده
وقابل نبوده معتبر هرگز بيشتر رقم اما.كند قيد چك
را صادركننده به مراجعه حق نيز دارنده و نميباشد پرداخت
بانك.داشت نخواهد چك اصلي رقم از بيشتر مبلغ بابت
مطابق زائد ، رقم قيد و تخلف بار هر براي ميتواند
مشتري نمودبا خواهد تنظيم مركزي بانك كه آئيننامهاي
با خود مشتريان درخواست حسب بانكهانمايد برخورد متخلف
ريالي ، ميليون يك نقدي چكهاي آنها موجودي ميزان به توجه
ريالي ، ميليون ده ريالي ، ميليون پنج ريالي ، ميليون دو
ميليون صد و ريالي ميليون پنجاه ريالي ، ميليون بيست
گونه اين صدور.داد خواهند قرار آنها اختيار در ريالي
.است بلامانع نيز وعدهدار صورت به چكها
مال معرفي با ميتوانند اشخاص:اعتباري جاري حساب -2
جاري حساب افتتاح تقاضاي بانك از خود به متعلق غيرمنقول
ارزيابي از پس بانك.بنمايند ديگري يا خود براي اعتباري
رقم درصد ميزان 25 تا اول بار براي ميتواند شده ياد مال
معرفي مالك كه كسي يا مالك براي شده معرفي مال ارزش
در مزبور ملك حالت اين در.دهد تخصيص اعتبار مينمايد
رسمي اسناد دفتر نزديكترين در شده ياد اعتبار تخصيص قبال
ميزان به بانك و آمد درخواهد بانك رهن به بانك ، محل به
ذينفع براي اعتباري جاري حساب يافته ، تخصيص اعتبار
چك تعدادي شامل اعتباري چك دسته هر.كرد خواهد افتتاح
به عبارت اين اعتباري چك برگ هر روي بر.است اعتباري
صورت به چك اين محل اعتباري ، چك":است شده قيد چاپي صورت
سقف."است شده تامين بانك اين در ريال...مبلغ تا اعتبار
خواهد بند 1 موضوع نقدي چكهاي همانند نيز چكها نوع اين
بانك.است بلامانع وعدهدار صورت به چكها اين صدور.بود
دارندهآن وجه در را چك مبلغ است مكلف سررسيد در
از روز ده ظرف حداكثر است مكلف مشتري و نمايد كارسازي
تامين را شده پرداخت چك وجه بانك ، اخطار دريافت زمان
صورت به تاديه تاخير بابت بانك صورت هر در.نمايد
تنظيم مركزي بانك توسط كه نامهاي آئين مطابق روزشمار
و نمود خواهد بستانكار مشتري حساب از را درصدي شد خواهد
تامين موقع به را خود چكهاي تمامي وجه مشتري كه درصورتي
بانك توسط كه آئيننامهاي مطابق ميتواند بانك ننمايد ،
شد ، خواهد تنظيم مرهونه مال حراج نحوه خصوص در مركزي
از پس و نمايد اقدام مشتري اعتباري وثيقه حراج به نسبت
نيز و تاديه تاخير خسارت ميزان و خود بدهي برداشت
بلافاصله را آن مازاد ملك ، حراج محل از جانبي هزينههاي
حساب خوش صورت در.نمايد واريز وثيقه مالك جاري حساب در
ميزان 75 تا حداكثر و تدريج به بعد مراحل در مشتري بودن
.يافت خواهد افزايش مشتري اعتبار رهن مورد ملك ارزش درصد
اين چاپي صورت به چكها نوع اين روي بر:كارمندي چك -3
فيش سقف تا چك اين كارمندي ، محل چك":است شده قيد عبارت
اعتباري آن از بيش و است تامين كارمند ماهيانه حقوقي
حروف به چاپي صورت به چك برگ هر روي بر همچنين."ندارد
صدور روز صرفا كارمند و ميگردد قيد چك صدور سال و ماه
چك برگ يا 50 برگ مورد 25 حسب بانكمينمايد اضافه را
به است شده قيد سال ماههاي ترتيب به آنها تاريخ كه
.داد خواهد تحويل كارمندان
آن وجه و صادر بانكها توسط كه است چكي:مسافرتي چك -4
پرداخت قابل كشور خارج و داخل در ايراني بانكهاي كليه در
.است
همان عهده به بانك توسط كه است چكي:تضمينشده چك -5
صادر اعتبار يا نقد وجه قبال در مشتري درخواست به و بانك
.ميشود تضمين بانك توسط آن وجه پرداخت و ميشود
حكم در يادشده چكهاي از يك هر متن در جعل هرگونه -ماده 2
از استفادهكننده و جاعل و ميباشد كشور رسمي اسكناس جعل
قانوني مجازات به جعليت از اطلاع احراز صورت در جعلي چك
معادل پرداخت نيز و جعلي اسكناس از استفاده و اسكناس جعل
محكوم دولت خزانه به معنوي خسارت عنوان به جعلي رقم وجه
.شد خواهد
اين شدن لازمالاجرا تاريخ از ماه شش از پس -ماده 3
درجه از اصلاحات 1372 با مصوب 1355 چك صدور قانون قانون ،
دادگاهها آن از پسشد خواهد تلقي منسوخ ساقطو اعتبار
موضوع عادي چكهاي خصوص در كيفري شكايت گونه هر قبول از
خودداري اصلاحي 1372 چك صدور قانون يك ماده يك بند
مراجعه با صرفا چكها گونه اين دارندگان و نمود خواهند
خود طلب مدني دادخواست تقديم با يا ثبت اجراي ادارات به
.مينمايند مطالبه را
دادگستري ، وكلاي قضات ، از اعم نظران صاحب اميدوارم
ساير و دانشجويان كسبه ، تجار ، بانكداران ، حقوقدانان ،
طرح اين خصوص در خود سازنده نظريات ارائه با جامعه افراد
و طرح تكميل در را نويسنده روزنامه دفتر به آن ارسال و
.فرمايند ياري آن احتمالي نواقص رفع
دانشگاه مدرس و دادگستري يك پايه وكيل بخنوه كريم دكتر
زنداني دانشجويان وضعيت آخرين
شد تشريح باقي وعمادالدين
دانشجوياني از تعدادي وكيل سفري ، محمدعلي: اجتماعي گروه
دانشجويان خبرگزاري با گفتوگو در هستند ، زندان در كه
.كرد تشريح را موكلانش وضعيت آخرين ايران
كساني گروه يك هستند ، گروه دو دانشجويان اين:گفت وي
باطبي و كثراني مثل ;شده قطعي محكوميتشان اكنون كه هستند
ميكنيم تلاش ما و ميگذرانند را خود محكوميت دوره كه
.شوند عفو كه
قيد با دانشجويان از عدهاي:افزود ادامه در حقوقدان اين
بايد و است مطرح پروندههايشان و شدهاند آزاد كيفري
و امامي سلامتي ، مثل طبرزدي گروه افراد.شوند محاكمه
كه هستند دسته اين جزو دارند ، مختلف پروندههاي كه سفري
.بكند اعلام را آنها محاكمه تاريخ دادگاه بايد
و امامي سلامتي ، پرونده گذشته هفته:ساخت خاطرنشان سفري
ولي بود ، شده آماده محاكمه براي دادگاه شعبه 26 در سفري
را معيني موقع در پرونده خواندن اجازه من به كه آنجا از
قاضي كه كردم مدت تمديد تقاضاي قاضي از بودند ، نداده
.كرد موافقت هم پرونده
زندان به مراجعه پي در سهشنبه روز:گفت پايان در سفري
كثراني محمدرضا به مربوط نامه وكالت امضاي شدم موفق اوين
همچنين.كنم ملاقات را موكلم نتوانستم چند هر بگيرم را
شعبه در همسرش حضور علت توضيح با باقي عمادالدين همسر
وي به اتهام تفهيم از دولت ، كاركنان قضايي مجتمع 1410
.داد خبر
ايسنا ، با تلفني گفتوگوي در احمدسرايي كمالي فاطمه
به بار باقي 3 عمادالدين گذشته ، ماه طي 3:داشت اظهار
.است گرفته قرار بازجويي مورد و احضار دادگاه
موضوع.شد احضار سوم بار براي چهارشنبه همسرم:گفت وي
پاسداران سپاه شكايت به اتهام تفهيم و ايشان از بازجويي
.ميشود مربوط
پاسداران سپاه:كرد تصريح مذكور شكايت درباره كمالي
محاكمه جريان در (باقي عمادالدين) ايشان كه كرده شكايت
و زياد مدارك و دلايل ارائه ضمن ارديبهشت 79 ، در خود
امير افشاگريهاي كامل متن روزنامهها ، از نقل به معتبر
عنوان به هم را نوارسازان پرونده متهم ابراهيمي ، فرشاد
.بود كرده خود مكتوب دفاعيه ضميمه اضافي ، اماره و قرينه
|